تغییرات بیان برخی ژنهای دخیل در فرایند EMT توسط متفورمین و پی-کوماریک اسید در دودمان سلولی سرطان معده AGS
دوره 14، شماره 4، مهر 1402، صفحه 1-10
یوسف سفیدی هریس؛ ایرج سعادت
چکیده سرطان معده یکی از شایعترین سرطانها در جهان است. درمانهای رایج این بیماری، گران قیمت بوده و آثار جانبی شدیدی ایجاد میکند. بنابراین درمان با ترکیبات طبیعی و عوامل درمانی شناخته شده یا ترکیبی از هر دو گروه از این عوامل میتواند به عنوان درمان جایگزین مؤثری مطرح شود. پی-کوماریک اسید و متفورمین در زمره چنین درمانهای جایگزین ضدسرطانی هستند. گذار اپیتلیالی-مزانشیمی (EMT) یک فرایند چندمنظوره است که نقش مهمی را در سرطان معده ایفا میکند. این فرایند شامل شبکهای پیچیده از نشانگرهای زیستی است که در آغاز سرطان معده و در متاستاز آن ایفای نقش میکنند. در نتیجه، عواملی که بیان نشانگرهای EMT را کاهش دهند، میتوانند به صورت بالقوه به عنوان عوامل ضدسرطان معده مطرح شوند. از آنجا که تأثیر پی-کوماریک اسید ، متفورمین و ترکیب آنها برروی بیان نشانگرهای گذار اپیتلیالی-مزانشیمی ZEB1، Snail2، Vimentin و VEGFA مورد بررسی قرار نگرفته بود، هدف مطالعه پیش روی، ارزیابی این تأثیرات بود. آزمون MTT اثر کشندگی یاختهای 48 ساعته
پی-کوماریک اسید و متفورمین را در دودمان سلولی AGS نشان داد. Real-time PCR برای ارزیابی تغییرات در سطوح بیان ژنهای دخیل در فرایند گذار اپیتلیالی-مزانشیمی بعد از تیمارهای 48 ساعته، مورد استفاده قرار گرفت. ترکیب پی-کوماریک اسید و متفورمین بیان ژنهای ZEB1 و Vimentin را در غلظتهای غیرکشنده به طور معناداری کاهش داد. بنابراین این دو ترکیب را میتوان به عنوان نامزدهای بالقوهای برای مطالعات بیشتر در زمینه مبارزه با سرطان معده در نظر گرفت.
پلی مورفیسم (-1082 G/A) درپروموتر ژن اینترلوکین 10 و ارتباط ان با سرطان معده با روش Tetra arms-PCR
دوره 14، شماره 3، تیر 1402، صفحه 13-25
شایسته علی جباری؛ الهام سیاسی؛ رباب رفیعی طباطبایی
چکیده هدف : سرطان معده دومین علت شایع مرگ ناشی از بدخیمی ها در سرتاسر جهان است. سایتوکاین ها میانجی های پپتیدی هستند که در تنظیم پاسخ های ایمنولوژیکی، التهابی و ترمیمی، در مقابل عوامل مهاجم دخالت می کنند. اینترلوکینها سیتوکینهایی هستند که اغلب بر لنفوسیتهای دیگر مؤثر میباشند. اینترلوکین 10 یکی از اینترلوکین های مهم بدن است که در مهار پاسخهای التهابی و ایمنی نقش دارد. پلی مورفیسم های مختلفی در ناحیه پروموتوری ژن اینترلوکین 10 شناسایی شدند که با تغییر در میزان بیان این ژن می توانند سبب تغییر عملکرد آن شوند. در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم (-1082 G/A) در پروموتر ژن اینترلوکین 10 با سرطان معده پرداخته شد.
مواد و روش ها : دو گروه 50 نفری بیمار و50 نفر سالم به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند و از انان خون گیری شد. پس از استخراج DNA از نمونه ها، به وسیله روش Tetra-ARMS-PCR ژنوتایپ های پلی مورفیسم مورد نظر ارزیابی شدند. سپس نتایج انالیز اماری شد.
نتایج : ژنوتایپینگ نمونه ها نشان داد که فراوانی الل های A و G بترتیب 74% و26% در افراد بیمار و در گروه کنترل 68% و 32% بود. انالیز اماری رابطه معنا داری بین ژنوتایپ GG در این پلی مورفیسم و سرطان معده را نشان داد (P= 0.013).
نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان داد که می توان از پلی مورفیسم (-1082 G/A) درژن اینترلوکین 10 بعنوان یک بیو مارکر مولکولی در سرطان معده در جمعیت بیماران ایرانی استفاده نمود.
دادهکاوی بهعنوان ابزاری برای شناخت miRNAهای تنظیمکننده بنیادینگی، متاستاز و مقاومت به دارو در سرطان معده
دوره 10، شماره 2، فروردین 1398، صفحه 255-261
مهناز عظیمی؛ مهسا رحیمی؛ مرضیه ابراهیمی؛ مهدی توتونچی
چکیده سرطان معده پنجمین سرطان شایع در جهان است. به نظر میرسد که سلولهای بنیادی واقع در تومور از خاصیت جاودانگی برخوردار بوده و مسئول مقاومت به درمان، بازگشت تومور و متاستاز باشند. امروزه مشخص شده است که miRNAها که از دسته RNAهای کوچک غیرکدکننده هستند نقش مهمی در تنظیم فعالیت سلولهای بنیادی سرطان دارند. بنابراین هدف مطالعه مروری حاضر، معرفی miRNAهایی است که در تنظیم هر سه خصوصیت بنیادینگی، متاستاز و مقاومت به دارو دخیل هستند. با شناسایی این miRNAها، میتوان از آنها بهعنوان نشانگرهای زیستی در تشخیص و هدفگیری بهمنظور درمان هرچه بهتر سرطان بهره برد. در این مطالعه با استفاده از مرور سیستماتیکی و دادهکاوی، هفت miRNA شامل miR-100، miR-107، miR-19b، miR-30a، miR-27a، miR-23a و miR-34a به دست آمد که قادر به تنظیم هر سه مسیر بنیادینگی، متاستاز و مقاومت به دارو در سرطان معده بودند و همچنین 52 عدد ژن هدف به دست آمد که از مهمترین ژنهای آن میتوان به AXL، CD24، CD44، SIRT1، NOTCH2، NOTCH1، CDK6 و MYC اشاره کرد که در تنظیم چندین فرآیند زیستی دخالت دارند.