نسرین فراهانی، مهرداد بهمنش، بیژن رنجبر،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: نانوذرات طلا عاملدارشده با DNA بهدلیل دارابودن ویژگیهای منحصربهفرد، پتانسیل بالایی برای حل بسیاری از مشکلات همچون تشخیص و درمان بیماریهای ژنی با استفاده از نانوفناوری فراهم میکنند. بسته به هدف هر آزمایش، برهمکنش خاصی از DNA با نانوذره مدنظر است که با تغییردادن پارامترهای مختلف قابل دستیابی است. هدف این پژوهش بررسی اثر بار سطحی نانوذرات طلا بر فرآیند اتصال زیستی و نوع اتصالات DNA به سطح و افزایش بارگیری توالیهای DNA بر سطح نانوذرات طلا بود.
مواد و روشها: دو نوع نانوذره با قطر حدود ۳۰نانومتر و بار سطحی مثبت و منفی سنتز شد. فرآیند اتصال زیستی نانوذرات با استفاده از سه غلظت مختلف از DNA انجام شد و با استفاده از اسپکتروسکوپی UV-Vis و فلوئورسانس مورد بررسی قرار گرفت. کمیسازی درصد اتصال DNA به سطح هر نانوذره با استفاده از دو روش و با کمک سنجش فلوئورسانس انجام شد.
یافتهها: طیف SPR، اتصال DNA به سطح نانوذرات را تایید کرد و بهخوبی نشاندهنده میزان اتصال DNA به سطح نانوذره و نیز اثر بار سطحی نانوذرات بر فرآیند اتصال زیستی بود. سنجش فلوئورسانس، درصد اتصال زیستی در نانوذرات تثبیتشده با CTAB را بالاتر و غیراختصاصیتر از نانوذرات تثبیتشده با سیترات نشان داد.
نتیجهگیری: بسته به بار سطحی نانوذرات طلا، اتصالات DNA به سطح با برهمکنشها و مقادیر متفاوت از بارگیری رخ میدهد. با توجه به هدف این پژوهش، نانوذرات طلا تثبیتشده با سیترات و استفاده از غلظت بالای DNA، برای رسیدن به این هدف مناسب بودند.
فهیمه حاجیپور، صدیقه اسد، محمدعلی آموزگار، خسرو خواجه،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
خصوصیات منحصربهفرد و وابسته به اندازه نانوذرات کوانتومی از جمله گستره وسیع طیفهای جذبی، طیف نشری تیز و باریک و متناسب با اندازه نانوذره، بهره کوانتومی زیاد و ضریب جذب مولی بسیار زیاد منجر به این شده است که امروزه نانوبلورهای نیمههادی نقاط کوانتومی بهعنوان برچسبهای فلورسانسی مناسبی در حوزههای مختلف فیزیک، شیمی و زیستشناسی استفاده گستردهای پیدا کنند. در این مطالعه در ابتدا نانوذرات کوانتومی CdSe/ZnS پوشیدهشده با لیگاند سطحی اولئیلآمین با روش سنتز تزریق در دمای بالا تحت شرایط خلا و جریان نیتروژن پایدار در دمای °C۳۲۰ سنتز شد. در ادامه بهمنظور بررسی اثر خاموشسازی رنگهای گروه آزو که از پرکابردترین و سرطانزاترین رنگهای شیمیایی مورد استفاده در صنایع مختلف هستند روی نشر این نانوذرات، بهمنظور سازشپذیری نانوذرات با محیطهای آبی از تکنیک جایگزینی لیگاند سطحی مرکاپتوپروپیونیکاسید بهعنوان یک لیگاند هیدروفیل مناسب در سطح نانوذرات استفاده شد. پس از تایید سنتز درست نانوذرات CdSe/ZnS توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و استفاده از پیکهای نمونه استاندارد مربوط به هسته و پوسته نانوذرات سنتزشده در طیفسنجی پراش پرتوی ایکس (XRD)، نتایج حاصل از مطالعات نشان داد که رنگ مونوآزوی متیلرد بهدلیل همپوشانی طیف جذبی که با طیف نشری این نانوذرات دارد با کارآیی بسیار خوبی منجر به خاموشسازی نشر این نانوذرات میشود.
سعیده زاغیان، طاهره توحیدیمقدم، مهرداد بهمنش،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
خواص فیزیکی- شیمیایی منحصربهفرد مواد پلاسمونیک در مقیاس نانو توجه زیادی را در تولید ساختارهای هیبرید زیستی- نانویی به خود جلب کرده که در حسگری زیستی، تصویربرداری، تحویل و رهایش کنترلشده دارو کاربرد دارد. هدف این پژوهش ساخت نانومیله طلای عاملدارشده بهمنظور کاهش سمیت و افزایش میزان زیستسازگاری برای استفادههای بعدی بهعنوان نانوسامانه حامل نوکلئیکاسید به سلول سرطانی بود. در این پژوهش، نانومیله طلا به روش رشد روی ذرات دانه ساخته و سطح آن بهوسیله پلیمر پلیاستایرنسولفونات (PSS) اصلاح شد. سپس به روش جابهجایی لیگاند از طریق اتصال Au-S به پپتید، عاملدار شد. صحت ساخت نانوسامانه توسط طیفسنجی فرابنفش- مرئی (Uv-Vis)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و اندازهگیری پتانسیل زتا مورد بررسی قرار گرفت. در پایان، مطالعه سمیت نانومیله عاملدارشده روی رده سلولی هلا به کمک روش MTT انجام شد. غلظت مناسب PSS و پپتید برای عاملدارکردن و افزایش زیستسازگاری نانومیلهها بهترتیب ۵۰میکرومولار و یکمیلیمولار محاسبه شد که بالاترین غلظتی بود که موجب تجمع نانومیلهها و اختلال در مورفولوژی میلهای آنها نمیشد. اصلاح سطح نانومیله طلا با PSS و عاملدارکردن با پپتید به میزان قابل توجهی سبب افزایش زیستسازگاری آن شد. درصد زندهمانی سلولهای هلا تیمارشده با نانوسامانه عاملدار در مقایسه با نانومیلههای عاملدارنشده افزایش یافت؛ بهطوری که غلظت ۵۰نانومولار نانوساختار عاملدار بهعنوان LC۵۰ محاسبه شد در حالی که تنها کمتر از ۲۰% سلولهای تیمارشده با غلظت مشابه از نانومیله عاملدارنشده، زنده ماندند. عاملدارکردن سطح نانومیله طلا با پپتید سبب افزایش زیستسازگاری آن شده و استفاده از این نانوسامانه بهعنوان حامل در سلولهای سرطانی را بهبود میبخشد.
الهام عبدالمجید، فهیمه نعمتی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف از تحقیق حاضر بررسی و معرفی روشی برای سنتز محلولهای کلوئیدی نانوذرات دیاکسیدتیتانیوم با پایداری و عمر بالا بود.
مواد و روشها: در این روش، ابتدا نانوذرات به کمک روش شیمیایی سنتز شد و ویژگیهای ساختار فیزیکی و شیمیایی این نانوذرات با دستگاههای میکروسکوپ الکترونی عبوری، پراش اشعه ایکس، پراکندگی نوری دینامیکی و زتا پتانسیل مورد بررسی قرار گرفت. سپس تست بررسی سمیت سلولی نانوذرات روی سلولهای سفید خونی با استفاده از تست MTT انجام شد. سپس فعالیت ضدباکتریایی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی حاکی از آن است که قطر نانوذرات سنتزشده حدود ۵۰نانومتر است و حاوی فاز آناتاز، در محدوده θ۲ از ۸۰-۲۵ درجه است و اندازه شعاع هیدرودینامیکی حدود ۷۸/۱۲±۸/۹۵نانومتر و مقدار زتا پتانسیل نانوذرات حدود ۷۸/۴±۸۷/۳۴-میلیولت است. همچنین بررسی اثر سمیت نانوذرات بر رده سلولی گلبولهای سفید خون نشان داد که این نانوذرات باعث سمیت سلولها در غلظتهای بالای ۲۰۰میکروگرم بر میلیلیتر شده است ولی در غلظتهای پایین باعث زندهماندن سلولهای نرمال شد. همچنین در همین غلظتهای پایین سلولهای باکتری را از بین برده است.
نتیجهگیری: در نتیجه این پژوهش، محلولهای کلوئیدی با پایداری بسیار بالا با موفقیت فرآوری شد و میتوان از این نانوذره بهعنوان یک عامل ضدباکتری در تولید آنتیبیوتیکهای جدید بهره برد.
زهره سفری، سارا صعودی، احمد زوارانحسینی، حسن بردانیا، مجید صادقیزاده،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: یکی از مهمترین اهداف پزشکی بازساختی، تولید بافتهای جایگزین با عملکرد صحیح است. سلولهای فیبروبلاستی یکی از مهمترین انواع سلولها در فرآیند ترمیم هستند که در تشکیل عروق خونی نیز نقش دارند. تحریک سلولهای فیبروبلاستی برای شروع تکثیر و فراخوان دیگر سلولها و همچنین آنژیوژنز نیاز به سیگنالهای بیرونی مناسب دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات باکتریوفاژ M۱۳ در ترکیب با پپتید RGD روی سلولهای فیبروبلاستی است.
مواد و روشها: برای این مطالعات، ابتدا باکتریوفاژ M۱۳ تکثیر و جداسازی شد. سپس پپتید RGD سنتز و خالصسازی شد در ادامه سلولهای فیبروبلاستی جداسازیشده از موش، روی سطوح پوشش دادهشده با باکتریوفاژ M۱۳، باکتریوفاژ M۱۳ و RGD، ژلاتین و سطوح کنترل بهمدت ۴۸ساعت کشت داده شد. سپس برای اندازهگیری میزان تکثیر و بقای سلولها تست MTT صورت گرفت و پس از آن میزان بیان ژنهای FGF-۲، TGF-β۱ و VEGF-A بهوسیله واکنش زنجیرهای پلیمراز در زمان واقعی (Real-Time PCR) اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطح باکتریوفاژ M۱۳ و RGD موجب افزایش تکثیر سلولی و میزان زندهماندن سلولهای فیبروبلاست گشته است. علاوه بر این، بیان ژنهای FGF-۲، TGF-β۱ و VEGF-A در سلولهای فیبروبلاست کشت دادهشده روی سطح باکتریوفاژ M۱۳ و RGD بهطور معنیدار افزایش یافت.
نتیجهگیری: تحقیق حاضر نشان داد که داربستهایی از جنس باکتریوفاژ M۱۳ و پپتید RGD بهدلیل عدم سمیت و زیستسازگاربودن میتوانند کاندید مناسبی برای القای ترمیم و آنژیوژنز در مهندسی بافت باشند.
هادی هاشمزاده، عبداله الهوردی، پتر ارتل، حسین نادریمنش،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
با توجه به رشد روزافزون کاربرد نانوتکنولوژی، استفاده از نانومواد و همچنین ترکیبات شیمیایی منحصربهفرد در زندگی روزمره بشریت، بهمنظور بررسی ایمنبودن آنها نیاز به روشهای غربالگری "درونتنی" و "برونتنی" جدید است. بدیهی است هر چه این روشها دارای الهام بیشتر از بافت فیزیولوژیک بدن انسان باشند، میتوان نتایج بهتری از سمیت یا ایمنبودن آنها به دست آورد. استفاده از روش سهبعدی اسفروید، اسفرویدها با استفاده از میکروپلیت تجاری ایجاد شدند، بهدلیل مزایای زیادی از جمله رشد سلولهای در سه بعد، مدل واقعی و شباهت زیاد به بافت فیزیولوژیک بدن، قابلیت استفاده بهعنوان جایگزین مدلهای حیوانی، اندرکنش سلول- سلول، پیامرسانی بهتر سلولها بهدلیل ارتباط نزدیک، در مقایسه با کشت تکلایه سلولها، در این تحقیق بهمنظور بررسی سمیت نانوذرات نقره مورد استفاده قرار گرفت. سه فاکتور فعالیت متابولیکی، میزان زندهمانی/مرگ سلولی و سطح مقطع اسفرویدها با دو روش سهبعدی و دوبعدی تحت تیمار غلظتهای مختلف نانوذرات نقره در زمانهای متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سلولهای مختلف سرطانی و نرمال ریه واکنش متفاوتی از خود نشان میدهند. همچنین سمیت سلولی نانوذرات نقره با استفاده از سیستمهای دوبعدی و سهبعدی و مقایسه آنها با هم اختلاف معنیداری داشته و میزان رشد/عدم رشد اسفرویدهای وابسته به نوع سلول بوده و غلظتهای مختلف نیز اهمیت اساسی در مطالعات دارند. مطالعه حاضر شواهدی ارایه میدهد که ابعاد سلولی در دوبعدی و سهبعدی بهدلیل ساختار فضایی- زمانی متفاوت نقش حیاتی در نتایج و پیامدهای حاصل از التهابات و سمیت سلولی با نانوذرات بازی میکنند.
جاوید اسفندیاری، بهناز شجاعالدینگیوی، محمد مظفرینیا، هادی هاشمزاده، حسین نادریمنش،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
پوسته سیلیکایی دیاتومها، ساختارهایی زیستی و جایگزین برای ذرات سیلیکایی مزوپورس مصنوعی هستند که بهعلت داشتن سطوح گسترده، منافذ دقیق نانومتری، زیستسازگاری، پایداری مکانیکی و حرارتی، قابلیتهای نوری و امکان اتصال به بیومولکولها، قابلیتهای ممتازی برای طراحی بیوسنسورها دارند. در این مطالعه دیاتوم Chaetoceros sp. برای ساخت بستههای مغناطیسی Fe۲O۳-Au-Biosilica مورد استفاده قرار گرفت. پس از کشت ریزجلبکها، سنتز نانوذرات طلا در دیواره سیلیکایی با روش سنتز زیستی صورت گرفت که ارزیابیها بیانگر سنتز نانوذرات کروی طلا بهصورت پیوسته روی سطوح و منافذ دیواره بود. پس از این مرحله نانوذرات مغناطیسی اکسیدآهن نیز به سطح سیلیکایی دیاتوم متصل و از این طریق امکان هدایت سامانه سیلیکایی با استفاده از میدان مغناطیسی فراهم شد. اصلاح سطح این بستههای مغناطیسی دیاتوم با استفاده از ترکیب APTES امکان اتصال رنگ فلورسنس رودامین و آنتیبادی هرسپتین (Trastuzumab) به این ساختار را فراهم کرد. همچنین موفقیت اتصال سامانه به سلولهای هدف (SKBR۳) با تصاویر میکرسکوپ فلورسنس مورد تایید قرار گرفت. نتایج این مطالعه بیانگر قابلیت ویژه پوسته سیلیکایی این دیاتوم بهعنوان یک بسته "چندمنظوره" در فعالیتهای تشخیصی و درمانی است.
سحر کریمیانبهنمیری، امیر مقصودی، فاطمه یزدیان،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: کورکومین مولکولی طبیعی است که با توجه به خواص گوناگون درمانی آن از جمله اثر ضدباکتریایی، میتوان با کاهش معایب کورکومین از آن بهعنوان دارویی بهمنظور درمان بیماریهای مزمن استفاده کرد. هدف مطالعه حاضر ایجاد روشی برای تهیه نانوذرات کورکومین با استفاده از پلیمرهای پلیآکریلیکاسید، پلیوینیلالکل و پلیاتیلنایمین با نظر به بهبود ثبات، افزایش زیستفراهمی، حلالیت آبی بالا و همچنین بررسی کارآیی آن علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین است.
مواد و روشها: بهمنظور سنتز نانوذرات پلیمری حاوی کورکومین به روش رسوبدهی نانو بهینهسازی غلظتهای موثر از پلیمر، کورکومین و آب با استفاده از روش سطح پاسخ معین شد. نانوذرات سنتزشده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی، پراکندگی پویای نور و اندازهگیری پتانسیل زتا مشخصهیابی شدند. همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی نانوذرات سنتزشده علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین اندازهگیری شد.
یافتهها: نانوذرات ساختهشده در مورفولوژی سطح کاملاً گرد، جدا از هم و صاف بودند و میانگین اندازه ذرات ۷±۱۴۹، ۸±۱۷۵ و ۹±۱۸۴نانومتر برای پلیآکریلیکاسید، پلیوینیلالکل و پلیاتیلنایمین و همچنین حداقل غلظت بازدارندگی علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین را بهترتیب ۰۲۴/۰±۴۸۰/۰، ۰۱۹/۰±۳۹۰/۰ و ۰۱۷/۰±۳۴۰/۰میلیگرم بر میلیلیتر به دست آمد.
نتیجهگیری: غلظت حلال، پلیمر و کورکومین برای دستیابی به اندازه ذرات کوچکتر بسیار مهم است. خاصیت مهارکنندگی نانوذرات کورکومین بهدلیل کوچکترشدن اندازه ذرات و افزایش قدرت نفوذ آن در باکتری افزایش چشمگیری یافته و نانوذرات بارگذاریشده با کورکومین میتوانند حاملهای دارویی امیدبخشی برای درمان بیماریهای سرطانی، عفونی و سایر بیماریها باشند.
سیدسینا میرجلیلی، طاهره توحیدیمقدم، رضا حسنساجدی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
در جدیدترین پژوهشهای مبتنی بر استفاده از نانوذرات با رویکرد کاربردی، نانوساختارهای میلهایشکل طلا با داشتن خواص نوری بینظیر در درمان و تشخیص بیماریها مورد توجه ویژه قرار گرفتهاند. شکل میلهای این نانوساختارها، باعث جذب قوی و حساس پلاسمون سطحی در ناحیه مادون قرمز میشود. در پژوهش حاضر، با توجه به حساسیت ویژه نوسانات پلاسمون سطحی نانومیلههای طلا نسبت به کوچکترین تغییرات محیطی و اهمیت تشخیص سریع مقادیر بسیار کم آلبومین در ادرار، اتصال و پایداری نانومیلههای طلا به آنتیبادی ضد آلبومین در شرایط مختلف غلظتی، حجمی، زمانی و همچنین تغییرات pH مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعات طیفسنجی نمونههای مختلف در گستره طول موج مریی- نزدیک مادون قرمز نشان داد که در غلظت، حجم و pH مشخص نانوساختار از پایداری مطلوبی برخوردار است و شکل میلهای آن به همراه ویژگیهای پلاسمونیک محفوظ مانده است. مطالعه پایداری زمانی نمونهها نشان داد که برای استفاده بهعنوان نانوزیست حسگر، قابلیت نگهداری نمونه کمپلکس تا ۴۸ ساعت مناسب خواهد بود. پایش اولیه عملکرد نانوزیست حسگر در حضور آلبومین با دو غلظت در گستره نرمال و بیماریزا، تغییر شدید در فاصله بین نانوذرات، اندازه و مورفولوژی نانوساختارها را نشان داد. طبق این پژوهش، میتوان از این نانوساختارهای میلهای در طراحی زیست حسگرهای ساده استفاده کرد.
بهاره مهرداد وحدتی، علیمراد رشیدی، حسین نادری منش، بهنام راسخ،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
باشد.یاهداف: گرافن کوانتوم دات ها ) (GQDبا داشتن ویژگی های منحصر به فرد مانند قابلیت حل شدن در آب، ویژگی فتولومینسانس،
زی ست سازگاری خوب، ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و الکترونیکی توجه زیادی را به خود جلب کرده ا ست. باتوجه به ویژگی
های ذکر شده، GQDها از قابلیت استفاده در انواع کاربردهای زیستی، سنسور، فتوکاتالیست ها و جاذب برخوردار می باشند. هدف از انجام این پژوهش سنتز و انجام اصلاحات شیمیایی GQD به منظور افزایش ویژگی سطحی
مواد و روش ها: در این مطالعه از سیتریک اسید به عنوان پیش ماده کربن و همچنین اوره استفاده گردید و سیتریک اسید با روش هیدروترمال در دمای ۱۶۰ °Cبه مدت ۴ساعت طی فرآیند خودآرایی به ساختار گرافن تبدیل شد. سپس GQDسنتز شده کربونیزه شده و به صورت شیمیایی با روش KOHفعال سازی شد. ناحیه سطحی و ساختار حفره ها با ایزوترم های جذب/ واجذب موردبررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این تحقیق ن شان داد که ناحیه سطح ویژه گرافن کوانتوم دات کربونیزه و فعال شده ) (CA-GQDاز ۰/۰۶ m۲/gبه
۱۲۰۴۳ m۲/gافزایش یافت و ساااختار حفره ها به طور قابل مظح ه ای تقویت شااد. الگوی XRDمربوط به GQDساااختار پایه
مربوط به لایه گرافیت را تایید کرد. عکس های TEMمورفولوژی یکنواخت GQDرا نشاان داد و اندازه GQDکمتر از ۵بدست آمد.
نتیجه گیری: روش به کار گرفته شااده در این تحقیق، روش موثری برای ایجاد GQDهای کارآمد با سااطح BETوساایو و توزیو باریکی از ساختار حفره -ها می باشد که می تواند برای مقاصد زیست پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
شبنم روشنی، حمیده احتسابی، زینب باقری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
جیوه ازخطرناکترین آلایندههای زیست-محیطی است که در صورت ورود به بدن انسان متابولیزه نشده و با تشکیل کمپلکسهای پایدار با مولکولهای زیستی اختلالات عصبی، تنفسی و متابولیکی متعددی را در پی خواهد داشت بنابراین توسعه روشهای دقیق، سریع و ارزان برای تشخیص جیوه درمحیط زیست اهمیت زیادی دارد. نقطه کوانتومی کربنی یک ماده فلورسنت جدید با خواص فیزیکی و شیمیایی منحصر به فردی است که برای کاربردهای تشخیصی به خصوص برای تشخیص فلزات سنگین در غلظتهای کم مورد توجه قرار گرفته است. در این بررسی نقاط کوانتومی کربنی با نشر فلورسنت آبی با استفاده از روش پیرولیز سنتز و مشخصه یابی شد. نشر فلورسنت نقاط کوانتومی کربنی سنتز شده در میانکنش با جیوه به میزان قابل توجهی کاهش یافت. در ادامه برای سهولت استفاده از این ماده برای تشخیص جیوه در هیدروژل آلژینات سدیم انکپسوله شد. امکان خاموش سازی توسط جیوه در ساختار هیدروژل ارزیابی شد و کمترین غلظت قابل شناسایی جیوه در ساختار جدید به میزان یک میکرومولار به دست آمد. استفاده از ساختار هیدروژلی علاوه بر اینکه سبب گسترش کاربردهای حسگر جیوه میشود، میتوان از آن برای حذف جیوه از محیط نیز بهره برد.
شیدا جهازی، هاشم یعقوبی، حسین اکبری،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن یکی از نانو حاملهایی است که به سبب ویژگیهایی همچون سمیت پایین، زیست سازگاری، قابلیت بارگیری و انتقال کنترل شدهی دارو به سلولهای سرطانی، گزینه مناسبی در دارورسانی نوین محسوب میشوند. هدف از این پژوهش سنتز نانوذرات اکسیدآهن پوششدار بمنظور تحویل داروی دوکسوروبیسین (DOX) و بررسی تأثیرات آن بر روی سلولهای سرطانی می باشد.
در این پژوهش نانوذرات مغناطیسی Fe۳O۴ به روش Polyol سنتز گردید و سپس دوکسوروبیسین بر روی نانوذرات اکسیدآهن پگیله شده بارگذاری شد. برای اطمینان از اتصال PEG به نانوذرات و بارگیری دارو روی نانوذرات از تکنیک FT-IR استفاده شد. مقایسه اندازه متوسط و ساختار بلوری نانوذرات توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری و الگوی پراش X انجام شد. سپس اثر سمیت سلولی آنها بر روی سلولهای سرطانی AGS و MCF-۷توسط سنجش MTT مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج FT-IR حضور باندهای O-H و C-Hدر پیک ۳۳۹۲ cm-۱ و ۲۹۲۷ cm-۱ اتصال PEG به نانوذرات را تأیید کرد. الگوی XRD ساختار اسپینل مکعبی نانوذرات مگنتیت پگیله شده حامل دارو با متوسط اندازه ۱۴ نانومتر را نمایش داد. ۶۷/۲۱ درصد دوکسوروبیسین در نانوذرات Fe۳O۴-PEG بارگذاری شد که در ۲۴ ساعت اول بیشترین مقدار رهایش دارو ثبت شد. آزمون MTT در تیمارهای ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت نشان داد با افزایش غلظت نانوذرات پوششدار حامل دارو از ۰ به ۵۰ میکرومولار اثرات سیتوتوکسیتی دارو به تدریج افزایش مییابد.
نتایج نشان داد پگیله کردن نانوذرات اکسیدآهن در فرایند دارورسانی برای افزایش اثر داروی دوکسوروبیسین بر سلول های سرطانیAGS و MCF-۷ میتواند مفید باشد.
نسرین فاضلیان، مرتضی یوسف زادی، احمد احمدی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: در این مطالعه تاثیر غلظت های ۱-۵۰ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره کلوئیدی بر رشد ریزجلبک N. oculata بررسی گردید و پس از تعیین EC۵۰ (۸۸/۲۰ میلی گرم بر لیتر)، پروفایل اسیدهای چرب و شاخص های سوخت زیستی این ریزجلبک در غلظت ۲۵ میلی گرم بر لیترنانوذره نقره بررسی گردید.
مواد و روش ها: در این پژوهش ریزجلبک N. oculata به علت رشد سریع و توانائی سنتز مقادیر بالای لیپید برای تولید سوخت زیستی انتخاب شد. این ریزجلبک در شرایط آزمایشگاهی به مدت ۷۲ ساعت تحت تیمار نانوذرات نقره کلوئیدی قرار گرفت. جذب نوری ریزجلبک و پروفایل اسیدهای چرب به ترتیب با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری و کروماتوگرافی گازی بررسی شد. تحلیل آماری دادههای رشد با آزمون تحلیل واریانس و مقایسه میانگین با آزمون چنددامنهای دانکن در سطح احتمال ۵ % انجام گرفت.
یافته ها: رشد ریزجلبک N. oculata در غلظت های ۵-۵۰ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره کاهش یافت. همچنین افزایش میزان اسیدهای چرب اشباع (SFAs) و اسیدهای چرب چند غیر اشباعی (PUFAs) و کاهش میزان اسیدهای چرب تک غیر اشباعی (MUFAs) در پاسخ به غلظت ۲۵ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره در مقایسه با کنترل مشاهده شد. شاخص های مهم در پایداری اکسیداتیو سوخت زیستی شامل LCSF، CFPP و CP در ریزجلبک در معرض نانوذره نقره افزایش یافت در حالی که مقدار شاخص DU کاهش یافت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که علیرغم سمیت نانوذرات نقره، این نانوذره می تواند باعث افزایش پایداری سوخت زیستی حاصل از ریزجلبک N. oculata گردد.
فضه امانی، طاهره توحیدی مقدم، زینب باقری، نسرین فراهانی، بیژن رنجبر،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
آپتامرها، توالیهای تک رشته DNA یا RNA، به دلیل مزایای زیادی همچون اختصاصیت و تمایل بالا، مقرون به صرفه بودن و روش تولید آسان کاربردهای مختلفی در پژوهشهای زیستی از جمله ساخت آپتاحسگرها دارند. در این پژوهش، آپتاحسگری بر اساس تغییرات طیف SPR نانوذرات کروی طلا برای تشخیص آنتیژن کارسینوامبریونیک CEA)) به عنوان نشانگر سرطان پستان طراحی و عملکرد آن ارزیابی شد .در حضور آپتامر، نانوذارت کروی طلا پایدار بوده و با افزودن سدیم کلراید، طیف SPR نانوذرات کروی شکل بدون تغییر ماند. اما در حضور نشانگر سرطانی CEA، آپتامر به مولکول هدف چسبیده و در نتیجه با افزودن سدیم کلراید، طیف SPR نانوذرات کروی طلا تغییر میکند. نتایج این پژوهش نشان داد که این زیستحسگر توانایی تشخیص CEA را در محدوده ۵۰ نانوگرم بر میلیلیتر دارد و حد تشخیص این زیستحسگر در حدود ۲۲,۷۵ نانوگرم بر میلیلیتر است. به نظر میرسد این زیستحسگر میتواند برای شناسایی نشانگر سرطانی آنتیژن کارسینوامبریونیک مورد استفاده قرار گیرد.
محمد توحیدلو، صنم صادقی محمدی، زهرا واعظی، مجید تقدیر*، حسین نادری منش،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
شیمیدرمانی بهعنوان یکی از مؤثرترین و رایجترین روشهای درمانی سرطان است. مقاومت چند دارویی و عوارض جانبی دارویی از موانع بزرگ بر سر راه یک شیمیدرمانی موفق به شمار میآید. برای مقابله با این محدودیتها و دستیابی به اثربخشی بهتر داروها، درمان ترکیبی مبتنی بر نانو سامانهها یک رویکرد امیدوارکننده را پیشنهاد میدهد. هدف این مطالعه، سنتز، مشخصه یابی و بررسی اثر همافزایی نانولیپوزومهای بارگذاری شده با داروی دوکسوروبیسین و اپیگالو کاتچین-۳-گالات بر روی رده سلولی سرطان سینه MCF-۷ میباشد. در مطالعه حاضر نانولیپوزومها با استفاده از روش بارگذاری غیرفعال و آب پوشانی لایهنازک تهیه گردید. توزیع اندازه، پتانسیل زتا، میزان بارگذاری، منحنی رهایش دارو و سمیت نانولیپوزومها بعد از تهیه اندازهگیری شد. میانگین قطر نانولیپوزومها ۶,۰ ± ۵/۸۲ نانومتر، بار سطحی آنها ۲/۲۴˗ میلی ولت و میزان بارگذاری داروها در حدود ۸۰ درصد به دست آمد. تعامل داروی دوکسوروبیسین و اپیگالو کاتچین-۳-گالات با نانولیپوزومها از طریق پیوند الکترواستاتیک و واندروالسی بوده و اپیگالو کاتچین-۳-گالات بر روی منحنی رهایش دوکسوروبیسین اثر کاهشی گذاشته درصورتیکه اختلاف مشاهده شده معنیدار نمی باشد. دادههای سمیت نشان میدهد استفاده همزمان این دو دارو منجر به افزایش سمیت سلولی میشود. نانولیپوزومهای حاوی دوکسوروبیسین در درمان تک دارویی با غلظت ۳-۱۰×۵ میکرومولار قادر به کاهش زندهمانی به زیر ۵۰ درصد نبوده، اما در ترکیب با اپیگالو کاتچین-۳-گالات باعث کاهش درصد زندهمانی به زیر ۵۰ درصد میشود و درنتیجه میزان مصرف داروی شیمیایی دوکسوروبیسین به میزان چشمگیری کاهش مییابد. درنتیجه تجویز همزمان اپیگالو کاتچین-۳-گالات با دوکسوروبیسین میتواند کاندید مناسبی برای شیمیدرمانی باشد.
ارزو گلستانی پور، علی اعلمی، مریم نیکخواه، سامان حسینخانی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از اهداف اصلی زیست فناوری گیاهی ارائه تکنیکی ایمن و کارا جهت انتقال ژن به سلولهای گیاه است. تا به امروز متداولترین و موفقترین روش انتقال ژن در گیاهان، انتقال به کمک اگروباکتریوم بوده که البته با محدودیتهایی از جمله نوع گیاه میزبان روبرو میباشد. به منظور رفع این محدودیتها و بهینه سازی انتقال ژن، تکنیکهای مختلفی پیشنهاد شده است اما هیچ یک از آنها جایگزین مناسبی برای اگروباکتریوم نبودهاند. در سالهای اخیر فناوری نانو به عنوان راهکار جدیدی جهت فائق آمدن به محدودیتهای زیست فناوری مورد توجه قرار گرفته است. طراحی و استفاده از نانوساختارهای زیست سازگاری که توانایی عبور از موانع سلولی و قابلیت انتقال هدفمند مواد را دارند دستاوردهای زیستی را بهبود بخشیده است. در این تحقیق نانولولهی کربن که یکی از نانوذرات پرکاربرد و ناقلین موفق ماکرومولکولها به سلولهای پستانداران است برای نخستین بار جهت انتقال ژن به سلول گیاه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تلاش شد با کمک نانولولههای کربنی تک دیوارهای که با آرژنین عاملدار شده بودند (Arg-SWNT)، DNA پلاسمیدی حامل ژن گزارشگر GFP (کد کننده پروتئین نشردهنده نور سبز) به سلولهای توتون (در شرایط سوسپانسیون) انتقال داده شود. بر اساس نتایج بهدست آمده نانولولههای کربنی تک دیواره (SWNT) توانستند در حالیکه DNA پلاسمیدی به آنها متصل بود از دیواره سلولی و غشا پلاسمایی عبور کنند. تصاویر بهدست آمده از میکروسکوپ فلورسنت موفقیت در انتقال ژن به کمک Arg-SWNT را تأیید میکند.
سهیلا تکاور، مجید صادقی زاده، حشمت اله رحیمیان، غلامرضا اسماعیی جاوید،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
کاربرد لیزر NIR در باکتریها اغلب متمرکز بر خاصیت کشندگی و تشدیدکنندگی اثر آنتی بیوتیکها میباشد. در این راستا، طیفی از درجات کشندگی و حتی نقض آن گزارش شدهاست. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر موج لیزر کم توانnm ۸۰۸ بر زندهمانی و رشد باکتری E.coli-DH۵α با سه روش شمارش کلنیها(CFU)، MTT و فلوسایتومتری میباشد. به این منظور باکتری در محیط کشت مایع LB تحت تیمار لیزر J/cm۲۱۰۰ و ۲۰۰ قرار داده شد و روند رشد و زندهمانی نسبت به کنترل بررسی و مقایسه گردید. نتایج CFU پس از ۲۴ ساعت به لحاظ آماری مابین کنترل و تیمارهای لیزر معنیدار نشد (۰۶/۰P=). ولی نتایج MTT یک ساعت پس از اعمال لیزر نشان داد که کشندگی باکتریها میان تیمار لیزرJ/cm۲۲۰۰ و کنترل معنیدار میباشد(۰۰۶/۰P=). نتایج فلوسایتومتری بلافاصله پس از تیمار لیزر با بکارگیری PI و Triton X۱۰۰نشان داد گذشته از آن که لیزر اثر کشندگی دارد که نتایج MTT را تایید میکند، بروز اثرات از تغییر در نفوذپذیری غشا باکتریها تا کشندگی را با افزایش دوز لیزر ثابت مینماید. به این ترتیب روشهای بکاربرده شده نشان دادند که دوزهای مختلف لیزر اثر مهاری با شدت متفاوت بر زندهمانی و رشد باکتری E.coli-DH۵α دارد و لذا تیمار لیزر میتواند کاربردهایی با هدف باکتریزدایی یا تسهیل در روند انتقال ژن داشته باشد.
عاطفه پیران زایی، مهدی دادمهر، نادعلی باباییان جلودار، نادعلی باقری، سید مرتضی حسینی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
DNA methylation detection by a novel fluorimetric nanobiosensor for early cancer diagnosis استفاده از کوانتوم داتها به عنوان پروبهای فلورسنت برای اهداف زیست شناسی سلولی، انتقال DNA، تصویربرداری زیستی، و درمان سرطان میباشد. روشهای زیستی سنتز نانوذرات نسبت به روشهای شیمیایی موثرتر و با محیطزیست سازگاری بیشتری دارند. در این تحقیق تولید کوانتوم داتها با استفاده از عصاره متانولی برگ گیاه فیسالیس انجام شد. نتایج بهدست آمده از طیف سنجی UV-Vis، TEM، FT-IR، فلورفتومتری، تولید زیستی کوانتوم داتها را با استفاده از فیسالیس تائید کرد. تغییر رنگ واکنش به نارنجی در عصاره متانولی یک نشانه از سنتز کوانتوم داتهای CdS در محلول واکنش بود. حداکثر پیک جذب نانوذرات توسط UV-Vis در محدوده ۶۰۰ نانومتر مشاهده شد. نتایج طیف نشری ثبت شده از سنتز سبز کادمیوم سولفید در شرایط pH مختلف نشان داد که سنتز کوانتوم دات های واجد باندهای نشری در طول موجهای ۴۷۵ و ۶۷۵ نانومتر بوسیله فیسالیس انجام شده است که نشان دهنده تولید کوانتوم داتهای با انداره مختلف بودند. نانوذرات تولید شده دارای شکل کروی با اندازه ۱۰-۲ نانومتر بودند. بر اساس آنالیز FT-IR، عامل احتمالی احیاء یون های CdS و تبدیل آن به کوانتوم داتها، فنولها و گروه های عاملی مختلف موجود در فیسالیس می باشد.
حمیدرضا فرزین، محدثه امیری، سمیرا کدوغنی ثانی، مجید جمشیدیان مجاور،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه
عفونت مجاری ادراری یکی از معمول ترین و رایج ترین عفونت های باکتریایی می باشد به طوری که نسبت قابل توجهی از مراجعه کنندگان به بیمارستان ها (حدود ۳۰-۴۰ درصد) را به خود اختصاص می دهد. نانوذرات نقره با آزاد سازی یون های نقره علیه باکتری های گوناگون اثر دارند . این مسئله که باکتری ها نسبت به نانوذرات مقاومت پیدا نمی کنند بسیار مهم و ضروری می باشد و به همین علت بر طیف وسیعی از باکتری ها اثرگذار خواهند بود.
مواد و روش کار:
در این مطالعه ۵۰ نمونه از کشت های مثبت دارای عفونت ادراری ارجاع شده به آزمایشگاه بیمارستان امام رضا شهرستان بجنورد، مورد بررسی قرار گرفت. بررسی مقاومت و حساسیت جدایه ها با روش دیسک دیفیوژن انجام گردید. در این مطالعه اثرات ضد باکتریایی نانوذرات نقره با استفاده از عصاره ی آبی قارچ گانودرما لوسیدوم به روش میکرودایلوشن انجام گردید. جهت اندازه گیری ابعاد و شکل نانو ذرات نقره از میکروسکوپ الکترونی رویشی استفاده گردید. همچنین جهت بررسی ترکیبات آلی احتمالی که در سنتز نانو ذرات امکان دخالت را داشتند آنالیز طیف سنجی مادون قرمز انجام شد.
یافته ها: بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی مربوط به آنتی بیوتیک آمپی سیلین (۸۴ درصد) بود. نانو ذرات حاصله دارای ابعاد ۲۰ تا ۴۵ نانومتر بود.
نتیجه گیری:
نانو ذرات تولید شده دارای خاصیت ضد میکروبی بوده و می توانند در مقادیر معین جایگزین خوبی در درمان بیماری های عفونی مقاوم به آنتی بیوتیک ها باشند
بابک صادقی، بیتا کوپایی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در این کارتحقیقاتی، عصاره گیاهی میوه گواوا (Psidium guajava) به دلیل دارا بودن خاصیت کاهندگی، جهت سنتز نانو ذرات نقره (Ag-NPs) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اثرات کاهندگی و محافظت خوب گواوا (PG)، سنتز نانوذرات نقره را در ابعاد نانو مهیا می-کند. طیف سنجی اشعه ماوراءبنفش(UV-vis)، پراشاشعهایکس (XRD)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی انرژی اشعه ایکس (EDAX) جهت شناسایی نانو ذرات نقره سنتز شده با استفاده از روش زیستی بهکار برده شده است. دادهها نشان میدهند که در اثر سنتز زیستی، نانو ذرات نقره با قطرهای ۲۰-۱۰ نانومتر تولید میشوند. مطالعات XRD درجه بالایی از بلورهای نانوذرات نقره منحصر به فرد با ساختار مکعبی مرکز پر (fcc) را نشان میدهد. نتایج FTIR به وضوح نشان داد که عصاره گواوا (PG)، حاوی -OH به عنوان یک گروه عاملی در واکنش کاهش و سنتز نانوذرات نقره عمل میکنند. فعالیت ضد باکتری Ag-NPs در برابر رشد گرم مثبت (S. aureus) با استفاده از SEM مورد آزمایش قرار گرفت. مهار در رشد گرم مثبت (S. aureus) در برابر Ag-NPs مشاهده شد. نتایج نشان میدهد که ذرات نقره سنتز شده به عنوان عامل ضد باکتری موثر عمل می کند. این ثابت شده است که ذرات نقره سنتز شده قادر به ارائه اثرات ضد باکتری بالا است و از این رو پتانسیل بالایی در آماده سازی داروهای مورد استفاده در برابر بیماری ها دارد.