جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای آسوده
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
مسألهی تحقیق این است که مترجم تا چه حد کارکرد (نقش) متن مبدأ را در نظام متن مقصد، حفظ و از سبک متن مبدأ در انتقال معنا تبعیت کرده است؟ پژوهش بر اساس نقشگرایی نظاممند هلیدی و متیسن و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی، به بررسی مقایسهای ساخت موضوعی در متون شعری از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمهی انگلیسی آن از جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند:
۱. بر اساس نظریهی نقشگرای هلیدی، انواع آغازگر در متون این شعر مثنوی مولوی و ترجمهی انگلیسی آن کدامند؟ ۲. با توجه به تحلیل مقایسهای ساخت موضوعی در متون مبدأ و مقصد، چه تغییراتی در معنای متنی شعر ترجمه، رخ داده و مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟
مطابق مدل هلیدی، بسامد کاربرد آغازگرهای تجربی و مرکب و نیز فراوانی انواع نشاندار و بینشان آنها در بندهای شعر مثنوی و متن ترجمه محاسبه شدند. مترجم در ترجمهی ۹۰% از بندهای حامل آغازگر بینشان، موفق بوده است، ولی در ترجمهی ۶/۶۶ % از موارد بندهای حامل آغازگر نشاندار، با عدم رعایت سبک متن مبدأ در نشانداری آغازگر، و ترجمهی آنها به بندهایی بینشان، در انتقال معنا و تأکید مورد نظر نویسنده، موفقیت کمتری داشته است. بر اساس دیدگاه «معادل نقشبنیاد هلیدی در ترجمه»، شباهت در بهکارگیری انواع آغازگر در متن مبدأ و ترجمه، میتواند نشان دهندهی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال معنای متنی در مسیر نیل به معادل کارکردی در ترجمه باشد.
سحر مهربان، معصومه بحرینی، احمد آسوده، بهناز کروژدهی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: سالانه مقادیر زیادی پسماند از مرغداریها تولید میشود که شامل پر، استخوان، خون و غیره است. ۹۰% پَر از پروتئین کراتین و مابقی آن از لیپید و آب تشکیل شده است. آنزیم کراتیناز یکی از متنوعترین و پرکاربردترین آنزیمها است که توسط میکروارگانیزمها تولید میشود. کراتیناز برای مقاصد مختلف کاربرد دارند.
مواد و روشها: در این پژوهش فعالیت کراتینولیتیک جدایه ۱-FUM بررسی و بهینهسازی شرایط کشت برای تولید آنزیم کراتیناز صورت گرفت. جدایه براساس خواص ریختشناسی و بیوشیمیایی و مولکولی با استفاده از ژن ۱۶S rRNA شناسایی شد. سپس فعالیت پروتئازی جدایه بررسی و با فعالیت کراتینازی آن مورد مقایسه قرار گرفت. میزان فعالیت کراتینازی جدایه در شرایط مختلف بررسی شد. در انتها توانایی رشد جدایه در بستر انواع کراتین (آلفا و بتا) نیز بررسی و نوع آنزیم کراتیناز مشخص شد.
یافتهها: نتایج تعیین توالی و شناسایی بیوشیمیایی و ریختشناسی نشان داد که جدایه ۱-FUM قرابت ۹/۹۹% با باکتری باسیلوس موجاونسیس (Bacillus mojavensis) دارد. بهینهسازی فاکتورهای دما، دوره گرماگذاری، pH، منابع کربن و نیتروژن، هوادهی و مقدار تلقیح باکتری نشان داد که جدایه در شرایط ۴۸ساعت گرماگذاری در دمای ᵒC۳۷ با ۹/۵=pH، منبع کربن ساکارز ۱%، ۳% سوبسترا، هوادهی ۷۵% از ارلن نسبت به کل حجم آن با دور rpm۱۵۰ و مقدار تلقیح ۶-۴% (حجمی/حجمی) بهترین فعالیت کراتینولیتیک را داشت. هیچکدام از منابع نیتروژن اثر مثبت نداشت. همچنین آنزیم کراتیناز از نوع β بود.
نتیجهگیری: بهینهسازی شرایط کشت جدایه ۱-FUM موجب افزایش ۳/۳۸ برابری فعالیت کراتینولیتیک شد که نشاندهنده اهمیت بهینهسازی است. در این پژوهش جدایه با فعالیت مناسب توانایی بهکارگیری در فرآیندهای بیوتکنولوژیکی را دارد.
فائزه ربانی، وهب جعقریان، احمد آسوده،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف خالصسازی و شناسایی بیوشیمیایی آنزیم تجزیهکننده فنول از باکتریهای موجود در خاکهای حاوی آلایندههای نفتی انجام پذیرفت. پروتئین کاتکول ۱و ۲ دی اکسیژناز از باکتریAneurinibacillus migulanus Isolate ZNU۰۵ استخراج و با استفاده از ستون کروماتوگرافی تبادل یونی Q-Sepharoseتخلیص شد. فعالیت آنزیم در pHهای مختلف بین ۴ تا ۹، محدوده دمایی۲۰ تا ۷۰ درجه سلسیوس، و در حضور نمک کلرید یونهای فلزی مختلفی مانند ۲+ Ca، K+، Mn۲+،Co۲+ ،Zn ۲+،Mg۲+ ،Cu۲+، + Na و حلالهای گوناگون شامل اتانول، اتیلاستات، پترولیوماتر، استونیتریل، ان-آمیلالکل، ان-هگزان و تولوئن ارزیابی شد. همچنین فعالیت این آنزیم با استفاده از سوبستراهای گوناگون مانند فنول، کتکول، بنزوئیک اسید، پیروگالول و آلفا ـ نفتول بررسی گردید. آنالیز پروتئین به روش SDS-PAGE بیانگر وجود تک باند پروتئینی با وزن مولکولی حدود ۴۰ کیلودالتون بود. نتایج تعیین ویژگی آنزیم کتکول ۱و۲ دی اکسیژناز نشان داد که pH و دمای مطلوب به ترتیب ۵/۸ و ۳۰ درجه سلسیوس بود. فعالیت کاتالیتیکی آنزیم در حضور یونهای کلرید کبالت و روی (۵ میلیمولار) و همچنین حلال آلی آمیل الکل، افزایش یافت، ولی دیگر یونهای فلزی و حلالهای آلی بکار رفته باعث کاهش و یا مهار فعالیت آنزیم شدند. از میان سوبستراهای مختلف بر روی فعالیت آنزیم، کتکول سوبسترای بسیار مطلوبتری برای آنزیم بود، به طوری کهVmax و Km آنزیم برای این سوبسترا به ترتیب ۹۵۹/۸ واحد بر میلیگرم و ۹۹۲/۴ میکرومول بر میلیلیتر میباشد.