جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای احمدآبادی
معصومه شریفیعلیشاه، رضا درویشزاده، محمد احمدآبادی، یاسر پیریکشتیبان، کریم حسنپور،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
رمزگشایی توالی DNA برای همه شاخههای علوم زیستی، حیاتی است. توالییابی نسل جدید (NGS)، رویکردی متفاوت در توالییابی است که تحولی عظیم در علم زیستشناسی ایجاد کرده و جنبههای مختلفی از مطالعات در سطح ژنوم، ترنسکریپتوم، اپیژنوم و متاژنوم را پوشش میدهد. در مقایسه با روشهای سنتی، نسل جدید توالییابی، با فراهمکردن پوشش بالای ژنومی، تفکیکپذیری در حد تکتک جفتبازها و رفع معایب نسل اول توالییابی (توالییابی سانگر)، روشی با کارآیی بالا برای آنالیز اطلاعات ژنومی و ترنسکریپتومی است. استفاده از نسل جدید توالییابی برای بررسی ترنسکریپتوم موجودات زنده مدل و غیرمدل از سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ پس از تجاریشدن دستگاههای شرکتهای مختلف مثل ABI/SOLiD Illumina، Roch/۴۵۴ Life Science و Solexa آغاز شده است. در سالهای اخیر تکنیک توالییابی RNA برای شناسایی ژنهای مرتبط با فرآیندهای رشدونموی و بررسی الگوهای بیان آنها در پاسخ به انواع تنشهای زیستی و غیرزیستی، در اندامها و مراحل متعدد رشدی در موجودات مختلف و همچنین میزان بیان ژنها، تفکیک ایزوفرمهای مختلف از یکدیگر، شناسایی امتزاج ژنها، یافتن چندشکلیهای تکنوکلئوتیدی (SNP)، عناصر تکراری، وقایع اتصال جایگزین، پیداکردن اسیدهای ریبونوکلئیک غیررمزگر، پیداکردن اگزونهای ژنی و رونوشتهای جدید، مناطق غیرترجمهشونده (UTR)، جهشهای پیکری و غیره، بهطور گسترده استفاده میشود. روش توالییابی RNA شامل شناسایی نمونههای زیستی مناسب، استخراج RNAکل، غنیسازی RNAهای غیرریبوزومی، تبدیل RNA به cDNA و ساخت کتابخانههای توالییابی، انتخاب قطعات براساس اندازه، اضافهکردن لینکرها، استفاده از توالییابها یا پلتفرمهای با توان عملیاتی بالا بهمنظور تولید صدها میلیون خوانش کوتاه، استفاده از نرمافزارهای خاصی بهمنظور کنترل کیفیت و تطابق خوانشها با ژنوم مرجع یا ترنسکریپتوم، نقشهبردای و آنالیزهای پاییندستی است.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( پائیز ۱۴۰۰ )
چکیده
تعادل نداشتن منابع و مصارف، مدیریت سرمایه گذاری ناکارامد و لزوم اصلاحات ساختاری که در نظام کنونی تأمین اجتماعی وجود دارد، از یکسو و تجربه موفق نظام تأمین اجتماعی چندلایه در برخی کشورها از سوی دیگر موجب استقبال از این نظام در ایران شد. پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی چالشها و نیروهای پیشران مؤثر، ارزیابی منابع سازمان ، تدوین و انتخاب سناریو انجام شده است. مدلسازی پژوهش با روش دیمتل و تحلیل داده ها با ایانپی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و مبتنیبر نظرسنجی خبرگان (۴۵ نفر از مدیران تأمین اجتماعی استان اصفهان) است. نتاج نشان داد که اثرگذارترین گروه چالش، «چالشهای بیمه و بازنشستگی» است و عامل «نزدیکی به نقطه سربهسر مالی» بهعنوان مهمترین زیرچالش محسوب میشود. همچنین دو عامل «تأمین منابع مالی پایدار» و «تعامل با نهادها و سازمانهای مرتبط» بهعنوان دو نیروی پیشران استقرار این نظام شناسایی شدند. با قراردادن این دو پیشران در ماتریس شوارتز، محتملترین سناریو، سناریوی کندوی بی عسل تشخیص داده شد.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: این مطالعه بهمنظور شناسایی و ساختاردهی به بحران مالی سازمان تأمیناجتماعی با استفاده از روش SSM انجام شده است. نتایج این پژوهش برای تعیین تغییرات در این سازمان استفاده میشود.
روششناسی: برای شناسایی و ساختاردهی مسئله از تلفیق CATWOE و روششناسی سیستمهای نرم استفاده شده است. ازاینرو پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی با منطق استقرایی-قیاسی است که نمونه یک روش آمیخته کیفی است. دادههای پژوهش نظر خبرگان است. تعداد آنها ۲۸ نفر است و بهصورتهدفمند قضاوتی انتخاب شدهاند. انجام پژوهش در دو مرحله اصلی انجام شده است که عبارت است از استخراج ساختار مسئله و شناسایی راهکارها.
یافتهها: در این پژوهش، ساختار مسئله بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی (تصویر غنی) و همچنین عوامل مرتبط با آن مشخص شد. همچنین مشخص شد که برای حل بحران باید چه اصلاحاتی در اقدامهای حاکمیت و سازمان در سه زمینه سیاستگذاری، اقتصادی و نظارتی انجام شود.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده
شناخت لندفرم ها و نحوه پراکنش فضایی به منظور درک و ارزیابی تحول لندفرم ها، مطالعات پایداری دامنه ای و برنامه ریزی منطقه ای آن ها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است. لندفرم ها دست کم دو ویژگی اساسی دارند: حاصل عملکرد فرایندهای ژئومورفولوژیک و زمین شناختی گذشته هستند؛ مرزهایی مشخص برای تعیین قلمرو حاکمیت فرایندهای ژئومورفولوژیک حاکم کنونی هستند. در این تحقیق، کارایی روش وود در شناسایی و طبقه بندی لندفرم های منطقه خشک کویر مرنجاب ارزیابی شده و پس از استخراج پارامترهای مرفومتریک شیب زمین، انحنای عرضی و انحناهای حداقل و حداکثر از مدل رقومی ارتفاع ترکیب این شاخص ها، با نوسان شیب ۱ و نوسان انحنا ۰,۰۱ انجام شده است. نتایج طبقه بندی عوارض مرفومتریک منطقه کویر مرنجاب نشان می دهد سطوح دشتی و صاف با ۸/۴۹ درصد بیشترین سطح را به خود اختصاص داده و خط الرأس و دره ها در رده بعدی قرار دارند. با توجه به اینکه این تحقیق بر رویکرد اتوماسیون در استخراج عناصر مرفومتریک سطح زمین با استفاده از روش وود تأکید دارد، نتایج تحقیق نشان می دهد روش وود در زمینه ژئومرفومتری عمومی کارایی لازم را در استخراج طبقات اصلی مرفومرمتریک منطقه کویر مرنجاب داشته و کلاس های اصلی را در یک سطح پیوسته با استفاده از مدل رقومی ارتفاع SRTM استخراج کرده است. ولی در زمینه ژئومرفومتری خاص و استخراج لندفرم های مجزا، نیازمند توسعه و بهبود کارایی است.
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در کار حاضر، روش طراحی معکوس گلوله-اسپاین برای اصلاح هندسه پمپ گریز از مرکز بصورت شبه سه بعدی در صفحه نصف النهاری و در مرجع دوار و رژیم جریان لزج تراکم ناپذیر با هدف بهبود عملکرد آن توسعه یافته است. در این روش، تحلیل عددی جریان لزج روی یک صفحه نازک جریان بین دو پره توسط یک حلگر لزج سه بعدی با اصلاح هندسه دیواره حفاظ جلو و حفاظ پشتی پروانه توسط الگوریتم گلوله-اسپاین ترکیب می شود. بعبارت دیگر، به جای حل معادلات غیرلزج شبه سه بعدی جریان روی صفحه نصف النهاری، معادلات کامل سه بعدی ناویراستوکس آشفته روی صفحه جریان حل می گردد. نخست پمپ گریز از مرکز بصورت عددی مطالعه شده و نتایج عددی با نتایج تجربی مقایسه می شوند و میدان جریان در پروانه پمپ با استفاده از روش شبه سه بعدی در صفحه نصف النهاری بدست می آید. قابلیت الگوریتم طراحی معکوس با بررسی آن در هندسه دوار و انتخاب فشار استاتیک و فشار کاهش یافته بعنوان پارامتر هدف مورد ارزیابی قرار می گیرد. سپس با تعریف توزیع فشار هدف روی سطوح حفاظ جلو و حفاظ پشتی مجرا و تلاش جهت حذف گرادیان های اضافی فشار، هندسه چرخ جدید مطابق با توزیع فشار اصلاح شده حاصل می گردد. نتایج بدست آمده بیانگر سرعت همگرایی و پایداری مطلوب روش گلوله-اسپاین در طراحی مجاری دوار با جریان لزج تراکم ناپذیر می باشد. افزایش فشار استاتیک در طول خط جریان، افزایش ۱ درصد هد کل پمپ و تاخیر در شروع کاویتاسیون پمپ از جمله نتایج این تلاش می باشد.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده
اهمیت و نقش فضاهای سبز در حیات شهری، پایداری آن و تأثیر محیطی در سیستم شهری و بازده های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی امری انکار ناپذیر است؛ به طوری که اندازه گیری و مدیریت سرانه فضاهای سبز شهری از مباحث مهم در برنامه ریزی و مدیریت شهری تلقی می شود. در این تحقیق، چارچوب یک مدل جدید به منظور اندازه گیری سرانه فضای سبز شهری در منطقه شش شهرداری تهران ارائه شده است. مدل پیشنهادی از دو بخش اصلی محاسبه فاصله شبکه ای، جاذبه و حوزه نفوذ فضاهای سبز تشکیل شده که برپایه سیستم اطلاعات جغرافیایی اجرا شده است. این مدل می تواند درزمینه پایش، تحلیل و اصلاح سرانه فضاهای سبز شهری به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک کند. در این مدل سازی به جای فاصله اقلیدسی بر تحلیل شبکه و فاصله شبکه ای- که واقعی تر به نظر می رسد- تأکید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نواحی۲ و ۵ منطقه مورد مطالعه ازنظر برخورداری از میزان فضای سبز شهری، در وضعیت نیمهبرخوردار و اکثر بلوکهای جمعیتی نواحی ۱، ۳ و ۶ در وضعیت محروم قرار دارند. بنابراین، این پژوهش به دلیل نامتعادل بودن فضاهای سبز شهری در این منطقه، ضرورت توجه مدیریت شهری به منظور افزایش سرانه ها و رسیدن به حد استاندارد را توصیه می کند.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
انجام عملیات آبخیزداری مناسبترین گزینه جهت کنترل سیلاب با توجه به شرایط و استعداد حوضه آبریز است که تأثیرات مختلفی را در عوامل هیدرولوژیکی اعم از میزان تولید رواناب سطحی، میزان رسوب ویژه و میزان نفوذپذیری در حوضه آبریز دارد. هدف تحقیق حاضر شبیهسازی و برآورد تغییرات میزان تولید رواناب سطحی، میزان رسوب ویژه و میزان نفوذپذیری با استفاده از مدل نیمه توزیعی SWAT در دو مقطع قبل و بعد از عملیات آبخیزداری در حوضه آبریز عنبرانچای است. نتایج تحقیق نشان میدهد میزان رسوب ویژه در قسمت بالادست پیش از عملیات ۱۴/۲۲ تن در هکتار بوده و پس از عملیات، مقدار رسوب به میزان ۸۴/۱ تن در هکتار کاهش یافته است، همچنین نتایج نشان داد میانگین CN ۶۸/۷۵ پیش از عملیات به ۲۴/۶۱ در حال حاضر تغییر کرده است که در نتیجه آن افزایش در نفوذپذیری و جریانهای زیرقشری مشاهده میشود. قابل ذکر است میزان تبخیر و تعرق پتانسیل برای حوضه آبریز عنبرانچای ۴/۱۵۷ میلی متر برآورد شده است. تغییرات در چرخه هیدرولوژی حوضه بیشترین تأثیرات را در بخش دشت رسوبی منطقه به جای گذاشته است. بهنظر میرسد مدل SWAT به خوبی توانسته فرایندهای چرخه هیدرولوژی را شبیهسازی نماید و اطلاعات ارزشمندی برای مطالعات ژئومورفولوژی ارائه نماید.