۴۱ نتیجه برای افرا
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: در شهرها از حریم برای تامین نیازهای شهر و بهعنوان ابزاری برای محدودکردن ساختوسازهای غیرمجاز استفاده میشود و حریم، فضای مناسبی برای استقرار صنایع متنوع و مزاحم شهری است که امکان فعالیت آنها در محدوده شهرها وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف ارایه تحلیل راهبردی وضعیت نظام مدیریت سیاسی حریم منطقه شهری تهران انجام شد.
ابزار و روشها: پژوهش کاربردی حاضر از نوع اسنادی- تحلیلی در شهر تهران اجرا و با استفاده از رویکرد استراتژیک صورت گرفت. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و پیمایشی و برای ارزیابی شرایط درون سیستمی و برون سیستمی از مدل ترکیبی (AHP-SOWT) بهره گرفته شد. بنابراین فهرستی از متغیرهای اثرگذار تهیه و سپس با نظرسنجی از متخصصان امر، اقدام به وزندهی هر یک از متغیرها شد و عوامل داخلی و خارجی و راهبردها بهدست آمدند.
یافتهها: مجموع نمرههای نهایی عوامل بیرونی برای تحقق مدیریت یکپارچه حریم کلانشهر تهران ۴۸/۳ و برای عوامل داخلی ۶/۳ بود و راهبردهای قابل قبول برای مدیریت یکپارچه حریم کلانشهر تهران، راهبردهای تهاجمی (SO)تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: مهمترین راهبردهای تهاجمی شامل تهیه طرح هادی برای روستاهای فاقد طرح، تدوین برنامه فراگیر حضور موثر سازمانها و نهادهای ذیدخل، شناخت و مکانیابی فضاهای مناسب در جهت استقرار فعالیتهای منطبق با عملکرد حریم شهر، نظارت جدی بر کاهش آلودگیها، برنامهریزی و طراحی و ایجاد زیرساخت سبز شهری، زمینهسازی برای ایجاد مشارکت موثر شهروندان و برگزاری همایش ملی و بینالمللی و تورهای حریمشناسی است.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
تراکم سلولی و نرخ رشد Dunaliella salina Teodoresco ، در شدت نور۵۰ و۱۵۰ میکرومول فوتون بر متر مربع در ثانیه در درجه حرارت های ۵/۰± ۲۵ و ۵/۰± ۳۱ درجه سانتی گراد بررسی شد. این جلبک از دریاچه ارومیه جداسازی و در تیمارهای مختلف (۱۲n=) کشت داده شد. شمارش سلولی در سه تکرار با استفاده از لام توما و به صورت روزانه انجام شد. منحنی رشد جلبک با استفاده از نرم افزار اکسل ترسیم گردید. نرخ رشد ویژه۲ (d-۱) پس از محاسبه، توسط آزمون آنالیز واریانس دو طرفه بین تیمار ها مقایسه شد. بیشترین تراکم سلول ها (۱۰۶ × ۳/۱± ۸/۴ سلول در هر میلی لیتر) در شدت نور ۱۵۰ میکرومول در درجه حرارت ۲۵ درجه سانتی گراد بود. کمترین آن (۱۰۶ × ۵/۰± ۸/۲ سلول در هر میلی لیتر) در شدت نور۵۰ میکرومول در درجه حرارت ۳۱ درجه سانتی گراد ثبت شد. نرخ رشد ویژه اختلاف معنی داری در تیمارهای مختلف داشت .(P
دوره ۳، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله، «لیکو»، شعر شفاهی و محلی بلوچی و «هایکو»، شعر کوتاه ژاپنی را ازلحاظ ساختاری و محتوایی مقایسه کردهایم. لیکو شعر تکبیتی بلوچی با وزن هجایی است، مصرعهای آن همقافیه هستند، فیالبداهه سروده میشود و موضوع آن ملموس و درمورد اتفاقات روزمره است. هایکو قطعه آغازین شعر بلندی به نام «هایکاینو رِِنگا»بوده است. این قطعه آغازین که «هوکّو» نام دارد، تا اوایل قرن بیستم باعنوان هایکو شناخته نمیشد و در اوایل قرن بیستم بهطور کامل از هایکاینو رِنگا مستقل شد. هایکو قالب شعری کوتاهی است که از هفده هجا، بهصورت پنج- هفت- پنج هجا، تشکیل شده است. هایکو نیز مانند لیکو فیالبداهه سروده میشود و درمورد وقایع و پدیدههای ملموس است و وزن هجایی دارد. برخی ویژگیهای ساختاری و محتوایی برای مقایسه هایکو و لیکو در این مقاله، عبارتاند از: تعداد هجا، جایگاه درنگ، انتخاب واژگان، هنجارگریزی سبکی، اسامی خاص، وامواژهها، واژگان فرهنگی، تشبیهات، هنجارگریزی معنایی، بازنمود نگرشهای قومی و واقعگرایی. این بررسی نشان داد که هایکو و لیکو بهجز در یک مورد، یعنی هنجارگریزی معنایی، در همه ویژگیها مشترک هستند.
دوره ۴، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۳)- ۱۳۹۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقابله ای نشان داری آغازگر در متون پزشکی فارسی و انگلیسی به نگارش درآمده است. این مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراک زبان فارسی و انگلیسی را ازنظر نشان داری آغازگر مشخص کند. پژوهش برپایه دستور نقشگرای نظام مند هلیدی انجام شده و فقط فرانقش متنی در آن مورد نظر است. برای انجام آن، کتاب ها و مقاله هایی از متون پزشکی انتخاب شده که پیکره ای شامل هزار بند از متون نوشتاری فارسی و انگلیسی را تشکیل داده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در متون پزشکی فارسی، افزوده های حاشیه ای با بسامد وقوع بالا در جایگاه آغازگر قرار می گیرند. این بسامد وقوع بالا می تواند بیانگر این نکته باشد که وقوع افزوده های حاشیه ای در جایگاه مورد نظر در زبان فارسی نشان دار به شمار نمی آید. به نظر می رسد زبان فارسی در متون پزشکی از آرایش سازه ای متفاوتی در مقایسه با زبان انگلیسی برخوردار است و برخلاف زبان انگلیسی، در مقوله نشان داری کاملاً از نظریه هلیدی پیروی نمی کند. همچنین، این مقاله نشان می دهد ویژگی های ضمیراندازی و نداشتن آرایش واژگانی ثابت، ازنظر نشان داری، فارسی را از انگلیسی متمایز می کند. نشان داری آغازگر در فارسی و انگلیسی علاوه بر تفاوت های زبانی، متأثر از عوامل دیگری ازقبیل سبک متن (قلم خاص نویسنده)، فرم نوشتار (کتاب، مقاله و غیره)، ارتباط بین بند و متن، تأکید، تقابل و ژانر متن است. از آنجایی که عوامل یادشده در فارسی و انگلیسی بر نشان داری آغازگر مؤثرند، می توان آن ها را وجوه اشتراک این دو زبان در این حیطه دانست؛ در حالی که تفاوت های زبانی (ساختار فارسی و انگلیسی) به وجوه افتراق در نشان داری آن ها اشاره دارد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲۳)- ۱۳۹۴ )
چکیده
پژوهش حاضر را با هدف شفافسازی متون مطبوعاتی و کشف لایههای پنهان معانی آنها در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی انجام دادهایم؛ بنابراین، چهل متن از چهار روزنامه داخلی ایران را در یک دوره دوماهه مرداد و شهریور ۱۳۹۰، با بهرهگیری از مؤلفههای جامعهشناختی- معنایی الگوی ون لیوون (۱۹۹۶) بهصورت کیفی تجزیه و تحلیل کردیم. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسندگان، گروهها و صاحبان اندیشه، با بهرهگیری از مؤلفههای گفتمانمدار همچون تشخصبخشی، تشخصزدایی، فعالسازی، کمرنگسازی و ...، در متن منعکس میشود و تظاهر زبانشناختی ساختهای گفتمانمدار در متون، درقالب ساختهای زبانی نظیر فرآیند اسمسازی، استفاده از توصیفگرهای پیشین (در ترکیب اضافی)، معلوم دربرابر مجهول، همپایگی و ...، صورت میگیرد. همچنین، مؤلفههای گفتمانمدار و ایدئولوژی و روابط قدرت در تعامل تنگاتنگ هستند و رابطهای دوسویه دارند که با بررسی این ساختها در متون و نهادهای اجتماعی قابل تبیین است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۲۴)- ۱۳۹۴ )
چکیده
براساس الگوهای واژگانیشدگی تالمی (۲۰۰۰b) زبانها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابعهای آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعلمحور و تابعمحور تقسیم میشوند. فرض تالمی بر آن است که زبانهای هندواروپایی، به استثنای زبانهای رومی و پسایونانی، در رده زبانهای تابعمحور جای میگیرند؛ چرا که شیوه حرکت را در ستاک فعل ادغام میکنند و مؤلفه مسیر را در قالب تابع فعل بیان مینمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپهای انیمیشن که در آن مسیر و شیوه حرکت بهطور همزمان به نمایش درمیآیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفه مسیر و شیوه حرکت در گفتار روایی کودکان پیشدبستانی فارسیزبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، بهعنوان یکی از زبانهای هندواروپایی، در ردهشناسی دوگانه میگنجد یا خیر. تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد که کودکان فارسیزبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره میگیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آنها استفاده میکنند: مسیر حرکت را در ستاک فعلهای مسیرنما ادغام میکنند و آنها را همراه یا بدون تابعهای مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار میگیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گستره پژوهش حاضر در رده زبانهای فعلمحور جای میگیرد.
دوره ۷، شماره ۰ - ( شماره - )
چکیده
در این مقاله، به بررسی تشکیل جزیرهها در مراحل ابتدایی فرایند بازیابی از حالت قطعی سراسری پرداخته و اثر تغییر تعداد جزیرهها را در روند بازیابی مطالعه میکنیم. همچنین، روشی جدید برای تعیین حدود و مرزهای بهینه هر جزیره ارائه شده و قابلیت جبرانساز سری کنترل شده با تایریستور (TCSC) در تسهیل فرایند بازیابی و بهبود پاسخ بهینه ارزیابی میشود. تابع هدف، حداقل کردن مقدار انرژی تأمین نشده (ENS) و روش بهینهسازی، الگوریتم ژنتیک است. مدلسازی شبکه با کدگذاری کروموزومی خاصی انجام شده و قیود مختلف بهرهبرداری شامل حدود ولتاژ شینهها، حداکثر ظرفیت خطوط انتقال و محدوده توان واحدهای تولید کننده در فرایند بهینهسازی و پاسخ نهایی مدنظر قرار گرفته است. در نهایت، شبکه IEEE-۱۱۸bus بهعنوان سیستم آزمون در ارزیابی قابلیتهای روش پیشنهادی استفاده شده و برخی از نتایج بهدست آمده، در بخش مطالعات عددی آورده شده است.
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده
مقالۀ حاضر به این پرسش اصلی میپردازد که بیان استعاری قرآن تا چه میزان مبتنیبر بهکارگیریِ الفاظ جهتی در معنیِ استعاری است. تحلیلهای مقاله، مبتنیبر طبقۀ استعارههای مفهومیِ جهتی در نظریۀ معاصر استعاره است. ازآنجاکه تجربه و درک مفاهیم مکان و جهت بهلحاظِ شناختی از جایگاهی بنیادی برخوردارند، این پرسش مطرح است که این مفاهیم چگونه در قرآن برای دریافت مفاهیم پیچیده تر بهکار رفتهاند. برای پاسخگویی به این پرسش، در نرمافزار جامعالتفاسیر نور (۱۳۹۰)، با کلید واژههای «فوق، تحت، وراء، خلف، امام، یمین، شمال» جستوجو شد و آیاتی که در آنها این مفاهیم جهتی در ساخت استعاره بهکار رفته بود، در کل قرآن مشخص شد. با این شیوه شصت شاهد بهدست آمد که در آنها جهتها بهعنوان حوزههای شناختی مبداء، در بیان استعاریِ قرآن بهکار رفته بودند تا مفاهیم انتزاعی و پیچیدهای چون «منزلت، برتری، زمان، خیر و برکت» و جز آن توصیف و قابل درک شوند. تحلیل دادههای مقاله حاضر شیوههای کاربرد منحصربهفردی را از واژههای جهتنما، در نقش استعاری در قرآن مینمایاند که میتواند بهمثابۀ یکی از ویژگیهای معناشناختی قرآن معرفی گردد. این پژوهش، زمینهساز پژوهشهای آینده خواهد بود که ازآنمیان، میتوان به پژوهشهایی دربارۀ بررسیِ شیوههای بازنماییِ زمان ازمنظر معنیشناسیِ شناختی در قرآن کریم اشاره کرد.
دوره ۸، شماره ۱ - ( شماره ۱ زمستان ۱۳۸۷ - )
چکیده
در این مقاله، بازیابی سیستمهای قدرت مجهز به ادوات SVC و TCSC در صورت بروز قطعیهای جزئی مورد مطالعه قرار گرفته و روشی جدید برای تأمین حداکثر بار با استفاده از ترکیبهای مختلف متغیرهای کنترلی ارائه شده است. این متغیرها شامل تپ ترانسفورمرهای قدرت، بـرنامه ریزی مجدد واحدهای تولیدی و تعیین نقاط کار ادوات کنترلی FACTS مـوجود در شبکه می شود. تابع هدف، حداکثر کردن مقدار بار بازیابی شده است و قیود مختلف بهره برداری، شامل دامنه ولتاژ شینه ها، مقدار توان عبوری از خطوط انتقال و محدوده تولید واحدها در فرایند بهینه سازی و تعیین پاسخ نهایی ملحوظ شده است. همچنین در حالت خروج یک خط انتقال، بهمنظور جلوگیری از ایجاد شرایط گذرای شدید و جابهجایی توانهای زیاد در شبکه، شرط قرار گرفتن تفاضل زاویه استاتیکی (SPA) ولتاژ دو طرف کلید در محدوده مجاز، در تعیین پاسخ نهایی مدنظر قرار گرفته است. با توجه به تعدد متغیرهای کنترلی، بهینه سازی بهکمک الگوریتم ژنتیک انجام شده و سیستم IEEE-۱۱۸bus بهعنوان شبکه تست برای ارزیابی قابلیتهای روش پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته که نتایج شبیه سازیها در بخش مطالعات عددی آورده شده است.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
یکی از روشهای ایجاد وفاداری در مشتریان، ارائه ارزشی فراتر از ارزش ذاتی محصول یا خدمت از طریق باشگاه مشتری است. هدف اصلی این مطالعه طراحی مدل کسبوکار باشگاه مشتریان در صنعت بیمه با تأکید بر «نوآوری» و «بلوک مشتریان» است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی، مصاحبههای عمیق و نیمه ساختارمند در قالب گروه کانونی و با حضور ۱۲ نفر از خبرگان شرکت بیمه حافظ انجامشده و درنهایت بر اساس تحلیل یافتهها و با استفاده از نرمافزار Atlas.ti ارکان بلوک نوآوری و مشتریان تبیین گردید. نتایج نشان میدهد بهمنظور طراحی مدل کسبوکار باشگاه مشتریان در صنعت بیمه مؤلفههای بلوک مشتریان شامل ۳ تم بخشبندی مشتریان، کانال توزیع و ارتباط با مشتریان، ۹ زیر مؤلفه و ۴۰ گویه میباشد. زیرمولفه های مضمون بخشبندی مشتریان شامل پراکندگی جغرافیایی، مشتریان خرد و کلان، ویژگیهای جمعیت شناختی، سودآوری و اهمیت و ویژگیهای رفتاری، زیر مؤلفههای کانال مشتریان شامل کانالهای سنتی(فیزیکی) و راههای ارتباطی نوین (مجازی) و زیر مؤلفههای مضمون ارتباط با مشتریان شامل راههای ارتباطی اختصاصی و عمومی است. همچنین نتایج نشان میدهد که مؤلفههای نوآوری شامل مضمون ارزش پیشنهادی دارای ۸ زیر مؤلفه شامل کاهش هزینه بیمه گری، کاهش هزینه بیمهگذار در سایر موارد، آموزش، نوآوری در فرآیند ارائه خدمات، اهداء جوایز، ارائه محصولات سفارشی با تمرکز بر انتظارات مشتریان خاص و بهبود تجربه است. هرچند عنوان تمها با ادبیات مدل کسبوکار یکسان است اما زیر مؤلفه سازنده آنها در مدل کسبوکار باشگاه مشتریان کاملاً متفاوت است.
دوره ۸، شماره ۳۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
از گذشتههای دور، یکی از پیشههای اصلی ساکنان مناطق بیابانی، شترداری بوده است. شرایط اقتصادی و اقلیمی و پیشینۀ فرهنگی، ایلات و کویرنشینان را شیفتۀ شتر کرده بود، نهفقط
بهدلیل اینکه شتر شاهرگ اقتصادی آنان بوده است، بلکه بدین سبب که روابط عاطفی و دوستانۀ دیرینهای با این حیوان برقرار کرده بودند. شتر در فرهنگ و ادبیات مردم استان سمنان بازتاب گستردهای یافته است. هدف از این تحقیق، گردآوری و تحلیل ویژگیهای شتر در دو بخش صفات صوری و عرضی در ادبیات عامۀ مردم استان سمنان بهویژه شترداران و ساربانان است. شیوۀ دستیابی به دادهها، گردآوری میدانی با ابزار جستوجوی شنیداری اعم از پرسش و پاسخ (مصاحبه) بوده و در تحلیل و استدراک دادهها از دانشهای اهل فن بهره گرفته شده است. بازتاب شتر را میتوان در ترانهها، مثلها، آواها، چیستانها و باورها ملاحظه کرد. این ترانهها، داستانها، ضربالمثلها و غیره در کل بیانگر اندیشهها، آرزوها، بیم و امیدها، غمها و خوشیهای این مردم و گذشتۀ تاریخی آن و به عبارت دیگر بیانگر روانشناسی اجتماعی و نانوشتۀ آنان است.
این مقاله حاصل پژوهشی است که با استناد به مطالعات میدانی و مصاحبه با ساربانان و شترداران و مطالعات کتابخانه فراهم آمده است. باورها، ضربالمثلها، چیستانها، ترانهها، حکایتها و افسانههای مردم استان سمنان بهویژه شترداران و ساربانان در این پژوهش بیان شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که شتر بهویژه در بین شترداران حوزۀ کویری استان سمنان، نقش مهمی در ادبیات عامه (ترانهها، ضربالمثلها، افسانهها، آواها و باورها و ...) دارد. این مقاله نخستین بررسی تحلیلی در این زمینه است.
دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه بهار (۴۱ پیاپی)- ۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده
تعدد و تکرار جرم در حقوق کیفری ایران، حول سه محور قابل بررسی است. محور اول، راجع به تعریف آن دو است. علیرغم برخی تردیدها، تعریف تعدد جرم در حقوق کیفری ایران پس از انقلاب تغییری نکرده، اما در خصوص تکرار، مقننِ پس از انقلاب، تعریف خود از تکرار را با الهام از مباحث حدود بهصورت ناقص و قابل انتقاد تغییر داده است. محور دوم در خصوص تفکیک تعدد مادی به دو دسته تعدد مادیِ جرائمِ مختلف و مشابه است که مقنن برای اولی، قاعده جمع مجازاتها و برای دومی قاعده مجازات واحد با وصف اختیار تشدید توسط دادگاه را پذیرفته است. به نظر میرسد این ابداع مقنن هم با الهام از مباحث حدود صورت گرفته باشد، در حالی که با توجه به تفاوتهای بنیادین و ماهیتی که بین احکام حدود و تعزیرات وجود دارد، این اقدام مقنن قابل دفاع نیست. محور سوم راجع به معیار تشدید مجازات در دو مورد تکرار جرم و جرائم متعدد مشابه است که مقنن علیرغم اینکه اختیار تشدید مجازات را به دادگاه داده، اما معیاری برای نحوه تشدید مجازات تعیین نکرده است. این نقص قانونی باعث گردیده که دیوان عالی کشور در اقدامی انتقادآمیز حداقل در بحث تعدد جرائم مشابه به سود اصل قانونی بودن مجازاتها، اصل اختیار دادگاهها در تعیین مجازات به بیش از حداکثر مقرر قانونی را منکر شود.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق مفهومسازی استعارههای «غم» در زبان خودکار و زبان شعر معاصر پرداختهاند و دربارۀ شباهتها و تفاوتهای این دو گونه زبانی بحث کردهاند. برای وصول به این هدف، استعارههای عاطفی غم در دو پیکرۀ جداگانه با عناوین پایگاه دادگان زبان فارسی (شامل کاربرد بینشان و عادی زبان) و پیکرۀ زبان فارسی (شامل متون شعر معاصر) با استفاده از واژههای کلیدی حوزۀ مقصد را استخراج کردهاند. سپس نامنگاشتهای عام و خاص استعارههای غم در هر دو گونۀ زبان خودکار و زبان شعر به صورت جداگانه بهدست آمد و با توجه به نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) تبیین شد. در پژوهش حاضر مشاهده شد که نامنگاشتهای عام استعارههای شعری با استعارههای زبان خودکار شباهت بسیاری دارند و شاعران همان استعارههای قراردادی را به شیوهای خلاقانه بهکار میگیرند و با سازوکارهای شناختی گوناگون ازجمله بسط، گسترش، پرسش، ترکیب، دلالتهای چندگانه، جانبخشی به پدیدههای طبیعی و ... استعارههای ادبی میسازند. پژوهش حاضر همانند افرادی چون لیکاف و ترنر (۱۹۸۹)، نظریۀ استعارۀ مفهومی را تأیید میکند و نشان میدهد تفاوت معنیداری میان استعارههای ادبی و قراردادی موجود در زبان خودکار و زبان شعر از نظر مفهومسازی غم وجود ندارد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده
درحقوق کیفری ایران، آمریت (یا دستور) به قتل در ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی جرم انگاری و برای آن مجازات حبس ابد پیشبینی شده است. علی رغم این تصریح، استنباط شعبات مختلف دیوان عالی کشور از این ماده به نحوی است که عملاً منجر به حذف این جرم انگاری شده است. این شعبات صرفاً آمر مکرِه را قابل مجازات حبس ابد میدانند. درحالی که در ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی -که متخذ از منابع فقهی است- هم آمر و هم مکرِه قابل مجازات حبس ابد شناخته شدهاند. این مقاله با نگاهی تطبیقی و بخصوص فقهی به نقد نظریات این دیوان که رویه قضایی حاکم به شمار میآید، میپردازد.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوۀ اصطلاحسازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبانهای اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشتهای زبانشناسیِ انسانشناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهتها و تفاوتهای احتمالی مؤلفههای زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعهشناختی گویشورانِ آن زبانها تحلیل و بررسی میشود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریۀ نسبیت زبانی است، نظریهای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و بهویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوۀ برخورد زبانی آنها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوۀ اصطلاحسازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جداییناپذیر از فرهنگ عامه، و چهبسا، فرهنگبنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابلهای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیاییزبانها و فارسیزبانها با اشیای اطرافشان را، در نحوۀ اصطلاحسازی آنها از یک مفهوم مشترک، بهمنظور ارائۀ الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبانشناسیِ انسانشناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرشهای متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحتتأثیر بافت و ویژگیهای فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا میکنند. برمبنای تحلیل صورتگرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاحسازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوۀ برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهتها متمایل باشد به سمت تفاوتهای فرهنگی متمایل است و کانون شباهتهای اصطلاحسازی، مبتنیبر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل بهکار میرفتهاند.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
در مقالۀ حاضر برآنیم تا از طریق معنیشناسی تاریخی، به بررسی ثبات یا تغییر دیدگاههای فارسیزبانان نسبتبه مفهوم «شجاعت» بپردازیم که از دیدگاه کووچش (۱۳۹۳، ص. ۴۳)، یکی از مفاهیم حوزۀ مقصد اخلاق است. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که آیا در بازههای زمانی قرن هشتم تا قرن دهم در مقایسه با دوران معاصر، در جامعۀ فارسیزبان مفهوم شجاعت دستخوش تغییر شده است یا خیر؟ و نیز برای بازنمایی این تغییرات چه الگویی میتوان ارائه داد. برای دستیابی به این هدف، نویسندگان از طریق تحلیل شناختیِ استعارههای مفهومی شجاعت در دو پیکرۀ تاریخی و معاصر و مقایسۀ آنها با یکدیگر، ثبات یا تحول ایجادشده را بررسی کردند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از تغییر در برخی از مؤلفههای فرهنگیِ مرتبط با مفهوم شجاعت در جامعۀ فارسیزبانان و درنتیجه، تحولِ ارزشگذاری بر استعارههای مفهومی مربوط است. گفتنی است مقایسۀ شواهد تاریخی و معاصر نشان میدهد حوزۀ مبدأ کلان «شیء» در هر دو مورد بیتغییر است، ولی حوزههای خرد زیرمجموعۀ «شیء» تغییر یافتهاند. حوزههای مبدأ پربسامد مفهومسازی شجاعت در زبان فارسی عبارتاند از: نیرو، مسیر، جنگ و ماده. از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر آن است که در هیچیک از بازههای زمانی مورد نظر، حوزۀ مبدأ جنگ، حوزۀ مبدأ کانونی شجاعت محسوب نمیشده، بلکه بهصورت نهفته باقی مانده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریۀ استعارههای مفهومی مطرحشده از سوی لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و الگوی تریم (۲۰۱۱, ۲۰۰۷) در شبکۀ استعارههای مفهومی است.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهومسازی استعارههای مفهومی «شجاعت» در متون معاصر زبان فارسی و انگلیسی میپردازد. مسئلۀ اصلی این پژوهش آن است که مفهوم «شجاعت» که از دیدگاه کووچش۲۰۱۰, P,۲۳)) یکی از مفاهیم حوزۀ مقصد اخلاق است چگونه در ذهن فارسیزبانان و انگلیسیزبانان معاصر ساخته و پرداخته میشود؟ برای دستیابی به این هدف، نویسندگان، پیکرهای متشکل از چهارصد جملۀ حاوی واژۀ «شجاعت» و مترادفهای آن و نیز چهارصد جملۀ حاوی واژۀ «bravery» و مترادفهای آن را از دو پیکرۀ متون معاصر پایگاه دادههای زبان فارسی (PLDB) و متون معاصر ملی بریتانیا (BNC) جمعآوری کردند و از طریق تحلیل شناختیِ استعارههایِ مفهومیِ استخراج شده، موردبررسی قرار دادند. مطالعۀ آماری حاصل از این بررسی نشان داد که بهطور پیشنمونه، فارسیزبانان شجاعت را «شیء» و انگلیسیزبانان، «دارایی» میپندارند. همچنین حوزههای مبدأ مشترک زیادی میان دو پیکره بهچشم میخورد که عبارتاند از: «دارایی»، «شیء»، «نیروی فیزیکی»، «جهت بالا»، «کنش»، «ماده» و «رفتار انسانی». اگرچه دو زبان فارسی و انگلیسی، استعارههای مفهومی مشترک زیادی برای مفهومسازی شجاعت دارند، اما تفاوتهایی هم میان آنها وجود دارد ازجمله حوزههای مبدأ متفاوت میان دو زبان که عبارتاند از: حوزۀ مبدأ «مسیر» که به زبان فارسی اختصاص دارد و حوزه مبدأ «نمایش» که به زبان انگلیسی اختصاص دارد. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریۀ استعارههای مفهومی مطرح شده توسط لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و کووچش (۲۰۱۵) است.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۶۴- ۱۳۸۸ )
چکیده
جهانیشدن اقتصاد، افزایش رقابت، پویایی و تلاطم محیطی باعث شده است که تولیدات دانشی بخش عمدهای از تولیدات سازمانهای امروز را تشکیل دهد. برنامهریزی برای این نوع تولیدات، به دلیل ناملموس بودن آن دشوار است. طبقهبندی تولید منجر به شناخت بهتر هر طبقه و سهولت برنامهریزی و تصمیمگیری میشود.
در این مقاله، مدلی برای طبقهبندی تولیدات دانشی ارائه میشود. به این منظور، فرایند تولید دانش در مشاغل دانشی را بررسی کرده و بر اساس دو معیار اساسی نوع دادهها و نحوه پردازش آنها، طبقهبندی انجام شده است. جایگاه نوع تولید در یک فضای دو بعدی مشخص میشود. میزان آماده و مشخص بودن دادهها برای پردازش، یک بعد و مشخص بودن فرایندهای پردازش دادهها، بعد دیگر این مدل را مشخص میکند. برای بررسی ویژگی های هر طبقه و آزمون سنخیت آنها، از عواملی که در ادبیات موضوع به عنوان عوامل تولید دانش معرفی شدهاند، در مطالعات موردی این تحقیق استفاده شده است. در این مقاله، بر اساس این مدل، برای تعدادی از مشاغل، نوع تولید را تعیین کرده و ویژگیها و شباهتهای آنها نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی، نیازمند برخورداری از هویت اسلامی ایرانی است. تهران در دوره مدرن سابقه ای قوی و ارزشمندی دارد، هرچند این قدمت تاریخی طولانی نیست. شکل گیری تهران جدید در کمتر از سه قرن قبل و تحولات چشمگیر آن در یکصد و پنجاه سال قبل، مشکلات فراوانی را برای آن ایجاد کرده است. مهمترین چالش شناسایی شده، ضرورت بازخوانی میراث معاصر تهران، با هدف الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی آن است.
روش ها: پژوهش رویکردی کیفی دارد و از منظر روش شناختی، «فراتحلیل» شناخته می شود. تکنیک انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است که از طریق آن پژوهش به بررسی و مداقه در ادبیات موضوع و اسناد بالادستی می پردازد. تکیه به «تمام پژوهی» و «اشباع نظری»، اعتبار ویژه ای به نتایج پژوهش داده است.
یافته ها: دستاوردهای پژوهش به مفاهیمی دهگانه اشاره دارد که بازشناسی هویت مدرن شهر تهران، و بازطراحی هویت اسلامی ایرانی شهر تهران از طریق آن ها ممکن است. مواردی چون ۱- خیابان، ۲- فضای باز شهری، ۳- اماکن مذهبی، ۴- هندسه شهر، ۵- محله های شهری، ۶- فضای بینابینی، ۷- فضای فرهنگی در شهر، ۸- سکونت، ۹- میدان های شهری و ۱۰- آموزش و فضاهای آموزشی.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت «هویتبخشی شهری»، «مردمیسازی» و «هوشمندسازی» به عنوان ارکان سه گانه هویت اسلامی ایرانی در حوزه وظایف و ماموریت های سازمان زیباسازی شهر تهران تاکید دارد؛ موضوعی که برای تحقق تحقق چشم انداز «تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام» و ابعاد مختلف آن لازم و ضروری است.
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده- در این تحقیق هیدرودینامیک و انتقال حرارت جریان گازی درون یک میکروکانال به صورت عددی بررسی شده است. سرعت و دمای جریان ورودی به کانال یکنواخت است و شرط مرزی لغزش سرعت و پرش دما، با توجه به رژیم لغزشی جریان، روی دیواره کانال حاکم است. طول میکروکانال به اندازه¬ی کافی بلند در نظر گرفته¬شده تا در انتها شرط توسعه¬یافتگی هیدرودینامیکی و دمایی برقرار باشد. گسسته¬سازی معادلات حاکم بر مبنای حجم کنترل انجام شده و با استفاده از الگوریتم سیمپل حل شده¬اند. اثرات پارامترهای مختلف، از جمله اتلاف لزجت، رقت، هدایت محوری و خزش بر انتقال حرارت بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که مقادیر عدد ناسلت در میکروکانال¬ها با مقادیر آن در کانال¬های با ابعاد معمول متفاوت است. درنظر گرفتن اتلاف لزجت، سبب ایجاد پرش چشمگیری در عدد ناسلت موضعی می¬شود که مقدار پرش، مستقل از عدد برینکمن می¬باشد. افزایش رقت، انتقال حرارت را در دو جهت مخالف تحت تأثیر قرار می¬دهد. هم¬چنین اثر افزایش عدد پکله بر روی عدد ناسلت توسعه¬یافته ضعیف بوده درحالی¬که اثر رقت بر روی آن قوی و قابل ملاحظه بوده است.