جستجو در مقالات منتشر شده


۴۷ نتیجه برای تقوی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

نیک‌زیستی، پدیده‌هایی چون سلامت روان، رضایت از زندگی، نگرش مثبت و احساس خوشبختی را  دربر می‌گیرد. پژوهش حاضر به رابطه زبان و  نیک‌زیستی می‌پردازد و مدعی است که شاخص‌های  نیک‌زیستی در واژه‌های زبان متجلی می‌شوند. مثلاً شاخص شادکامی در زبان با واژه‌های خاصی مانند شاد، خوشحالی و رضایت،  نمود می‌یابد. چارچوب نظری پژوهش حاضر زبان‌شناسی زیست‌محیطی است. روش پیکره بنیاد است. داده‌های پیکره از پژوهش دبیرخانه هوش هیجانی آموزش و پرورش منطقه یک تهران در سال ۱۳۹۵ استخراج شده است. در این پژوهش وضعیت   نیک‌زیستی ۱۰۹۵ نفر از دانش‌آموزان دبیرستانی دوره اول و دوم دخترانه و پسرانه دولتی و غیردولتی منطقه یک تهران مورد سنجش قرار گرفته است. پاسخ دانش‌آموزان درباره ملاک‌های خوشبختی، مبنای پژوهش حاضر قرار گرفته است. پیکره حاضر شامل ۱۱۶۱ نوع واژه است که ۳۵،۴۵۵ نمونه دارد. از این تعداد واژه‌های محتوایی مربوط به شاخص‌های پنج‌گانه  نیک‌زیستی یعنی مشغولیت (شغل و سرگرمی)، پشتکار، روابط و شادکامی در چارچوب نقشه معنایی جیاکی وو و همکاران(JiaqiWu et al.,۲۰۱۷) به روش بالا به پائین استخراج شد. و با استفاده از نرم‌افزارهای اکسل ارائه و به‌کمک اس‌پی‌اس اس تحلیل شد. نمونه‌هایی از واژه‌های نشان‌دهنده شاخص نیک‌زیستی شادکامی عبارتند از: آرامش، امکانات، شاد، سالم، تفریح، سلامتی، شادی، عالی، ‌خوش، لذت، آرام، خوشحال، راضی، ایمان، رضایت، برخوردار، خوشحالی، نشاط، تفریحات. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که تعداد ۶۸۴۵ واژه از واژه‌های پیکره( حدود ۳۵,۷%) مرتبط با نیک‌زیستی بوده و ثابت می‌شود که میان شاخص‌های نیک‌زیستی و واژه‌های تولید‌شده رابطه معنی‌داری وجود دارد.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

با روی کار آمدن حکومت های نیمه مستقل محلی در سواحل جنوبی دریای خزر ، ایالات شمالی ایران صحنه درگیری و مناقشات سیاسی میان فرمانروایان محلی با حاکمان اموی و عباسی شد. تأمین امنیت سیاسی منطقه و ایجاد فضایی مساعد برای توسعه اقتصادی موجب شکل گیری پادگان های چند منظوره ای در گستره وسیع جغرافیایی طبرستان شد. این پادگان ها که در متن های تاریخی و جغرافیایی با عنوان مسلحه ، ساخلو و زینستان از آن ها یاد شده، در دوره زمامداری والیان خلافت عباسی در طبرستان به دست ابوالعباس طوسی، فرمانده و حاکم طبرستان بنا شد. قلمرو جغرافیایی تحت پوشش آن ها در سه ناحیه جلگه ، میان بند و کوهستان از شهر تمیشه در مرز شرقی طبرستان آغاز می شد و در شهر چالوس در غرب این ایالت به پایان می رسید. تعداد پادگان های طبرستان در تاریخ های محلی و متن های جغرافیایی بین ۳۱ ، ۴۵ و ۵۰ عدد متغیر بوده و از این تعداد ۳۱ پادگان در این مقاله شناسایی شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی به شناختی منطقی از علل پراکندگی و عملکردهای چندگانه پادگان ها دست یافته شود.

دوره ۲، شماره ۸ - ( زمستان ۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده موتیف یکی از اصطلاحات رایج در هنر و ادب و همچنین علم و فن است. بحث از موتیف در نقد و تحلیل جنبه های ساختاری و محتوایی آثار ادبی فواید و کارایی های بسیاری دارد. از این رو اطّلاع از جوانب معنایی و تعاریف آن برای پرداختن به آثار و تحلیل آنها ضروری است. با توجّه به این ضرورت، در این مقاله سعی شده علاوه بر معانی و تعریف های چندگانۀ موتیف، اصطلاحات نزدیک به آن نیز مورد بحث قرار گیرد و نسبت و دایرۀ کاربرد آنها روشن شود. موتیف در نقّاشی و هنرهای تجسّمی و نمایشی و ادبیات به کار می رود و مهمترین ویژگی آن در این هنرها خصلت تکرار شوندگی و برانگیزندگی آن است. در ادبیات نیز کم و بیش همین ویژگی ها در اجزا و عناصر ادبی، گوناگونی موتیف را شکل می دهند. با توجّه به تنوّع عناصری که می توانند کارکردِ موتیف داشته باشند( شامل: موقعیّت، واقعه، عقیده، تصویر، شخصیّت نوعی، ویژگی بارز یک شخصیّت، مضمون مکرّر و...) این اصطلاح با اصطلاحات دیگری ارتباط می یابد که عبارتند از: درونمایه، تپس، لایت موتیف، کهن الگو. در این مقاله پس از ارائۀ تعاریف و نسبت های این اصطلاحات به نحوۀ شکل گیری و کاربرد و کارکرد موتیف در آثار ادبی پرداخته شده است.

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

در این پژوهش با رویکردی تطبیقی، دو متن کلاسیک فارسی (داستان های بیدپای و کلیله و دمنه) با توجه به شیوه روایت آن ها بررسی شده است. فرضیه مقاله، وجود تفاوت هایی در شیوه های روایتگری این دو اثر است به اعتبار وجود سبک گفتاری در یکی و سبک کتبی و منشیانه در دیگری. حضور راوی در آغاز حکایت ها، راوی درون متنی و برون متنی، نقش راوی در برجسته کردن واژگان، لحن راوی، شیوه نتیجه گیری راوی (گوینده و نویسنده) در پایان حکایت ها، نگرش راوی به شخصیت های داستان، حضور آشکار راوی در پایان داستان و چگونگی پایان­بندی روایت، مواردی هستند که در دو کتاب مقایسه شده­اند و در نهایت فرضیه پژوهش (تفاوت دو روایت در شیوه روایتگری) اثبات شده است.    

دوره ۳، شماره ۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده

ترجمه قرآن‌کریم به سایر زبان‌ها در تسریع سیر تحول انسانی در جوامع غیرعربی‌زبان، ضروری می‌نماید؛ زیرا ترجمه آیات قرآن بر فرهنگ و جامعه، تأثیر بسزایی دارد؛ هم‌چنان‌که بافت فرهنگی و اجتماعی مترجم متقابلا ًدر ترجمه وی  نقش مهمی را ایفا می‌کند. مقابله چهار ترجمه از آیات فرهنگ‌محور سوره حجرات به زبان فرانسه از قرن ۱۷ تا ۲۰، نگارندگان را در تصریح روند تحولی ترجمه قرآن‌کریم و هم‌چنین در تبیین این تأثیر دوجانبه یاری می‌رساند. لذا ترجمه مناسب این آیات، آموزنده زبان ادب بر مخاطبانش خواهد بود و این ترجمه صحیح، مستلزم رمزگشایی صحیح متن مبدأ و سپس رمزگذاری صحیح در متن مقصد است. از دیگرسو، تعریف سطوح سه‌گانه ساختاری، محتوایی و بافتی به‌عنوان مبنای بررسی ترجمه، برگردان برتر را معرفی نموده، روشن می‌سازد که پایبندی حداکثری به متن مبدأ، ضمن پیشگیری از ورود آسیب به مفهوم آن، با در نظر گرفتن این سه سطح و با تکیه بر راهبردهای مختلف ترجمه به اقتضای شرایط موجود در آیه، فرآیند انتقال را به‌نحو احسن به‌انجام می‌‌رساند. بدین‌سان، این مقاله، روش اسنادی وکتابخانه‌ای با پردازش توصیفی تحلیلی را برمی‌گزیند و هدف اصلی آن، بررسی سیر تحولی ترجمه قرآن‌کریم به زبان فرانسه و معرفی ترجمه برتر، و هم‌چنین برجسته‌سازی جایگاه استفاده از برخی رویکردهای ترجمه‌ای ارائه شده توسط ترجمه‌شناسان است، تا بدین طریق امکان ارائه الگویی ترکیبی از آن رویکردها را در ترجمه قرآن‌کریم بیابد. در این میان دلیل ارائه بازترجمه‌ها در طول زمان، خود را آشکار خواهد ساخت.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

«تصویرشناسی» یک نظریه ادبی است که در حوزه ادبیات تطبیقی قرار دارد. ژان‌ماری کاره را باید نخستین تصویرگر در حوزه ادبیات تطبیقی دانست. بعد از او تصویرگرانی دیگر نظریه او را تکمیل کردند و مؤلفه­های تصویرشناسی را در شش مورد کلیشه، الگوی قالبی، پیش­داوری، تصویر، سمبل و افسانه معرفی کردند. در این مقاله تصویر بیگانگان در شاهنامة فردوسی از منظر کلیشه‌پردازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. کلیشه (عقیده عمومی) مفهومی است که نخستین‌بار واتر لیپ‌من آمریکایی آن را برای بیان عقاید عمومی در میان یک قوم و یا فرهنگ به کار برد. با عنایت به این‌که شاهنامه اثری حماسی است و در دفاع از فرهنگ ملّی ایرانیان سروده شده است و همچنین در تعارض با فرهنگ بیگانگان است، به نظر می­رسد نظریه تصویرشناسی در درک بهتر چگونگی رفتار ایرانیان با بیگانگان کمک شایانی کند. دستاورد پژوهش، ناظر بر این است که بازتاب بیگانگان در شاهنامه به‌صورت کلیشه­پردازی شامل ۱۳/۵۸% از کل ۴۳ مورد شخصیت بیگانه‌ای که در این پژوهش بررسی شده ‌است را شامل می­شود. بر این اساس شخصیت­های بیگانه در شاهنامه با توجه به مبحث کلیشه در تصویرشناسی به سه دسته قابل تقسیم است: الف. شخصیت­های بیگانه­ای که با پیوند زناشویی با ایران ارتباط برقرارمی‌کنند؛ ب. شخصیت­هایی که به قصد تحمیل قدرت و یا گرفتن باژ و ساو به ایران حمله می‌کنند؛ ج. استفاده از قدرت پهلوان ایرانی در کشور بیگانه که باز در این مرحله، بیشترین ارتباط از طریق برقراری پیوند زناشویی صورت می­گیرد. فردوسی دلیل و پیامد این ارتباطات را به‌صورتی ناخوشایند تصویر می­کند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: با شروع Covid-۱۹ در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است.
هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-۱۹ در شهر تبریز می باشد.
روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای ۱۸ سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-۱۹ ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﺗﺄﺛﻴر ۸۲۵/۰ و ۸۰۱/۰ و ۷۳۵/۰ و ۷۱۱/۰ بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است.
نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیط‌زیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن (‏مزایای گردشگری)‏ اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود می‌تواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید ۱۹و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
 

دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

طرح مسئله: بررسی و تحلیل چگونگی شکل‌گیری و بسط مفهومی از «پرفورمنس» در مطالعات شهری، با تمرکز بر حوزۀ بلاغی «پیاده‌روی شهری» و تأثیر این مفهوم بر شکل‌گیری برداشت‌های جدید از شهر و روال‌های شهری، مسئلۀ این تحقیق است.
اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر مفهوم «پرفورمنس» در گفتمان شهری و معرفی کارآیی آن در مطالعۀ پدیده‌های شهری و طراحی فضاهای عمومی شهری انجام شده است.
روش‌ها: روش پژوهش حاضر کیفی است. بر پایۀ مطالعۀ کتابخانه‌ای، نحوۀ شکل‌گیری این مفهوم و تأثیرات آن در حوزۀ مطالعات شهری تحلیل شده است
یافته‌ها: پیاده‌روی شهری (به‌ویژه «یله‌گردی» دبور) به‌واسطۀ برخورداری از ظرفیت‌های درونی، خاستگاه مفهومی از پرفورمنس بوده که نه‌تنها زمینه‌ساز تغییر مناسبات شهر با ساکنانش شده، بلکه در پیدایش روال‌ها و اشکال جدید رفتاری در شهر مؤثر بوده است. یله‌گردی عناصری چون بازی، نمایش، مداخله و موقعیت را به نظام شهر تحمیل کرده و شهر را نه بر اساس روایت مسلط پیشین، بلکه بر پایه تجربه‌ورزی‌های کنشگران مورد خوانش قرار می‌دهد.
نتیجه‌گیری: توجه ویژه به فعالیت‌ها و امور روزمره، مواجهات زودگذر، فرایندهای عمل و کنش‌های متقابل اجتماعی درزمینۀ شهر، نیازمند رویکردی است که بتواند منطق عملکردی این فعالیت‌ها را رمزگشایی کند. پرفورمنس هم به‌عنوان نوعی رفتار و هم به‌عنوان نوعی قیاس و روش کارآمد، ظرفیت‌های خود را در مطالعات شهر نشان داده و به اثبات رسانیده است.

دوره ۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﯿﺮ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺤﺪودیﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ آبی و اﻓﺰایﺶ ﻏﯿﺮﻣﻌﻤﻮل نیترات در محیط، ﺗﻼش­ﻫﺎی ﺑﺴﯿﺎری جهت حذف و کنترل آن در راﺳﺘﺎی بهره­ مندی از جاذب­ های ﻃﺒﯿﻌﯽ(رس­ها) ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. اﻣﺎ با توجه به بار منفی سطحی ذرات بنتونیت، جاذب ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺻﻼح است.
در مطالعه جاری، جذب ستونی نیترات توسط جاذب مونت موریلونیت­ کلسیم اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به­ منظور تغییربار سطحی و افزایش بازدهی جذب سه مرحله­ ی اسیدشویی، لایه گذاری اکسید­روی و بارگذاری سورفکتانت کاتیونی هگزادسیل تری متیل آمونیوم بروماید برروی جاذب انجام شد. برهمکنش مولکولی و کریستالوگرافی مونت موریلونیت خالص و نانو جاذب سنتزی(ACZ) ﺑﺎ ﻃﯿﻒ ﺳﻨﺠﯽ ﻓﺮوﺳﺮخ و آنالیز پرتوایکس ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﮔﺮدیﺪ. همچنین مورفولوژی نانو جاذب  ACZقبل و بعد از مواجهه با آلاینده نیترات ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﯿﮑﺮوﺳﮑﻮﭘﯽ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯽ روﺑﺸﯽ و میکروسکوپ الکترونی عبوری ارزیﺎﺑﯽشد.. فشردگی نانو ذرات و دسترسی کمتربه منافذ و حفرات در ستون بستر ثابت، سبب کاهش ظرفیت جذب جاذب درون ستون نسبت به حالت ناپیوسته شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت خوراک ورودی از ۸۰ به ۱۲۰ و mg/L ۱۵۰، به ترتیب %۶۷/۳۹ و %۸۸/۲۵ ظرفیت جذب افزایش یافت. کاهش دبی جریان ورودی سبب افزایش زمان نفوذ، برهم­کنش و دسترسی بیشتر به محل­ های اتصال برای یون­های نیترات و در نهایت موجب بهبود عملکرد ستون و افزایش دبی جریان ورودی موجب کاهش ظرفیت جذب و زمان شکست شد.  بنابراین جذب یون­ های نیترات توسط مرحله انتقال جرم داخلی، کنترل و به مدت زمان برهم کنش و فرصت نفوذ به درون جایگاه­ های فعال وابسته است.  با افزایش در ارتفاع بستر از ۴/۲ به cm۹، افزایش محسوسی در ظرفیت جذب از ۶۰/۶۰۸ به  mg/g ۷۷/۱۶۷ رخ داد. اثر نوع شوینده و تعداد مراحل بازیابی ستون جذب نشان داد؛ پس از ۳ مرحله آبشویی، اسید شویی نقش مهمی درافزایش بازیابی ستون داشت. داده‌های تجربی با ضرایب همبستگی ۰/۹۵R۲>  با دو مدل سینتیکی توماس و یون- نلسون مطابقت داشت. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ستون نانو جاذب ACZ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞحذف سریع یون نیترات از محلول­های آبی معرفی و جهت استفاده در سیستم های تصفیه ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﺳﺘﻔﺎده مجدد پیشنهاد شد.

دوره ۴، شماره ۱۳ - ( بهار ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده در آثار داستانی بررسی موتیف و نشان دادن ارتباط آن با سایر عناصر داستان به تجزیه و تحلیل دقیق‌تر و درک بهتر اجزای داستان بویژه پیام های ضمنی آن کمک می‌کند. صادق هدایت از نویسندگانی است که گاه آگاهانه و گاه ناخودآگاه در داستانهایش عناصری را که در شمول موتیف قرار می گیرند به کار برده است. موسیقی، نقّاشی، تیرگی و سرما و سایه از جمله عناصر تکرار شونده و عرب‌ستیزی، غلبه و قدرت سرنوشت، بی‌اختیاری آدمی، انزواطلبی از جمله درونمایه‌های تکرار شونده در داستانهای هدایت و همۀ این موارد در شمار موتیف های داستانهای او هستند. این عناصر و مفاهیم در داستانهای هدایت به نحوی معنی‌دار تکرار شده اند و در این تکرار گاه قصد هنری نویسنده و گاه دغدغه های فکری و عاطفی او در کار بوده است. موتیف های مفهومی (درونمایه ای) برای خواننده، دورنمایی از جهان‌بینی هدایت و دیدگاه خاصّ او به زندگی و انسان و همچنین ویژگی‌های شخصیّتی و حسّاسیّت‌های وی را آشکار می‌کنند. علاوه بر بررسی موتیف های غالب در داستان ها، در این مقاله نشان داده شده است که انواع موتیف ها مانند رنگها و ابزار و اشیای خاص یا بعضی رفتارها و حرکتهای قهرمانان که در یک داستان مستقل تکرار شده اند، کارکردهای مهمی در داستان دارند و درانسجام اثر و تقویت پیرنگ و در شخصیّت‌پردازی و فضاسازی‌های داستان مؤثّر بوده‌اند. واژه‌های کلیدی: موتیف، داستان‌نویسی، صادق هدایت، نقد ادبی.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

از آنجا که زبان ادبی چارچوب‌های عادی را مختل می‌سازد، رابطه میان تخیل و واقعیت مورد توجه قرار می‌گیرد. غنای بازنمودهای تخیلی نیز در پرتو بازنمایی ادبی عناصراتفاق می‌افتد. به عنوان مثال، نمایش ادبی مکانی، مکان دیگری در ذهن ایجاد کرده، فعالسازی مجازهای غیر قابل مشاهده از این مکان اتفاق می‌افتد و مکان ملموس تبدیل به فضایی می‌شود که باید احساس و ادراک شود. آرایه‌های ادبی از جمله عناصری هستند که ویژگی ادبیت فضای معماری را نمودار ساخته، رابطه دیالکتیک میان فضای واقعی و تخیلی را به منصه ظهور می‌نشانند. لذا واژگان احساسات و همچنین تجربه‌ی "من" چند نویسنده‌ی فرانسوی که از قرن هیجده به بعد گزینش شده‌اند، در رویارویی با فضاهای معماری ایران مورد مطالعه مقاله حاضراست. زیرا از خلال ادراک‌های متفاوت سوژه‌ها، این فضاها در جهان ادبی بسط یافته، مالک هویت جدیدی می‌گردند. همچنین، ورود زمان به دنیای گفتمان، آمیختگی آن با مکان و در نتیجه تولید معنا را سبب می‌گردد. تصریح ارتباط فضای معماری با سوژه، مستلزم بررسی فضا-زمان معماری در آثار نویسندگان انتخابی است. بدین‌سان، نیاز به تلاش در حفظ زیبایی‌های فضایی پیشین برجسته شده، طرح بازسازی برخی فضاهای معماری، از ورای این خوانش دریافت می‌گردد. این مطالعه به سوی ساخت شبکه‌ی نمادینی از فضای معماری ایران سوق داده می‌شود. کشف آن سوی این فضاهای معماری سمبلیک، اسطوره شخصی این نویسندگان را آشکار ساخته، به جهان اثر و فضاهای معماری‌ای که در آن جریان دارند، هویت تازه‌ای می‌بخشد. چنین مطالعه‌ای تکیه بر نقد جغرافیایی و روش اسنادی وکتابخانه‌ای با پردازش توصیفی–تحلیلی را لازم می‌داند.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

مدل‌های تعالی سازمانی ابزارهای کارآمدی هستند که می‌توانند مفاهیم و ارزش‌های سازمانی، به‌کارگیری روش‌های خودارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمان‌ها نهادینه کرده و امکان شناسایی بهترین فرآیندها را فراهم سازند. در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش‌هایی درزمینه طراحی و عملیاتی‌سازی مدل‌های تعالی انجام شده است، اما تا به امروز الگوی تعالی متناسب‌سازی شده‌ای‌که جنبه کاربردی داشته باشد، برای ناجا طراحی و اجرایی نشده است. هدف از این پژوهش طراحی مدل تعالی سازمانی در نیروی انتظامی، به دست آوردن وزن معیارها با استفاده از روش AHP و تعیین روابط میان معیارها با استفاده از روش DEMATEL است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که معیار رهبری از بیشترین امتیاز میان توانمندسازها و بالاترین تأثیرگذاری بر سایر معیارها و نتایج خدمت‌گیرندگان از بیشترین امتیاز میان نتایج و بالاترین تأثیرپذیری از دیگر معیارها برخوردارند. برای بررسی روابط میان معیارهای تعالی مدل ناجا از روش DEMATEL استفاده شد که معیار رهبری با بیشترین R-D دارای بیشترین اثر بر دیگر معیارها و معیار نتایج خدمت‌گیرندگان با کمترین مقدار R-D دارای بیشترین تأثیرپذیری از سایر معیارهاست. در‌نهایت برای اولویت‌بندی پروژه‌های بهبود حاصل شده از مدل تعالی مذکور، یک روش سلسله مراتبی پیشنهاد شده است.

دوره ۵، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان، همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خویش بیفزایند، از مثل بهره‌ برده‌اند. در میان نویسندگان معاصر، محمدعلی جمال‌زاده در داستان‌های خویش از مثل مکرر استفاده کرده است. او در پنج داستان در مجموعۀ یکی بود و یکی نبود، ۷۳ مثل به کار برده است. شیوه‌های کاربرد (چون اقتباس، حل، اشاره و تصویرسازی) و کارکردهای مختلف (چون اجتماعی، ارزشی، اخلاقی، انتقادی و طنزآمیز) اهمیت مثل را در نظر این نویسنده و کنجکاوی و علاقه‌مندی او را نسبت به ادبیات عامه نشان می‌دهد. همچنین بیان ارزش‌های بارز فرهنگی و یا مخالفت با ضد ارزش‌ها از نظر مضمونی برای نویسنده اهمیت داشته است. در مجموعۀ یکی بود و یکی نبود، کاربرد مثل‌ها به تقویت و پرداخت بعضی عناصر داستانی (شخصیت‌ پردازی، لحن، فضاسازی، موضوع و درون‌مایه و ... ) نیز کمک کرده است. می‌توان گفت کاربرد مثل جزو ویژگی‌های سبکی جمال‌زاده شده است.
 

دوره ۵، شماره ۱۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده:
بسیاری از باورها و اعتقادات کهن ترکمنها را میتوان در قالب بازنماییها و رفتارهای آیینی آنها بازجست. آیینهایی همچون پرخوانی یا ذکر خنجر نمادی از تصورات و باورهای کهن آنها هستند، بسیاری از اعتقادات راه یافته از جوامع همجوار یا ادیان پیش از اسلام و اعتقادات اسلامی را بازتاب میدهند. در این پژوهش ضمن بازگویی اطلاعات گردآمده از میدان تحقیق تلاش شده با بهره‌گیری از منابع پژوهشی معتبر تحلیلی همسونگر از پدیدار شناسی نمادهای دینی- قبیله‌ای و آیین‌های ترکمن‌های ترکمن صحرا ارائه شود. مشخص کردن سهم و نقش اعتقادات ایرانی و اسلامی در تجلی آیین‌های ترکمنی هدف دیگری در این مقاله می باشد که همسو با مضمون اصلی است. بررسی انسان‌شناختی شمنیسم به عنوان اصلیترین قالب دینی در میان ترکمن‌ها و تلفیق عناصر ایرانی و تصوف اسلامی با آن بخش قابل توجهی از این پژوهش است که در مجموع نظام اعتقادی ترکمن‌ها را به تصویر میکشد. نظام اعتقادی در هر جامعه‌ای از منطق والگوی نخبگان و توده مردم تبعیت می‌کند که جریان دین فولکلوریک یا غیر‌رسمی را هم‌سو با جریان موجه و مقتدرانه دین رسمی به تصویر می‌کشد. این پدیده اصطلاحاً «دین عامیانه» نامیده می‌شود که ترکیبی است از باورها و تصورات ابتدایی، اسطوره‌ها، افسانهها و دینهای کهن اولیه و مسلک‌های فرعی و قبیله‌ای به همراه تصویری دستکاری، مجعول و متعادل شده نسبت به دین رسمی. دین عامیانه موضوع بسیار جذابی برای فلکلوریست‌ها، انسان‌شناسان و قوم‌شناسان است تا از خلال محتوای آن بسیاری از عناصر تشکیل دهنده و مقوم جهان-بینی و خلقیات و روحیات هستی‌شناختی آنها را بازشناسی کنند.

دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (ویژه‌نامه)- ۱۳۹۳ )
چکیده

ساسانیان به‌عنوان یکی از قدرتمندترین سلسله­های ایرانی، بیش از چهارسده و تا پیش از حمله اعراب مسلمان به ایران حکومت کردند. دولت بزرگ ساسانی با پیروی از اصل تمرکز حکومت و ملی‌کردن دین زرتشت، ایران ملوک­الطوایفی عهد اشکانیان را به‌صورت کشوری یکپارچه و مقتدر درآورد؛ به‌گونه­ای که این حکومت، علاوه‌بر بازآفرینی قدرت سیاسی، دگرگونی­های گسترده و عمیقی را درتمامی زمینه­های اجتماعی و فرهنگی ایران ایجاد کرد. با این‌حال، پس از چندی، عوامل بسیاری  باعث سستی تدریجی این سلسله‌ی قدرتمند و درنهایت، فروپاشی آن در برابر حمله‌ی اعراب مسلمان شد. در این نوشتار، بر این است تا با بررسی دقیق و همه‌جانبه‌ی آثار مورخان چهارسده‌ی نخستین دوره‌ی اسلامی، یعنی ابوحنیفه‌ی دینوری، یعقوبی، مسعودی، طبری و ابن‌مسکویه، دلایل ضعف تدریجی و فروپاشی حکومت ساسانی با روش توصیفی- تاریخی، مورد پژوهش و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش، نشان می‌دهد که از دیدگاه مورخان چهارسده‌ی نخست اسلامی، در ضعف و زوال ساسانیان و شکست آنان در برابر اعراب مسلمان نقش داشته است؛ امواردی مانند تعصبات مذهبی و جایگاه رفیع روحانیان زرتشتی، قدرت روزافزون اشراف و نجبا، کشتار خاندان سلطنتی توسط شیرویه و ضعف پادشاهان در اواخر حکومت ساسانی، کودتای نظامی‌سرداران علیه پادشاهان، جنگ­های طولانی‌ مدت فرسایشی برون‌مرزی، به‌ویژه جنگ­های مداوم با امپراطوری روم، براندازی خاندان آل‌لخم توسط خسروی پرویز، فشارهای اقتصادی بر مردم و وضع مالیات‌های سنگین، بلایای طبیعی همچون طغیان دجله و فرات و امدادهای غیبی.

دوره ۶، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

نزدیک به دو دهه از رواج جدی نظریه ادبی در ایران می گذرد. در این مدت چندین بار این پرسش مطرح شده است که آیا نظریه ادبی برای ادبیات فارسی مفید بوده است؟ آیا کاربران این نظریات توانسته اند آن ها را بومی کنند و به صورتی طبیعی با ادبیات ما پیوند دهند؟ این پرسش ها همچنان مطرح هستند. این امر نشان از آن دارد که نظریه ادبی نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. پیش از هر چیز باید میان طرح نظریه ادبی در غرب و در ایران تفاوت گذاشت چرا که نحوه برخورد ما با این نظریات، متفاوت است با نحوه برخورد غرب که در واقع صاحبِ نظر هستند. برای یک غربی تفاوت چندانی میان آموزش ادبیات و آموزش نظریه ادبی وجود ندارد. از آنجا که این نظریات از یک سو ریشه در متون ادبی خود آن ها دارد و از سوی دیگر زاده تحولات علمی و فلسفی جوامع آن هاست بنابراین کسی که می خواهد در آنجا در حوزه ادبیات فعالیت کند به صورتی طبیعی با این گونه نظریات آشنا می شود و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت در آن ها نفس می کشد. اما درست به سبب نبود این دو علت در ایران و بنابراین وارداتی بودن نظریه، کاربر ادبیات نظریه ادبی را به چشمی بیگانه می نگرد. از آشنایی تا بیگانگی فاصله ای است که توسط اشتباهات پر می شود. بنابراین نحوه برخورد با این موجود بیگانه دشواری ها و ظرافت های زیادی می طلبد

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده

جستجو در آراء معرفت شناسیک متفکرین اسلامی حکایت از آن دارد که شناخت آدمی از سه راه امکان پذیر است: ۱- معرفت حسی ۲- معرفت عقلی ۳- معرفت شهودی. صوفیه معرفت شهودی را بالاتر از دو سطح دیگر می دانند. متکلمین اسلامی از واژه ای مشابه سود می جویند که به، اصطلاح معرفت در نزد صوفیه بسیار نزدیک است. این اصطلاح، «الهام» نام دارد. آیا می توان ادعا کرد عطار نیشابوری به عنوان یک صوفی، صاحب نظریه معرفت شناختی بدیعی باشد که قدما از آن بی بهره بوده اند؟ شفیعی کدکنی بر اساس تفسیر بیتی از عطار چنین باوری دارد. عطار در کتاب الهی نامه چنین می گوید: زبان علم می جوشد چو خورشید زبان مکعرفت گنگ است جاوید شفیعی کدکنی معتقد است در این بیت «زبان علم» یعنی زبانی که روشن و بی ابهام است در حالیکه «زبان معرفت» واجد ابهام است. بر این اساس این دو اصطلاح عطار با دو اصطلاح «زبان ارجاعی» و «زبان عاطفی» ریچاردز، منتقد انگلیسی قابل مقایسه است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که: ۱- شارح محترم بیت عطار را اشتباه معنا کرده اند. ۲- این اشتباه مبنای مقایسه ای نامتناسب با آراء ریچاردز شده است ۳- اگر بیت عطار مطابق با نظر شارح محترم تفسیر شود ادعای دست یابی عطار به نظریه ای بدیع در حوزه معرفت شناسی منتفی خواهد بود چرا که پیش از او این حوزه شناخته شده بوده است. شرح هر کدام از این موضوعات در مقاله آمده است.

دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده

تحقیق حاضر مساله انتخاب سبد سهام مارکوویتز را درنظر گرفته و در پی رهگیری مرز کارای مورد نظر مدل مارکوویتز تحت شرایط وجود محدودیت های عدد صحیح تعداد سهام می باشد. بدین منظور بوسیله الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، مساله مقید را با استفاده از داده‌‌های واقعی شرکتهای داخلی و نیز خارجی حل نموده و با مساله نامقید مارکوویتز مقایسه نموده‌‌ایم. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که الگوریتم پیشنهادی در هر دو نمونه توانسته است در فضای جستجوی موجه، اقدام به بهینه‌‌سازی نموده و در نتیجه مساله سبد سهام مقید را به خوبی حل نماید.

دوره ۷، شماره ۲۷ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

هر ملت برای تجلی باورها و آداب و رسوم مردمان خود خاستگاهی دارد. ادبیات آینه تمام­نمای‏ گذشتۀ هر قوم است. سیر تاریخ هر ملت یا مردم گسسته نیست و اگر پیامی در یک متن از ادبیات عامه با واقعیتهای دوران تاریخی خود گره خورده باشد همواره با گذر زمان به دوره‏های بعد نیز منتقل‏ و به تناسب زمان بازآفرینی می‏شود. هزارویک­شب، مادر قصههای جهان، منبع خوبی در ادبیات عامیانه به­شمار می‏رود. درواقع، می‏توان گفت حکایت­های هزارویک­شب در سیر زمانی خود معانی و مقاصد تازه‌ای یافته است. عطار، شاعر عارف، با هنر داستان­پردازی از حکایت‏های ادب عامه ‏با اندکی تفاوت در سیر داستان‏نویسی در بیان اندیشه‏های عرفانی‏خود بهره برده است. وجود نشانهها و موارد مشترک و ارتباط و پیوند جنبههای ‏گوناگون صوری و محتوایی، گویای روابط بینامتنیت میان دو حکایت است. با بررسی ساختار غنایی داستان­ها به روابط میان آن‏ها و توصیف الگوهای ساختاری آنها پی می‏بریم. داستان‏ها بر اساس موضوع (حماسی، عاشقانه، و عارفانه) بن‏مایه‏های متفاوتی دارند. داستان‏های عاشقانه دارای بن­مایه­هایی چون آغاز عشق، بزم‏های عاشقانه و ... هستند.
در این پژوهش، ساختار غنایی دو حکایت «پیر عاشق و جوان گازر» در الهی‏نامۀ عطار و «عاشق صادق» در هزارویک­شب با هم مقایسه شد و تأثیرپذیری ادبیات‏ عرفانی از ادب عامه و همچنین سیر تحول دو حکایت از دیدگاه ژرار ژنت و روابط بینامتنیت بررسی شد.
 

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده

توصیف مقاله در مقاله­ ای با عنوان « بررسی خلاقیت های شعری حافظ در مفهوم سازی عشق »(فصلنامه نقد ادبی، س۶، ش ۲۳، پاییز ۱۳۹۲، صص (۸۲-۵۹)) تلاش شده است تا با استفاده از نظریه استعاره مفهومی نوآوری­­ها و خلاقیت­های حافظ در مفهوم­سازی عشق بررسی شود. نویسندگان مقاله بر آن هستند که:« خلاقیت استعاری در مفهوم سازی عشق با دو دسته از استعاره های مفهومی عشق پیوند دارد:الف. استعاره­ های قراردادی و رایجی که با کمک شاخص­های چهارگانه ترکیب، گسترش، پیچیده سازی و پرسش از یک سوی پیوستار قراردادی بودن به سوی دیگر آن حرکت می­کنند و بدیع­تر و تخیلی­تر از گونه عامیانه خود می­شوند. ب. دسته دیگری از استعاره­ها که در بدو امر خلاقانه و بدیع هستند »(همان: ۷۸)

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱