جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای جوانمرد


دوره ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده

یکی از روشهای مرسوم ازدیاد برداشت در مخازن نفتی جهان، روش سیلاب زنی با آب است. اشباع بالای نفت باقی مانده در انتهای فرایند تزریق آب، ناشی از راندمان کم جاروبی و رخ دادن سریع پدیده ی مخروطی شدن می باشد. این مشکل با افزودن پلیمر به آب تزریقی و کنترل تحرک پذیری جبهه تزریقی رفع خواهد شد. در این مطالعه سعی شده است از طریق سنتز نانوکامپوزیت ﭘﻠﻲ ﺍﻛﺮﻳﻞ ﺁﻣﻴﺪ، تغیرات تحرک پذیری سیال تزریقی، کشش بین سطحی و ترشوندگی سنگ مخزن آهکی مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این، عملکرد پلی آکریل آمید تزریقی در شرایط شوری بالای آب سازند، از طریق افزودن نانو ذره سلیس، کنترل گردید. نتایج تست زتا نشان می دهد که افزودن نانو ذره سیلیس موجب پایداری عملکرد پلی آکریل آمید در شرایط شوری بالا می شود. همچنین نانو کامپوزیت پلی اکریل آمید با غلظت ۱ درصد نانو دارای کمترین میزان کشش بین سطحی (mN/m ۱۸,۳۴) و بیشترین تمایل به شرایط آبدوستی را دارد. علاوه بر این، نانو کامپوزیت پلی اکریل آمید با درصد نانو سیلیکای ۱، بهترین عملکرد را برروی ویسکوزیته آب مخزن دارد که می تواند موجب بهبود نسبت تحرک پذیری گردد (۱,۰۷=M) و تولید نفت را افزایش دهد.

دوره ۸، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: مالاتیون یکی از سموم آفت‌کش ارگانوفسفره مورد استفاده در کشاورزی است که ممکن است به مراکز پرورش آبزیان وارد شود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات تغذیه‌ای ویتامین C بر بهبود وضعیت رشد، فعالیت آنزیم‌های هضمی و فاکتورهای استرسی خون ماهی تیلاپیای نیل تحت استرس ناشی از سمیت تحت کشنده سم مالاتیون انجام شد.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر، ۱۸۰ قطعه ماهی تیلاپیای نیل با میانگین وزن ۲±۱۲/۵گرم به‌مدت ۲۸ روز در معرض ۲۵% غلظت LC۵۰ ۹۶ ساعته سم مالاتیون قرار گرفتند و طی این مدت با سطوح مختلف ویتامین C (صفر، ۳۰۰، ۶۰۰ و ۹۰۰میلی‌گرم بر کیلوگرم جیره غذایی) تغذیه شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آنالیز واریانس یک‌طرفه، آزمون چند دامنه‌ای دانکن و نرم‌افزار SPSS ۲۴ انجام شد.
یافته‌ها: میزان افزایش وزن و ضریب رشد ویژه ماهیان تغذیه‌شده با بیشترین سطح ویتامینی (۹۰۰میلی‌گرم) به شکل معنی‌داری از سایر گروه‌ها بیشتر بود (۰/۰۵p<). اما ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تحت تیمار مذکور، کاهش معنی‌داری نسبت به سایر تیمارها داشت. فعالیت آنزیم‌های هضمی تریپسین و کیموتریپسین در تیمارهای ۶۰۰ و ۹۰۰میلی‌گرم ویتامین C به‌ترتیب به‌صورت معنی‌داری افزایش پیدا کرد. فعالیت سایر آنزیم‌ها تحت غلظت‌های متفاوت ویتامین C در جیره تفاوت معنی‌داری نشان نداد (۰/۰۵p>). همچنین سطح گلوکز خون گروه شاهد در مقایسه با سایر تیمارها به‌طور معنی‌داری بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: ویتامین C به‌عنوان یک عامل ضداسترس، استرس واردشده به ماهی تیلاپیای نیل قرارگرفته در معرض آفت‌کش مالاتیون را کاهش می‌دهد و سبب بهبود وضعیت متابولیکی و عملکرد رشد ماهی می‌شود.


دوره ۱۳، شماره ۵۶ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده مصرف میوه‌ و سبزی‌ها و عصاره آن‌ها به دلیل وجود مواد مغذی  از جمله ویتامین‌ها، مواد معدنی و آنتی‌اکسیدان‌ها همواره مورد توجه بوده است. وجود کربوهیدرات در آب میوه و سبزی‌ها آنها را محیط مناسبی برای رشد باکتری‌های لاکتیک اسید و تخمیر لاکتیکی می‌نماید. در این پژوهش، تولید نوشیدنی فراسودمند از عصاره چغندر قرمز و تخمیر کنترل شده آن در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد توسط باکتری‌های لاکتیکی انجام شده و سینتیک رشد باکتری‌ها، مصرف قند و تولید اسید لاکتیک، تغییرات pH و نیز تغییر در فعالیت آنتی‌اکسیدانی و محتوای مواد فنلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که از نظر سینتیک رشد، سریعترین رشد متعلق به لاکتوباسیلوس رئوتری بوده و بعد از آن لاکتوباسیلوس دلبروکی، اسیدوفیلوس، کازئی، پاراکازئی، رامنوسوس، پلانتاروم و هلوتیکوس قرار گرفته‌اند. pH تمام نمونه‌ها نیز بعد از تخمیر کاهش معناداری (۰۵/۰>P) نشان داد. هم‌چنین بیشترین تغییرات در مصرف قند مربوط به لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس دلبروکی بود. اسید لاکتیک تولید شده در نوشیدنی تخمیر شده توسط لاکتوباسیلوس رئوتری بالاترین غلظت را نسبت به سایر سویه‌های باکتریایی داشت.فعالیت آنتی‌اکسیدانی و محتوای مواد فنلی نمونه‌ها طی تخمیر با تمام سویه‌ها افزایش معناداری نشان داد و باکتری‌های لاکتوباسیلوس رامنوسوس و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشترین افزایش در فعالیت آنتی‌اکسیدانی و باکتری‌های لاکتوباسیلوس کازئی، رامنوسوس و هلوتیکوس بیشترین افزایش محتوای مواد فنلیک را نسبت به سایر سویه‌های باکتریایی ایجاد نمودند. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره چغندر قرمز محیط مناسبی برای رشد باکتری‌های اسیدلاکتیک و تولید نوشیدنی فراسودمند می‌باشد.
زینب کربلایی پازکی، امیر رضا جوانمرد، سید مصطفی حسینی، شیوا ایرانی، بهرام محمد سلطانی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

مقاومت به  داروهای  شیمی درمانی همواره  مانعی در درمان قطعی سرطان ها بوده است. بنابراین، کشف وقایع مولکولی منجر به مقاومت دارویی، روشهای درمانی را ارتقاء می بخشد. RNA های غیر کد کننده (ncRNAs) دسته ایی از مولکولهای تنظیم کننده وقایع درون سلولی و از جمله مسیرهایی سرطانزایی و مقاومت دارویی هستند.  مثلا، شبکه رقابتی ncRNA های درون زا ( ceRNA ) با اتصال به miRNA ها و محدود کردن اثر تنظیمی آنها، بیان mRNA ی ژن های هدف را تنظیم میکنند. تاکنون مطالعات محدودی در مورد نقش ceRNA  در ایجاد مقاومت دارویی در سرطان تخمدان گزارش شده است. در این مطالعه، اطلاعات توالی‌یابی حجیم RNAseq بدست آمده از سلولهای مقاوم و حساس به سیس پلاتین استفاده شد تا ceRNA‌ هایی که تنظیم‌کننده‌های احتمالی مقاومت دارویی در سرطان تخمدان هستند، جستجو شوند. بدین منظور رده سلولی تخمدانی حساس و مقاوم به سیس پلاتین بنام A۲۷۸۰ انتخاب، و داده های SRA تهیه شده به روش RNAseq غربالگری شد. طی این روند،  lncRNA ها، microRNA ها و mRNA های دارای تغییرات بیانی تفکیک و طبقه بندی شدند.  در تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک سلولهای مقاوم نسبت به حساس، ۱۶ عدد mRNA، ۱۰ عدد lncRNA و ۱۴۹ عدد miRNA دچار بیش بیان و ۶۲۲ عدد  mRNA، ۲۶۳ عدد lncRNA و ۱۷۷ عدد miRNA دچار کاهش بیان بودند. این ژن ها در ۵۷ مسیر سلولی درگیر بودند و با ترسیم شبکه ceRNA تنظیمی، دو محور ZNRF۳-AS۱-miR-۳۳-DUSP۱ و ZNRF۳-AS۱-miR۳۳-HSPA۲ به عنوان شبکه های  ceRNA بالقوه درگیر در سرطان تخمدان مقاوم به سیس پلاتین پیش بینی شدند.
 

دوره ۱۴، شماره ۱۶ - ( ويژه‌نامه چهارم ۱۳۹۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تغییر زاویه سطوح کنترلی افقی(سطوح کنترلی استرن) بر میزان نیروی درگ وارد بر ربات هوشمند زیرآبی پژوهشکده علوم و فناوری زیر دریا به روش تجربی و شبیه‌سازی عددی و استخراج ضریب هیدرودینامیکی مربوط به آن است. در بخش تجربی پژوهش، مدل یک به یک این ربات درون حوضچه کشش دانشگاه صنعتی اصفهان تحت کشش با زوایای حمله مختلف برای سطوح کنترلی افقی قرار می‌گیرد. در این آزمون‌ها، سرعت کشش ربات در محدوده سرعت ۱ تا ۳ متر برثانیه و اتصال مدل به ارابه کشش توسط استروت‌هایی با مقطع هیدروفویل انجام شده است. در ادامه، نیرو و ضریب درگ وارد بر یک سطح کنترلی این ربات در سرعت‌های کشش مختلف و نیز زوایای مختلف استرن به روش تجربی استخراج شده‌اند. در بخش عددی پژوهش، آزمون‌های تجربی صورت گرفته در بخش آزمایشگاهی توسط کد تجاری سی اف ایکس در سرعت ۵/۱ متر برثانیه شبیه‌سازی و نتایج حاصل از آن با نتایج تجربی مقایسه شده‌اند. در این مقاله نشان داده شده است که تغییرات نیروی پسا و ضریب نیروی پسای ربات نسبت به زاویه استرن بصورت یک منحنی درجه دوم قابل تخمین است و ضریب هیدرودینامیکی مرتبط با آن، به دو روش تجربی و عددی استخراج شده‌ است. تطابق خوب نتایج حاصل از دو روش نشان داد که میتوان روش‌های عددی را در محدوده سرعت‌های مورد بررسی جایگزین روش‌های پر هزینه تجربی کرد. نتایج حاصله نشان داد که در سرعت ۵/۱ متر برثانیه با افزایش زاویه سطوح کنترلی به ۴۵ درجه ضریب درگ ۱۷۴ درصد افزایش می‌یابد.

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

امروزه تمایل به استفاده از ضدمیکروب‌های طبیعی در مواد غذایی افزایش یافته است. پوست انار با داشتن ترکیبات فنولی و ضدمیکروبی فراوان یک منبع مهم برای استخراج این ترکیبات به شمار می‌رود. در این پژوهش استخراج عصاره از پوست انار با نسبت‌های مختلفی از حلال اتانول/ آب (۴۰ به ۶۰، ۶۰ به ۴۰ و ۸۰ به ۲۰) در دماهای ۲۵، ۴۰ و ۵۵ درجه سانتی‌گراد و زمان‌های ۲۰، ۲۴ و ۲۸ ساعت انجام شد. بازده استخراج، میزان ترکیبات فنولی، فلاونوئیدها و آنتوسیانین‌ها اندازه‌گیری گردید. قدرت ضدمیکروبی عصاره‌های استخراج شده علیه چند میکروارگانیسم شاخص در مواد غذایی شامل سالمونلا اینتریتیدیس، اشریشیا کلی،  لیستریا مونوسیتوژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، آسپرژیلوس نایجر و ساکارومایسس سرویزیه با روش انتشار دیسک و تعیین حداقل غلظت بازدارندگی رشد (MIC) تعیین شد. نتایج نشان داد در نسبت اتانول به آب ۶۰ به ۴۰، دمای ۲۵ درجه سانتی‌گراد و زمان ۲۴ ساعت بیشترین بازدهی استخراج (۱/۵۰%)، میزان ترکیبات فنولی کل (۵۱۸/۳۴۹ میلی‌گرم اسیدگالیک بر گرم عصاره خشک)، فلاونوئیدها (۱۲۴/۲۵۰ میلی‌گرم روتین بر گرم عصاره خشک)، آنتوسیانین‌ها (۰۴۷/۲۵۲ میلی‌گرم سیانیدین ۳ گلوکوزید در ۱۰۰ گرم عصاره) ونیز قویترین خاصیت ضدمیکروبی به دست آمد. تمامی عصاره‌ها خاصیت ضدمیکروبی در مورد میکروارگانیسم‌های مورد مطالعه داشتند. در میان میکروارگانیسم‌های مورد آزمون، استافیلوکوکوس اورئوس بیشترین حساسیت را نسبت به عصاره پوست انار داشت.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: ارایه یک روش ساده برای جداسازی، تکثیر و غنی‏سازی سلول‏های بنیادی اسپرماتوگونی موش نوزاد مواد و روش‏ها: سوسپانسیون سلولی حاوی سلول‏های اسپرماتوگونی و سرتولی با استفاده از هضم آنزیمی از بیضه موش  نوزاد دو روزه جداسازی شد. سلول‏ها به صورت هم‏کشتی و در محیط کشت DMEM/F۱۲ حاوی ۱۰ درصد سرم به مدت دو هفته کشت داده شدند. ماهیت سلول‏های سرتولی و اسپرماتوگونی به ترتیب توسط بیان پروتئین‏های ویمنتین وPLZF تأیید شد. برای ارزیابی میزان تکثیر سلول‏های بنیادی اسپرماتوگونی تعداد کلونی‏های تشکیل شده و مساحت آن‏ها در طول دو هفته کشت اندازه‏گیری شد. در پایان هفته دوم، بیان ژن‏های اختصاصی سلول‏های اسپرماتوگونی (Stra۸، Piwill۲، DAZL، Mvh) ارزیابی شد. نتایج: نتایج به‏دست آمده نشان داد که سلول‏های اسپرماتوگونی و سرتولی جدا شده نشانگرهای اختصاصی این سلول‏ها را بیان می‏کنند. در طی دوره کشت، بین چهار نقطه زمانى اختلاف معنی‏داری در تعداد و مساحت کلونی‏های سلول‏های بنیادی اسپرماتوگونی دیده شد (۰۵/۰Pنتیجه‏گیری: مطالعه حاضر نشان داد که هم‏کشتی سلول‏های اسپرماتوگونی و سلول‏های سرتولی با منبع یکسان محیط رشد مناسب و بهینه‏ای را فراهم می‏کند که بدون اضافه کردن عوامل رشد خارجی و دستکاری‏های شیمیایی می‏توان از آن برای تکثیر سلول‏های بنیادی اسپرماتوگونی استفاده کرد.

دوره ۱۵، شماره ۷۵ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
در این پژوهش اثر انجماد ترموالکتریک بر تغییرات رنگ (شاخص‏های L*، a* و b*)، pH، افت انجماد (درصد)، افت یخ‌زدایی (درصد)، ظرفیت نگهداری آب (درصد)، ‏خصوصیات حسی و کیفیت میکروبی گوشت قرمز (گوشت گاو) بررسی شد. نتایج نشان داد که فریزر ترموالکتریک گوشت قرمز را با نرخ انجماد بالاتری نسبت به فریزر معمولی منجمد کرد. pH نمونه‏های گوشت قرمز منجمد شده با فریزر معمولی به‌طور قابل‏ توجهی (۰۵/۰>p) پایین‏تر از نمونه‏ های گوشت منجمد شده با فریزر ترموالکتریک بود. گوشت منجمد شده در فریزر ترموالکتریک به‌طور معنی‏داری (۰۵/۰>p) شاخص L* و افت یخ‌زدایی پایین‏تر و ظرفیت نگهداری آب بالاتری (۰۵/۰>p) نسب به گوشت منجمد شده در فریزر معمولی داشت. نتایج ارزیابی حسی حاکی از آن بود که گوشت منجمد شده در فریزر ترموالکتریک به‌طور معنی‏داری (۰۵/۰>p) از نمرات حسی بالاتری نسبت به گوشت منجمد شده در فریزر معمولی برخوردار بودند. نتایج آنالیز میکروبی نشان‌دهنده تأثیر غیر معنی‏دار روش انجماد بر کیفیت میکروبی گوشت قرمز بود.

دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی اثر پلاسمای سرد اتمسفری در چرخه کاری (۸، ۱۲ و ۱۶ درصد) و زمان‌ (۵/۲، ۵ و ۱۰ دقیقه) مختلف بر محتوای آنتوسیانین، رنگ و کیفیت میکروبی آب زرشک بود. به‌منظور بررسی کارایی روش استریلیزاسیون پلاسما، نمونه‏های آب زرشک پاستوریزه به روش حرارتی (در دمای ۸۰ درجه سانتی‌گراد به مدت ۲ دقیقه) و نمونه‏های کنترل (بدون اعمال هیچ فرآیندی) نیز در این پژوهش، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که تمامی نمونه‌های تیمار شده با پلاسما محتوای آنتوسیانین، شاخص روشنایی و قرمزی بیشتری نسبت به نمونه آب زرشک پاستوریزه شده (در دمای ۸۰ درجه سانتی‌گراد) داشتند (p<۰,۰۵). همچنین افزایش زمان تیمار پلاسما در چرخه‌های کاری مختلف موجب افزایش بیشتر پارامترهای مذکور شد (p<۰.۰۵). بر اساس نتایج حاصل از آزمون میکروبی، شمارش کلی میکروبی، کپک و مخمر آب زرشک تازه با افزایش زمان تیمار پلاسما کاهش پیدا کرد (p<۰.۰۵) که این اثر در چرخه‌های کاری پایین مشهودتر بود. کیفیت میکروبی نمونه‌های آب زرشک تیمار شده با پلاسما به مراتب پایین‌تر از نمونه آب زرشک پاستوریزه بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از تیمار پلاسما در آب زرشک موجب حفظ یا حتی بهبود ارزش تغذیه‌ای آن بدون اثر نامطلوب بر ویژگی‌های رنگ شد اما علیرغم کاهش آلودگی نتوانست بار میکروبی این محصول را تا حدود مورد تایید اداره استاندارد ملی ایران کاهش دهد.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۳ - ( اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تغییرات دوغاب نشاسته با غلظت ۳۰ ،۵۰ و۷۰ درصد ماده خشک نشاسته بلوط پری‌ژلاتینه شده با استفاده از خشک کن تک غلطکی در دمای غلطک ۱۲۰ درجه سانتی گراد و سرعت ۲۰ دور بر دقیقه که به ترتیبPGS۳۰ ،  PGS۵۰وPGS۷۰ نام­گذاری گردیده، بر خواص فیزیکی و شیمیایی شامل ویسکوزیته، هیدراتاسیون، پایداری انجماد و ذوب، درجه ژلاتینه شدن، موفولوژی و طیف سنجی ساختار نشاسته می­باشد. ویژگی­های رئولوژیکی با استفاده از دستگاه آنالیز سریع ویسکوزیته بر اساس تابعی از دما ارزیابی شد. نشاسته­های پری‌ژلاتینه در دمای ۲۵ درجه سانتی گراد در آب سرد از خود ویسکوزیته نشان دادند ولی نشاسته طبیعی بلوط در دمای محیط ویسکوزیته ای از خود نشان نداد. نشاسته طبیعی با افزایش دما به تدریج شروع به جذب آب کرد. به طوری که بیشترین ویسکوزیته (اوج) را به ترتیب نشاسته طبیعی بلوط، PGS۳۰،  PGS۵۰و PGS۷۰ ایجاد کردند. گرانول نشاسته خام بلوط دارای سطح صاف و شکل غیر همگن (عمدتا بیضوی و کروی) و همچنین دارای حفره­های سطحی و چین و چروک می باشند. مورفولو­ژی نشاسته­های پری‌ژلاتینه به طور قابل توجهی تغییر کرد به طوری که گرانول نمونه­های PGS۵۰ و PGS۷۰ به صورت پیوسته و متخلخل و با ساختاری شبیه به لانه زنبوری بود و هیچ گونه تغییر معنی داری در میزان آب اندازی پایداری انجماد ذوب نسبت به نشاسته طبیعی رخ نداد (۰۵/۰<p). ارزیابی طیف سنجی نشاسته طبیعی با نمونه های PGS تا بازه طیفیcm۳۳۴۳ مطابقت داشت. ولی در نمونه های   PGS۵۰و PGS۷۰ چندین بازه طیفی در محدود ۳۷۴۷ الی ۳۹۴۵ رخ داد که بیان گر ژلاتینه شدن کامل این دو نمونه می باشد. نشاسته های پری‌ژلاتینه هم چنین دارای قدرت تورم، جذب آب و حلالیت بیشتری نسبت به نشاسته طبیعی می­باشند (۰۵/۰p).



دوره ۲۰، شماره ۱۴۴ - ( بهمن ۱۴۰۲ )
چکیده

نان معمولاً پس از پخت، دستخوش تغییرات فیزیکوشیمیایی مختلفی می‌شود که در مفهوم کلی آن‌را بیاتی می‌نامند. برای به تاخیر انداختن بیاتی نان، استفاده از برخی افزودنی‌ها و بهبوددهنده‌ها موثر به نظر می‌رسد. لذا در پژوهش حاضر، تاثیر غلظت‌های مختلف عصاره (۴۰ و ۵۰ درصد) ریزپوشانی‌شده هسته خرما به روش بستر سیال و با استفاده از مواد پوشش دهنده شامل مالتودکسترین، صمغ ترنجبین و روغن (Medium Chain Triglyceride) MCT همان تری‌گلیسریدهای با زنجیره متوسط، که به مقدار ۱ و ۳ درصد به فرمولاسیون نان باگت افزوده شده بودند، بر بیاتی و خواص ارگانولپتیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج، نمونه‌های نان باگتی که نانوکپسول‌های حاوی عصاره هسته خرما با غلظت ۴۰ درصد و به میزان ۱ درصد به آن‌ها افزوده شده بودند از بیشترین میزان رطوبت (۴۱/۳۸%) و حجم (cm۳ ۲۱/۲۸۴)، کمترین میزان بیاتی در سه بازه زمانی ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از پخت، کمترین تغییرات دمای مرکز نان (از ۲۰ تا ۱۳۲ درجه سلسیوس) و مطلوب‌ترین ویژگی‌های ارگانولپتیکی برخوردار بودند (α=۱%). اما بیشترین مقدار ترکیبات فنلی (mg GAE/μl ۱۲/۲۳۱) پس از پخت، در نان‌هایی که به آن‌ها نانوکپسول‌های حاوی عصاره هسته خرما با غلظت ۵۰ درصد و به میزان ۳ درصد افزوده شده بود، مشاهده گردید (α=۱%).

 

دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده

انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص‌های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به ‌این منظور از روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیارهAHP  و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد‌‌سازی آن‌ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به‌روش FAHP، %‌۶۳ دارای اراضی با توان درجه یک و %۱۲ دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به‌ روش AHP، %۶۵ دارای توان درجه یک و %۲۱ نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم‌گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم‌گیری چندمعیاره  FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل‌سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.

دوره ۲۱، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۰ )
چکیده

امروزه تحقیقات در استفاده از میکروکانال‌های آکوستوفلویدیکی در جداسازی میکروذرات و سلول‌ها رو به گسترش است. برای استفاده بهینه از انرژی صوتی، این میکروکانال‌ها باید از نظر ابعادی به درستی طراحی و ساخته شود. در این مقاله نحوه طراحی و ساخت میکروکانال‌های آکوستوفلویدیکی شرح داده شده و در ادامه یک میکروکانال آکوستوفلویدیکی فلزی دو گره‌ای طراحی و ساخته شده است. به منظور ارائه روشی ارزان و قابل اعتماد، این میکروکانال از جنس آلومینیوم و با ماشین فرز CNC سه محور ساخته شد. سپس به منظور بررسی عملکرد میکروکانال‌ از نظر آکوستوفلویدیکی، آزمایش‌هایی برای بررسی قابلیت آن‌ در آوردن ذرات شناور در خون انسان (مانند گلبول‌های سفید و قرمز) و سلول‌های BT-۲۰ محلول در PBS به محل گره‌های موج انجام شد و نشان داده شد که روش طراحی و ساخت بکار گرفته شده مناسب برای میکروکانال‌های آکوستوفلویدیکی است. همچنین از آنجا که استهلاک امواج صوتی در میکروکانال، موجب افزایش دمای سیال و آسیب به سلول‌ها می‌شود، افزایش دما در این میکروکانال بررسی و نشان داده شد که طراحی صحیح و استفاده از فلزات با ضریب انتقال حرارت بالا در ساخت میکروکانال می‌تواند از افزایش دما به مقداری که سلول‌ها آسیب ببینند جلوگیری کند.

دوره ۲۱، شماره ۱۵۶ - ( بهمن ۱۴۰۳ )
چکیده

توت­فرنگی میوه­ای فساد­پذیر بوده و بیماری کپک خاکستری یکی از عوامل کاهش طول دوره نگهداری این محصول است. بدلیل محدودیت­های استفاده از سموم شیمیایی، جهت کنترل این قارچ و حفظ کیفیت و افزایش طول دوره نگهداری، بکارگیری روش­های ایمن مانند استفاده از اسانس­ها و پوشش­های خوراکی ضروری به نظر می­رسد. همچنین فراریت بالای اسانس و ایجاد تغییرات حسی در محصولات کشاورزی استفاده مستقیم آن­ها را برای این منظور دچار چالش کرده است. این پژوهش به منظور افزایش ماندگاری میوه توت­فرنگی با طراحی سامانه­های نانوامولسیونی تیمول همراه با کیتوزان بدین شکل طراحی شده است. در اولین آزمایش اثر نانوامولسیون تیمول، از اجزاء اصلی گیاه آویشن (Thymus vulgaris)، با غلظت ۵ گرم در لیتر، به تنهایی و نیز در ترکیب با زیست پلیمر کیتوزان روی قارچ Botrytis cinerea بررسی شد که تمامی تیمارها در مقایسه با شاهد آلوده، رشد قارچ را به­طور مؤثری کاهش دادند. در این میان تیمار ترکیبی بیشترین میزان بازدارندگی را نشان داد. دومین آزمایش جهت بررسی تغییرات کیفی و تلفات پس از برداشت میوه­های توت­فرنگی پوشش داده شده با تیمول ۵/۰ درصد، نانوامولسیون تیمول ۵/۰ درصد و نانوامولسیون تیمول ۵/۰ درصد در ترکیب با کیتوزان ۵/۰ درصد در دمای ۴ درجه سلسیوس انجام شد. بررسی نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد بکارگیری تیمارهای مورد مطالعه بر شاخص­های فیزیکوشیمیایی و بیوشیمیایی میوه توت­فرنگی طی دوره پس از برداشت، اثر مثبتی داشتند و سبب حفظ بهتر سفتی، جلوگیری از کاهش وزن و کاهش بار میکروبی شدند. به­طوری که کمترین میزان کاهش وزن، بیشترین میزان سفتی بافت میوه و کمترین میزان رشد ریزاندامگان در میوه­های پوشش داده شده با تیمار نانوامولسیون تیمول ۵/۰ درصد+کیتوزان ۵/۰ درصد مشاهده شد. بنابراین این تیمار می­تواند به عنوان پوشش مناسبی جهت حفظ کیفیت و کاهش ضایعات پس از برداشت میوه توت­فرنگی پیشنهاد شود.
 

دوره ۲۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه توسعه‌ی شهر‌ها بیشتر در نواحی پیرامونی و بدون توجه به توان واقعی و محدودیت‌های این اراضی انجام می‌شود. این تحقیق با روندی توصیفی و تحلیلی و با به‌کارگیری مدلی کلی‌نگر انجام شده و کاربرد روش تلفیقی تصمیم‌گیری چندمعیاره و مدل DEMATEL-ANP را در ارزیابی اراضی شهری نشان می‌دهد. براساس مدل اکولوژیک حرفی ایران، معیارهای اصلی تأثیرگذار بر کاربری توسعه‌ی شهری انتخاب شدند. سپس درقالب یک مدل، با کمک تصمیم‌گیری چندمعیاره (MCDM) و به‌منظور تعیین شدت روابط موجود بین عوامل، از روش DEMATEL استفاده شد. استانداردسازی معیار‌ها با منطق فازی و وزن‌دهی فاکتور‌ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه‌ای (ANP) انجام شد و درنهایت، تلفیق لایه‌ها در محیط Idrisi توسط روش ترکیب خطی وزنی WLC صورت گرفت. بنابر نتایج، هر سه طبقه‌ی کاربری توسعه‌ی شهری در منطقه‌ی موردمطالعه وجود دارد و مجموع مساحت مناطق دارای توان درجه‌ی ۱ و ۲ توسعه‌ی شهری ۲۴۳ کیلومتر مربع است. این مدل با تلفیق روش‌های مختلف، راه‌حل مناسبی برای بهبود روند تصمیم‌گیری گروهی ارزیابان ارائه کرد و از این طریق، وزن نهایی معیارهای مؤثر در کاربری توسعه‌ی شهری مشخص شد.


صفحه ۱ از ۱