۴۲ نتیجه برای خراسانی
ملیحه اسماعیل زاده خراسانی، مجتبی سعادتی، خسرو آقایی پور،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
خلاصه
مقدمه: ویروس سرخک عضو خانواده پارامیکسو ویروسها و از جنس موربیلی ویروسها است که دارای ژنوم RNA با قطبیت منفی است.
روش: در این طرح ابتدا اقدام به استخراج RNA از محیط حاوی ویروسهای سرخک سوش واکسینال AIK-C که روی سلولهای MRC-۵ رشد کرده بودند٬ گردید.RNA استخراج شده فورا " جهت ساخت cDNA تک رشته ای با استفاده از واکنش نسخه برداری معکوس مورد استفاده قرار گرفت. cDNA تک رشته ای بعنوان رشته الگو جهت تکثیر ژن F بوسیله پرایمرهای اختصاصی در واکنش PCRاستفاده شد. محصول PCR با طول مورد نظرbp ۱۶۶۲ درون وکتورهای بیانی pET-۲۸a(+) و pET-۲۲b(+) کلون گردید. جهت تایید کلونینگ٬ پلاسمیدهای نوترکیب بدرون سلولهای مستعد E.coli DH۵α ترانسفورم شدند وکلونیهای بدست آمده با استفاده از PCR مستقیم غربالگری شدند. سپس پلاسمیدهای نوترکیب بروش لیز قلیایی استخراج شدند
یافته ها: هضم آنزیمی پلاسمیدهای نوترکیب با استفاده از آنزیمهای محدود الاثر Nde I وHindIII انجام گرفت که قطعه DNA بطول bp ۱۶۶۲ جداسازی شد. پلاسمید نوترکیب pET-۲۸aF توسط شرکت MWG آلمان تعیین توالی شد. مقایسه این توالی با توالی ژن F ویروس سرخک از بانک ژن (سوش واکسینال ادمونستون (AIK-C) با Accession number : AF۲۶۶۲۸۶) انجام گرفت و همولوژی بالایی برای این ژن مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد ژن F بسیار حفاظت شده و پایدار است. این پایداری باعث اهمیت بررسی این ژن در تهیه واکسن نوترکیب شده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش، اسفنجهای سلول بسته لاستیک NR با درصدهای مختلف دوده توسط روش تک مرحلهای و با استفاده از قالبگیری فشاری تولید شده، ریختشناسی، خواص فیزیکی و مکانیکی آنها مورد بررسی قرار گرفت. چگالی اسفنجهای تولید شده در این پژوهش مستقل از درصد دوده به دستآمد که از مزایای تولید اسفنج به روش یک مرحلهای بوده و بر خلاف نتایج سایر مطالعات گزارش شده است. مطالعه رفتار پخت آمیزه اسفنجها نشان داد که افزایش دوده از مقدار ۰ تا phr۳۰ باعث افزایش مقدار پخت از mol/cm۳۵-۱۰ ×۵/۶ به mol/cm۳ ۵-۱۰×۳/۸، افزایش سرعت پخت از (/min%) ۱/۱۶ به (/min%) ۲/۲۳، کاهش زمان پخت از ۲/۹ به ۸/۵ دقیقه و همچنین افزایش گشتاور نهایی از ۸/۵ بهNm ۴/۱۰ شد. نتایج مطالعه ریز ساختار اسفنجها با استفاده از میکروسکوپ نوری روبشی (SEM) نشان داد که دوده به عنوان عامل هستهگذار عمل کرده و چگالی سلولی را از N/cm۳۸به N/cm۳۱۴۰ افزایش داده است. همچنین باعث کاهش اندازه سلولها از µm۵۷۹ به µm۲۵۵ شده است. افزایش درصد دوده در اسفنج تولید شده، باعث کاهش اندازه سلولها و همچنین افزایش خواص ماتریس لاستیکی شد. این امر به افزایش مدول و سختی اسفنج به ترتیب به میزان MPa ۸/۰ و shore A ۴۰ منجر شد. رفتار جذب و انعکاس امواج صدا نشان داد که اسفنجهای لاستیکی بیش از %۹۰ امواج صدا را منعکس کرده و حدود %۱۰ امواج را جذب میکنند.
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده
ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی میاندیشید که در بررسی قصه عامیانه باید از اسلوب مطالعاتی علوم طبیعی استفاده کرد. وی معتقد بود که طبقهبندی قصهها حاصل کارهای پژوهشی بسیاری است که در پایان مطالعه بهدست میآید، ولی عموم محققان ابتدا موضوع را دستهبندی میکنند، سپس مواد کار را در قالب این طبقهبندی تحمیلی میگنجانند.
پراپ خود به بررسی ریختشناسیک صدقصه از مجموعهای از قصههای روسی پرداخت که آفاناسییفآنها را جمعآوریکرده بود.وی دریافت که تمامی کارهای موجود در قصه به سیویک عملکردمحدود میشود. او میپنداشت که در زیر ظاهر آشفته روایات، قوانینی بر زایش و تکامل این نوع قصه حاکم است که باید فرمولبندی شود واین دستاورد آغازگاه علم روایت شناسی به شمار میآید. پراپ برای هریک از این عملکردها نمادی تعیین میکند و با درکنارهم قراردادن آنها فرمول نهایی ساخت قصههای پریان را به دست میآورد.
کاربرد مدلهای روششناختی نقد مدرن در ادبیات کلاسیک همیشه با دشواریهایی روبهرو بوده است. این نوشته با توجه به اینکه جزو اولین نمونههای به کارگیری روش ریختشناسی است، سعی دارد علاوه بر آزمایش این مدل در حوزه ادبیات تطبیقی از دشواریهای این کار درگذرد. مواد کار این نوشته یکی از حکایتهای جامع هزار و یک شب است که افزون بر حکایت اصلی، سه حکایت دیگر را نیز در بر دارد. در تحلیل این حکایت علاوه بر استفاده از نمادهای ریختشناسی پراپ، بنا به مقتضای تحلیل، نمادهای دیگری به آن مجموعه افزوده ، و در پایان هم نمودار ریختشناسیحکایت به دست داده شدهاست. بهکارگـیری این روش علاوه بر اینکه آزمونی برای نظریه ریختشناسی به شمار میرود، میتواند با توجه به مدل ساختاری بهدست آمده، حکایات الحاقی را از اصلی جدا کند.
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده
کتابهای اخلاقی حجم نسبتاً زیادی از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. این مقاله در پی یافتن سرچشمههای تکوینی این کتابهای اخلاقی و بویژه تبیین جایگاه اخلاق جلالی تنظیم شده است. چون این کتاب به پیروی از اخلاق ناصری خواجهنصیر توسی نوشته شده و اخلاق ناصری نیز با اقتباس از تهذیبالاخلاق مسکویه تألیف گشته است به نظر ضروری میرسید که درباره جریان اخلاقنویسی در ایران بحث شود.
در این مقاله ضمن بررسی ریشههای تاریخی و سنتهای مهم اخلاقنویسی به طور جداگانه به سنت اسلامی میپردازیم و سه کتاب اخلاق ناصری، اخلاق جلالی و اخلاق محسنی را که نمایندگان اصلی این سنت به شمار میروند، بررسی میکنیم. در پایان مدل تبارشناسیک آثار اخلاقی را در ایران با تأکید بر تبیین جایگاه «اخلاق جلالی» ترسیم خواهیم کرد. آنچه در پی میآید تلاش مختصری است در توضیح برخی از وجوه اندیشه دوانی در کتاب اخلاق جلالی.
دوره ۷، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۲)- ۱۳۹۵ )
چکیده
در سبکشناسی گفتمانی، ادبیات ظرفی است برای بیان اندیشهها و عقایدی که فقط به پدیدآورنده آن مربوط نیستند؛ بلکه با محیط و بافتی ارتباط دارند که متن مورد نظر در آن تولید شده است. با این وصف، ادبیات محصول گفتمانی است که در آن بالیده است و محیط، بافت، مسائل فرهنگی و ایدئولوژی مسلط بر دورانی که مولد آن متن خاص است، همگی در رشد و پیدایی آن تأثیرگذار هستند. در ادبیات فارسی، سبک خراسانی محصول گفتمانی است که وجه غالب آن وفور اندیشههای فلسفی و بهویژه خردگرایی است. این دوره با نفوذ اندیشههای عقلانی و خردورزی همراه است و اشعار ناصرخسرو بهعنوان یکی از شاعران شاخص و تأثیرگذار و یکی از نمایندگان برجسته ادبیات قرن پنجم، نمونه برجستهای از این شاخصههای فکری محسوب میشود. نکته قابل توجه در اشعار این شاعر، نفوذ اندیشههای فلسفی و دینی است؛ بهطوری که بخش اعظمی از دیوان قصاید او به این مضامین اختصاص داده شده است. در سبکشناسی لایهای قصاید ناصرخسرو، با توجه به وفور مضامین فلسفی و دینی، میتوان سبک خاص این شاعر را تبیین کرد و به این نکته دست یافت که آثار این شاعر نتیجه گفتمان غالب فرهنگی دوره سبک خراسانی بوده که بسامد مفاهیم فلسفی و عقلانی در آن کاملاً چشمگیر است. در این پژوهش، با تکیه بر سبکشناسی لایهای، دو لایه واژگانی و نحوی در تعدادی از قصاید دیوان وی بررسی میشود تا روشن شود که گفتمان غالب فکری و فرهنگی آن دوره، در نوع سبک واژگانی و نحوی این آثار چه نمودی داشته است. هدف این پژوهش دست یافتن به رمزگانهای مسلط قصاید ناصرخسرو بهمنظور تبیین تأثیر شرایط گفتمانی بر آنها است؛ بنابراین، با بررسی لایه واژگانی، رمزگانهای این قصاید ارائه خواهند شد. این پژوهش در لایه نحوی و بررسی وجوه بهکاررفته در قصاید مذکور نیز بهدنبال همین تأثیر است و طبق این بررسی روشن میشود که رمزگانهای برجسته اشعار ناصرخسرو و همچنین وجوه بهکاررفته در آنها تحتتأثیر گفتمان فرهنگی عقلانی و خردگرایی دوران مؤلف است.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( تابستان ۱۳۸۹ )
چکیده
هدف این پژوهش، تحلیل و شناخت دقیق و علمی آثاری است که در تاریخ ادبیات فارسی به نام دهنامه شناخته شدهاند. ما از آغاز با دو پرسش بنیادین روبهرو بودهایم: نخست اینکه دهنامه چیست؟ دوم اینکه سرچشمه آنها کجاست؟ برای شناخت، تعریف دهنامهها و دریافتن اینکه امکان طبقهبندی به مثابه یک نوع ادبی را دارند یا نه از عوامل روشمحور نقد ساختگرا بهره بردیم و مطالعۀ ریشهشناختی این نوع را با بررسی تاریخمحور منظومههای فارسی دنبال کردیم؛ یعنی به نوعی تلفیق مطالعۀ همزمانی و درزمانی.
دهنامه از دید این تحقیق، منظومهای است مستقل و روایی، که به لحاظ ساختار، دو قالب مثنوی و غزل را تلفیق کرده است. قهرمان یعنی عاشق، نامههایی را با مضمون عاشقانه به معشوق مینویسد و معشوق بدانها پاسخ میدهد. این نامهها را پیکی به گیرنده میرساند. روایت از عاشقشدن قهرمان آغاز میشود و با پشت سر گذاشتن کنشهای میانی به کنش پایانی (وصال) میرسد.
از بُعد مطالعۀ اصل و خاستگاه میتوان گفت، عشاقنامۀ عراقی سرآغاز دهنامهسرایی به عنوان نوعی مستقل است، ولی سرچشمههای آن را باید منظومههای ویس و رامین و ورقه و گلشاه دانست. غیر از عراقی، همام، اوحدی، ابن نصوح، عبید زاکانی، رکن صاین سمنانی، شاه شجاع، ابنعماد و حریری دهنامه سرودهاند.
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۹ )
چکیده
در این مقاله سعی شده است با تحلیل ساختاری مکر و حیله زنانِ قصههای هزارویک شب، ویژگی این قصهها بررسی، و به مسائلی که در این زمینه مطرح است مانند ساختار قصهها، نوع و نتیجه کنشها و انگیزه این مکرها پاسخ داده شود. اساس کار، کتاب ریختشناسی قصههای پریان پراپ و به کارگیری الگوی وی در کتابهایی نظیر درآمدی بر ریختشناسی هزار و یکشب بوده است.
با اینکه در ابتدا گمان میرفت که مکرهای زنان فریبکار هزار و یک شبی، فقط واکنشی است؛ یعنی در پاسخ به نابرابریها، اعمال قدرت و ... نیرنگهایی صورت میپذیرد که آن را واکنش مینامیم، اما در این پژوهش مشخص شد که حرکتهای کنشی و ابتدا به ساکن نیز از سوی فریبگران صورت میگیرد که تعداد آن ۶۴ مورد و در مقابل تعداد واکنشها -۶۹ مورد- قابل توجه است. نکته قابل ذکر این است که در بیشتر موارد، یعنی ۵۴ بار، حرکتهای واکنشی عادلانه و موفق است.
دوره ۸، شماره ۳۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۹ )
چکیده
اهمیت قصههای عامه بر کسی پوشیده نیست. این قصهها روایتهای شفاهی بوده که بعدها مکتوب شدهاند و از نظر نثر داستانی و ساختار متنی اهمیت دارند. دورۀ صفوی از نظر اشتمال بر تعداد بسیاری از این داستانها شایان توجه است. از نظر سبکی درآمیختگی نظم و نثر از ویژگیهای نثر داستانی این دوره است. اشعار فراوانی در نثر داستانی دیده میشود که قابلیت تحقیق دارد. از این رو، در این پژوهش از میان داستانهای عامۀ عصر صفوی داستان بوستان خیال یکی از بلندترین داستانهای عامه تألیف میرمحمدتقی الجعفری الحسینی مشهور به خیال احمدآبادی شاعر و داستانپرداز قرن دوازدهم هجری در شبه قارۀ هند برگزیده شد. هدف این پژوهش تحلیل اشعار پراکنده در این داستان است که براساس موارد زیر تحلیل میشود: ۱. بررسی موضوعات شعری و تنوع بهکارگیری آنها در خلال داستان، ۲. چگونگی بهکارگیری این اشعار در خلال متن و ارتباط آنها با متن داستان، ۳. شناسایی سرایندگان اشعار. روش تحقیق کیفی و کمی و توصیفی ـ تحلیلی است. یافتههای پژوهش در بخش موضوع بیانگر این است که به ترتیب موضوعات توصیفی، عاشقانه، اندرزی، اجتماعی، انتقادی، حماسی، دعایی، اعتقادی و مدحی بیشترین تا کمترین بسامد را دارند و بر اساس کارکرد میتوان چگونگی
بهکارگیری اشعار را در ارتباط با نثر داستان در چهار بخش تأیید، تأکید، تکمیل و توصیف قرار داد که در بخش تکمیل با ۵۵ درصد، توصیف ۳۳ درصد، تأکید ۹ درصد و تأیید ۲ درصد
بهترتیب بیشترین تا کمترین میزان را دارا هستند. کوشش داستانپرداز بیشتر در بهکارگیری اشعار شاعرانی چون صائب، سعدی، حافظ، جامی، مولوی، فردوسی، نظامی، عطار و... است.
امیر خراسانی، سیدمحمد فیروزآبادی، زینب شنکایی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در فرآیند الکتروپوریشن بازگشتناپذیر، غشای سلولهای سرطانی بهوسیله پالسهای الکتریکی با شدت میدان بالا، بهصورت بازگشتناپذیر آسیب میبیند و سلولها میمیرند. عوامل اثرگذار بر توزیع میدان شامل ولتاژ، پهنای پالس و رسانایی الکتریکی بافت است. هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات رسانایی بافت کبد در طول الکتروپوریشن بازگشتناپذیر و محاسبه توزیع میدان الکتریکی بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر با استفاده از شبیهسازی، ارتباط بین پهنای پالس و شدت ولتاژ هر پالس در تغییرات رسانایی در طول الکتروپوریشن بازگشتناپذیر بررسی شد و توزیع میدان الکتریکی مورد محاسبه قرار گرفت. در این شبیهسازی بهمنظور حل معادلات، نرمافزار COMSOL ۵ به کار رفت. الکترودهای مورد استفاده، سوزنی بودند و بافت کبد نیز بهعنوان بافت هدف استفاده شد. هشت پالس با فرکانس تحریکی یکهرتز و پهنای پالس ۱۰۰میکروثانیه و ۲میلیثانیه، با شدت میدانهای الکتریکی ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ولت بر سانتیمتر بهعنوان پالسهای الکتریکی تحریکی به کار رفتند.
یافتهها: رسانایی بافت در طول زمان اعمال پالس افزایش یافت. تغییرات رسانایی در ناحیه نوک الکترودها بهمراتب بیشتر از ناحیه بین دو ردیف الکترودها بود. با افزایش شدت میدان الکتریکی پالس، رسانایی بافت نیز افزایش یافت. زمانی که رسانایی بافت ثابت و متغیر بود، بیشینه شدت میدان الکتریکی بهترتیب ۳۸۷۹ و ۳۴۴۸ولت بر سانتیمتر به دست آمد.
نتیجهگیری: در زمان ارسال پالسهای الکتریکی، رسانایی بافت افزایش مییابد. توزیع میدان الکتریکی به رسانایی در نقطه مورد نظر وابسته است و با تغییر این رسانایی بهعلت انجام الکتروپوریشن، توزیع میدان الکتریکی نیز تغییر مییابد و بیشینه شدت میدان الکتریکی کاهش پیدا میکند.
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
چارچوبهای ارجاع مکانی دستگاههایی مختصاتی هستند که موقعیت یک شیء را در ظرف مکان، معین میکنند. مقاله حاضر در چارچوب زبانشناسی شناختی با اتکا به رویکرد لوینسون (۲۰۰۳) به بررسی چارچوبهای ارجاع مکانی در زبان فارسی میپردازد. جهت اخذ دادههای زبان از مجموعه دوم عکسهای بازی «مرد و درخت»، طراحیشده توسط مؤسسه مکس پلانک، استفاده شده است. تحلیل دادههای اخذشده نشان میدهد گویشوران زبان فارسی در چینش مرد و درخت، عموماً ابتدا موردِ قرارگرفته در سمت راست تصویر را توصیف میکنند که این مسئله میتواند ناشی از جهت نوشتن خط فارسی باشد. همچنین بین مرد و درخت تمایل دارند ابتدا درخت را توصیف کنند. به علاوه، برای توصیف رابطه مکانی مرد و درخت از چارچوب ارجاع نسبی استفاده میکنند که در آن مرد پیکر و درخت زمینه است؛ درحالی که برای توصیف جهت ایستادن مرد از چارچوب ارجاع ذاتی استفاده میکنند که در آن مرد زمینه است و در عمدۀ موارد درخت پیکر بوده است.
زهرا محمدهاشمی، سپهر قاضینوری، مهدی سجادیفر، محمد صاحبکارخراسانی، آرش موسوی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
با تصویب قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در سال ۱۳۸۹، موج جدیدی در نظام علم، فناوری و نوآوری ایران با تمرکز بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری آغاز شد. در حال حاضر بیش از ۴۰۰۰ شرکت دانشبنیان در ایران فعالیت میکنند که حدود ۵% آنها در حوزه زیستفناوری فعال هستند. هدف مطالعه حاضر، طراحی مدل تجربی از ارتباط مشوقهای مالی و مالیاتی این قانون، بر برخی از شاخصهای عملکردی شرکتهای دانشبنیان زیستفناوری است. به این منظور، پس از تحلیل محتوای اسناد مرتبط و طراحی مدل مطالعه، برای ارزیابی اثرات مستقیم و متقابل میان ابزارهای سیاستی، تعیین عوامل مهم تجربی و سطح آنها از "طرح آزمایشی عاملی ۲۳" استفاده شد. جامعه هدف مطالعه شامل ۱۱۳ شرکت دانشبنیان تولیدکننده در حوزه زیستفناوری هستند. یافتههای مطالعه در شاخصهای افزودگی ورودی نشاندهنده اثرگذاری مثبت اثرات متقابل سهتایی عاملها بر هزینهکرد تحقیق و توسعه و اثرات تسهیلات فناوری و تجاریسازی و اثرات متقابل آنها بر نیروی انسانی تحقیق و توسعه است. در مطالعه حاضر، ارتباطی میان اثربخشی ابزارهای سیاستی بر شاخصهای افزودگی خروجی مشاهده نشد.
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
با مطالعه و تأمل در اشعار پست مدرن دریافته میشود که بسیاری از ویژگیهای سبک یا فن گروتسک در این نوع شعر جریان دارد. این نوشتار در پی معرفی کوتاهی از جریان شعر پست مدرن و سبک گروتسک به بیان شباهتهای این دو و تحلیل کاربردی ویژگیهای گروتسک در شعر پست مدرن میپردازد. شیوۀ تحقیق به روش تحلیل محتواست. یافتههای پژوهش نشان میدهد که جریان شعر پست مدرن و مضامین آن در موارد فراوانی با موضوعات و اهداف فن گروتسک همسویی دارد که این شباهت و اشتراک هم میتواند در ذات این آثار به دلیل ویژگی هجوگونه و عصیانگرانه مورد بررسی قرار گیرد و هم ناشی از جریان پست مدرنیزم باشد که ادبیات امروز جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
ساختارگرایی یکی از مهمترین حوزههای نظریۀ ادبی مدرن محسوب میشود که در شکلگیری موضوعات جدید، تبیین مشابهت و همسانی، و قابلیت تحلیل متون ادب فارسی از الگوهای استاندارد جهانی سهمی اثرگذار داشته است. اقبال به نظریههای غربی و کاربرد الگوهای ریختشناسی امروزه چنان مورد توجه قرار گرفته که بسیاری از مقالات و تحقیقات ادبی با هدف روشن کردن زوایای پنهان متون و ارائۀ دستاوردهای نوین برپایۀ این نظریهها تحلیل شده است و کمتر نقدی را میتوان یافت که از کارکردهای ساختاری و ریختشناسی بیبهره باشد. این مقاله با واکاوی مقالات علمی ـ پژوهشی، به مطالعه رشد کیفی و کمّی پژوهشهای ریختشناسی در دهههای مختلف و بررسی ژانر ادبی آنها پرداخته است و با سنجش میزان انطباق اصولی استفاده از این نظریه با شیوۀ علمی و استاندارد الگوی پراپ، آسیبهای کاربرد این نظریه بر متون را همراه با شواهد، انتخاب نادرست نظریه، سادهسازی عناصر داستان، بیتوجهی به هدف و بستر نظریه، تکرار روش، نارسایی و ضعف مقدمه و نتیجهگیری بیارتباط معرفی کرده است.
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
در نظام گفتمانی شَوِشی، گفتمان بیشتر تابع شرایط عاطفی و احساسی است که شَوِشگران از آن پیروی میکنند. به این معنا که این نظام گفتمانی مبتنی بر کنش کنشگران نبوده و معنای متن با توجه به رابطه شوِشگران با عناصر پیرامون متن شکل میگیرد. دو نظام گفتمانی حسی-ادراکی و تنشی-عاطفی، به عنوان دو زیرمجموعه از نظام گفتمانی شوِشی محسوب میشوند. در این دو نظام، احساس و ادراک و تنشهای عاطفیِ شوشگران، بیشترین سهم را در خلق معنای متن داشته و به این ترتیب اثر ادبی را از حیطه یک گفتمان صرفاً کنشی و ساختاری فراتر برده و روابط درونی آن را به چالش میکشند. نظام گفتمانی حسی-ادارکی بیانگر حضور فعال حواس پنجگانه انسان در شکلگیری معنا است و نظام تنشی-عاطفی نیز به بررسی تنشهای روحی و عاطفی شوِشگران پرداخته، تا نقش آنها را در ایجاد شرایط متفاوت معنایی، تبیین کند. در این پژوهش با بررسی داستان سیاوش در شاهنامه، به تبیین این نکته پرداخته خواهد شد که شخصیتهای این داستان از مرز یک کنشگر عبور کرده و بسیاری از اعمال و رفتار آنها در حیطه گفتمان شوِشی جای میگیرد. به این نحو که احساسات بیرونی آنها در قالب گفتمان حسی-ادراکی و از طریق حواس پنجگانه نمود مییابد و تنشها و احساسات درونی آنها نیز از طریق گفتمان تنشی-عاطفی مشخص میشود. به این ترتیب گفتمان شوِشی باعث عبور از ساختارگرایی محض میشود؛ به گونهای که تحلیل از حد یک طبقهبندی صوری و خوانشی ابژکتیو فراتر میرود وبه این ترتیب معنا با توجه به نظامهای گفتمانی موجود در متن پدید میآید که لزوماً کنشی نیستند، لذا با نظامی حسی – ادراکی، زنده، سیّال و پویا مواجه خواهیم بود.
دوره ۱۲، شماره ۵۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده
اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نامهای متنوعی را برای افراد برمیگزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نامهای مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده است. در مواردی ادیبان و تاریخنگاران ایرانی، معانی نامها و دلیل نامگذاریهای متنوع را ضبط کرده و به داستانها و روایتهای مربوط به آنها پرداختهاند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی دربارۀ الگوی نامگذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی اجرا و دادههای آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوۀ کتابخانهای، گردآوری شده، نامها و الگوهای نامگذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نامگذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نامگذاری با رسومی نیز همراه بوده و نامها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کردهاند.
دوره ۱۳، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
یک روش مدرن برای سرمایش ساختمان ها استفاده از سیستم سرمایش تابشی است که در مقایسه با دیگر سیستم ها هم در موضوع صرفه جویی انرژی و هم در مقوله آسایش ساکنین دارای نقاط قوت بسیاری است. در این تحقیق عددی میدان جریان و توزیع دما و انتقال حرارت در یک اتاق در دو وضعیت استفاده از پانل سرمایش تابشی سقفی و دیواری مدلسازی شده است. بررسی ها با فرض دمای طرح خارج دو شهر تهران و سمنان انجام شده و تأثیر حضور فردی ساکن با در نظر گرفتن یک مکعب با شار حرارتی ثابت در مرکز اتاق بررسی شده است. نتایج نشان داده اند توزیع دمای عمودی و افقی در اتاق تقریباً یکنواخت و حداکثر سرعت مطلق هوا در فضای اتاق در محدوده ۲/۰ متر بر ثانیه است. در سرمایش سقفی و دیواری به ترتیب حداقل ۵۸% و ۶۵% از سهم انتقال حرارت به پانل تابشی است و وجود مدل انسانی آن را افزایش می دهد. افزایش دمای پانل سهم تابش را کاهش می دهد ولی افزایش دمای طرح خارج آن را افزایش می دهد. سرمایش دیواری مصرف انرژی کمتری دارد و از نظر توزیع دما و سرعت آسایش حرارتی مطلوب تری تأمین می کند.
دوره ۱۳، شماره ۱۳ - ( ويژهنامه اول ۱۳۹۲ )
چکیده
در این پژوهش اثر جریان باد مقابل بر روی یک قطار مسافربری، بصورت تجربی و عددی مورد بررسی قرار گرفته است. در کار آزمایشگاهی مدل قطار در مقیاس ۱:۲۶ قطار واقعی ساخته شده که شامل لکوموتیو و یک واگن است. تعداد ۱۶ مانومتر فشار به منظور اندازه گیری فشار در نقاط مختلف مدل قطار به کار گرفته شده است و نتایج برای سرعت های مختلف جریان باد مقابل ارائه شده اند. در شبیه سازی عددی، جریان اطراف قطار به صورت سه بعدی، مغشوش و تراکم ناپذیر مدل سازی شده است. جهت بررسی دقت حل عددی، ضرایب فشار بدست آمده از شبیه سازی عددی در نقاط مختلف قطار با داده های آزمایشگاهی مورد مقایسه قرار گرفته که نتایج شبیه سازی عددی را صحه گذاری می کند. همچنین تأثیر تعداد واگن ها بر ضریب پسا و توزیع فشار در صفحه تقارن قطار به صورت عددی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که افزایش تعداد واگن ها تا ۷ عدد باعث افزایش ضریب پسا تا میزان۱,۲۳۳۶ می شود اما سرعت قطار تأثیر محسوسی بر مقدار ضریب پسای قطار ندارد. همچنین ضریب پسای هر واگن مسافربری میانی قطار به طور میانگین ۰.۱۳۲۱ می باشد.
دوره ۱۳، شماره ۱۳ - ( ويژهنامه اول ۱۳۹۲ )
چکیده
در این تحقیق طراحی، ساخت و آزمایش یک اجاق خورشیدی پخت نان برای شرایط تشعشع خورشیدی در شهر کاشان انجام گرفته است. در مرحله طراحی و به قصد تأمین انرژی لازم برای پخت نان نازک به قطر ۴۵ سانتیمتر با استفاده مستقیم از انرژی خورشیدی، یک سطح سهموی شکل انعکاسی با استفاده از چیدمانی از آینه ها برای متمرکز نمودن تشعشع به زیر یک صفحه پخت آلومینیومی به قطر ۴۸ سانتیمتر و ضخامت ۶ میلیمتر در نظر گرفته شد و قطر سطح انعکاسی ۱۳۰ سانتیمتر محاسبه شد. با توجه به تغییر مکان خورشید در آسمان در طول سال و در ساعات روز، سطح انعکاسی از سه درجه آزادی برای تنظیم شمالی-جنوبی و شرقی-غربی و امکان جابجایی در راستای عمودی برخوردار شد. عملکرد اجاق در چند روز مختلف در تابستان ۱۳۹۱ بررسی و با آن پخت نان صورت گرفت. بررسی عملکرد و نتایج اندازه گیری ها صحت محاسبات را تأیید نمود و بازده کلی اجاق را حدود ۵۰% نشان داد. با این اجاق می توان در ۸ ماه از سال و حداقل در ۶ ساعت از هر روز آفتابی و در هر ساعت حدود ۱۲ عدد نان با خمیر ۲۰۰ گرمی پخت نمود؛ همچنین از آن برای پخت سایر مواد غذایی بهره برد.
دوره ۱۴، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
در این تحقیق اثر میدان مغناطیسی بر میدان جریان، انتقال حرارت و تولید انتروپی جابهجایی توام نانوسیال آب–مس با لحاظ اثر حرکت براونی نانوذرات در محفظهی ذوزنقهای مطالعه شده است. دیوارههای جانبی محفظه عایق، دیوارهی بالایی سرد و متحرک به سمت راست یا چپ و دیوارهی پایینی گرم است و زوایهی دیوارههای جانبی با افق ˚۴۵ است. مطالعه در گراشف ۱۰۴، برای اعداد رینولدز ۳۰، ۱۰۰، ۳۰۰ و ۱۰۰۰، اعداد هارتمن ۲۵، ۵۰، ۷۵ و۱۰۰ و کسر حجمیهای ۰تا ۰۴/۰ از نانوذرات انجام شده است. معادلات حاکم با روش حجم محدود و الگوریتم سیمپلر بهصورت عددی با استفاده از یک برنامه کامپیوتری حل شدهاند. نتایج نشان دادند که با اعمال میدان مغناطیسی و افزایش آن، سرعت جابهجایی نانوسیال و قدرت جریان کاهش مییابد و رفتار از جابهجایی توام به آزاد و یا هدایت حرارتی تغییر میکند. بههمین دلیل در همهی اعداد رینولدز و کسر حجمیها با افزایش عدد هارتمن، عدد ناسلت متوسط کاهش مییابد. در تمام حالتهای بررسی شده، انتروپی تولیدی ناشی از اصطکاک بسیار ناچیز میباشد و عمده انتروپی تولیدی ناشی از انتقال حرارت برگشت ناپذیر است و همچنین تغییرات انتروپی تولیدی کل با عدد هارتمن مشابه تغییرات عدد ناسلت متوسط میباشد. تغییر در جهت حرکت درپوش در رینولدز ۳۰ باعث تغییر ناسلت متوسط و انتروپی تولیدی کل میشود ولی در رینولدز ۱۰۰۰ تاثیر آن ناچیز است.
دوره ۱۴، شماره ۵۸ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که این شاعران طنزپرداز (عارف قزوینی، میرزاده عشقی، ایرج میرزا، دهخدا و اشرفالدین حسینی) چگونه از «افشاگری» به عنوان یکی از ویژگیهای سبکی ادبیات طنز در جهت آگاهی بخشی، بیداری و افزایش بینش و درک عمومی قدم برداشتند و تا چه میزان مسائل مختلف و پیچیده اجتماعی- سیاسی را برای عامه مردم زمان خود قابل فهم کردند. لحن اعتراض و افشاگریهای یکسان اجتماعی و حقیقتجویی در شعر این شاعران، مشهود و ویژگی مشترک است و افشاگری و آگاهیبخشی به عنوان معیاری برای مقبولیت، توجیه جایگاه و رمز ماندگاری اشعار طنز این شاعران از تجلی خاصی برخوردار است. نتایج نشان داد که بیشترین درصد ابیات افشاگری در سروده های با محتوای طنز به دهخدا و کمترین درصد به ایرج میرزا مربوط است. و درصد افشاگری در اشعار مورد بررسی این شاعران بین ۱۷ تا حدود ۳۰ درصد متغیر است و در این میان درصد افشاگری دهخدا و نسیم شمال نسبت به عشقی، عارف و ایرج میرزا برتری دارد.