۴۵ نتیجه برای خواجه
وحید رزبان، سحر خواجه، عباس صاحبقدم لطفی، مسعود سلیمانی، حسین احمدی، محمد معصومی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
برای درمان بیماریهای ایسکمیک، سلولدرمانی بهعنوان روشی جدید و مؤثر مطرح است. سلولهای بنیادی مزانشیمی به دلایل مختلف مانند امکان جداسازی و تکثیر آسان بدون ازدست دادن توانایی تمایزی و تنظیم سامانه ایمنی جایگاه ویژهای دارند. سلولهای بنیادی پس از تزریق در بافتهای ایسکمیک با شرایط سخت کمبود اکسیژن رو به رو میشوند که با مرگ بیشتر سلولها همراه است. به همین دلیل کارایی سلول درمانی بسیار کاهش مییابد. همچنین سرنوشت این سلولها از نظر زنده ماندن و تمایز مورد بحث است. در مطالعات متعددی تأثیر مفید پیشآمادهسازی سلولها با هیپوکسی برای سلول درمانی بافتهای ایسکمیک گزارش شده است و تنظیمکنندهی اصلی در این فرایند، فاکتور رونویسی HIF-۱α است. در این پژوهش، ژن HIF-۱α با استفاده از لنتیویروسها به سلولهای بنیادی مزانشیمی منتقل میشود تا با افزایش بیان آن، شرایط پیشآمادهسازی با هیپوکسی، شبیهسازی شود. از طرفی پروتئین eGFP نیز به صورت Bisictronic همراه HIF-۱α بیان میشود. به این ترتیب هم میتوان اثر شبیهسازی پیشآمادهسازی هیپوکسی روی سلولهای بنیادی مزانشیمی را بررسی کرد و هم پیگیری و بررسی سرنوشت سلولهای تزریقشده در مدلهای حیوانی با استفاده از مارکر GFP،انجام میشود.
رزیتا زنوزی، خسرو خواجه، مجید منجمی، ناصر قایمی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
در آنزیم α -آمیلاز (BAA)B. amyloliquefaciens ، رزیدیوهای ۱۸۵ – ۱۷۷ (ناحیه I یا لوپ) سازنده بخشی از محفظة (Cage) مسئول اتصال به کلسیم هستند. لوپ موجود در BAA دارای دو رزیدیو بیشتر از همتای ترموفیل خود یعنی α -آمیلاز (BLA) B. licheniformis میباشد و رزیدیوی Arg۱۷۶ موجود در این بخش با Glu۱۲۶ از ناحیة II (رزیدیوهای ۱۳۱ – ۱۱۸) ایجاد یک پل نمکی میکند که این ارتباط در آنزیم BLA به واسطه جایگزینیهای R۱۷۶Q، E۱۲۶V حذف گردیده است و از سویی پایداری حرارتی آنزیم BAA به میزان زیادی به یون کلسیم وابسته است. در این تحقیق، اثر پل نمکی در پایداری حرارتی آنزیم بررسی گردید و برای مشخص شدن اهمیت ساختاری و عملکردی پل نمکی مذکور، ابتدا مدل مولکولی آنزیم ΔE۱۲۶ به طریقه تئوری ساخته شد و در ادامه موقعیت و اثرات رزیدیوهای دو منطقه I و II از طریق برنامههای GETAREA و WHAT IF مورد بررسی قرار گرفت و سپس جهش فوق به وسیله جهشزایی هدفمند در ژن BAA ایجاد شد و پایداری حرارتی آنزیم جهش یافته و وحشی با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج حاصل از مدل مولکولی نشان داد که حذف پل نمکی از طریق اثر بر رزیدیوهای آبدوست و آبگریز موجود در دو منطقه I و II باعث افزایش نفوذ پذیری آنزیم به آب میگردد ونا پایداری حرارتی آنزیم جهش یافته نیز نتایج فوق را تأیید کرد. بنابراین وجود پل نمکی از طریق کاهش نفوذپذیری آنزیم به آب، مانع خروج کلسیم و غیرفعال شدن حرارتی آنزیم میگردد.
آزاده عزیزی، بیژن رنجبر، خسرو خواجه، طیبه قدس الهی، ثریا هورنام،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
ا امروزه یکیاز اهداف اصلی صنایع تولیدکننده آنزیمها،پایدارسازی این ملکولها بدون کاهشفعالیتآنهااست. اسمولیتهای پایدارکننده نوعی افزودنی است که کاربرد گسترده درافزایش پایداری آنزیمهادارد وبدونایجاد تغییرات مخرب در ساختمان آنزیم،سبب افزایش پایداری آن میشود. تاکنون پژوهشات زیادی برای بررسی سازوکار اسمولیتها انجام شده است ولی جزئیات سازوکار آنها هنوز مشخص نشده است.در این پژوهش اثرهمزمان دو اسمولیت پایدارکننده سوربیتول و ترهالوزبر فعالیت و پایداری ساختار آنزیم لیپاز سودوموناس سپاسیابا روشهای طیفسنجی فرابنفش-مرئی، فلورسانس و دورنگنمایی دورانی بررسی شده است. برای بررسی دقیقتر سازوکار اثر همزماناین دو اسمولیت برساختارآنزیم و حلال مجاور آن، برای اولین بار تغییرات ضریب شکست و ضریب دیالکتریک حلال با روشتشدید پلاسمونهای سطحی(SPR) نانو ذرات طلا مطالعه شده و سپس این نتایج با اثر جداگانه هر کدام از اسمولیتها مقایسه شده است. نتایج بهدستآمده نشان داد که اسمولیتهای ترهالوز و سوربیتول،فعالیت آنزیم را افزایش میدهند؛ در حالی که تأثیر همزمان دو اسمولیت بر فعالیت آنزیم، بیشتر از اثرجداگانه هر یک از آنهااست. اسمولیتها همچنین سبب افزایش محتوای ساختار دوم آنزیم میشوند. از طرفی نتایج بررسی طیف SPR نانوذرات طلا در حضور این دو اسمولیت نشان داد که ضریب دیالکتریک محیط اطراف نانو ذرات طلا،با این دواسمولیت دچار تغییرات محسوسی نمیشود. این نتایج بیانگر اثر تعاونی هر دو اسمولیت در حضور یکدیگر برای افزایش فعالیت و پایداری ساختاری آنزیم است.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
اثر ترکیبی مقادیرمختلف اسیدهای چرب ضروری امگا ۳HUFA (DHA, C۲۲:۶n-۳ و EPA, C۲۰:۵n-۳) وویتامین Eجیره بر شاخصهای رشد (وزن نهایی، ضریب رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی) و برخی از شاخصهای فیزیولوژیک (هماتوکریت، میزان چربیها و لیپوپروتئینهای پلاسما)، در بچه ماهی نورس ماهی آزاد دریای خزر(Salmo trutta caspius) بررسی شد. ابتدا شش جیره با سه مقدار مختلف از اسیدهای چرب امگا ۳DHA) و EPA) به نسبت ۱ به ۰/۵ (پایین)، ۲ به ۱ (متوسط) و ۴ به ۲ (بالا) درصد و هریک ازاین مقادیر با یکی از سطوح ۳۰۰ (پایین) و ۱۰۰۰ (بالا) میلیگرم ویتامین E درکیلوگرم جیره تهیه شد (به ترتیب LL،LH،ML،MH،HL و HH). بچهماهینورس (۲۵±۶۰۰ میلیگرم) بهطور تصادفی در تانکهای پرورشی تقسیم و به مدت ۱۰ هفته با هر یک ازجیرهها تغذیه شدند. نتایج نشان داد ضریب نرخ رشد ویژه و میانگین وزن نهایی بهطورمعناداری در تیمار MH و HH نسبت به دیگر تیمارها بالاتر است (P<۰/۰۵). شاخصهای سلامتی مانند درصد هماتوکریت تغییرات معناداری نداشتند، با این حال، چربیها و لیپوپروتئینهای پلاسما به میزان بیشتری تحت تأثیر اسیدهای چرب امگا ۳ HUFA جیره قرارگرفتند و ویتامین Eو اثر متقابل ویتامینE واسیدهای چرب تأثیر اندکی بر این شاخصها نشان دادند. در مجموع، نتایج نشان داد وقتی سطح مناسبی از ویتامین Eدر جیره باشد، افزایش امگا ۳ HUFAمیتواند موجب بهبود عملکرد رشد و بهبود شرایط فیزیولوژیک این ماهی در این مرحله از رشد گردد.
سحر خواجه، عباس صاحبقدم لطفی، افشین محسنی فر، وحید رزبان،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
بیشتر بیماران کبدی مدت زیادی منتظر عضو پیوندی خواهند بود. توانایی سلولهای بنیادی مزانشیمی در تمایز به سلولهای شبهکبدی امید تازهای برای درمان بیماریهای کبدی است. مهندسی بافت، تمایز کبدی را با اتصال گروههای گوناگون مانند گلیکوزآمینوگلیکانهایی همچون هپارانسولفات به سطوح کشت، بهبود داده است. در تمایز کبدی، جدا شدن و مرگ سلولها مشکلی است که کارایی سلولدرمانی را کاهش میدهد. هدف این مطالعه، طراحی و ساخت بستری با الگوبرداری از ماتریکس خارج سلولی کبد است که بتواند از چسبندگی و تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی حمایت کند. در این پژوهش، کلاژن بهگونهای فیزیکی روی سطح ظروف کشت پلیاستیرنی پوشش داده شد. برای تهیهی بستر کلاژن-گلیکوزآمینوگلیکان، مولکولهای هپارانسولفات، به صورت کووالان بهوسیلهی EDC به کلاژن متصل شد. میزان چسبندگی سلول به روش شمارش سلولی و تکثیر سلول به دو روش شمارش سلولی و MTT بررسی شد. وجود گلیکوزآمینوگلیکان روی کلاژن بهوسیله رنگآمیزی با سافرونین o تأیید شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان چسبندگی سلولها به ترتیب مربوط به ماتریکس کلاژن، کلاژن-هپارانسولفات و پلیاستیرن است. بستر کلاژن نیز بیشترین میزان تکثیر سلولی را نشان میدهد؛ پس از آن، ماتریکس کلاژن-هپارانسولفات توانست بستر مناسبتری نسبت به سطح پلیاستیرن برای تکثیر سلولها فراهم کند. این مطالعه نشان میدهد که ماتریکس شبیهسازیشده کبدی با استفاده از کلاژن همراه با گلیکوزآمینوگلیکان میتواند چسبندگی و ماندگاری سلولهای بنیادی مزانشیمی را در سطح بهتری در مقایسه با سطوح معمولی کشت سلولی حمایت کند.
رضا حسن ساجدی، پروانه رحمتی خانه سری، خسرو خواجه،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
مالتوژنیک آمیلازها زیرگروهی از خانواده آلفا-آمیلاز است که توانایی هیدرولیز چندین پیشماده مانند نشاسته، پلولان و سیکلودکسترینها (CDs) را دارد، ولی سیکلودکسترینها را به بقیه ترجیح میدهد و برخلاف سایر آلفا-آمیلازها داخل سلولی است. از این آنزیم در فرایندهای صنعتی بسیاری مانند صنایع غذایی، تخمیر و داروسازی میتوان استفاده کرد. اثر غلظتهای مختلف یونهای فلزیCa۲+ وK+ بر پایداری حرارتی آنزیم در دمای C° ۶۵ مشخص کرد که یون کلسیم سبب کاهش و یون پتاسیم موجب افزایش پایداری حرارتی میشود. بر اساس بررسیهای پیشین مشخص شده است که غلظتهای مختلف یونهای یادشده باعث کاهش یا افزایش فعالیت آنزیم میشود. ساختار دوم آنزیم با دورنگنمایی دورانی در حضور و نبود یونهای کلسیم و پتاسیم بررسی شد که درصد ساختار α-هلیکس در غلظتهای ۱ و ۱۰ میلیمولار یون کلسیم نسبت به نبود یون، کاهش داشت اما در غلظت ۵ میلیمولار، درصد ساختار α-هلیکس، افزایش چشمگیری نسبت به نبود یون نشان داد. درصد ساختار α-هلیکس در غلظتهای ۱ و ۵ میلیمولار یون پتاسیم نسبت به نبود این یون، افزایش و در غلظت ۱۰ میلیمولار کاهش داشت؛ در غلظت ۱۰ میلیمولار یون پتاسیم، افزایش رندوم کویل نسبت به نبود یون دیده شد. برای بررسی ساختار سوم پروتئین در حضور و نبود غلظتهای فوق، از روش فلورسانس ذاتی (با برانگیختگی در طول موج ۲۸۰ نانومتر) استفاده شد که نشان داد یون کلسیم در غلظتهای ۱ و ۵ میلیمولار سبب افزایش و در غلظت ۱۰ میلیمولار موجب کاهش ساختار سوم میشود. یون پتاسیم نیز در همهی غلظتها سبب افزایش ساختار سوم پروتئین میشود. نتایج اسپکتروسکوپی همخوانی خوبی با نتایج مربوط به پایداری حرارتی دارد. محاسبه پارامترهای ترمودینامیکی نشان میدهد که اثر ناپایدارکنندگی کلسیم و پایدارکنندگی پتاسیم به ترتیب آنتالپیک (کاهش ΔH#) و آنتروپیک (کاهش ΔS#) است.
سید محسن اصغری، ساناز ابراهیمی سامانی، زهرا سراج، خسرو خواجه، سامان حسین خانی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
نانوذرات زیست تخریب پذیر پلیمری به دلیل انکپسوله شدن بهتر، رهاسازی کنترل شده، سمیت پایین و در دسترس بودن زیستی در انتقال دارو بسیار مورد توجهاند. انکپسوله شدن مواد دارویی در نانوذرات پلیمری میتواند اثرات درمانی چنین ترکیباتی را بهبود دهد. پلیمرها به دو دستهی طبیعی و سنتزی تقسیم میشوند. کیتوزان به عنوان یک پلیمر طبیعی میتواند کاربردهای زیادی را در دارورسانی داشته باشد. هدف این مطالعه بهینه سازی تولید نانوذرات کیتوزان برای استفاده در انتقال دارو میباشد. نانوذرات کیتوزان بر اساس روش ionic gelation تهیه و تعیین ویژگی شدند. مورفولوژی نانوذرات تشکیل شده و توزیع اندازهی ذره، بار سطحی و شاخص پراکندگی (PDI) آنها تعیین شدند. طیف FTIR در مورد نمونههای لیوفیلیزه ثبت شد و تشکیل نانوذرات را اثبات کرد. تحقیق حاضر نشان داده که اندازهی ذرات و پتانسیل زتا را میتوان با تغییر شرایط از جمله استفاده از نسبتهای مختلف وزنی و حجمی کیتوزان و تنظیم pH کنترل نمود.
شیرین جلیلی، صادق حسن نیا، سیده شیرین شاهنگیان، محمد محمدی، سید شهریار عرب، رضا حسن ساجدی، خسرو خواجه، منوچهر میرشاهی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
یکی از امید بخشترین روش های درمان سرطان، القاء آپوپتوز در سلولهای سرطانی است. به همین منظور، چندین آگونیست علیه گیرنده مرگ ۵ (DR۵) تولید شده است، که تحت ارزیابی بالینی قرار دارند. اساسا، با فعال شدن DR۵ در سلولهای سرطانی القاء آپوپتوز در مسیرهای داخلی و خارجی آغاز می گردد. این گیرنده در بخش خارج سلولی خود دارای چندین دومن عملکردی است، که در بین آنها دومنهای غنی از سیستئین (CRDs) آن نقش کلیدی در القاء آپوپتوز با واسطه ی اتصال به TRAIL دارند. اخیرا مشخص شده است، اتصال آنتی بادهای منوکلونال آگونیست به دومن دیگری از ناحیه ی -N ترمینال DR۵ نیز می تواند آپوپتوز را القا کنند. دومنهای متغییر مشتق شده از زنجیره ی سنگین آنتی بادی های شتری به نام VHHها یا نانوبادیها، کوچکترین قطعات مقاوم و کارآمدی هستند، که قادرند به آنتیژنها متصل شوند. این ویژگی های منحصر به فرد VHH ها ، باعث شده است که آنها کاندیداهای مناسبی برای تشخیص و درمان محسوب شوند. در این تحقیق با استفاده از تکنیک نمایش فاژی و ایمن کردن شتر با پپتید حاوی بخش اپی توپی (۱ITQQDLAPQQRA۱۲)، کتابخانه ژنی حاوی VHH شتری ساخته شد. با غربالگری این کتابخانه فاژِی، در طی مراحل غنی سازی موفق به جداسازی سه متصل شونده با تمایل بالا به این اپیتوپ واقع در ناحیهNTR شدیم. با در نظر گرفتن نقش کلیدی این اپیتوپ در القاء آپوپتوز، متصل شونده های انتخاب شده، می توانند کاندیداهای مناسبی برای راه اندازی آپوپتوز در سلول های سرطانی متفاوت باشند.
بهنام راسخ، خسرو خواجه، بیژن رنجبر، نسرین ملانیا، محمد فاضل فروغیان یزدی، بنفشه الماسی نیا،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده: لاکازها ازجمله پلی فنل اکسیداز ها هستند که توانایی اکسید نمودن تعداد زیادی از ترکیبات فنلیک شامل فنل ها ، پلی فنل ها، ترکیبات آروماتیک آمین دار و نیز استخلاف های غیر فنلی با استفاده از اکسیژن مولکولی به عنوان پذیرنده نهایی الکترون را دارند. بنابر این، این آنزیم ها در فرآیند های بیوتکنولوژی نظیر سیستم های تصفیه فاضلاب، زیست سالم سازی خاک آلوده و غیره کاربرد فراوان دارند. نتایج تحقیقات قبلی نشان از افزایش پایداری دمایی آنزیم لاکاز باکتری بومی Bacillus sp. HR۰۳ با استفاده از تکنیک جهش زایی هدفمند (SDM) و نقش اسید آمینهE۱۸۸ در ناحیه لوپ سطحی بین دومین ۱ و۲ در مقاومت دمایی آنزیم دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقاومت حلالی جهش یافته های اسید آمینه مذکور در حضور حلالهای دی متیل سولفوکساید (DMS) و دی متیل فرمامید (DMF) می باشد. مقایسه پارامتر های سنتیکی از جمله Kcat / Km ، ∆∆G‡و C۵۰ نشان از افزایش پایداری آنزیم های جهش یافته نسبت به آنزیم وحشی داشته که کاربرد صنعتی چنین آنزیم هایی را سهل تر می نماید. کلید واژگان: آنزیم لاکاز، جهش زایی هدفمند، پایداری حلالی.
احسان دهنوی، سید امید رعنایی سیادت، امیر صاحبی، خسرو خواجه،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
در صنعت از آنزیم گزایلوزیداز باکتری سلنوموناس رومینانتیوم (SXA) برای تجزیه گزایلان کمپلکس دیواره سلولی استفاده می شود. مهمترین کاربرد صنعتی این آنزیم، تجزیه دیواره سلولی بافیمانده های گیاهی برای تولید سوخت زیستی (Bioethanol) می باشد. یکی از مشکلات صنعتی در استفاده از SXA، پایداری حرارتی نسبتاً پایین آن در دماهای بیش از °C ۵۰ می باشد. هر زیرواحد این آنزیم هموتترامر دارای ۴ آمینو اسید سیستئین آزاد می باشد. به نظر می رسد که سیستئین آزاد ۲۸۶ نقثی در فعالیت آنزیمی ندارد. برای بررسی اثر سیستئین آزاد بر پایداری حرارتی SXA، این آمینو اسید با جهش زایی هدفمند به والین تبدیل گردید. جهش یافته مورد نظر سپس وارد مخمر پیکیا پاستوریس گردید و پارامترهای کینتیکی و پایداری حرارتی گزایلوزیداز جهش یافته با تیپ وحشی مورد مقایسه قرار گرفت. درحالی که دمای بهینه، pH بهینه و کارآیی کاتالایتیکی آنزیم جهش یافته تاحدود زیادی شبیه تیپ وحشی بود، نیمه عمر SXA جهش یافته در دمای °C ۵۵ حدود ۶۵% بیشتر از آنزیم طبیعی به دست آمد (نیمه عمر SXA جهش یافته در دمای °C ۵۵ حدود ۱۴ دقیقه تعیین گردید در حالی که در مورد آنزیم طبیعی حدود ۵/۸ دقیقه می باشد). نتایج این تحقیق نشان داد که حذف سیستئین آزاد موجود در بخش های درونی و آب گریز SXA منجر به افزایش میان کنش های آب گریز بین زنجیره های جانبی آمینو اسیدهای مجاور آن می گردد که در نهایت سبب بهبود پایداری حرارتی آن می شود که می تواند برای کاربردهای این آنزیم در زیست فناوری بسیار مهم باشد.
فاطمه زرین کمر، فاطمه ری پور، خسرو خواجه،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
لاکاز یک پلی فنل اکسیداز حاوی چندین اتم مس (multi-copper oxidase) می باشد، که دارای ساختار گلیکوپروتئینی بوده و به نام بنزن دیول: اکسیژن اکسیدو- ردوکتاز (benzenediol:oxygen oxidoreductase) شناخته می شود. طی تحقیقات صورت گرفته، مشخص گردیده است که آنزیم لاکاز می تواند در سم زدایی از ترکیبات آلاینده آروماتیک- از جمله مشتقات نفتی- و تبدیل آن ها به موادی با سمیت کمتر نقش داشته باشد. از طرفی، گیاه Festuca arundinacea با داشتن ریشه فیبری گسترده، موجب ایجاد محیط مناسب و افزایش تجزیه آلاینده های نفتی می شود. با در نظر داشتن این نکته که افزایش در فرآیند تجزیه آلاینده ها می تواند به واسطه حضور و تغییر فعالیت آنزیم های مختلف گیاه، صورت گیرد؛ در این تحقیق، تغییر فعالیت آنزیم لاکاز موجود در اندام های رویشی فستوکا تحت شرایط آلودگی خاک به غلظت های مختلف گازوئیل بررسی شده است. برای این منظور ابتدا بذرها در شرایط گلخانه ای درون گلدان های حاوی خاک آلوده به گازوئیل و گلدان های شاهد کشت گردیدند. پس از برداشت گیاهان در تیمارهای زمانی هفتگی به مدت چهار هفته، عصاره گیاهی حاوی لاکاز به طور جداگانه از بخش های هوایی و ریشه گیاهان استخراج شده و سپس تغییر فعالیت آنزیم با دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهند که اعمال تیمارهای آلودگی در خاک، در بسیاری از موارد منجر به افزایش فعالیت لاکاز نسبت به نمونه شاهد می گردد. به عبارتی گیاه با افزایش فعالیت لاکاز، توان خود را در تجزیه و همانندسازی هیدروکربن های آلاینده بیشتر می سازد.
فروغ حکیمی نیا، خسرو خلیفه، خسرو خواجه، بیژن رنجبر،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
لیپازها به عنوان یک گروه آنزیمی مهم باعث هیدورلیز و سنتز استرها میشوند. لیپاز سودوموناس فلوئورسانس یک نوع گرمادوست از لیپازها است که وزن مولکولی آن در حدود ۳۳ کیلودالتون میباشد. در این تحقیق اثر غلظتهای مختلف سوربیتول بر روی فعالیت و پایداری کنفورماسیونی سودوموناس فلوئورسانس لیپاز با استفاده از تکنیکهای جذب و دورنگنمایی دورانی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج مطالعات ترمودینامیکی غلظت ۶/. مولار سوربیتول برای اندازهگیریهای سینتیکی بازتاخوردگی و واسرشتگی با استفاده از دستگاه فلوئورسانس جریان متوقف انتخاب شد. نتایج مطالعات سینتیکی نشان داد که واسرشتگی لیپاز از طریق دو مسیر متفاوت صورت میگیرد، یکی از آنها مستلزم واسرشتگی و جدا شدن همزمان زیرواحدها بوده و دیگری دربرگیرنده یک فرآیند دو مرحلهای شامل جدا شدن زیرواحدها و به دنبال آن واسرشتگی کامل زیرواحدها میباشد. یافتههای بدست آمده حاکی از آن بود که در حضور سوربیتول بیشتر جمعیت ملکولها از طریق مسیر آهسته دچار واسرشتگی میشوند. نتایج سینتیکی بازتاخوردگی نیز نشان داد که در حضور سوربیتول سد انرژی واکنش بازتاخوردگی کاهش پیدا میکند.
دوره ۷، شماره ۳۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
آیین سوگند خوردن از دیرباز تاکنون در فرهنگ و ادب به طریق گوناگون نمود یافته است. در این پژوهش به تحلیل نمودهای آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری میپردازیم. سوگند به آتش، اجاق آتش، تیغۀ آفتاب، آب روان، نانونمک، زمان، جان عزیزان و اموات از مهمترین جلوههای سوگند خوردن در نزد قوم بختیاری است. اهمیت سوگند خوردن در نزد این قوم، آخرین راهکار برای اثبات درستی کلام و تشخیص درستکار از نادرستکار است. در این پژوهش، ضمن بررسی انواع سوگند در قوم بختیاری، برآنیم تا نمودهای ادبی و جنبههای اساطیری آنها را تحلیل و بررسی کنیم. این پژوهش بهشکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانهای ـ میدانی و بهروش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمودهای ادبی و اساطیری سوگند خوردن در قوم بختیاری میتوان گفت که بسیاری از نمودهای آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری بازماندۀ آیینهای سوگند خوردن در ایران باستان است. همچنین، سوگند به آتش، نانونمک، زمان، آب روان، آفتاب و جان عزیزان از مهمترین و رایجترین نمودهای سوگند در نزد این قوم است که جنبههای ادبی و اساطیری بسیاری دارند. سوگند خوردن در نزد این قوم برای اثبات درستی کلام و تشخیص حق از باطل است.
حسام طاولی، خسرو خواجه، مهدی زین الدینی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
آلودگی آب یکی از مهمترین مشکلات بشر است. BTEX ( بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن ) استفاده گسترده ای در صنعت دارند و دارای اثرات سرطانزایی بر انسان هستند. پس این بخش از آلودگیهای آب (ترکیبات آروماتیک محلول در آب) دارای اهمیت بیشتری هستند. سامانه های رصدی که میتوانند وجود BTEX را در منابع آبی تشخیص دهند از قبیل کروماتوگرافی گازی گرانقیمت هستند بنابر ابن به سامانه های ساده تری نیازمندیم که با استفاده از آن تعداد نمونه هایی را که به آنها مشکوک هستیم و باید با روشهای گرانقیمت تر تجزیه و تحلیل کنیم کاهش دهیم. زیست گزارشگرها زیر مجموعه ای از زیستحسگرها هستندکه جهت احساس و رصد بعضی محرکها استفاده می شوند. یک زیست گزارشگر یک موجود زنده مانند گیاه یا باکتری می باشد که به روش ژنتیکی طوری دستکاری شده است تا دارای یک پروموتر حساس به یک محرک شیمیایی یا فیزیگاهها اندازه گیری شود. در این تحقیق یک ژن پروتئین فلورسنت سبز به عنوان ژن گزارشگر در فرودست پروموتر حساس به BTEX ای به نام PtbuA۱ در Escherichia coli قرار داده شده است و پاسخ آن به BTEX مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج ما نشان می دهد که زیست گزارشگر نسبت به تولوئن حساس است. دما و زمان بهینه زیستگزارشگر نیز مشخص شد.
دوره ۸، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۹)- ۱۳۹۶ )
چکیده
تلاش نگارندگان در این مقاله برای این بوده است که با تحلیل خطاهای شرکتکنندگان در آزمون بینالمللی دِلف در ایران، در بخش نگارش۲، تغییر و تحول بینازبان۳ زبانآموزان ایرانی را در حوزههای واژگانی، اصطلاحی و ساختارهای نحوی و چگونگی آن را در چهار سطح آزمون دِلف مطابق با چارچوب مشترک اروپایی مرجع برای زبانها۴ بررسی کنند. زبانآموزان در روند آموزش تدریجی زبان فرانسه، چون هنوز تحتتأثیر زبان فارسی هستند، بهطور ناخودآگاه در حوزههای گوناگون، مانند بهکارگیری واژگان، قواعد و ساختارهای نحوی، مرتکب خطاهایی در نگارش میشوند. این خطاها گاه نتیجه تأثیر زبان فارسی، استفاده اشتباه از آموختهها و یا بهدلیل ناآگاهی از بعضی قواعد و کلمات روی میدهد.
نتایج حاصل از این پژوهش مبین این نکته است که فراگیران ایرانی زبان فرانسه که در آزمونهای بینالمللی زبان فرانسه شرکت میکنند، در بخش نگارش، تحتتأثیر سیستمی سادهشده از زبان فرانسه هستند که روند پیچیدگی آن بهتدریج با ارتقای سطح زبانی فراگیران افزایش مییابد. با تحلیل متنهای نگارشیافته ازسوی داوطلبان آزمون دِلف روشن شد که منشأ اشتباهات نگارشی زبانآموزان علاوهبر تأثیرات زبان مادری به تصورات و پیش داوریهای آنان از زبان فرانسه و روند فراگیری آن بهطور کلی بستگی دارد
دوره ۹، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۷- ۱۳۸۵ )
چکیده
هدف: تحقیقات انجام شده عفونتزایی متفاوتی را در شرایط آزمایشگاه in vitro برای دو سوشVZV بنامهای Dumas و Oka نشان داده است. تاکنون عفونتزایی قابل توجهی برای سوش Dumas در آزمایشگاه مشاهده نشده، در حالیکه سوش Oka در همین شرایط عفونتزایی مناسبی داشته است. یکی از دلایل تفاوت، میتواند بیان ضعیف ژنهای همانند سازی سوش Dumas نسبت به سوش Oka به علت تفاوت در توالی پروموتر این ژنها باشد.
مواد و روشها: در این تحقیق تفاوت توالی پروموترها و تأثیر آن در رونویسی و بیان در برخی از ژنهای همانندسازی (ژن ۱۶ و ۵۲) به روش اندازهگیری بیان ژن گزارشگر بررسی شده است. باتوجه به توالی ژنوم (Dumas) VZV
۲ جفت آغازگر برای تکثیر پروموتر ژنهای ۱۶ و ۵۲ طراحی گردید. بهوسیله این آغازگرها ناحیه تقریبی پروموترهای ژنهای ۱۶و۵۲ در سوشهای Dumas و Oka با روش PCR تکثیر شد و پس از تعیین توالی در ناقل حاوی ژن گزارشگر Lacz وارد شد و مقایسه قدرت بیان پروموترها در سلول ۷Huh بعد از ساخت این مولکولهای نوترکیب به روش اندازهگیری آنزیم بتا گالاکتوزیداز حاصل بررسی شد.
نتایج: مقایسه مولکولهای نوترکیب ژن۵۲ نشان داد قدرت پروموتر سوش Oka حدود ۴ بار بیشتر از قدرت پروموتر همین ژن در سوش Dumas میباشد. همین طور با ورود همزمان ناقل حاوی ترانس اکتیواتور (۶۲IE) و مولکولهای نوترکیب به سلولهای ۷Huh پروموتر ژن ۵۲ سوش Oka نسبت به پروموتر سوشDumas نسبت به حالت پایه ۴ بار بیشتر متأثر گردید. در بیان ژن گزارشگر بهوسیله پروموترهای ژن ۱۶، دو سوش تفاوت چندانی مشاهده نشد.
تعیین توالی نوکلئوتیدی ناحیه تکثیر شده ژن ۵۲ نشان داد که دو سوش Dumas و Oka در۳ نقطه متفاوت میباشند. در حالیکه در ناحیه تکثیر شده ژن ۱۶ تفاوتی بین دو سوش مشاهده نشد.
بحث و نتیجهگیری: بنابراین معلوم گردید پروموتر ژن ۵۲ سوش Oka به دلیل جهش ۴ مرتبه فعالتر از این پروموتر در سوش Dumas میباشد که احتمالاً در عفونتزایی سوشOka مؤثر است.
دوره ۹، شماره ۲ - ( پائیز و زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
حقوق مالکیت در تحلیلهای داگلاس نورث نونهادگرا درباره رشد و افول اقتصاد جوامع در دورههای مختلف تاریخی نقشی کلیدی دارد. در مفهوم حق مالکیت مسأله حق اعمال انحصار مطرح است، از اینرو هزینههایی را برای مالک درپی دارد. به نظر نورث حقوق مالکیت تضمین شدهای که منافع آن از هزینههایش بیشتر باشد، به همراه دولتی که از این نوع حقوق مالکیت حمایت کند، سبب رشد اقتصادی میگردد. هزینههای حقوق مالکیت در دوره صفویه به دلیل مسائلی مانند مالیات، مصادره و... اغلب بیشتر از منافع دارایی بوده است. از طرف دیگر دولت صفویه هم مالکیت منابع تولیدی را در اختیار حلقه فرادستان و خصوصاً شاه قرار میداد و تلاش میکرد تجارت را تحت کنترل خود درآورد. اشکال بسیار مختلفی از مناسبات زمینداری در دوره صفویه به وجود آمد که همه آنها یک ویژگی مشترک داشتند: زمین به شاه تعلق داشت. از اینرو دولت صفویه مانعی بزرگ در توسعه و تکامل حقوق مالکیت بوده است. هرگاه با همین نوع حقوق مالکیت ناکارآمد، امنیتی ایجاد میشد، اوضاع اقتصادی بهبود مییافت. این مقاله برآن است تا پس از بیان چارچوب نظری، ارزیابی از حقوق مالکیت در دوره صفویه را با توجه به ساختار و هزینههای حقوق مالکیت و نقش دولت به روش توصیفی- تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانهای بررسی کند.
سارا محسنی، خسرو خواجه، طاهره توحیدیمقدم، بهاره دبیرمنش، مژده حدادی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در پیشرفت روند بسیاری از بیماریها مانند پریودنتیت، آترواسکلروزیس و سرطانها نقش بسزایی دارد. یکی از روشهای پایداری آنزیم استفاده از حلالهای فرازودگداز است. هدف این پژوهش، بررسی اثر حلال فرازودگداز روی پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ با هدف درمانی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ فرم فعال (۷۰۷-۱۰۷ توالی رزیدوی آمینواسیدی) با استفاده از وکتور بیانی pET۲۱a در باکتری اشریشیا کلی سویه BL۲۱ بیان و تخلیص و ریفولدینگ آنزیم توسط روش گرادیان شیب اوره بهطور همزمان روی ستون نیکل سفارز انجام شد. سپس تاثیر حلال فرازودگداز بر پایه کولینکلراید و گلیسرول با نسبت مولی ۱:۱ بر فعالیت، پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ بررسی شد. فعالیت آنزیم در غلظتهای مختلف ژلاتین در حضور حلالهای فرازودگداز ۱۵ و ۳۰% حجمی/حجمی در ۷/۸=pH برای بهدستآوردن Vmax و km با رسم نمودار میکائیلیس- منتن و استفاده از نرمافزار Prism version ۵.۰ مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: با افزایش درصد حلالها تا ۳۰%، فعالیت ویژه آنزیم افزایش یافت و پس از آن روند کاهشی داشت و در حضور حلال ۳۰% حجمی/حجمی در دو دمای ۵۰ و ۶۰ºC در مقایسه با حلال ۱۵% و عدم حضور حلال دارای فعالیت باقیمانده بیشتری بود. نتایج نشاندهنده پایداری بیشتر آنزیم در حلال ۳۰% بود.
نتیجهگیری: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در حضور حلال فرازودگداز ۳۰% حجمی/حجمی بر پایه کولینکلراید و گلیسرول دارای بیشترین فعالیت و پایداری است. افزایش پایداری حرارتی آنزیم را میتوان به فشردگی ساختار آن در حضور حلال فرازودگداز نسبت داد.
سمیه دانشجو، الهه سادات دشتبانمقدم، محمودرضا جعفری، سید مهدی رضایتسرخآبادی، خسرو خواجه،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
بهدنبال غلظت بالای اوریکاسید، بیماریهایی مانند نقرس (التهاب مفاصل)، شکلگیری سنگهای کلیوی، سندرم لیش- نیهان، بیماریهای قلبی، دیابت تیپ ۲ و سندرمهای متابولیک ایجاد میشود. از جمله داروهایی که موجب کاهش سطح آن در پلاسما میشود آنزیم اوریکاز است. تولید، فرمولاسیون و نگهداری پروتئینها نیاز به توجه خاصی دارد تا ساختار آن تغییر نکند و بیشترین میزان فعالیت و پاسخ و کمترین میزان حساسیتزایی به دست آید، در این مطالعه، آنزیم اوریکاز پس از کلون، ترانسفورم، بیان در باکتری اشریشیا کلی و تخلیص توسط کروماتوگرافی تمایلی،در مقایسه با نمونه رایج دارویی آنزیم Rasburicase فعالیت بالاتری داشته و نیز در همه دماهای مورد مطالعه پایداری حرارتی (۵۰، ۳۷، ۲۵، ۴ و C°۲۰-)،آنزیم اوریکاز نوترکیب دارای مقاومت بیشتری نسبت به آنزیم رایج دارویی است. حال با توجه به نتایج بهدستآمده و همچنین اهمیت بالای آنزیم اوریکاز در پیشگیری، درمان و قیمت بالای این داروی وارداتی، توسعه اشکال پایدار این آنزیم میتواند بهعنوان مصارف دارویی مد نظر قرار گیرد.
فهیمه حاجیپور، صدیقه اسد، محمدعلی آموزگار، خسرو خواجه،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
خصوصیات منحصربهفرد و وابسته به اندازه نانوذرات کوانتومی از جمله گستره وسیع طیفهای جذبی، طیف نشری تیز و باریک و متناسب با اندازه نانوذره، بهره کوانتومی زیاد و ضریب جذب مولی بسیار زیاد منجر به این شده است که امروزه نانوبلورهای نیمههادی نقاط کوانتومی بهعنوان برچسبهای فلورسانسی مناسبی در حوزههای مختلف فیزیک، شیمی و زیستشناسی استفاده گستردهای پیدا کنند. در این مطالعه در ابتدا نانوذرات کوانتومی CdSe/ZnS پوشیدهشده با لیگاند سطحی اولئیلآمین با روش سنتز تزریق در دمای بالا تحت شرایط خلا و جریان نیتروژن پایدار در دمای °C۳۲۰ سنتز شد. در ادامه بهمنظور بررسی اثر خاموشسازی رنگهای گروه آزو که از پرکابردترین و سرطانزاترین رنگهای شیمیایی مورد استفاده در صنایع مختلف هستند روی نشر این نانوذرات، بهمنظور سازشپذیری نانوذرات با محیطهای آبی از تکنیک جایگزینی لیگاند سطحی مرکاپتوپروپیونیکاسید بهعنوان یک لیگاند هیدروفیل مناسب در سطح نانوذرات استفاده شد. پس از تایید سنتز درست نانوذرات CdSe/ZnS توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و استفاده از پیکهای نمونه استاندارد مربوط به هسته و پوسته نانوذرات سنتزشده در طیفسنجی پراش پرتوی ایکس (XRD)، نتایج حاصل از مطالعات نشان داد که رنگ مونوآزوی متیلرد بهدلیل همپوشانی طیف جذبی که با طیف نشری این نانوذرات دارد با کارآیی بسیار خوبی منجر به خاموشسازی نشر این نانوذرات میشود.