جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای زارع کاریزی


دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

به تأثیرگذاری دوسویۀ انسان و جهان پیرامونش از دوران رمانتیسم آلمان توجه شد؛ ارتباطی که بر پایۀ تجربۀ حسی نویسنده و شاعر در جهان شکل می­گیرد و وحدت سه‌گانۀ من، جهان و زبان را تشکیل می­دهد. پدیدارشناسی موریس مرلوپونتی تن و جسم انسان را نقطۀ تلاقی درون و آگاهی انسان با جهان پیرامونش به­شمار می­آورد و بُعد فیزیکی زبان را ـ که به ایده شکل و جسم می­دهد ـ بسیار مهم می­داند. این بُعد فیزیکی همان سبک و سیاق هر نویسنده است که منحصربه‌فرد و بیانگر نوع ارتباطش با جهان است. میشل کولو الهام­گرفتن از مرلوپونتی و مطرح­کردن مسئلۀ «منظره» در ادبیات بیان می­کند که توصیف یک منظره همان‌قدر که به حالت روحی بستگی دارد، به حالات جسمی سوژۀ حاضر در منظره نیز وابسته است. او شعر غنایی را بهترین نوع ادبی می­داند؛ زیرا به‌خوبی بیانگر ارتباط درون انسان و جهان پیرامونش است و در شعر است که با استفاده از آرایه‌های شعری مختلف و ترکیبات بدیع می­توان ارتباط و در­هم­تنیدگی سوژه، جهان و زبان را بهتر بیان کرد. این مقاله سعی دارد نشان دهد که در رمان‌های ژولین گراک چگونه توصیف منظره که اصلی‌ترین عنصر تشکیل‌دهندۀ رمان‌های وی هست، با توسل به ابزارهای بلاغی مانند ریتم، تصویر و بیان غنایی زبان می­تواند بیانگر این درهم­تنیدگی باشد.
 
 
شادی مصدق، حمید ابطحی، جعفر امانی، شهره زارع کاریزی، هاتف علی سلمانیان،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و اهداف: باکتری­های شیگلا و اشرشیاکلی خونریزی­دهنده که قرابت زیادی با شیگلا دارد، از شایع­ترین عوامل ایجادکننده اسهال­های باکتریایی هستند و تاکنون واکسن کارآمدی علیه آنها تولید نشده است. باتوجه به نقش پروتئین IpaD و دخالت زیرواحد B انتروتوکسین شیگلا (StxB) در بیماریزایی شیگلا و اشرشیاکلی خونریزی­دهنده (E.coli O۱۵۷:H۷پروتئین کایمر  حاویSTX۱B-IpaD طراحی گردید. هدف از این فعالیت، کلون، بیان هترولوگ و خالص­سازی پروتئین کایمریک STX۱B-IpaD به عنوان کاندید واکسنی چندگانه علیه انواع گونه­های شیگلا و E.coli O۱۵۷:H۷ است.  مواد و روشها: ژن IpaD از یک ناقل نوترکیب جداسازی گردید  (NdeI/BamHI)و در ناقل بیانی pET۲۸a حاوی ژن STX۱B زیرهمسانه­سازی شد. سازه نوترکیب به درون سویه بیانی E.coli Rosetta (DE۳) منتقل و در حضور پلاسمید نوترکیب در باکتری با روش PCR و هضم آنزیمی تایید شد. پروتئین نوترکیب تولیدشده به وسیله روش SDS-PAGE و وسترن­بلات با آنتی­بادی­های استاندارد مورد تایید قرار گرفت. پروتئین نوترکیب STX۱B-IpaD با استفاده از ستون کروماتوگرافی تمایلی، تخلیص و غلظت آن با روش برادفورد اندازه­گیری شد. یافتهها: نتایج PCR و هضم آنزیمی صحت کلونینگ را تایید نمود. الکتروفورز پروتئین نوترکیب STX۱B-IpaD نشان داد وزن مولکولی آن در حدود ۲۷ کیلودالتون می باشد. نتایج آزمون وسترن بلاتینگ تولید پروتئین نوترکیب را تایید کرد. غلظت پروتئین تولید شده بیش از ۳۰۰ میکروگرم بر میلی­لیتر محیط کشت بود. نتیجه­گیری: یک روش موثر در تولید پروتئینهای نوترکیب، بهینه سازی کدونها و بیان در میزبان­های هترولوگ است. پس از بررسی ایمنی­زایی این پروتئین نوترکیب، میتوان از آن به عنوان کاندید واکسن کایمریک علیه باکتری­های شیگلا و اشرشیاکلی خونریزی­دهنده (EHEC) استفاده کرد.
 
سمیه حیدریان، لعیا تکبیری، شهره زارع کاریزی، جعفر امانی، صدیقه اربابیان،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

ژن APC در ctDNA  به عنوان یک نشانگر زیستی بالقوه برای تشخیص سرطان پیشنهاد شده است. یک نانوحسگر زیستی مبتنی بر نانولوله کربنی چند دیواره )MWCNT( و پروب DNA دارای ماده فلوئوروفورFAM (۶-carboxyfluorescein) برای تشخیص ژن APC در ctDNA  ، که برای شناسایی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال CRC) )ساخته شده است.
این روش مبتنی بر جذب  و تثبیت DNA تک رشته ای ssDNA نشاندار شده با FAM بر روی  MWCNT  است که منجر به خاموش شدن نشر فلورسانسی FAM می شود. با افزودن DNA مکمل آن )cDNA(، که منجر به آزادسازی پروب DNA تک رشته ای ssDNA از سطح MWCNT شد و یکDNA دو رشته ای )dsDNA( تشکیل شد که منجر به بازگشت نشرفلورسانسی FAMگردید. در حالی که در مورد DNA غیرمکمل، dsDNA  مربوطه تشکیل نشد و بنابراین بازگشت نشرفلورسانسیFAM را نداشتیم. نتایج این مطالعه نشان داد که نانوحسگر زیستی مبتنی بر نانولوله‌های کربنی، علاوه بر روش‌های موجود، می‌تواند به عنوان یک روش با حساسیت بالا برای تشخیص زودهنگام CRC مورد استفاده قرار گیرد.
 


صفحه ۱ از ۱