جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای ساعدی


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مهمترین دغدغه در حمل و نقل ماهیان حداقل  کردن استرس ایجاد شده طی زمان حمل و نقل می­باشد. در این مطالعه تأثیر استفاده از زئولیت و اسانس گل میخک در شرایط حمل و نقل بر بازماندگی و استرس قزل ­آلای رنگین کمان O. mykiss)) بررسی شد. برای این  منظور، ۴ تیمار (هر تیمار، ۳ تکرار) شامل شاهد، اسانس گل میخک (mg/L۲۵)، زئولیت (g/L۱۴) و تیمار اسانس گل میخک (mg/l۲۵) + زئولیت (g/L۱۴) درنظر گرفته شد. ۱۵۶ قطعه ماهی قزل ­آلای رنگین ­کمان با میانگین وزن ۴/۴ ± ۸۰ با تراکم ۱۳۰ کیلوگرم در مترمکعب به صورت تصادفی ذخیره­سازی شدند. در زمانهای صفر، ۶، ۱۲ و ۱۸ ساعت پس از شروع حمل و نقل، درصد بازماندگی، میزان کورتیزول و گلوکز خون (شاخص­های استرس) بررسی و اندازه­ گیری شدند. در پایان، کمترین درصد بازماندگی در تیمار شاهد مشاهده شد که با سایر تیمارها تفاوت معنادار داشت (۰۵/۰ >P ). در میزان کورتیزول و گلوکز خون در زمانهای صفر، ۶ و ۱۲ ساعت در بین تیمارهای مختلف اختلاف معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰ <P )، در حالی که در زمان ۱۸ ساعت، بیشترین میزان کورتیزول و گلوکز خون در تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰ >P ). جمعبندی تحقیق نشان داد که استفاده از اسانس گل میخک و زئولیت در حمل و نقل بلند مدت (بیش از ۱۲ ساعت) قزل ­آلای رنگین ­کمان، با جلوگیری از افزایش کورتیزول و گلوکز خون، منجر به کاهش استرس و در نهایت تلفات ماهیان طی دوره حمل و نقل می ­شود.

دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده

در پژوهش‌های حوزه شهر انسان‌مدار، دوچرخه‌سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده‌ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه‌سواری این پدیده را ذیل رشته‌هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه‌شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته‌اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده‌ها در شهر پرداخته‌اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه‌ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش‌های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه‌سواری استفاده کرده‌اند، پژوهش‌هایی که مبتنی بر روش‌های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ‌های کالبدی-فضایی دوچرخه‌سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه‌ها و... پرداخته‌اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه‌سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه‌شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می‌دهد دوچرخه‌سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می‌سازند که پژوهش‌های کاربردی در حوزه‌هایی چون طراحی‌شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه‌های زیسته‌اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه‌سواران تغییر دهند.

-

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۷۸ )
چکیده

-
زینب ساعدی، شاهین گوانجی، حسن محبت کار،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
اهداف: باکتری باسیلوس آنتراسیس، عامل ایجاد کننده سیاه زخم می باشد که به دلیل تولید اسپور بسیار مقاوم، مستعد تهیه سلاح بیولوژیک بوده، از اینرو یک عامل بیوتروریستی خطرناک به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی یک مهار کننده موثر برای گیرنده سم سیاه زخم بر روی سلول های انسانی، با استفاده از نرم افزارهای بیوانفورماتیکی است.
روش ها: برهمکنش گیرنده سم سیاه زخم با ۵۷ ترکیب گیاهی مختلف، با استفاده از وب سرور Swissdock مورد بررسی قرار گرفت. سپس اسید آمینه های دخیل در برهم کنش های قوی و موثر، با استفاده از نرم افزار UCSF Chimera به دست آمد.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، از بین ترکیبات بررسی شده، ده ترکیب آسارون، بیسابولول، کلروژنیک اسید، ژرانیول، هارمین، هارمالین، سولفورافان، فلوفنازین، L و D- کاتچین، قابلیت مهار گیرنده سم سیاه زخم را دارا می باشند، که از بین آنها احتمالا سولفورافان بهترین و موثرترین مهارکننده می باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از آنالیزهای صورت گرفته، پیشنهاد پژوهش های آزمایشگاهی جهت تولید داروئی موثر برای مقابله با سم سیاه زخم، از ترکیبات به دست آمده را ارائه می نماید.

دوره ۱۶، شماره ۹۳ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

آناناس به دلیل داشتن مواد مغذی یک گزینه مطلوب برای بهبود ارزش تغذیه­ای در محصولات فراسودمند محسوب می­شود. در این پژوهش با توجه به اهمیت روزافزون تولید و استفاده از محصولات پخت غنی­سازی شده، تأثیر اندازه قطعات (۵/۰، ۱ و ۵/۱ سانتی­مترمکعب) و همچنین درصد میوه (۱۰، ۵/۱۲ و ۱۵ درصد) بر خصوصیات کیفی مافین مورد بررسی قرار گرفت. افزایش اندازه قطعات و درصد میوه در فرمولاسیون مافین منجر به کاهش حجم مخصوص، فعالیت آبی، pH و افزایش فیبرخام و رطوبت در نمونه­های تولیدی نسبت به نمونه شاهد گردید (۰۵/۰p). همچنین اختلاف معنی­داری بین مقادیر مؤلفه­های رنگی پوسته با شاهد مشاهده نشد. با توجه به نتایج ارزیابی، تیمار حاوی ۱۵ درصد میوه آناناس با ابعاد ۵/۰ سانتی­مترمکعب به­عنوان بهترین تیمار معرفی گردید و دارای بیشترین امتیاز و بالاترین سطح پذیرش کلی از نظر مصرف­کنندگان بود. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، استفاده از میوه آناناس بر روی بهبود ویژگی­های فیزیکوشیمیایی و حسی نمونه­های مافین موردنظر مؤثر بوده است. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد افزودن مقادیر مختلف میوه آناناس به فرمولاسیون مافین موجب کاهش معنی­دار شاخص بافت، طعم، رنگ و پذیرش کلی با افزایش درصد جایگزینی محصول تولیدی نسبت به نمونه شاهد نشده است.
 


دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

با گسترش روزافزون رقابت در بین شرکت‌های تجاری و تغییرات مربوط به افزایش یا کاهش سهم بازار، نگاه علمی به تمامی فعالیت‌های بازاریابی روز‌به‌روز بیشتر احساس می‌شود. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های بازاریابی، توجه به چرایی و چگونگی رفتارهای خرید مشتری است. هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر پایگاه‌های قدرت اجتماعی برند بر رفتار خرید با میانجی سطح درگیری ذهنی محصول مصرف‌کننده است. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان نمایندگی‌های شرکت ایران خودرو در شهرستان خرم‌آباد است که به دلیل نامحدودی حجم جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس نمونه‌ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش‌نامه بوده که روایی آن از روش اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. از رویکرد معادلات ساختاری و نرم‌افزار آموس برای بررسی و آزمون فرضیه‌ها استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سطح خطای ۰۵/۰ پایگاه‌های قدرت اجتماعی برند تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار خرید و سطح درگیری‌های ذهنی محصول مصرف‌کننده دارد، همچنین می‌توان عنوان کرد که در سطح خطای ۰۵/۰ درگیری‌های ذهنی محصول نقش متغیر میانجی در تأثیر پایگاه‌های قدرت اجتماعی برند بر رفتار خرید دارد.

دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

حضور آلاینده‌های فلز سنگین در خاک­های رسی، سبب تغییر در خصوصیات خاک مانند pH شده که این موضوع خطر انتشار آلودگی در خاک را بیشتر می­کند. یکی از روش­های رایج با راندمان قابل­توجه در کنترل انتشار آلاینده­های فلز سنگین، روش تثبیت/جامدسازی مبتنی بر سیمان است. این روش توسط دو مکانیزم تثبیت شیمیایی و جامدسازی فیزیکی سبب نگه­داری فلزات سنگین می­شود و تحرک­پذیری آلاینده­ها را کاهش می­دهد. هدف این پژوهش تعیین اثر pH بر نگه­داری و رهاسازی سرب و کادمیوم به صورت تک­جزئی و دوجزئی در تثبیت/جامدسازی پایه سیمانی است. برای دستیابی به هدف فوق، ابتدا ظرفیت جذب و نگه­داری به همراه تغییرات pH سرب و کادمیوم به صورت تک­جزئی و دوجزئی تعیین شد و با انجام آزمایش XRD اثر pH بر فرایند تثبیت/جامدسازی مشخص شد. در نهایت میزان کادمیوم و سرب رهاشده طی آزمایش TCLP به منظور بررسی تأثیر pH و حضور هم‌زمان سرب و کادمیوم در رهاسازی این فلزات سنگین تعیین شد. نتایج نشان می­دهند که بیشترین ظرفیت جذب و نگه‌داری برای سرب و کادمیوم به ترتیب در محدوده pH ۸,۵ تا ۱۱ و ۱۰ تا ۱۲ رخ می­دهد و جذب و نگه­داری در حالت دوجزئی همواره کمتر از حالت تک­جزئی در غلظت­های مشابه است. همچنین در این نواحی از pH، میزان شدت قله­های ترکیبات سرب و کادمیوم افزایش می­یابد که معرف افزایش سهم مکانیزیم تثبیت در نگه­داری آلاینده است. رهاسازی این فلزات سنگین نیز در محدوده pHهای ذکرشده همواره کمتر از حداکثر مقدار مجاز اعلام شده توسط USEPA است. بر اساس نتایج این تحقیق، مقدار کادمیوم و سرب رها شده در حالت دوجزئی بیشتر از حالت تک­جزئی در غلظت­های مشابه است.

صفحه ۱ از ۱