۱۲ نتیجه برای سلمانیان
دوره ۳، شماره ۶ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
قرآنکریم مشتمل بر شگفتیها و زیباییهای بیپایانی است. حوزه بیانی و ادبی قرآنکریم بستر بخش عمدهایاز جذابیتها و برجستگیهای آن است. بخشی از این زیباییها در قالب آیاتی ارائه گردیده کههم به لحاظ موضوعی و هم از لحاظ اسکلت واژگانی با هم یکساناند و تنها درحروف یا واژگان اندکی ناهمگون میباشند. قرآن پژوهان از این امر با عنوان"متشابه لفظی" یاد کردهاند تا با اصطلاح "آیات متشابه" که در حوزه علوم و معارف قرآنمطرحاست، پوشیده نگردد. از جُستارهای شایستهدرنگ درباره اینگونه از آیات، ترجمه آنها به زبان فارسیاست؛ چه ظاهر مشابه این دسته از آیات، گاه موجب لغزش مترجم میشود و بدون توجه به ناسازگاری اندکی که در واژگان این آیات هست، دریافت یکسان و درنتیجه ترجمه مشابهی از آنها ارائه میگردد که این امر کاستی ترجمه را در پیدارد. در این پژوهش که با رویکرد توصیفی و تحلیل انتقادی صورت گرفته است، برخی از آیات متشابه لفظی مفرد، از نوع موارد ناهمگون به لحاظ اسم و فعل یا متفاوت از نظر نوع فعل مورد توجه قرار گرفته و در کنار تحلیل چرایی تشابه و تفاوت موجود در میان آنها، ترجمههای ارائه شده از این آیات، توسط مترجمان قرآن (آیتی، خرمشاهی، شعرانی، فولادوند، قمشهای، مکارم شیرازی) واکاویشدهاست. در بررسی این ترجمهها، روشن گردید که در بیشتر موارد، مفاهیم آیات مورد بحث، بهدرستی و استواری برگردان نشده؛ لذا نگارنده برگردان دقیقتری از اینگونه آیات را پیشنهاد داده است.
دوره ۶، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲۳)- ۱۳۹۴ )
چکیده
در ارتباط کلامی پزشک- بیمار، پزشکان خودمحوری کلامی بیشتری دارند. یکی از عوامل تأثیرگذار در تغییر میزان خودمحوری کلامی، نقش متغیر جنسیت است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان خودمحوری در ارتباط کلامی پزشک- بیمار و تغییرات حاصل از متغیر جنسیت است تا با آگاهی از آن بتوانیم مدل ارتباطی مناسبتری در این تعامل پزشکان و بیماران تعریف کنیم. برای رسیدن به این هدف، به جمعآوری اطلاعات ۲۶ پزشک و ۱۰۱ بیمار در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران پرداختیم، مکالمات را ضبط و پیاده کردیم، به کدگذاری و شمارش پارهگفتارها براساس «سبک پاسخگویی کلامی» استایلز پرداختیم و با استفاده از آزمونهای آماری، میزان خودمحوری و تأثیر جنسیت را تحلیل کردیم. پزشکان ۴/۱۰ برابر بیماران از پارهگفتارهای مؤثر بر خودمحوری استفاده کردند. بیشترین میزان خودمحوری در بیماران، در مرحله نتیجهگیری و کمترین آن در مرحله معاینه بود. بیشترین میزان خودمحوری پزشکان در مرحله معاینه و کمترین آن در مرحله شرححال گیری بود. در بیماران، بین خودمحوری زن و مرد اختلاف معنیدار وجود داشت (۰۵/۰ <P) دربین بیماران، روستاییان، افراد با تحصیلات پایینتر و سن ۶۱ به بالا، خودمحوری بیشتری داشتند. بین خودمحوری پزشکان زن و مرد اختلاف معنیدار وجود نداشت (۰۵/۰ <P)؛ اما سن کمتر و درجه علمی پایینتر باعث افزایش آن شد. تفاوت جنسیتی بین پزشک و بیمار باعث افزایش خودمحوری پزشکان و تشابه جنسیتی باعث کاهش آن شد. پزشکان نسبت به بیماران خودمحوری بیشتری داشتند. در شرححال گیری، پزشک بیشتر به جمعآوری اطلاعات میپردازد؛ اما در معاینه، بیمار کاملاً حالت انفعالی دارد. خودمحوری با موقعیت و طبقه شغلی ارتباط مستقیم داشت. زمانیکه تفاوت جنسیتی وجود داشت، طبقه اجتماعی تعیینکننده بود و موجب بالا رفتن خودمحوری پزشک شد. رعایت آداب کلامی ازسوی بیمار از خودمحوری کاست.
دوره ۸، شماره ۱ - ( Spring & Summer ۲۰۰۶ ۱۳۸۴ )
چکیده
هدف: بررسی پاسخ های ایمنی هومورال و سلولی سگ های آلوده به لیشمانیا اینفانتوم نسبت به پروتئین های نوترکیب سیستئین پروتئینازهای نوع I و II و پپتید سنتزی مربوط به انتهای کربوکسی (CTE) سیستئین پروتئیناز نوع I.
روش کار: ۱۴ قلاده سگ آلوده به لیشمانیا اینفانتوم (۷ قلاده دارای تظاهرات بالینی و ۷ قلاده دیگر بدون علایم ظاهری) از یک ناحیه آندمیک ایران و سه قلاده سگ طبیعی از نواحی غیر آندومیک انتخاب شدند. پاسخ های ایمنی هومورال و سلولی آنها به ترتیب به روش الیزا و آزمایش پرولیفراسیون لنفوسیت ها، نسبت به پروتئین های نوترکیب سیستئین پروتئینازهای نوع I (rCPB)، (rCPA) II، پپتید سنتزی مربوط به انتهای کربوکسی (CTE) سیستئین پروتئیناز نوع I و آنتی ژن های منجمد- ذوب شده (F/T) لیشمانیا اینفانتوم مورد بررسی قرار گرفت. میزان آنتی بادی کلاس IgG و زیر کلاس های ۱IgG و ۲IgG و پرولیفراسیون لنفوسیت ها نسبت به آنتی ژن های فوق اندازه گیری گردید.
نتایج و بحث: نتایج نشان می دهد بالاترین پاسخ سلولی در هر دو گروه حیوانات (دارای علایم و بدون علایم ظاهری) مربوط به آنتی ژن های منجمد- ذوب شده انگل می باشد، پاسخ سلولی متوسطی نسبت به سیستئین پروتئینازهای نوترکیب (rCPA و rCPB) CTE مشاهده گردید. میزان آنتی بادی (IgG کل، ۱IgG و ۲IgG) علیه rCRA در هر دو گروه پایین است اما CTE و rCPB (هر دو به یک میزان) به خوبی سیستم ایمنی هومورال تمام سگ ها را تحریک می نمایند. در سگ های بدون علایم میزان ۲IgG علیه پروتئین های مزبور نسبت به میزان ۱IgG بالاست. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که پاسخ های ایمنی نسبت به CTE و CPB تقریباً در تمام سگ ها یکسان است بنابراین با توجه به اینکه CTE بخش انتهایی سیستئین پروتئیناز نوع I می باشد، به نظر می رسد بخش اعظم خاصیت ایمنی CPB مربوط به این ناحیه است.
نتیجه گیری: CPB و CTE هر دو پاسخ ایمنی سلولی و هومورال سگ های آلوده به لیشمانیا اینفانتوم را بخوبی تحریک می کنند اما CPA ایمنوژن نسبتاً ضعیفتری است.
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
نظر به اینکه شمار قابل توجهی از کنایات، حاوی مضامین و پشتوانههای فرهنگی میباشد؛ بازآفرینی و معادلیابی آن در زبان مقصد از چالشهای پیشروی مترجمان است. نظریهپردازان ترجمه، شیوههای مختلفی برای رویارویی با این قبیل چالشها معرفی کردهاند. پیتر نیومارک (۱۹۸۸) یکی از این صاحبنظران است که با ارائۀ تقسیمبندی پنجگانه از مفاهیم فرهنگی برای بازگردانی آن، راهبردهایی را پیشنهاد داده است. پژوهش پیشرو که با هدف شناسایی چالشهای پیشروی مترجمان نهجالبلاغه در معادلیابی یکی از مفاهیم و مقولات فرهنگبنیاد نهجالبلاغه سامان یافته است، کوشیده با روش توصیفیتحلیلی و رویکرد انتقادی، معنای صحیح تعبیر کنایی «حائک بن حائک» در خطبۀ ۱۹ نهجالبلاغه را تبیین نماید. بدینمنظور ضمن بررسی معانی و کاربرد این تعبیر در روایات مختلف، پنج ترجمۀ معاصر نهجالبلاغه از فیضالاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان انتخاب گردید و با تکیه بر الگوی نیومارک مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. برآیند پژوهش، نشان داد که افزون بر بیپایه بودن شماری از روایاتی که این تعبیر در آنها به کار رفته، جنبه فرهنگی این تعبیر کنایی از سوی مترجمان یاد شده، مورد غفلت قرار گرفته و آنها با گرتهبرداری از تعبیر یاد شده و ارائه توضیحاتی در پانوشت، در انتقال معنا و مفهوم و بار فرهنگی نهفته در آن موفق عمل نکرده و دچار کج فهمی شدهاند. با تتبع در کتب تاریخی و شروح نهجالبلاغه و در نتیجه آشنایی با بستر فرهنگی این عبارت، معادل کارکردی «ابله نادان»، معادل مناسبتری برای این عبارت است.
سمیه تکریم، محمدجواد معتمدی، محیات جعفری، جعفر امانی، علیهاتف سلمانیان،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) عامل عفونی طیف وسیعی از پرندگان بهویژه جوجهها است که همواره یک خطر جدی برای صنعت مرغداری است. این ویروس جزء خانواده پارامیکسوویریده بوده و بر سطح غشای ویروس گلیکوپروتئینهای فیوژن (F) و هماگلوتینین نورآمینیداز (HN) ساختارهای زائدهمانندی را تشکیل میدهد. از آنجا که در حالتهای حاد بیماری، زمان مرگ پس از ابتلا تنها حدود ۶-۲ روز است بنابراین ایجاد حفاظت و حضور آنتیبادیهای محافطتکننده در بدن پرنده بهمنظور پیشگیری از بیماری بسیار حائز اهمیت است. مشخص شده است که آنتیبادیهای تولیدشده علیه گلیکوپروتئینهای سطحی هماگلوتینین و پروتئین فیوژن، قادر به خنثیسازی NDV و جلوگیری از گسترش و فعالیت آن میشوند. در این پژوهش تجربی، اپیتوپهای ایمونوژن پروتئین F ویروس نیوکاسل بهطور مصنوعی ساخته شده و در میزبان پروکاریوتی اشریشیا کلی با استفاده از ناقل مناسب (pET۳۲a) بیان و بهمنظور بررسی ایمنیزایی در حیوان مدل (موش) از طریق تزریق، استفاده شدند. ایجاد ایمنی و افزایش تیتر آنتیبادیهای ویژه پروتئین F در سرم موشهای ایمنشده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که ایمنیزایی موشها با این پروتئین نوترکیب منجر به افزایش تیتر آنتیبادی از کلاس IgG شده و آنتیبادیهای سرمی تا رقت ۲۰۴۸۰۰/۱ نیز قادر به شناسایی پروتئین نوترکیب بودند. علاوه بر این تشخیص پروتئین نوترکیب F توسط سرم موش ایمنشده با واکسن تجاری و همچنین شناسایی ویروس سویه واکسن توسط سرم حیوان ایمنشده با پروتئین F نوترکیب توسط روش الایزا نشان داد که این پروتئین نوترکیب ضمن توانایی تحریک سیستم ایمنی حیوان مدل علیه ویروسهای عفونی محیطی، قادر است اپیتوپهای مشابه با سویه واکسن را نیز ارایه دهد.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: هلیکوباکتر پیلوری یک باکتری گرم منفی مارپیچی شکل و میکروآئروفیل است که در لایه مخاطی معده انسان تکثیر یافته و ایجاد عفونت مینماید. عفونت ایجاد شده توسط این باکتری که با تخریب بافت پوششی معده همراه است، منجر به التهاب مزمن معده میشود که میتواند سبب ایجاد زخمهای معده و دوازدهه شود. رویکردهای اخیر در راستای بهکارگیری درمانهای اختصاصی برای مقابله با این عفونت است که در این میان آنزیم اورهآز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل بیماریزا و آنتیژنیک این باکتری، هدف مناسبی برای این منظور است. هدف از مطالعه حاضرتولید IgY اختصاصی بر علیه زیرواحد C آنزیم اورهآز است.
مواد و روشها: در این مطالعه ابتدا بهمنظور تهیه پروتئین نوترکیب زیرواحد C اورهآز، پس از کشت و تخلیص ژنوم باکتری، با کمک PCR، ژن زیرواحد C آنزیم اورهآز هلیکوباکتر پیلوری تکثیر و سپس روی ناقل بیانی pET۲۸a کلون شد. پس از انتقال سازه نوترکیب به باکتری اشرشیاکلی زیرگونه Bl۲۱DE۳، پروتئین نوترکیب مورد نظر بیان شد. در ادامه پروتئین نوترکیب از طریق کروماتوگرافی میل ترکیبیNi-NTA تخلیص شد. در نهایت پس از تزریق پروتئین نوترکیب تخلیص شده به مرغ، تکمیل دوره ایمنسازی، جمعآوری تخم مرغها و جداسازی زرده تخم مرغ، IgY با رسوبگذاری به کمک پلیاتیلنگلیکول تخلیص و با سنجش الایزا ارزیابی شد.
نتایج: بررسی با SDS-PAGE نشان میدهد پروتئین نوترکیب بهخوبی بیان و تخلیص شده است، همچنین نتایج بهدست آمده با الایزا نشاندهنده ایمنیزایی بالای پروتئین نوترکیب و توان بالای آنتیبادی در شناسایی زیرواحدC آنزیم اورهآز است. بررسی با SDS-PAGE همچنین نشان میدهد، تخلیص IgY با خلوص بیش از ۷۰ درصد انجام شده است.
نتیجهگیری: با توجه به توان بالای آنتیبادی IgY-HpUc در شناسایی زیرواحد UreC آنزیم اورهآز، امکان استفاده از این آنتیبادی بهصورت خوراکی بهمنظور محدود کردن رشد و توسعه عفونت هلیکوباکتر پیلوری مطرح میشود.
شادی مصدق، حمید ابطحی، جعفر امانی، شهره زارع کاریزی، هاتف علی سلمانیان،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و اهداف: باکتریهای شیگلا و اشرشیاکلی خونریزیدهنده که قرابت زیادی با شیگلا دارد، از شایعترین عوامل ایجادکننده اسهالهای باکتریایی هستند و تاکنون واکسن کارآمدی علیه آنها تولید نشده است. باتوجه به نقش پروتئین IpaD و دخالت زیرواحد B انتروتوکسین شیگلا (StxB) در بیماریزایی شیگلا و اشرشیاکلی خونریزیدهنده (E.coli O۱۵۷:H۷)، پروتئین کایمر حاویSTX۱B-IpaD طراحی گردید. هدف از این فعالیت، کلون، بیان هترولوگ و خالصسازی پروتئین کایمریک STX۱B-IpaD به عنوان کاندید واکسنی چندگانه علیه انواع گونههای شیگلا و E.coli O۱۵۷:H۷ است. مواد و روشها: ژن IpaD از یک ناقل نوترکیب جداسازی گردید (NdeI/BamHI)و در ناقل بیانی pET۲۸a حاوی ژن STX۱B زیرهمسانهسازی شد. سازه نوترکیب به درون سویه بیانی E.coli Rosetta (DE۳) منتقل و در حضور پلاسمید نوترکیب در باکتری با روش PCR و هضم آنزیمی تایید شد. پروتئین نوترکیب تولیدشده به وسیله روش SDS-PAGE و وسترنبلات با آنتیبادیهای استاندارد مورد تایید قرار گرفت. پروتئین نوترکیب STX۱B-IpaD با استفاده از ستون کروماتوگرافی تمایلی، تخلیص و غلظت آن با روش برادفورد اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج PCR و هضم آنزیمی صحت کلونینگ را تایید نمود. الکتروفورز پروتئین نوترکیب STX۱B-IpaD نشان داد وزن مولکولی آن در حدود ۲۷ کیلودالتون می باشد. نتایج آزمون وسترن بلاتینگ تولید پروتئین نوترکیب را تایید کرد. غلظت پروتئین تولید شده بیش از ۳۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر محیط کشت بود. نتیجهگیری: یک روش موثر در تولید پروتئینهای نوترکیب، بهینه سازی کدونها و بیان در میزبانهای هترولوگ است. پس از بررسی ایمنیزایی این پروتئین نوترکیب، میتوان از آن به عنوان کاندید واکسن کایمریک علیه باکتریهای شیگلا و اشرشیاکلی خونریزیدهنده (EHEC) استفاده کرد.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: اشریشیا کلی سویه O۱۵۷:H۷ یکی از مهمترین بیماریزاهای تولید کننده بیماری کولیت خونریزی دهنده در انسان است. دامهای اهلی اصلیترین مخزن این باکتری هستند. پروتئینهای اینتیمین، Tir و EspA از مهمترین عوامل بیماریزایی این باکتری محسوب میشوند. پروتئین EspA در ساخت کانال ارتباطی نقش داشته و مانند یک رابط سبب انتقال پروتئین Tir به سلول میزبان میشود و پروتئین اینتیمین که در غشای باکتری جای گرفته است با متصل شدن به پروتئین Tir به غشای میزبان منتقل و منشأ اصلی آن نیز باکتری مهاجم است، سبب اتصال محکم و اختصاصی باکتری به سلول میزبان میشود. این اتصال باعث ایجاد ضایعه تخریب دیواره سلول میزبان میشود. انجام تحقیق بر این اصل است که تولید دو عامل اصلی بیماریزایی که باعث اتصال باکتری به میزبان میشود به صورت دوگانه و تجویز آن به عنوان یک ایمنیزای خوراکی میتواند با تحریک مناسب سیستم ایمنی هومورال و بهویژه مخاطی میزبان مانع کلونیزاسیون باکتری اشریشیا کلی O۱۵۷:H۷ در مدل حیوانی شود. مواد و روشها: ابتدا به صورت تئوری یک سازه ژنی حاوی قسمتهایی از اینتیمین (I) و Tir (t) با استفاده از یک رابط جدا کننده پپتیدی به یکدیگر متصل و ژن آن به طور مصنوعی ساخته شد. این ژن مصنوعی براساس کدونهای گیاه توتون بهینهسازی و سپس تحت کنترل پروموتر CaMV۳۵S در ناقل بیانی گیاه کلون و پس از آن تراریختی و باززایی گیاه توتون با آن انجام گرفت. سپس حیوان مدل با برگهای گیاه تراریخت تغذیه شد. نتایج: ایمنسازی حیوان با استفاده از بافت گیاه تراریخت حاوی این ایمنیزای دوگانه موجب تحریک و تولید IgG سرمی بر علیه باکتری فوق شد. نتیجهگیری: روش تغذیه و ایمنسازی با ایمنیزاهای خوراکی میتواند به عنوان یک ابزار مناسب برای ایجاد ایمنی و احتمالاً محافظت حیوانات در برابر حضور و بیماریزایی باکتری اشریشیا کلی O۱۵۷:H۷ عمل نماید.
دوره ۱۵، شماره ۸۱ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
گیاه اناریجه با نام علمی Froriepia subpinnata از جمله گیاهان بومی ایران با توزیع گسترده در مناطق جنگلی شمال کشور است. این پژوهش برای اولین بار با هدف بررسی ویژگیهای ضدرادیکالی و آنتیاکسیدانی عصاره اناریجه با بهره-گیری از روشهای متفاوت (فولین-سیوکالته، ظرفیت آنتیاکسیدانی کل، فعالیت مهارکنندگی رادیکالهای آزاد DPPH و ABTS و نیز قدرت احیاءکنندگی آهن) و همچنین شناسایی و اندازه گیری کمی اسید فنلی غالب موجود در عصاره اناریجه به روش کروماتوگرافی مایع با کارائی بالا، صورت گرفت. عصاره در تمام ارزیابیها از پتانسیل آنتیاکسیدانی قابل ملاحظهای برخوردار بود و فعالیتهای آنتیاکسیدانی وابسته به غلظت را نشان داد. در غلظتهای کمتر از ۰۳/۰ درصد، عصاره استخراجی ظرفیت آنتیاکسیدانی بالاتری را نسبت به آنتیاکسیدان سنتزی به خود اختصاص داد؛ بطوریکه در غلظت ۵۰ میکروگرم در میلیلیتر توانایی آنتیاکسیدانی عصاره و آنتیاکسیدان سنتزی به ترتیب ۴۷/۰ و ۲۲/۰ میکروگرم در میلیلیتر تعیین گردید. لازم به ذکر است که برای اولین بار حضور اسید کلروژنیک به عنوان اسید فنلی غالب در گیاه اناریجه شناسایی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، میتوان سبزی اناریجه را به عنوان منبع غنی و جدید از آنتیاکسیدانهای طبیعی به صنعت غذا و دارو معرفی نمود.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: سرطان سینه با شیوع حدوداً یک میلیونی یکی از معمولترین سرطانها در میان زنان سراسر جهان بوده و هفت درصد مرگ و میرهای ناشی از سرطان را شامل میشود. چندین راهبرد ایمنی زایی و شناسایی زود هنگام با استفاده از آنتی ژن های سطحی سرطان سینه هماکنون به صورت بالینی توسعه یافتهاست. در واقع سرطان سینه در اثر افزایش بیان بیش از حد یک سری از ژن ها حادث می شود. HER-۲ به عنوان گیرنده تیروزین کینازی در خانواده گیرنده های فاکتور رشد اپیدرمی قرار دارد . نقش HER-۲ در سرطان سینه بطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است. HER-۲ تنها در۳۰-۲۵ درصد از بیماران مبتلا به سرطان سینه شایع بوده و هدف درمانی HER-۲ با آنتی بادی های انسانی مثل هرسپتین ثابت شده است. هدف از این تحقیق تولید پروتئین نوترکیب HER-۲ به منظورتشخیص زود هنگام سرطان سینه می باشد. مواد و روش ها: بخشی از ژن her-۲ با طراحی پرایمر مناسب بوسیله ی PCR تکثیر شده و سپس درون ناقل پلاسمیدی pET۲۸a جهت بیان کلون شد، پس از تائید فرایند کلونینگ با روش های هضم آنزیمی و تعیین توالی، بیان این ژن در باکتری E.coli با استفاده از IPTG القا شده و سپس پروتئین مورد نظر توسط ژل SDS-PAGE بررسی شد. نتیجه گیری: بخشی از ژن her-۲ انسانی به صورت نوترکیب در باکتری E.coli بیان گردید که می تواند یک عامل تشخیصی مناسب برای سرطان سینه باشد.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
به دلیل ویژگیهای ممتاز مواد مرکب مانند سبکی، استحکام بالا و قابلیت شکل پذیری خیلی خوب، استفاده از وصلههای کامپوزیتی در ترمیم ورقهای ترک خورده و دارای شکاف، روشی کارآمد را فراهم میکند. در این مقاله عملکرد وصلههای متفاوت مشتمل بر وصلههای کامپوزیتی و فلزی با محاسبه ضرایب شدت تنش و تنش T با استفاده از روش المان محدود سه بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی نقش خمش خارج از صفحه در عملکرد ترمیم با وصلههای یک طرفه از اهداف مهم دیگر انجام این مطالعه بود. نتایج نشان داده است که هرچه وصله کامپوزیتی مستحکمتر باشد، کاهش ضرایب شدت تنش بیشتر خواهد بود. در نمونههای مورد بررسی وصله بورن/اپوکسی عملکرد بسیار بهتری نسبت به وصله شیشه/اپوکسی دارد. به علاوه، الحاق وصلههای یک طرفه و دوطرفه، تغییر مقادیر تنش T را به همراه داشته که این تغییر برای زاویه ترک ۰ درجه، بیشترین و برای زاویه ترک ۴۵ درجه کمترین است. افزایش ضخامت چسب نیز منجر به افزایش ضریب شدت تنش در ورق ترمیم شده میشود. در نهایت مشخص شد، خمش خارج از صفحه نقش بسیار مهمی در عملکرد ترمیم با وصلههای کامپوزیتی یک طرفه دارد.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف: اشریشیا کلی انتروهموراژیک با قدرت تولید سم شبه شیگا نوع ۲ عامل اصلی اسهال خونی باکتریایی است. این عامل بیمازیزا در برخی موارد میتواند منجر به نشانگان اورمی همولیتیک و نارسایی کلیوی با درجه مرگ و میر بالا شود. تولید سم شبه شیگا نوع ۲ اصلیترین عامل بیماریزایی سویههای اشریشیا کلی انتروهموراژیک است و از این رو خنثیسازی سم با آنتیبادیهای سرمی اختصاصی بهعنوان راهکار اصلی در روشهای پیشگیری و درمان ضد نشانگان اورمی همولیتیک مطرح است. در این تحقیق، همسانهسازی، بیان پروتئین نوترکیب، خالصسازی و ایمنیزایی زیرواحد B سم شبه شیگا نوع ۲ (Stx۲B) که عامل اتصال سم به سلولهای هدف است، شرح داده شده است.
مواد و روشها: ژن stx۲B با استفاده از PCR تکثیر و در ناقل بیانی pET۲۸a همسانهسازی و ناقل بیانی به اشریشیا کلی BL۲۱-DE۳ منتقل شد. پروتئین نوترکیب rSTX۲B پس از ارزیابی بیان با استفاده از ستون نیکل خالصسازی شد. پروتئین rSTX۲B تخلیص شده بهعنوان کاندید ایمنیزایی به روش زیرپوستی در سه مرحله به موشهای نژاد Balb/c تزریق شد. تولید آنتیبادی سرمی ضد rSTX۲B در خون موشهای ایمن شده با استفاده از آزمون الایزا ارزیابی شد. خنثیسازی سم در شرایط آزمایشگاهی روی سلولهای Hela و در شرایط درون بدنی با آزمون چالش موشهای ایمن با سم شبه شیگا نوع ۲ بررسی شد.
نتایج: با بررسی میزان IgG القا پاسخ ایمنی عمومی در موشهای ایمن شده تأیید شد. نتایج آزمون سلولهای Hela نشان داد که سرم موشهای ایمن قادر به خنثیسازی سم است. در آزمون چالش حدود ۷۰ درصد از موشهای ایمن زنده ماندند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پروتئین نوترکیب rSTX۲B میتواند منجر به القای پاسخ ایمنی خنثیکننده در موش شود و میتواند بهعنوان یکی از اجزای اصلی واکسن علیه اشریشیا کلی انتروهموراژیک به کار برده شود.