جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای صوفیان
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
به منظور تعیین تأثیر کودهای مرغی و گاوی در پرورش جلبک سبز کلروکوکوم (sp. Chlorococcum)، آزمایشی در شش تیمار شامل ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر کود مرغی و ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر از کود گاوی با سه تکرار در طرح کاملاً تصادفی بهمدت ۲۸ روز اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین بالاترین تراکم سلولی (۱۰۵×۱/۸۷ سلول در هر میلیلیتر)، میزان رشد ویژه (۰۵۴/۰ در روز)، بیوماس خشک جلبکی (۶۴۴/۰گرم در لیتر)، کلروفیل a (۴۲/۹ میلیگرم در لیتر) در پرورش با کود مرغی با غلظت ۸/۰ گرم در لیتر است. به منظور مقایسه عملکرد این کودها با سایر محیط کشتها، آزمایش دوم با پنج تیمار شامل محیط کشت BBM (شاهد)، BBM + عصاره خاک، کود مرغی ۸/۰ گرم در لیتر، کود گاوی ۸/۰ گرم در لیتر، و مخلوطی از تمام تیمارها (BBM + عصاره خاک + کود مرغی + کود گاوی به نسبت های مشابه) به مدت ۱۵ روز با سه تکرار به صورت طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج مقایسه ها نشان داد که عصاره خاک + BBM، بالاترین تراکم جلبک (۱۰۶×۶/۱۱سلول در هر میلیلیتر) و بیشترین میزان زیست توده (۸۱/۰ میلیگرم در میلیلیتر)، میزان رشد ویژه (۱۳/۰ در روز)، میزان کلروفیل a (۱۵/۱۰ میلیگرم در لیتر) و کمترین زمان دو برابر شدن جمعیت (۹۷/۴ روز) را داشت. درجمعبندی نهایی، عملکرد عصاره خاک + BBM در تولید زیست توده و رشد جلبک سبز کلروکوکوم مناسبتر است.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
در یک آزمایش ۲۱ روزه، تاثیر غلظت های تحت کشنده کادمیوم بر برخی شاخصهای خونی ۶۰ قطعه بچه ماهی استرلیاد با میانگین وزنی ۹۵/۰ ± ۶۹/۴۱ گرم و طولی ۱۴/۰ ± ۹۸/۲۳ سانتی متر در ۴ گروه ۱۶، ۳۲ و ۶۴ µg/L وصفر (شاهد) با ۳ تکرار بررسی شد. شاخص های اولیه خونی شامل شمارش گلبول های قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص های ثانویه خونی شامل متوسط حجم گلبول قرمز(MCV) ، میانگین هموگلوبین هر گلبول قرمز (MCH) و میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC)، شمارش افتراقی گلبول های سفید و نسبت گلبول سفید به گلبول قرمز در پایان دوره ارزیابی شد. از بین عوامل مورد بررسی، تنها دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین در گروه های g/Lµ۳۲ و ۶۴ در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری افزایش یافت (۰۵/۰<p). روند افزایش هموگلوبین با افزایش غلظت آلاینده محسوس بود (۰۵/۰<p). دیگر عوامل خون شناسی تفاوتی را در بین گروه های آزمایشی نشان نداد (۰۵/۰>p). افزیش معنادار دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین می تواند بیانگر ایجاد استرس و اثر مخرب کادمیوم بر بافت های خون ساز باشد که بررسی تاثیر درازمدت آلودگی کادمیوم را ضروری میسازد.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
در یک طرح کاملاً تصادفی، تأثیر غلظتهای ۰، ۵، ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم در لیتر از فلزهای سنگین کادمیوم، مس، سرب و نیکل بر تراکم، میزان کلروفیل a و زیتوده خشک در جمعیت جلبک سبز Scenedesmus quadricauda به مدت ۱۴ روز در شرایط آزمایشگاهی در دمایC °۲۳ ، رژیم نوری ۱۲ ساعت تاریکی: ۱۲ ساعت روشنایی و شدت نور ۶۰ میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه بررسی شد. کمترین تراکم، کلروفیل a و زیتوده خشک در غلظت ۱۰۰ میلیگرم در لیتر در تمام فلزهای مورد بررسی مشاهده شد. میانگین (± خطای استاندارد) بیشترین میزان کاهش کلروفیل a بهترتیب۱/۱± ۲/۲۴،۸/۰± ۱/۲۳، ۴/۱±۷/۳۶ و ۲/۱± ۵/۳۵ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل مشاهده شد. بهطور مشابه، میانگین میزان کاهش در زیتوده خشک بهترتیب۱/۳± ۵/۵۱، ۶/۱±۲/۳۵،۴/۲± ۹/۴۷ و ۸/۲±۶/۵۶ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل حاصل شد. نتایج نشان داد که فلزهای سنگین باعث کاهش معناداری در میزان کلروفیل a و زیتوده جمعیت S. quadricauda شدند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
تأثیر عصاره الکلی پوست انار (Punica granatum) بر پارهای فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون (RBC،Hb ، Hct، MCV، MCH، MCHC،WBC ، TP،CHO ، GLU،LDL ، HDL، Glb، TG، GOT، GPT، Alb، ALK، LDH) و فعالیت لیزوزیمی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) انگشت قد (۸/۱± ۷/۱۱ گرم) بهصورت تصادفی در ۵ تیمار و سه تکرار به مدت ۷۵ روز بررسی شد. تیمارها شامل غلظتهای متفاوت از عصاره الکلی پوست انار (صفر (شاهد)، ۵۰، ۱۵۰، ۳۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم غذا) بود . در پایان دوره آزمایش، خونگیری و زیست سنجی انجام شد. نتایج تحقیق افزایش معنیداری را در برخی پارامترهای خونی مانند: Hb ،Hct و RBC در تیمارهای۳۰۰ و۶۰۰ میلیگرم نشان داد. میزان پروتئین کل سرم در تیمارهای۱۵۰، ۳۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم تفاوت معنیداری را با سایر تیمارها نشان داد (۰۵/۰>P). فعالیت لیزوزیمی در تمام تیمارهای حاوی عصاره پوست انار افزایش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان داد (۰۵/۰>P). در کل، نتایج حاکی از بهبود پارامترهای هماتولوژیک و فعالیت لیزوزیمی ماهیان تحت تیمار با سطح ۳۰۰ میلیگرم عصاره الکلی پوست انار بر کیلوگرم غذا میباشد.
لیلا حسنی، الهام صفایی، فاطمه حکیمیان، صفیه صوفیان،
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: موتیفهای ساختاری DNA چهاررشتهای بهعنوان یک هدف جدید برای کشف داروهای جدید مطرح هستند. مولکولهای کوچک که بهطور اختصاصی به ساختارهای چهاررشتهای متصل میشوند، میتوانند بهعنوان ترکیبات بالقوه بهمنظور اهداف درمانی استفاده شوند. هدف این پژوهش بررسی ترمودینامیک برهمکنش پورفیرازین و فتالوسیانین مس با DNA چهاررشتهای تلومر انسانی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، برهمکنش یک فتالوسیانین آنیونی محلول در آب Cu(PcTs) و دو ترکیب تتراپیریدینوپورفیرازین کاتیونی محلول در آب شامل [Cu(۲,۳-tmtppa)]۴+ و Cu(۳,۴-tmtppa) ۴+ با DNA چهاررشتهای تلومر انسانی در غلظتهای مختلف کاتیونهای سدیم و پتاسیم از دیدگاه ترمودینامیک با استفاده از روش طیفسنجی فلورسانس بررسی شد. دادهها از طریق نمودار استرن- ولمر و منحنی وانتهوف تحلیل شدند.
یافتهها: فلورسانس جایگزینی اینترکالهشونده نشان داد که کمپلکسها توانایی جایگزینشدن با تیازولاورنژ را داشتند. منحنیهای استرن- ولمر پورفیرازینها مبین اندکی انحراف مثبت از خط راست بود که نشاندهنده وقوع هر دو نوع خاموشی دینامیک و استاتیک بود. به علاوه اثر خاموشی دو پورفیرازین به میزان قابل توجهی بیشتر از فتالوسیانین بود که نشان داد اتصال Cu(PcTs) به هر دو شکل چهاررشتهای، ضعیفتر از Cu(۲,۳-tmtppa) و Cu(۳,۴-tmtppa) بود. انرژی آزاد گیبس (∆G) اتصال منفی بود که مبین میانکنش مطلوب ترمودینامیک بین کمپلکسها و DNA چهاررشتهای بود.
نتیجهگیری: اتصال پورفیرازینهای مس به DNA چهاررشتهای قویتر از فتالوسیانین مس است و همچنین اتصال آنها از لحاظ ترمودینامیک مطلوب است. پورفیرازینها پتانسیل کاربرد بهعنوان ترکیبات ضدسرطان را دارند و کمپلکسهای مناسبی برای مطالعات دارویی هستند.