جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای طباطبائیان
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
ارتقای توانمندی فناوری به عنوان یکی از مهمترین توانمندی های وظیفه ای موثر در کسب مزیت رقابتی صنایع، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. تغییرات سریع فناوری و نیازهای محیطی به ویژه در حوزه فناوری های برتر از ویژگی های عصر حاضر است که شرکت ها برای رویارویی با این محیط بصورت فزاینده متغیر، نیازمند بازآرایی و هماهنگ سازی توانمندی های سازمانی خود از جمله توانمندی فناوری با نیازها و فرصت های جدید محیطی می باشند. لذا امروزه شرکت ها به توانمندی بیش از توانمندی های ایستای سازمانی نیازمند بوده و نیازمند توانمندی های پویایی در حوزه های مختلف سازمانی از جمله فناوری بوده تا با کمک آن اقدام یکپارچه سازی، ایجاد و بازآرایی شایستگی ها و توانمندی های داخلی و خارجی خود جهت رویارویی با محیط های متغیر بپردازند. همچنین خلق چنین توانمندی ای نیازمند جهت گیری های استراتژیک ویژه ای در سازمان می باشد در این مقاله با توجه به رویکرد توانمندی پویا، به ارائه ی سازه ای جدید تحت عنوان توانمندی پویای فناوری پرداخته شده است که سبب خلق و چینش مجدد توانمندی های فناوری در شرکت های بخش اویونیک کشور می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطح توانمندی فناوری موجود در بخش اویونیک کشور، به میزان بسیار زیادی تحت تاثیر وجود توانمندی پویای فناوری است که خود بصورت جدی وابسته به جهت گیری های پیشرو و تهاجمی استراتژیک می باشد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
موتور محرک اقتصاد دانشبنیان، شرکتهاى دانشبنیان هستند که نقشی کلیدی در توسعه اقتصاد دانشمحور دارند. این شرکتها در همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاریسازی نتایج پژوهش و توسعه در حوزه فناوریهای برتر نقش دارند. در متون علمی، عبارتهایی نظیر جامعه دانشی، هوشمندی، سازمانهای یادگیرنده و یا سازمانهای دانشبنیان مورد استفاده زیادی قرار گرفتهاند. به این مفهوم که سازمانها باید از راه یادگیری به صورت هوشمندانه عمل کنند. مفهومی که ما از شرکتهای دانشبنیان دنبال میکنیم براساس مبانی نظری و مرور ادبیات نشان میدهد که این مفهوم بیشتر با مفاهیم شرکتهای کوچک و متوسط، شرکتهای نوپا، صنایع با فناوری بالا، شرکتهای جدید فناوریبنیان و شرکتهای زایشی ارتباط و همپوشانی دارد.
در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به تعاریف ارائه شده در متون علمی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، رویکردهای اصلی موجود در تعاریف شناسایی شده و دستهبندی مناسبی از آنها ارائه شود. براساس تحلیل محتوای تعاریف ارائه شده بهوسیله محققان مختلف و همچنین ویژگیهای ارائه شده در مطالعات گوناگون، معیارهای جدید بودن فناوری و ظهور صنایع جدید در قالب تعریف بخش و فناوری بالا یا متوسط، جوان بودن شرکتها، اندازه شرکتها، استقلال شرکتها، موضوع فعالیت شرکتها که به بهرهبرداری از دانش فنی جدید یا فناوری و تمرکز بر پژوهش و توسعه اشاره دارد و ویژگی مؤسسان، بیانگر ویژگیهای اصلی شرکتهای دانشبنیان هستند.
حمیدرضا طهوری، حبیبالله طباطبائیان، محمدرضا تقوا، سیدمحمدتقی تقویفرد،
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: اکوسیستم نوآوری بیان میدارد که نوآوری از طریق شبکههای تعاملی در سطوح مختلف اتفاق میافتد. این شبکه یک طیف گسترده از ذینفعان را داراست که بهعنوان بخشی از اکوسیستم نوآوری، بهطور پیچیدهای در فرآیند نوآوری با یکدیگر در ارتباط هستند. با توجه به اهمیت پیشگیری در بخش سلامت و نظر به اهمیت نقش فناوریهای زیستی در این حوزه، هدف این تحقیق، ارایه تحلیلی بر اکوسیستم نوآوری واکسنهای انسانی ایران بود.
مشارکتکنندگان و روشها: در پژوهش کیفی حاضر از نوع اکتشافی و توصیفی، ضمن بررسی ابعاد اکوسیستم نوآوری در ادبیات جهان و ویژگیهای اصلی آن، وضعیت اکوسیستم نوآوری واکسنهای انسانی ایران بررسی شد. این بررسی از طریق تحلیل محتوای اسناد موجود و مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با صاحبنظران این حوزه، انجام و مدلی از وضعیت موجود اکوسیستم نوآوری واکسن کشور ترسیم شد.
یافتهها: غالب دانشآموختگان آشنایی کافی با فنون و تکنیکهای لازم برای حضور در صنعت نداشتند. وجود دو موسسه بزرگ واکسنساز یعنی انستیتو پاستور و رازی از داشتههای مهم اکوسیستم بودند. تعداد کم شرکتهای ارایهدهنده خدمات و ارتباط اندک شرکتهای خدماتی موجود با شرکتهای دانشبنیان از جمله کاستیها بود. کاستیها در ویژگیهای ثبات و تعامل پویا در اکوسیستم نوآوری واکسنهای انسانی ایران مشهود و اتخاذ سیاستها برای ایجاد یا تقویت این ویژگیها از موضوعات مهم کشور در این حوزه بود.
نتیجهگیری: اکوسیستم نوآوری واکسنهای زیستی در ایران با وجود فراوانی عناصر و بازیگران این حوزه، هنوز به شکل سازمانیافتهای شکل نگرفته است و ایجاد و توسعه آن نیازمند توجه به ویژگیهای اکوسیستم نوآوری و رفع چالشهای آن است.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( شماره ۱ پیاپی ۴۴- ۱۳۸۵ )
چکیده
مقاله حاضر در دو بخش با توجه به اهمیت و راهکارهای موجود برای سنجش فعالیتهای علمی و پژوهشی، چارچوبی را جهت سنجش نوآوری در سطح ملی ارائه میدهد. بخش اول به بررسی و مرور ادبیات سنجش تغییرات تکنولوژیک اختصاص دارد. در این بخش ابتدا در مورد زیر بنای تئوریک تغییر تکنولوژیک بحث میشود. در قسمت بعدی سنجش تحقیق و توسعه بعنوان قدیمیترین شاخص فعالیتهای علمی و پژوهشی تشریح میگردد؛ سپس با توجه به نارساییهای سنجش تحقیق و توسعه و واقعیتهای غیر خطی اقتصاد نوین سنجش نوآوری بعنوان تازه ترین راهکار برای سنجش فعالیتهای تکنولوژیک معرفی میشود و در ادامه رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی تشریح شده و دو رویکرد طبقهبندی سیاست تکنولوژی در قسمت نهایی بخش اول بحث میشود.
در بخش دوم مقاله با استفاده از تحقیق پیمایشی، چارچوب مناسب جهت سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میگردد. در این بخش ابتدا به روش شناسی تحقیق پرداخته میشود و در ادامه با توجه به توانمندیها و قابلیتهای هر یک از رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، رویکرد مناسب انتخاب می شود؛ سپس با استفاده از رویکرد مستقیم طبقهبندی سیاست تکنولوژی، جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور تعیین میشود؛ در قسمت بعدی از بین شاخصهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، شاخصهایی که با توجه به مقتضیات ملی و جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور مناسب میباشند، شناسایی می گردند. در ادامه امکان محاسبه شاخصهای متداول سنجش نوآوری با توجه به وضعیت موجود کشور بررسی می شود و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحقیق پیمایشی، در قسمت نتیجهگیری شاخصهای مناسب و امکانپذیر برای سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میشوند.
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
پدیده خستگی حرارتی همواره یکی از مباحث مورد توجه محققین در رشتههای مختلف مهندسی بوده است. اهمیت این پدیده در کاربردهای وسیع آن در صنایع هوافضا و تاثیرات قابل توجه آن بر خواص مواد کامپوزیتی است. در این پژوهش، به بررسی تاثیر خستگی حرارتی بر کیفیت ماشینکاری کامپوزیتهای زمینهپلیمری تقویتشده با ذرات نانولوله کربنی پرداخته میشود. بدین منظور، ابتدا نمونههای کامپوزیتی ۸ لایه با چیدمانهای متقارن و نامتقارن ساخته شده و در معرض چرخه حرارتی قرار داده میشوند. سپس، نمونهها تحت دو نوع فرآیند ماشینکاری شامل ماشینکاری معمولی و ماشینکاری به کمک ارتعاشات اولتراسونیک قرار گرفته و تاثیرات خستگی حرارتی بهصورت تجربی مطالعه میشود. همچنین، تاثیرات پارامترهای متفاوتی از جمله افزودن ذرات نانولوله کربنی چندجداره، فرآیند ماشینکاری و نحوه لایهگذاری، بر کیفیت ماشینکاری مواد کامپوزیتی تحت خستگی حرارتی مورد مطالعه قرار گرفته است تا کمترین میزان لایهلایهشدگی بهدست آید. نتایج نشان داد که افزودن ذرات نانولوله کربنی چندجداره منجر به بهبود کیفیت ماشینکاری تا ۱۳% میشود. همچنین مشخص شد که بهکارگیری روش سوراخکاری اولتراسونیک میتواند میزان لایهلایهشدگی را تا ۱۰% کاهش دهد.
دوره ۲۰، شماره ۸ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
در مطالعه حاضر، پروفیل سرعت لحظهای در پشت یک ایرفویل بهصورت تجربی در دو عدد رینولدز متفاوت اندازهگیری شده است. دادههای حاصل از این اندازهگیری برای مطالعه پروفیل دنباله و ضریب نیروی پسای ایرفویل در شرایط گوناگون استفاده میشود. در روشهای مرسوم و متداول برای محاسبه ضریب نیروی پسای ایرفویل از طریق اندازهگیری سرعت در پشت ایرفویل، از ترمهای سرعت اغتشاشی معادله مومنتوم صرفهنظر میشود. اگرچه، در زوایای حمله متوسط به بالا که جریان مغشوش میشود و جدایش هم اتفاق میافتد، ماهیت جریان سهبعدی میشود و نادیدهگرفتن ترمهای اغتشاشی سرعت (در سهبعد) در محاسبه ضریب پسای ایرفویل ممکن است منجر به کسب دادههای اشتباه شود. در مطالعه حاضر بهمنظور افزایش دقت محاسبه تجربی ضریب پسای ایرفویل برای محدوده زوایای حمله متوسط به بالا، ترمهای سرعت اغتشاشی در محاسبه ضریب پسای ایرفویل لحاظ میشود و این امر منجر به برقراری همخوانی مطلوب بین نتایج عددی و تجربی میشود، در حالی که برای محدوده زوایای حمله اندک، بهمنظور افزایش دقت محاسبه تجربی ضریب پسا و ایجاد یک تطابق مطلوب بین نتایج عددی و تجربی، میتوان از اثرات ترمهای سرعت اغتشاشی در محاسبه تجربی ضریب پسای ایرفویل صرفهنظر کرد.