جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای محسنی فر
سحر خواجه، عباس صاحبقدم لطفی، افشین محسنی فر، وحید رزبان،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
بیشتر بیماران کبدی مدت زیادی منتظر عضو پیوندی خواهند بود. توانایی سلولهای بنیادی مزانشیمی در تمایز به سلولهای شبهکبدی امید تازهای برای درمان بیماریهای کبدی است. مهندسی بافت، تمایز کبدی را با اتصال گروههای گوناگون مانند گلیکوزآمینوگلیکانهایی همچون هپارانسولفات به سطوح کشت، بهبود داده است. در تمایز کبدی، جدا شدن و مرگ سلولها مشکلی است که کارایی سلولدرمانی را کاهش میدهد. هدف این مطالعه، طراحی و ساخت بستری با الگوبرداری از ماتریکس خارج سلولی کبد است که بتواند از چسبندگی و تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی حمایت کند. در این پژوهش، کلاژن بهگونهای فیزیکی روی سطح ظروف کشت پلیاستیرنی پوشش داده شد. برای تهیهی بستر کلاژن-گلیکوزآمینوگلیکان، مولکولهای هپارانسولفات، به صورت کووالان بهوسیلهی EDC به کلاژن متصل شد. میزان چسبندگی سلول به روش شمارش سلولی و تکثیر سلول به دو روش شمارش سلولی و MTT بررسی شد. وجود گلیکوزآمینوگلیکان روی کلاژن بهوسیله رنگآمیزی با سافرونین o تأیید شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان چسبندگی سلولها به ترتیب مربوط به ماتریکس کلاژن، کلاژن-هپارانسولفات و پلیاستیرن است. بستر کلاژن نیز بیشترین میزان تکثیر سلولی را نشان میدهد؛ پس از آن، ماتریکس کلاژن-هپارانسولفات توانست بستر مناسبتری نسبت به سطح پلیاستیرن برای تکثیر سلولها فراهم کند. این مطالعه نشان میدهد که ماتریکس شبیهسازیشده کبدی با استفاده از کلاژن همراه با گلیکوزآمینوگلیکان میتواند چسبندگی و ماندگاری سلولهای بنیادی مزانشیمی را در سطح بهتری در مقایسه با سطوح معمولی کشت سلولی حمایت کند.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز آنزیم هومودیمری است که قادر به هیدرولیز پیوندهای فسفواستر و کاهش سمیت نوروتوکسینهای ارگانوفسفره است. این خصوصیت آنزیم، ارگانوفسفر هیدرولاز را ابزار ارزشمندی برای تجزیه، تشخیص و زیستپالایی سموم ارگانوفسفره می سازد.
مواد و روش ها: در این مطالعه ژن آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز باکتری سودوموناس دیمینوتا پس از بهینهسازی برای مخمر پیکیا پاستوریس و تبدیل آن به فرم ترشحی (آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز به فرم غشایی در باکتری وجود دارد) در ناقل بیانی pPICZαB کلون شد. پس از ترانسفورم و القای مخمرهای نوترکیب، آنزیم به لحاظ تجزیه سموم، تعیین پارامترهای بیوشیمیایی و سینتیکی ارزیابی شد.
نتایج: آنزیم به میزان ۴۹/۷ مرتبه و با فعالیت ویژه ۱۰۳ × ۴۲۱/۰ واحد در میلیگرم پروتئین و با بازده ۳۳ درصد از محلول رویی محیط کشت، جداسازی و خالص سازی شد. آنزیم بهترین فعالیت و پایداری را تا دمای ۵۰ درجه سانتیگراد و pH ۷ تا ۱۰ از خود نشان داد. با استفاده از سوبسترای پارااکسون، ثابت میکائیلیس (Km) و حداکثر سرعت آنزیم (Vmax) بهترتیب ۹۶/۴۵ میکرومولار و ۲۳/۱۱ میکرومولار در دقیقه محاسبه شد. آنزیم نسبت به کاتیونهای دو ظرفیتی بسیار حساس بود و توسط عوامل واسرشته کننده نظیر سدیم دودسیل سولفات فعالیت خود را از دست داد. وزن مولکولی آنزیم با استفاده از الکتروفورز SDS-PAGE حدود ۴۰ کیلودالتون تخمین زده شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بررسی حاضر آنزیم بهطور مؤثری سموم ارگانوفسفره نظیر پارااکسون را تجزیه می کند. فعالیت و پایداری در pH و دماهای بالا و همچنین پایین بودن ثابت میکائیلیس آنزیم نسبت به انواع باکتریایی، آن را کاتالیزگر زیستی مناسبی برای کاربردهای زیستپالایی و تشخیصی می سازد.