۶۶ نتیجه برای معتمد
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده
حساسیت رطوبتی در مخلوطهای آسفالتی چالشی عمده در دوام زیرساختهای راهسازی محسوب میشود. پیچیدگی این پدیده، مدلسازی دقیق را برای ارائه راهکارهای مؤثر ضروری میسازد. روشهای آزمایشگاهی موجود، از جمله آزمونهای مبتنی بر شاخصهای عمومی مانند نسبت مقاومت کششی غیرمستقیم، اگرچه در ارزیابی حساسیت رطوبت کارآمد هستند، اما با محدودیتهای قابل توجهی از نظر هزینه و زمان مواجهاند. در این پژوهش، با استفاده از چهار نوع سنگدانه (دو نوع آهکی و دو نوع گرانیتی) و هشت نوع قیر با درجه عملکردی مختلف، آزمایشهایی شامل روش اصلاحشده لاتمن و آزمایش کششی غیرمستقیم انجام شد. مجموعه دادهای متشکل از ۳۴ نمونه و ۱۱ متغیر برای پیشبینی دو شاخص کلیدی عملکرد حساسیت رطوبتی، نقطه عطف عریانشدگی (ISP) و شیب عریانشدگی (SS)، با استفاده از روش برنامهریزی ژنتیک چندژنی (MGGP) مورد استفاده قرار گرفت. برخی از پارامترهای مهم مورد بررسی شامل ضخامت ظاهری لایه قیر، نفوذپذیری، انرژی جداشدگی، انرژی آزاد پیوستگی و چسبندگی بود. نتایج حاصل از مدلسازی نشان میدهد که برای پیشبینی ISP، مدل MGGP ضریب تعیین (R۲) ۰,۹۸۱ را ارائه میدهد و در مورد SS، این مقدار ۰,۹۷۴ میباشد. مدل مورد استفاده در این تحقیق میتواند فرمولهای ریاضی ارائه دهد که شامل پارامترهای ورودی مؤثر بر ISP و SS هستند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
اثر ناپلیوس آرتمیا ارومیانا غنی شده با روغن بزرک در قالب طرح کاملاً تصادفی با دوتیمار غذایی (۱) ناپلیوس آرتمیا و (۲) ناپلیوس آرتمیای غنی شده با روغن بزرک در ۳ تکرار (هر تکرار ۸۰ قطعه لارو با میانگین وزنی ۳ میلی گرم) بر رشد، بازماندگی و ترکیب اسید های چرب لاشه لارو ماهی سورم (Cichlasoma severum) ارزیابی شد. نتایج اولین زیست سنجی (۱۸ روز پس از شروع آزمایش) نشان دهنده تفاوت معنادار (۰۵/۰>p) در بازماندگی بچه ماهیان تغذیه شده با تیمار یک (۲۹/۰±۸۷/۸۱%) نسبت به تیمار دو (۶۲/۱±۸۳/۶۸%) بود، ولی تفاوت معناداری در شاخصه های رشد مشاهده نشد (۰۵/۰p>). نتایج حاصل در پایان ۱۸ روز دوم آزمایش تفاوت آماری معناداری را در شاخصه های رشد و میزان بازماندگی بین تیمار یک (۰۹/۱±۸۲/۹۷) و تیمار دو (۳۴/۱±۱۶/۹۱) نشان داد (۰۵/۰>p). نتایح همچنین نشان داد که این ماهی می تواند اسیدهای چرب خانواده ۳n- را به EPA و DHA تبدیل کند.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
تأثیر پوسته پسته سبز در سطوح صفر، ۵/۱، ۵/۴، ۵/۱۳ و ۲۷ درصد از وزن جیره بر عوامل رشد و خصوصیات بیوشیمیایی و خون شناسی ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی ۵۸/۰± ۰۳/۲۷ گرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و ۳ تکرار و در هر تکرار ۱۴ قطعه ماهی انجام شد. در پایان هشت هفته تغذیه، از هر تکرار ۴ قطعه ماهی به صورت تصادفی خونگیری شد. نتایج حاصل تفاوت معناداری (۰۵/۰>p) را در نرخ رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی تیمار۲۷ درصد پوسته نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. هیچگونه اختلاف معناداری در خصوص مقدار آلبومین، گلوبولین، تریگلیسیرید و گلوتامیک اگزالواستیک ترنس آمیناز بین تیمارها مشاهده نشد. مقادیر پروتئین کل (۱۵/۰±۷۶/۲ گرم در دسیلیتر)، آنزیم لاکتات دهیدروژناز (۲۶/۴۴±۲۱۳۹ واحد بینالمللی در لیتر)، آلکالین فسفاتاز (۴/۲۱±۹/۳۳۱ واحد بینالمللی در لیتر)، گلوتامیک پیرویک ترنس آمیناز (۸۲/۱۷±۴۰۷ واحد بینالمللی در لیتر)، هموگلوبین (۷/۰±۷۳/۸ گرم در دسیلیتر) و درصد هماتوکریت (۲۸/۲±۳۳/۳۳) در ماهی تغذیه شده با جیره ۲۷درصد در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معناداری از خود نشان دادند (۰۵/۰>p). بهطور کلی، استفاده از سطوح بالای پوسته پسته در جیره غذایی اثر نامطلوبی بر رشد و عوامل سلامتی ماهی قزلآلای رنگینکمان داشت.
دوره ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
استفاده از ابزارهای مهندسی ژنتیک برای تولید سویه صنعتی خصوصا از میکروارگانیسمهای کمتر شناخته شده همچون سیانوباکترها همواره با محدودیتهایی مواجه است. در این تحقیق، از یک روش سیستمی به کمک دانش بین رشتهای زیستشناسی سامانهها برای طراحی محیط کشت بجای طراحی سویه استفاده شد و توانمندی آن در افزایش تولید اتانول توسط سیانوباکتر سینکوسیستیس sp. PCC ۶۸۰۳ مورد ارزیابی آزمایشگاهی قرار گرفت. در این روش، مواد با هدف تنظیم فعالیت آنزیمهای هدف نه با هدف مصرف توسط سلول به محیط کشت افزوده میشوند و بنابراین محیط کشت طراحی شده، محدودیتهای درون سلولی برای تولید محصول زیستی را برطرف میکند. یک مدل متابولیکی برای تعیین حداقل میزان ترشح اتانول و شناسایی ژنهایی که کاهش یا افزایش بیان آنها این حداقل میزان را افزایش میدهند، بکار رفت. سپس، تنظیم کنندههای آنزیمهای بیان شده توسط ژنهای هدف از پایگاه داده Brenda استخراج شد و اثر آنها بر تولید به طور تجربی ارزیابی شد و طراحی آزمایش برای بهینهسازی غلظت ترکیبات انتخاب شده انجام شد. در میان ترکیبات شناسایی شده، دو مهار کننده (اسید سالیسیک و کلرید جیوه) و یک فعال کننده (پیروات) برای افزودن به محیط انتخاب شدند و غلظت آنها با استفاده از روش طرح مرکب مرکزی بهینهسازی شد. محیط کشت تنظیمی پیشنهادی تولید اتانول توسط سینکوسیستیس را از ۳۵۲ به ۱۱۱۶ میلیگرم بر لیتر افزایش داد که نشان دهنده اثربخشی ترکیبات تنظیمی اضافه شده بر متابولیسم است. روش سیستمی پیشنهاد شده میتواند در طراحی محیط کشت دیگر محصولات مهم صنعت زیستفناوری کشور همچون پروتئینهای نوترکیب کاربرد داشته باشد.
دوره ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
بیماری پارکینسون نوعی بیماری تحلیل برنده عصبی است که بدلیل وجود سد- خونی مغز درمان پذیر نمی باشد.عامل درمان این بیماری ملکول دوپامین است که با وجود در دسترس بودن برای پارکینسون قابل استفاده نمی باشد. هدف از این پژوهش تهیه نانوسامانه ی زیست تخریب پذیر حاوی دوپامین برای عبور از سد- خونی مغز است. از روش پلیمریزاسیون یونی و حلال برای ساخت نانوسامانه و بارگذاری دارو در آن استفاده شد. اندازه ، بار سطحی و پراکنش نانوسامانه حاوی دارو همچنین بارگذاری و رهایش دارو از سامانه در pH هفت، بدست آمد. نانوذرات کروی و سطح ناصاف داشتند. پیک ها و ترموگرام های تهیه شده از طیفسنجی زیرقرمز تبدیل فوریه تایید کرد که پلیمریزاسیون رخ داده و دارو در پلیمر به صورت فیزیکی کپسوله شده است. نتایج حاصل از کروماتوگرافی کارکرد بالا برای ، درصد بارگذاری و کپسوله شدن دارو در نانوسامانهی پلیمری به ترتیب ۳۵ و ۵۲ درصد وزنی حجمی گزارش شد. همچنین بررسی رهایش دارو از نانوسامانه نیز نشان داد که پس از ۵۱ ساعت بیش از بیست درصد دارو بارگذاری شده از نانوسامانه رهایش داشت. نتایج ارزیابی اندازهی نانو سامانهی پلیمری حاوی و فاقد دارو با دستگاه های اندازهگیری اندازه و بار ذرات و میکروسکوپ الکترونی پویشی نشان داد که میانگین اندازه ی نانوسامانه فاقد دارو ۹۰ نانومتر و حاوی دارو ۱۲۰ نانومتر است. همچنین بار سطحی نانوسامانه با دستگاه اندازه گیری بار ذرات ۶۱/۷- بهدست آمد که برای عبور نانوسامانه حاوی دارو از مغز مناسب بود. بهطور کلی تمامی ویژگی های ثبت شده برای انتقال دوپامین به عنوان بهترین روش درمانی پارکینسون با نانوسامانه ی پلی مری پلی بوتیل سیانواکریلات مناسب گزارش شد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
شرایط بهینه برای آنزیم آلکالاز جهت تولید پروتئین هیدرولیزشده ازعضله ماهی مرکب ببری خلیج فارس با استفاده از فاکتورهای دما، نسبت آنزیم به سوبسترا، زمان و pH در ۵ سطح و در قالب طرح مرکب مرکزی با آلفا برابر ۲ در روش پاسخ سطح، بررسی شد. مدل دو جملهای بهدست آمده درسطح ۹۹/۹۹ درصد معنیدار بود و ضریب تعیین برابر ۹۵/۰، نسبت سیگنال به اختلال برابر ۱۶/۱۴ وعدم معنیداری فقدان تناسب نشان از کارائی خوب مدل برای پیشبینی بود. در نهایت شرایط بهینه با استفاده از نرمافزار Design Expert بهصورت ۱۹/۸pH=، دمای ۲۳/۵۰، زمان ۶۲/۱۲۹ و درصد آنزیم ۱۵/۲ بهدست آمد.
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: ماهی هوور مسقطی بالاترین صید جهانی تونماهیان را دارد. سر ماهی حاوی حدود ۶۴% پروتئین است. بسیاری از پروتئینهای هیدرولیزشده و پپتیدهای حاصل از منابع مختلف دریایی قدرت آنتیاکسیدانی بالایی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت آنتیاکسیدانی پروتئین هیدرولیزشده سر ماهی هوور مسقطی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، ۳۰ قطعه سر ماهی هوور مسقطی تهیه شد. ابتدا درصد ترکیبات مختلف (پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت) در ماده اولیه ارزیابی شد و سپس توسط آنزیم آلکالاز، فرآیند هیدرولیز انجام گرفت و درجه هیدرولیز پروتئین هیدرولیزشده در زمانهای مختلف ارزیابی شد. فعالیت آنتیاکسیدانی مخلوط پروتئین هیدرولیزشده با روشهای فعالیت حذف رادیکال DPPH، قدرت احیای آهن و فعالیت مهارکنندگی رادیکال ABTS مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری استنباطی استفاده شد.
یافتهها: بخش عمده سر ماهی حاوی پروتئین بود و خاکستر بالایی داشت. درجه هیدرولیز با افزایش زمان افزایش یافت و بین زمانهای ۱۵، ۶۰ و ۱۲۰دقیقه معنیدار بود (۰/۰۵p<)، اما در ۱۲۰ و ۲۴۰دقیقه معنیدار نبود (۰/۰۵<p). فعالیت مهارکنندگی رادیکال DPPH با افزایش زمان هیدرولیز افزایش یافت و در تمامی نمونههای حاصل از زمانهای مختلف اختلاف معنیداری مشاهده شد (۰/۰۵p<). با افزایش مدتزمان هیدرولیز، قدرت کاهندگی آهن نمونههای پروتئین هیدرولیزشده افزایش یافت که بالاترین مقدار در ۲۴۰دقیقه بود. نمونههای حاصل از زمانهای مختلف، تفاوت معنیداری در قدرت کاهندگی آهن داشتند (۰/۰۵p<). با افزایش غلظت پروتئین هیدرولیزشده، فعالیت مهارکنندگی افزایش یافت (۰/۰۵p<).
نتیجهگیری: پروتئین هیدرولیزشده سر ماهی هوور مسقطی فعالیت آنتیاکسیدانی بالایی دارد و میتواند در فرآوردههای غذایی بهمنظور افزایش پایداری اکسیداسیونی به کار رود.
دوره ۸، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: قابلیت هضم ظاهری پروتئین و اسیدهای آمینه ده نوع ماده غذایی گیاهی و جانوری به عنوان منابع اصلی پروتئینی در جیره غذایی تاسماهی سیبری (۲۲± ۲۹۰ گرم) مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: مواد غذایی شامل پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، پودر ضایعات طیور، پودر خون، پودر پر طیور، کنجاله سویا، کنجاله کلزا، گلوتن گندم، گلوتن ذرت و مخمر نانوایی بودند. تیمارهای غذایی عبارت بودند از: جیره غذایی مرجع و ده جیره غذایی آزمایشی (۳۰ درصد ماده غذایی مورد نظر + ۷۰ درصد جیره غذایی مرجع). از اکسید کروم به عنوان نشانگر غیر قابل هضم در جیره های غذایی استفاده شد. تعداد ۱۶۵ قطعه تاسماهی سیبری در ۳۳ مخزن ۵۰۰ لیتری ذخیره سازی و با جیره های غذایی تغذیه شدند (۳ تکرار برای هر تیمار).
یافته ها: بیشترین و کمترین میزان قابلیت هضم پروتئین به ترتیب در پودر ماهی (۸۷/۹۲ درصد) و پودر پر طیور (۹۶/۵۹ درصد) مشاهده شد. همچنین، بالاترین میزان قابلیت هضم اسیدهای آمینه در پودر ماهی (۹/۹۰ و ۱۳/۸۸ درصد به ترتیب برای مجموع اسیدهای آمینه ضروری و غیر ضروری) اندازه گیری شد. کمترین میزان قابلیت هضم مجموع اسیدهای آمینه ضروری در کنجاله کلزا (۵/۶۵ درصد) و اسیدهای آمینه غیر ضروری در پودر پر طیور (۶۸/۶۰ درصد) دیده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج ، پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، پودر ضایعات طیور، گلوتن ذرت و گلوتن گندم با قابلیت هضم بالای هفتاد درصد پروتئین و مجموع اسیدهای آمینه، به عنوان مواد غذایی با درصد هضم بالا برای تاسماهی سیبری مشخص گردیدند.
سمیه تکریم، محمدجواد معتمدی، محیات جعفری، جعفر امانی، علیهاتف سلمانیان،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) عامل عفونی طیف وسیعی از پرندگان بهویژه جوجهها است که همواره یک خطر جدی برای صنعت مرغداری است. این ویروس جزء خانواده پارامیکسوویریده بوده و بر سطح غشای ویروس گلیکوپروتئینهای فیوژن (F) و هماگلوتینین نورآمینیداز (HN) ساختارهای زائدهمانندی را تشکیل میدهد. از آنجا که در حالتهای حاد بیماری، زمان مرگ پس از ابتلا تنها حدود ۶-۲ روز است بنابراین ایجاد حفاظت و حضور آنتیبادیهای محافطتکننده در بدن پرنده بهمنظور پیشگیری از بیماری بسیار حائز اهمیت است. مشخص شده است که آنتیبادیهای تولیدشده علیه گلیکوپروتئینهای سطحی هماگلوتینین و پروتئین فیوژن، قادر به خنثیسازی NDV و جلوگیری از گسترش و فعالیت آن میشوند. در این پژوهش تجربی، اپیتوپهای ایمونوژن پروتئین F ویروس نیوکاسل بهطور مصنوعی ساخته شده و در میزبان پروکاریوتی اشریشیا کلی با استفاده از ناقل مناسب (pET۳۲a) بیان و بهمنظور بررسی ایمنیزایی در حیوان مدل (موش) از طریق تزریق، استفاده شدند. ایجاد ایمنی و افزایش تیتر آنتیبادیهای ویژه پروتئین F در سرم موشهای ایمنشده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که ایمنیزایی موشها با این پروتئین نوترکیب منجر به افزایش تیتر آنتیبادی از کلاس IgG شده و آنتیبادیهای سرمی تا رقت ۲۰۴۸۰۰/۱ نیز قادر به شناسایی پروتئین نوترکیب بودند. علاوه بر این تشخیص پروتئین نوترکیب F توسط سرم موش ایمنشده با واکسن تجاری و همچنین شناسایی ویروس سویه واکسن توسط سرم حیوان ایمنشده با پروتئین F نوترکیب توسط روش الایزا نشان داد که این پروتئین نوترکیب ضمن توانایی تحریک سیستم ایمنی حیوان مدل علیه ویروسهای عفونی محیطی، قادر است اپیتوپهای مشابه با سویه واکسن را نیز ارایه دهد.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده- در چند دهه گذشته تحقیقات بسیاری در زمینه قطعات الحاقی مستهلک کننده انرژی به ویژه
میراگرهای فلزی پسماند انجام شده و نمونههای متنوعی از آن با قابلیتهای مختلف توسعه یافته است.
درسالیان اخیر استفاده از کمانش آکاردئونی سیستمهای جدار نازک لولهای نظر پژوهشگران را جلب
کرده و به توسعهی میراگر فلزی آکاردئونی منجر شده است.
در این مقاله پساز معرفی میراگر فلزی آکاردئونی پر شده، شاخصهای رفتار میراگر پر شده و توخالی
برای بارگذاری محوری چرخهای مطالعه و مقایسه شده است. بدین منظور ابتدا به روشی تحلیلی
اجزای محدود، مشخصات تقریبی پلیمر پرکننده مؤثر تعیین و سپس چهار نمونه آزمایشگاهی شامل دو
نمونه میراگر پر شده با نوع خاصی فوم پلیمریک و دو نمونهی میراگر توخالی متناظر با آنها، با استفاده
از جک هیدرولیکی کشش و فشار آزمایش شده است. سپس تأثیر پرشوندگی میراگر با فوم بر برخی از
مهمترین شاخصهای رفتار تعیین و سعی شده از این روش بهمنظور پایداری و بهبود رفتار میراگر
استفاده شود. این مطالعه نشان میدهد که استفاده از ماده پرکننده متناسب در داخل میراگر، روشی
مناسب بهمنظور افزایش برخی شاخصهای رفتاری میراگر مانند تعداد چرخهی قابل تحمل، میزان
جذب انرژی و همچنین ظرفیت خمیری کشش و فشار میراگر بوده و اثر اندرکنش بین فوم و جدار
آکاردئونی در افزایش جذب انرژی و افزایش ظرفیت خمیری سیستم بهویژه برای نمونههای جدار
نازک آکاردئونی با ظرفیت باربری پایین، چشمگیر است.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: سارکوسیستیس از شاخه اپیکمپلکسا است که زندگی دو میزبانه اجباری دارد. علفخواران (میزبان واسط) با خوردن آب و غذای آلوده به اسپروسیستها که توسط گوشتخواران (میزبان اصلی) دفع میشود، آلوده میشوند و متعاقب آن کیستهای نسجی در احشاء ایجاد میشود. هدف از مطالعه حاضر شناسایی گونههای مختلف سارکوسیستیس گوسفندان با استفاده از PCR-RFLP بوده است.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر مجموعاً ۶۰ نمونه بافتی از عضلات قلب، مری و دیافراگم از گوسفندان ذبح شده در کشتارگاه زیاران قزوین جمعآوری شد که ۴۰ نمونه آن حاوی کیستهای ماکروسکوپی و ۲۰ نمونه آن حاوی کیستهای میکروسکوپی بود. تخلیص DNA نمونهها با استفاده از کیت صورت گرفت. شرایط PCR برای تکثیر قطعه rRNA s۱۸ بهینه شد. برای بررسی اختصاصی بودن، آغازگرهای نمونههای DNA نئوسپورا و توکسوپلاسما نیز در کنار نمونههای سارکوسیستیس تحت مطالعه قرار گرفت. برای تعیین گونه سارکوسیستهای تحت مطالعه، با توجه به موقعیت محل برش آنزیمهای برشدهنده، اقدام به انتخاب آنزیم شد.
نتایج: نتایج نشان داد که آغازگرها کاملاً اختصاصی بوده و جنس سارکوسیستیس را از سایرین متمایز میسازد. ارزیابی PCR-RFLP روی نمونهها نشان داد که کیستهای ماکروسکوپی متعلق به سارکوسیستیس ژیگانتهآ و کیستهای میکروسکوپی متعلق به سارکوسیستیس آریتیکنیس است.
نتیجهگیری: با استفاده از آغازگرهای طراحی شده و برمبنای روش PCR-RFLP گونههای سارکوسیستیس گوسفندی را میتوان از هم تفکیک داد. در این روش برای تفکیک گونههای متعلق به کیستهای میکروسکوپی گوسفندانTaqI و برای تفکیک گونههای متعلق به کیستهای ماکروسکوپیTaqI و HincII مؤثرتر از سایرین هستند.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Autumn ۲۰۰۸ & Winter ۲۰۰۹- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: سلول های دندریتیک نقش کلیدی در آغاز و جهت دهی پاسخ های ایمنی دارند. با مشاهده نقص این سلول ها در افراد مبتلا به تومور، توجه زیادی به اصلاح این سلول ها و استفاده از آن ها در ایمنی درمانی سرطان جلب شده است. در مطالعه قبلی محققان حاضر نشان دادند که لیزات لیستریا مونوسیتوژنز قادر به بالغ کردن سلول های دندریتیک، القای پاسخ لنفوسیتی نوع ۱ (TH۱) و افزایش بقاء در یک مدل تجربی می شود. در تحقیق حاضر هدف بررسی تأثیر اجزای مختلف لیستریا مونوسیتوژنز در افزایش کارایی سلول های دندریتیک برای ایجاد پاسخ TH۱ است.
مواد و روش ها: مراحل کار شامل تهیه اجزای مختلف لیستریا مونوسیتوژنز (لیزات لیستریا، اجزای پروتئینی و اسید نوکلئیک (DNA)، بالغ کردن سلول های دندریتیک مشتق شده از مغز استخوان با انواع اجزای لیستریا مونوسیتوژنز، ارزیابی سیتوکین های مترشحه از سلول های دندریتیک و سلول های بود.
نتایج: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که کلیه اجزای لیستریا (لیزات، پروتئین و اسید نوکلئیک) قادر به بالغ کردن سلول های دندریتیک مجاور شده با آنتی ژن فیبروسارکومای موش بوده و موجب جهت دهی پاسخ به سمت TH۱ می شوند. با این وجود سلول های دندریتیک بالغ شده با اجزای پروتئینی لیستریا مونوسیتوژنز به طور مؤثرتری قادر به جهت دهی پاسخ به سمت TH۱ هستند.
نتیجه گیری: نتایج ما نشان داده که سلول های دندریتیک بالغ شده با اجزای لیستریا به طور مؤثرتری موجب القای پاسخ لنفوسیتی نوع ۱ می شود و ممکن است در ایمنی درمانی سرطان مؤثر باشد.
مینا اسمعیلی خاریکی، مسعود رضایی، صابر خدابنده، علی معتمدزادگان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
بیماری دیابت یکی از مهمترین مشکلات مرتبط با سلامت در سراسر جهان میباشد. یکی از روشهای کنترل دیابت نوع ۲ مهار آنزیم DPP-IV میباشد. باز داشتن این آنزیم میتواند با جلوگیری از شکستن سریع هورمونهای تنظیم کننده قند خون و در نتیجه طولانی تر کردن مدت زمان عملکرد آنها، کنترل قند خون در بیماران دیابتی را بهبود دهد. همچنین تقویت سیستم آنتی اکسیدانی بدن بیماران دیابتی میتواند از بروز بیماریهای ثانویه ناشی از استرسهای اکسیداتیو جلوگیری نماید. بنابراین به منظور تولید محصولی با عملکرد ضد دیابت و ضد اکسیداسیونی، سر ماهی هوور مسقطی با استفاده از آنزیم آلکالاز (۵/۱% وزن ماده اولیه) و به مدت ۴ ساعت هیدرولیز گردید. میزان فعالیت بازدارندگی DPP-IV ، قدرت حذف رادیکال آزاد DPPH و توانایی کاهندگی محصول تولید شده ارزیابی شد. نتایج نشان داد که پروتئین هیدرولیز شده سر ماهی هوور مسقطی عملکرد زیست فعال وابسته به غلظت دارد و افزایش غلظت پروتئین منجر به افزایش معنی دار (۰۵/۰≥p) در توانایی زیست فعال محصول تولید شده گردید. مقدار IC۵۰ پروتئین هیدرولیز شده در مهار DPP-IV و حذف DPPH به ترتیب ۰۲/۰±۰۱۶/۱ میلیگرم/ میلی لیتر و ۰۱۵/۰±۲۹۷/۰ میلیگرم/میلی لیتر بدست آمد. همچنین فعالیت کاهندگی در غلظت پروتئین ۵/۲ میلیگرم/میلی لیتر، ۰۰۲/۰±۱۷۶/۰ بوده است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده میتوان بیان نمود که پروتئین هیدرولیز شده سر ماهی هوور مسقطی فعالیت ضد اکسیدانی و ضد دیابت قابل توجهی در شرایط آزمایشگاهی دارد و در صورت انجام پژوهشهای تکمیلی، میتواند به عنوان یک افزودنی غذایی به منظور ارتقاء سطح سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: بررسی تأثیر اجزای پروتئینی و اسید نوکلئیکی توکسوپلاسما گوندی بر بلوغ سلولهای دندریتیک و توانایی آنها در تولید IL-۱۲ و تکثیر لنفوسیتهای T اختصاصی آنتیژنهای توموری
مواد و روشها: سلولهای مغز استخوان موش بهمدت پنج روز در حضور GM-CSF و IL-۴ کشت داده شدند. روز پنجم سلولهای دندریتیک نابالغ بهدست آمده با لیزات تومور و اجزای پروتئینی و اسید نوکلئیکی توکسوپلاسما گوندی و لیپوپلی ساکارید بهمدت دو روز کشت داده شدند. برای بررسی عملکرد سلولهای دندریتیک در تحریک لنفوسیتهای T از آزمون MLR استفاده شد. از کیت الایزا برای اندازهگیری میزان IL-۱۲ استفاده و بلوغ سلولهای دندریتیک با فلوسیتومتری بررسی شد.
نتایج: سلولهای دندریتیک بالغ شده با اجزای پروتئینی توکسوپلاسما باعث تکثیر معنیداری در سلولهای طحالی در مقایسه با دیگر گروهها شد و میزان تولید IL-۱۲ در این گروه بالاتر بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: ترکیبات مختلف پیکره میکروبی مانند اجزای پروتئینی و اسید نوکلئیکی توکسوپلاسما گوندی میتوانند باعث افزایش قابلیت عرضه آنتیژن سلولهای دندریتیک به لنفوسیتها شوند که در این میان تأثیر اجزای پروتئینی از اجزای اسید نوکلئیکی بیشتر بوده است.
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده در این پژوهش تاثیر افزودن انواع ژلاتین بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و بافتی ماست بدون چربی با ماده خشک فاقد چربی ۹% و ۵/۱۲% مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر ژلاتین با قدرت تشکیل ژل بالا و پایین در غلظت های ۲۵/۰%، ۵/۰% ۷۵/۰% و ۱% بر بافت ماست مقایسه شد. نتایج بدست آمده نشان دادن که ژلاتین به عنوان پایه تشکیل ژل با شبکه پروتئینی شیر ارتباط برقرار کرده و شبکه ماست را تشکیل میدهد.در نتیجه به طور معنی داری )۰۵/۰ (p< سبب کاهش آب اندازی محصول می شود، به طوریکه در غلظت های بالا میزان آب اندازی به صفر رسید. همچنین میزان آب جدا شده در طی سانتریفوژ در نمونه های حاوی ژلاتین با بلوم بالا کاهش یافت اما در نمونه های دارای ماده خشک ۹% میزان آب جدا شده تحت تاثیر تنش به بالاترین مقدار رسید. نتایج حاصل از تست نفوذ نشان داد که افزودن ژلاتین و ماده خشک با سفتی بافت رابطه مستقیم داشتنه و نمونه های حاوی ۱% ژلاتین با قدرت تشکیل ژل بالا و ماده خشک ۵/۱۲% سخت ترین بافت را دارا بودند. همچنین ویسکوزیته نیز با افزایش میزان ژلاتین و ماده خشک افزایش پیدا کرد که این قابلیت می تواند تا حدودی سبب اصلاح نواقص ایجاد شده در بافت در اثر حذف چربی شود.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده در این تحقیق اثرپوشش ترکیبی متیل سلولز- واکس در مقایسه با پوشش واکس در دمای نگهداری Cº ۸ بر روی پرتقال تامسون مورد بررسی قرار گرفت. کاهش وزن، ویتامین C، مواد جامد قابل حل ، اسیدیته قابل تیتر و خواص حسی پرتقال تامسون ناول درهر دو هفته ودر فاصله زمانی ۱۶ هفته تعیین شدند. پرتقالها بوسیله محلولهای واکس تجاری و واکس- متیل سلولز (۹ به ۱۰: وزنی / وزنی) به روش غوطهوری پوشش داده شدند و در هوای آزاد خشک شدند. نمونه های بدون پوشش نیز به عنوان نمونه های کنترل در نظر گرفته شدند. آنالیز آماری با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۵ تکرار در سطح اطمینان ۹۵% انجام شد. پوشش واکس در مقایسه با متیل سلولز- واکس در جلوگیری از افت وزن میوه ها موثرتر عمل نمود. میوه های پوشش داده شده با پوشش ترکیبی، دارای بیشترین میزان ویتامین C در مقایسه با سایر نمونه ها بودند. در طول مدت نگهداری میزان مواد جامد قابل حل و اسیدیته همه نمونه ها کاهش و نسبت مواد جامد قابل حل به اسیدیته در تمامی تیمارها افزایش یافت. در ۶ هفته آخر نگهداری، مقدار اسیدیته میوه های تیمار شده با متیل سلولز- واکس در مقایسه با سایر تیمارها بیشتر حفظ شدند . ارزیاب ها پایینترین کیفیت طعمی را بعد از ۸ هفته و بیشترین میزان بد طعمی را در فاصله ۱۰ - ۱۶هفته نگهداری درتیمار واکس گزارش نمود ند (p< ۰,۰۵). از نظر طراوت ظاهری، اختلاف معنی داری بین متیل سلولز- واکس و واکس دیده نشد.
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( کنگره صنایع غذایی مشهد(ویژه نامه)- ۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش ماست هم زده با استفاده از سه نوع منبع امگا۳ (روغن ماهی پوششدار، روغن بزرک، مخلوط روغن ماهی پوششدار و روغن بزرک)، در چهار سطح (۰، ۶۵۰، ۱۶۲۵ و ۳۲۵۰ میلیگرم در ۱۰۰۰ میلیلیتر شیر) و در دو مرحله افزودن (بعد از تیمار حرارتی و بعد از گرمخانه گذاری) در قالب آزمایش فاکتوریل بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار تولید شد. پایداری اکسیداتیو و تعیین پروفایل اسیدهای چرب نمونهها طی روزهای اول، دهم و بیستم نگهداری ارزیابی شد. میزان عدد پراکسید و اسیدتیوباربیتیوریک ماستهای غنیشده با روغن ماهی و نیز بعد از تیمار حرارتی بهطور معنیداری بالاتر بود. میزان اسیدهای چرب چند غیراشباع و امگا۳ موجود در ماستهای غنیشده با روغن بزرک نسبت به سایر نمونهها بالاتر بود. نتایج نشان داد که با غنیسازی ماست با روغن بزرک در بعد از تیمار حرارتی میتوان به ماستی هم زده با پایداری اکسیداتیو بالاتر دستیافت.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانها در کشورهای پیشرفته است. در بیشتر موارد مرگ و میر ناشی از سرطان به خاطر پیشرفت متاستازی است، از اینرو جلوگیری از فرآیند متاستازی ضرورت دارد. سیلیبینین نوعی ترکیب فلاوونوئیدی است که تکثیر سلولی را مهار میکند و سبب مرگ سلولهای سرطان پروستات انسانی میشود. در این مطالعه بیان ژن CD۸۲ در سلولهای PC-۳ تیمار شده با غلظتهای افزایشی سیلیبینین ارزیابی شد که میتواند منجر به افقی تازه در درمان سرطان پروستات باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای PC-۳ با غلظتهای متفاوت سیلیبینین بهمدت ۲۴ ساعت تیمار شدند. LD۵۰ تعیین، RNA با استفاده از ترایزول استخراج و سپس cDNA سنتز شد. آغازگرهای اختصاصی برای ژنهای CD۸۲ و GAPDH با استفاده از از نرمافزار اختصاصی طراحی شد. میزان بیان ژن CD۸۲ نسبت به ژن GAPDH در غلظتهای مختلف سیلیبینین با استفاده از روش بسیار حساس Real-Time PCR کمّی بررسی شد.
نتایج: بیان ژن CD۸۲ در سلولهای PC-۳ تیمار شده با غلظتهای ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میکروگرم در هر میلیلیتر سیلیبینین در مدت ۲۴ ساعت، بهترتیب به میزان ۲۶/۰±۹۷/۱ (۰۵/۰>P)، ۲۶/۰±۰۰/۳ (۰۱/۰>P) و ۴۳/۰±۴۸/۳ (۰۱/۰>P) افزایش یافت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از Real-Time PCR کمّی نشان داد که سیلیبینین احتمالاً میتواند سبب کاهش متاستازی در سلولهای PC-۳، از طریق افزایش بیان ژن مهارکننده متاستاز CD۸۲ شود.
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این پژوهش میزان سختی و پیوستگی ژل آگار از آگاروفیت پرورشی Gracilariopsis persica با استفاده از روش سطح پاسخ[۱](RSM) در قالب طرح مرکب چرخشی مرکزی[۲] (CCRD) بهینهسازی شد. نمونههای ژل آگار تحت تاثیر سه متغیر مستقل غلظت قلیا (۸-۲ W/V%)، دمای استخراج (ͦC ۱۲۰-۹۰) و زمان استخراج (۲۴۰-۴۵ دقیقه) در پنج سطح استخراج گردید. نتایج نشان داد تمامی پارامترهای فرآیند تاثیر معناداری بر سختی ژل داشتهاند (۰۵/۰p<). در حالی که زمان استخراج تنها پارامتر معنادار فرآیند بر میزان پیوستگی ژل آگار محسوب گردید. مدل چندجملهای و شرایط بهینه برای بیشترین مقدار سختی و پیوستگی ژل، به ترتیب مقادیر ۲/۳%، ۰C ۱۱۰ و ۲۰۰ دقیقه برای متغیرهای غلظت قلیا، دما و زمان استخراج به دست آمد. پاسخهای پیش بینی شده برای شرایط استخراج شامل سختی N۲۸/۱۶ و پیوستگی ۱۵۷/۰ بودند. آزمایشات تاییدی برای مقایسه مقادیر پیش بینی شده و واقعی متغیرهای وابسته تحت شرایط بهینه انجام شد. مقادیر واقعی و پیش بینی شده برهم منطبق شدند. بنابراین تایید شد که مدلها در تخمین منطقی و دقیق پیش بینی پاسخها قادر بودند.
[۱]. Response Surface Methodology [۲]. Central composite rotatable design چکیده در این پژوهش میزان سختی و پیوستگی ژل آگار از آگاروفیت پرورشی Gracilariopsis persica با استفاده از روش سطح پاسخ[۱](RSM) در قالب طرح مرکب چرخشی مرکزی[۲] (CCRD) بهینهسازی شد. نمونههای ژل آگار تحت تاثیر سه متغیر مستقل غلظت قلیا (۸-۲ W/V%)، دمای استخراج (ͦC ۱۲۰-۹۰) و زمان استخراج (۲۴۰-۴۵ دقیقه) در پنج سطح استخراج گردید. نتایج نشان داد تمامی پارامترهای فرآیند تاثیر معناداری بر سختی ژل داشتهاند (۰۵/۰p<). در حالی که زمان استخراج تنها پارامتر معنادار فرآیند بر میزان پیوستگی ژل آگار محسوب گردید. مدل چندجملهای و شرایط بهینه برای بیشترین مقدار سختی و پیوستگی ژل، به ترتیب مقادیر ۲/۳%، ۰C ۱۱۰ و ۲۰۰ دقیقه برای متغیرهای غلظت قلیا، دما و زمان استخراج به دست آمد. پاسخهای پیش بینی شده برای شرایط استخراج شامل سختی N۲۸/۱۶ و پیوستگی ۱۵۷/۰ بودند. آزمایشات تاییدی برای مقایسه مقادیر پیش بینی شده و واقعی متغیرهای وابسته تحت شرایط بهینه انجام شد. مقادیر واقعی و پیش بینی شده برهم منطبق شدند. بنابراین تایید شد که مدلها در تخمین منطقی و دقیق پیش بینی پاسخها قادر بودند.
[۱]. Response Surface Methodology [۲]. Central composite rotatable design
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
گوشت کوسه چانه سفید (Carcharhinus dussumieri) توسط محلول ۱/۰ مولار NaCl شستشو داده شد. سپس در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد، به مدت ۱۲۰ دقیقه توسط آنزیم آلکالاز هیدرولیز و به روش پاششی خشک گردید. خواص کاربردی پروتئین هیدرولیز شده، شامل حلالیت، دانسیته تودهای، جذب روغن، جذب ایزوترم، ویسکوزیته سینماتیک و نیز فعالیت آنتیاکسیدانی آن شامل قدرت حذف رادیکال آزادDPPH و میزان تأثیر پروتئین هیدرولیز شده بر پایداری اکسایشی روغن سویا بررسی شد. ویسکوزیته سینماتیک و قدرت حذف رادیکال آزاد DPPH به صورت تابعی از غلظت پروتئین هیدرولیز شده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان حلالیت پروتئین هیدرولیز شدهی گوشت کوسه چانه سفید در pH های مختلف بیش از ۶/۸۳%، میزان دانسیته تودهای ۴۶/۱۱۳ گرم بر لیتر و میزان جذب روغن، ۱۵/۱۳۱ میلیگرم به ازای ۵۰ میلیگرم پودر پروتئین هیدرولیز شده بود. با افزایش غلظت محلول پروتئینی، ویسکوزیته سینماتیک افزایش یافت. (۰۵/۰P<). قدرت حذف رادیکال آزاد DPPH پروتئین هیدرولیز شده با غلظت ۲۰ میلیگرم بر میلیلیتر، ۴۷/۹۶% و دوره القایی۳۸/۲ساعت بود که بطور معنیداری (۰۵/۰P<) بیشتر از نمونه روغن بدون آنتیاکسیدان بود. در نتیجه پروتئین هیدرولیزشده کوسه چانه سفید دارای خواص کاربردی و آنتیاکسیدانی مطلوب میباشد و میتوان از آن بهعنوان آنتی اکسیدان طبیعی در صنایع غذایی یا دارویی استفاده نمود.