۸ نتیجه برای مهبودی
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: در این تحقیق روش Real Time RT-PCRبا استفاده از رنگ سایبرگرین بهمنظور سنجش کمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسانی نوع یک (HIV-۱) راهاندازی شد.
مواد و روشها: ایـن آزمایش بر اســاس تــکثیر ناحیه ژن pol ویروس بوده و از دستگاه ترموسایکلرABI ۷۵۰۰ استفاده شد. ۲۶ بیمار مبتلا به HIV-۱ با این روش مطالعه شدند و سپس نتایج با آزمون تجارتی استاندارد کوباس آمپلی کور مونیتور تست (COBAS Amplicor HIV-۱ Monitor Test)مقایسه شد.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این روش قادر به اندازهگیری حداقل ۵۰۰ کپی از HIV-۱ RNA در هر میلی لیتر است. علاوه بر این، آزمایش در محدوده ۵-۱۰۹×۵ کپی از RNA ویروس در هر میکرو لیتر خطی است. از آنجایی که در هیچ کدام از افراد کنترل هیچگونه علامت مثبتی نشان داده نشد، ویژگی این روش ۱۰۰ درصد محاسبه شد. اندازهگیری کمی HIV-۱ در بیماران با استفاده از روش راهاندازی شده و روش استاندارد نشان داد که همبستگی بسیار خوبی بین دو روش وجود دارد (۹۵/۰=R۲).
نتیجهگیری: بر اساس آخرین اطلاعات موجود، شیوع HIV در جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت هشدار دهنده در حال افزایش است. از آنجایی که سطح پلاسمایی ویروس، مؤثرترین شاخص برای بررسی درمان بیماری است، اندازهگیری سطح پلاسمایی HIV-۱ ابزار بسیار مهمی برای پیگیری فعالیت ویروس در افراد آلوده است. در این راستا راهاندازی و توسـعه روشهای اندازهگیری HIV-۱ RNA ابـزار منحصر به فـردی است که به پـزشک برای آگاهی از وضعیت درمان در بیمارانی که تحت درمان ضد رتروویروسی قرار گرفتهاند کمک میکند. در این تحقیق روشSYBR-green Real Time RT-PCR را بهمنظور سنجش کمی HIV-۱ در بیماران آلوده راهاندازی شد. از آنجایی که در این روش از RNA استاندارد سنتز شده استفاده شد، محدوده شناسایی بالادست در این روش بسیار بالاتر از روش استاندارد بود (۱۰۹ ×۵ در مقابل ۱۰۵×۵/۷). بنابراین اگر نیازی به محدوده دینامیکی گستردهتری باشد- مانند موارد حاد بیماری- این استاندارد مفید خواهد بود. در این تحقیق تکرارپذیری در سطح درون سنجش (Intra assay) و بین سنجش (Inter assay) بررسی شد.
ضریب تغییرات Ct بهدست آمده در آزمون تکرارپذیری درون سنجش و بین سنجش به ترتیب کمتر از ۳ و ۵/۴ درصد بود که نشان میدهد این روش تکرارپذیری بالایی دارد. با توجه به نتایج بهدست آمده روش راهاندازی شده، میتواند جایگزین مناسبی برای روش استاندارد در سنجش کمی HIV-۱ باشد.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Autumn & Winner۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: اپیدمی جهانی ویروس نقص سیستم ایمنی انسان بهحدی ادامه یافت که از پیشبینیهای قبلی نیز فراتر رفت. امیدوارکنندهترین وسیله برای کاهش این اپیدمی، یک واکسن مؤثر است. واکسنهای DNA پاسخ ایمنی همورال و سلولی را القا مینمایند و مشابه واکسنهای زنده عمل میکنند بدون آنکه پتانسل بیماریزایی آن را داشته باشند.
اهمیت ایمنی سلولی در کنترل ویرمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسان و ویروس نقص سیستم ایمنی میمون منجر به هدایت تولید یکسری از کاندیدهای واکسن شده است که بهطور مؤثری این پاسخها را القا مینمایند. در حال حاضر اعتقاد بر این است که یک استراتژی واکسن ویروس نقص سیستم ایمنی میبایست هر دو پاسخ ایمنی همورال و همینطور سلولی را تحریک نماید. p۲۴و gp۴۱ نقشهای بسیار مهمی را در واکنش متقابل ویروس- میزبان و بیماریزایی بازی میکنند. این پروتئینها بهعنوان کاندید قابل توجه واکسن، در نظر گرفته میشوند چراکه آثار ایمنیزایی و تعدیل ایمنی آنها ثابت شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، پاسخ ایمنی سلولی مؤثر علیه یک ناقل بیانی (pcDNA ۳,۱ Hygro) حاوی توالیهای ایمونوژنیک gp۴۱-p۲۴، بهعنوان کاندید واکسن DNA در موشهای Balb/C، ارزیابی شد. برای ایمنسازی از دندروزوم استفاده شد که یک خانواده جدید از وسایل انتقال برای ترانسفکشن و درمان است. میزان اینترفرون گاما و آنتیبادی کل، با الایزا و تقسیم سلولی لنفوسیتی نیز با MTT سنجش شد.
نتایج: آزمایش الایزا و MTT تأیید نمودند که ژن الحاقی gp۴۱- p۲۴ قادر به افزایش پاسخ ایمنی در موشها است.
نتیجهگیری: ساختاری که در این تحقیق استفاده شده میتواند کاندید خوبی برای واکسن DNA علیه ویروس نقص سیستم ایمنی انسان نوع یک باشد اگر آزمایشهای تکمیلی بعدی نیز همانند آزمایشهای انجام شده در این تحقیق، ایمنزایی این قطعات ملحق شده را تأیید نماید.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: بیماری ایدز امروزه بهعنوان یک مشکل جهانی مطرح است و تلاش فراوانی برای ساخت واکسن مؤثر ضد بیماری ایدز صورت گرفته اما بینتیجه مانده است. DNA واکسنها از جمله واکسنهای نسل جدید است که میتواند سیستم ایمنی را بهخوبی تحریک نمایند با وجود این، یافتههای اخیر نمایانگر ایمنزایی ضعیف این دسته از واکسنها است و اعتقاد بر اینست که این دسته از واکسنها نیاز به عواملی چون ادجوانتها دارد تا ایمنیزایی بیشتری کسب نماید. در این پژوهش DNA واکسن کاندید برای HIV-P۲۴-Nef ساخته شده است و سپس با استفاده از ادجوانتهای ژنی اینترلوکین-۱۵ و GM-CSF پاسخهای ایمنی سلولی بررسی شده است.
مواد و روشها: در این پژوهش ساختار ژنی HIV-P۲۴-Nef در ناقل بیانی یوکاریوتی ساخته شد و بهعنوان ادجوانت از پلاسمیدهای بیانی اینترلوکین-۱۵ و GM-CSF استفاده شد پس از تزریق واکسن کاندید به موشهای BALB/c پاسخهای سیتوکینی، تکثیر لنفوسیتها و سایتوتوکسیسیتی لنفوسیتها بررسی شد.
نتایج: یافتههای حاضر نشان میدهد که واکسن کاندید بهطور معنیداری پاسخهای ایمنی سلولی را تحریک نموده است و استفاده از ادجوانتهای ژنی اینترلوکین-۱۵ و GM-CSF بهصورت مجزا با واکسن کاندید، پاسخهای ایمنی سلولی را بهطور معنیداری تقویت نموده است. تزریق همزمان ادجوانتهای ژنی در حالتیکه نسبت دوز واکسن بیشتر از ادجوانت باشد پاسخهای ایمنی سلولی را بهطور معنیداری افزایش میدهد.
نتیجهگیری: توالیهایی که در بررسی حاضر بهعنوان واکسن کاندید انتخاب شد ایمنیزایی خوبی در مدل موشی از خود نشان داده است و تزریق همزمان ادجوانتهای ژنی اینترلوکین-۱۵ و GM-CSF موجب افزایش پاسخ ایمنی سلولی به DNA واکسن میشود.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: استفاده از واکسنهای ژنی بر پایه کاربرد پلاسمیدهای باکتریایی بهمنظور القای ایمنی سلولی بر ضد عوامل بیماریزا یکی از رویکردهای نوین بهشمار میرود. ساز و کارهایی که توسط آن سلولهای ایمنی اختصاصی بر ضد آنتیژن عرضه شده توسط واکسنهای پلاسمیدی شکل میگیرند، هنوز بهطور کامل شناخته شده نیست. از اینرو، لازم است تا چند راه تزریق واکسن بهمنظور یافتن بهترین راه ایمنسازی در مورد هر آنتیژن منحصر به فرد، ارزیابی شود. در این پژوهش روش تزریق عضلانی ناقل ژنی حاوی نوکلئوپروتئین ویروس آنفلوانزا با روش تزریق داخل جلدی مقایسه شد.
مواد و روشها: در این مطالعه، توانایی دو روش مختلف ایمنسازی (داخل عضلانی و داخل جلدی) در القای پاسخ سلولکُشی لنفوسیتهای T و نیز توانایی این دو روش در پاکسازی ویروس آنفلوانزا از ریه موشهای BALB/c مقایسه شد. به این منظور، موشهای BALB/c جنس ماده در روزهای ۰، ۱۴ و ۲۸ با پلاسمید بیانی ژن نوکلئوپروتئین ویروس آنفلوانزا ایمنسازی شدند. دو هفته پس از تزریق آخر، میزان پاسخ سلولکشی لنفوسیتهای T به روش لاکتات دهیدروژناز ارزیابی شد. همچنین، موشهای مورد آزمایش با ویروس آنفلوانزا چالش شدند و عیار ویروس آنفلوانزا در ریه موشها ۴ روز پس از چالش سنجش شد.
نتایج: آزمایشهای صورت گرفته نشان داد که ایمنسازی موشها به روش تزریق عضلانی پاسخ سلولکُشی لنفوسیتهای T قویتری در مقایسه با روش داخل جلدی القا میکند. همچنین موشهای ایمن شده به روش تزریق عضلانی سطح بالاتری از پاکسازی ویروس از ریه را نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت در روش ایمنسازی با استفاده از واکسن ژنی نوکلئوپروتئین ویروس آنفلوانزا منجر به القای متفاوت پاسخهای ایمنی سلولی میشود.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: واکسنهای متعددی علیه ویروس نقص ایمنی اکتسابی انسان بررسی شدهاند؛ اما هیچکدام از واکسنها بهعنوان واکسن ضد ایدز مورد تأیید قرار نگرفتهاند. یک راهکاری که بتوان پاسخ ایمنی را علیه بیماریزاها تقویت نمود، بهکارگیری یک واکسن چند اپیتوپی است. این استراتژی علیه واکسنهای متعددی بهکار گرفته شده است و پاسخهای ایمنی را بهبود بخشیده است.
مواد و روشها: در این تحقیق یک پپتید الحاقی چند اپیتوپی شامل قسمتهایی از P۲۴ و Nef ویروس نقص ایمنی اکتسابی انسان بهعنوان کاندید واکسن به موشها تزریق شد و سپس پاسخهای ایمنی همورال با سنجش تیتر آنتیبادی کل و تعیین زیرکلاسهای IgG به کمک الایزا مشخص شد. همچنین سنجش پاسخهای ایمنی سلولی با بررسی پاسخهای تکثیری سلولهای طحالی با استفاده از MTT و سلولکشی با روش آزمایش لاکتات دهیدروژناز بررسی شد. در نهایت الگوی سیتوکینهای اینترفرون گاما و اینترلوکین-۴ نیز به کمک الایزا مشخص شد.
نتایج: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آنست که واکسن کاندید باعث تحریک پاسخ تکثیری لنفوسیتهای طحالی موش شده و همچنین پاسخهای سلولکشی قدرتمندی را نیز القا نموده است. بررسی پاسخ ایمنی همورال نشان داده است که واکسن کاندید باعث تولید آنتیبادی اختصاصی شده که اغلب از زیرکلاس IgG۲a است. همچنین بررسی الگوی سیتوکینی نشان داده است که ترشح اینترفرون گاما پاسخ غالب بوده است.
نتیجهگیری: بهکارگیری اپیتوپهای ایمونوژن و حفاظت شده از P۲۴ و Nef موجب القای پاسخهای ایمنی همورال و سلولی قدرتمندی شده است و میتوان کاندیدی برای مطالعات بیشتر در مدلهای حیوانی
سیده سوده میرمحمدی، مرتضی سلطانی، فریدون مهبودی، میثم شهبازی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی میپردازد که اولویت عوامل نیز در آن مشخص میشود. پژوهش کاربردی بوده و از نوع توصیفی پیمایشی است و در دو فاز کیفی و کمی انجام شده است. برای ارائه چارچوب تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی که هدف کلی این پژوهش میباشد، از خبرگان آگاه مصاحبه صورت گرفت. ۶۲ کد فرعی به عنوان عوامل موثر در تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی به دست آمد که در ۵ بعد اصلی شامل فردی، سازمانی، صنعت و رقابت، نهادی و محصول دستهبندی شدند و به صورت یک چارچوب ارائه شده است. در فاز کمی بعدهای اصلی و نیز تمهای فرعی در بعد اصلی رتبهبندی شدند. در نهایت اولویت بعدهای اصلی بدین صورت بود: ۱. فردی (ویژگیهای شخصیتی، رفتاری و ذهنی منتور و مدیر) ۲. صنعت و رقابت (تعامل با شرکتهای دارویی تولیدکننده به عنوان مشتری، سرمایه گذاران و ...) ۳. سازمانی (تجربه تیمهای استارتاپی، استراتژی مدون، R&Dو ...) ۴. محصول (ارزش افزوده و هایتک) ۵. نهادی (عملگرا بودن دولت به شعارهای کشور، تعامل با مدیران دولتی و ... ).
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: BMP-۷ عامل رشد چند منظورهای است که اغلب به دلیل خواص استخوانزایی خود شناخته شده است. به دلیل قیمت بالا، دسترسی به این پروتئین برای مصارف درمانی محدود است. تاکنون تولید هترولوگ پروتئین نوترکیب BMP-۷ در تعدادی از سیستمهای بیانی انجام یافته است. در مطالعه حاضر شکل جدیدی از پروتئین در میزبانهای پروکاریوتی و یوکاریوتی بیان شده است. مواد و روشها: برای بیان در سیستم بیانی پروکاریوتی، پروتئین جدید به فضای پریپلاسمی باکتری اشریشیا کلی ترشح شد و تخلیص توسط ستون تمایلی انجام گرفت. برای بیان در سیستم بیانی یوکاریوتی، قطعه cDNA با طول کامل به سلول یوکاریوتی CHO منتقل شد و کلونهای پایدار انتخاب شد. بیان پروتئین نوترکیب در هر دو سیستم بیانی توسط آزمون وسترن بلات تأیید شد. نتایج: پروتئین نوترکیب جدید به صورت دایمر با وزن مولکولی ۳۶-۳۸ کیلودالتون در سلول یوکاریوتی و به صورت مونومر با وزن مولکولی ۱۶ کیلودالتون در سیستم بیانی اشریشیا کلی تولید شد. تجزیه و تحلیل کمّی با استفاده از الایزا نشان داد که سطح بیان جهش یافته در سیستم بیانی یوکاریوتی و پروکاریوتی به ترتیب ۴۰ و ۱۳۵ نانوگرم در هر میلیلیتر از محیط کشت است. نتیجهگیری: در این مطالعه سطح بیان پروتئین در اشریشیا کلی حداقل ۳ برابر میزان بیان در سلول یوکاریوتی بود. با این وجود بهینهسازیهای بیشتر برای بهدست آوردن مولکول دایمر در اشریشیا کلی مورد نیاز است. نتایج مطالعه مذکور نشان داد که بیان پریپلاسمی ممکن است برای تولید پروتئینهای پیچیده مانند BMPs مناسب باشد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: ایجاد ردههای سلولی دارای بیان بالا یک مرحله محدود کننده اصلی در روند تولید پروتئینهای نوترکیب دارویی است. در این مطالعه اثر بهکارگیری ناحیه متصل شونده به ماتریکس ژن اینترفرون بتای انسانی بههمراه روش فعالسازی راهانداز از طریق پروتئین E۱A ۱۳S بر بیان فاکتور فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (t-PA) در سلولهای تخمدان هامستر چینی بررسی شده است. مواد و روشها: ناحیه متصل شونده به ماتریکس در سمت ΄۵ و΄۳ واحد بیان کننده t-PA در ناقل pTPA کلون شد تا ناقل pMTPA بهدست آید. پس از ترانسفکشن سلولها با ناقلهای pTPA و pMTPA، ردههای سلولی پایدار ایجاد شده و میزان بیان t-PA برای هر رده تعیین شد. در مرحله بعد، پلاسمید بیان کننده E۱A ۱۳S به سلولهای پایدار ترانسفکت شده و میزان بیان t-PA پس از ۷۲ ساعت اندازهگیری شد. نتایج: الحاق ناقلین pTPA و pMTPA به ژنوم سلول CHO از طریق انجام PCR روی DNA ژنومی سلولهای پایدار تأیید شد. بررسی میزان بیان t-PA افزایش بیان بهمیزان سه برابر را در سلولهای ترانسفکت شده با ناقل pMTPA در مقایسه با رده ایجاد شده با pTPA نشان داد. بیان موقتی E۱A ۱۳S در ردههای پایدار منجر به افزایش تیتر t-PA به ۱۷۷۱ واحد در هر میلیلیتر در سلولهای ایجاد شده با ناقل pMTPA شد. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشاندهنده آنست که بهکارگیری ناحیه متصل شونده به ماتریکس در ناقل بیانی بههمراه روش فعالسازی راهانداز میتواند بهصورت مؤثر میزان بیان پروتئینهای نوترکیب در سلولهای CHO را افزایش دهد.