۵۲ نتیجه برای مولا
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر قصد دارد با بهرهگیری از بستۀ نرمافزاری گویش سنجی و نقشهنگاری با رویکردی کمّی-رایانشی و کل گرایانه به بررسی تحلیل انبوهۀ متغیرهای زبانشناختی گونههای زبانی رودبارِجنوب در استان کرمان بپردازد. گردآوری دادهها به روش میدانی از ۲۲ منطقه در هفت شهرستان جنوبی استان کرمان صورت گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامهای حاوی ۲۰۸ واژه و ۱۰ جملۀ پایه بر اساس پرسشنامههای «طرح ملّی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامۀ مذکور بر اساس آزمون آلفای کرونباخ ۹۸/۰ است. نتایج حاصل از تحلیل انبوهۀ داده ها نشان داد که شش خوشۀ گویشی عمده از هم متمایزند و این خوشه های گویشی خود به زیرخوشه هایی تقسیم می شوند. هریک از خوشههای گویشی دارای ویژگیهای آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن را از دیگر خوشهها جدا میکند. بر اساس تحلیل آماری داده ها خوشۀ گویشی «الف» به دلیل کاربرد پیشوند استمراری /mi-/ و پسوند جمع ساز/hɑ-/ نسبت به سایر خوشه ها بیشترین تشابه و خوشۀ گویشی «ب» در مواردی از قبیل کاربرد پسوند مصدر ساز /-eng/ و پسوند استمراری æ/-/ بیشترین تمایز را از نظر صرفی و نحوی با فارسی معیار دارد. خوشه های گویشی «ج»، «د»، «هـ» و «و» بر خلاف تمایزی که با فارسی معیار از جمله کاربرد پیشوند استمراری ʔæ-// و پسوند جمع ساز /-on/دارند، بیشترین تشابه را با یکدیگر دارند و از نظر فرآیندهای آوایی و وجود آواهای خاص گونۀ رودبارِجنوب با گویش «ب» مشابهت دارند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
رویدادها و آیینهای ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویتبخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب میشوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گرههایی همچون میدانها، میدانچهها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین مینمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، بهعنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بنمایههای اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و بستری پیادهمدار، داشتن محلهای نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاهنشین و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بودهاند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت مینماید. این موضوع میتواند بدلایلی از قبیل کمتوجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاههای تکبعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویتمند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونههای موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانهای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویتمندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته میشد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویتمند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینهسازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامشبخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویتمند محلی و ملی در نظر گرفته شود.
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
یکی از دغدغههای همیشگی محافل طراحی شهری جستجو و تحلیل علل ناکامی پروژههای توسعۀ شهری است. به بیان دیگر، معمولاً این پرسش مطرح میشود که چرا این گونه پروژهها، که بعضاً بر پایۀ نظریات و توسط نخبگان این حرفه تهیه شده اند، در مرحلۀ عمل به تولید فراوردههای مطلوب منجر نگردیده اند؟ کندوکاو و تحلیل علل ناکامی پروژههای طراحی شهری و اهمیت بسیار بالای زمان و چگونگی اجرای طرح در این پروژهها، موجب شد توجه متخصصان به بعد فرآیندی طراحی شهری معطوف گردد چراکه به نظر میرسید راه حل این مسئله در رابطه علی میان کیفیت فرآیند و کیفیت فرآورده باشد. همچنین برخی محققین معیارها و شاخصهای تأثیرگذار بر تحققپذیری طراحی شهری معرفی مینمایند که از مهمترین آنها، که در این پژوهش نیز به آنها پرداختهشده، میتوان به عوامل برنامه ریزی و طراحی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل حقوقی، عوامل اخلاقی اشاره کرد. این پژوهش مروری است بر مقالات و نظریات این حوزه.
دوره ۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیتهای طراحی شهری انسانمدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است
روشها: این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخشهای نظری و میدانی، با کاربست شیوههای مطالعه اسنادی و کتابخانهای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشتهای میدانی انجام شده است.
یافته ها: طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته میتواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری میتواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیدهای فنی و جهانشمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی بهمنظور ارتقاء بخشیدن به کیفیتهای محیطی بهعنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسانهاست و کیفیتهای آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطافپذیری، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی بهویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیتهای مذکور میتواند به خلق فضاهای شهری و محیطزیست انسان مدار منتهی شود.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۷۰ )
چکیده
-
دوره ۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
شهر ایرانی اسلامی، شهری مبتنی بر احکام، اخلاق و معنویت اسلامی است. معنویت اسلامی بهعنوان یکی از مراحل روحی و روانی انسانها است که در کمال وی از منظر تفکر شیعی جایگاه والایی دارد. معنویت در اندیشه اسلامی غالب در فضاهای مذهبی، عبادی و نیایشی قابل ادراک و دریافت است. با این توصیف هدف این مقاله، بازشناسی جایگاه معنویت در هویت شهرهای ایرانی اسلامی است. پژوهش حاضر با روش تحقیق تاریخی، تحلیلی و پژوهش میان رشتهای و با استفاده از شیوههای مطالعه اسنادی، کتابخانهای و پژوهشهای موردی انجام میشود. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که پرداختن به معنویت از طریق، پایبندی به اخلاق اسلامی، بزرگداشت شعائر مذهبی و مناسک مذهبی، توسعه فضاهای مذهبی در راستای ارتقای معنویت و فضاهای معنوی در شهرهای ایرانی اسلامی، میتواند موثر واقع گردد. معنویت در شهرهای اسلامی ایرانی، میتواند در رویدادها، فعالیتها و رفتارهای جمعی و فردی و اخلاقیات حاکم بر آنها نمود یابد، یا در محیط طبیعی و مصنوعی و فضای فیزیکی و بناهایی که با تواضع و مبتنی بر احکام اسلامی احداث شدهاند، تجلی یابد. چنانکه هر تازه واردی آن را در شهر احساس نموده و علاوه بر آن به رشد معنوی انسانها کمک نماید. احترام به اخلاقیات و پایبندی به اصول اسلامی از جمله حقوق خداوند، حقوق نفس، حقوق سایر انسانها، حقوق طبیعت میتواند به شکل گیری معنویتی پایدار بیانجامد.
دوره ۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهمترین بخشهای ساختمانها، مجموعه های کاربریهای عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان میدهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاهها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربریهای عمومی مسئله این پژوهش است.
هدف: از اینرو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آنها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است.
روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانهای و تحلیلهای کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع ۳۷۹ پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرمافزارهای تحلیل آماری استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها بهویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگتر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ بهطور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایینترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
دوره ۳، شماره ۹ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
جامعهشناسی ورزشی به تبیین و شناخت بهتر پدیدۀ ورزش و کارکرد آن میپردازد. پژوهشهای زیادی در حوزۀ جامعهشناسی ورزشی در کشور وجود دارد، اما نگاهی کلی به وضعیت این پژوهشها، یافتهها و رویکردهای کلی آنها نیاز است. این مطالعه با هدف مرور نظاممند تحقیقات جامعهشناسی ورزشی در ایران انجام شده است. روش تحقیق بهلحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف توسعهای و از جنس مطالعات ثانویه با رویکرد مرور نظاممند بوده است. نمونۀ پژوهش شامل مقالههای چاپشده در نشریههای علمی ـ پژوهشی داخل کشور در بازۀ زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ به تعداد ۱۹ مورد بود که از بانکهای اطلاعاتNoormags ،Magiran ، SID و Ensani استخراج شده است. نتایج تحقیق نشان داد مطالعات انجامشده به دو مقولۀ کلی کارکرد اجتماعی ورزش در ۲۸ زیرمقوله و مشارکت اجتماعی ورزش نیز در ۱۱۹ زیرمقوله پرداخته شدهاند. زیرمقولههایی مانند نظم اجتماعی، انسجام اجتماعی، پرخاشگری، رفتارهای ناهنجار، رفتارهای اخلاقی، سیاست اجتماعی، اعتماد اجتماعی و هولیگانیسم مورد مشاهده قرار گرفت که همگی را میتوان ذیل یک مقوله کلیتری با نام کارکرد اجتماعی ورزش دستهبندی شد. همچنین، زیرمقولههای مانند نهادینه کردن ورزش همگانی، مشارکت ورزشی زنان مبنی بر هنجارهای جنسیتی، مشارکت ورزشی جانبازان، مشارکت فعالیتهای ورزشی زنان و مردان، پیامدهای اجتماعی مشارکت در ورزشی، مشارکت ورزشی سالمندان، در مقولۀ «مشارکت اجتماعی ورزش» دستهبندی شده است. مهمترین خلأ پژوهشی مشاهدهشده در مطالعات حوزۀ جامعهشناسی ورزش، مربوط به حوزۀ رفتارهای فرهنگی ازجمله رفتارهای فرهنگی تماشاگران مانند شعارها و فعالیتهای تماشاگران در اماکن ورزشی است.
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
در دین مبین اسلام همواره بر اهمیت آب تاکید فراوان شده و استفاده به قدر کفایت از این عنصر هستی بخش مورد تاکید آیات و روایات متعدد بوده است. با توجه به اینکه امروزه عامل بسیاری از تنازعات ملی و فراملی مسئله آب است، لذا بحث آمایش آب به ویژه در کشورهایی از جمله ایران که با تنش آبی مواجه هستند، بسیار ضروری به نظر میرسد. پژوهش حاضر قصد دارد از منظر قواعد فقه اسلامی مانند لاضرر، اتلاف، اهم و مهم، تسلیط، نفی سبیل، حلیت، لاحرج، حدکفاف، تزاحم مصلحت و وجوب دفع ضرر محتمل و قواعد اخلاق اسلامی مانند عدالت، اعتدال، امنیت، خیرخواهی، معنویت، بررسی اثرات زیست محیطی طرحهای توسعهای و آبادانی، بایدها و نبایدهای فقهی و اخلاقی را در برنامهها و طرحهای عمرانی مرتبط با آمایش آب تشریح و تبیین نماید. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر استخراج بایدها و نبایدهای فقهی و اخلاقی در پروژهها و برنامههای عمرانی مرتبط با آمایش آب است و قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که "چه بایدها و نبایدهای فقهی و اخلاقی در برنامهها و طرحهای عمرانی مرتبط با آمایش آب میبایست مدنظر قرار گیرند؟" این پژوهش از منظر هدف بنیادین و توسعهای بوده و با روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. همچنین به منظور گردآوری دادهها از روش مطالعات اسنادی- کتابخانهای بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش ابتدا با روش تحلیل محتوای کیفی و سپس با استفاده از روش استدلال منطقی استنتاج شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد در صورتی که اصول و قواعد فقه و اخلاق اسلامی در برنامهها و قوانین مرتبط با آمایش آب کشور مدنظر قرار گیرد، میتوان بر بسیاری از آسیبها و چالشهای موجود در بخش آب فائق آمد. این امر نیازمند تدوین یک طرح جامع با ملاحظات ویژه فقهی و اخلاق اسلامی مرتبط با آمایش آب و البته اجرای دقیق آن است.
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همهگیریهایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحرانهای عدیدهای را در عرصه جهانی دامن زدهاند. در مقابله با چنین بحرانهای شهری پرداختن به مقوله تابآوری شهرها در برابر همهگیریها میتواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفهها و شاخصهای آن و ارتباط آن با تابآوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیطهای شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانهای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی میتوانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیتهای شهرهای تابآور، میتوان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همهگیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل بهگونهای برنامهریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحرانها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازندهی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرفساختهایی ذهنی و درونی است. روساخت بدونتوجه به ژرف ساخت فاقد معنااست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کداماند؟
روش: پژوهش به روش توصیفیتحلیلی و مطالعات کتابخانهای انجام گرفتهاست.
یافتهها: الگوهای روساختی شناساییشدهی پژوهش عبارتند از الگوی تودهوفضا، الگوی کاربریوعملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساختها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر میگذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد ۲۴ متغیر مستقل از ژرف ساختهای شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساختهای شهر تأثیرگذارند. تعداد ۴۵ متغیر وابسته از مجموعه ی روساختهایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساختها تأثیر میپذیرند یافت گردید.
نتیجهگیری: مهمترین بُعد شکلدهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت میگذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر میپذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آنها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه میگردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: هدف این مقاله استخراج مولفه ها و شاخصهای مکتب معماری و شهرسازی تبریز با تاکید بر بازار تاریخی تبریز است.
روشها: این تحقیق با روش پژوهش تحلیل محتوای متن و پیمایش میدانی و شیوه های مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، مشاهده و عکاسی انجام شده است.
یافته ها: مکتب تبریز را میتوان در تاریخ کهن تبریز، هنرهای گوناگون، بناها و فضاهای تاریخی، طبیعت و باغات تبریز، محلات و گذرهای اصیل، بازار و جنبه های کهن و فرهنگی اجتماعی آن، کالاها و خوراکیهای اصیل آن جستجو نمود. این شهر که در گذر زمان مهد هنرمندان، بازرگانان، عالمان و سیاستمداران و رویدادها و آثار ملموس و ناملموس بسیاری است که مجموع آنها میتواند بیانگر مکتبی اصیل در معماری، شهرسازی و نگارگری باشد. بازار تبریز یکی از ارکان هویتی این شهر که مجموعه ای از راسته ها و تیمچه ها و سراهایی با معماری و طراحی شهری ارزشمند نمایانگر بنیانهای اقتصادی، اجتماعی، معماری بومی میباشد. این مجموعه با برخورداری از حیات پایدار اقتصادی بدلیل قرار گرفتن بر سر راه بازرگانی بین المللی ابریشم، انسجام اجتماعی و فرهنگی ویژه ای که سرمایه اجتماعی محسوب میشود و رموز برنامه ریزی و طراحی شهری که قابل بازآموزی برای وضع موجود شهرهاست
نتیجه گیری: بازار تبریز برخلاف بازارهای تهران، اصفهان، کاشان که ساختاری خطی با انشعابات کمتر میباشند، به صورت شبکه ای متشکل از راسته ها و گره ها در قالب تیم، تیمچه، سرا، مسجد و با انشعابات فراوان به عنوان یکی سیستم کارامد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و با تنوع بالای فعالیتی و اقتصادی با نظمی پیچیده به حیات خود ادامه میدهد. شناخت عمیق جنبه های هویت ساز بازار تبریز در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی، کالبدی، طبیعی و منظر میتواند به حفاظت آن در وضعیت کنونی و آتی کمک نماید.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است .
بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
باف هــای تاریوــی شــهرهای ایرانــی تجلــی گاه ارز هــا و ســن های دیریــن مــا می باشــند و حفــظ و احیــا آن هــا می توانــد منبــع فرهنرــی - اجتماعــی بــا ارزشــی را بــرای نســل های بعــدی بــه یــادگار گــذارد. آنهــا نمــودی از خــرد جمعــی نیــا کان مــا می باشــند کــه توانســته اند چنیــن ســاختارهایی را کــه ترکیبــی از علــم، دانــش، هنــر و تجربــه می باشــند را بــرای مــا بــه ارمغــان گذارنــد. پرداختــن بــه ایــن میــراث ارزشــمند در واقــع مــا را بــه اســتفاده از تجربیــات غنــی گذشــتران رهنمــود می ســازد و مــی توانــد ضامــن تــداوم فرهنرــی کــه در گــرو تــداوم تاریوــی اســ باشــد. خانه های تاریخی ایران که همانند گوهری در بافت های تاریخی ارزشمند جلوه گــر هســتند، عصــارهای از تاریــخ زندگــی، هنــر اعتقــادات، آدار و رســوم و ســبک زندگــی ایــران اســالمی مــا محســور می شــوند و بــه نوعــی می توان آنها را موزه ای از تمامی آداب فرهنرــی، اجتماعــی نســل های قدیــم بــه شــمار آورد. امــروزه بــا احیــا و بازآفرینــی ایــن میــراث ارزشــمند می تــوان عــالوه بــر پاس داشــ فرهنرــی و تاریوــی ایــن آثــار و تبلیــغ ایــن آدار در بیــن شــهروندان، محرک هــای اقتصــادی را در ســطح شــهر بوجــود آورد کــه موجــب رشــد اقتصــادی و توســعه شــهری گشــته و گروه هــای اقتصــادی مناســبی را بــرای ارتقــا درآمدهــای شــهری و رشــد صنعــ توریســم و گردشــرری کــه امــروزه جــزء مهمتریــن اصــول در جــذر ســرمایه و گــرد مالــی از آن یــاد می شــود، بوجــود آورده در ادامــه از طریــق مطالعــه تجربیــات کشــورهای موفــق جهــان در ایــن حــوزه می تــوان مــدل مفهومــی مناســبی را بــرای بازآفرینــی خانه هــای ارزشــمند تاریوــی و ایجــاد تحــرک اقتصــادی )کارآفرینــی شــهری( تبییــن نمــود.
روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی ( نظرسنجی مصاحبه، برداشت سایت) می باشد. در نهایت اطلاعات به دست آمده از روش کیفی تجزیه و تحلیل شدند و ارتباط آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایــج حا کــی از آن اســ کــه بیــن رشــد اقتصــادی و بازآفرینــی خانــه هــای تاریوــی ارتبــاط تنراتنرــی وجــود دارد.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
فرهنگ عامۀ مردم ایران در اعصار و قرون کهن ریشه دارد، بهگونهای که میتوان ایران را خاستگاه آیینها، باورها و سنن کهن دانست. استان کرمانشاه ازجمله مناطقی است که دارای ریشهها و بنمایههای فرهنگی غنی و مختص به خویش است؛ درنتیجه باورهای مردم آن دیار میتواند بهخوبی منعکسکنندۀ فرهنگ عامۀ آن منطقه باشد. در این میان آنچه بهطور خاص، مورد توجه است، تبلور این فرهنگ غنی در وقفنامهها بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه است. در پژوهش حاضر پنج وقفنامۀ متعلق به دورۀ قاجار از این استان انتخاب و بازخوانی شد و سپس به روش توصیفی ـ تحلیلی مشخصههای فرهنگ و ادبیات عامه در آنها بررسی شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که این متون بهترین ابزار برای رصد تفکرات مردم در دورۀ قاجار بهشمار میروند و میتوان بازتابهای فرهنگ و ادبیات عامه را بهوضوح در آنها مشاهده و بررسی کرد. مشاغل و حرفهها، ابزار و وسایل، اوزان و مقادیر، القاب و عناوین، دعا و نفرین، کنایات و اصطلاحات عامیانه، نسبتهای فامیلی، واحدهای اندازهگیری و آیینهای مذهبی از جملۀ عناصر مادی و معنوی هستند که در وقفنامههای انتخابشده، شناسایی و بررسی و تحلیل شدهاند.
دوره ۸، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: مطالعه آسیبشناسی بافتی یکی از مناسبترین راههای ارزیابی اثرات ناشی از آلایندهها در موجودات آبزی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات بافتی و شاخص تغییرات هیستوپاتولوژیک (HAI) بافت کبد ماهیان سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) و سرخو معمولی johnii) (Lutjanus دریای عمان انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تعداد ۱۸ قطعه ماهی سنگسر معمولی و ماهی سرخو معمولی از سه ایستگاه رمین، کنارک و هفتتیر با استفاده از تور گوشگیر در زمستان ۱۳۹۵ صید گردید. بهمنظور بررسی نوع و شدت ضایعات بافتی، بافت کبد هر دو گونه ماهی مراحل تثبیت بافتی در محلول بوئن، عملآوری بافت در دستگاه عملآوری بافت ، قالبگیری با پارافین، برشگیری مقاطع بافتی به ضخامت ۴-۵ میکرون با میکروتوم، رنگآمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین را گذراندند.
یافتهها: ضایعات بافتی مشاهده شده در کبد ماهیان شامل واکوئوله شدن هپاتوسیتها، اتساع سینوزوئیدها، تجمع سلولهای چربی، احتقان خون، پیکنوزیس هسته، خونریزی و نکروز بود. ضایعات بافتی مشاهده شده در کبد هر دو گونه ماهی در ایستگاه هفتتیر بیشتر و در ایستگاه رمین کمتر از سایر ایستگاهها بود. شاخص تغییرات هیستوپاتولوژیک بافت کبد در ایستگاه هفتتیر در هر دو گونه ماهی بیشتر از دو ایستگاه دیگر بود.
نتیجهگیری: احتمال میرود به علت پر تردد بودن اسکله هفتتیر و فاصله نزدیک آن با اسکلههای دیگر منطقه، میزان تجمع مواد آلاینده در این ایستگاه بیشتر بوده و سبب بروز عوارض شدیدتر بافتی در ماهیان شده است.
دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
ﻣﺒﺎدی ورودی ﺷﻬﺮی ﺑﻪﻋﻨﻮان اوﻟﯿﻦ ﻓﻀﺎی اﻟﻘﺎﮐﻨﻨﺪه ﺣﺲ ورود ﺑﻪ ﻫﺮ ﺷﻬﺮ، ﻧﻤﺎینده ویژﮔﯽﻫﺎ و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﮐﺎﻟﺒﺪی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﺎریخی آن ﺑﻮده و ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی را در ﺑﺎز ﺗﻌﺮیف ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺷﻬﺮﻫﺎ ایفا ﻣﯽﻧﻤﺎیند؛ اﻣﺎ اﻣﺮوزه این ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﻓﻀﺎیی ﺑﺎ ﺳﯿﻤﺎی ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب وﮐﺎرﺑﺮیﻫﺎی ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺷﻬﺮی، ﺑﺪل ﺷﺪه و ﻓﺎﻗﺪ ﮐﯿﻔﯿﺖﻫﺎی ﺧﻮاﻧﺎیی، ﺳﺎزﮔﺎری، ﻫﻮیتﺑﺨﺸﯽ و ﺧﺎﻃﺮه اﻧﮕﯿﺰی ﻫﺴﺘﻨﺪ. این در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﺴﺘﻘﺮ در ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻣﺒﺎدی ورودی اﻏﻠﺐ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﻨﺎﺧﺖ ارزشﻫﺎ، اﺑﻌﺎد ﻣﻬﻢ ﺗﺎریخی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی آن ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪویژه ﻫﻮیت ﻣﻌﻤﺎری آن ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی داﺷﺘﻪ و ویژﮔﯽﻫﺎی ﮐﯿﻔﯽ این ﻣﺒﺎدی را ارﺗﻘﺎ ﺑﺨﺸﺪ. این ﭘﮋوﻫﺶ در ﺗﻼش اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ (ﮐﻮرهﻫﺎی آﺟﺮﭘﺰی) ﻣﺴﺘﻘﺮ در ورودی ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان ﮐﻪ ﻣﺪتﻫﺎﺳﺖ ﻣﻐﻔﻮل ﻣﺎﻧﺪه، زﻣﯿﻨﻪ ایجاد ﻓﻀﺎیی ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ را در ﻣﺪﺧﻞ ورودی این ﺷﻬﺮ ﺑﻪ وﺟﻮد آورد. روش این ﭘﮋوﻫﺶ، ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻮده، در ﻓﺮآیند اﻧﺠﺎم ﭘﮋوﻫﺶ، ﺣﻮزهﻫﺎی ﻣﺒﺎدی ورودی ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان ﺑﺮ ﭘﺎیه ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ (ﮐﻮرهﻫﺎی آﺟﺮﭘﺰی) در ارﺗﻘﺎی ویژﮔﯽﻫﺎی ﮐﯿﻔﯽ (ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ-ﮐﺎرﮐﺮدی، زیباییﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و زیستﻣﺤﯿﻄﯽ) ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ این ﺣﻮزهﻫﺎ ﺗﻔﮑﯿﮏﺷﺪه و ﻧﺘﺎیج ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﻮرهﻫﺎی آﺟﺮﭘﺰی ﻣﺴﺘﻘﺮ در ﻣﺒﺎدی ورودی این ﺷﻬﺮ، ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی را در ﻫﻮیتﺑﺨﺸﯽ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان دارا ﺑﻮده و ﺑﺎ ﺣﺮﮐﺖ از ﺣﻮزه ﺑﯿﺮوﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﻮزه دروﻧﯽ، ﻧﻘﺶ و اﺛﺮ اﻧﮑﺎرﻧﺎﭘﺬیر این ﻣﯿﺮاث ﺑﺮﺟﺴﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها که بخش بزرگی از کل انرژی مصرفشده در کشور را شامل میشوند، اهمیت زیادی دارد. پنجره نیز بهعنوان رابط محیط داخل و خارج ساختمان بخش تاثیرگذاری بر این مساله است. هدف از این پژوهش، بهینهسازی بازشو در فضای اداری در شهر تهران از نظر دریافت نور کافی و کاهش مصرف انرژی است.
روشها: شبیهسازی و بهینهسازی بازشو بهصورت پارامتریک در گرسهاپر و آنالیز اهداف با استفاده از پلاگین هانیبی و لیدیباگ صورت گرفت. اتونومی فضایی نور روز و شدت مصرف انرژی برای تناسبات و موقعیتهای متنوع پنجره در هشت جهت متغیر محاسبه شد.
یافتهها: پنجره در جبهه شمال شرقی و بعد از آن در شرق، بهترین نتایج را داشتهاند. نسبت پنجره به دیوار ۲۰ تا ۲۸% با طول و عرض بهترتیب بهطور میانگین ۵۳/۶ و ۹/۰متر برای مدل پژوهش ایدهآلترین پاسخ ممکن بود. فاصله جداره پنجرهها از لبه دیوار و فاصله لبه بالای پنجره از کف بهترتیب بهطور میانگین ۶۵/۰ و ۲۲/۲متر بود.
نتیجهگیری: استفاده از روشهای نوین شبیهسازی مقداری طراحان را قادر سازد تا با رویکردهای علمی، انتخابهای آگاهانهتری در فرآیند طراحی داشته باشند. چارچوب قابل تکرار ارایهشده در این پژوهش میتواند برای ساختمانهایی با کاربری یا موقعیت و تناسباتی متفاوت به کار گرفته شود و درنهایت طراحان را قادر سازد که با افزایش بهرهوری فضا، نقشی موثر در توسعه پایدار داشته باشند.
زهرا راهپیما، داریوش مولا،
دوره ۹، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: دیسولفید اویل (DSO)، یکی از محصولات جانبی واحدهای پالایشگاهی نفت و گاز است که از مرکاپتانزدایی حاصل میشود. اجزای عمده تشکیلدهنده DSO، دیمتیلدیسولفید ((DMDS، متیلاتیلدیسولفید (MEDS) و دیاتیلدیسولفید (DEDS) است. در این تحقیق حذف گوگرد از DSO به روش گوگردزدایی زیستی (BDS) برای اولین بار در دنیا مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، حذف بیوکاتالیتیک ترکیبات گوگردی از دیسولفید اویل بود.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، DSO بهوسیله دو گونه باکتری رودوکوکوس Re۶۸ و FMF در شرایط هوازی بهمدت ۴ روز و شرایط ارلنهای ۲۰۰میلیلیتری در درب پوشیده بهمدت ۱۰ روز بهصورت هوازی در حضور گلیسرول، مورد گوگردزدایی زیستی قرار گرفت. میزان کاهش DSO پس از استخراج میزان باقیمانده آن در محیط کشت توسط ایزواکتان بهوسیله دستگاه گاز کروماتوگرافی اندازهگیری شد.
یافتهها: کاهش DSO در شرایط هوازی توسط باکتری رودوکوکوس Re۶۸ بهمیزان ۴۶/۷%و در شرایط درب پوشیده ۵۷/۱۸% بود. همچنین میزان کاهش DSO توسط باکتری رودوکوکوس FMF در شرایط هوازی و درب پوشیده بهترتیب ۴۷/۵۶% و ۶۳% بود.
نتیجهگیری: میزان ترانسفورماسیون دیسولفید اویل و اجزای تشکیلدهنده آن شامل دیمتیلدیسولفید، دیاتیلدیسولفید و متیلاتیلدیسولفید توسط دو گونه باکتری رودوکوکوس Re۶۸ و FMF بسیار قابل توجه است. باکتریهای رودوکوکوس Re۶۸ و FMF از دیسولفید اویل تنها بهعنوان منبع گوگرد استفاده میکنند و قادر به رشد روی آنها بهعنوان منبع کربن و انرژی نیستند.
علی غفاریآذر، رضا درویشزاده، بفرین مولایی، دانیال کهریزی، بابک درویشی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
ذرت یکی از گیاهانی است که بهطور گسترده در سطح جهان بهدلیل سازگاری بالای آن برای تامین مواد غذایی انسان، دام و همچنین مواد خام محصولات صنعتی کشت میشود. تحقیق حاضر با هدف گروهبندی لاینهای خالص ذرت .LZea mays با استفاده از صفات آگرومورفولوژیک در راستای تولید بذر هیبرید صورت گرفت. ۱۰۰ لاین خالص ذرت هر کدام در ۶ گلدان به منزله ۶ تکرار کشت و در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در فضای باز محوطه گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه در سال ۱۳۹۴ چیده شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین لاینها از نظر تمامی صفات مورد مطالعه تفاوت معنیدار وجود دارد. ضرایب همبستگی بالایی بین صفات مورد مطالعه مشاهده شد. بالاترین ضریب همبستگی بین صفت طول چوب بلال با وزن چوب بلال (۰/۸۲۲) مشاهده شد. تجزیه رگرسیون گامبهگام نشان داد صفات طول چوب بلال و وزن چوب بلال ۶۶/۴% تغییر عملکرد دانه را توجیه میکنند. در تجزیه کلاستر لاینها در چهار دسته گروهبندی شدند. بیشترین فاصله براساس روش ماهانالوبیس بین کلاسترهای ۲ و ۴ برابر ۲۸/۰۷ مشاهده شد. نتایج حاصل از گروهبندی براساس تجزیه به مولفههای اصلی موید نتایج تجزیه کلاستر بود. بهطور بالقوه ژنوتیپهای گروههای ۲ و ۴ میتوانند بهعنوان والدین واریتههای هیبرید و تولید جوامع در حال تفرق استفاده شوند.