جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای چاپارزاده
محمد پاژنگ، فرامرز مهرنژاد، نادر چاپارزاده، آرزو رحمن پور،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
بهکارگیری آنزیمها در حلالهای آلی به لحاظ بیوتکنولوژی و صنعتی حایز اهمیت است. یکی از مشکلات موجود در استفاده از آنزیمها در حلالهای آلی، کاهش پایداری آنزیمها است. جهت رفع این مشکل از روشهای پایدارسازی پروتئینها همچون استفاده از افزودنیها بهره گرفته میشود. در این تحقیق فعالیت و پایداری آنزیم تریپسین در درصدهای مختلف از حلالهای آلی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از ساکارز پایداری آنزیم در حلالهای آلی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که فعالیت تریپسین در غلظتهای مختلف از حلالهای آلی کاهش مییابد. میزان کاهش در مورد DMF کمتر از سایر حلالها است. با بررسی پایداری آنزیم مشاهده شد که پایداری آنزیم در حلالهای آلی کاهش مییابد. این کاهش با افزایش Log P حلالها رابطه مستقیم دارد. پایداری آنزیم در حضور DMF در مقایسه با سایر حلالها بیشتر بود. با افزودن ساکارز، تریپسین در مقابل حلالها پایدار گردید که میزان پایدار شدن در حلال DMF بیشتر از حلالهای دیگر بود. در آخر با توجه به نتایج، جهت بهکارگیری تریپسین در حلالهای آلی، مخلوط DMF و ساکارز پیشنهاد میشود.
پرستو رحیمی زاده، سعید نژاوند، محمد پاژنگ، علیرضا امانی قدیم، نادر چاپارزاده، فرشته سادات یونسی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
سلولاز آنزیمی پرکاربرد در صنایع مختلف می باشد. تثبیت سلولاز یکی از روشهای پایدارسازی آن است که نه تنها امکان جداسازی آنزیم از واکنش، بلکه امکان استفاده مجدد از آن را فراهم میسازد و در نتیجه هزینه استفاده آنزیم در صنعت به طور قابل توجهی کاهش مییابد. استفاده از کیتوزان به عنوان بستر جهت تثبیت آنزیم و استفاده گسترده آن در فرآیندهای صنعتی همواره مورد توجه بوده است. ویژگیهای فوق العاده از جمله زیست سازگاری، زیست تخریب پذیری و غیر سمی بودن آن، کیتوزان را بستری مناسب جهت فرآیند تثبیت معرفی میکند. در این مطالعه توالی ژنی کد کننده آنزیم اندوگلوکاناز AaCel۹A در وکتور بیانی pET۲۸a(+) همسانه سازی شد. نتایج حاصل از تعیین توالی مؤید قرارگیری صحیح قالب ژنی AaCel۹A در وکتور بود. سپس وکتور حاوی ژن به سلول های مستعد اشریشیا کلی سویه BL۲۱ منتقل شده و بیان پروتئین در آن ها القا شد. بیان آنزیم با استفاده از روش الکتروفورز SDS-PAGE و سنجش فعالیت آنزیم تایید و با ستون نیکل آگارز تخلیص بعمل آمد. ساخت ماکروبیدهای کیتوزان با روش ژله ای شدن صورت گرفت. مولکولهای آنزیم با استفاده از لینکرهای گلوتارآلدئیدی به صورت کووالان به بستر متصل و تایید تثبیت آنزیم توسط FTIR و نیز سنجش فعالیت آنزیمی از ماکروبیدهای حاوی آنزیم انجام پذیرفت. آنالیز نتایج نشان داد که بهترین شرایط برای تثبیت کوالان آنزیم بر روی بستر در غلظت گلوتارآلدئید ۷/۰% و بافر سدیم فسفات (۷ pH) می باشد. همچنین آنالیز برادفورد و سنجش فعالیت آنزیمی مؤید تثبیت ۸۵% از مولکولهای آنزیم برروی بستر بود.
فرحنوش دوستدار، راحله اقدمی، فرامرز مهرنژاد، نادر چاپارزاده،
دوره ۹، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: بهدلیل ظهور مقاومتهای دارویی در سلولهای سرطانی علیه داروهای رایج، امروزه توجه زیادی به توسعه داروهای ضدسرطان با مکانیزمهای عملکرد جدید معطوف شده است. پارداکسین یک پلیپپتید نوروتوکسیک با خاصیت دوگانهدوستی است. هدف تحقیق حاضر بررسی برهمکنش پپتید ضدمیکروبی پارداکسین با غشای دولایه DPPC (متشکل از ۱و۲- دیپالمیتوئیل-اسان-گلیسرو-۳-فسفاکولین) مدل با استفاده از شبیهسازیهای دینامیک مولکولی بود.
مواد و روشها: در مطالعه شبیهسازی حاضر شبیهسازیها برای محیطهای غشایی مختلف تحت شرایط pH خنثی طراحی شد. ابتدا سیستم عامل لینوکس برای نصب نرمافزار گرافیکی VMD ۱.۸.۶ (دینامیک مولکولی ویژوال) به کار رفت. سپس نرمافزار گرومکس ۴.۵.۵ برای انجام همه شبیهسازیها استفاده شد. ساختار pdb پپتید مورد نظر (۱XC۰) از بانک اطلاعاتی پروتئین تهیه شد و در شبیهسازی پپتید- لیپید از دولایه لیپیدی DPPC استفاده شد.
یافتهها: در مدت ۵۰۰نانوثانیه شبیهسازی، پپتید به داخل غشا نفوذ کرد. در سیستم DPPC تعداد پیوندهای هیدروژنی بین پپتید و دولایه لیپیدی ابتدا افزایش پیدا کرد و سپس تا پایان شبیهسازی تقریباً ثابت باقی ماند و متناسب با تعداد پیوندهای هیدرژنی بین پپتیدها و آب بهمرور زمان کاهش پیدا کرد. پارداکسین با سطح غشا تماس و به غشا وارد شد. در حضور پپتید، ضخامت غشا و محدوده هر لیپید کاهش ولی ضریب نفوذ غشا افزایش یافت.
نتیجهگیری: مکانیزم عمل پارداکسین به ساختار دولایه غشایی وابسته است، بهطوری که پپتید پارداکسین با سطح غشای دولایه لیپیدی DPPC تماس و به آن وارد میشود.