جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای گلستانی

بهرام گلستانی، افشانه جعفری، فرخ کریمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

باکتری سالمونلا یکی از کشنده‌ترین باکتری‌هایی است که در عفونت‌های همه گیر، نقش دارد. از طرفی افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی در باکتری‌ها باعث شده است که تحقیقات فراوانی در جهت معرفی روش‌های جایگزین برای مقابله با باکتری‌های بیماریزا صورت پذیرد. در این تحقیق به منظور مطالعه‌ی یکی از مکانیسم‌های مولکولی احتمالی نانوذرات اکسید مس، باکتری سالمونلا تیفی موریوم به عنوان مدل برای باکتری‌های گرم منفی انتخاب شده است که تاثیر نانوذرات اکسید مس بر روی ژنوم این باکتری بررسی گردید. ابتدا باکتری سالمونلا در محیط کشت بلاد آگار سپس در محیط کشت BHB، کشت داده شد. تیمار باکتری در غلظت های ۳۰، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر انجام گرفته و در فاصله های زمانی ۲، ۴ و ۲۴ ساعت خاصیت ضد میکروبی نانوذره بررسی گردید. استخراج DNA از نمونه‌های شاهد و تیمار شده انجام شد و تغییرات توالی ژنوم باکتری با استفاده از تکنیک RAPD-PCR مورد مطاله قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار NTSYS-PC، نتایج حاصل از الکتروفورز محصولات PCR روی ژل آگارز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که نانوذرات اکسید مس باعث ایجاد تغییر توالی در قسمت های مختلف ژنوم باکتری سالمونلا با غلظت‌های ۹۰ و ۱۲۰ میکروگرم بر میلی لیتر گردید. از این تغییرات می توان نتیجه گرفت که یکی از مکانیسم های مولکولی اثر مهارگنندگی رشد باکتریایی این نانوذرات ایجاد تغییر توالی در DNA ژنومی می‌باشد. نانوذرات اکسید مس احتمالا باعث تغییر خاصیت جفت شدن بازی بازها و یا باعث ایجاد اختلال در مکانیسم همانند سازی شده است.
هیمن مامندی، بهرام گلستانی‌ایمانی، رضا ‌پیله‌چیان‌لنگرودی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده

توکسین Tpel کلستریدیوم پرفرینجنز با فعالیت سیتوتوکسیتی در تیپ‌های A، B و C در سال‌های اخیر شناسایی شده است. ﺑﺎﻛﺘﺮی کلستریدیوم پرفرینجنز ﺣﺪاﻗﻞ ۱۵ ﻧﻮع ﺗﻮﻛﺴﻴﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﻟﻴﺪ میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺑﻴﻤﺎری‌زایی آن ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ. ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻮﻟﻴﺪ ﭼﻬﺎر ﺗﻮﻛﺴﻴﻦ ﻣﻬﻢ و اصلی آﻟﻔﺎ، ﺑﺘﺎ، اﭘﺴﻴﻠﻮن و ﻳﻮﺗﺎ در ﭘﻨﺞ ﮔﺮوه A، B، C، D و E قرار داده ﺷﺪه اﺳﺖ. در این تحقیق از کلستریدیوم پرفرینجنز تیپ B استفاده شد. توکسین Tpel موجب ایجاد بیماری‌های روده‌ای به‌ویژه عفونت‌های روده‌ای در انسان و بیماری آنتریت‌نکروتیک طیور می‌شود. در این مطالعه DNA ژنومی کامل به روش فنل- کلروفرم استخراج و از روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) برای جداسازی ژن Tpel به‌وسیله یک جفت پرایمر اختصاصی از DNA ژنومی کامل باکتری استفاده شد. محصول PCR پس از اتصال به وکتور pTZ۵۷RL/T به روش TA-کلونینگ در باکتری اشریشیا کلی (E. coli) سویه TOP۱۰ مستعد کلون شد و سپس روش PCR کلونی برای غربالگری کلونی‌های باکتری ترانسفورم‌شده با پلاسمید نوترکیب به کار رفت. وجود قطعه مورد نظر روی ژل آگارز ۱٪ نشان داد که ژن Tpel در اشریشیا کلی سویه TOP۱۰ کلون شده است.

ارزو گلستانی پور، علی اعلمی، مریم نیکخواه، سامان حسینخانی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از اهداف اصلی زیست فناوری گیاهی ارائه تکنیکی ایمن و کارا جهت انتقال ژن به سلول‌های گیاه است. تا به امروز متداول‌ترین و موفق‌ترین روش انتقال ژن در گیاهان، انتقال به کمک اگروباکتریوم بوده که البته با محدودیت‌هایی از جمله نوع گیاه میزبان روبرو ‌می‌باشد. به منظور رفع این محدودیت‌ها و بهینه سازی انتقال ژن، تکنیک‌های مختلفی پیشنهاد شده است اما هیچ یک از آنها جایگزین مناسبی برای اگروباکتریوم نبوده‌اند. در سال‌های اخیر فناوری نانو به عنوان راهکار جدیدی جهت فائق آمدن به محدودیت‌های زیست فناوری مورد توجه قرار گرفته است‌. طراحی و استفاده از نانوساختارهای زیست سازگاری که توانایی عبور از موانع سلولی و قابلیت انتقال هدفمند مواد را دارند دستاوردهای زیستی را بهبود بخشیده است.‌‌‌ در این تحقیق نانولوله‌ی کربن که یکی از نانوذرات پرکاربرد و ناقلین موفق ماکرومولکول‌ها به سلول‌های پستانداران است برای نخستین بار جهت انتقال ژن به سلول گیاه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تلاش شد با کمک نانولوله‌های کربنی تک دیواره‌ای که با آرژنین عامل‌دار شده بودند (Arg-SWNTDNA پلاسمیدی حامل ژن گزارشگر GFP (کد کننده پروتئین نشر‌دهنده نور سبز) به سلول‌های توتون (در شرایط سوسپانسیون) انتقال داده شود. بر اساس نتایج به‌دست آمده نانولوله‌های کربنی تک دیواره (SWNT) توانستند در حالی‌که DNA  پلاسمیدی به آنها متصل بود از دیواره سلولی و غشا پلاسمایی عبور کنند. تصاویر به‌دست آمده از میکروسکوپ فلورسنت موفقیت در انتقال ژن به کمک Arg-SWNT را تأیید می‌کند.

دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

در تحقیق پیش رو، یک روش معکوس جدید جهت تعیین توزیع خواص مکانیکی و توان کسر حجمی صفحات مستطیلی مدرج تابعی ارائه شده است. این روش از نتایج تحلیل ارتعاشی ورق‬های مدرج تابعی به همراه یک الگوریتم بهینه‬سازی فرا‌ابتکاری کارآمد جدید تحت عنوان الگوریتم برخورد قطرات که برای اولین بار در این مقاله ارائه شده است، بهره مند می‌شود. الگوریتم بهینه سازی پیشنهاد شده متکی بر جمعیت اولیه بوده و از رفتار قطرات آب در سطوح مختلف تماس متوالی با سطح یک سیال الهام می‌گیرد. با استفاده تئوری تغییر شکل برشی مرتبه دوم و اعمال اصل همیلتون، معادلات حرکت استخراج شده و در ادامه فرکانس های طبیعی ورق های مدرج تابعی مورد مطالعه، بدست آمده است. نتایج حاصل به ازای فازهای مختلف مواد مورد بررسی و برای نسبت‬های گوناگون طول به ضخامت، بدست آمده و با مقادیر موجود در مقالات مرجع مقایسه شده است. مطالعه مقایسه ای نتایج بدست آمده با نتایج حاصل از پنج الگوریتم بهینه سازی شناخته شده، تأیید می‌کند که الگوریتم پیشنهادی برخورد قطرات از کارآیی و عملکرد بهتری در سرعت همگرایی و دقت شناسایی مواد مدرج تابعی برخوردار می‌باشد.

دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

معمولاً در آیین‌نامه‌های تدوین‌شده بر اساس شیوه‌ی «طراحی بر مبنای نیرو»، مقادیر بارهای جانبی ناشی از زلزله، توسط ضریب رفتار (R)، کاهش یافته و بنابراین تغییرمکان‌های جانبی حاصل از تحلیل استاتیکیِ خطیِ نیز، به صورت کاهش‌یافته نتیجه می‌گردند. از این رو لازم است که این تغییرمکان‌ها پس از تحلیل سازه، تحت بزرگنمایی قرار گرفته تا تخمینی از مقادیر واقعی این تغییرمکان‌ها حاصل شود. این عملیات در اغلب آیین‌نامه‌های لرزه‌ای، معمولاً به وسیله‌ی اعمال ضریبی تحت عنوان ضریب بزرگنمایی تغییرمکان (Cd)، صورت می‌پذیرد. بدین منظور در این مقاله، ضریب بزرگنمایی تغییرمکان (Cd) برای سیستم‌های باربر جانبی از نوع قاب خمشی بتن‌آرمه ویژه با و یا بدون دیوار برشی بتن‌آرمه، تحت ارزیابی واقع گردیده است. در این راستا، برای هر یک از سیستم‌های باربر جانبی یادشده، ۳ عدد قاب ساختمانی ۳، ۷ و ۱۱ طبقه در نظر گرفته شده است. این قاب­ها علاوه بر تحلیل‌های استاتیکی خطی، در معرض رکوردهای حوزه دور معرفی شده در دستورالعمل FEMA P۶۹۵ تحت تحلیل دینامیکی خطی و دینامیکی غیرخطی تحت قرار گرفته­اند و در انتها نیز ضریب Cd برای هر کدام از قاب‌ها محاسبه و استخراج گردیده است. نتایج حاکی از آن است که مقادیر پیشنهادی آیین‌نامه‌های ASCE۷-۱۶ و استاندارد ۲۸۰۰ (ویرایش ۴) برای ضریب یادشده در سیستم‌های باربر جانبی مذکور کافی نبوده و به منظور تخمین واقع‌‌گرایانه‌‌تری از عملکرد سازه در زلزله، مقادیر Cd بزرگتری تقاضا گردیده است. این مقادیر برای سیستم‌‌های باربر قاب خمشی بتن‌آرمه ویژه با و یا بدون دیوار برشی بتن‌آرمه پیشنهاد شده است.

دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

سیستم قاب با ستون‌های پیوندشده (LCF)، یک سیستم باربر جانبی نسبتاً جدید، از خانواده‌ی سیستم‌های دوگانه محسوب می‌گردد؛ تازگی پیدایش این سیستم سازه‌ای، لزوم بررسی‌های متعدد لرزه‌ای را در خصوص آن، قوت بخشیده است. بدین منظور، در این مقاله به ارزیابی ضریب بزرگنمایی تغییرمکان (Cd)، برای سیستم LCF در برابر توالی‌های لرزه‌ای بحرانی پرداخته شده است. این ضریب، تغییرمکان‌های خطی حاصل از تحلیل‌های استاتیکی خطی را به مقادیر واقعی و غیرخطی مرتبط می‌سازد. در این راستا، ۱۸ عدد قاب ساختمانی دارای سیستم باربر جانبی از نوع LCF، با تعداد طبقات ۳، ۷ و ۱۱ در نرم‌افزار اپنسیس پیاده­ سازی و تحت تحلیل‌های استاتیکی خطی، دینامیکی خطی و غیرخطی قرار گرفته و ضریب Cd برای هر یک از آنها تحت دو حالت تک­ لرزه و متوالی، محاسبه و استخراج گردیده است. به علاوه، به منظور بررسی بهتر ضریب یادشده، اثر پارامترهای مختلفی از جمله طول، رفتار خمشی و رفتار برشی تیرهای پیوند در نظر گرفته شده است. بر مبنای نتایج حاصل‌شده، مقادیر میانگین به دست‌آمده برای ضریب Cd تحت زلزله‌های متوالی در اکثر موارد در مقایسه با زلزله‌های منفرد افزایش یافته است. با این حال، این میزان افزایش، در قاب­های کوتاه‌مرتبه نسبت به قاب‌های بلندمرتبه دارای شدت بیشتری بوده است؛ به گونه­ ای که بیشترین افزایش ضریب Cd  در معرض توالی لرزه‌ای (در مقایسه با لرزه‌ی نخست از همان توالی)، مربوط به قاب ۳ طبقه (با رفتار برشی و طول پیوند ۲ متری) بوده و حدود ۱۱ درصد به دست آمده است. همچنین مقادیر میانگین بدست‌آمده برای ضریب Cd نشان داده است که، مقادیر پیشنهادی برای ضریب یادشده در ادبیات فنی، کافی نبوده و مقادیر بزرگتری تقاضا گردیده است.
 

صفحه ۱ از ۱