جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای گنجیدوست
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده
یکی از روشهای حذف اکسیژن محلول از محیط آب به منظور انجام واکنشهای دنیتریفیکاسیون استفاده از ترکیبات گیرنده اکسیژن (OCC) میباشد. در این تحقیق تاثیر مقادیر مختلف چهار ماده ZVI، nZVI، NaS۲O₃ و Na۲S۲O۵ به عنوان OCC به منظور استفاده در حذف نیترات از آب آلوده در فرایند PRBB در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، این مواد علاوه بر کاهش اکسیژن محلول، بر پارامترهایی چون pH محیط، جمعیت میکروبی، کدورت، ماندگاری DO، ORP و حتی حذف نیترات تاثیرگذار بوده و اثرات مثبت و منفی از خود بر جای میگذارند. در این پژوهش پس از انجام آزمایشات و با در نظر گرفتن نظر متخصصین، میزان اثرگذاری کیفی هر یک از پارامترها به صورت کمی احصا و بهترین ماده OCC از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب شد. نتایج به دست آمده از آزمایشهای پیمانهای نشان داد که اولویت انتخاب OCC از سه جنبه فنی، اقتصادی و زیستمحیطی به ترتیب مربوط به ZVI،Na۲S۲O۳ ، Na۲S۲O۵ و nZVI میباشد. بر اساس نتایج حاصل با استفاده از ZVI (بهترین OCC) به میزان mg ۷۵۰ به ازای هر لیتر آب مورد آزمایش در مدت زمان تقریبی ۵۰۰ دقیقه میزان DO آب از ۷ به ۰۵ /۰ میلیگرم در لیتر کاهش یافته و در محدوده ایدهآل برای فرآیند دنیتریفیکاسیون قرار گرفت. پس از انجام واکنشهای ماندگاری نیز مشخص شد، این ماده خاصیت اکسیژن زدایی خود را در مدت زمان طولانیتری در مقایسه با سایر ترکیبات مورد استفاده حفظ نموده است. همچنین در طی آزمایشها pH محیط در محدوده مناسب برای انجام واکنشهای دنیتریفیکاسیون ( ۷) قرار داشت. براساس نتایج به دست آمده میزان ZVI مورد استفاده در افزایش جمعیت میکروبی و راندمان حذف نیترات نیز دارای تاثیر مثبت بود.
ساسان قبادیان، حسین گنجیدوست، بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: توسعه روزافزون کاربریهای ریزجلبکی در بسیاری از صنایع باعث تمرکز پژوهشها به این حوزه نوین بین رشتهای شده است تا با افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای کشت، تجاریسازی کشت این موجودات تسهیل شود. هدف این پژوهش بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر با بهرهگیری از روش پاسخ سطح- طراحی مرکزی، اثرگذاری دو فاکتور غلظت محیط کشت زاروک (۰ تا ۱۰۰% رقت) و سیکل هوادهی بر نرخ رشد مخصوص و وزن خشک و نیز محتوی کلروفیل و کاروتنوئید گونه اسپیرولینا بررسی شد. در هر دوره ۲۴ساعته مجموعاً ۱۶ ساعت هوادهی شد که فاصله قطع و وصل هوادهی با عنوان سیکل هوادهی بین ۱ ساعت تا ۸ ساعت متغیر بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۱۶ از طریق آزمون رگرسیون چندگانه صورت گرفت.
یافتهها: بیشترین بیومس (۰/۶۵۹میلیگرم بر میلیلیتر) در غلظت ۸۰% محیط کشت و سیکل هوادهی ۲/۷۵ ساعته و بیشترین نرخ رشد مخصوص (۰/۲۳۰روزانه) در غلظت ۶۰% و سیکل هوادهی ۴/۵ساعته حاصل شد. بیشترین سیکل هوادهی (۸ ساعت) موجب افزایش قابل توجه و همزمان محتوای کلروفیل و کاروتنوئید (به ترتیب ۱۱/۶۵ و ۲/۶۷میلیگرم بر گرم) شد.
نتیجهگیری: بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی قابل انجام است.
ساسان قبادیان، حسین گنجیدوست، بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ویژهنامه ۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده- در این پژوهش، جذب کاتیون سرب از محلول های آبی به وسیله ی دو جاذب خاک اره و خاکستر تحت شرایط ناپیوسته و پیوسته بررسی شد. در آزمایش های ناپیوسته، pH بهینه، ۵ و زمان تعادل، ۲ ساعت تخمین شد. نتایج آزمایش های ناپیوسته با هر دو جاذب از ایزوترم لانگمایر پیروی میکرد. در آزمایش های پیوسته با استفاده از ستون جذب و جریان رو به بالا با دبی ۳/۰ لیتر بر دقیقه و زمان بهره برداری ۳۶۰ دقیقه، جاذب ها به صورت ترکیبی با سه نسبت متفاوت بررسی شد. طبق آزمایش ها، راندمان جذب با گذشت نیمی از زمان، روند صعودی را از دست میداد. همچنین نسبت بهینه خاکستر به خاک اره با مصرف خاکستر کمینه، برای سرب با غلظت اولیه ۵۰ میلی گرم بر لیتر برابر با ۱ به ۶ و برای غلظت ۱۰۰ میلی گرم بر لیتر برابر ۱ به ۴ بود و به طور کلی با افزایش غلظت اولیه سرب، نسبت خاکستر در جاذب ترکیبی بهینه، افزایش مییافت. در هر دو سامانه، قدرت جذب سرب به وسیله ی جاذب خاکستر بیشتر از قدرت جذب به وسیله ی خاک اره بود. طبق نتایج، راندمان حذف سرب با جاذبه های ترکیبی، بیش از ۹۸ درصد در آزمایش های ستونی و در آزمایش های ناپیوسته به ترتیب ۷۶ و ۹۸ درصد به وسیله ی خاک اره و خاکستر به دست آمد.