جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای بیوراکتور

ساسان قبادیان، حسین گنجی‌دوست، بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده


زهرا حاجی‌حسن، سیده‌مهدیه سادات، پوریا غلامی‌تیلکو،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: فاکتور رشد عصبی β–NGF یک عامل درمانی مهم در درمان بسیاری از بیماری‌های تحلیل عصبی مثل آلزایمر است، لذا تولید نوترکیب آن در مقیاس انبوه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. هدف از بررسی حاضر بهینه‌سازی فاکتورهای موثر در دست‌یابی به بیشترین میزان تولید پروتئین β–NGF در فرمانتور است.
مواد و روش‌ها: از آنجا که باکتری E. coli سویه بیانی مناسبی برای تولید در مقیاس صنعتی است، در مطالعه حاضر از سویه DE۳ باکتری E. coli به‌منظور تولید پروتئین نوترکیب β–NGF استفاده شد. همچنین از بیوراکتور ۵لیتری به‌منظور تولید پروتئین استفاده شد و میزان اکسیژن محلول (DO%) و دمای پس از القا با استفاده از روش نرم‌افزار آماری سطح پاسخ (RSM) بهینه‌سازی شد. ابتدا تاثیر این دو متغیر بر میزان تولید پروتئین مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در هر آزمایش کل محتوای پروتئینی استخراج و با روش برادفورد تعیین غلظت شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بهینه شرایط برای دست‌یابی به بیشترین میزان تولید پروتئین دمای پس از القای ºC۵/۲۸ و DO، ۳۰% است و در این شرایط غلظت پروتئین تولیدی ۶۱/۰±۶/۹میکروگرم بر میلی‌لیتر است. نهایتاً تاثیر این فاکتورها بر تولید پروتئین β–NGF با استفاده از روش دات‌بلات مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان‌دهنده بیشترین میزان تولید در شرایط بهینه‌سازی‌شده است.
نتیجه‌گیری: به‌طور کلی می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که میزان DO% و دمای پس از القا علاوه بر تاثیر بر رشد باکتری نوترکیب E. coli در بیوراکتور، بر میزان تولید و بیان پروتئین های نوترکیب (مثل β–NGF) نیز تاثیر مستقیمی دارد.

مرتضی جعفرصالحی، رمضانعلی دیانتی‌تیلکی، یحیی اسفندیاری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

سیستم‌های متداول تصفیه فاضلاب قادر به حذف موثر فسفر نیستند. ورود فسفر به منابع آبی موجب ایجاد یوتریفیکاسیون می‌شود. یکی از روش‌های حذف فسفر استفاده از ریزجلبک‌ها است. با این روش علاوه بر کمک به تصفیه پیشرفته فاضلاب می‌توان زیست‌توده که کاربردهای فراوانی دارد، تولید نمود. هدف مطالعه حاضر تعیین و مقایسه میزان حذف فسفر و تولید ریزجلبک اسپیرولینا درفتوبیوراکتور با استفاده از دو نوع فاضلاب تصفیه‌شده بود. آزمایش‌ها با ساخت فتوبیوراکتور و تزریق هوا به‌وسیله دیفیوزر حباب ریز در راکتورهای حاوی فاضلاب انجام شد. منبع نور در این آزمایش لامپ‌های فلورسنت سفید بودند و به‌صورت تابش متناوب طراحی شد. از پساب تصفیه‌خانه فاضلاب شهری و فاضلاب تصفیه‌شده سرویس بهداشتی به‌عنوان محیط کشت در فتوبیوراکتور استفاده شد. غلظت فسفر در فاضلاب تصفیه‌شده به روش اسپکتروفتومتری در طول موج ۶۹۰نانومتر اندازه‌گیری شد. میزان حذف فسفر و تولید زیست‌توده در محیط کشت‌های حاوی فاضلاب با غلظت‌های مختلف فسفر اندازه‌گیری شد. غلظت اولیه فسفر در فاضلاب تصفیه‌شده شهری و در فاضلاب سرویس بهداشتی به‌ترتیب ۱/۹۶ و ۰/۴میلیگرم در لیتر بود. در کشت با فاضلاب شهری در مدت ۸ روز ۷۱/۹% فسفر حذف شد و ۰/۱۸گرم در لیتر زیست‌توده تولید شد. در آزمایش با فاضلاب تصفیه‌شده سرویس بهداشتی در مدت ۸ روز ۳۷% فسفر حذف شد و غلظت زیست‌توده به ۰/۰۲۵گرم در لیتر افزایش یافت. با کاهش غلظت فسفر در فاضلاب، میزان تولید زیست‌توده و درصد حذف فسفر کاهش یافت. می‌توان نتیجه گرفت که ریزجلبک اسپیرولینا قادر به حذف فسفر از فاضلاب تصفیه‌شده و تولید زیست‌توده است.

اسما بهزادنیا، مرضیه موسوی نسب، سید عباس شجاع الساداتی، پیام ستوده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

بیوسورفکتانت­ها متابولیت­های تولید شده توسط میکروارگانیسم­ها هستند که به دلیل دارا بودن ویژگی­های سودمند فراوان، از قابلیت­های بالقوه و کاربردی گسترده­ای در صنایع مختلف برخوردار می­باشند. علی­رغم مزایای بسیار، به دلایل فنی و اقتصادی از جمله راندمان پایین، هزینه بالای تولید و فرآوری، و نوع سویه­های تولید­کننده، استفاده تجاری از بیوسورفکتانت­ها به­ویژه در صنایع غذایی و دارویی محدود می­باشد. اکثر میکروارگانیسم­های تولید­کننده­ی بیوسورفکتانت­ها که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته­اند، سویه­هایی بیماری­زا بوده که کاربرد بیوسورفکتانت خام حاصل از آن­ها در مصارف صنعتی و زیست­محیطی به­ویژه در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی براحتی قابل پذیرش نخواهد بود. از این­رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تولید حداکثری بیوسورفکتانت متصل به سلول توسط لاکتیک­اسید­باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (ATCC ۸۰۱۴) از طریق تغییر و بهینه­سازی میزان منبع کربنی اصلی محیط کشت میکروبی اختصاصی انجام گرفته است. بدین منظور، سه ترکیب محیط کشت با میزان گلوکز متفاوت، از نظر تولید توده­ی سلولی و بیوسورفکتانت در فلاسک­های هم­خورنده و همچنین در بیوراکتور غیرمداوم (تحت شرایط دما، pH و سرعت همزدن کنترل­شده) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تخمیر هم در آزمایشات مربوط به فلاسک­ها و هم در بیوراکتور، نشان­دهنده­ی حداکثر غلظت توده­ی سلولی (۹۲/۳ و ۱۷/۴ گرم بر لیتر) و حداقل کشش سطحی (۱۷/۴۱ و ۴۸/۴۰ میلی­نیوتن بر متر) و در نتیجه حداکثر میزان بیوسورفکتانت تولیدی در محیط کشت حاوی ۳۰ گرم بر لیتر گلوکز می­باشند. همچنین، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز نشان داد که بیوسورفکتانت تولید شده مخلوطی از پروتئین، پلی­ساکارید و احتمالاً گروه فسفات می­باشد و دارای ساختار گلیکوپروتئینی است.


 
ساناز نوری، پریسا حجازی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش تولید آنزیم سلولاز به کمک قارچ تریکودرما ریسی  ۵۱۴۲ PTCC بر سه نوع سوبسترای لیگنوسلولزی (سبوس ذرت، خاک اره و سبوس گندم) و درصد ترکیب­های مختلف دو سوبسترای خاک اره و سبوس گندم به روش تخمیر حالت جامد به مدت ۶ روز در مقیاس ارلن بررسی شد. سپس در شرایط بهینه نسبت ترکیبات سوبسترا بدست آمده از مقیاس ارلن، تأثیر هوادهی در سه سطح ۰,۵، ۱ و ۱,۵ لیتر بر ساعت بر گرم سوبسترای خشک اولیه () بر تولید این آنزیم در بیوراکتور بسترآکنده ۰,۵ لیتری مورد مطالعه قرار گرفت. رطوبت اولیه سوبسترا و pH به ترتیب (w/w) ۷۰% و ۵ و دمای گرماگذاری به ترتیب در مقیاس ارلن و بیوراکتور ۳۰ و °C ۲۸ در نظر گرفته شد. بررسی میزان تولید آنزیم سلولاز بر اساس فعالیت دو آنزیم اندوگلوکاناز و اگزوگلوکاناز مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین مقدار فعالیت­ آنزیم اندوگلوکاناز و اگزوگلوکاناز در مقیاس ارلن به ترتیب در روز ششم و سوم ۱۳و  ۶,۴ و در بیوراکتور در روز سوم به ترتیب ۳۶ و  ۱۰ در شدت هوادهی  ۱,۵ با استفاده از سوبسترا با ترکیب ۷۵% سبوس گندم و ۲۵% خاک اره به دست آمد.
، ، ولی الله بابایی پور،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده


 در این مطالعه، تخمیر جوانه گندم با پودر مخمر نانوایی صنعتی برای تولید FWGE با محتوای بالای ۲،۶-DMBQ با رویکرد افزایش مقیاس در مقیاس بیوراکتور Bench انجام شد. محتوی ۲,۶-DMBQ جوانه گندم تخمیر شده با بهینه‌سازی سه متغیر pH اولیه، دمای تخمیر و سرعت همزدن در دو سطح با استفاده از روش تاگوچی در بیوراکتور همزن­دار افزایش داده شد. محتوای ۲،۶-DMBQ نمونه ها طی ۱۴، ۱۶ و ۱۸ ساعت پس از تخمیر تعیین شد و سپس نتایج توسط نرم افزار Qualitek تجزیه و تحلیل شد. سپس اثر دور سانتریفیوژ روی میزان کدورت و تعداد مخمر موجود در سوپرناتانت نهایی بررسی شد. در انتها، سوپرناتانت توسط خشک کن پاششی با دمای ورودی C°۱۲۰ و دمای خروجی C° ۶۹-۷۰ خشک شد و میزان ماده موثر ۲,۶-DMBQ، pH، رطوبت وخاکستر تعیین شد. در شرایط بهینه: pH اولیه ۶، دمای تخمیر C°۳۲ و سرعت هم زدنrpm ۸۰، حداکثر ۵۲۷/۱ میلی گرم ۲،۶-DMBQ در هر گرم FWGE به دست آمد. نتایج جداسازی نشان داد که سرعت سانتریفیوژ تأثیر معنی‌داری بر کدورت نهایی و تعداد مخمرهای باقی‌مانده ندارد و بنابراین g۳۰۰۰ بعنوان سرعت بهینه انتخاب شد. با این حال، به دلیل محتوای بالای مخمر در مایع رویی، فیلتراسیون پس از سانتریفیوژ مورد نیاز بود. به دلیل سرعت بالای خشک شدن نمونه، رطوبت کم محصول نهایی و راندمان بالا در مقیاس صنعتی، نمونه ها با استفاده از خشک کن اسپری خشک شدند. در نهایت رطوبت، پروتئین، خاکستر و pH محصول نهایی اندازه گیری شد.
پروانه اسمعیل نژاد اهرنجانی، آزاده زحمت کش،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

فرآیند تولید توکسویید دیفتری توسط نرم افزار SuperPro Designer طراحی و تاثیر اعمال تغییرات در فرآیند بر بازده و هزینه­های تولید بررسی شد. با علم بر فرآیند واقعی تولید توکسویید، از بیوراکتور با شرایط عملیاتی بهینه و از سانتریفیوژ صنعتی دیسک انباشته به جای فیلتر پرس به منظور جداسازی پیکره باکتری استفاده شد. اعمال این تغییرات همراه با افزودن پمپ میان بیوراکتور و سانتریفیوژ بود. نتایج نشان می­دهد که بهبود شرایط عملیاتی بیوراکتور می­تواند موجب افزایش ۲۵ درصدی تولید توکسین، یعنی افزایش تولید از ۷ میلیون دوز به ۷۵/۸ میلیون دوز ­شود. هدررفت توکسین در فیلتر پرس (۱۴ درصد) با استفاده از سانتریفیوژ کاملا برطرف و در مجموع موجب افزایش ۴۴ درصدی تولید توکسویید خواهد شد. همچنین، این تغییرات می­تواند منجر به کاهش ۱۶ درصدی زمان فرآیند، کاهش ۲۹ درصدی آب مصرفی و اما افزایش ۳۲ درصدی مصرف انرژی شود. به طور کلی نتایج شبیه­سازی نشان داد هزینه­ مربوط به تجهیزات جدید در فرآیند بهبود ­یافته­ی پیشنهادی طی دو بچ تولید قابل برگشت خواهد بود.
 

دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

در این تحقیق بیوراکتور غشایی غوطه‌ور برای تصفیه فاضلاب مجتمع پتروشیمی مورد بررسی قرار گرفت. لجن اولیه در این تحقیق از لجن برگشتی سیستم تصفیه فاضلاب مجتمع پتروشیمی تهیه شد. غشای مورد استفاده در این پژوهش، مسطح و از جنس پلی وینیلیدین فلوراید  بود. سایز حفره ها، تخلخل و میزان سطح برای غشا به ترتیب، ۱/۰ میکرون، ۷۳% و ۰۰۴/۰ مترمربع بود. در این مطالعه، توزیع اندازه ذرات، SMP، EPS برای لجن اندازه­گیری شد. همچنین برای تعیین مشخصات کیک از تست FTIR نیز استفاده شد. میزان فشار بحرانی برای غشای مذکور نیز اندازه­گیری شد که مقدار آن kPa ۲/۰ بدست آمد. این تحقیق در دو مرحله جداگانه انجام گرفت. در مرحله اول، پایلوت برای ۳۵ روز به‌صورت پیوسته عمل کرد. نتایج به دست آمده نشان داد که با وجود گرفتگی غشا، شار خروجی غشا از بازده مطلوبی برخوردار بود و بعد از هر دوره ۷ روزه، بازیابی شار خروجی بیشتر از ۹۰ درصد را نشان داد. در این مطالعه حذف COD بیشتر از ۸۵ درصد، در شرایط MLSS و HRT به ترتیب،۳۰۰±۳۰۰۰ میلی‌گرم بر لیتر و ۱۴-۱۶ ساعت حاصل شد. علاوه بر آن، TSS و کدورت در خروجی به ترتیب، کمتر از mg/L ۱ و NTU ۱۲ حاصل شد. در مرحله دوم از کربن فعال برای کاهش گرفتگی غشا استفاده شد. در راکتور حاوی کربن فعال، میزان افت شار، ۲۲ درصد کمتر صورت گرفت که از جمله دلایل آن می‌توان به افزایش اندازه لخته‌ها، کاهش SMP در لجن و کاهش مقاومت حفرات غشا اشاره نمود

صفحه ۱ از ۱