جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای پراکسیداز

زهرا کرمی، بیژن رنجبر، ارسطو بدویی دلفارد،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

مولکول‌‌های DNA بازهای نیتروژنی دارند که ویژگی‌‌هایی شبیه فلورفورها نشان می‌‌دهند. با این حال اسیدهای‌هسته‌ای از نوع DNA، ویژگی فلورسانسی بسیار ضعیفی دارند. از این رو شناسایی لیگاندهای متصل‌‌شونده به DNA که در حالت؛ نشر فلورسانس هستند و تنها بر اثر اتصال به مولکول‌‌های DNA نشر فلورسانس می‌‌یابد، بسیار کاربردی است. در این مقاله اثر یون‌های فلزی سدیم و پتاسیم بر القای ساختار چهاررشته‌ای) در الیگومری با نام PS۲.M (GTG۳TAG۳CG۳T۲G۲)  بررسی شده است. با تشکیل پیچیده میان این ساختار DNA و مولکول Hemin، یک دزوکسی‌ریبوزایم یا DNAzym ایجاد می‌شود که فعالیت پراکسیدازی دارد. با طیف‌‌سنجی نور مرئی-فرابنفش، فعالیت الیگومرPS۲.M  به‌عنوان یک DNAzyme آشکار شد و طیف‌‌سنجی دورنگ‌‌نمایی دورانی، تشکیل ساختار چهاررشته‌ای DNA به‌وجودآمده از این الیگومر را نشان داد. فلورسانس ذاتی چهاررشته‌ای تشکیل‌‌دهنده دزوکسی‌‌ریبوزایم شبه-پراکسیدازی نیز بررسی شد و نتایج، افزایش شدت فلورسانس DNA در حالت چهاررشته‌‌ای را در مقایسه با حالت تک‌‌رشته‌‌ای نشان داد. افزون بر این، رنگ نامتقارن سیانینی (سایبرگُلد) به‌عنوان کاوشگر برای بررسی فلورسانس خارجی DNA چهاررشته‌‌ای مورد استفاده شد. این کاوشگر تمایز بالایی بین DNA تک‌‌رشته و چهاررشته‌‌ای نشان داد. سرانجام برهم‌کنش این رنگ با DNA با روش‌‌های دورنگ‌‌نمایی‌‌ دورانی و فلورسانس بررسی شد.
زهرا قراری، رمضانعلی خاوری نژاد، رضا شکسته بند، فرزانه نجفی، محمد نبیونی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

بسیاری از گیاهان نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری وقتی در معرض تیمار سرما ((۲-۱۵°C قرار می‌گیرند آسیب می‌بینند. گیاه آرابیدوپسیس تالیانا گیاه مقاوم به سرما می‌باشد و بنابراین یک مدل گیاهی خوب به منظور تشخیص ویژگی‌های مقاومت به تیمار سرما می‌باشد. برای تعیین این که آیا بیان ژن سوپراکسید دیسموتاز مس/روی۲ (CSD۲) ظرفیت به دام اندازی سوپراکسید و احتمالا قدرت ادامه حیات جهش یافته‌های حساس به تنش متوسط سرمای گیاه آرابیدوپسیس تالیانا را افزایش خواهد داد یا نه و نیز تعیین نقش سایر آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر پلی فنل اکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در ظهور فنوتیپ‌های متمایز تحت تنش متوسط سرما در این گیاه، ۴ جهش یافته کلاس ۱ (chs۱-۱، chs۱-۲، chs۲-۱ و chs۲-۲) تحت تیمارهای دمایی ۴ (تنش شدید سرما)، ۱۳(تنش متوسط سرما) و ۲۳ (شاهد) درجه سانتیگراد قرار گرفتند و سنجش‌های مربوطه انجام شد. نتایج نشان داد که ژن (CSD۲) در هیچ یک از جهش یافته ها بیان نداشت، در صورتیکه در گیاه نوع وحشی تحت تنش متوسط سرما و تنش شدید سرما بیان داشته است. افزایش فعالیت‌ آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز نیز نقش حفاظتی این آنزیم‌‌ها را در دفاع از گیاه تحت دماهای پایین نشان می‌دهد. افزایش فعالیت آنزیم پلی‌فنل اکسیداز تحت تنش متوسط سرما می‌تواند نقش آن را در ظهور فنوتیپ کلروز در جهش یافته‌ها تحت تنش متوسط سرما نشان دهد. عدم بیان ژن CSD۲ در جهش یافته‌ها احتمالا به دلیل جهش در ژن‌های CHS می‌باشد، در نتیجه احتمالأ بر اثر جهش مذکور بیان این ژن‌ها نیز تحت تأثیر قرار گرفته است.

دوره ۷، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اثر فرمولاسیون نانوسالیسیلیک اسید بر بیان ژن‌های پراکسیداز (۱۱۳-۱۱۴) و آنزیم‌های پراکسیداز و فنیل­آلانین آمونیالیاز (PAL) در گیاهان گندم رقم حساس به Heterodera filipjevi مورد بررسی قرار گرفت. ریشه و برگ گندم ezostaya B به­طور تصادفی به گروه شاهد و گروه‌های در معرض به­ترتیب با ۶۲,۵، ۱۲۵ و ۲۵۰ میکروگرم در میلی ­لیتر نانوسالیسیلیک اسید تقسیم شدند. آنالیز اسپکتروفتومتری عصاره‌های ریشه‌ی گیاهان آلوده، ۴ ، ۷ و ۱۱ روز پس از تلقیح نماتد (DAI) برای ارزیابی آنزیم‌های پراکسیداز و PAL و آنالیز بیان ژن‌های پراکسیداز (۱۱۳-۱۱۴) با استفاده از Realtime-PCR انجام شد. فعالیت پراکسیداز به­طور معنی­داری در تیمارهای تحت تأثیر ۲۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر نانوسالیسیلیک اسید پس از ۱۱ روز اافزایش داشت. فعالیت PAL تحت تأثیر ۲۵۰ و ۱۲۵ میکروگرم در میلی­لیتر نانوسالیسیلیک اسید در مقایسه با کنترل در چهار و هفت DAI افزایش یافت. فعالیت PAL نیز در نمونه‌های در معرض ۶۲,۵ و ۲۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر نانوسالیسیلیک اسید نسبت به کنترل در هفت DAI تشدید شد..دوز ۶۲,۵ میکروگرم در میلی­لیتر نانوسالیسیلیک اسید باعث افزایش سطح بیان پراکسیداز ۱۱۳-۱۱۴ در برگ گندم در چهار DAI و هم­چنین افزایش سطح بیان ژن‌های پراکسیداز ۱۱۳-۱۱۴ در سطح ۱۲۵ و ۲۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر در مقایسه با کنترل در چهار و هفت DAI شد. بین بیان ژن‌ها در معرض ۶۲,۵، ۱۲۵ و ۲۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر نانوسالیسیلیک اسید در مقایسه با کنترل در یازده DAI کاهش معنی­داری وجود داشت. نتایج نشان داد که غلظت‌های بالای نانوسالیسیلیک اسید تأثیر بالقوه‌ای بر فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز و PAL در گندم آلوده به H. filipjevi دارد و غلظت بالای نانوسالیسیلیک اسید اثر مهاری بر سطح بیان ژن پراکسیداز دارا می­باشد.
فتح اله احمدی، علیرضا عباسی، باقر یخچالی، هوشنگ علیزاده، احمد علی پوربابائی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف:پراکسیدازها در طیف وسیعی از فرآیند های زیست فناوری مورد استفاده قرار می گیرند که بیشتر آنها در دما و pH های بالا انجام می شوند. از آنجا که بیشتر پراکسیدازهای رایج در شرایط قلیایی و دمای بالا ناپایدار و غیرفعال بوده یافتن پراکسیدازهای ترموآلکالوفیلیک برای اهداف کاربردی امری ضروری به نظر می رسد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تولید برون سلولی آنزیم پراکسیداز در سویه بومی Bacillus tequilensis مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور، فعالیت آنزیم با استفاده از دو سوبسترای ۲,۴-DCP و پیروگالول در کشت مایع باکتری سنجش و  تاثیر مدت زمان کشت بر تولید آنزیم و همچنین تاثیر پارامترهای pH و دما بر میزان فعالیت آنزیم بررسی  شد. خالص سازی نسبی آنزیم با استفاده از روش کروماتوگرافی تعویض یونی با سفادکس DEAE A۵۰ انجام و پارامترهای کینتیکی فعالیت آنزیم  بررسی شد. در این مطالعه پارامترهای کینتیکی از قبیل Km و Vmax محاسبه شدند.
نتایج: اندازه گیری فعالیت آنزیم در  زمان های مختلف کشت نشان داد که بیشترین میزان تولید آنزیم پراکسیداز ۷۲ ساعت بعد از کشت باکتری بدست می آید. 

طیبه رحمتی دروازی، ریحانه سریری،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده


گونه‌های فعال اکسیژن (ROS) در غلظت‌های کم، در تنظیم مسیرهای درون سلولی چون بیان ژن نقش مهمی دارند. درحالی‌که غلظت‌های بالای آن‌ها، با ایجاد استرس اکسیداتیو و آسیب به ماکرومولکول‌های حیاتی در پاتوژنز بسیاری از بیماری‌های مهم دخیل هستند. هر سـلول بـرای خنثی نمودن مقادیر بالای ROS ها از یک سیستم دفاعی آنتی‌اکسیدانی استفاده می‌کند. پراکسیداز به عنوان یک آنزیم آنتی‌اکسیدانی مهم، اکسیداسیون سوبستراهای مختلف را با استفاده از هیدروژن پراکسید که یک گونه فعال اکسیژنی است، کاتالیز می‌کند. ازآنجاکه کافئین و تئوبرومین روزانه به طور گسترده استفاده می‌شوند و غلظت مصرفی آن‌ها بر فعالیت بسیاری از آنزیم‌ها تأثیر دارد. ازاین‌رو، در تحقیق حاضر اثر مهاری این متیل‌گزانتین‌ها بر فعالیت پراکسیداز بررسی شده است. فعالیت پراکسیداز به روش کینتیک توسط اسپکتروفتومتر در طول موج ۵۱۰ نانومتر به مدت ۳ دقیقه، ازطریق دنبال کردن جذب محصول رنگی ناشی از اکسایش ۴-آمینوآنتی‌پیرین درحضور و عدم حضور کافئین و تئوبرومین اندازه‌گیری می‌شود. دراین مطالعه مشاهده شد، که هر دو ترکیب بر فعالیت پراکسیداز اثری مهاری دارند و مقادیر IC۵۰ برای تئوبرومین و کافئین به ترتیب ۵۰/۰ و ۶۰/۰ میلی‌مولار تعیین شد. علاوه‌براین، مقادیر Km و Vmax، نارقابتی بودن مکانیسم مهار برای هر دو مهارکننده را تأیید می‌کند. همچنین مقدار Ki، برای تئوبرومین و کافئین به ترتیب ۰۳/۰ و ۰۸/۰ میلی‌مولار تعیین شد. درنتیجه، تئوبرومین در مقایسه با کافئین، به دلیل داشتن مقادیر کمتر IC۵۰ و Ki، دارای قدرت مهار بالاتر و تمایل اتصال بیشتری به کمپلکس آنزیم - سوبسترا است. بنابراین، چنین استنباط می‌شود که تئوبرومین اثر مهاری قوی‌تری بر فعالیت پراکسیداز دارد.

دوره ۱۴، شماره ۷۳ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده آنزیم پراکسیداز یکی از آنزیم­های مهم در بافت­های گیاهی است که با پراکسید هیدروژن ترکیب و تولید کمپلکس فعالی می­نماید. غیر فعال­سازی این آنزیم می­تواند زمان ماندگاری سبزیجات خام و منجمد را افزایش دهد. جهت غیر فعال­سازی آنزیم پراکسیداز از روش­های مختلفی استفاده می­شود که محدودیت­های مخصوص به خود را دارند.  در این تحقیق اثر اسانس طبیعی گلپر و آنزیم­بری حرارتی بر غیر فعال سازی آنزیم پراکسیداز بررسی شد و با روش سطح پاسخ بهینه سازی گردید. نتایج نشان داد که اسانس گلپر فعالیت آنزیم پراکسیداز کرفس را کاهش داد. شرایط بهینه برای غیر فعال سازی غیر حرارتی آنزیم پراکسیداز کرفس تحت تاثیر اسانس گلپر شامل: غلظت اسانس گلپر  ppm۵۰، زمان فعالیت آنزیم ۶۰ ثانیه و فعالیت آنزیم پراکسیداز (جذب) ۴۶۷۵۹۹/۰ بود. شرایط بهینه در غیر فعال سازی حرارتی شامل: دمای آنزیم­بری ۹۰ درجه سانتی گراد، زمان آنزیم­بری ۵ دقیقه، زمان فعالیت آنزیم ۲۰ ثانیه و فعالیت آنزیم پراکسیداز (جذب) ۰۴۵۲۸۱۵/۰ بود.

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: یکی از بحران‏های امروزی آلودگی محیط زیست است. سرب یکی از مهم‏ترین آلوده کننده‏های محیط زیست است که تماس طولانی مدت با آن آثار زیان‏باری برای انسان در پی دارد. استفاده از مواد ضد اکسایشی مانند عصاره زردچوبه ممکن است از ایجاد صدمات جلوگیری کند. بنابراین در مطالعه حاضر سطوح گلوتاتیون پراکسیداز و پروتئین کربونیل بافت‏های کلیه و طحال پس از مصرف مصرف عصاره زردچوبه و ورزش در موش‏های در معرض سرب بررسی شد. مواد و روش‏ها: در این مطالعه تجربی ۶۰ سر موش نر صحرایی به صورت تصادفی به ۶ گروه ۱) کنترل، ۲) شم (حلال عصاره زردچوبه)، ۳) سرب، ۴) تمرین+سرب، ۵) عصاره زردچوبه +سرب، ۶) تمرین+ عصاره زردچوبه +سرب دسته‏بندی شدند (هر گروه شامل ۱۰ سر موش). برنامه تمرینی دویدن پیش‏رونده روی نوارگردان بدون شیب به مدت ۸ هفته، هر هفته ۵ جلسه با سرعت ۱۵-۲۲ متر در دقیقه و به مدت ۲۵-۶۴ در دقیقه اجرا شد. عصاره زردچوبه ۳ روز در هفته و مجموعاً ۸ هفته به مقدار ۳۰ میلی‏گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شد. مقادیر گلوتاتیون پراکسیداز و پروتئین کربونیل در بافت‏های کلیه و طحال با روش الایزا سنجش شد. نتایج: میزان پروتئین کربونیل بافت‏های کلیه و طحال در گروه سرب نسبت به گروه‏های شم، تمرین، عصاره و ترکیبی افزایش و در گروه‏های تمرین، عصاره و ترکیبی نسبت به گروه شم کاهش نشان داد (به ترتیب ۷۸۷/۴F=، ۰۰۲/۰= P و ۹۷۰/۶=F، ۰۰۰/۰=P). گلوتاتیون پراکسیداز در بافت‏های کلیه و طحال گروه سرب نسبت به گروه شم کاهش ولی در گروه‏های، تمرین، عصاره و ترکیبی نسبت به گروه شم افزایش نشان داد (به ترتیب ۴۶۶/۲=F، ۰۵۱/P=۰ و ۱۱/۲=F، ۰۸۶/۰=P). نتیجه‏گیری: مصرف عصاره زردچوبه و ورزش منظم به تنهایی باعث مهار کامل آثار اکسایشی در بافت‏های کلیه و طحال نشد ولی استفاده از ورزش و عصاره زردچوبه به طور همزمان می‏تواند در کاهش آثار زیان‏بار سرب مؤثر باشد.

دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

آنزیم های موجود در بافتهای گیاهی میتوانند دارای اثرات مفید و مضری بر روی کیفیت میوه ها و سیزیجات باشند. بنابراین مدیریت تغییرات آنها درمیوه ها و سبزیجات به عنوان یکی از مسائل مورد توجه در صنایع غذایی مطرح است. امروزه تقاضای مصرف کنندگان به استفاده از مواد غذایی تازه و یا کمتر فرآوری شده افزایش یافته است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی توانایی اسانس آویشن در کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز (به عنوان یکی از عوامل مهم فساد بیوشیمیایی) در ترب سیاه و لوبیا سبز است. بدین منظور عصاره گیاهی حاوی آنزیم پراکسیداز با مخلوط سوبسترا شامل گایاکول، پراکسید هیدروژن، بافر فسفات سدیم و غلظت های مختلف اسانس آویشن (۵۰، ۷۵، ۱۰۰ و ۲۰۰ (g/۱۰۰ ml مخلوط گردید. سپس جذب نمونه ها با استفاده از روش اسپکتروفتومتری در طول موج ۴۷۰ نانومتر به مدت ۴۰۰ ثانیه قرائت شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فعالیت آنزیم پراکسیداز در ترب سیاه ۴۶۲۵ و در لوبیا سبز ۵۱ (گرم سبزی× ثانیه /واحد فعالیت) بوده که با افزودن اسانس آویشن در غلظت های فوق فعالیت آنزیم پراکسیداز ترب سیاه به ترتیب ۲۶۵۵، ۲۵۵۰، ۲۰۱۵ و ۲۱۶۲ (گرم سبزی× ثانیه /واحد فعالیت) و فعالیت آنزیم پراکسیداز لوبیا سبز به ترتیب ۷۰۸، ۶/۵۵۱، ۵۷۹ و ۶۹۰ (گرم سبزی× ثانیه /واحد فعالیت) شده است.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۹ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

اسیداگزالیک به‌عنوان یک پاداُکسنده طبیعی رسیدن و پیری میوه را به‌تأخیر می‌اندازد. در این پژوهش اثر غلظت‌های مختلف اسیداگزالیک (۰، ۲، ۴، ۶ و ۸ میلی‌مولار) بر قابلیت انبارمانی و کیفیت پس از برداشت میوه ازگیل‌ژاپنی طی ۲۸ روز انبارداری در دمای ۵ درجه‌سانتی‌گراد و رطوبت‌نسبی ۵±۹۰ درصد مورد بررسی قرار گرفت. صفاتی مانند شاخص قهوه‌ای‌شدن، ویژگی‌های بیوشیمیایی و کیفی و فعالیت آنزیم‌های پلی‌فنل اکسیداز(PPO) و پراکسیداز (POD) میوه در زمان برداشت (۰)، ۷، ۱۴، ۲۱ و ۲۸ روز پس از شروع انبارداری ارزیابی شد. با افزایش مدت انبارداری میزان شاخص قهوه‌ای‌شدن، مواد جامد محلول (TSS)، نسبت TSS به اسیدیته قابل تیتراسیون (TA) و فعالیت آنزیم‌های PPO و POD در همه تیمارها افزایش یافت (p˂۰,۰۵)، درحالی‌که میزان سفتی بافت میوه، TA، اسیدآسکوربیک، فنل و فلاونوئید کل و ظرفیت پاداُکسندگی میوه کاهش یافت (p˂۰,۰۵). کاربرد اسیداگزالیک میزان شاخص قهوه‌ای‌شدن و فعالیت آنزیم‌های مسئول قهوه‌ای‌شدن میوه (PPO و POD) را به‌طور معنی‌داری در مقایسه با شاهد کاهش داد (p˂۰,۰۵). در پایان مدت انبارداری میوه‌های تیمار شده با غلظت‌های مختلف اسیداگزالیک بافت سفت‌تر و میزان اسیدآسکوربیک، فنل و فلاونوئید کل و ظرفیت پاداُکسندگی بیشتری در مقایسه با میوه‌های گروه شاهد داشتند (p˂۰,۰۵). در کل، کاربرد اسیداگزالیک بطور موثری نرم‌شدن بافت میوه و شاخص قهوه‌ای‌شدن را با کم کردن فعالیت آنزیم‌های PPO و POD در طول مدت انبارداری کاهش داد (p˂۰,۰۵). بنابراین تیمار اسیداگزالیک (۶ میلی‌مولار) می‌تواند به عنوان یک روش مؤثر در انبارداری میوه ازگیل‌ژاپنی مورد استفاده قرار گیرد.


دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

میوه‌ها و سبزیجات به علت دارا بودن آب زیاد و فعالیت آنزیمی بالا محصولاتی فساد پذیر هستند و سالانه مقدار زیادی از آن‌ها قبل از مصرف از بین می‌روند. برای کاهش ضایعات محصولات غذایی روش‌های مختلفی نظیر استفاده از حرارت یا نگه‌دارنده‌های شیمیایی مرسوم است اما افزایش تقاضای مصرف کنندگان به استفاده از مواد غذایی تازه و یا کمتر فرآوری شده باعث افزایش تحقیق در زمینه روش‌های نگهداری جایگزین شده است. در این مطالعه توانایی اسانس­های میخک، زیره و رازیانه (غلظت‌های ۵۰، ۷۵، ۱۰۰ و ppm ۲۰۰( در کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز (به عنوان یکی از عوامل مهم فساد بیو‌شیمیایی) در سیب درختی بررسی شد. اسانس میخک خالص و غلظت‌های ۷۵ و ppm ۱۰۰ اسانس میخک باعث کاهش ۶۷/۶۶ درصدی و غلظت‌های ۵۰ و ppm ۲۰۰ اسانس میخک به ترتیب باعث کاهش ۱۵/۴۸ و ۹۷/۶۲ درصدی فعالیت آنزیم پراکسیداز در نمونه سیب درختی شده است. اسانس زیره در کلیه غلظت‌های مورد استفاده منجر به کاهش ۶۷/۶۶ درصدی فعالیت آنزیم پراکسیداز در نمونه سیب درختی شده است. همچنین استفاده از غلظت‌های ۵۰، ۷۵ و ppm ۱۰۰ اسانس رازیانه باعث کاهش ۹۷/۶۲ درصدی فعالیت آنزیم پراکسیداز در نمونه سیب درختی شده است در حالیکه با افزایش غلظت رازیانه اثر ممانعت کنندگی از فعالیت آنزیم پراکسیداز آن کاهش می‌یابد به طوری که استفاده از اسانس خالص رازیانه و غلظت   ppm ۲۰۰ آن به ترتیب باعث کاهش ۵۲/۱۸ و ۵۶/۵۵ درصدی فعالیت آنزیم پراکسیداز در نمونه سیب درختی شده است. نتایج بهینه سازی با روش سطح پاسخ نشان داد که کم‌ترین فعالیت آنزیم پراکسیداز برای اسانس‌های میخک، زیره و رازیانه به ترتیب در غلظت اسانس و زمان فعالیت آنزیمی ppm ۲۰۰ و ۴۰ ثانیه برای اسانس میخک، ppm ۱۴۶ و ۱۱۲ ثانیه برای اسانس زیره و ppm ۱۳۰ و ۱۸۳ ثانیه حاصل می‌شود.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

با افزایش آگاهی مصرف کنندگان به مضرات مواد شیمیایی و تأثیر فراوری حرارتی در کاهش ارزش تغذیه‌ای، تقاضای برای تولید و استفاده از مواد غذایی تازه و یا کمتر فرآوری شده افزایش یافته است. در این مطالعه توانایی اسانس­های زیره سبز، رازیانه و میخک (غلظت‌های ۵۰، ۷۵، ۱۰۰، ppm ۲۰۰ و فرم خالص( در غیر فعال سازی آنزیم پراکسیداز کدو سبز بررسی شد. نتایج نشان داد که تنها فرم خالص و غلظت ppm ۲۰۰ اسانس زیره سبز و همچنین فرم خالص و غلظت‌های بالای (۱۰۰ و ppm ۲۰۰) اسانس رازیانه، توانایی کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز کدو سبز را دارا بودند اما استفاده از غلظت‌های ۵۰ و ppm ۷۵ اسانس رازیانه باعث افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز نیز شده بود. اسانس میخک در کلیه غلظت‌های مورد مطالعه موجب کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز شد که نشان دهنده توانایی اسانس میخک در واکنش با اکسیژن محیط و ممانعت از واکنش آنزیم پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز (قهوه‌ای شدن آنزیمی) می‌باشد. بهترین شرایط برای غیر فعال سازی آنزیم پراکسیداز تحت تأثیر اسانس زیره شامل غلظت اسانس  ppm۵/۱۹۴ و زمان فعالیت آنزیمی ۰۲/۰ ثانیه بود در حالیکه شرایط بهینه برای  دست یابی به کم‌ترین فعالیت آنزیم پراکسیداز شامل استفاده از ppm۲۰۰ اسانس رازیانه  و زمان فعالیت آنزیمی صفر ثانیه، و ppm ۲۰۰ اسانس میخک و زمان فعالیت آنزیمی ۷/۱ ثانیه می‌باشد.

دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

ریبوفلاوین (ویتامین B۲) در رشد و نمو گیاهان و در بسیاری از فرایندهای احیایی که در پاسخهای دفاعی گیاهان نقش دارند، اثر گذارمی باشند. اندام هوایی دو رقم برنج اصلاح شده (فجر) و محلی (طارم محلی) با غلظت های افزایش یابنده ای از ریبوفلاوین (۰، ۱، ۵/۱، ۲ میلی مول) اسپری گردیدند و سپس در معرض آلودگی با قارچ P. oryzae قرار گرفتند. سپس اندام هوایی (برگها) در زمانهای مختلف صفر، ۲، ۴، ۶ و ۸ روز پس از آلودگی جمع آوری شدند و فعالیت آنزیم هایی از قبیل پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیا لیاز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، درصد گیاهان آلوده شده و اندازه بخشهای صدمه دیده برگها در رقم فجر بیشتر از طارم محلی بوده است. علاوه بر این، افزایش فعالیت آنزیم هایی از قبیل پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیا لیاز در رقم فجر نسبت به رقم محلی مخصوصا در غلظت ۲ میلی مول ریبوفلاوین نشان دهنده افزایش بالاتر مقاومت القا شده به وسیله ریبوفلاوین در رقم فجر نسبت به رقم طارم محلی می باشد. شدت باندهای ایزو آنزیمی پراکسیداز با وزن مولکولی پایین در هر دو رقم با افزایش غلظت ریبو فلاوین، افزایش یافته است در حالیکه غلظت بالای ریبو فلاوین منجر به تولید سه ایزوآنزیم در رقم فجر(g, h, i) و یک ایزوآنزیم در رقم طارم محلی(f) گردیده است. در نتیجه گیری کلی، رقم فجر به قارچ بیماری زای P. oryzae حساسیت بیشتری نسبت به رقم طارم محلی نشان داده است. علاوه بر این، فعالیت آنزیمهای POD،PPO وPAL ، افزایش شدت باندهای ایزو آنزیمی پراکسیداز و تولید ایزوآنزیمهای جدید دراثرافزیش غلظت ریبو فلاوین، نشان دهنده افزایش بالاتر مقاومت القا شده به وسیله ریبوفلاوین در رقم فجر نسبت به رقم طارم محلی می باشد.
 

صفحه ۱ از ۱