جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای آسپرژیلوس نایجر


دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

تأثیر پروبیوتیکی مخمرهای Saccharomyces cerevisiae و Aspergillus niger بر کارایی تغذیه، ترکیب شیمیایی لاشه، نرخ ترشح آمونیاک، آنزیم‎های سرم خون و میکروبیوتای روده فیل ماهی جوان  در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ۴ تیمار و ۳ تکرار شامل جیره‎های غذایی حاوی ۱۰۶×۲، ۱۰۶×۴ و ۱۰۶×۶ (سلول در گرم غذا) و شاهد (جیره پایه بدون پروبیوتیک) بررسی شد. ماهی با میانگین وزنی  ۸۱/۲±۸/۳۱ گرم به‌صورت تصادفی در ۱۲ حوضچه فایبرگلاس با تراکم ۳۰ قطعه در هر تانک توزیع و  به‌مدت ۸ هفته با جیره‎های آزمایشی تغذیه شدند. نتایج نشان داد که جیره‎ غذایی حاوی ۱۰۶×۶ پروبیوتیک، بر ضریب تبدیل غذایی و دیگر شاخص‎های تغذیه‎ای اثرات مثبت و معنا‎داری نسبت به گروه شاهد داشت (۰۵/۰>p). همچنین بهبود معنا‎داری در میزان فعالیت آنزیم‎های سرم خون و نرخ ترشح آمونیاک در تیمارهای آزمایشی حاوی سطوح مختلف پروبیوتیک در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (۰۵/۰>p). بررسی تراکم کل قارچ‎ها و لاکتوباسیلوس‎های روده نیز مؤید افزایش معنا‎دار سطوح این زیست‎یار‎ها در تیمارهای آزمایشی بود (۰۵/۰>p). این مطالعه نشان می‎دهد که استفاده از پروبیوتیک‎های قارچی می‎تواند دارای اثرهای مثبتی بر کارایی تغذیه و آنزیم‎های سرم خون فیل ماهی جوان باشد.
یوسفعلی اسدپور-اوصالو، سیاوش گنجی گلمانخانه،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

کیتین وکیتوزان دو فرآورده بسیار مهم از پلیمرهای زیستی هستند که در صنایع مصارف بسیار بالایی در صنایع ارزشمند دارند. تبدیل کیتین به کیتوزان با روش استیل زدایی و به شیوه ذوب قلیایی است که بدون حضور اکسیژن انجام می‎شود.. تغییر ساختارشیمیایی، آلودگی شدید محیط زیست و دپلیمریزاسیون از مشکلات اساسی در صنعت تولید کیتوزان با کیفیت بالا می‎باشند. در این پژوهش برای تبدیل کیتین به کیتوزان بجای مواد شیمیایی از قارچ آسپرؤژیلوس نایجر سویه (ATHUM-۱۰۸۶۴)، مولد آنزیم داستیلاز استفاده شد.. کیفیت کیتوزان با آنالیزهای تجزیه عنصری دستگاه طیف سنجی مادون قرمز، پرتونگاری با اشعه ایکس، تعیین وزن مولکولی، درصد بلوری شدن، رنگ و ساختارمولکولی مشخص شد. نتایج نشان داد که بازده تبدیل کیتین به کیتوزان یا به عبارتی درجه استیل زدائی، در این روش ۵±۸۰ درصد است. کیتوزان حاصل دارای ۴/۴۴ درصد کربن، ۸/۹درصد نیتروژن، ۲/۷ درصد هیدروژن و ۳۹/۵ درصد اکسیژن بود. مختصات فیزیکی ان شامل درصد بلورینگی ۹۴/۵ و رنگ آن قهوه ای کمرنگ بود و ساختارشیمیایی هرواحد کیتوزان بصورت (C۶H۱۲NO۴) بدست آمد. نتایج نشان ‎داد که جایگزینی روشهای زیستی به جای شیمیایی در دستیابی به این فرآورده با کیفیت مناسبی امکانپذیر بوده و موجب حذف استفاده از مواد شیمیایی مخرب محیط زیست نظیر هیدروکسیدسدیم غلیظ می‎شود.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

موضوع تحقیق : آسپرژیلوس نایجر می‌تواند به عنوان کارخانه سلولی تولید کننده انواع اسیدهای آلی و آنزیم‌ها به کار گرفته شود که از مهم‌ترین این محصولات می‌توان به سیتریک اسید و اگزالیک اسید اشاره کرد. غلظت پایین قند در کشت این قارچ منجر به تولید اگزالیک اسید به عنوان محصول جانبی سیتریک اسید می‌شود. با توجه به این امر، بررسی سوخت و ساز سلولی و ارتباط آن با اجزای محیط کشت می‌تواند روشنگر دلیل این امر و یافتن راهی برای افزایش بازدهی تولید در این قارچ باشد.
روش تحقیق: پس از مطالعه همه‌جانبه سوخت و ساز سلولی مرکزی این قارچ، تمام مسیرهای منتهی به تولید سیتریک اسید و اگزالیک اسید و برهمکنش مواد درون سلولی و نقش تنظیمی آن‌ها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت تا بتوان مسیرهای مهم برای تنظیم درون سلولی برای این پژوهش و پژوهش‌های آتی را یافت. پس از آن مواد تنظیمی با روشی دقیق مبتنی بر تشابه آنزیمی از پایگاه داده برندا بدست آمد و در آزمایشگاه توسط محیط کشت‌های تنظیمی مورد بررسی روی کشت قارچ آسپرژیلوس نایجر قرار گرفت. این مهم با این هدف انجام شد تا بتوان در مقادیر کم قند ۳۰ گرم بر لیتر گلوکز، شار را از اگزالات به سیترات منتقل و تولید اگزالیک اسید را کاهش و سیتریک اسید را افزایش داد.
نتایج اصلی: پس از بررسی مطالعات قبلی واکنش‌ها و ژن‌های کلیدی برای تحقیقات آتی معرفی شدند. بررسی اثرگذاری کوچک مولکول‌ها به عنوان مواد تنظیمی نه تنها اهمیت ترکیب مواد موجود در محیط کشت را برای ما روشن کرد بلکه با این روش توانستیم تا شار سوخت و سازی را از اگزالات به سمت سیترات هدایت کنیم. آمونیوم، لوسین، سیستئین، سدیم آزید، گلوتاتیون و متفورمین همگی در از بین بردن اگزالیک اسید مؤثر بودند. در این راستا، تولید اگزالیک اسید به مقدار ۱۸۶۸، ۱۵۳۰، ۲۰۹۳، ۲۲۵۰، ۷۸۷ و ۶۷۵ mg/L در مقایسه با محیط کشت شاهد که در آن ۵۵۶۰ mg/L اگزالیک تولید شده بود، مشاهد شد. علاوه بر این، حذف اگزالیک اسید در برخی موارد منجر به تولید اسیدهای بیشتری مانند کشت حاوی آمونیوم، سیستئین و متفورمین شد.

دوره ۱۳، شماره ۵۷ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده در این تحقیق روش های استخراج DNA آسپرژیلوس نایجر از رب گوجه فرنگی بهینه سازی شده و با همدیگر مقایسه شده اند. به این منظور از روش های کلاسیک استخراج بهینه سازی شده و روش های مبتنی بر کیت تجاری استفاده شد. اسپور کپک آسپرژیلوس نایجر در غلظت های مختلف (۱۰۱، ۱۰۳، ۱۰۵ CFU/gr) به رب گوجه فرنگی اضافه شد و پس از رشد و ایجاد میسیلوم کپک استخراج DNA با پنج روش انجام شد.تفاوت روش های به کار گرفته شده بر اساس استفاده از نیتروژن مایع، اولتراسوند و محلول های لیز کننده دیواره سلولی بود. این روش ها از نقطه نظر کمیت و کیفیت DNA استخراج شده با استفاده از روش اسپکتروفتومتری با دستگاه نانودراپ مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین با استفاده از الکتروفورز ژل DNA استخراج شده از لحاظ عدم مشاهده هاله و نبود آلودگی پروتئینی و جهت بررسی وجود ممانعت کننده های PCR در نمونه های DNA استخراج شده عملیات PCR با استفاده از پرایمرهای پیشرونده و پس رونده طراحی شده انجام شد. نتایج نانودراپ و الکتروفورز ژل DNA و نتایج PCR در ۵ روش موید این مطلب است که روش ۱ مناسب ترین روش برای استخراج DNA این کپک از رب گوجه فرنگی می باشد.

دوره ۱۳، شماره ۵۷ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

لیپازهای میکروبی یکی از پرکاربردترین آنزیم ها در صنایع گوناگون می باشند و لیپاز حاصل از کپک آسپرژیلوس نایجر به دلیل غیر سمی بودن محصولات آن در صنایع غذایی و دارویی از اهمیت زیادی برخوردار است. تولید آنزیم تحت تاثیر شرایط مختلف محیطی متغییر است، لذا در این تحقیق دو پارامتر میزان pH و سرعت همزدن در تولید لیپاز توسط آسپرژیلوس نایجر به روش پاسخ عکس العمل سطح (RSM) مورد بررسی قرار گرفت. pH معادل ۵/۷ و سرعت همزدن rpm۱۹۰ بهترین نتیجه را در تولید لیپاز به صورت کشت غوطه­وری در محیط حاوی شیره خرما، نشان دادند. سپس میزان فعالیت و پایداری آنزیم در مقادیر مختلف pH و دما مورد بررسی قرار گرفت و بیشترین فعالیت آنزیم در  pH برابر ۷ مشاهده شد در حالیکه آنزیم در شرایط اسیدی پایدار می باشد. فعالیت لیپاز در دمای ۳۰ درجه سانتیگراد بهینه بود و پایداری آن در دماهای بالا کاهش می یابد.

دوره ۱۴، شماره ۶۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
در این تحقیق از روش بهینه­سازی شده استخراج DNA برای استخراج DNA آسپرژیلوس نایجر، پنی­سیلیوم کریزوژنوم و رایزوپوس اوریزا از رب گوجه­فرنگی استفاده شد. روش مذکور مطابق با روش معرفی شده السامرایی بود که تغییراتی در غلظت محلول­های بافر استخراج و بعضی مراحل آن داده شد تا روش بهینه­سازی شود. اسپور کپک­های مورد نظر در مقادیر مختلف (۱۰۱، ۱۰۳، ۱۰۵ CFU/gr) به رب گوجه فرنگی اضافه شد و پس از رشد و ایجاد میسیلوم کپک استخراج DNA انجام شد. DNA های استخراج شده از نقطه نظر کمیت و کیفیت DNA استخراج شده با استفاده از روش اسپکتروفتومتری با دستگاه نانودراپ مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین با استفاده از الکتروفورز ژل DNA استخراج شده از لحاظ عدم مشاهده هاله و نبود آلودگی پروتئینی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت بررسی وجود ممانعت کننده های PCR در نمونه های DNA استخراج شده عملیات PCR با استفاده از پرایمرهای پیش­رونده و پس­رونده طراحی شده انجام شد. نتایج نانودراپ و الکتروفورز ژل DNA و نتایج PCR موید این مطلب است که این روش برای استخراج DNA این کپک ها از رب گوجه فرنگی مناسب می-باشد.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۸ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

در حال حاضر افزایش آگاهی مردم نسبت به سلامت و خواص تغذیه­ای محصولات کشاورزی و فراورده­های آن­ها، و از سویی دیگر عوارض ناشی از سموم شیمیایی و نگهدارنده­های سنتزی تقاضا برای مصرف مواد غذایی تازه و عاری از مواد نگهدارنده شیمیایی و سنتزی را دوچندان نموده است. اناریجه گیاهی از خانواده چتریان است و بومی بخش­هایی از مناطق مرکزی و شمالی ایران می­باشد. برای ارزیابی فعالیت ضدقارچی اسانس اناریجه از روش­های دیسک دیفیوژن آگار، چاهک آگار، حداقل غلظت مهارکنندگی (ماکرودایلوشن براث و رقت آگار) و حداقل غلظت کشندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که اسانس اناریجه به خوبی توانست از رشد سویه­های قارچی عامل فساد سیاه و خاکستری انگور در شرایط آزمایشگاهی جلوگیری کند. نتایج نشان داد قطر هاله بازدارندگی در روش دیسک دیفیوژن آگار برای سویه­های قارچی آسپرژیلوس نایجر و بوتریتیس سینه­را به ترتیب ۵۰/۱۵ و ۳۰/۱۳ میلی­متر بود. نتایج اثر ضدقارچی در روش چاهک آگار به مراتب هاله بازدارندگی بزرگتری نسبت به روش دیسک دیفیوژن از خود نشان داد. حداقل غلظت کشندگی برای سویه­های قارچی آسپرژیلوس نایجر و بوتریتیس سینه­را به ترتیب ۶۴ و ۲۵۶ میلی­گرم بر میلی­لیتر بود. حداقل غلظت کشندگی اسانس اناریجه برای هر دو سویه آسپرژیلوس نایجر و بوتریتیس سینه­را نسبت به حداقل غلظت مهارکنندگی بیشتر بود.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۳ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

 امروزه استفاده از موادشیمیایی برای کنترل ضایعات پس از برداشت میوه ها به دلیل اثرات زیانبار یک عامل مهم درکاهش عمرانباری آنها به حساب می آیند.آلوئه ورا اخیرا نقش مهمی در حفظ کیفیت و سلامت میوه ها و همچنین کنترل قارچ های بیماری زا از خود نشان داده است. از پوشش خوراکی آلوئه ورا در غلظت های متفاوت از ژل (۱۰۰،۷۵،۵۰،۲۵درصد) طی ۳۶ روز انبارداری در دمای ۴ درجه سانتی گراد استفاده شد. پایداری میکروب ها (تعدادکپک ها)،خصوصیات فیزیکو شیمیایی (کاهش وزن، سفتی بافت،pH،مواد جامد محلول ) و ویژگی حسی رنگ گلابی پوشش داده شده با ژل آلوئه ورا پس از ۳۶ روز انباداری در مقایسه با شاهد ارزیابی شد و همچنین تاثیر عصاره آبی و اتانولی گیاه آلوئه ورا بر روی دو گونه قارچ پنی سیلیوم اکسپانسوم و آسپرژیلوس نایجر مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که پوشش آلوئه ورا به صورت معنی داری رشد میکروارگانیسم ها را به تاخیرانداخته وافت وزن را  نسبت به شاهد کاهش داده است و این پوشش سبب حفظ بهتر سفتی وکاهش مواد جامد محلول واثرمعنی دار برpH تیمارها داشت وبر ویژگی حسی رنگ در تیمارهای مختلف نسبت به شاهداثرمعنی داری نداشت و نیز عصاره آبی و اتانولی آلوئه ورا اثر ممانعت کنندگی رشد برروی قارچ ها ی مذکور داشته است در نتیجه پوشش ژل آلوئه ورا برروی میوه گلابی باعث  افزایش عمرنگهداری آن می شود.


صفحه ۱ از ۱