جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای آفلاتوکسین B۱


دوره ۱۰، شماره ۴۱ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده آفلاتوکسین ها از متابولیت های ثانویه قارچ ها با بیشترین درجه مسمومیت در بین انواع مایکوتوکسین ها هستند. روشهای مختلف فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی برای کاهش میزان آفلاتوکسین ارزیابی شده است. یکی از روش های بیولوژیک کاهش آفلاتوکسین کاربرد باکتری های مفید مثل باکتری های اسید لاکتیک جهت حذف توکسین از محیط است. بسیاری از مطالعات اتصال فیزیکی لاکتوباسیل ها به موتاژن و حذف آنها از محیط را عامل اثر حفاظتی می دانند. در این بررسی توانایی جذب و کاهش آفلاتوکسین B۱ برخی لاکتوباسیل های جداشده از فرآورده­های لبنی سنتی با روش الایزا و HPLC سنجیده و مقایسه شد. نتایج بدست آمده از غربال لاکتوباسیل ها با روش الایزا نشانگر تفاوت توانایی لاکتوباسیل ها در کاهش آفلاتوکسین B۱ می­باشد. مقایسه نتایج دو روش الایزا و HPLC نشان داد روش الایزا به دلیل سرعت و سهولت انجام آزمون ها روش مناسبی برای غربال و انتخاب اولیه سویه های دارای توانایی کاهش آفلاتوکسین B۱ بوده اما در گام های بعدی بایستی از روش های کمی حساس­تر مانند HPLC استفاده کرد. بررسی های تکمیلیin vitro  و in vivoمی تواند منجر به معرفی سویه های بومی ایران با پتانسیل کاربرد در صنایع مرتبط شود. از این سویه ها می توان در صنایع غذایی و تهیه خوراک دام و طیور به منظور کاهش آفلاتوکسین B۱ استفاده نمود.  

دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده

هدف: با توجه به آثار مرگ‏بار آفلاتوکسین‏‌ها و به‏خصوص آفلاتوکسین B۱ بر سلامتی انسان، اندازه‌گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، به‏عنوان یک شاخص مهم میزان در معرض بودن به آفلاتوکسین ضروری به‏نظر می‌رسد. هدف از این پژوهش، بهینه‏سازی روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس به‏منظور اندازه‏گیری این شاخص در خون است. مواد وروش‏ها: در این مطالعه، از نمونه سرم خون سه گروه رت به‏عنوان کنترل‌ مثبت (تیمار شده با آفلاتوکسین B۱)، کنترل (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با میزان معینی آفلاتوکسین B۱ نشان‏دار با تریتیوم) استفاده شد. پس از جداسازی آلبومین از نمونه سرم با استفاده از آمونیوم سولفات و اسید استیک، خلوص آلبومین با الکتروفورز SDS-PAGE بررسی و غلظت آن به روش برادفورد اندازه‏گیری شد. سپس آلبومین تحت تأثیر پروناز هیدرولیز شد تا آفلاتوکسین متصل به آلبومین به‏صورت آفلاتوکسین- لیزین آزاد شود. سپس آنزیم پروناز و باقیمانده حاصل از هیدرولیز آلبومین توسط استون در سرما رسوب داده و جدا شد. حجم محلول رویی را با دستگاه فریز- درایر تقلیل داده و سپس نمونه تغلیظ شده به دستگاه HPLC تزریق و مقدار آفلاتوکسین موجود در آن در مقایسه با نمونه مشابه حاصل از رت‌های گروه استاندارد، اندازه‏گیری شد. نتایج: با الکتروفورز SDS-PAGE، خلوص آلبومین جدا شده اثبات شد و غلظت آن در نمونه‌های کنترل مثبت، منفی و استاندارد به‏ترتیب ۱۰، ۵/۱۲ و ۱۳ میلی‏گرم در میلی‏لیتر به‏دست آمد. در روش HPLC حداقل میزان تشخیص (Detection limit) برای اندازه‏گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، ۲۰ پیکوگرم در هر میلی‏گرم آلبومین، اختصاصیت روش، ۹۲ درصد و حساسیت آن، ۱۰۰ درصد تعیین شد. میانگین میزان آفلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم رت‏های کنترل مثبت، ۱۰ نانوگرم در هر میلی‏گرم آلبومین محاسبه شد و تکرارپذیری روش طی بارها تکرار، بسیار خوب ارزیابی شد. نتیجه‏گیری: در این تحقیق برای اندازه‏گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین به روش HPLC تغییراتی در فاز متحرک، درصد حلال‌ها و زمان هر آزمایش ایجاد شد و همچنین کروماتوگرافی میل ترکیبی قبل از انجام HPLC حذف شد. بر این اساس HPLC-Fluorescence به‏عنوان یک روش دقیق، حساس و اختصاصی و با بهینه‏سازی ایجاد شده با سرعت و سهولت بیشتر، تکرارپذیری بالاتر و هزینه کمتر می‌تواند برای اندازه‏گیری آفلاتوکسین B۱ در سرم استفاده شود.
مهدی زین الدینی، ابوالفضل دانش، جواد فدایی کاخکی، نور محمد دانش،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

آفلاتوکسین‌ نوعی مایکوتوکسین‌ است که توسط قارچ‌هایی از جنس آسپرژیلوس در حین تولید و نگهداری مواد غذایی ساخته می‌شوند. آفلاتوکسین‌ها دارای اثرات سمی متعدد بر روی بدن هستند که باعث موتاژن، تراتوژن و دارای خاصیت سرطان زایی بالایی هستند که باعث ایجاد سرطان در کبد و سایر اندام‌ها می‌شود. اگرچه روش‌های مرسوم دستگاهی جهت اندازه‌گیری آفلاتوکسین در مواد غذایی، حساس  و دقیق هستند، ولی دارای معایبی همچون زمان تشخیصی بالا، گران قیمت، نیاز به یک کاربر آموزش دیده و ایجاد جواب مثبت کاذب می باشد.  بنابراین، توسعه روش‌های نوین سنجشی در اولویت پژوهشگران قرار گرفته است. از جمله این روش‌های سنجشی، استفاده از زیست حسگر‌ها است که سریع‌، ساده‌ و مقرون ‌به‌ صرفه‌تر بوده و امروزه مورد استفاده در صنایع غذایی است. در تحقیق حاضر از یک آپتاسنسور نوری رنگ‌سنجی با استفاده از نانوذرات طلا با حساسیت مناسب و انتخابیت بالا برای تشخیص آفلاتوکسین  در سرم و بافر استفاده شده است. برای این منظور نانوذرات طلا به روش احیا HAuCl۴ توسط سدیم سیترات (با اندازه ۱۴,۴۰نانومتر و پتانسیل زتا ۲۷.۵-)، سنتز شد. در این روش از اثر محافظتی توالی DNA در سطح نانوذرات طلا در حضور یا عدم حضور آفلاتوکسین با دخالت نمک با ویژگی تغییر چشمی رنگ استفاده شده است. حد تشخیص این روش ۵۰ نانوگرم بر لیتر و محدوده خطی آن ۲۸۰۰۰-۲۰۰ نانوگرم بر لیتر تخمین زده شد. درنتیجه از آپتاسنسور طراحی شده می توان در جهت شناسایی و غربالگری سریع این توکسین در مواد غذایی آلوده استفاده نمود.
 

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف: نگرانی از وجود آفلاتوکسین در مواد غذایی و خطراتی که این سم برای سلامت انسان و حیوانات دارد، باعث پیدایش راه‌های مختلف حذف یا کاهش این سم شده است؛ از جمله این روش‌ها، کنترل زیستی قارچ توسط ریززنده‌های دیگر است. در این تحقیق از باکتری باسیلوس آمیلولیکوفاسینس جدا شده از خاک باغ پسته از باغات شهرستان دامغان به‌عنوان عامل کنترل زیستی برای مهار رشد و تولید آفلاتوکسین قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس استاندارد NRRL۲۹۹۹ استفاده شد. مواد و روش‌ها: پس از ۷۲ ساعت کشت باکتری در دمای ۳۰ درجه سانتی‌گراد، مایع‌رویی آن به‌عنوان منبع ترکیبات ضد قارچی جداسازی شد. غلظت‌های مختلف از مایع‌رویی در مجاورت سوسپانسیون قارچی در محیط کشت GYB به‌مدت چهار روز در دمای ۲۸ درجه سانتی‌گراد قرار گرفت. پس از این مدت میزان مهار رشد قارچ به روش محاسبه وزن خشک توده قارچی محاسبه شد. میزان آفلاتوکسین B۱ نمونه‌ها نیز به روش کروماتوگرافی لایه نازک و HPLC سنجش کیفی و کمی شد. نتایج: بر اساس نتایج، با افزایش میزان مایع‌رویی کشت باکتری به‌عنوان ماده آنتاگونیست در محیط رشد قارچ، کاهش بیشتری برای رشد قارچ مشاهده شد. آفلاتوکسین B۱تولیدی در نمونه‌های کنترل به حدودppm ۳۵/۲ ‌رسید که این میزان در نمونه‌های تیمار شده با مایع‌رویی باکتری به شدت کاهش پیدا کرده بود. میزان این کاهش نیز وابسته به غلظت مایع‌رویی بود. نتیجه‌گیری: با توجه به دست آوردهای این تحقیق و با توجه به بومی بودن سویه باکتریایی مورد نظر، می‌توان از این سویه به‌عنوان عامل کنترل زیستی قارچ‌های مولد آفلاتوکسین استفاده کرد.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

از آنجایی که آلودگی غذاها با مایکوتوکسـین مشـکل جـدی محسـوب میشود، در این تحقیق توانایی اتصال آفلاتوکسین B۱ به دیـواره سـلولی مخمـر ساکاروماسـیس سـرویزیه جهـت کاهش سمیت در خمیر نان سنگک مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور آفلاتوکسین B۱ در غلظـت ۱۰ میکروگرم بر کیلوگرم به خمیر حاوی ۲۷/۰ گرم مخمر زنده، مخمر تیمـار شـده
با اسید و مخمر تیمار شده با اولتراسونیک تلقیح گردید. سینتیک جذب سم در دماهای ۲۴، ۲۸ و ۳۲ درجهی سانتیگراد و زمانهای ۸، ۱۶ و ۲۴ ساعت بررسی شد. بیشترین میزان کاهش آفلاتوکسین مربوط به تیمار اولتراسونیک، سپس تیمار اسیدی و بعد از آن مخمـر زنده بود. با افزایش دما و زمان انکوباسیون، میزان جذب سم توسط مخمر در نمونههای تیمار شده با اسید و اولتراسونیک افزایش یافت، درحالیکه نمونههای زنده و فعال مخمر بیشترین میزان حذف سم را در دمای ۲۸ درجهی سانتیگراد از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که سینتیک جذب توسط مخمر زنده و مخمر تیمار شده با اسید را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان توسط مدل شبه درجه یک توصیف کرد، درصورتیکه برای مخمر تیمار شده با اولتراسونیک، داده‌ها دارای تطابق بهتری با مدل شبه درجه دو می‌باشند. همچنین، جذب سطحی و دیفیوژن درون ذره‌ای، در مراحل نرخ جذب مشارکت دارند. بنابراین مشخص شد که سلولهای مخمر زنده یا غیرزنده، عوامل بیولوژیکی مناسبی جهت حذف آفلاتوکسـین در محـیط کشت آلوده هستند، هرچند از بین تیمار‌های انجام شده، تیمار اولتراسونیک کار‌‌‌آمد‌تر بود.

صفحه ۱ از ۱