۱۹۲ نتیجه برای اسانس
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مهمترین دغدغه در حمل و نقل ماهیان حداقل کردن استرس ایجاد شده طی زمان حمل و نقل میباشد. در این مطالعه تأثیر استفاده از زئولیت و اسانس گل میخک در شرایط حمل و نقل بر بازماندگی و استرس قزل آلای رنگین کمان O. mykiss)) بررسی شد. برای این منظور، ۴ تیمار (هر تیمار، ۳ تکرار) شامل شاهد، اسانس گل میخک (mg/L۲۵)، زئولیت (g/L۱۴) و تیمار اسانس گل میخک (mg/l۲۵) + زئولیت (g/L۱۴) درنظر گرفته شد. ۱۵۶ قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن ۴/۴ ± ۸۰ با تراکم ۱۳۰ کیلوگرم در مترمکعب به صورت تصادفی ذخیرهسازی شدند. در زمانهای صفر، ۶، ۱۲ و ۱۸ ساعت پس از شروع حمل و نقل، درصد بازماندگی، میزان کورتیزول و گلوکز خون (شاخصهای استرس) بررسی و اندازه گیری شدند. در پایان، کمترین درصد بازماندگی در تیمار شاهد مشاهده شد که با سایر تیمارها تفاوت معنادار داشت (۰۵/۰ >P ). در میزان کورتیزول و گلوکز خون در زمانهای صفر، ۶ و ۱۲ ساعت در بین تیمارهای مختلف اختلاف معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰ <P )، در حالی که در زمان ۱۸ ساعت، بیشترین میزان کورتیزول و گلوکز خون در تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰ >P ). جمعبندی تحقیق نشان داد که استفاده از اسانس گل میخک و زئولیت در حمل و نقل بلند مدت (بیش از ۱۲ ساعت) قزل آلای رنگین کمان، با جلوگیری از افزایش کورتیزول و گلوکز خون، منجر به کاهش استرس و در نهایت تلفات ماهیان طی دوره حمل و نقل می شود.
فائزه قناتی، سمیه بختیاریان، پرویز عبدالمالکی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
به منظور بررسی تاثیر متیل جاسمونات بر متابولیتهای ثانویه گیاه همیشه بهار(Calendula officinalis L.)، گیاهان به مدت ۱۰ روز در کشت هیدروپونیک با محلول غذایی هوگلند(۲/۱) قرار گرفتند وسپس با ۵۰ و ۱۰۰ میکرومول در لیتر متیل جاسمونات تیمار شدند. محتوای لیگنین در ریشه گیاهان تیمار شده، کاهش و دربخش هوایی افزایش معنی داری، درمقایسه با گیاهان شاهد، نشان داد. محتوای کل فنل های متصل به دیواره در ریشه در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش و در بخش هوایی کاهش نشان داد. محتوای آنتوسیانین های ریشه تنها با متیل جاسمونات ۵۰ میکرومولار کاهش یافت ولی در بخش هوایی کاهش معنی دار محتوای آنتوسیانین در هر دو غلظت، در مقایسه با گیاهان شاهد مشاهده شد. محتوای کل فلاونوئید در اندام هوایی گیاهان تیمار شده کمتر از گیاهان شاهد بود. میزان پراکسید شدن لیپیدهای غشا هم در ریشه و هم در اندام هوایی در تیمارها در مقایسه با گیاهان شاهد تغییر معنی داری نداشت. ترکیب غالب مشاهده شده در اسانــس Cadinol –α بود. القای سسکوئی ترپن ضد قارچ α-Muureloene در تیمار با متیل جاسمونات و افزایش آن در غلظتهای بالاتر پیشنهاد می کند که می توان از متیل جاسمونات در جهت القای تغییر در مسیر بیوسنتز ایزوپرنوئیدها و تولید فیتو الکسینهای خاص استفاده نمود.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
تأثیر اسانس رازیانه (Foeniculum vulgare) در ۵ سطح ۰ (شاهد)، ۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰ و۶۰۰ میلیگرم در کیلوگرم جیره بر شاخصهای رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه و فراسنجههای خونی بچهماهی سفید، Rutilus frisii kutum (وزن ۰۰۲/۰±۶/۰ گرم) در طی ۶۰ روزتغذیه بررسی شد. تفاوت معناداری در شاخصهای رشد و بازماندگی بین تیمارها و شاهد مشاهده نشد (۰۵/۰p>). آنالیز لاشه بیشترین میزان چربی را در تیمار ۱۰۰ mg/kg اسانس نشان داد (۰۵/۰p<). بیشترین میزان گلبول سفید در تیمار ۱۰۰ mg/kg و بیشترین گلبول قرمز، هماتوکریت و هموگلوبین در تیمار ۴۰۰ mg/kg و کمترین MCV در تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰p<). در دیگر شاخصها از قبیل MCH و MCHC تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰p>). در مجموع، اسانس رازیانه تأثیر معناداری بر شاخصهای رشد بچهماهی سفید دریای خزر نداشت، اما سطح ۱۰۰ mg/kg با افزایش گلبول سفید و گلبول قرمز ماهی میتواند نقش مهمی در ارتقای سیستم ایمنی ایفا کند.
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
هر چند استفاده از گیاهان تیره نعناع به عنوان چاشنی یا ادویه در غذا های مختلف و همچنین در معالجه بیماریهای گوارشی و ویروسی از دیرباز در ایران متداول بوده است و به عنوان مثال می توان به استفاده از گیاه کاکوتی کوهی به همراه ماست برای اهداف مذکور اشاره نمود ولی مطالعات و تحقیقات محدودی در خصوص اثرات متقابل حضور این ترکیبات و فعالیت باکتریهای آغازگر ماست انجام گرفته است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر گیاه کاکوتی کوهی بر فعالیت باکتریهای آغازگر ماست انجام شد. برای این منظور نمونه های مختلف ماست معمولی بهم نزده همراه با غلظتهای مختلف اسانس (۰، ۱۲۵، ۲۵۰ و ۵۰۰ میکروگرم بر لیتر) و همچنین عصاره کاکوتی کوهی (۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ میکروگرم بر لیتر) تهیه گردید و زنده مانی باکتریهای آغازگر در طول نگهداری ماست در ۴ درجه سانتیگراد طی فواصل زمانی مشخص مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد باکتریهای آغازگر در همه نمونه های ماست در طول نگهداری کاهش معناداری داشت. زنده مانی باکتریهای آغازگر در نمونه های حاوی اسانس کاکوتی کوهی در سطح (P<۰,۰۱) با نمونه های شاهد اختلاف معناداری نداشت. زنده مانی باکتریهای آغازگر در بالاترین غلظت عصاره کاکوتی کوهی (۴۰۰۰ میکروگرم در لیتر)، از روز هفدهم به بعد کاهش معناداری نشان داد (P<۰.۰۱).
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
تاثیر پوشش خوراکی پروتئین آب پنیر و اسانس شوید (Anethum graveolens) بر کیفیت و زمان ماندگاری فیله کپور نقرهای هنگام نگهداری در یخچال بررسی شد. فیلهها در محلول پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد)، اسانس شوید (۵ درصد) و مخلوط پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد) و اسانس شوید (۵ درصد) غوطهور، بسته بندی و در یخچال (˚C۴) قرار گرفتند. فراسنجههای شیمیایی (PV، TBA و TVB-N) و میکروبی ( TVCوPTC ) در روزهای صفر، ۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ و ۱۸ اندازهگیری شدند. مقادیر پراکسید و تیوباربیتوریک اسید در همه تیمارها بهطور معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰>P). ولی این افزایش در فیله دارای پوشش پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید کمتر بود. مجموع بازهای نیتروژنی فرار تیمارهای اسانس شوید، پروتئین آب پنیر و پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید در ابتدا ۵۵/۷، ۶۰/۷ و ۵۱/۷ و در انتهای دوره ۱۱/۲۴، ۸۴/۲۵ و ۵۵/۱۵ میلیگرم N۲ در ۱۰۰ گرم گوشت ماهی بود. مقادیر TVC و PTC برای تیمار پوشش شده با پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد) حاوی اسانس شوید (۵ درصد) کمتر نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پوشش پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید سبب افزایش ماندگاری فیله کپور نقرهای طی نگهداری در یخچال میشود.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر افزودن دیواره سلولی مخمر (Saccharomyces cerevisiae) و اسانس دارچین (Cinnamomum verum) به جیره غذایی بر برخی از فراسنجههای بیوشیمیایی خون و ایمنی بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انجام پذیرفت. با استفاده از آزمایش عاملی ۲×۲، تعداد ۲۷۶ قطعه بچه ماهی (۲۰/۱ ± ۶۷/۹ گرم) با ۴ نوع جیره غذایی (شاهد و جیرههای حاوی ۵/۱ درصد دیواره سلولی مخمر، ۱ درصد اسانس دارچین و استفاده توام از ۵/۱ درصد مخمر و ۱ درصد اسانس دارچین) به مدت ۶۰ روز پرورش داده شدند. در پایان آزمایش نرخ رشد ویژه و افزایش وزن بدن در تیمار حاوی اسانس دارچین کاهش یافت (۰۵/۰≥P)، اما ضریب تبدیل غذایی تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نداشت (۰۵/۰<P). شاخص کبدی تیمار حاوی ۱ درصد اسانس دارچین بیشترین مقدار بود (۰۵/۰≥P). از نظر شاخص های خونی، بیشترین تعداد گلبولهای قرمز و غلظت هموگلوبین خون در تیمار حاوی ۱ درصد اسانس مشاهده شد (۰۵/۰≥P)، درصد هماتوکریت نیز در حضور همزمان دیواره مخمر و اسانس دارچین به بالاترین سطح رسید. میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار حاوی دیواره سلولی مخمر نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت (۰۵/۰≥P). همچنین اسانس دارچین باعث کاهش میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و گاما گلوتامیل ترانسفراز گردید (۰۵/۰≥P). بیشترین میزان پروتئین کل، گلبولین و لیزوزیم سرم خون نیز در تیمار حاوی ۵/۱ درصد دیواره سلولی مخمر مشاهده شد (۰۵/۰≥P). جمعبندی نتایج بیانگر این است که استفاده همزمان دیواره سلولی مخمر و اسانس دارچین در جیره غذایی باعث تقویت سیستم ایمنی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان میگردد.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: در راستای افزایش مصرف تازهخوری فرآوردههای شیلاتی، هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای بافتی و رنگ فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان با پوشش خوراکی کیتوزان حاوی اسانس مرزنجوش در طول دوره نگهداری در یخچال بود.
مواد و روشها: پژوهش تجربی حاضر بهصورت آزمایش فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سه تیمار فیلههای ماهی بدون پوشش، با محلول ۲% کیتوزان و محلول ۲% کیتوزان+۰/۵% اسانس مرزنجوش آماده و برای هر تیمار سه تکرار، آزمایش شدند. پس از شکلگیری پوشش در روزهای صفر، ۷، ۱۴، ۲۱، ویژگیهای بافتی و رنگی ارزیابی شدند. تحلیل دادهها با آنالیز واریانس دوطرفه، آزمون چنددامنهای دانکن و نرمافزار SPSS ۲۲ انجام شد.
یافتهها: آنالیز تقریبی رطوبت، خاکستر، پروتئین و چربی کل بین روز صفر و ۲۱ نگهداری در دمای یخچال تفاوت معنیداری نشان نداد. میزان باکتریهای سرماگرا در طول دوره نگهداری افزایش یافت و در تیمارهای مختلف تفاوت معنیدار داشت (۰/۰۵>p). شمارش میزان اولیه باکتریها در روز صفر بین فیله شاهد و فیلههای تیمارشده تفاوت معنیداری نشان نداد (۰/۰۵p>) ولی باگذشت زمان این تفاوت معنیدار شد (۰/۰۵p>). فیلههای تیمارشده با کیتوزان و اسانس منجر به حفظ حالت کشسانی بهتر و در نتیجه کیفیت بهتر بافت فیله در مقایسه با شاهد شدند. بهکاربردن ۲% کیتوزان موجب حفظ این شاخصها در فیله بدون تغییر محسوس نسبت به شاهد شد (۰/۰۵p>).
نتیجهگیری: پوششدهی فیله قزلآلای رنگیکمان با اسانس مرزنجوش موجب افزایش خواص ضدمیکروبی و ضداکسیداسیونی آن میشود و بهطور معنیداری کیفیت شاخصهای رنگ و بافت فیله این ماهی را در طول نگهداری در یخچال حفظ میکند.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
اثر متقابل پرتو گاما و اسانس گیاه زنیان Carum copticum بهمنظور مدیریت کنترل لارو و حشرات کامل شپشه آرد Tribolium confusum Du val تعیین گردید. آزمایشات در شرایط کنترل دمای ۱ ± ۲۷ درجه سلسیوس، رطوبت نسبی ۵ ± ۶۵ درصد و در شرایط تاریکی در سه حالت مختلف طراحی گردید که شامل: (الف) استفاده از پرتو گاما و اسانس گیاهی بهطور همزمان (ب) استفاده از پرتو گاما پس از کاربرد اسانس گیاهی (ج) استفاده از اسانس گیاهی پس از کاربرد پرتو گاما بود. دزهای ۱۰۰ تا ۵۰۰ گری از پرتو گاما در ترکیب با دزهای ۹۷/۵، ۵۲/۷ و ۴۷/۱۰ میکرولیتر بر لیتر هوای اسانس زنیان برای حشرات کامل و دزهای ۹۱/۱، ۰۸/۴ و ۰۲/۱۲ میکرولیتر بر لیتر هوای اسانس برای لاروها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که تلفیق پرتو گاما با اسانس گیاه زنیان میزان مرگومیر لاروها و حشرات کامل شپشه آرد را در مقایسه با شاهد (تیمارها بهصورت انفرادی) افزایش داده بهطوریکه تأثیر متقابل دز ۵۰۰ گری پرتو با دز ۴۷/۱۰ میکرولیتر بر لیتر هوای اسانس برای حشرات کامل و دز ۰۲/۱۲ میکرولیتر بر لیتر هوای اسانس برای لاروها موجب ایجاد اثر کشندگی ۱۰۰ درصدی بهترتیب در ۱۳ و ۸ روز پس از تیمار اولیه گردیده است، اگرچه دز ۵۰۰ گری از پرتو گاما به تنهایی پس از ۲۲ روز موجب مرگومیر ۱۰۰ درصدی میگردد. میتوان نتیجه گرفت که کاربرد تلفیقی پرتو گاما با اسانس گیاهی میتواند موجب ایجاد اثر کنترلی مؤثر شده و جایگزین مناسبی برای گازهای شیمیایی باشد.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده: اثرات ضدتغذیهای، بازدارنده رشد و حشرهکشی اسانس چهار گونه گیاه معطر شامل Artemisia monosperma Del., Callistemon viminals (Sol.ex Gaertn.) G. Don, Citrus aurantifolia (Christm.) Swingle و Cupressus macrocarpa Hartw. ex Gordon , روی کرم برگخوار مصری چغندر قندر Sopdoptera littoralis (Boisduval) (Lepidoptera: Noctuidae) مورد بررسی قرار گرفت. اسانس گیاهان A. monosperma و C. aurantifolia موجب بیشترین کاهش نرخ رشد نسبی در حشره شدند. نرخ رشد نسبی توسط A. monosperma برابر ۶۳/۸ تا ۰۵/۳ و برای اسانس C. aurantifolia معادل ۷۴/۱۰ تا ۸۹/۲ و برای شاهد ۸۹/۱۴ میلیگرم در هر میلیگرم در روز بود. بهطور کلی نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نرخ رشد نسبی کاهش مییابد. بهعلاوه، بازدهی تبدیل غذای خورده شده و بازدهی تبدیل غذای هضم شده در غلظتهای بالای ۵۰۰، ۱۰۰۰، و ۲۰۰۰ میلیگرم در لیتر کاهش یافت. بهعبارت دیگر، خواص ضدتغذیهای اسانس A. monosperma و C. aurantifolia مؤثرتر از اسانس C. viminals وC. macrocarpa روی لاروهای آفت بود. درصورتیکه غلظت اسانسها از ۱۲۵ تا ۲۰۰۰ میلیگرم در لیتر افزایش یابد شاخص ممانعت از رشد برای اسانس A. monosperma از ۶۳/۳۷ تا ۸۰/۷۹ درصد و برای C. viminals از ۶۹/۲۱ تا ۱۲/۵۲ درصد و برای C. viminals از ۵۵/۱۶ تا ۵۹/۲۸ درصد و برای C. aurantifolia این شاخص از ۶۴/۳۷ تا ۳۲/۵۲ درصد تغییر مینماید. همچنین اسانس گیاهانA. monosperma و C. macrocarpa بیشترین کاهش در سنتز کیتین و بیشترین خاصیت حشرهکشی در لاروهای سن چهارم آفت را داشتند. بررسیهای بهعمل آمده روی تخمدان حشرات ماده نشان میدهد که اسانسهای آزمایش شده منجر به اختلالهایی در تمایزهای تخمدان میشوند.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
در سالهای اخیر فرمولاسیونهای مختلفی مانند نانوامولسیونها جهت رساندن ترکیبات آفتکشها و افزایش عملکردهای بیولوژیکی آنها روی هدف بهطور گسترده استفاده شدهاند. در این مطالعه سمّیت تماسی اسانس پونه Mentha longifolia L. در مقایسه با نانوامولسیون آن روی شبپره آرد Ephestia kuehniella Zeller بررسی شده است. آزمایشات در دمای ۱ ± ۲۷ درجه سلسیوس، رطوبت نسبی ۵ ± ۶۵ درصد تحت شرایط تاریکی انجام شد. ترکیبات شیمیایی اسانس گیاهی نیز مطالعه شد. ترکیبات عمده شامل pulegone (۸۴/۲۸ درصد)، ۱,۸-cineol (۶/۱۹ درصد)، p-menthan-۳-one-cis (۲/۸ درصد)، β-pinene (۴۶/۶ درصد) و p-menthan-۳-one-trans (۸۶/۵ درصد) بود. نتایج نشان داد که نرخ مرگومیر لاروهای سن پنجم شبپره آرد با افزایش غلظت (۱۰۰۰۰-۴۰۰۰۰ پیپیام) برای اسانس و (۸۰۰۰-۲۰۰۰۰ پیپیام) برای نانوامولسیون افزایش یافت. میزان LC۵۰ اسانس ۲۱۳۵۲ پیپیام بود، در حالیکه این مقدار برای نانوامولسیون ۱۴۰۶۸ پیپیام بود. مطابق با نتایج، اثر نانوامولسیون بسیار بیشتر از اسانس بود. اسانس پونه دوام کمتری (PT۵۰ = ۲,۳۹ days) در مقایسه با نانوامولسیون PT۵۰ = ۱۷,۱۳ days)) در بالاترین غلظت بهدست آمده از اسانس داشت. سایز ذرات نانو زمانی که الکترون میکروسکوپ پرتو گذر (TEM) بهکار برده شد حدود ۱۴-۳۶ نانومتر بود. مرفولوژی سطح نانوامولسیون نیز بهوسیله TEM بررسی شد. میانگین سایز ذرات با استفاده از دستگاه laser light scattering (SEMATech) ۲۳۴ نانومتر تخمین زده شد. نتایج کلی نشان میدهد که با استفاده از فرمولاسیون نانوامولسیون اثر سمّیت تماسی و دوام اسانس افزایش مییابد. بنابراین فرمولاسیون دارای رهایش تدریجی نانوامولسیون احتمالاً یک دستهبندی جدید از آفتکشهای زیستی را نشان میدهد و باید در مدیریت تلفیقی آفات (IPM) در نظر گرفته شود.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
Habrobracon hebetor Say، زنبور پارازیتوئید خارجی ایدیوبایونت و اجتماعی تعدادی زیادی از شبپرهها میباشد. در این مطالعه، اثرات کشندگی و زیرکشندگی اسانسهای اکالیپتوس
Eucalyptus camaldulensis، زیرهی سیاه Carum carvi و گلپر Heracleum persicum روی پارامترهای دموگرافیک H. hebetor در شرایط ۲ ± ۲۶ درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی ۵ ± ۶۰ درصد و دورهی نوری ۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. اسانسهای گیاهی به روش تقطیر با بخار آب با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج شدند. ترکیبات شیمیایی اسانسهای گیاهی با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC-MS) شناسایی شدند. برای انجام آزمایشهای تدخینی از ظروف شیشهای ۲۵۰ میلیلیتری استفاده گردید. بهمنظور ارزیابی اثرات زیرکشندگی، حشرات کامل زنبور در معرض مقادیر LC۲۵ هر یک از اسانسها قرار داده شدند و سپس پارامترهای دموگرافیک زنبورهای پارازیتوئید زنده مورد مطالعه قرار گرفتند. سمّیت تدخینی نشان داد که مقادیر غلظت کشندهی LC۵۰ اسانسهای مذکور علیه حشرات کامل
مادهی زنبور H. hebetor بهترتیب ۱۱۶/۱، ۳۴/۰ و ۴۱۶/۳ میکرولیتر بر لیتر هوا بودند. تجزیهی شیمیایی اسانسها با استفاده از GC-MS نشان داد که بهترتیب o-Cymene به میزان ۱۱/۱۵ درصد، Carvone به میزان ۸/۵۵ درصد و Hexyl butyrate به میزان ۷۸/۴۱ درصد، ترکیبات اصلی اسانسهای اکالیپتوس، زیره ی سیاه و گلپر بودند. نتایج نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ)، نرخ خالص تولیدمثلی (R۰) و نرخ ناخالص تولیدمثلی (GRR) زنبور پارازیتوئید،
بهطور معنیداری تحت تأثیر اسانسها بودند. بالاترین و پایینترین مقدار r بهترتیب در تیمارهای شاهد (۲۲۶/۰ بر روز) و حشرات تیمار شده با اسانسهای زیرهی سیاه (۱۳۰/۰ بر روز) بودند. مطابق نتایج، اسانسهای گیاهی پتانسیل مناسبی برای مدیریت تلفیقی آفات انباری دارند.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: امروزه بخشی از مطالعات علم مواد غذایی به بررسی اثر روشهای پخت بر اکسایش انواع مختلفی از انواع گوشت و استفاده از نگهدارندههای طبیعی با منشأ گیاهی بهجای نگهدارندههای سنتزی پرداختهاند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری اکسایشی فیله پیشپخته ماهی قزلآلای رنگینکمان تیمارشده با اسانس شوید بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان با اسانس شوید و بوتیلیتدهیدروکسیتولوئن (BHT) هر کدام در سه سطح غلظتی، تیمار و به سه روش سرخکردن، پخت در فر و بخارپز طبخ شدند. نمونههای پختهشده در دمای C۱۸º- بهمدت ۴ ماه نگهداری و در پایان هر ماه آنالیز شدند. از روغن استخراجشده برای اندازهگیری مقدار اسیدچرب آزاد (FFA)، اندیس پراکسید (PV) و تیوباربیتوریکاسید (TBARS) استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS ۲۰ از طریق آزمون تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون تعقیبی توکی، کروسکال- والیس و من- ویتنی یو تحلیل شدند.
یافتهها: میزان تشکیل FFA در همه نمونههای آزمایشی بهویژه فیله پختشده در فر افزایش داشت (۰/۰۵p<). بالاترین مقدار PV برای فیله سرخشده حاوی BHT به دست آمد. بعد از پخت، TBARS در تمام نمونههای پختشده با اسانس کاهش یافت. مقدار FFA، PV و TBARS در همه نمونهها افزایش داشت، اما نمونههای پختشده با اسانس، مقدار FFA، PV و TBARS کمتری نسبت به نمونههای کنترل داشتند.
نتیجهگیری: در ماهی قزلآلای رنگینکمان، اکسیداسیون لیپیدها با فرآیند حرارتی افزایش مییابد، اما اسانس شوید، اکسیداسیون را در طول مدت نگهداری بهصورت منجمد به تعویق میاندازد. نمونههای پختشده با اسانس شوید مقدار اسیدچرب آزاد، اندیس پراکسید و تیوباربیتوریکاسید کمتری نسبت به نمونههای بدون اسانس دارند.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: کیتوزان بهعنوان پلیساکاریدی پلیکاتیونی، بهدنبال استیلزدایی از کیتین تهیه میشود. کیتوزان یک ماده غیرسمی، تجزیهپذیر و زیستسازگار است که خواص ضدمیکروبی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر پوشش کیتوزان و اسانس فلفل سیاه (Pipper nigrum) بر ماندگاری فیله کپور علفخوار در روش بستهبندی اتمسفر تغییریافته (MAP) در دمای یخچال بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، فلفل سیاه و ماهی کپور علفخوار استفاده شدند. پس از آغشتهکردن نمونهها به اسانس فلفل سیاه و کیتوزان، بستهبندی نمونهها با روش اتمسفر اصلاحشده صورت پذیرفت. تیمارها شامل تیمار شاهد (بدون پوشش و اسانس)، تیمار اول (۰/۱% اسانس)، تیمار دوم (۰/۵% اسانس) و تیمار سوم (۱% اسانس فلفل سیاه با پوشش کیتوزان) بودند. شاخصهای شیمیایی شامل پراکسید، تیوباربیتوریکاسید، بازهای نیتروژنی فرار، اسیدچرب آزاد، pH و شاخص میکروبی میزان باکتریهای مزوفیل در فواصل صفر، ۳، ۶ ، ۹، ۱۲ و ۱۵ روز ارزیابی شدند. آزمونهای تحلیل واریانس دوطرفه و حداقل اختلاف معنیدار (LSD) به کار رفتند.
یافتهها: تغییرات pH و میزان اسیدهای چرب آزاد در تمامی تیمارها در طول دوره روندی صعودی داشت. در تمامی تیمارها میزان پراکسید از سطح مجاز (۱۰میلیاکیوالان در کیلوگرم) بالاتر نرفت. کمترین تغییرات تیوباربیتوریکاسید و بازهای نیتروژنی فرار به تیمار ۱% اسانس فلفل سیاه مربوط بود که با سایر تیمارها تفاوتی معنیدار داشت (۰/۰۵p<). میزان باکتریهای مزوفیل بین تیمارها در طول دوره نگهداری تفاوت معنیداری نشان داد (۰/۰۵p<).
نتیجهگیری: استفاده از محلول پوششی کیتوزان همراه با اسانس فلفل سیاه در غلظت ۱% موجب افزایش ماندگاری فیله کپور علفخوار در دمای یخچال بهمدت ۹ روز میشود.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
کاهش بار میکروبی، یکی از روش ها نگهداری مواد غذایی است که امروزه با افزودن مواد نگهدارنده قابل انجام است. جهت کاربردی کردن مصرف اسانس های گیاهی به عنوان نگهدارنده در مواد غذایی و مطالعه اثر ضد میکروبی آنها، استفاده از مدل های آزمایشگاهی و سپس مواد غذایی مایع و جامد لازم می باشد. بنابراین برای رسیدن به این هدف، مطالعه بررسی رشد باکتری E. coli O۱۵۷:H۷ در همبرگر متاثر از غلظتهای مختلف اسانس دارچین (صفر، ۰,۰۰۵، ۰.۰۱۵ و ۰.۰۳ درصد) در درجه حرارتهای ۸ و ۲۵ درجه سانتی گراد در مدت ۲۱ روز انجام شد و نتایج زیر حاصل گردید: نتایج آماری، اختلاف معنی داری بین مقادیر مختلف اسانس با میزان رشد باکتری را نشان داد (P<۰.۰۱) که با افزایش غلظت اسانس، میزان رشد باکتری در شرایط یکسان کاهش می یابد. همچنین اختلاف معنی داری بین دمای نگهداری با لگاریتم تعداد کل باکتری نشان داده شد (P<۰.۰۱) که با کاهش دمای نگهداری، رشد باکتری نیز کاهش می یابد با توجه به یافته ها نتیجه گیری می شود، غلظت ۰.۰۳ درصد اسانس دارچین در دمای ۸ درجه سانتی گراد مدت زمان ماندگاری همبرگر را افزایش می دهد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که اسانس دارچین می تواند به عنوان یک نگهدارنده طبیعی و ضد باکتریایی مناسب در فراورده های گوشتی مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
نگهدارنده های شیمیایی معمولاً جهت کاهش یا حذف میکروارگانیسم های بیماری زا یا عامل فساد در مواد غذایی به کار می روند، استفاده بیش از حد آنها منجر به ایجاد باقی مانده های سمی و تاثیرات مضر در مصرف کنندگان می شود. بنابراین تحقیقات بسیاری جهت جایگزینی نگهدارنده های شیمیایی با انواع طبیعی آنها ، بخصوص اسانس های گیاهی در حال انجام است. در این مطالعه لگاریتم درصد احتمال رشد ویبریو پاراهمولیتیکوسATCC ۴۳۹۹۶ در محیط آبگوشت قلب و مغز متاثر از غلظت های مختلف اسانس آویشن شیرازی (صفر،۰۰۲۵/۰، ۰۰۵/۰، ۰۱۵/۰، ۰۳/۰ و ۰۴۵/۰درصد) در طی ۴۳ روز نگهداری در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد مورد مطالعه قرار گرفت. لگاریتم درصد احتمال رشد ویبریوپاراهمولیتیکوس بطور بسیار معنی داری ( ۰۰۱/۰< p ) تحت تاثیر غلظت های مختلف اسانس آویشن شیرازی قرار گرفت. بطوریکه در غلظت های %۰۳/۰ و % ۰۴۵/۰ اسانس مذکور در هیچ یک از لوله ها رشدی مشاهده نشد و حداکثر لگاریتم درصد احتمال رشد برای آنها ۲۴۱/۴- بدست آمد. همچنین حداکثر لگاریتم درصد احتمال رشد در غلظت %۰۱۵/۰ در روز ۱۵ و برابر با ۷۶۱/۱ بدست آمد درحالیکه در مورد غلظت های ۰۰۵/۰ ، ۰۰۲۵/۰ و ۰ اسانس آویشن شیرازی برابر با ۹۰۲/۳ به ترتیب در روزهای ۱۹، ۴ و صفر بدست آمد. بر اساس نتایج فوق لگاریتم درصد احتمال رشد با افزایش غلظت اسانس آویشن شیرازی کاهش یافت.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر استفاده از اسانس پوست لیموترش (Citrus limon) در جیره غذایی بر رشد، فراسنجههای خونی، برخی از فراسنجههای بیوشیمیایی سرمی و آنزیمهای کبدی ماهیان جوان قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: برای این منظور ۱۴۴ قطعه قزلآلای رنگینکمان با وزن متوسط ۴۱/۰± ۰۵/۹۵ گرم به طور تصادفی در ۴ تیمار حاوی سطوح مختلف اسانس پوست لیموترش شامل صفر (شاهد)، ۲۰۰، ۴۰۰ و۶۰۰ میلیگرم اسانس پوست لیموترش بر کیلوگرم جیره ذخیره و به مدت هشت هفته تغذیه شدند. یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین میزان فاکتورهای رشد در تیمار حاوی ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم اسانس پوست لیموترش مشاهده شد (۰۵/۰>p). افزودن اسانس در جیره، فراسنجههای خونی به جز MCV، MCH و MCHC و سرمی به جز گلوکز، تریگلیسرید و کورتیزول را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (۰۵/۰>p) آنزیمهای کبدی ALT و AST در تیمارهای حاوی اسانس و LDH در تیمارهای حاوی ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم اسانس تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشت (۰۵/۰<p)، اما میزان ALP در تیمارهای حاوی اسانس افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد (۰۵/۰>p). نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از ۴۰۰ میلیگرم اسانس در جیره ماهی قزلآلای رنگینکمان میتواند بدون تاثیر منفی بر کبد موجب بهبود رشد، فراسنجههای خونی و برخی از فراسنجههای سرمی گردد.
مهدیه امیرینژاد، مرتضی یوسفزادی، میترا آرمان، مهسا رحیمزاده،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: بارناکلها سختپوستانی کفزی هستند و جایگاهی آهکی دارند. آنها در حالت بلوغ ساکن بوده و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. چرخه زندگی بارناکلها بهطور معمول دو مرحله دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی سمیت اسانسهای گیاهی ساتوریا خوزستانیکا (S. khuzestanica) و ساتوریا رشینگری (S. rechingeri) روی مراحل مختلف لاروی بارناکل آمفیبالانوس آمفیتریت (Amphibalanus amphitrite) بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر برگ گونههای خوزستانیکا و رشینگری جمعآوری شدند. اسانسگیری ۳ تا ۴ساعت طول کشید. شناسایی ترکیب اسانس با آنالیز کروماتوگرافی– طیفسنج جرمی (GC-MS) انجام شد. بهمنظور ارزیابی میزان سمیت، اثر اسانسهای گیاهی با غلظتهای ۵۰، ۲۵، ۱۲/۵، ۶/۲۵، ۳/۱۲۵، ۱/۵میکروگرم در میلیلیتر روی مراحل مختلف لارو کشتی چسب آمفیبالانوس آمفیتریت مورد بررسی قرار گرفتند. این تست براساس تعیین LC۵۰ در یک دوره ۲۴ساعته روی پنج مرحله مختلف لاروی صورت گرفت. برای تحلیل دادهها آنالیز واریانس یکطرفه، نرمافزارهای SPSS ۱۶، Probit analysis با بازه اطمینان ۹۵% و Excel ۲۰۱۰ استفاده شدند.
یافتهها: هر دو گونه رشینگری و خوزستانیکا اثر سمیت بالایی روی لارو بارناکل آمفیبالانوس آمفیتریت داشتند، بهطوری که در غلظت ۵۰میکروگرم بر میلیلیتر ۱۰۰% اثر کشندگی داشتند و با افزایش غلظت، مرگومیر بیشتری در مراحل لاروی بارناکل مشاهده شد. گونه خوزستانیکا با LC۵۰ برابر ۲۳/۴۸- میکروگرم بر میلیلیتر اثر قویتری روی مرحله ۲ ناپلیوسی داشت. همپنین مراحل ۵ و ۶ لارو بارناکل حساسیت بیشتری نسبت به بقیه مراحل نشان دادند.
نتیجهگیری: هر دو گونه ساتوریا رشینگری و ساتوریا خوزستانیکا اثر سمیت بالایی روی لارو بارناکل آمفیبالانوس آمفیتریت دارند.
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده مطالعه حاضر جهت بررسی اثر پوشش های آنتی میکروبی بر ماندگاری فیله قزل آلای رنگین کمان انجام شد. این پوشش با افزودن اسانس دارچین در پوشش کیتوزانی تهیه شد. ماهی پوشش شده در یخچال (˚C۱±۴) نگهداری شد و ارزیابی میکروبی فیله ماهی مشتمل بر شمارش باکتریایی کل، باکتری های سرما دوست، باکتری های اسید لاکتیک و اینترو باکترها و اندازه گیری بازهای ازته فرار و pH انجام پذیرفت. همچنین ارزیابی حسی نمونه ها برای بافت، بو، رنگ و پذیرش کلی نمونه ها انجام شد. نتایج نشان داد که اسانس دارچین و پوشش کیتوزانی اثر سینرژیستی قابل ملاحظه ای (P < ۰,۰۵) در کاهش شمارش باکتریایی کل، باکتری های سرما دوست، باکتری های اسید لاکتیک و اینترو باکترها داشتند. همچنین این دو ترکیب به طور معنی داری (P < ۰.۰۵) منجر به کاهش میزان بازهای ازته فرار در نمونه های پوشش دار شدند. بافت، بو، رنگ و پذیرش کلی تنها در نمونه های کنترل به شکل معنی داری(P < ۰.۰۵) کاهش یافت.
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده توت فرنگی عمر نگهداری بسیار کوتاهی دارد و سریع فاسد می شود که هم مصرف کننده ها وهم فروشنده ها مایلند این زمان افزایش یابد. کیتوسان نوعی پلیمر طبیعی است که دارای خاصیت ضد میکروبی بوده و می توان از آن به عنوان نوعی پوشش خوراکی بر روی میوه ها استفاده کرد. استفاده از کیتوسان به همراه بعضی از اسانسها پوشش مناسبی برای طولانی کردن عمر نگهداری میوه ها و سبزیجات است. در این پروژه از محلول ۵/۰٪ ، ٣/۰٪ ، ٪ صفر کیتوسان، وانیلین + ٣/۰٪ کیتوسان، وانیلین+۵/۰٪ کیتوسان به عنوان پوشش استفاده شد. به توت فرنگی ها نوعی قارچ تلقیح شد که از فساد خود میوه ها و پس از جداسازی و خالص سازی بدست آمده بود. میوه ها را در یخچال در دمای C° ۴نگهداری شد. در پایان کار میزان مواد جامد محلول ، آسکوربیک اسید (ویتامین C) واسید یته قابل تیتر آنها هم اندازه گرفته شد. برای شمارش اسپورها هم از لام نئوبار استفاده شد. اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که استفاده کیتوسان به همراه اسانس وانیلین طول عمر نگهداری میوه ها را به مدت ۱۸ روز افزایش می دهد. این مدت حداکثر زمانی بود که با استفاده از کیتوسان امکان نگهداری در یخچال ممکن بود. (قارچی که مورد استفاده قرار گرفت از فساد میوه توت فرنگی جدا سازی گردید، ولی امکان شناسایی نبود در نتیجه از جنس وگونه آن اشارهای نشده است). لطفا" بعد از خواندن پرانتز را پاک کنید.
دوره ۹، شماره ۳۵ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده ترکیب شیمیایی اسانس پوست دارچین Cinnamomum zeylanicum Nees)) مورد استفاده در صنایع غذایی با استفاده از دستگاه GC–MS ارزیابی شد و ۲۱ ترکیب شناسایی شدند. سینامالدهید[۱] با ۴۱/۶۰ درصد بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بود و پس از آن لینالول[۲] (۴۶/۶ درصد)، ارتومتوکسی سینامیک آلدهید[۳] (۶۳/۳ درصد)، بتا کاریوفیلن[۴] (۵/۳ درصد)، ۸-۱ سینئول[۵] (۳۲/۳) ، اوجنول[۶] (۱۹/۳ درصد) و ترکیبات دیگر قرار داشتند. فعالیت آنتی باکتریایی (حداقل غلظت بازداری و کشندگی) اسانس پوست دارچین در مقابل ۵ باکتری بیماری زا و فسادزا در مواد غذایی شامل Listeria monocytogenes، Escherichia coli، Pseudomonas fluorescens، Lactobacillus plantarum و Lactobacillus sakei ارزیابی شدند. حداقل غلظت بازداری اسانس دارچین در مقابل L. sakei g/mlµ ۲۵۰ و برای سایر باکتری ها برابر g/mlµ ۵۰۰ مشاهده شد. حداقل غلظت کشندگی برای L. sakei و Ps . fluorescens برابر g/mlµ ۱۰۰۰ و برای سایر باکتری ها بالاتر از g/mlµ ۱۵۰۰ بودند.
[۱]. E-cinnamaldehyde [۲]. Linalool [۳]. Ortho methoxy cinnamic aldehyde [۴]. -βcaryophyllene [۵]. ۱,۸-cineole [۶].Eugenol