جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای انسولین
رضا مهدویان، حسین سلیمانی، محمد قربانی، حسین نادریمنش،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
ویتامینهای D و E از معمولترین داروهای درمان طولانیمدت دیابت هستند. یکی از مسائل مهم در این حوزه رهایش انسولین است. افزایش پایداری حالتهای غیرفعال انسولین (فرم هگزامر) در بهبود کارایی رهایش انسولین یک راهکار درحالتوسعه است. پروتئین انسولین به طور معمول در سه فرم مونومر، دایمر و هگزامر مشاهده میشود. در این تحقیق برای اولینبار، بررسی اثر ویتامینهای D۳ و E بر پایداری فرم ذخیرهای انسولین، از طریق روشهای محاسباتی صورت گرفت. نتایج حاصل از داکینگ مولکولی نشاندهنده وجود ۶ جایگاه اتصالی برای این ویتامینها است. ویتامینهای مذکور بهواسطه حلقههای ساختاری و خواص هیدروفوب به منطقه هیدروفوب در مرز بین دو زیر واحد انسولین متصل میشوند. نتایج حاصل از مطالعات G-mmpbsa نشاندهنده نقش پایدارکننده این ویتامینها در فرم هگزامر انسولین است. اتصال آنها به هگزامر موجب افزایش معنادار انرژی اتصالی بین زیر واحدهای انسولین شده است. حضور ویتامینهای مذکور موجب افزایش تعداد پیوندهای هیدروژنی بین زیرواحدهای مونومری هر همودایمر انسولین شده و نیز تعداد پیوندهای هیدروژنی درونی پروتئین هگزامر انسولین را به طور معناداری افزایش میدهد. اتصال این ویتامینها به فرم هگزامر انسولین موجب پایدارسازی، رهایش آهستهتر و متعادلتر انسولین و همچنین افزایش نیمهعمر فرم دایمر در جریان خون میشود. این یافتهها بهمنظور طراحی راهکار جدید برای تنظیم رهایش انسولین در بدن و همچنین افزایش نیمهعمر انسولین در خون جهت درمان بیماری دیابت نوع II راهگشا خواهد بود. علاوه بر این پایدارسازی فرم هگزامر میتواند بهعنوان یک راهکار مؤثر برای درمان دیابت نوع I از طریق رهایش آهسته از سامانههای زیست حسگری ایمپلنتشده نیز مورداستفاده قرار بگیرد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱- )
چکیده
سطح بالای گلوکز در خون که دیابت نامیده میشود می تواند صدمه به کلیهها، چشمها، قلب و غیره را افزایش دهد. در این مقاله، یک ساختار کنترلی فازی TS پسخور خروجی غیرپویای بدیع ارائه میشود تا به کمک آن سطح گلوکز خون را برای افراد دیابتی نوع ۱ در سطوح از پیش تعیین شده و با استفاده از تزریق انسولین داخل وریدی تنظیم نمود. برای انجام این کار، از یک دسته معادلات دیفرانسیل تاخیردار برای مدلسازی سیستم متابولیک غدد درونریز تنظیم گلوکز/انسولین خون استفاده میشود. سپس معادلات حاکم بر مدل گلوکز/انسولین خون با استفاده معادلات فازی TS تقریب زده شده و نهایتاً کنترلکننده فازی TS پسخور خروجی غیرپویا برای این مدل TS طراحی میشود.
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف مطالعه: مایوکاینها به عنوان عوامل مشتق شده از عضله اسکلتی، سوخت و ساز بدن، التهاب، و فرآیندهای دیگر را تعدیل میکنند. مایونکتین، یک مایوکاین جدید است که بیان و سطوح در حال گردش آن، با چگونگی سوخت و ساز بدن و فعالیت ورزشی تنظیم میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی ۴ هفته فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن مایونکتین عضلانی و مقاومت به انسولین رتهای نر بالغ است.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی ۱۶ سر رت نر بالغ از نژاد ویستار (با سن ۸ هفته و میانگین وزن ۱۵±۲۱۳ گرم)، در دو گروه ۸ تایی کنترل و تمرینی تقسیمبندی شدند.گروه تمرین، ۴ هفته و در هر هفته ۵ جلسه، تمرینات استقامتی که شامل دویدن بر روی نوارگردان مخصوص جوندگان میباشد را به مدت ۴۵ دقیقه، در رﺃس ساعت مشخصی در طول روز انجام دادند و در همین زمان، گروه کنترل هیچگونه تمرینی نداشت. ابتدا عضله نعلی هموژن شده و میزان بیان ژن مایونکتین با روشReal- time PCR سنجیده شد و از نمونههای خونی جمعآوری شده، سطوح انسولین به روش الایزا و سطوح گلوکز به روش گلوکز اکسیداز اندازهگیری شدند. دادهها با استفاده از روش آماریt مستقل با ۰۵/۰p < تحلیل شدند.
نتایج: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر بیان ژن مایونکتین پس از ۴ هفته فعالیت ورزشی استقامتی، در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (۰۴۸/۰=P). بعلاوه مقاومت به انسولین پس از ۴ هفته فعالیت ورزشی استقامتی، کاهش را به همراه داشت ولی این کاهش معنیداری نبود (۵۰۰/۰=P).
نتیجهگیری: با توجه به پارامترهای حاصل از مطالعه به نظر میرسد، فعالیت ورزشی استقامتی میتواند موجب افزایش متابولیسم بدن از طریق ترشح مایونکتین شود.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: نسفاتین-۱ آدیپوکاینی است که در تنظیم اشتها و هموستاز انرژی نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر ترتیب تمرین ترکیبی قدرتی و استقامتی بر سطوح نسفاتین-۱ و برخی شاخصهای خطر متابولیکی در زنان دارای اضافه بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، ۳۰ زن دارای اضافه وزن (با دامنه سنی ۳/۱۷±۲۸ سال و شاخص توده بدنی >۲۵کیلوگرم بر مترمربع) پس از ارزیابیهای اولیه و داشتن شرایط شرکت در تحقیق بهطور تصادفی به ۳ گروه تمرین استقامتی- قدرتی (S+E؛ ۱۰ نفر)، تمرین قدرتی- استقامتی (S+E؛ ۱۰ نفر) و کنترل دارای اضافه وزن (۱۰ نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروههای تجربی بهمدت ۸ هفته، هفتهای ۳ جلسه و هر جلسه یک ساعت تمرینات ترکیبی استقامتی و قدرتی انجام دادند. سطوح نشانگرهای نسفاتین-۱، انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین قبل از اجرای پروتکل و ۴۸ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین به روش الایزا اندازهگیری شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیزواریانس یک سویه استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مقایسه بین گروهی، تمرینات ترکیبی استقامتی و قدرتی سبب افزایش معنیدار سطوح نسفاتین-۱ (۰/۰۰۹=p) و کاهش معنیدار سطوح گلوکز (۰/۰۰۹=p) ، مقاومت به انسولین (۰/۰۰۱=p) و انسولین (۰/۰۰۱=p) شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، تمرینات ترکیبی قدرتی و استقامتی میتواند بر سطوح شاخصهای متابولیکی و نسفاتین-۱ موثر باشد و منجر به کاهش شاخصهای خطر متابولیکی شود. به نظر میرسد ترتیب تمرین قدرتی- استقامتی فواید بیشتری بر بهبود شاخصهای متابولیکی دارد.
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: آدیپونکتین بهطور عمده توسط بافت چربی تولید میشود و رابطه معکوسی بین سطوح آدیپونکتین در گردش و سندرم متابولیک، چاقی و بیماری قلبی- عروقی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط و بالا بر سطوح سرمی آدیپونکتین و شاخصهای مقاومت به انسولین رتهای نر چاق بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد ۲۴ سر رت نر چاق نژاد ویستار (وزن ۲۵۰ تا ۳۰۰گرم، نمایه توده بالای ۳۰گرم بر سانتیمتر مربع) به سه گروه تمرین هوازی با ۲۸متر در دقیقه (شدت متوسط)، گروه تمرین هوازی با شدت ۳۴متر در دقیقه (شدت بالا) و گروه کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل هشت هفته تمرین هوازی، تعداد جلسات تمرینی ۵ جلسه در هفته به مدت ۶۰ دقیقه در هر جلسه اجرا شد. از آزمون T همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه برای بررسی به ترتیب تفاوت میانگینهای درون و بین گروهی استفاده شد. آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه دو به دوی گروهها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: سطوح آدیپونکتین سرمی گروههای تمرین هوازی با شدت متوسط (۰/۰۴ =p) و بالا (۰/۰۴ =p) نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری یافت. همچنین تفاوت معنیداری بین تاثیر هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط و بالا بر سطوح آدیپونکتین سرمی مشاهده نشد (۱/۰۰ =p). علاوه بر این سطح گلوکز و انسولین سرمی گروههای تمرین هوازی با شدت متوسط و بالا نسبت به گروه کنترل کاهش یافت، اما این تغییرات معنیدار نبود (۰/۰۵p>). شاخص مقاومت به انسولین گروههای تمرین هوازی با شدت متوسط (۰/۰۱ =p) و بالا (۰/۰۱ =p) نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافت.
نتیجهگیری: به نظر می رسد اجرای تمرین هوازی با هر دو شدت متوسط و بالا احتمالاً میتواند اثربخشی بهتری بر پیشگیری از چاقی و بیماری های قلبی- عروقی داشته باشد.
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: نقص ویتامینD یک مشکل رایج است که با خطر سندرم متابولیک و بیماری های قلبی عروقی همراه است. اما ویتامینD اثرات مثبتی بر ترشح انسولین دارد. هدف مطالعه بررسی اثربخشی مصرف ویتامینD و تمرینات پیلاتس بر وضعیت ویتامینD و مقاومت انسولینی در مردان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۵۰ مرد دارای اضافه وزن(۴۵-۵۵ سال) انجام شد. آزمودنیها به صورت دردسترس انتخاب و سپس بطور تصادفی به گروههای تمرین، تمرین+ویتامینD (ترکیبی) ، ویتامینD و کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرین و ترکیبی، ۸ هفته تمرین ورزشی (شدت ۵۰% -۷۰ % ضربان قلب ذخیره) انجام دادند. گروه های ویتامینD و ترکیبی، ۵۰۰۰۰ واحد ویتامینD یکبار در هفته دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای tزوجی، آنوا یکطرفه و کروسکال والیس انجام شد(۰۵/۰>P).
یافته ها: ۶۰% و ۴۰% از آزمودنیها به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامینD بودند,۸ هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و مداخله ترکیبی با افزایش سطوح۲۵-هیدرکسی ویتامینD، کاهش گلوگز ناشتا، انسولین و مقاومت انسولینی همراه بود. اما تاثیر مداخله های ترکیبی و مصرف ویتامینD بر افزایش سطوح ۲۵-هیدرکسی ویتامینD نسبت به تمرین پیلاتس بیشتر بود. همچنین مداخله ترکیبی با کاهش بیشتر سطوح انسولین و مقاومت انسولینی در مقایسه با مصرف مکمل ویتامینDهمراه بود(۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: مصرف ویتامینD، تمرین پیلاتس و ترکیبی از این مداخله ها می توانند منجربه بهبود وضعیت ویتامینD و گلایسمیک در افراد دارای اضافه وزن با سطوح پایین ویتامینD شوند. بنابراین حفظ وضعیت نرمال ویتامینD به توسعه سلامتی افراد دارای اضافه وزن کمک میکند.