۱۹۵ نتیجه برای باکتری
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده
با توجه به اهمیت ماهی ماهی و سایر فرآورده های دریایی به عنوان یک منبع پروتئینی با ارزش و قابل دسترس و با عنایت به فساد پذیری سریع این محصولات، ۱۰ نمونه ماهی سارم که از گونه های متداول عرضه شده به بازارهای فروش می باشد، به منظور مقایسه برخی روشهای شیمیایی کنترل کیفیت شامل اندازه گیری ازت فرار، تری متیل آمین و هیستامین با شمارش کلی باکتریها هوازی سرما دوست، مطالعه و ارزیابی شد تا مناسبترین روش شیمیایی بررسی کیفی این محصولات مشخص شود. با در نظر گرفتن استانداردهای تعیین شده از طرف اداره کنترل کیفی غذا و دارو و انجام آزمون دقیق فیشر، بین این سه فاکتور و شمارش کلی میکروبی در نمونه های مذکور از نظر کیفیت بهداشتی، ارتباط معنا داری مشاهده نشد(p<۰,۰۵) اما آزمون کاپا(Value=۵۵%) دلالت بر وجود ارتباط معنادار بین فاکتورهایTC۴ و هستامین در این گونه داشت(p=۰.۰۵) که بر همین اساس و با فرض مستقل بودنTC و وابسته بودن هیستامین با انجام آزمون آنالیز رگرسیون خطی، ارتباط خطی بین این دو فاکتور به دست آمد و مدل پیشگو ارایه شد (R۲=۰.۷۶)با توجه به نتایج حاصله، هرچند به نظر می رسد ارزیابی کیفیت گونه سارم، با استفاده از مدل ارایه شده، با اندازه گیری یکی از فاکتورهای هیستامین یا TC، تا اندازه ای امکان پذیر می باشد، اما به منظور کنترل دقیق کیفیت ماهی، بررسی توام این فاکتورها لازم است
سارا چراغی، عظیم اکبرزاده، رضا حاجی حسینی، هادی انصاری هادیپور، سمیه حمزه ای تاج، سمانه خادمی مزده، محمدرضا مهرابی، علی فرهنگی، زهرا صفاری، سهیل قاسمی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
L – لیزین یکی از اسیدهای¬آمینه ضروری است که در تغذیه انسان و دام اهمیت بسزایی دارد. این اسیدآمینه به دلیل کاربرد بسیار در صنایع دارویی و غذایی حائز اهمیت می¬باشد. تولید صنعتی لیزین از نظر اقتصادی بسیار مهم است. سالانه چندین هزار تن لیزین در جهان بوسیله Corynebacterium glutamicum تولید می¬شود.
روش بررسی: پس از تهیه پرایمرهای اختصاصی با دو توالی برشی برای آنزیم¬های NheI و HindIII، ژن مورد نظر با روش PCR تکثیر یافت و جهت تعیین ترادف و هضم آنزیمی مناسب در وکتور pTZ۵۷R/T کلون گردید. پس از تعیین ترادف و اطمینان از صحت ژن مورد نظر، قطعه ژنی با انتهای چسبنده در وکتور بیانی pET۲۸a کلون و در سویه E.coli BL۲۱(DE۳) ترانسفورم گردید. پلاسمید نوترکیب با روش¬های هضم آنزیمی و تعیین ترادف ارزیابی شد.
یافته¬ها: ژن LysA به طول kb ۳/۱ با توالی صحیح کلون گردید. هضم آنزیمی با موفقیت انجام شد بدین ترتیب که ژن LysA به طور کامل از پلاسمید جدا گردید. همسانه سازی با استفاده از SDS-PAGE تایید شد.
بحث: در این مطالعه برای اولین بار بیان ژن آنزیم دی¬آمینوپیمیلات¬دکربوکسیلاز (۴,۱.۱.۲۰ EC) همسانه گردید و وکتور بیانی بررسی شد.
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
یکی از عوامل مهم و موثر بر فعالیت کشتهای آغازگر لاکتیک در شیر که می تواند سبب عدم انعقاد لاکتیکی شیر شود باقیمانده پادزیست ها هستند. عدم انعقاد لاکتیکی شیر در برخی شیرهای دریافتی کارخانجات شیر از جمله مشکلاتی است که باعث به خطر افتادن منافع دامداران و واحدهای تولید فرآورده های شیر مخصوصا ماست و پنیر می گردد. به منظور بررسی این مشکل اقدام به مطالعه پیرامون باقیمانده ترکیبات پادزیست ها در شیر گردید. یافته ها نشان دادند که افزودن پماد مخصوص درمان ورم پستان با غلظت ۱۰۰ppm به شیر و همچنین شیر دام تحت درمان پادزیست با استرپتومایسین (بصورت تزریق عضلانی) تا ۷۲ ساعت پس از تزریق مانع از انعقاد لاکتیکی شیر شدند . لذا دام تحت درمان بایستی بطور جداگانه نگهداری شده و شیر آن به هیج وجه نباید با شیر سایر دام ها تا زمانیکه بقایای پادزیست در شیر تا حد قابل قبولی کاهش یابد، مخلوط گردد. عوامل فوق اثرهای متفاوتی بر انعقاد آنزیمی شیر می گذارند.
دوره ۳، شماره ۸ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
اثر میزان چربی شیر در سطح ۲,۷، ۵ و ۷ و ۹% بر رشد و فعالیت متابولیکی باکتریهای آغازگر در طی زمان تخمیر و خصوصیات حسی نمونه های ماست غلیظ شده با ماده جامد کل ۲۳% بررسی شد. صفات مورد بررسی در حین تخمیر شامل pH، اسیدیته و تعداد باکتریهای آغازگر (استرپتوکوکوس ترموفیلوس و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس) و در محصول نهایی شامل ارزیابی طعم و بافت نمونه ها هستند. آزمایشها در سه تکرار انجام گرفت. بررسی آماری نتایج نشان داد که افزایش سطح چربی اثر معناداری بر افزایش pH نداشته ولی باعث کاهش اسیدیته نمونه ها شد. به طوری که با افزایش درصد چربی از ۲.۷ به ۹% اسیدیته از ۰.۹۷ به ۰.۷۸ رسید. افزایش سطح چربی از ۲.۷ به ۹% باعث کاهش تعداد استرپتوکوکوس ترموفیلوس از ۳۹۱×۱۰۶ cfu/ml به ۲۷۹×۱۰۶ cfu/ml شده در حالی که میزان چربی اثر مشخصی بر رشد باکتری دیگر (لاکتوباسیلوس بولگاریکوس) نداشت. افزایش چربی تاثیر مشخصی بر پذیرش حسی نمونه ها نداشت.
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
هر چند استفاده از گیاهان تیره نعناع به عنوان چاشنی یا ادویه در غذا های مختلف و همچنین در معالجه بیماریهای گوارشی و ویروسی از دیرباز در ایران متداول بوده است و به عنوان مثال می توان به استفاده از گیاه کاکوتی کوهی به همراه ماست برای اهداف مذکور اشاره نمود ولی مطالعات و تحقیقات محدودی در خصوص اثرات متقابل حضور این ترکیبات و فعالیت باکتریهای آغازگر ماست انجام گرفته است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر گیاه کاکوتی کوهی بر فعالیت باکتریهای آغازگر ماست انجام شد. برای این منظور نمونه های مختلف ماست معمولی بهم نزده همراه با غلظتهای مختلف اسانس (۰، ۱۲۵، ۲۵۰ و ۵۰۰ میکروگرم بر لیتر) و همچنین عصاره کاکوتی کوهی (۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ میکروگرم بر لیتر) تهیه گردید و زنده مانی باکتریهای آغازگر در طول نگهداری ماست در ۴ درجه سانتیگراد طی فواصل زمانی مشخص مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد باکتریهای آغازگر در همه نمونه های ماست در طول نگهداری کاهش معناداری داشت. زنده مانی باکتریهای آغازگر در نمونه های حاوی اسانس کاکوتی کوهی در سطح (P<۰,۰۱) با نمونه های شاهد اختلاف معناداری نداشت. زنده مانی باکتریهای آغازگر در بالاترین غلظت عصاره کاکوتی کوهی (۴۰۰۰ میکروگرم در لیتر)، از روز هفدهم به بعد کاهش معناداری نشان داد (P<۰.۰۱).
پریسا قاسمی، رسول خلیل زاده، محمدرضا معصومیان،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
امروزه مواد زیستی، کاربردهای وسیعی در صنایع مختلف پیدا کرده است. در این راستا مولکولهای زیستی با قابلیتهای مختلف شناسایی شدهاند که یکی از آنها باکتریورودوپسین میباشد. باکتریورودوپسین در غشاء ارغوانی هالوباکتریوم سالیناریوم یافت میشود. باکتریورودوپسین به جهت پایداری و خواص مختلف آن از جمله خاصیت پمپ پروتونی، کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. یکی از مهم ترین مراحل تولید صنعتی و نیمه صنعتی باکتریورودوپسین، جداسازی وخالص سازی غشاء ارغوانی میباشد. در این پژوهش پس از کشت هالوباکتریوم سالیناریوم، جداسازی باکتریورودوپسین بر اساس روش یوسل انجام شد. برای تولید باکتریورودوپسین در مقیاس نیمه صنعتی، روش بهبود یافته با جایگزینی روش مکانیکی به جای روش آنزیمی جهت تخریب DNAو استفاده از شوک اسمزی به جای دیالیز طراحی و اجرا شد؛ این روش منجر به کاهش زمان و هزینه جداسازی نسبت به روش یوسل گردید. نتایج حاصل از روش بهبود یافته با روش یوسل مقایسه شد. میزان آلودگی غشاء ارغوانی به DNA در هر دو روش زیر ۵ درصد میباشد. درصد خلوص برای روش بهبود یافته، ۱±۶۷ و برای روش یوسل ۴±۶۸ درصد محاسبه گردید که نشان دهنده خلوص برابر برای هر دو روش میباشد. میزان باکتریورودوپسین برای روش بهبود یافته به ازای هر لیتر کشت برابر ۴/۰±۲/۸ میلی گرم و برای روش یوسل ۶/۰±۱/۸ میلی گرم بدست آمد. سنجش میزان فعالیت به روش کویاما نشان داد که برای هر دو روش با مقدار برابرباکتریورودوپسین، تغییر pH به اندازه ۱ واحد میباشد. بنابراین روش بهبود یافته در این پژوهش توانسته است با حفظ خصوصیات باکتریورودوپسین زمان و هزینه جداسازی را کاهش دهد.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
تأثیر۳ نوع پروبیوتیک (Lactobacillus plantarum، L.casei و Bacillus subtilis) بر رشد و بقای ناپلی آرتمیا،A. fransiscana، در مواجهه با باکتری بیماریزایVibrio campbellii در شرایط نوتوبیوتیک بررسی شد. تعداد ۱۵۶۰ عدد ناپلیوس بهطورمساویبه ۷۸ لوله فالکون حاوی۳۰ میلیلیتر آب اتوکلاو شده با شوری ppt ۷۰ منتقل شدند. تیمارها شامل یک شاهد (جلبک دونالیلا) و ۱۲ تیمار از ۳ باکتری پروبیوتیکی (هرکدام با جایگزینیهای ۲۵%، ۵۰%، ۷۵%، ۱۰۰%) با ۶ تکرار بود. در روز ششم میزان بقا، طول ناپلیها و شمارش پرگنه باکتریهای موجود در بدن ناپلیها بررسی شدند. مواجهه با باکتری V. campbellii در روز ششم انجام شد. بیشترین طول ناپلی در تیمار ۲۵% باکتری L. plantarum و ۷۵% جلبک دونالیلا مشاهده گردید(۰۵/۰p<). بیشترین میزان بقا در ناپلی پس از ۲۴ و ۴۸ ساعت مواجهه با باکتری V. campbellii در تیمار ۱۰۰% باکتری L. plantarum و کمترین درصد بقا در تیمار ۱۰۰% جلبک دونالیلا مشاهده شد. نتایج حاصل از شمارش پرگنه باکتریها در روز ششم اختلاف معناداری بین تیمارها نشان داد(۰۵/۰p<). بیشترین تعداد پرگنه در تیمارهای ۱۰۰% باکتری B. subtilis و L. casei بود. کمترین تعداد پرگنه باکتریها در تیمارهای ۲۵% باکتری L. plantarum و L. casei ۷۵% جلبک دونالیلا مشاهده شد. نتایج نشان داد که استفاده از باکتری L. plantarum با جایگزینی ۲۵% با جلبک دونالیلا عملکرد بهتری نسبت به باکتریهای L. casei و B. subtilis دارد.
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده با توجه به کاربرد فراوان اسید های آمینه از جمله اسید گلوتامیک در صنایع غذایی، شیمیایی، دارویی، بهداشتی و آرایشی از یک طرف و از طرف دیگرجهت رفع مشکل ضایعات خرما، تولید اسید آمینه از ضایعات خرما مورد بررسی قرار گرفت. از دو سوش جهش یافته کرینه باکتریوم گلوتامیکوم CECT۶۹۰ و CECT۷۷ برای بررسی امکان تولید اسیدهای آمینه استفاده شد. نتایج حاصل از اندازه گیری شیمیایی ضایعات خرما نشان داد که این ماده جهت رشد باکتری بسیار مفید می باشد. از آنجایی که ضایعات خرما یک محیط کشت پیچیده برای رشد باکتری محسوب می شود در این تحقیق عوامل موثر بر تولید اسید آمینه بر اساس طراحی غربالی (screen design) مشخص شد. که به وسیله این روش آماری میزان تاثیر هفت متغیر دردو سطح، بیشترین و کمترین مقدار بررسی شد. نتایج حاصل از اندازه گیری اسیدهای آمینه به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا نشان داد که دو اسیدآمینه ترئونین و اسید گلوتامیک بیش از سایر اسیدهای آمینه در اثر تخمیر ضایعات خرما تولید شده اند. تجزیه و تحلیل آماری ) طراحی غربالی( نشان داد که میزان ضایعات خرما، زمان افزودن پنی سیلین، میزان فسفات و نوع ریزسازواره بیشترین تاثیر را بر روی تولید اسید گلوتامیک داشتند. در صورتیکه میزان بیوتین ، دما و منبع ازت کمترین اثر را در بین متغیرهای اصلی نشان دادند. در میان اثر متقابل متغیرها میزان خرما و زمان افزودن پنی سیلین بیشترین تاثیر را بر تولید اسیدگلوتامیک داشتند. تجزیه و تحلیل آماری همچنین نشان داد که در بین متغیرهای اصلی زمان افزودن پنی سیلین، میزان خرما و نوع ریزسازواره به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان تولید ترئونین داشته اند. نتایج حاصل از اندازه گیری اسیدهای آمینه به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا نشان داد که علاوه بر ترئونین و اسید گلوتامیک سایر اسیدهای آمینه از جمله والین، آلانین، لیزین، پرولین، تیروزین، فنیل آلانین، لوسین و ایزولوسین نیز تولید شده اند.
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
در این پژوهش خواص ضدمیکروبی عصاره کاکوتی کوهی (Ziziphora clinopodioides) بر باکتری های مولد فساد و بیماری زای مواد غذایی به روش رقت لوله ای مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره کاکوتی کوهی بر باکتری های گرم منفی و گرم مثبت مورد آزمایش شامل انتروباکتر آئروژنز، اشرشیاکلی، کلبسیلا نومونیا، سالمونلا انتریتیدیس، شیگلا دیزنتری، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس اورئوس و لیستریا مونوسایتوژنز دارای اثر مهارکنندگی و میکروبکشی بود ولی بر سودوموناس آئروژینوزا اثری نداشت. حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و میکروب کشی (MBC) عصاره کاکوتی کوهی برای باکتری های گرم منفی ۱۰۰۰-۲۰۰۰ mg/l و برای باکتری های گرم مثبت ۱۰۰۰-۴۰۰۰ mg/l بود. نتایج نشان داد عصاره کاکوتی کوهی می تواند از رشد باکتری های مولد فساد و بیماری زای مواد غذایی جلوگیری نماید. بنابراین می توان استفاده از آن را به عنوان یک ترکیب نگهدارنده و طعم دهنده طبیعی در فرآورده های غذایی پیشنهاد نمود.
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
به منظور بررسی اثر ماده جامد کل شیر بر روند رشد باکتری های آغازگر در حین تخمیر، شیر پاستوریزه پس از چربی گیری، با استفاده از اواپراتور تحت خلا تا ۴ سطح ماده جامد (۲۳، ۱۸، ۱۴ و ۲۷ درصد)، تغلیظ شد. نمونه های شیر غلیظ شده پس از تلقیح با آغازگر CH۱ در دمای ۴۳oC به مدت ۶ ساعت گرمخانه گذاری شدند. در حین تخمیر در فواصل زمانی ۱ ساعت نمونه برداری انجام شده و روی محیط BGWA کشت داده شد. نتایج شمارش میکروبی آغازگرها نشان داد که افزایش سطح ماده جامد کل، باعث طولانی شدن فاز تاخیر رشد برای هر دو باکتری آغازگر شده در حالی که ضریب رشد را در فاز لگاریتمی افزایش می دهد. با افزایش سطح ماده جامد اسیدیته محصول نهایی افزایش یافته در حالی که میزان آب اندازی کاهش می یابد. افزایش سطح ماده جامد کل، تا حد ۲۳ درصد اثری بر کاهش امتیاز طعم نمونه ها نداشت اما از آن حد بالاتر باعث کاهش پذیرش طعم به طور معنی داری شده است. امتیاز بافت نمونه های غلیظ تر به طور معنی داری از نمونه های با ماده جامد کمتر بالاتر است.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مطالعه تاثیر پوشش خوراکی محتوی عصاره پوست انار بر کیفیت و ماندگاری فیله کپور نقرهای در مدت زمان نگهداری در یخچال بررسی شد. محتوای فنل کل (۲۶۲,۵ میلی گرم تانیک اسید/گرم نمونه) و DPPH (%۸۷) با استفاده از حلال متانول اندازه گیری شد. پوشش خوراکی با مخلوط (۶۰% آب + ۳۰% آرد گندم + ۱۰% آرد ذرت) تهیه شد. ماهی تازه ی فیله شده به سه تیمار: شاهد (بدون عصاره)، تیمار ۱ (فیله با ۵% در صد عصاره) و تیمار ۲ (فیله با ۱۰% در صد عصاره) تقسیم شد. فیلهها طی نگهداری در یخچال مورد ارزیابیشیمیایی(pH,TBA) و میکروبی (تعداد کل باکتریها(TVC)، باکتری هایسرمادوست(PTC)) قرار گرفتند. بر اساس نتایج، افزودن عصاره به طور قابل ملاحظه ای اکسیداسیون را در تیمار ۱ و ۲ نسبت به نمونه شاهد به تاخیر انداخت. طبق نتایج آنالیزهای میکروبی تیمار های ۱ و ۲ در روز نگهداری ۱۲ به بیشینه حد قابل قبول (log۱۰ CFU/g)رسیدند در حالیکه نمونه شاهد در روز ۹ نگهداری به بیشینه حد قابل قبول (log۱۰ CFU/g) رسید .
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور ارزیابی تاثیر باکتری اسید لاکتیک Lactobacillus plantarum (KC۴۲۶۹۵۱) جداسازی شده از روده قزل آلای رنگین کمان استان گیلان بر فاکتورهای رشد ، فلور باکتریایی روده ،ترکیب شیمیایی لاشه بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انجام شد. بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن ۲۴/۲±۵۶/۳ گرم به مدت ۲ هفته با شرایط پرورشی محیطی سازگار شدند. پنج گروه از ماهیان با جیره حاوی ۱۰۶ (تیمار۱) ، ۱۰۷ (تیمار۲) ، ۱۰۸ (تیمار۳) ، ۱۰۹ (تیمار۴) و۱۰۱۰ (تیمار۵) cfu g-۱ لاکتو باسیلوس پلانتاروم و گروه کنترل (شاهد) بدون جیره حاوی پروبیوتیک به مدت ۶۰ روز تغذیه شدند . نتایج نشان داد که میزان وزن نهایی ، طول نهایی، ضریب رشد ، درصد افزایش وزن در تیمار ۲ بیشترین و در تیمار ۵ کمترین مقدار و میزان ضریب تبدیل غذایی در تیمار ۲ کمترین و در تیمار ۵ بیشترین را به خود اختصاص داده بودند(۰۵/۰> P). بالاترین تعداد باکتری های اسید لاکتیک روده ماهیان قزل آلا در تیمار۴ و در حالیکه کمترین مقدار مربوط به تیمار شاهد (۰۵/۰> P)بدست آمد. حداکثر پروتئین لاشه در تیمار ۴ و حداقل چربی لاشه در تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰> P) . باتوجه به نتایج بدست آمده در خصوص بکارگیری Lactobacillus plantarum می توان از آن به عنوان یک فاکتور مثبت جهت بهبود فلور باکتریایی روده ، عملکرد رشد و ترکیب لاشه استفاده نمود.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
افزایش عفونت های باکتریایی به مشکلی جدی در جوامع بشری تبدیل شده است. براین اساس توسعه مواد نانوکامپوزیتی برپایه مواد زیست سازگار و بی خطر برای محیط زیست که علاوه بر قابلیت ضد میکروبی و زیست سازگاری یا عدم سمیت سلولی، خواص ساختاری منحصر بفردی نیز داشته باشد از اهمیت بالایی برخورداراست. در این پژوهش، سلولز باکتریایی (BC)/ پلی پیرول (PPy) و نانوذرات روی (ZnO) که همزمان دارای خواص ضدمیکروبی و قابلیت تکثیر سلولی باشند، بهعنوان نسل جدیدی از ایروژل نانوکامپوزیتی که به روش خشک کردن انجمادی تولید شدند، معرفی شد. بر این اساس ابتدا ZnO با درصدهای وزنی مختلف ۱ %، ۳ % و ۵ % به BC اضافه شد و سپس PPy در مقدار mmol ۲ به روش پلیمریزاسیون درجا در ساختار مذکور تعبیه شد. تصاویر FESEM اثبات کرد که ساختار نانولیفی و متخلخل BC، در حضور PPy و ZnO نیز حفظ شده است. هرچند بعد از افزودن PPy و ZnO ساختار متراکم شده و ریزساختار خوشه انگوری تشکیل دادند. با افزودن mmol ۲ به BC و سنتز PPy، استحکام کششی و مدول یانگ BC به طور قابل توجهی کاهش یافته و به ترتیب به مقادیر MPa ۷۱ و GPa ۵/۲ رسید. از سوی مقابل، با افزودن نانوذرات ZnO خواص مکانیکی افزایش قابل توجهی یافته (افزایش مدول یانگ و استحکام کششی در مقایسه با نمونه های BC/PPy) که این موضوع به دلیل فشرده شدن ساختار ایروژل نانوکامپوزیتی حاصل و همچنین تشکیل فصل مشترک نانوذرات ZnO با دو پلیمر BC و PPy است. مشاهده هاله و ناحیه ممانعت در محیط کشت حاوی دو باکتری گرم مثبت و منفی، به خوبی قابلیت ضدباکتریایی داربستهای نانوکامپوزیتی سه جزئی را اثبات کرد. نتایج MTT مربوط به L۹۲۹ بر روی داربستها نشان داد که با افزودن ۳ % از نانوذرات ZnO، چسبندگی و تکثیر سلولی در طی روزهای مختلف ۱ روز، ۵ روز و ۷ روز از کشت افزایش قابل توجهی یافت.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
موضوع تحقیق: امروزه یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران استفاده از ترکیبات زیست تخریب پذیر با خواص مکانیکی و حرارتی بالاست. پلی لاکتیک اسید، پلی استری آلیفاتیک، زیست تخریب پذیر و انعطاف پذیر بوده که دارای ضعفهایی همچون عبورپذیری زیاد در برابر بخار آب و گازها، دمای انتقال شیشهای کم، پایداری گرمایی ضعیف، ترد و شکننده بودن میباشد. یکی از روشهایی که برای بهبود خواص این زیست پلیمر در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از پرکنندهها در مقیاس نانومتری و تولید بیونانوکامپوزیتها میباشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر حضور همزمان نانوکریستال سلولز و نانونقره بر رفتار مکانیکی، حرارتی و عبورپذیری نسبت به بخار آب فیلمهای بر پایه پلی لاکتیک اسید انجام گردید.
روش تحقیق: فیلمهای پلی لاکتیک اسید و بیونانوکامپوزیتهای آن حاوی مقادیر مختلف نانوکریستال سلولز (۰۱/۰، ۰۳/۰ و ۰۵/۰ گرم) و نانونقره (۰۱/۰ گرم) با استفاده از روش قالبگیری حلال تهیه شدند. برای بهبود سازگاری و قابلیت اختلاطپذیری بیشتر نانوکریستال سلولز با پلی لاکتیک اسید، از واکنش آن با استیک انیدرید استفاده گردید. طیفسنجی FTIR، آزمون کشش، خواص حرارتی (DSC)، آزمون مهاجرت و بررسی خاصیت ضدباکتریایی برای مطالعه ویژگیهای نمونهها مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عبورپذیری فیلمها، میزان نفوذ پذیری نسبت به بخار آب نمونهها نیز اندازهگیری شد.
نتایج اصلی: با افزودن نانوکریستال سلولز، دمای انتقال شیشهای (Tg) و دمای مذاب (Tm) افزایش نشان دادند. وجود نانوکریستال سلولز موجب افزایش استحکام کششی و مدول الاستیسیته بیونانوکامپوزیت ها نسبت به پلی لاکتیک اسید خالص گردید. با افزودن نانوکریستال سلولز، عبورپذیری تا حدود ۲۵ درصد کاهش یافت. با افزایش میزان نانوکریستال سلولز، میزان تورم و جذب آب نمونهها به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرد. میزان مهاجرت نمونهها نیز پس از افزودن نانوسلولز کاهش یافت.
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
تولید اسید ایکوزا پنتائنوئیک (EPA)بوسیله یک باکتری اقیانوسی بنام Shewanella putrefaciens MAC۱ در چهار نوع محیط کشت انتخابی و در دمای گرمخانه گذاری ۴۰ درجه سانتیگراد بمدت ۷۲ ساعت و ۱۰ درجه سانتیگراد بمدت ۲۴ ساعت بررسی شد. اسید ایکوزا پنتائنوئیک تنها اسید چرب با چند پیوند دوگانه تولید شده بوسیله این باکتری بود. اسیدهای چرب اشباع عمده تولید شده نیز شامل اسید پالمیتیک و اسید میریستیک بود. بالاترین راندمان تولید EPA معادل ۷/۳۴ میلی گرم در هر گرم وزن سلول خشک در یک محیط کشت پایه شامل آب دریای سنتز شده با غلظت ۲/۱ حاوی ۱ درصد پپتون و ۵/۰ درصد عصاره مخمر در ۱۰ درجه سانتیگراد بدست آمد. حداقل تولید EPA مربوط به زمانی بود که ۲ درصد گلوکز به ترکیبات پایه محیط کشت اضافه شد و بیانگر آن بود که تولید EPA در محیط های کشت حاوی میزان محدود منبع کربن افزایش می یابد. افزودن ۲ میلی گرم در لیتر فاکتورهای کمکی مانند نیکوتینامید دی نوکلئوتید فسفات ( NADPH ) و فلاوین آدنین دی نوکلئوتید ( FAD) به ترکیبات پایه محیط کشت تاثیر قابل ملاحظه ای در میزان تولید EPA در دمای ۴ درجه سانتیگراد نشان داد.
عباس اخوان سپهی، ساره فراهانی، لاله فرهنگ متین،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
باکتری های مغناطیسی، تحت تأثیر میدان مغناطیسی زمین جهت گیری می نمایند. انواع اشکال کوکسی، باسیل و مارپیچی در آن ها مشاهده شده است. فراساختار مگنتوزوم در این باکتری ها باعث جهت گیری آن ها تحت تأثیر میدان مغناطیسی و به عنوان بخش ذخیره ی آهن محسوب می شود. در این پژوهش حضور باکتری های مغناطیسی در نقاط مختلف کشور ایران با ویژگی آب شیرین، نیمه شور و شور شامل معدن آهن مروارید زنجان ، تالاب میقان، خلیج فارس و کویر قم بررسی شد. رسوبات و آب جمع آوری شده، تحت اثر میدان مغناطیسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تمام انواع باکتری های جدا سازی شده، گرم منفی و واجد اشکال باسیلی، اسپیریلوم و کوکسی بودند. بعد از اثر میدان مغناطیسی در لوله ی مویین حاوی باکتری مغناطیسی پاسخ آن ها به میدان مغناطیسی مشاهده شد. نمونه های تالاب میقان، کویر قم و معدن آهن مروارید زنجان به علت داشتن رسوب و همچنین نمونه ی بیشتری از باکتری مغناطیسی، به طور ویژه مورد بررسی قرار گرفتند.در تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری ذرات نانوی آهن درون آن ها قابل رویت بود. بررسی مولکولی، توالی یابی و BLAST درتارنمای NCBI نمونه ی معدن آهن مروارید زنجان حضور باکتری مغناطیسی Magnetospirillum magnetotacticum را به اثبات رسانید. تراکم بیشتر ذرات نانوی آهن در نمونه ی تالاب میقان در مقایسه با معدن آهن، بیانگر این است که وفور یون آهن به تنهایی، عامل افزایش سنتز نانوذرات آهن توسط باکتری مغناطیسی نیست.
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش قابلیت بقای دو گونه از مهم ترین باکتریهای پروبایوتیک یعنی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس در دوغ و همچنین اثر عرق کاکوتی که به عنوان یکی از طعم دهنده های رایج در تولید تجاری دوغ مورد استفاده قرار می گیرد بر قابلیت بقای میکروارگانیسم های فوق الذکر مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا باکتری های مذکور به نمونه های دوغ بدون عرق کاکوتی (به عنوان شاهد) و حاوی عرق کاکوتی ( در سطوح ۱ و ۲%) تلقیح شدند و دوغهای تولید شده طی مدت زمان نه هفته نگهداری در یخچال (دمایC° ۴) به صورت هفتگی از نظر تغییرات در قابلیت بقا، pH، اسیدیته و طعم مورد بررسی قرار گرفتند. براین اساس در طی دوره نگهداری تعداد بیفیدوباکتریوم نسبت به تعداد اولیه به طور متوسط ۵/۲ سیکل لگاریتمی کاهش داشت این در حالی است که تعداد باکتری لاکتوباسیلوسدر هفته هشتم نگهداری به صفر رسید. pH و اسیدیته نیز طی مدت زمان نگهداری تغییر جزئی داشتند. نتایج آنالیز آماری نشان داد که بین انواع دوغ از لحاظ طعم اختلاف معنی داری وجود دارد (۰۵/۰>p ). مقایسات میانگین مشخص کرد که دوغ های حاوی عرق کاکوتی امتیاز بالاتری را از لحاظ طعم نسبت به دوغ معمولی کسب کردند.
فائزه متقی طلب، سید شهریار عرب، جعفر محمدیان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
باکتریوردوپسین پروتئینی غشایی است که در هالوباکتریوم سالیناروم به عنوان پمپ پروتون وابسته به نور عمل میکند. این پروتئین شامل هفت زیرواحد مارپیچ آلفا (مارپیچهای A تاG )، یک صفحه بتا و یک کروموفور رتینال است. مطالعات نشان میدهد که پروتئین باکتریوردوپسین دارای خاصیت جذب امواج مایکروویو میباشد. یکی از رایجترین و اصولیترین روشهای مطالعه ماکرومولکولهای زیستی شبیهسازی دینامیک مولکولی است. با استفاده از این روش میتوان تغییرات و دینامیک ساختاری ماکرومولکولهای زیستی و کمپلکس آنها را مطالعه کرد. در پروژه حاضر، از مدلسازی و شبیهسازی دینامیک مولکولی استفاده شده است. پس از مرحله تعادل و جهت بدست آوردن ساختارهای یکدست تر در مرحله تولید، شبیهسازی به مدت ۱۵ نانوثانیه انجام شد، سپس به منظور بررسی مناطق مؤثر در جذب امواج مایکروویو شبیهسازی دینامیک مولکولی همراه با اعمال میدان الکتریکی به مدت زمان ۷۸۶ پیکوثانیه که برابر با مدت زمان تناوب یک موج سینوسی در طیف رادار میباشد، روی کل ساختار پروتئین انجام شد. در نهایت، تغییرات کنفورماسیونی حاصل مورد بررسی قرار گرفت تا مناطق موثر در جذب امواج تعیین شود. مطالعه انجام گرفته نشان میدهد که امواج مایکروویو در فرکانس ۸ گیگاهرتز و در بازه زمانی ذکر شده نمیتواند تغییرات ساختاری گستردهای را در پروتئین ایجاد کند. از سوی دیگر تغییرات ساختاری برگشتپذیری در مناطق صفحه بتا و مارپیچهای D ، C و B تحت تأثیر میدان مشاهده گردید.
بهرام گلستانی، افشانه جعفری، فرخ کریمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
باکتری سالمونلا یکی از کشندهترین باکتریهایی است که در عفونتهای همه گیر، نقش دارد. از طرفی افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی در باکتریها باعث شده است که تحقیقات فراوانی در جهت معرفی روشهای جایگزین برای مقابله با باکتریهای بیماریزا صورت پذیرد. در این تحقیق به منظور مطالعهی یکی از مکانیسمهای مولکولی احتمالی نانوذرات اکسید مس، باکتری سالمونلا تیفی موریوم به عنوان مدل برای باکتریهای گرم منفی انتخاب شده است که تاثیر نانوذرات اکسید مس بر روی ژنوم این باکتری بررسی گردید. ابتدا باکتری سالمونلا در محیط کشت بلاد آگار سپس در محیط کشت BHB، کشت داده شد. تیمار باکتری در غلظت های ۳۰، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ میکروگرم بر میلیلیتر انجام گرفته و در فاصله های زمانی ۲، ۴ و ۲۴ ساعت خاصیت ضد میکروبی نانوذره بررسی گردید. استخراج DNA از نمونههای شاهد و تیمار شده انجام شد و تغییرات توالی ژنوم باکتری با استفاده از تکنیک RAPD-PCR مورد مطاله قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار NTSYS-PC، نتایج حاصل از الکتروفورز محصولات PCR روی ژل آگارز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که نانوذرات اکسید مس باعث ایجاد تغییر توالی در قسمت های مختلف ژنوم باکتری سالمونلا با غلظتهای ۹۰ و ۱۲۰ میکروگرم بر میلی لیتر گردید. از این تغییرات می توان نتیجه گرفت که یکی از مکانیسم های مولکولی اثر مهارگنندگی رشد باکتریایی این نانوذرات ایجاد تغییر توالی در DNA ژنومی میباشد. نانوذرات اکسید مس احتمالا باعث تغییر خاصیت جفت شدن بازی بازها و یا باعث ایجاد اختلال در مکانیسم همانند سازی شده است.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: تخم ماهی ارزش غذایی بالایی داشته و در قاره آسیا، بهعنوان یک محصول جانبی در صنعت فرآوری ماهیان شناخته شده است. هدف پژوهش، بررسی ترکیب تقریبی و آمینواسیدی، قدرت آنتیاکسیدانی، قدرت مهارکنندگی آنزیم مبدل آنژیوتنسین و قدرت ضدباکتریایی پروتئین هیدرولیزشده تخم ماهی کپور معمولی با آنزیم آلکالاز بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر روی تخم ماهی کپور معمولی، پس از لیوفلیزهکردن تخم ماهی، عمل هیدرولیز با استفاده از آلکالاز در چهار زمان ۳۰، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰دقیقه در ۸=pH و دمای C۵۵º انجام شد. میزان چربی، رطوبت، خاکستر و پروتئین براساس روشهای AOAC و ترکیب آمینواسیدی با روش کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا- طیفسنجی جرمی سنجیده شدند. قدرت حذف رادیکال آزاد DPPH، چلاتهکردن یون فلزی، مهارکنندگی آنزیم مبدل آنژیوتنسین و قدرت ضدباکتریایی نمونهها بررسی و دادهها با نرمافزار SPSS ۲۱ از طریق آزمون تحلیل واریانس و آزمون LSD تحلیل شدند.
یافتهها: با افزایش زمان هیدرولیز، مقدار پروتئین، درصد بازیابی پروتئین و میزان خاکستر افزایش یافت، ولی میزان چربی و رطوبت کاهش یافت. فراوانترین آمینواسیدها والین، لایزین، آرژنین و لوسین بودند. قدرت ضداکسیدانی نمونهها با افزایش غلظت افزایش یافت. قدرت حذف رادیکال DPPH در غلظت ۲۰میلیگرم بر میلیلیتر، در همه نمونهها به طور معنیداری بالاتر از محلول BHT بود (۰/۰۵p<). همه نمونههای پروتئین هیدرولیزشده قدرت ضداکسیدانی، مهارکنندگی ACE و ضدباکتریایی داشتند.
نتیجهگیری: پروتئین هیدرولیزشده تخم ماهی کپور معمولی بهدلیل دارابودن درصد بالایی از پروتئین، پپتیدهای زیستفعال و آمینواسیدهای ضروری و غیرضروری، خواص آنتیاکسیدانی، مهارکنندگی آنزیم مبدل آنژیوتنسین و ضدباکتریایی بالایی دارد.