جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای تجاری سازی
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده روش اصلی مورد استفاده در این مطالعه تکنیک دلفای بود. در متداولتین شکل، دلفای حداقل شامل سه ابزار مختلف است که در مطالعه حاضر در قالب سه دور جداگانه انجام گرفته است. بروکس (۱۹۷۲) اظهار میدارد که تعداد مراحل دلفای میتواند توسط محقق از پیش تعیین شده باشد یا اینکه تا زمانی که گروه به اجماع برسد ادامه یابد. هدف اصلی این تحقیق شناسایی راهبردهای تجاریسازی یافتههای تحقیقات دانشگاهی در صنایع غذایی کشاورزی بود. هفتاد و چهار عضو هیأت علمی گروه صنایع غذایی کشاورزی که در دانشگاههای دولتی مشغول به کار بودند به عنوان پانل متخصصان در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت، ۲۵ عضو هیأت علمی پرسشنامههای هر سه دور را تکمیل نمودند. اولین دور پرسشنامه از طریق انجام مرور ادبیات با یک سؤال باز پاسخ تدوین گردید. روایی محتوایی این پرسشنامه با کمک اساتید گروههای ترویج و آموزش کشاورزی و صنایع غذایی دانشگاه تربیت مدرس مورد تأیید قرار گرفت. اعضای پانل ۱۷ راهبرد مربوط به تجاریسازی یافتههای تحقیقات دانشگاهی صنایع غذایی را در دور اول شناسایی نمودند. شایان ذکر است که در مورد ۱۵ راهبرد در مرحل سوم پانل متخصصان به اجماع رسیدند. دادههای جدول ۳ نشان میدهد که سطح موافقت اعضای پانل در رابطه با تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی بیش از ۸۰ درصد بوده است.
سیده سوده میرمحمدی، مرتضی سلطانی، فریدون مهبودی، میثم شهبازی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی میپردازد که اولویت عوامل نیز در آن مشخص میشود. پژوهش کاربردی بوده و از نوع توصیفی پیمایشی است و در دو فاز کیفی و کمی انجام شده است. برای ارائه چارچوب تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی که هدف کلی این پژوهش میباشد، از خبرگان آگاه مصاحبه صورت گرفت. ۶۲ کد فرعی به عنوان عوامل موثر در تجاریسازی محصولات در شتابدهندههای بیوتکنولوژی پزشکی به دست آمد که در ۵ بعد اصلی شامل فردی، سازمانی، صنعت و رقابت، نهادی و محصول دستهبندی شدند و به صورت یک چارچوب ارائه شده است. در فاز کمی بعدهای اصلی و نیز تمهای فرعی در بعد اصلی رتبهبندی شدند. در نهایت اولویت بعدهای اصلی بدین صورت بود: ۱. فردی (ویژگیهای شخصیتی، رفتاری و ذهنی منتور و مدیر) ۲. صنعت و رقابت (تعامل با شرکتهای دارویی تولیدکننده به عنوان مشتری، سرمایه گذاران و ...) ۳. سازمانی (تجربه تیمهای استارتاپی، استراتژی مدون، R&Dو ...) ۴. محصول (ارزش افزوده و هایتک) ۵. نهادی (عملگرا بودن دولت به شعارهای کشور، تعامل با مدیران دولتی و ... ).
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
بررسیها نشان میدهد علیرغم وجود رابطه بسیار نزدیک میان توسعه اقتصادی و توسعه بخش مالی، تجاریسازی دانش و فناوری در حوزه علوم انسانی، از رشد مناسبی برخوردار نبوده است. پژوهش حاضر با توجه به نقصان ادبیات تجاریسازی فناوریهای نرم بهویژه خدمات، بهدنبال طراحی الگوی تجاریسازی خدمت مالی است. روششناسی پژوهش، از نوع کیفی، با استفاده از کثرتگرایی است. بدین منظور برای شناسایی مفاهیم اولیه و مراحل تجاریسازی، از مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمهساختار یافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت و برای سطحبندی مراحل و استخراج مدل تجاریسازی، از پرسشنامه نیمهساختار یافته با یک سؤال باز استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در گام اول، به صورت ترکیبی از تحلیل ساختاری و تحلیل تفسیری و در گام دوم، از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. یافتههای پژوهش در گام اول شامل مراحل دوازدهگانه: تدوین استراتژی کسبوکار؛ خلق ایده خدمت، غربالگری، تجزیه و تحلیل تجاری خدمت، کسب مجوز رسمی پروژه، تشکیل تیم چند وظیفهای، طراحی خدمت و فرایندها، طراحی سیستم ارائه خدمت، آموزش و توانمندسازی شبکه فروش و مشتریان، معرفی و عرضه آزمایشی خدمت، عرضه خدمت در مقیاس کامل، ارزیابی و بهبود عملکرد خدمت و در گام دوم تجویز مدل فرایندی تجاریسازی خدمات مالی نوآورانه در بازارهای مالی، است.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
تعیین مالکیت اختراعات حاصل از پژوهش های انجام شده در دانشگاهها و موسسه های پژوهشی ، بنا به دلایل مختلفی از جمله لزوم تجاری سازی هر چه بیشتر اینگونه اختراعات ، در عین فراهم کردن انگیزه لازم در مخترعان ، موضوع سیاستگذاری در حوزه حقوق مالکیت فکری بوده است . در این خصوص ، چهار ساختار مالکیت متفاوت پیشنهاد شده است : ۱) مالکیت دانشگاه ۲) مالکیت مخترع ۳) ورود به قلمرو اموال عمومی و ۴) مالکیت مشترک مخترع و دانشگاه .
در این مقاله ابتدا ، هر یک از مدل های پیشنهادی تعریف و تجربه سایر کشورها در خصوص آنها بیان می شود. سپس به منظور ارائه ساختار مالکیت متناسب با عدالت ، به معرفی اجمالی معیارهای سه گانه عدالت توسط ارسطو ، جرمی بنتام و جان راولز پرداخته می شود و تطابق هر یک از این مدل ها ی مالکیت موجود با معیارهای سه گانه عدالت سنجیده می شود. در نهایت با توجه به لزوم تعیین موردی شخصی که امکان بیشتری برای تجاری سازی اختراعات دارد ، مدل تلفیقی با عنوان " مالکیت دانشگاه با حق انتخاب مالکیت توسط مخترع " پیشنهاد می شود.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه توجه به نوآوری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، به عنوان یکی از موضوعات کلیدی پژوهش های اقتصادی و یکی از مسائل مهم مدیریتی، پیش روی سیاست گذاران، از اهمیت بسزایی برخوردار است. ازاین رو، توجه به نظام ملی نوآوری نیز در این راستا بسیار ضرورت می یابد. در این پژوهش، به منظور مقایسه کارآیی نظام ملی نوآوری ایران با کشورهای موضوع سند چشم انداز ۱۴۲۵ و دو کشور چین و کره جنوبی (به عنوان دو کشور موفق در سیاست های همپایی فناورانه)، از مدل تحلیل پوششی داده های دو مرحله ای متصل در بازه زمانی ۲۰۱۱-۲۰۱۶ استفاده شد. در ابتدا، کارآیی مرحله خلق ابداعات و اختراعات برای کشورهای منتخب، سنجیده شد و کارآیی کل نظام با لحاظ مرحله تجاری سازی ابداعات و اختراعات، محاسبه گردید. سپس، با استفاده از مدل توبیت، تأثیر عوامل محیطی بر کارآیی نظام ملی نوآوری کشورهای منتخب، مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که در مقایسه با سایر کشورهای مورد مطالعه، هرچند کشور ایران در مرحله خلق ابداعات و اختراعات، روند رو بهبودی دارد و می توان انتظار داشت با ادامه روندهای موجود به کارآیی دست یابد، اما با لحاظ کردن مرحله تجاری سازی ابداعات و اختراعات، نظام بسیار ناکارا عمل کرده، و این ناکارآیی، روندی ثابت داشته است. به منظور افزایش کارآیی سیستم ملی نوآوری، بهبود مؤلفه حکمرانی و تقویت همکاری دانشگاه با صنعت، از مهمترین سیاست های پیشنهادی این پژوهش برای کشورها، و به صورت خاص برای کشور ایران، است.
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
قسمت نخست این تحقیق، مقالات مختلف حوزه نوآوری باز را مرور میکند. چهار مرحله کلی در استفاده از رویکرد نوآوری باز متصور است: ۱- به دست آوردن نوآوری ۲- یکپارچه سازی نوآوری ۳- تجاری سازی نوآوری ۴- مکانیسم های تعاملی. در قسمت دوم که تحقیق میدانی است اطلاعاتی بر اساس مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و با استفاده از روش "رویش نظریه" و بر اساس مدل چهار فازی ارائه شده در ادبیات، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در این مرحله صنایع بانکی و پرداخت با توجه به ویژگیهای متناسب با این تحقیق، به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدهاند. در انتها ملاحظات اصلی که فعالان صنایع بانکی و پرداخت برای پیاده سازی رویکرد نوآوری باز باید به آن توجه کنند و چالش هایی که در این مسیر با آن مواجه اند مشخص شده است. همچنین پیشنهاد شده است که مدل مناسب برای پیاده سازی رویکرد نوآوری باز در بانک ها چه مدلی است.