جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای تنش برشی


دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده- خاصیت س هبعدی جریان در خم های رودخان های، لزوم بررسی الگوی جریان و انتقال رسوب در این مجاری را با استفاده از مدل های عددی س هبعدی مطرح م یسازد. در تحقیق حاضر، با استفاده از مدل عددی تغییرات تراز بستر (پوشیده از ماسه یکنواخت) در قوس ۱۸۰ درجه با انحنای نسبی (SSIIM) « سیم » سه بعدی ملایم بررسی شده است. واسنجی ارتفاع زبری بستر نشان می دهد که بهترین همخوانی با داد ههای گزارش شده حاصل می شود. در این حالت مدل می تواند پشته رسوبی و ks  ۴/۵ d۹۰  ۶/۲۵d۵۰  ۸mm آزمایشگاهی در ناحیه فرسایشی مورد انتظار در نیمه اول قوس و همچنین نواحی فرسایشی و رسوب گذاری نیمه دوم قوس را به خوبی مدل سازی کند؛ هرچند مقادیر حداکثر آبشستگی بستر و حداکثر ارتفاع تاج ناحیه رسوب گذاری در کانال، بیشتر از مقادیر آزمایشگاهی پی شبینی شده است. همچنین در ادامه، با هدف بررسی تأثیر پارامترهای مؤثر بر فیزیک مسأله، اثر تغییر در ضریب زبری، اندازه شبکه میدان و همچنین اثر تغییر در عدد فرود جریان بر پیش بینی نتایج حاصل از شبیه سازی عددی بررسی شده است. نتایج این بررس یها نشان داد که با تغییر در میزان زبری بستر، مقدار فرسایش در قیاس با مقدار رسوب گذاری در بستر، تغییر بیشتری از خود نشان می دهد. بررسی اثر اندازه شبکه میدان نیز نشان داد که مدل تا حدی به اندازه شبکه حساس است. تغییر در عدد فرود جریان نیز به طور قابل توجهی بر میزان تغییرات شیب عرضی بستر اثر می گذارد.
امیرعلا بخشیان‌نیک، بهمن وحیدی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: داربست به‌عنوان سازه نگهدارنده سلول از اهمیت ویژه‌ای در مهندسی بافت استخوان برخوردار است. قرارگیری داربست در محیط کشت دینامیک، مانند بیوراکتور نفوذی، نقش پارامترهای مکانیکی از قبیل تنش برشی و فشار هیدرودینامیک را پررنگ‌تر می‌کند. از سویی دیگر، این پارامترهای مکانیکی به شدت متاثر از طرح داربست هستند. در این پژوهش به بررسی تاثیر طرح داربست استخوانی بر نحوه‌ عملکرد تحریک‌های مکانیکی و پیش‌بینی سرنوشت سلول‌های بنیادی مزانشیمی پرداخته می‌شود.
مواد و روش‌ها: با استفاده از ابزار شبیه‌‌سازی کامپیوتری و روش‌های اجزای محدود، پنج داربست استخوانی (با نام‌های جیروید، جیروید پرتخلخل، دیاموند، IWP و داربست با شیب اندازه تخلخل) مبتنی بر توابع ریاضی سطوح ضمنی طراحی شدند و در محیط کشت دینامیک شبیه‌سازی‌شده تحت عبور جریان سیال با سرعت‌های ورودی ۱، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ میکرومتر بر ثانیه قرار گرفتند. تجمع سلول‌ها روی داربست‌های جیروید و IWP به‌صورت یک لایه به ضخامت ۵/۸ میکرون در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، داربست با طرح دیاموند بهترین عملکرد را از منظر یکنواختی تنش‌های ایجادشده به خود اختصاص داد. در حضور لایه‌ سلولی، تنش فون مایسز به میزان ۶۰ و ۵۰مگاپاسکال به‌ترتیب در داربست‌های جیروید و IWP به دست آمد که تمایز استخوانی را تسهیل خواهد نمود.
نتیجهگیری: استفاده از داربست با شیب اندازه تخلخل موجب اعمال تنش‌های متفاوت در بخش‌های مختلف داربست می‌شود و این امر در مورد کاربردهای نوین داربست‌های استخوانی برای ایجاد تمایز‌های سلولی مختلف به‌طور همزمان بسیار مفید است.


دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده فساد میکربی و بیاتی نان دو عامل مهم ضایعات فراوان این محصول می‌باشند. از جمله راه‌های جلوگیری از ضایعات و افزایش عمر ماندگاری نان، بکارگیری بهبود دهنده‌هایی مانند هیدروکلوئیدها و روش‌های مناسب بسته‌بندی مانند بسته‌بندی با اتمسفر اصلاح شده می‌باشد. در این تحقیق خمیر نان سنگک با بکارگیری هیدروکسی پروپیل متیل سلولز به میزان ۵/۰ یا ۱ درصد (وزنی/ وزنی بر اساس آرد) و نمونه شاهد بدون بکارگیری هیدروکلوئید تهیه گردید. نان‌ها در کیسه‌هایی از جنس پلی‌آمید-پلی‌اتیلن با اتمسفر هوای معمولی و ۱۰۰ درصد دی‌اکسیدکربن بسته‌بندی شده و در دمای ۲۵ درجه سلسیوس نگهداری شدند. طی ۱۵ روز نگهداری، خصوصیات مختلف محصول از جمله رطوبت، بافت، شمارش کپک و مخمر در فواصل سه روز نمونه‌برداری ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل آماری نتایج حاصل از ارزیابی ویژگی‌های کیفی نان سنگک طی نگهداری نشان داد، صرف نظر از فرمولاسیون خمیر و زمان نگهداری، میزان رطوبت نان در دو نوع بسته‌بندی تفاوت معنی‌داری ندارد. بار میکربی در بسته‌های تحت گاز دی‌اکسیدکربن کمتر است و میزان حداکثر نیرو و تنش برشی در این بسته‌ها بیشتر می‌باشد. بار میکربی، میزان سفتی و تنش برشی طی زمان نگهداری افزایش یافته است و روند تغییرات رطوبت نان کاهشی است. صرف نظر از نوع بسته‌بندی و زمان نگهداری، نان محتوی ۱ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز دارای مقاومت کم در برابر تنش برشی می‌باشد و در نمونه‌ شاهد حداکثر رطوبت و حداکثر سفتی مشاهده شده است.  

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده- در این مقاله برای بررسی تأثیر زبری بستر بر پارامترهای آشفتگی، مانند تنش های رینولدز و شدت آشفتگی، الگوی جریان پیرامون جت دیواره ای بررسی آزمایشگاهی شده است. اندازه گیری ها با استفاده از سرعت سنج سه بعدی ADV انجام شده و از سری های زمانی سه مؤلفه سرعت برای تحلیل روند تغییرات پارامترهای آشفتگی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش زبری بستر، شدت آشفتگی مؤلفه های u و w در فواصل طولی متناظر از جت افزایش یافته و برای یک زبری ثابت، شدت آشفتگی مؤلفه u از w بیشتر است. همچنین با افزایش فاصله از جت، تنش برشی بستر کاهش یافته و با افزایش زبری بستر، تنش برشی روند افزایشی دارد. محل وقوع بیشینه ی تنش برشی بستر با تغییر زبری ثابت می ماند.

دوره ۱۴، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله کمانش ورق‌های مستطیلی که تحت بار صفحه‌ای غیریکنواخت قرار دارند، بررسی شده است. بدین منظور ابتدا معادلات تعادل ورق بر اساس تئوری تغییر شکل برشی مرتبه اول استخراج شده است. روابط سینماتیک بر اساس مدل فن کارمن و معادلات بنیادین، خطی فرض شده‌اند. پس از آن از روش تعادل در مجاورت برای بدست آوردن معادلات پایداری استفاده شده است. معادلات تعادل مربوط به میدان تنش پیش کمانش، به کمک تئوری معادلات دیفرانسیل حل شده است. برای تعیین بار کمانش ورق با شرایط مرزی ساده، روش گالرکین برای حل معادلات پایداری که یک دستگاه معادلات دیفرانسیل با ضرایب متغیر است به‌کارگرفته شده است. در این مقاله چهار نوع بارگذاری مختلف شامل بارگذاری یکنواخت، سهمی شکل، کسینوسی و مثلثی شکل در نظر گرفته شده و تاثیر نسبت ظاهری ورق و ضخامت آن بر روی بار کمانش مورد بررسی قرار گرفته و نتایج با حل عددی و نتایج تئوری کلاسیک مقایسه شده است. بر اساس آن، بار کمانش بدست آمده از تئوری کلاسیک برای همه حالت‌های بارگذاری همواره بزرگ‌تر از مقدار آن بر اساس تئوری تنش برشی مرتبه اول می‌باشد.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

بروز بیماریهای مغز و اعصاب مانند سرطان، باعث آسیب به سد خونی مغز و در نتیجه نفوذپذیری بیشتر بافت می شود. به صورت کلی، در صورت وجود آسیب در بافت مغز، ماده کنتراست مورد استفاده در تصویربرداری تشدید مغناطیسی به فضای خارج مویرگی نفوذ کرده و روشنایی تصویر در تصویربرداری تشدید مغناطیسی تغییر می کند. هدف از این مقاله، بررسی پارامترهای موثر بر نفوذ ماده کنتراست در مویرگ مغز است. در مطالعه حاضر، از روش شبکه بولتزمن با زمان آسودگی چندگانه، جهت شبیه سازی جریان در داخل و محیط متخلخل اطراف مویرگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان تخلخل محیط اطراف مویرگ (که نشان دهنده میزان آسیب پذیری بافت است)، نوع ماده کنتراست و انحنای مویرگ تاثیر زیادی بر نفوذ ماده کنتراست در بافت دارند. همچنین نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر انحنای مویرگ بر تنش برشی و در نتیجه انتقال جرم در مویرگ است. لازم به ذکر است که نتایج حاصل با نتایج آماری و تحلیلی موجود برای جریان داخل مویرگ آسیب دیده مغز با نفوذپذیری متفاوت ارزیابی شده است. با این قیاس، کارایی روش شبکه بولتزمن در شبیه سازی مسائل پیچیده به خصوص در محیط متخلخل مشخص شده است.

دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

استفاده از نمودارهای حد شکل ‌دهی در طراحی فرآیند تولید قطعات، یکی از روش‌های مرسوم شکل‌دهی ورق‌های فلزی است. از این ‌رو تاکنون کارهای متعددی در زمینه بررسی منحنی‌های حد شکل ‌دهی انجام‌ یافته است. روش‌های مختلف به دست آوردن این منحنی‌ها و همچنین عوامل مختلف مؤثر بر آن‌ها، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اشکالی که به اکثر کارهای انجام‌ شده قبلی وارد است، حالت تنشی است که در تعیین این نمودارها فرض شده است. در اکثر این فرآیندها مانند شکل دهی تدریجی، تنش برشی ضخامتی، در ورق ایجاد می‌شود. در این نوع فرآیندهای شکل دهی، نمودار حد شکل دهی بدست آمده با رفتاری متفاوت از نموداری های معمول ظاهر می‌شود که حاکی از بهبود شکل پذیری است. حال آن که تأثیر وجود تنش برشی ضخامتی و محدوده اثر گذاری آن بررسی نشده است. در این مقاله تنش برشی ضخامتی به صورت تحلیلی در مدل مارشینیاک - کوزینسکی اعمال شده و موررد بررسی قرار گرفته است. از روش نیوتن – رافسون جهت حل معادلات استفاده شده است. محدوده اثر گذاری این تنش شناسایی و آزمون ناکازیما به عنوان مطالعه موردی بررسی شد. نتایج حاکی از این است که تنش برشی ضخامتی کمتر از ۱۰ درصد تنش تسلیم، تأثیری قابل توجهی بر نمودار حد شکل‌پذیری ندارد.

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

انسداد شریان سیستم ورتبروبازیلار از جمله عوامل خطرساز در بروز مرگ و میرهای ناشی از سکته مغزی است که احتمال گرفتگی این عروق شدیدا وابسته به سن افراد می-باشد. در این مطالعه ناحیه‌های مستعد گرفتگی در سیستم ورتبروبازیلار در سنین مختلف ۲۰، ۵۰ و ۷۰ مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت عددی بوده و از نرم‌افزار فلوئنت به منظور حل معادلات استفاده شده است. به وسیله‌ی شبیه سازی جریان خون در سیستم ورتبروبازیلار ناحیه‌های مستعد گرفتگی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تعیین نواحی مستعد گرفتگی، مقادیر بحرانی تنش برشی میانگین دیواره و شاخص برش نوسانی مورد استفاده قرار گرفته است. توزیع تنش برشی میانگین دیواره و شاخص برش نوسانی بر روی سیستم ورتبروبازیلار فرد ۲۰ ساله نشان می‌دهد که احتمال گرفتگی در این سن چندان بالا نمی‌باشد؛ اما با افزایش سن، مقادیر شاخص برش نوسانی به ویژه در شریان ورتبرال راست و در محل اتصال عروق ورتبرال به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا می‌کند و به حد بحرانی می‌رسد، وسعت مناطقی که دارای تنش برشی میانگین دیواره پایینی می‌باشند نیز به شدت افزایش پیدا می‌کند. نتایج نشان می‌دهد که با افزایش سن و رسیدن به سن ۷۰ سالگی، ناحیه مستعد گرفتگی در محل اتصال عروق ورتبرال به سوی شریان ورتبرال راست پیش‌روی می‌کند و بر وسعت منطقه‌ی مستعد گرفتگی می‌افزاید. هم‌چنین خطر گرفتگی در سایر محل‌هایی که در سن ۵۰ سالگی نیز احتمال وقوع گرفتگی در آن‌ها وجود دارد، در سن ۷۰ سالگی به طور محسوسی افزایش پیدا می‌نماید.

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

تغییرات تنش برشی در میکرورگ ها، با توجه به آسیب رساندن به لایه اندوتلیال، تغییر در نفوذ و رسوب جرم در داخل میکرو رگ ها می تواند به عنوان عامل تشکیل پلاک های چربی و فاکتور مهم در ایجاد بیماری های قلبی محسوب شود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مقاله، بررسی پارامترهای موثر بر تنش برشی وارد بر دیواره میکرورگ می باشد. در مقاله حاضر، از روش ترکیبی روش شبکه بولتزمن-مرز غوطه ور، جهت شبیه سازی حرکت گلبول قرمز در داخل جریان پلاسما استفاده شده است. لازم به ذکر است که گلبول قرمز تاثیر بسزایی بر تغییرات تنش برشی دارد و در این راستا نتایج حاصل، حاکی از تاثیر شگرف رفتار رئولوژیک خون بر تغییرات تنش برشی است. همچنین نتایج به دست آمده نشان دهنده تاثیر درصد گرفتگی و محل قرار گیری گلبول قرمز در نواحی مختلف گرفتگی بر تنش برشی و در نتیجه احتمال بروز بیماری های قلبی، عروقی می باشد. لازم به ذکر است که نتایج حاصل با نتایج عددی موجود برای میکرو رگ ها، ارزیابی شده و نتایج، حاکی از توانایی روش شبکه بولتزمن در شبیه سازی مسائل پیچیده به خصوص مدلسازی جسم جامد انعطاف پذیر معلق در سیال است.

دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

اصلی‎ترین روش برای درمان بیماری گرفتگی عروق کرونری کاشت فنر در ناحیه تنگ شده رگ می‌باشد. این روش درمان با وجود مزایای بسیار ممکن است به دلیل وقوع گرفتگی مجدد در محل فنرگذاری، موفقیت مورد نظر را در پی نداشته باشد. مشاهدات نشان داده‎اند قرارگیری فنر در داخل رگ سبب تغییر در پارامترهای همودینامیکی بویژه تنش برشی دیواره و اندازه گردابه‎ها گردیده و شرایط را برای آغاز گرفتگی مجدد در محل فنر مساعد می‎سازد. با توجه به این مسأله، در این مقاله تأثیر برخی پارامترهای هندسی مانند شکل و ابعاد میله فنر بر توزیع تنش برشی دیواره و اندازه گردابه ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، جهت کاهش ریسک رخداد گرفتگی مجدد، استفاده از فنری که قسمتی از سطح مقطع آن انعطاف‎پذیر است پیشنهاد شده و تأثیر سفتی این قسمت انعطاف پذیر مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور تعامل بین جریان خون و قسمت انعطاف پذیر میله با روش لاگرانژی- اویلری اختیاری در چارچوب روش اجزاء محدود شبیه سازی شده است. نتایج حاصل نشان دادند انعطاف پذیر بودن قسمتی از سطح مقطع در فنرهایی با میله دایره‎ای با کاهش مقدار ماکزیمم تنش برشی و نیز کم کردن قابل توجه اندازه گردابه‎ها می‎تواند در کم کردن خطر وقوع گرفتگی مجدد مؤثر باشد. اما این امر در فنرهایی با میله مستطیلی نه تنها مقدار ماکزیمم تنش برشی را اندکی زیاد می‎کند بلکه با افزایش چشمگیر اندازه گردابه‎ها ممکن است منجر به افزایش ریسک وقوع گرفتگی مجدد گردد.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

به علت انرژی سطحی کم و ناهمواری‌های در ابعاد نانو، سیال بر روی سطوح فوق آب گریز می لغزد. برای نشان دادن این لغزش از طول لغزش ناویر استفاده می‌شود. برای سطوح معمولی طول لغزش در حدود چند نانو‌متر می‌باشد، ولی برای سطوح فوق‌آبگریز می‌تواند تا μm ۵۰۰ هم برسد. مطالعات فراوانی به اثر طول لغزش بر روی نیروی پسا انجام شده است. در این مطالعات معمولا کل سطح فوق آب گریز می گردد. برای یافتن نواحی بهینه روشهای عددی می تواند مفید باشد ولی مطالعات عددی بیشتر بر روی سطوح تخت می باشند. بر روی سطوح منحنی (مانند فویل ها) به دلیل وجود گرادیان فشار منفی (و امکان بوجود آمدن جدایش) بررسی مساله پیچیده میشود. در این مقاله بصورت عددی به بررسی تاثیر طول لغزش هیدروفویل SD۷۰۰۳ در رینولدز‌های مختلف پرداخته شده است. جریان آرام، تراکم ناپذیر و هم دما در نظر گرفته شده و هیدروفویل از جنس آلومینیوم با طول وتر cm ۱۰ انتخاب شده است. نتایج ضریب تنش برشی، ضریب فشار و ضریب پسا در دو شرط مرزی بدون لغزش و لغزشی با یکدیگر مقایسه شده‌اند. با افزایش طول لغزش، ضریب پسا نسبت به سطح معمولی کاهش می یابد. میزان تاثیرگذاری شرط‌مرزی فوق آبگریزی بر ضریب پسا با افزایش عدد رینولدز جریان زیاد می شود. با افزایش رینولدز از ۴,۵×〖۱۰〗^۴ به ۷.۵×〖۱۰〗^۴ در طول لغزش μm ۵۰، کاهش ضریب پسا از ۰.۷% به ۷% می رسد.

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله، رفتار استاتیکی چندلایه‌های ناهمسانگرد عرضی با استفاده از تئوری زیگ‌زاگ بهبود‌یافته بررسی می‌شود. تغییر میدان جابجایی درون‌صفحه به صورت سینوسی پیوسته‌ای تکه‌ای فرض می‌شود درحالیکه جابجایی عرضی ثابت در نظر گرفته می‌شود. تابع سینوسی پیوسته تکه‌ای، شرط پیوستگی تنش برشی عرضی در میان‌رویه‌ها را ارضا می‌کند. برای استخراج معادلات حاکم و همچنین شرط مرزی‌های وابسته از اصل همیلتون استفاده می‌شود. پاسخی از نوع ناویر برای شرط مرزی ساده ارائه می‌گردد. گرچه این تئوری تعداد متغیر میدانی برابر با تئوری اولر-برنولی دارد ولی تنش‌ها را با صحت بالایی پیش‌بینی می‌کند. صحت پاسخ‌ها با مقایسه نتایج مدل کنونی با نتایج گزارش شده در منابع تایید می‌گردد. نتایج عددی برای مطالعه اثر ناهمسانگردی عرضی بر میدان‌های جابجایی، کرنش و تنش در راستای ضخامت ارائه می‌شود. تابع سینوسی پیوسته‌ تکه‌ای در مقایسه با تابع سهمی پیوسته تکه‌ای نتایج دقیق‌تری را منجر می‌شود. تئوری کنونی میدان تنش نسبتا صحیح‌تری را نسبت به تئوری مرتبه بالای برشی ارائه می‌کند که آن نیز به نوبه خود از تئوری اولر-برنولی دقیق‌تر است. نتایج نشان می‌دهد که پیوستگی کرنش نرمال در راستای ضخامت(پیش‌بینی شده بوسیله تئوری مرتبه بالا) فاقد مبنای فیزیکی می‌باشد. همچنین، تئوری زیگ‌زاگ بهبودیافته توانایی پیش‌بینی دقیق تنش در راستای ضخامت در چندلایه‌های ناهمسانگرد عرضی را دارد.

دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

در پژوهش حاضر، جریان آشفته هوا بر روی سیلندر مربعی سه بعدی به روش عددی با استفاده از دو مدل اغتشاشی انتقال تنش برشی κ-ω و رهیافت گردابه های بزرگ در سه عدد رینولدز ۵۰۰۰، ۴۶۰۰۰ و ۶۹۰۰۰ شبیه سازی شده است. سطح فشار صوت در دوردست آکوستیکی و بر روی سطح سیلندر مربعی در شش زاویه حمله مختلف محاسبه شده است. با مقایسه نتایج حل عددی حاضر با نتایج تجربی موجود صحت نتایج و اعتبار سنجی انجام شده است. همچنین نتایج عددی حاضر با نتایج عددی انجام شده دیگر مورد مقایسه قرار گرفته است. مشخص گردید که نتایج حل جریان و سطح فشار صوت مطابقت قابل قبولی با نتایج تجربی و عددی دیگران دارند. نوسانات نیروی برآ، پسا و آشفتگی جریان از عوامل تأثیر گذار بر سطح فشار صوت هستند. در زاویه حمله ۱۳ درجه کمترین سطح فشار صوت، ضریب درگ، ضریب نوسانات نیروی برآ و کمینه شدن ضریب برآ اتفاق افتاده است. با مقایسه نتایج عددی دو مدل اغتشاشی انتقال تنش برشی κ-ω و رهیافت گردابه های بزرگ محاسن و معایب هر روش بررسی شده است. هر دو مدل اغتشاشی نتایج را با اختلاف قابل قبولی پیش بینی کرده اند.

دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

یکی از مسائل مهم در شبیه سازی جریان تنفسی، مدلسازی است که در دو روش عمده مدل های آناتومیکی و مدلسازی از تصاویر سی تی اسکن انجام می شود. موضوع بررسی مقاله حاضر بررسی تاثیر مدلسازی غضروف های نای به عنوان نماینده ایی از برجستگی ها و فرورفتگی های طبیعی هندسه حل می باشد که در هر دو روش مدلسازی آناتومیکی و جداره صاف و بدون مدلسازی از تصاویر سی تی اسکن لحاظ نمی شوند. مدل های آناتومیکی نای را بدون هرگونه ناهمواری مدل کرده اند و در روش دوم نیز مسطح سازی باعث صاف شدن سطوح می گردد. از سوی دیگر در مهندسی اندرکنش سلول-سیال لازم است تا دقت حل مسئله در کنار دیواره ها که در اینجا سلول های اپیتلیال هستند دقیق شده باشد. از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی دینامیک سیالاتی جریان کنار دیواره ها، مدل هورسفیلد را بهبود بخشیده و با استفاده از روش WMLES تلاش کرده است تا در یک حل دقیق تر تنش برشی کنار دیواره ها را برای هر دو حالت مدل معمولی و مدل بهبودیافته بررسی نماید. افزودن غضروف ها در نای جریان را پیچیده و پر از جریان های گردشی می کنند، این ناپایداری ها موجب افزایش تنش برشی دیواره در نای و نسل دوم شده اند و در حقیقت تاثیر غضروف ها حتی در پروفیل سرعت در دو برونش پایین دست نای نیز بخوبی مشخص است از این رو نمی توان این غضروف ها را در تحلیل جریان تنفسی نادیده گرفت.

دوره ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

در فرآیندهای جدید شکل‌دهی ورق‌های فلزی مانند شکل‌دهی تدریجی و شکل‌دهی چرخشی کاربرد فرض حالت تنش صفحه‌ای در مدل مارسینیاک-کوزینسکی به علت وجود تنش‌های نرمال و برشی چندان منطقی نیست. در این نوع فرآیندهای شکل‌دهی، کرنش‌های حدی به‌دست آمده بر بهبود شکل‌پذیری ورق دلالت می‌کند. حال آن که در پژوهش‌ها کم‌تر تأثیر وجود تنش برشی بررسی شده است. نمودار حد شکل‌دهی توسعه‌یافته منحنی ارزشمندی است که هر شش مؤلفه‌ی تانسور تنش در آن لحاظ شده است. در این مقاله، اثر تنش‌های نرمال و برشی بین ضخامتی بر روی کرنش‌های حدی ورق آلومینیومی AA۶۰۱۱ با استفاده از مدل اصلاح شده‌ی M-K و تابع تسلیم غیرایزوتروپیک هیل ۴۸ و به کمک روش حل عددی دستگاه معادلات غیرخطی نیوتن-رافسون بررسی شده است. ابتدا نمودار حد شکل‌دهی با فرض وجود تنش‌های برشی بین ضخامتی ترسیم شد و در ادامه اثر هم‌زمان تنش نرمال و تنش برشی بر روی کرنش‌های حدی بررسی و منحنی‌های حد شکل‌دهی توسعه‌یافته حاصل شد. نتایج نشان می‌دهد که تنش‌های برشی ضخامتی موجب افزایش کرنش‌های حدی می‌شود. هم‌چنین تأثیر تنش نرمال در مقایسه با تنش برشی بر افزایش شکل‌پذیری ورق بیش‌تر است.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

شریان‌های کرونری به‌دلیل تغذیه قلب، نقش حیاتی دارد و در صورت ایجاد گرفتگی در آنها فرد با خطر ابتلا به سکته قلبی مواجه می‌شود. بیماری شریان کرونری، بیماری پیش‌رونده‌ای است که با تجمع ذرات چربی روی دیواره شریان‌، ایجاد و در ادامه منجر به ضخیم‌شدن دیواره و تشکیل لایه‌هایی از پلاک روی دیواره شریان و در نهایت ایجاد گرفتگی می‌شود. در پژوهش حاضر، به‌منظور دریافت اثر درصد و موقعیت گرفتگی بر الگوی توزیع جریان و تنش برشی و در پی آن پیشرفت پلاک‌های آتروسکلروتیک، شریان کرونری چپ و انشعابات اصلی آن یعنی شریان نزولی قدامی و شریان محیطی در شرایط مختلف گرفتگی براساس دسته‌بندی مدینا، درصد گرفتگی‌های ۵۰ و ۷۵% و سه موقعیت مختلف قرارگیری پلاک‌گرفتگی نسبت به مرکز انشعاب، مدل‌سازی شد. طبق نتایج به‌دست‌آمده، مقادیر تنش برشی و درصد جریان ورودی به شاخه جانبی با افزایش درصد گرفتگی کاهش یافتند. به‌عنوان نمونه در مدینای (۱,۱,۱)، دبی ورودی به شاخه جانبی در گرفتگی ۵۰%، به میزان ۴۱% دبی شاخه‌ اصلی و در گرفتگی ۷۵%، به میزان ۳۷% دبی شاخه اصلی به دست آمد. مقادیر تنش برشی در گرفتگی ۷۵% کمتر از یک و حتی ۵/۰پاسکال و در محدوده بحرانی قرار دارند. با افزایش فاصله پلاک از مرکز انشعاب، تنش برشی و نسبت دبی شاخه جانبی افزایش می‌یابد و احتمال توسعه پلاک کاهش می‌یابد. بر مبنای روند توسعه پلاک‌گرفتگی، مدینای نوع (۱,۰,۱) دارای بالاترین احتمال برای رشد پلاک‌های آتروسکلروتیک و انسداد کامل رگ نسبت به انواع دیگر مدینا است.
 


صفحه ۱ از ۱