۱۱ نتیجه برای دارورسانی
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
سرطان سینه یکی از سرطانهای شایع در بین زنان و با نرخ بالای مرگ و میر است. شیمی درمانی یکی از راه های معمول برای درمان سرطان است ولیکن با اثر بر روی بافتهای سالم دارای اثرات جانبی فراوان است. رسانش هدفمند داروهای ضدسرطان به سلولهای سرطانی موجب کاهش اثرات جانبی دارو بر سلولهای سالم می شود. آلبومین سرم به خاطر در دسترس بودن، آسانی آماده سازی و توانایی اتصال به لیگاندهای مختلف به طور وسیع به عنوان حامل دارو استفاده شده است. با اتصال نانوذرات اکسید آهن به آلبومین میتوان توزیع آن را با استفاده از یک میدان مغناطیسی خارجی کنترل کرد.
در این پژوهش چهار نوع نانوذره شامل نانوذرات آلبومین، آلبومین حاوی دارو، آلبومین مغناطیسی و آلبومین مغناطیسی حاوی دارو با روش انحلال زدایی ساخته شد. اندازه و پتانسیل زتا نانوذرات آلبومین و آلبومین مغناطیسی بارگذاری شده با دارو به طور میانگین به ترتیب ۲۲۰ نانومتر، ۸/۲۵- میلی ولت و ۲۲۱ نانومتر، ۲۸- میلی ولت بدست آمد. بازده بارگذاری دارو در نانوذرات آلبومین و آلبومین مغناطیسی به ترتیب %۱ و %۶/۰ و مقدار داروی به دام افتاده به ترتیب برابر با %۲۰ و %۸/۱۵ بود. نتایج آزمایش سمیت سلولی نشان داد نانوذرات آلبومین مغناطیسی حاوی داروی ۵-فلورویوراسیل در مقایسه با سایر گروهها به طور معناداری سمیت بیشتری در سلولهای سرطانی دارند. آزمون پراشن بلو ورود نانوذرات مغناطیسی آهن به درون سلولهای سرطانی را تایید کرد. نتایج واکاوی چرخهی سلولی نشان میدهد که در نتیجه تیمار سلولها با نانوذرات مختلف و داروی آزاد تغییرات مشخصی در جابجایی پراکنش سلولها در مراحل مختلف چرخهی سلولی مشاهده نمیشود. در نانوذرات آلبومین حاوی دارو، نانوذرات آلبومین مغناطیسی حاوی دارو و داروی آزاد فاز Sub G۱ مشاهده میشود که بیانگر مرگ سلولی در این گروهها است که درصد مرگ سلولی در نانوذرات آلبومین حاوی دارو بیشتر است. بر طبق این نتایج، نانوذرات آلبومین مغناطیسی بارگذاری شده با ۵-FU در از بین بردن سلولهای سرطانی موثر بوده و مطالعات بیشتر در این زمینه را میطلبد.
سید محمودرضا آقامیری، سمیه اکبریکراده، پریسا تاجر محمدقزوینی، سعید قربانزاده مشکانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در سالهای اخیر باکتریهای مگنتوتاکتیک و نانوذرات مغناطیسی آنها (مگنتوزومها) بهدلیل داشتن خاصیت مغناطیسی بدیع و منحصربهفردشان در زمینههای مختلف علوم از جمله پزشکی، بیوتکنولوژی و نانوبیوتکنولوژی مورد توجه قرار گرفتهاند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر دما و ماده احیاکننده بر نشاندارسازی مگنتوزومها با ۱۸۸Re و توزیع زیستی نانوذرات مغناطیسی نشاندارشده بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر از باکتری مگنتوتاکتیک آلفاپروتئوباکتریوم MTB-KTN۹۰ و روش استخراج ترکیبی سونیکیشن برای استخراج نانوذرات مغناطیسی استفاده شد. پس از لیز سلول باکتریایی، نانوذرات مغناطیسی تولیدشده توسط میکروسکوپ الکترونی، بررسی و از عامل احیاکننده کلرید قلع (II) برای بررسی بازده نشاندارسازی و از موشهای صحرایی برای بررسی توزیع زیستی مگنتوزومهای نشاندارشده استفاده شد.
یافتهها: بیشترین بازده در آزمایشات نشاندارسازی مگنتوزومها در اکتیویته اولیه ۱۱۱۰۰کیلوبکرل بود که بازده با افزایش اکتیویته، کاهش یافت. افزایش دما تاثیر چندانی روی افزایش بازده نشاندارسازی نداشت. مقدار نشاندارسازی در نبود ماده احیاکننده برابر با ۷۲۱/۵کیلوبکرل بود، در حالی که در غلظت ۲میلیگرم از این ماده مقدار نشاندارسازی به ۱۰۷۴۵/۹۱کیلوبکرل افزایش پیدا کرد. پس از تزریق مگنتوزومها از طریق ورید زیرزبانی موش، مگنتوزومها در کبد تجمع یافتند.
نتیجهگیری: مگنتوزومهای استخراجشده از باکتری مگنتوتاکتیک آلفاپروتئوباکتریوم MTB-KTN۹۰ قابلیت بالایی برای نشاندارسازی توسط ۱۸۸Re دارند. افزایش دما روی بازده نشاندارسازی تاثیر ندارد، ولی ماده احیاکننده کلرید قلع (II) یک فاکتور بسیار مهم در بهینهسازی بازده نشاندارسازی است و بیشترین تجمع مگنتوزومهای نشاندارشده با ۱۸۸Re پس از تزریق، در کبد موش وجود دارد.
مریم مهدی زاده، مژگان شیخ پور، ایمان سلحشوری فر، سید داور سیادت، پروانه صفاریان،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
کلبسیلا پنومونیه، باسیل گرم منفی از اعضای خانواده انتروباکتریاسه می باشد و علیرغم اینکه جزئی از میکروفلور طبیعی بدن می باشد، یک پاتوژن فرصت طلب و از عوامل اصلی عفونت های بیمارستانی است. افزایش ظهور مقاومت به چند دارو در کلبسیلا پنومونیه گزینه های درمانی را برای این باکتری محدود کرده است. نانولوله های کربنی (CNT) می توانند با بهبود پایداری و حلالیت دارو، اثربخشی داروها را افزایش دهند. هدف این تحقیق، تهیه و ارزیابی اثر آنتی باکتریال نانوسیال حاوی نانو لوله های کربنی عاملدار(f-CNT-NF) بر کلبسیلا پنومونیه جدا شده از نمونه های بالینی می باشد. برای تائید سویه تست های بیوشیمیایی IMViC، کیتAPI۲۰E و تست های افتراقی تکمیلی انجام گردید. مقاومت آنتی بیوتیکی با روش انتشار دیسک تعیین شد. سویه مورد مطالعه، نسبت به تمامی آنتی بیوتیک(Ab) های مورد بررسی از جمله سفپیم، مقاومت نشان داد. کمترین غلظت مهارکنندگی(MIC) با استفاده از روش میکرو رقت Ab تعیین شد. MIC در ۵ حالت اثردهی شاملAb ، f-CNT-NF ، CNT-NF بدون عامل ، Ab به همراه CNT-NF و Ab به همراه f-CNT-NF ، تعیین گردید. علیرغم اینکه اثر دهی ۱۰ µg/ml سفپیم، و µg ۸۰ f-CNT-NF ، به طور جداگانه، رشد باکتری را مهار نکرد، اما اثر دهی همزمان µg/ml ۱۰ سفپیم به همراه µg۸۰ f-CNT-NF ، رشد باکتری را مهار کرد. نتیجه گیری شد که f-CNT-NF می تواند در انتقال دارو در غلظت های پایین تر از حالت آزاد، موثرتر باشد که می تواند به عنوان ابزاری برای بهینه سازی دارو رسانی استفاده شود.
سید مهدی حسینی، فاطمه پوراسحقی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: در سالهای اخیر استفاده از گیاهان دارویی و داروهای گیاهی افزایش چشمگیری یافته است. اسانسها از مهمترین متابولیتهای ثانویه پیکره گیاهان بوده و پتانسیل بالقوه نوید بخشی برای حفظ و ارتقاء سلامت دارند. لذا توجه به کیفیت و اثر بخشی محصولات گیاهان دارویی موضوعی است که از اهمیت خاصی برخوردار است. استفاده از اسانسها بشکل آزاد بعلت فراریت، پایداری کم، حلالیت ضعیف در آب و فراهمی زیستی پایین، کاربرد و اثرگذاری آنها را محدود نموده. مهمترین ابزار برای افزایش کیفی اثرگذاری اسانس بعنوان داروی گیاهی، کاربرد نانوذرات بعنوان حامل اسانس میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نانوکپسولهسازی اسانسهای گیاهان دارویی و تاثیر آن در افزایش پایداری اسانسها و ارتقای کیفیت سیستمهای دارورسانی میباشد. روش بررسی: در پژوهش حاضر از دادههای مقالات علمی پژوهشی متعدد موجود در پایگاه دادههای الکترونیکی برای بررسی موضوع بهبود اثربخشی خواص اسانسها با استفاده از نانوذرات، استفاده گردید. یافتهها: نانوذرات حمل کننده دارو شامل مواد مختلفی مانند نانوپلیمرها، دندریمرها، لیپیدها، نانوامولسیونها و نانوذرات لیپیدی جامد میباشند که با توجه به روش تولید و سنتز آنها میتوانند دارای شکل و اندازههای متفاوتی باشند. امروزه از فناوری نانوکپسولهسازی اسانسها با استفاده از نانوذرات جهت افزایش پایداری، هدفمندی و کنترل زمان رهاسازی اسانسها در بدن بهرهگیری میشود. از مزیتهای دارورسانی هدفمند، تجمع دقیق و هوشمندانهی اسانس بعنوان دارو در محل هدف و در نتیجه افزایش پایداری و اثرات فارماکولوژی ترکیبات اسانس بر روی بافت هدف در بدن است. نتیجهگیری: نانوکپسولهای حامل اسانس گیاهان دارویی به میزان چشمگیری کارایی اسانس را در کاربردهای دارویی و پزشکی افزایش دادند.
سید محمدرضا مرتضوی، زهرا واعظی، حسین نادریمنش،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
بیماری التهاب روده یک بیماری التهابی مزمن در دستگاه گوارش میباشد. علیرغم تلاشهای زیاد در چند سال گذشته و همچنین افزایش تعداد بیماران مبتلا، در حال حاضر داروهای محدودی برای مدیریت التهاب روده در دسترس است. طراحی یک روش درمانی بیولوژیکی جدید با استفاده از داروهای زیست فعال طبیعی با عوارض جانبی کمتر و انتقال ایمنتر نسبت به مواد شیمیایی میتواند مفید باشد. در این مطالعه، یک استراتژی جدید برای رهایش کنترل شده گالیک اسید بهعنوان یک پلی فنول زیست فعال با اثرات ضدالتهابی ارائه گردید. این ترکیب زیست فعال در نانوحامل سرازوم سنتزی بارگذاری شده و پایداری آن مورد بررسی قرار گرفت. بخش لیپید سیلیس دار تشکیلدهنده سرازوم (CFL) از طریق یک واکنش شیمیایی دومرحلهای سنتز شده و سپس سرازومها به روش هیدراتاسیون لایهنازک با نسبتهای مختلف DPPC:CFL تهیه شدند. خواص فیزیکوشیمیایی و مشخصهیابی نشان میدهد که سرازومهای حاوی گالیک اسید دارای قطر متوسط ۳۳۵ نانومتر و پتانسیل زتای -۲۳ میلیولت بهصورت تکلایه و یکنواخت هستند. سرازوم سنتز شده پایداری ساختاری بیشتری نسبت به لیپوزوم از خود نشان داده و زمان بیشتری در گردش خون میتوانند حضور داشته باشند. فرمولاسیون بهینه سامانه سرازوم - گالیک اسید راندمان بارگذاری ۳۴% و رهایش کنترل شده دارو را در محیطهای مایع گوارشی از خود نشان میدهد. این نتایج نشان میدهد که سرازومها میتوانند سامانه تحویل داروی بهتری برای ذخیره سازی طولانی مدت و رهایش قابل کنترل گالیک اسید باشند و کاربردهای قابلتوجهی بهعنوان حامل تحویل داروی التهاب روده داشته باشند.
مریم وصال، زهرا واعظی*، عبداله الهوردی، حسین نادریمنش،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
در سال های اخیر، سیستمهای دارورسانی هدفمند به عنوان یک رویکرد امیدوارکننده برای افزایش اثربخشی و به حداقل رساندن عوارض جانبی عوامل درمانی ظهور کردهاند. سرازوم ها نوع خاصی از لیپوزوم ها با شبکه های سیلوکسان کووالانسی روی سطح هستند که ثبات مورفولوژیکی فوق العاده ای را در عین حفظ تمام صفات مفید لیپوزوم ها ارائه می دهند. سرازومها، به دلیل زیست سازگاری، پایداری، رهایش قابل کنترل و ذخیره سازی طولانی مدت بستری منحصربهفرد برای محصور کردن و تحویل دارو ارائه میکنند. در این تحقیق سعی شده سطح سرازوم ها مهندسی شود تا باعث افزایش گزینش پذیری و کارایی دارورسانی گردد. به صورتیکه آنتی بادی هرسپتین روی سطح سرازوم نشانده شده و امکان هدف گیری دقیق سلول های HER۲+را فراهم کند. سپس خصوصیات فیزیکوشیمیایی سرازوم های عاملدار شده با آنتی بادی، از جمله سایز و بار سطحی به ترتیب در حدود ۶/۱۵±۲۲۹ نانومتر با پتانسیل زتای ۲/۱±۵/۱۳ میلی ولت به دست آمد. نتایج طیف IR و فلورسانس نشان داد آنتیبادی با موفقیت به سطح سرازوم با راندمان اتصال %۶۴ متصل شد . این نتایج مکانیسمهای اساسی حاکم بر سنتز ایمنوسرازوم ها را اثبات کرده و رویکرد ارزشمندی را برای پیشرفتهای آینده در سیستمهای دارورسانی هدفمند ارائه میدهد.
دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
حاملهای انتقال که بر پایه پروتئین ساخته شدهاند، مزایای متعددی را نسبت به حاملهای لیپیدی، کربوهیدراتی و پلیمرهای سنتزی از نظر زیستتخریب پذیری، در دسترس بودن، ظرفیت بالای پیوند با جزء فعال را دارا میباشند. الکتروریسی تکنیکی ساده برای ایجاد الیاف فوق ریز به شکل شبکهای بافته نشده است. الیاف الکتروریسی شده میتوانند به عنوان حاملهای نوین و ابتکاری برای دارورسانی هدفمند و انکپسولاسیون ترکیبات حساس عمل کنند. زئین پروتئین ذخیرهای اصلی ذرت است. وانکومایسین یک آنتیبیوتیک طیف گسترده است که بر علیه باکتریهای گرم مثبت مؤثر است. هدف از مطالعه حاضر، تهیه و ارزیابی خواص غشا نانوالیاف زئین حاوی آنتیبیوتیک وانکومایسین به روش الکتروریسی، مطالعه آزادسازی و خاصیت ضد میکروبی بود. با استفاده از دستگاه الکتروریسی، ماتریکس پلیمری از محلول زئین حاوی آنتی بیوتیک وانکومایسین تهیه و خصوصیات فیزیکی الیاف، نحوه آزادسازی دارو و میزان فعالیت ضد میکروبی الیاف بارگذاری شده با وانکومایسین بررسی شد. مورفولوژی لایههای بدست آمده با استفاده از SEM بررسی و شکلگیری الیاف یکنواخت تایید شد. نتایج FTIR نشان دهنده عدم برقراری پیوند شیمیایی بین عوامل زئین با وانکومایسین بود. نتایج DSC بیانگر حالت آمورف وانکومایسین در غشاء میباشد. نتایج نشان داد که در مدت زمان ۱۶۸ ساعت از انجام آزمایش، حدود ۵۵ درصد از وانکومایسین بارگذاری شده، آزاد شده است و اختلاف آماری معنیداری از نظر میانگین میزان رهایش دارو در زمانهای مختلف وجود داشت (p<۰,۰۵). همچنین کاهش تعداد باکتریها در مواجه با الیاف زئین بارگذاری شده با وانکومایسین در مقایسه با زئین و کنترل مشاهده شد.
پروانه پیوند، زهرا واعظی، حسین نادریمنش،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
هپاتوسلولار کارسینوما، رایجترین نوع سرطان کبد، علت اصلی مرگ در بیماران مبتلا به سیروز کبدی است. پودوفیلوتوکسین به عنوان یک ترکیب ضدسرطان طبیعی، خواص ضد توموری ایدهآلی برای درمان سرطان دارد ولی استفاده از آن به دلیل حلالیت و فراهمی زیستی ضعیف محدود شده است. بنابراین، یافتن یک سیستم تحویل داروی مناسب، از اهمیت زیادی در بهبود فراهمی زیستی پودوفیلوتوکسین برخوردار است. در این مطالعه از نانوذراتmPEG-PCL برای دارورسانی پودوفیلوتوکسین به سلولهای سرطان کبد استفاده شده است. کوپلیمرهای mPEG-PCL سنتز و توسط روشهای آنالیز DLS،FTIR و NMR تعیین ساختار شدند. غلظت بحرانی میسل شدن (µg/ml) ۰۵۵/۰، متوسط سایز نانوذرات ۱۲± ۱۸۶ نانومتر و پتانسل زتا ۱۳/۵- میلی ولت به دست آمد. سپس دارو به روش نانورسوبدهی در نسبتهای مختلف وزنی/وزنی کوپلیمر:دارو، در میسلها بارگذاری شد. سایز نانوذرات حاوی دارو ۲۰± ۲۱۴ نانومتر و نسبت وزنی ۱:۱ با میزان بارگذاری ۲۳/۱± ۳۶/۷۷ به عنوان نسبت بهینه انتخاب شد. نتایج رهایش دارو تفاوت معنیداری بین آزادسازی سریع پودوفیلوتوکسین آزاد و انتشار پایدارتر داروی بارگذاری شده نشان داد. در دمای C˚۳۷ رهایش دارو بیشتر بود که به تخریب ساختار پلیمرزوم در این دما نسبت داده شد. با توجه به نتایج تست سمیت سلولی، مقدار IC۵۰ برای نانودارو، ml/μg ۶۴/۸ و پایینتر از مقدارIC۵۰ برای داروی آزاد (ml/μg ۷۹/۱۲) بود که تأثیر سمیت سلولی بهبود یافته نانودارو در مقایسه با داروی آزاد را نشان داد. بر اساس نتایج به دست آمده، نانوذرات پلیمرزوم میتوانند حاملهای بالقوهای برای تحویل، رهایش قابل کنترل و بهبود اثر سمیت پودوفیلوتوکسین در شیمی درمانی سرطان باشند.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
کنترل مسیر حرکت دارو، ازجمله فرآیندهایی است که میتواند کمک شایانی به درمان بسیاری از بیماریها کند. بهعنوان نمونه در شیمیدرمانی کسر ناچیزی از دارو به سلولهای سرطانی میرسد و مابقی موجب اضمحلال بافتهای سالم بدن میشود. درنتیجه پیش از نابودی تومور، بافتهای بدن فرد تخریب خواهد شد. درنتیجه امکان پاکسازی کامل بدن از تومور وجود ندارد. اما درصورتیکه بتوانیم مسیر حرکت دارو را بهخوبی کنترل کنیم، میتوانیم با حداقل آسیب به بدن، تومور را از بین ببریم. در این میان دارورسانی مغناطیسی ازجمله روشهایی است که به کمک آن میتوان کنترل حرکت دارو را در دست گرفت. در این مقاله به بررسی حرکت ذرات مغناطیسی در خون با در نظر گرفتن برهمکنش بین ذرات و اعمال میدان مغناطیسی با گرادیان ثابت، پرداخته میشود و پس از ارائه معادلات حاکم بر آن، با ارائه مدلی مناسب برای نیروهای بین ذرات، شبیهسازی این فرآیند به کمک نرمافزار فلوئنت انجام میشود. مدل مورد استفاده در این مقاله مربوط به رگی به قطر ۸ میلیمتر است که شبیهسازی برای طول ۸ سانتیمتر از آن و از لحظه تزریق انجام شدهاست. سیال بستر (خون) درنظر گرفته شده غیرنیوتونی و از نوع رقیقشونده با برش است. مساله توزیع ذرات مغناطیسی در این سیال بستر با رویکرد حل جریان چندفازی حل شدهاست. نتایج شبیهسازی حاکی از آن است که زمان ماند دارو در حضور میدان مغناطیسی افزایش یافتهاست که این خود باعث افزایش احتمال جذب دارو میگردد.
دوره ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله دارورسانی مغناطیسی توسط نانوذرات مغناطیسی که سطح آن با دارو پوشش داده شده است، به صورت عددی مطالعه میشود. بخشی از رگ مربوط به پای سمت راست که از آئورت شکمی جدا شده است به عنوان بافت هدف در نظر گرفته شده است. منبع مغناطیسی مورد استفاده یک تک سیم حامل جریان میباشد. مدل دوفاز بونگیورنو با در نظر گرفتن اثر نیروی مغناطیسی یعنی ترم مگنتو فورسس بهبود یافت. معادلات ناپایای حاکم با در نظر گرفتن نیروی کلوین ناشی از اثرات فروهیدرودینامیکی، به روش حجم محدود و توسط الگوریتم پیزو گسسته سازی شد. تاثیر مکان سیم و مقدار جریان گذرنده از آن (۱۰۰۰، ۲۰۰۰، ۳۰۰۰، ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ آمپر) بر میزان و زمان تجمع دارو در بافت هدف مورد بررسی قرار گرفت. قطر نانوذرات ۱۰ نانومتر و کسر حجمی آن ۰,۰۰۲ در نظر گرفته شده است. با توجه به نتایج، مکان منبع مغناطیسی بهتر است در بالادست بافت هدف و نزدیک به آن باشد. به علاوه استفاده از این روش میزان تجمع دارو در بافت هدف را میتواند تا ۷.۵ برابر افزایش دهد. از بین جریانهای مطالعه شده بهترین عملکرد دارورسانی در جریان ۲۰۰۰ آمپر حاصل شد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف: سیستمهای متنوع انتقال دارو در ارتباط با درمان انواع سرطانها در حال گسترش است. در سالهای اخیرکیتوسان از نظر سازگاری زیستی در سلولهای جانوری و کاربرد آن در زمینههای پزشکی و دارویی مورد توجه زیادی واقع شده است. در این تحقیق دو نانوژل کیتوسانی تهیه شد. در تهیه این نانوداروها به عاملهای حیاتی مثل تنظیم رهایش، جذب و بهویژه ارسال هدفمند دارو توجه شده است.
مواد و روشها: نانوژلهای فسفریله کیتوسانی (PCS) و نانوژلهای میریستیله کیتوسانی (MCS) بهترتیب از ترکیب کیتوسان با تری پلی فسفات و میریستیک اسید تهیه و سپس با داروی دکسوروبیسین بارگذاری شدند. نانوژلها با روشهای مختلف مانند میکروسکوپ الکترونی روبشی، پراکنش دینامیکی نور و طیف سنجی مادون قرمز مورد بررسی قرار گرفتند. سمی بودن داروی آزاد (DOX)، نانوژل MCS و MCS بارگذاری شده با DOX با روش MTT سنجیده شد.
نتایج: نتایج حاصل از بارگذاری و رهایش نانوژلها با داروی دکسوروبیسین نشان دهنده ظرفیت بالای بارگذاری و ظرفیت مؤثر دارو حدود ۹۷ درصد بود. همچنین رهایش ملایم دارو ۱۶-۲۸ درصد از PCS طی ۵ روز و ۱۸-۴۰ درصد از MCS در مدت ۱۵ روز بود. DOX و MCS-DOX اثر کشندگی مشابهی روی سلولهای سرطانی پروستات (LNCaP) نشان دادند.
نتیجه گیری: هر دو نانوژل PCS و MCS هم از نظر اندازه و هم از نظر ظرفیتهای بارگذاری و رهایش از قابلیتهای مناسبی برخوردار بودند.