جستجو در مقالات منتشر شده


۴۲ نتیجه برای درمان


دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر، پژوهشی میان‌رشته‌ای و در راستای کاربردی‌سازی فلسفه از طریق همکاری آن با روان‌شناسی و ادبیات است. در این پژوهش به امید در آرای  دو متفکر بزرگ پرداخته شده است؛ مولانا، عارف و ادیب مسلمان و گابریل مارسل، فیلسوف اگزیستانسیالیست مسیحی. هدف از این پژوهش، ارائه بن‌مایه‌هایی برای کار مشاوران فلسفی و روان‌درمانگران است. به همین سبب، دیدگاه ریچارد اسنایدر نظریه‌پرداز و بنیانگذار امیددرمانی در روان‌شناسی معاصر نیز در پژوهش حاضر معرفی شده است تا امکان نزدیک‌کردن آرای مولانا و مارسل در باب امید، به مباحث مورد توجه امید درمانی، فراهم آید و از تشابهات به دست آمده برای کار مشاوران فلسفی استفاده شود. بر اساس یافته‌های پژوهش، امیدی که مولانا از آن سخن می‌گوید، امیدی روشن و هدایتگر است که اگر از آن استفاده به‌جا شود، می‌تواند به یک صفت اخلاقی مثبت در انسان تبدیل شود؛ امیدی که برخواسته از نیاز انسان به خداوند است و همواره در جهت پیشرفت معنوی انسان، راهگشا خواهد بود. مارسل نیز امید را ابزاری برای ایمان و تقرب به وجود اعلی می‌شمارد که سبب آمادگی معنوی فرد در جهت خدمت به دیگر انسان‌ها می‌شود. این آمادگی معنوی، انسان را از دام جهان درهم شکسته‌ای که مارسل از آن سخن می‌گوید، رهایی می‌بخشد. با مقایسه نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مولوی در باب امید، به وجوه تشابه میان دیدگاه آنان در مؤلفه‌های امید دست می‌یابیم. بررسی نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مارسل در باب امید نیز تشابه فکری این دو متفکر را در باب نقش حیاتی امید در زندگی، نشان می‌دهد.


دوره ۳، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

بشر از نخستین روزی که پای بر پهنۀ هستی نهاد، برای بقا به شناسایی محیط اطراف و گاه مواجهه و مبارزه با تهدیدهای فراروی خویش پرداخت و ابزارهای مختلف را به منظورهای گوناگون به‌کار گرفت تا به هر طریق ممکن از جان و متعلقات خود محافظت کند. از جملۀ این ابزارها داغ بود که بشر از زمان­های بسیار دور به دو منظور نشانه­گذاری و درمان از آن استفاده می‌کرد؛ هرچند به‌یقین نمی­توان اظهار داشت که کدام کاربرد، مقدم بود. نویسنده در این مقاله، ابتدا به جنبۀ نشان و سپس وجهِ درمانی داغ می­پردازد. نشان داغ بر اندام­ها و اعضای بدن بردگان، دشمنان و حیوانات به منظور ایجاد تمایز و ثبت مالکیت و دربارۀ مجرمان به علامت گنهکاری زده می­شد و در کاربرد درمانی، به گمان برخی به‌عنوان آخرین درمان برای علاج بیماری­های مختلف انسان و دام به‌کار می­رفت. مهم­ترین عرصۀ کاربرد درمانی داغ، نهادن بر زخم برای جلوگیری از خونریزی و عفونت بود. در مقالۀ حاضر، هر دو جنبۀ کاربرد داغ در ادبیات فارسی، تاریخ و فرهنگ عامه طبقه­بندی و بررسی شده است.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

موضوع تحقیق: پرتو­درمانی خارجی یک روش اصلی برای درمان سرطان است. برای این­که پرتو­های ساطع ­شده تنها به سلول­های سرطانی تابیده شوند، از ماسک­هایی جهت تثبیت بدن بیمار در موقعیت مناسب استفاده می­ شود تا در هنگام پرتودرمانی پرتو­های تابیده شده به بافت­ های سالم بدن بیمار نرسد. با توجه به ویژگی های منحصربه ­فرد این ماسک ­ها، برای تولید آن­ها باید از مواد مناسب پلیمری استفاده شود که در ابتدا استفاده از انواع پلیمرهای گرمانرم مورد بررسی قرار گرفته­است.
روش تحقیق: در ادامه پلیمر­کاپرولاکتون به عنوان ماده اصلی مورد استفاده برای ساخت ماسک پیشنهاد شده است. این­ ماده به علت استحکام کششی پایینی که دارد به تنهایی برای کاربرد مورد نظر مناسب نیست، به­ همین علت ماده مورد نظر با درصد­های مختلف از ماده بنزوئیل پراکساید (BPO) پخته شد تا در اثر ایجاد اتصالات عرضی در پلیمر مورد نظر، استحکام کششی آن افزایش یابد. خواص نمونه­ های پخت­ شده با کمک آزمون­ های درصد ژل شدگی، حافظه شکلی، استحکام کششی تک جهته و نمودار­های DSC مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج اصلی: با افزایش ماده BPO، درصد ژل­ شدن و حافظه شکلی نمونه­ های پخت شده افزایش یافت. تمامی نمونه ­های پخت­ شده درصد بازگشت شکلی بالایی داشتند که بالاترین آن­ها متعلق به نمونه­ های شامل ۲ و ۳ درصد وزنی از BPO بود. با بررسی نمودارهای آزمون استحکام کششی، مشاهده ­شد که با افزایش مقدار BPO از ۰,۵ تا ۲ درصد وزنی در نمونه­ های پخت­ شده، استحکام کششی در نقطه شکست تا ۱۰ مگاپاسکال افزایش یافت. نمونه پخت­ شده پلی ­کاپرولاکتون با ۲ درصد وزنی از BPO و نمونه ماسک ارفیت هر­دو دارای بازگشت شکلی  %۹۴ و استحکام کششی در نقطه شکست ۱۰ مگاپاسکال بودند که از این لحاظ شباهت بالایی به یکدیگر داشتند. در نهایت آمیزه پلی­ کاپرولاکتون با ۲ درصد وزنی از BPO برای ساخت ماسک پرتودرمانی پیشنهاد شده است.
 

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

روان شناسی مثبت گرا، جنبش جدیدی در روان شناسی است که بر بنا نهادن و گسترش هیجان های مثبت، به منظور ایجاد سپر و مانع در برابر اختلالات روانی و افزایش شادکامی تاکید می کند.این رویکرد بر شناسایی سازه ها و پرورش توانمندی هایی تأکید دارد که ارتقاء سلامت و شادکامی انسان را فراهم می آورد.زیر بنای نظری روان شناسی مثبت گرا متعلق به مارتین است.او معتقد است که شادی شامل زندگی لذتمند،متعهدانه و معنادار است.هیجان های مثبتی که روان شناسی مثبت گرا بر آن تأکید دارد،اغلب توانایی بهتری برای سازگاری و تاب آوری در مواجهه با مشکلات زندگی ایجاد می کند.آراءجلالدین محمد بلخی ،به عنوان یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ادب فارسی،حاوی برجسته ترین آموزه های روان شناختی است این شاعر عارف در مثنوی معنوی خویش،به طور عملیاتی، متنوع ترین روش های روان درمانی را ارائه کرده است در پژوهش پیش رو سعی برآن است تا در یکی از داستان های مندرج در این اثر شگرف با عنوان "اعرابی و همسر درویش او"،روش روان درمانی توانمند-مدار که یکی از شیوه های روان درمانی مثبت گراست تحلیل و بررسی شود تا در نهایت مشخص گردد که آراء و اندیشه های مولوی علاوه بر ظرفیت های ادبی و زیبایی شناختی حائز ظرفیت های روان شناختی بسیاری ست.

دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

محمود صادقی استادیار حقوق دانشگاه تربیت مدرس   در این مقاله پس از تبیین مفهوم، پیشینه و موقعیت کنونی همانندسازی انسان،اعم از همانندسازی زایشی و همانندسازی درمانی، دیدگاه مراجع و صاحبنظران مختلف ادیان آسمانی (مسیحیان، یهودیان و مسلمانان) در این زمینه بیان و گزارشی از سیاستها و رویکردهای قانونی راجع به دنیا ارائه شده و سپس این مسأله از نظر فقه اسلامی، به ویژه فقه شیعه مورد بررسی قرار گرفته است.  حاصل این تحقیق، به اجمال، عبارت است ازاینکه از نظر فقه اسلامی، اگر نتوان قائل به حرمت ذاتی همانندسازی زایشی انسان شد، توجه به زیانها و پیامد های سوء اجتماعی و اخلاقی این عمل، به ویژه به هم خوردن نظام خانواده، ایجاد اختلال در وضعیت قرابت و نسب کلونها، اختلال نظام جامعه و نیز وجود احتمال قوی دال بر بروز اختلالات جسمی و روانی در کلونها، ورود آسیب و زیان به زنان دهنده تخمک و مادران جانشین، و همچنین ادله مربوط به احترام نفس انسان و لزوم صیانت آن از آسیب و قواعدی مانند قاعده لاضرر و لزوم پرهیز از اختلال نظام، اقتضای منع آن را دارد. اما همانندسازی انسان برای کاربردهای درمانی و پژوهشی و استخراج سلولهای بنیادین از جنین کلون شده، با عنایت به اینکه ادله احترام جنین، ناظر به مراحل پس از استقرار آن در رحم مادر است و با توجه به اینکه انتظار می رود این پژوهشها منتهی به تحولات و پیشرفتهای بسیار با اهمیت علمی در عرصه طب زیستی و نافع برای کل جامعه بشری بشود، قابل تجویز به نظر می رسد.
زینب شنکایی، سیدمحمد فیروزآبادی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: گاهی نیاز است موادی که قابلیت نفوذ به داخل غشا را ندارند به‌طور گسترده‌ای وارد یاخته شوند. روش‌های درمانی از جمله روش‌هایی هستند که گاهی این تغییر نفوذپذیری را هنگام استفاده از داروهای مختلف و ژن‌ها احساس می‌کنند. منفذسازی الکتریکی یاخته‌ها (منفذسازی الکتریکی) روشی نوین در افزایش نفوذپذیری الکتریکی یاخته‌ها است. تولید منفذهای غشایی با اعمال ولتاژهای الکتریکی بیش از آستانه تراوایی غشای یاخته، قابل دست‌یابی است. این روش کاربردهای متفاوتی در ورود مولکول‌های غیرقابل نفوذ به داخل سیتوپلاسم یاخته‌ای دارد که همراه‌کردن این پالس‌ها با داروهای شیمی‌درمانی مانند بلومایسین و سیس‌پلاتین که به شیمی‌درمانی الکتریکی معروف است از مهم‌ترین کاربردهای ضدسرطانی این روش شناخته می‌شود. هدف مطالعه حاضر، مروری بر منفذسازی الکتریکی یاخته‌ها با استفاده از میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی با رویکرد کاربرد در درمان سرطان (شیمی‌درمانی الکتریکی) بود.
نتیجه‌گیری: در مطالعات پیش‌کلینیکی، ابتدا این روش روی حیوان و یاخته بهینه‌سازی شده است و پس از آزمون‌های بالینی، امروزه پروتکل استاندارد و بالینی  شیمی‌درمانی الکتریکی به‌عنوان روشی ایمن با اثربخشی بالا برای برخی تومورها مطرح است. این روش درمانی، روشی ساده با حداقل اثرات جانبی است، اما در مطالعات پیش‌کلینیکی جدید با به‌کارگیری پالس‌های الکتریکی با فرکانس‌های بالا، شدت میدان‌های الکتریکی پایین و همچنین استفاده از میدان‌های مغناطیسی پالسی سعی شده تا محدودیت‌ها و کاستی‌های این روش استاندارد برطرف شود.


دوره ۹، شماره ۴۰ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

بسیاری از داستان‌های ادب عامه افزون‌بر کارکرد سرگرمی و لذت‌بخشی، چونان رسانه‌ای فراگیر در جهان گذشته نقشی مهم در آموزش نیز داشته‌اند. آموزش مبنای آگاهی و تغییر است و برخی از این داستان‌ها با هدف تغییر ساختار فکری و رفتار عملی شخصیت‌های داستانی پرداخته می‌شده‌اند. به‌سخنی دیگر، این‌گونه از داستان‌ها کارکردی درمانی داشته‌اند. سندبادنامه یکی از داستان‌های بازمانده از گذشته‌های دور است که در آن از امکانات روایی برای تغییر شرایط موجود، بهره گرفته شده است. در این مقاله به‌گونه‌ای توصیفی و با روشِ تحلیل محتوا این متن بازخوانی شده است تا به این پرسش بنیادی پاسخ داده شود که داستان‌های درونه‌ای سندبادنامه چگونه در فرایند معناسازی شخصیت داستان را متحول می‌کنند؟ و چرا بعضی از روایت‌ها در این امر، ناموفق‌اند؟
مجموع شگردهای روایی در این اثر فرایند پیش‌رونده تغییر کنش شخصیت را نشان می‌دهند و ذهن پادشاه را تا مرحله خودآگاهی و خودکنترلی هدایت می‌کنند و او را از تصمیم شتاب‌زده خود بازمی‌دارند. گروه ساختارمندِ روایت‌های درونه‌ای که از سوی هفت وزیر بیان می‌شود، به‌دلیل تعلیق‌های معناساز، امکان فرایند تغییر ذهن و کنش روایت‌شنو را فراهم می‌آورند. قصه‌های وزیران هم‌چون حلقه‌های پیوستۀ زنجیر، یکدیگر را حمایت می‌کنند و از وحدت مضمون و ساختار برخوردارند. می‌توان دلیل آن را در هدفی بلندمدت و برنامه‌ای مدون دانست که وزیران درپی آنند؛ درصورتی که قصه‌های کنیزک به‌‌دلیل گسیختگی ساختاری و مفهومی و نداشتن انسجام فکری نمی‌توانند او را نجات دهند. این گسیختگی‌های موضوعی را می‌توان به پریشانی و اضطراب روحی او نیز نسبت داد. یکی از عناصر تکرارشونده در بخشی از قصه‌های عامه نیرنگ و خیانت زنان است که در سندبادنامه نیز به‌دلیل ماهیت موضوع،  این بن‌مایه تکراری برجسته شده است.

دوره ۹، شماره ۴۲ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

کاربردهای طبی معدنیات که از منظر قدما پس از درمان‌های گیاهی و حیوانی از مهم‌ترین و رایج‌ترین انواع درمان‌ها بوده است، در سه دسته از متون کهن قابل‌بررسی و تحلیل است: متون کانی‌شناختی، بخش‌هایی از عجائب‌نامه‌ها و دائرۀ‌المعارف‌ها و متون طبی. تأمل در این متون نشان می‌دهد شیوه‌های تهیه و کاربرد درمان‌های معدنی گوناگون بوده و سودن، سوختن، نوشیدن، خوردن، اندودن، بستن، آویختن، همراه داشتن و نگریستن به کانی‌ها از مهم‌ترین روش‌های درمان‌ با معدنیات به‌شمار آمده است. این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و برمبنای متون کهن انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش است که خواص درمانی معدنیات در متون کهن چیست و مهم‌ترین زمینه‌های کاربرد درمانی کانی‌ها کدام است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که اعصاب و روان، بیماری‌های چشم، امراض دهان و حلق و بینی، بیماری‌های داخلی، کلیه و مثانه، زایمان و بارداری، مفاصل و ورم، پوست و مو، زخم و جراحت، زهر و پادزهر، پیشگیری از بیماری‌ها و ابزارهای درمانی، مهم‌ترین زمینه‌های کاربرد طبی کانی‌ها در متون کهن است. خواص درمانی سنگ‌ها که طیف گسترده و متنوعی را دربر می‌گیرد، ترکیبی است از دانش تجربی کهن و فرهنگ عامه و آیین‌ها و باورهای معدنی که از جلوۀ مرموز سنگ‌ها در نظر انسان قدیم و باور او به خواص درمانی معدنیات ناشی شده است.
 

دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده

کاربردهای بالینی سلول‌های بنیادی جنینی از یک سو با مشکل پس‌زدن بافت و از سوی دیگر با محدودیت‌های اخلاقی روبروست. یک راه حل برای این موضوع باز‌برنامه‌ریزی سلول‌های سوماتیک به کمک انتقال هسته آنها به اووسیت یا زیگوت است. اما پیچیدگی‌های فنی و ملاحظات اخلاقی موجود، کاربرد بالینی این فن‌آوری را نیز با مشکل مواجه کرده است. راهکاری که به تازگی ابداع شده القای باز‌برنامه‌ریزی در سلول‌های بالغ در شرایط محیط آزمایشگاه است. این کار اولین بار به واسطه بیان چهار فاکتور رونویسی به نام‌های Oct۴، Sox۲، c-Myc و Klf۴ انجام شده است. پس از آن به منظور بهینه‌سازی و نزدیک کردن این فن‌آوری به کاربرد‌های بالینی تلاش‌های بسیاری صورت گرفته است، اما به نظر می‌‌رسد هنوز راه درازی در پیش است. در این مقاله راهکارهای موجود برای باز‌برنامه‌ریزی سلول‌های سوماتیک به دوران جنینی بررسی و سپس در مورد استراتژی اخیر و پیشرفت‌های صورت گرفته در آن بحث می‌‌شود.

دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: بیماری بتا-تالاسمی در اثر غیاب یا کاهش سنتز زنجیره بتاگلوبین به وجود می‌آید. یکی از روش‌های درمانی مؤثر برای این بیماری ژن‌درمانی توسط ناقل‌های ویروسی است. ظرفیت ناقل‌های لنتی‌ویروسی حدود ۸ کیلوباز است. با توجه به ظرفیت محدود ناقل‌های لنتی‌ویروسی از miniLCR طراحی شده به طول ۶ کیلوباز به جای ناحیه تنظیمی LCR در کنار ژن بتاگلوبین استفاده شد. هدف از این مطالعه ساخت لنتی‌ویروس‌های نوترکیب حاوی ژن بتاگلوبین و miniLCR برای انتقال سازه ژنی مورد نظر به سلول‌های هدف به منظور ژن‌درمانی بتا-تالاسمی ماژور است. مواد و روش‌ها: هر یک از قطعات HS۲، HS۳، HS۴ (miniLCR) و ژن بتاگلوبین به همراه نواحی UTR΄۵ و΄۳ از DNA ژنومی افراد سالم با روش PCR تکثیر شد. هر یک از آن‌ها پس از کلونینگ در ناقل pTZ۵۷R/T و ساب‌کلونینگ در ناقل pBGGT در نهایت در یک ناقل لنتی‌ویروسی به‌نام pLenti-Dest ساب‌کلون شد. طی ترانسفکشن همزمان ناقل نهایی به همراه سه ناقل کمکی (Plp/VSVG، Plp۲، Plp۱) با لیپوفکتامین ۲۰۰۰ به درون رده سلولی ۲۹۳T، لنتی‌ویروس‌های نوترکیب حاوی سازه ژنی مورد نظر تولید و با RT-PCR تأیید شدند. نتایج: تیتر این لنتی‌ویروس‌های نوترکیب در رده‌های سلولی COS-۷و K۵۶۲ یکسان بود. MOI بهینه این ویروس‌ها برای سلول COS-۷، ۵ به‌دست آمد. ترانسداکشن سلول‌های هدف در حضور پلی‌برن ۲ برابر شد. سلول‌های COS-۷ ترانسدیوس شده پس از دو هفته انتخاب آنتی‌بیوتیکی باقی ماندند. DNA این کلونی‌های باقی مانده استخراج و با روش PCR وارد شدن سازه ژنی ساخته شده تأیید شد. نتیجه‌گیری: لنتی‌ویروس‌ها می‌توانند وسیله‌ای مناسب برای انتقال سازه ژنی فوق به سلول‌های هدف در حال تقسیم و آن‌هایی که تقسیم نمی‌شود مانند سلول‌های بنیادی با هدف ژن‌درمانی بیماری‌های خونی مانند بتا-تالاسمی باشند. کارایی استفاده ازلنتی‌ویروس‌ها بیشتر از روش هدف‌گیری ژنی در ژن‌درمانی بتا-تالاسمی است. انتظار می‌رود با استفاده از واحدهای HS۲و HS۳ و HS۴ در mini LCR به جای LCR در کنار ژن بتاگلوبین و نیز انتخاب قطعه HS۳ با طول بزرگتر میزان بیان بتاگلوبین را افزایش دهد.
یاور جهانگرد، آرمان مرادی، سیدجواد مولی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

تکوین و عملکرد سلول بافتی در پستانداران همانند سایر جانوران پرسلولی نیازمند ارتباط‌های بین سلولی است که این ارتباط‌ها به‌صورت مستقیم از طریق اتصال سلول به سلول یا غیرمستقیم با ترشح مولکول‌های ترشحی مانند هورمون‌ها انجام می‌شود. در دو دهه اخیر اگزوزوم‌ها به‌عنوان سومین مکانیزم برای ارتباط‌های بین سلولی معرفی ‌شده‌اند. اگزوزوم‌ها وزیکول‌های کوچک دارای غشا و اندازه ۳۰ تا ۱۰۰نانومتر هستند که در خون، ادرار، بزاق، مایع منی، سرم و غیره وجود دارند. اگزوزوم‌ها در انواعی از پردازش‌های مهم زیستی مانند پاسخ ایمنی و التهاب، بارداری، تعمیم بافت، انعقاد خونی و رگ‌زایی نقش مهمی دارند. همچنین در پردازش‌های پاتولوژی مانند بی‌نظمی‌های اختلالات عصبی، سرطان، بیماری‌های عفونی، قلبی- عروقی و غیره نیز دخالت دارند. اگزوزوم‌ها به‌خاطر اندازه کوچک، توانایی عبور از غشا و محافظت از تجزیه‌شدن پروتئین‌ها و RNAهای محصور در آنها، پتانسیل انتقال ترکیبات مختلف را به سلول دارند. همچنین اگزوزوم‌ها به‌دلیل اختصاصیت گیرنده، تهییج‌نکردن سیستم ایمنی و از همه مهم‌تر مهندسی‌کردن آنها به‌عنوان حامل دارو، به‌عنوان یک عامل جدید برای انتقال مواد ژنتیک و درمان بیماری‌ها معرفی ‌شده‌اند.


دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهم­ترین موضوعاتی که امروزه در سطح جهانی مطرح می­شود، حفاظت از محیط‌زیست است. نوآوری سبز منجربه کاهش اثرهای منفی محیطی و عاملی اساسی در حفظ مدیریت زیست­ محیطی است. نوآوری سبز شامل استفاده از محصولات، روش­ها و مواد جدید برای کاهش استفاده از منابع طبیعی و محدود کردن تخلیه مواد مضر و ایجاد آلودگی در محیط است. ازآنجایی‌که بیمارستان­ها دومین صنعت آلوده­ کننده محیط زیست هستند و مراکز درمانی مقادیر زیادی از برق، آب، مواد غذایی و مصالح ساختمانی برای ارائه خدمات با کیفیت بالا مصرف می­کنند، نوآوری سبز برای آنها اهمیت بالایی دارد. موفقیت نوآوری سبز بستگی به توانایی شرکت برای شناسایی و غلبه بر موانع بالقوه آن دارد. سازمان­ها آگاهی کمی از موانع نوآوری سبز که از دستیابی آنها به مزایای این نوآوری جلوگیری می­کند، دارند. بنابراین برای ایجاد فرهنگ نوآوری سبز در سازمان، در گام اول نیاز به شناسایی و اولویت­ بندی موانع نوآوری جهت رفع آنها می­باشد. در این پژوهش با بررسی ادبیات پژوهش و نظرخواهی از ۱۲ نفر از خبرگان بیمارستانی، ۱۵ مانع فرعی در قالب چهار مانع اصلی مدیریتی، تأمین­ کننده سبز، منابع انسانی و مالی برای مراکز درمانی شناسایی شد. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین به وزن­دهی و رتبه­ بندی آنها پرداخته شد که نتایج نشان داد موانع مدیریتی و به‌خصوص تعهد نداشتن مدیریت به‌عنوان مهم­ترین مانع برای نوآوری سبز در مراکز درمانی می­باشد. بنابراین در درجه اول باید این مفهوم و مزایا و اشکال‌های آن برای مدیران تشریح شود و سپس سراغ رفع سایر موانع رفت.

محمد توحیدلو، صنم صادقی محمدی، زهرا واعظی، مجید تقدیر*، حسین نادری منش،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

شیمی‌درمانی به‌عنوان یکی از مؤثرترین و رایج‌ترین روش‌های درمانی سرطان است. مقاومت چند دارویی و عوارض جانبی دارویی از موانع بزرگ بر سر راه یک شیمی‌درمانی موفق به شمار می‌آید. برای مقابله با این محدودیت‌ها و دستیابی به اثربخشی بهتر داروها، درمان ترکیبی مبتنی بر نانو سامانه‌ها یک رویکرد امیدوارکننده را پیشنهاد می‌دهد. هدف این مطالعه، سنتز، مشخصه یابی و بررسی اثر هم‌افزایی نانولیپوزوم‌های بارگذاری شده با داروی دوکسوروبیسین و اپی‌گالو کاتچین-۳-گالات بر روی رده سلولی سرطان سینه MCF-۷ می‌باشد. در مطالعه حاضر نانولیپوزوم‌ها با استفاده از روش بارگذاری غیرفعال و آب پوشانی لایه‌نازک تهیه گردید. توزیع اندازه، پتانسیل زتا، میزان بارگذاری، منحنی رهایش دارو و سمیت نانولیپوزوم‌ها بعد از تهیه اندازه‌گیری شد. میانگین قطر نانولیپوزوم‌ها ۶,۰ ± ۵/۸۲ نانومتر، بار سطحی آن‌ها ۲/۲۴˗ میلی ولت و میزان بارگذاری داروها در حدود ۸۰ درصد به دست آمد. تعامل داروی دوکسوروبیسین و اپی‌گالو کاتچین-۳-گالات با نانولیپوزوم‌ها از طریق پیوند الکترواستاتیک و واندروالسی بوده و اپی‌گالو کاتچین-۳-گالات بر روی منحنی رهایش دوکسوروبیسین اثر کاهشی گذاشته درصورتی‌که اختلاف مشاهده شده معنی‌دار نمی باشد. داده‌های سمیت نشان می‌دهد استفاده هم‌زمان این دو دارو منجر به افزایش سمیت سلولی می‌شود. نانولیپوزوم‌های حاوی دوکسوروبیسین در درمان تک دارویی با غلظت ۳-۱۰×۵ میکرومولار قادر به کاهش زنده‌مانی به زیر ۵۰ درصد نبوده، اما در ترکیب با اپی‌گالو کاتچین-۳-گالات باعث کاهش درصد زنده‌مانی به زیر ۵۰ درصد می‌شود و درنتیجه میزان مصرف داروی شیمیایی دوکسوروبیسین به میزان چشم‌گیری کاهش می‌یابد. درنتیجه تجویز هم‌زمان اپی‌گالو کاتچین-۳-گالات با دوکسوروبیسین می‌تواند کاندید مناسبی برای شیمی‌درمانی باشد.

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف تحقیق حاضر انجام مداخله به‌منظور ارتقاء مهارت‌های روابط متقابل بین‌فردی از طریق مهارت گوش دادن در جامعه هدف بود. بدین منظور از یک طرح شبه‌آزمایشی در دو گروه ۹ نفره آزمایش و کنترل استفاده بهعمل آمد. پس از اجرای پیش‌آزمون ۹ فروشنده گروه آزمایش در ۶ جلسه از طریق اجرای جلسات کتاب‌درمانی گروهی با مطالعه نمایشنامه‌های ابزرود آموزش لازم را دریافت کردند. چهار هفته پس از پایان جلسات از دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به‌عمل آمد. بعد از جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS آزمون کوواریانس یک‌طرفه بهکار برده شد. همچنین برای استحکام‌بخشی به یافته‌های مرتبط با مرحله اول تحقیق دیدگاه مشتریان نیز در دو مرحله قبل و بعد از آموزش تجزیهوتحلیل گردید. نتایج نشان داد که مطالعه نمایشنامه‌های ابزورد بر بهبود مهارت گوش دادن فروشندگان تأثیرگذار است و اثر آن‌ نه‌تنها بر نگرش فروشندگان (خودارزیابی) که در رفتار آن‌ها (ارزیابی مشتریان) نمود پیدا کرده است.


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

هدف: انجام تمرینات درمانی به‏عنوان یکی از مهم‏ترین مداخلات درمانی در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن مطرح شده است. از جمله مهم‏ترین تمرینات کاربردی در این بیماران، تمرینات ثباتی است. بررسی تأثیر این تمرینات بر تغییرپذیری استراتژی‏های وضعیتی عضلات تنه و توانایی آن در بازگرداندن این استراتژی‏ها به وضعیت طبیعی از جمله ابهاماتی است که تاکنون به آن پاسخ داده نشده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر انجام تمرینات ثباتی بر تغییرپذیری استراتژی‏های کنترل وضعیت در این بیماران است. مواد و روش‏ها: این تحقیق به‏صورت تجربی روی ۲۱ بیمار (۱۴ مرد و ۷ زن) مبتلا به کمر درد غیراختصاصی تکرار شونده انجام شد. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات دلتوئید، مایل خارجی و مایل داخلی/عرضی شکم و ارکتور اسپاین طی حرکت پرتابی بالا بردن بازو با حداکثر شتاب به تعداد ۷۵ مرتبه در هر فرد ثبت شد. سپس ۱۴ نفر از این افراد پس از قرعه‏کشی در گروه آزمایش و ۷ نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، تمرینات به داخل کشیدن شکم و انقباض همزمان عضلات شکم را به‏صورت ایزوله، طی ٢٠ جلسه و در حضور فیزیوتراپیست با استفاده از دستگاه پس‏خواراند فشاری، در وضعیت‏های طاق‏باز، نشسته روی صندلی، ایستاده ثابت و ایستاده همراه با بالا بردن اندام فوقانی با حداکثر سرعت، یک بار در روز انجام دادند. پس از پایان دوره تمرین‏درمانی متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق در هر دو گروه آزمایش و کنترل مجدداً ارزیابی شد. انحراف معیار زمان تأخیر پاسخ عضلات تنه نسبت به عضله دلتوئید در دو گروه با استفاده از آزمون آماری t وابسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: بررسی نتایج نشان داد که انجام تمرینات ثباتی در افراد گروه آزمایش، تغییرپذیری زمان‏بندی تنظیمات وضعیتی پیش‏بینانه عضله عرضی شکم/مایل داخلی را افزایش می‏دهد (۰۳۷/۰=P). در حالی‏که تغییرپذیری در عضلات مایل خارجی (۳۴۶/۰=P) و ارکتور اسپاین (۶۷۳/۰=P) این بیماران تغییر قابل ملاحظه‏ای را نشان نداد. تغییرپذیری زمان‏بندی تنظیمات وضعیتی پیش‏بینانه در عضلات عرضی شکم/مایل داخلی (۱۹۹/۰=P)، مایل خارجی (۷۰۲/۰=P) و ارکتور اسپاین (۴۶۵/۰=P) بیماران گروه کنترل نیز تغییر معنی‏داری را نشان نداد. نتیجه‏گیری: بررسی نتایج نشان داد که کاهش تغییرپذیری در سیستم کنترل وضعیت بیماران مبتلا به کمر درد غیراختصاصی تکرار شونده که یکی از عوامل تداوم کمردرد است، می‏تواند با انجام تمرینات ثباتی هدفمند بهبود یابد.
مجتبی انصاری، محمد امین استبرقی، بی بی فاطمه حقیرالسادات، محمد تائب پور،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف : شیمی درمانی یکی از روشهای مورد استفاده در درمان سرطان است. هدفمند نبودن این روش با عوارض جانبی بسیاری برای بیمار همراه است. استفاه از نانوحاملها از جمله نانولیپوزومها راهکار بسیار موثری در جهت هدفمند کردن شیمی درمانی است. در این مطالعه سامانه لیپوزومی حاوی دوکسوروبیسین با هدف اثرگذاری بر سلولهای سرطان ریه تهیه شد و مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش :در این مطالعه آزمایشگاهی، دو سامانه لیپوزومی با استفاده از غلظتهای مختلفی از فسفاتیدیل کولین و کلسترول بروش آب­پوشانی لایه نازک تهیه شدند. سپس داروی دوکسوروبیسین در سامانه­ها بارگذاری گردید. در ادامه یکی از سامانه­ها بر اساس میزان بارگذاری دارو و الگوی رهایش دارو انتخاب گردید. در پایان سامانه منتخب حاوی دارو از منظر اندازه ذرات، پتانسیل زتا، شکل ظاهری وزیکول­های لیپوزومی و برهمکنش میان دارو و سامانه مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج : سامانه لیپوزومی منتخب حاوی دوکسوروبیسین دارای بازده انکپسولاسیون ۸۹/۵۸ درصد، اندازه nm ۲۳۷، شاخص پراکندگی۴۵۸/۰ و پتانسیل زتا mv ۷/۳۵- می­باشد. رهایش دوکسوروبیسین از لیپوزوم به صورت کنترل شده بوده و هیچگونه فعل و انفعال شیمیایی بین لیپوزوم و داور مشاهده نشد. همچنین وزیکولهای لیپوزومی کروی و دارای سطحی صاف می باشند.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان میدهد که با استفاده از فناوری نانو می­توان نانولیپوزوم با فرمولاسیون مناسب حاوی دوکسوروبیسین تهیه کرد که دارای ویژگیهای فیزیکوشیمیایی مناسبی باشد، بنابراین می­توان این سامانه لیپوزومی را جهت پژوهشهای بعدی مرتبط به سرطان درمانی پیشنهاد نمود.

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف: هدف از این تحقیق ساخت و بررسی اثر نانوحامل‏های پلی آمیدوآمین- پلی اتیلن گلیکول هدفمند شده با نانوبادی علیه TAG۷۲ برای انتقال سازه کد کننده ژن t-Bid به سلول‏های آدنوکارسینومای کولون انسانی است. مواد و روش‏ها: ساب‏کلونینگ ژن نانوبادی در ناقل بیانی pSJ برای تولید انبوه پروتئین نانوبادی انجام و سپس نانوبادی با کاربرد ستون نیکل جداسازی شد. فرآیند جداسازی با SDS-PAGE و وسترن بلاتینگ تأیید شد. افزودن پلی اتیلن گلیکول به نانوذرات پلی آمیدوآمین با نسبت مولی ۱ به ۲ (پلی آمیدوآمین به پلی اتیلن گلیکول) و هدفمندسازی با نانوبادی علیه TAG۷۲ با نسبت مولی ۱ به ۱ انجام شد. بار سطحی و اندازه نانوذرات به‏ترتیب با دستگاه زتا سایزر مالورن و نانوسایت بررسی و کارایی حامل ژنی ساخته شده در انتقال ژن کشنده t-Bid به سلول‏های آدنوکارسینومای کولون در محیط آزمایشگاه با آزمون‏های Real Time PCR و تعیین میزان مرگ و میر سلولی بررسی شد. نتایج: نتایج بررسی با نانوسایت و زتا سایزر مالورن، به‏ترتیب ساخت نانوذرات هدفمند با اندازه ۹۲±۱۶۲ نانومتر و پتانسیل سطحی ۵۷/۴+ را نشان می‏دهد. آزمون تأخیر حرکت در ژل، کارآیی حامل ساخته شده را برای دربرگیری و فشرده‏سازی سازه ژنی تأیید می‏کند. نتایج Real Time PCR افزایش بیان ژن هدف در سلول‏های توموری را تأیید می‏کند. نتیجه‏گیری: نتایج این مطالعه کارآیی دندریمرهای پلی آمیدوآمین در انتقال ژن و نیز تأثیر مثبت افزودن پلی اتیلن گلیکول و اتصال نانوبادی علیه TAG۷۲ به این نانوحامل ژنی (برای هدفمندسازی انتقال ژن به سلول) را تأیید می‏کند.

دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

در سال‌های اخیر، هم‌رقابتی یا همکاری با رقبا موردتوجه کسب‌وکارها قرار گرفته است. در تمامی بخش‌های زنجیره تأمین بهداشت و درمان نیز از راهبرد هم‌رقابتی به‌منظور جبران کمبودهای تجهیزاتی، زیرساختی، نیروی انسانی و مواد اولیه استفاده می‌شود. این رویکرد که به‌طور فزاینده‌ای در محیط‌های کسب‌وکار پیچیده و پویای امروزی به آن توجه شده است، نیازمند دارابودن شایستگی‌های ویژه در منابع انسانی است تا بتواند شرایط پیچیده و متغیر بازار را مدیریت کنند. تاکنون در زمینه شایستگی‌های نیروی انسانی در هم‌رقابتی پژوهشی صورت نگرفته است. این پژوهش در دو مرحله با رویکرد آمیخته و جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و تجربی انجام شد. در مرحله اول با مصاحبه‌های نیمهساختاریافته و تحلیل مضمون به شناسایی ۳۰ شایستگی نیروی انسانی برای هم‌رقابتی پرداخته شد که در  هفت دسته «شایستگی شخصیتی»، «شایستگی‌های دانشی»، «شایستگی ارتباطی»، «شایستگی اخلاقی»، «شایستگی وظیفه‌ای»، «شایستگی امنیتی» و «شایستگی تصمیم‌گیری» دسته‌بندی شدند. در مرحله دوم به‌منظور بررسی روابط بین شایستگی‌ها، از پرسش‌نامه محقق ساخته و مدل ساختاری تفسیری فراگیر فازی استفاده شد. نتایج مدلسازی نشان میدهد که «شایستگی شخصیتی» و «شایستگی اخلاقی» بنیادی‌ترین شایستگی‌ها به‌شمار میآیند که سایر شایستگی‌ها از آن نشأت می‌گیرند. در سطح بعدی «شایستگی‌های دانشی»، «شایستگی ارتباطی» و «شایستگی تصمیم‌گیری»  قرار گرفتهاند که اهمیت بالاتری نسبت به سایر شایستگی‌ها دارند. براساس یافته‌های پژوهش باید زمان جذب نیروی انسانی به شایستگی‌های شخصیتی و اخلاقی توجه شود و با آموزش‌های زمان خدمت به تقویت شایستگی‌های دانشی، ارتباطی و تصمیم‌گیری پرداخت.


دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

ارزیابی درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران: مطالعه مقایسه ای بین تحلیل پوششی داده ها و رگرسیون لجستیک محمد رضا رستمی۱، میرفیض فلاح شمس۲، فرزانه اسکندری۳ ۱- استادیار مدیریت مالی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران ۲- استادیار مدیریت مالی، دانشگاه آزاد تهران مرکزی، تهران، ایران ۳- دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران دریافت: ۱۴/۶/۸۹ پذیرش: ۲۲/۵/۹۰ چکیده ارزیابی درماندگی مالی شرکت ها بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا شکست شرکت هزینه های مستقیم و غیر مستقیم بسیاری را برای ذینفعان به همراه دارد. از این رو استفاده از نسبت های مالی برای ارزیابی درماندگی مالی شرکت ها همیشه مورد توجه اعتبار دهندگان، سهام داران و تحلیلگران مالی بوده است. ارزیابی و پیش بینی به موقع و صحیح می تواند تصمیم گیرندگان را در یافتن راه حل بهینه و پیشگیری از درماندگی مالی یاری کند. تاکنون از الگوهای گوناگونی برای ارزیابی درماندگی مالی استفاده شده است. الگوهای به کار گرفته شده در این زمینه کاربرد بسیار زیادی در تصمیم های فعالان بازار مالی دارد. همواره سعی شده است تا دقت پیش بینی و ارزیابی این الگوها با استفاده از روش های پیشرفته تر بهبود پیدا کند. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی کارایی استفاده از الگوی جمعی تحلیل پوششی داده ها (DEA) و رگرسیون لجستیک (LR) در ارزیابی درماندگی مالی شرکت ها می باشد، هم چنین نتایج الگوی DEA با رگرسیون لجستیک (LR) مورد قیاس قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوی LR نسبت به الگوی جمعی روش تحلیل پوششی داده ها در ارزیابی درماندگی مالی درون نمونه ای به طور معناداری بهتر عمل کرده است.

دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده در این پژوهش الگوی مبتنی بر تحلیل تشخیصی به‌عنوان یک الگوی مؤثر در پیش‌بینی درماندگی مالی به کار گرفته شده و توانایی متغیر کارایی در بهبود پیش‌بینی مورد توجه قرار گرفته است. به این منظور نخست با استفاده از نسبت‌های مالی سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷شرکت‌های نمونه و به روش گام به گام، الگوی پیش‌بینی درماندگی مالی را بر‌اساس الگوی مبتنی بر تحلیل تشخیصی چند متغیری طراحی شد. سپس به منظور تعیین توانایی متغیر کارایی در پیش‌بینی درماندگی مالی، این متغیر در کنار نسبت‌های مالی مورد استفاده قرار گرفت و الگوی دیگری مبتنی بر تحلیل تشخیصی چند متغیری طراحی شد. نتایج الگوی دوم نشانگر اهمیت متغیر کارایی به عنوان یک متغیر پیش‌بین در پیش‌بینی درماندگی مالی است. اگر چه مقایسه دقت کلی این دو الگو در پیش‌بینی درماندگی مالی، تفاوت معناداری را به لحاظ آماری نشان نمی‌دهد.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱