جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای ساکارومایسس سرویزیه


دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: آرتمیا یکی از مهم‌ترین غذاهای زنده در آبزی‌پروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان میکروبیوتای بدن آرتمیا فرانسیسکانا تغذیه‌شده با پروبیوتیک باکتریایی باسیلوس سابتیلیس و مخمر ساکارومایسس سرویزیه در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر ۵۰۰ ناپلیوس آرتمیا به زوک شیشه‌ای یک‌لیتری با غلظت نمک ppt۷۰ منتقل و روزانه با جلبک و سبوس گندم تغذیه شدند. آزمایش، چهار تیمار شامل تیمار شاهد (فاقد پروبیوتیک افزودنی)، تیمار پروبیوتیک ساکارومایسس سرویزیه، تیمار پروبیوتیک باسیلوس سابتیلیس و ترکیب مساوی از تیمار مخمر و باکتری داشت. آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک‌طرفه و چنددامنه‌ای دانکن به کار رفتند. نرم‌افزارهای SPSS ۲۱ و Excel ۲۰۱۳ نیز استفاده شدند.
یافته‌ها: تیمار پروبیوتیک باکتریایی به‌طور معنی‌داری بالاترین میزان کلنی‌ها را نسبت به سایر تیمارها نشان داد (۰/۰۵>p). تیمار حاوی مقادیر مساوی از پروبیوتیک باکتریایی و مخمر نیز بعد از تیمار پروبیوتیک باکتریایی بیشترین کلنی را داشت (۰/۰۵>p). بیشترین میزان کلنی‌های باسیلوس در داخل بدن، به‌ترتیب در تیمار پروبیوتیک باکتری و تیمار ترکیب پروبیوتیک باکتری با مخمر به دست آمد که به‌طور معنی‌داری بیشتر از تیمار شاهد و تیمار مخمر بود (۰/۰۵>p). براساس تعداد کلنی‌های باسیلوس کل بدن، تیمار پروبیوتیک باکتری اختلاف معنی‌داری با سایر تیمارها نشان داد و کمترین میزان کلنی مربوط به تیمار پروبیوتیک مخمر بود (۰/۰۵>p).
نتیجه‌گیری: نسبت به سایر تیمارها، بیشترین میزان باکتری‌های اسیدلاکتیک‌ در تیمار باکتریایی است. این پروبیوتیک‌ها به‌خوبی می‌توانند در سطح و همچنین داخل بدن آرتمیا قرار گیرند، بنابراین استفاده از باسیلوس سابتیلیس به‌تنهایی یا با ساکارومایسس سرویزیه می‌تواند تاثیر مثبتی بر تعداد باکتری‌های آرتمیا داشته باشد.


دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده در این تحقیق میزان تولید ۲CO توسط نمونه­های مختلف پودرهای تجاری مخمر نانوایی بعنوان شاخصی از قدرت تخمیر آن­ها مورد بررسی قرار گرفت و اختلاف در کیفیت و قدرت فرآوری محصولات مشاهده گردید در ادامه سویه­های صنعتی ساکارومایسس سرویزیه از نمونه­های تجاری جداسازی شد و با استفاده از محیط­های مایع مشابه خمیر و سامانه­ی اندازه­گیری تولید گاز در محیط مایع، قدرت تخمیر کنندگی این سویه­ها مقایسه گردید. میزان تولید ۲CO توسط سویه­های صنعتی ساکارومایسس سرویزیه در مقایسه با یک سویه­ی استاندارد این گونه­ی مخمری نشان­دهنده­ی این واقعیت بود که تولید سریع ۲CO مهمترین شاخصه­ی یک سویه­ی مطلوب ساکارومایسس سرویزیه برای تولید مخمر نانوایی است. بکارگیری محیط مایع مشابه خمیر و سامانه­ی اندازه­گیری تولید گاز در محیط مایع بعنوان روشی کارآمد و سریع در مقیاس آزمایشگاهی برای غربال­گری و شناسایی سویه­های ساکارومایسس سرویزیه مناسب به منظور تولید مخمر نانوایی شناخته شد. سویه­هایی که نسبت به فشار اسمزی مقاومتر باشند در محیط ساختگی مایع مشابه خمیرهای شیرین (High sucrose) دارای فعالیت تخمیری بالاتری هستند این سویه­ها به منظور تولید مخمرهای نانوایی مناسب در فرآوری محصولات قنادی پیشنهاد می­شوند. سویه­ی K با تولید میزان مناسب توده­ی زیستی و همچنین میزان بالای تولید ۲CO در محیط مایع مشابه خمیرهای معمولی  (Moderate sugar) به عنوان یک سویه­ی ایده­آل برای تولید مخمرهای نانوایی شناسایی شد. این سویه به دلیل توانایی بالای تولید ۲CO در محیط High sucrose  بعنوان یک مخمر نانوایی علاوه بر فرآوری خمیرهای معمولی دارای قابلیت کاربردی وسیعی در فرآوری محصولات قنادی می­باشد.
ساناز رحیمی، رامین مناف‌فر، آرزو باقری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

مخمرهای جنس ساکارومایسس سرویزیه امروزه کاربردهای وسیعی در بیوتکنولوژی داشته که مطالعات متعددی در این باره صورت گرفته است. از آنها به‌عنوان مکمل غذایی در پرورش انواع موجودات به‌ویژه آبزیان استفاده می‌شود. گونه‌های این جنس حتی به‌عنوان پروبیوتیک نیز مطرح هستند که اثرات مفید زیادی در رشد موجودات دارند و می‌توانند در انواع سوبستراهای ضایعاتی ارزان‌قیمت و دردسترس از جمله هیدروکربن‌ها و مواد نفتی نیز پرورش یابند. بنابراین یافتن محیط کشت مناسب و ارزان‌‍قیمت برای افزایش رشد بهینه مخمرها حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر ضمن بررسی تنوع گونه‌های مخمر ساکارومایسس شناسایی‌شده فلور روده ماهیان قزل‌آلای پرورشی شهرستان ارومیه، بهینه شرایط رشد و پرورش این گونه‌ها در محیط‌های کشت مختلف شاملYPD ،YPAD،YPG،YPACوDM  مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق ضمن تاکید بر تنوع سویه‌ای مخمرهای ساکارومایسس سرویزیه نشان داد که این مخمرها بهترین رشد را در محیط YPAD دارند که می‌تواند نیازهای اولیه رشد آنها را تامین کند.
 


دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده میوه انار منبع سرشار ترکیبات فراسودمند با اثرات سلامت بخش هست. فرآوری حرارتی تأثیر قابل توجهی بر این ترکیبات دارد. بنابراین، در تحقیق حاضر تأثیر امواج فراصوت به عنوان فن­آوری غیرحرارتی بر غیرفعال­سازی ریززنده­های اشریشیاکلی و ساکارومایسس سرویزیه در آب انار مورد بررسی قرار گرفت. آب انارهای حاصل از رقم­های انار ملس و آلک ساوه با ریززنده­های اشریشیاکلی و ساکارومایسس سرویزیه تلقیح شدند. سپس با استفاده از سامانه فراصوت مجهز به پروب ۱۹ میلی­متری در فرکانس ثابت ۲۰ کیلوهرتز در شدت­های ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به مدت ۰، ۳، ۶ و ۹ دقیقه در یک محفظه شیشه­ای دو جداره تحت­تاثیر امواج فراصوت قرار گرفتند. شمارش تعداد سلول­های زنده نمونه­ها بر روی محیط کشت اختصاصی انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصله تیمار فراصوت در شدت­ها و زمان­های مختلف اثر معنی­داری بر جمعیت میکروبی داشت (p<۰,۰۱)، درحالی که، نوع آب انار تاثیر قابل­توجهی بر جمعیت میکروبی نداشت. غیرفعال­سازی اشریشیاکلی و ساکارومایسس سرویزیه در شدت­های ۵۰ و ۷۵ درصد کمتر از یک سیکل لگاریتمی بود. درحالی که در شدت ۱۰۰ درصد به مدت ۹ دقیقه متوسط کاهش تعداد سلول­های اشریشیاکلی و ساکارومایسس سرویزیه در دو نوع آب انار به ترتیب به میزان ۲ و ۱/۱ سیکل لگاریتمی بود. طراحی مناسب ظرف دوجداره شیشه­ای، بررسی اثر امواج فراصوت به تنهایی و در دمای ثابت (۱±۲۵ درجه سانتی­گراد) را امکان­پذیر ساخت. بنابراین، به نظر می­رسد که کنترل دما در این روش امکان غیرفعال­سازی موثر ریززنده­های مورد مطالعه را غیرممکن می­سازد،  مگر اینکه مدت زمان به کارگیری فراصوت افزایش یابد که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست.   
مریم قنادنیا، معصومه باقری،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

امروزه استفاده از انواع قارچ­ها به‌عنوان منبع ترکیبات فعال زیستی مانند پروتئین­ها برای بیوسنتز انواع نانوذرات توسعه پیدا کرده است. در این تحقیق ویژگی­های نانوذرات بیوسرامیکی زیرکونیای بیوسنتز شده توسط قارچ­های ساکارومایسس سرویزیه و کولتوتریکوم گلوسپوریویدس مورد مقایسه قرارگرفته است. بیوسنتز خارج سلولی نانوذرات زیرکونیا (ZrO۲ NPs) با اضافه کردن محلول ۱ میلی­مولار از K۲ZrF۶ به محیط کشت­های دو قارچ به شکل جداگانه انجام شد. بیوسنتز نانوذرات زیرکونیا توسط تغییر رنگ، ایجاد کدورت محیط کشت، طیف‌سنجی نور فرا­بنفش و پراش اشعه ایکس تائید شد. نتایج FTIR اثرات برخی از ترکیبات ترشحی قارچ­ها مانند پروتئین­ها، الکل و فنل­ها را در فرآیند بیوسنتز و ثبات نانوذرات ثابت کرد. نتایج تجزیه عنصری (EDAX) تشکیل نانو ذرات زیرکونیا و همچنین برخی از عناصر موجود در ترکیبات آلی شرکت کننده در فرایند بیوسنتزی را تائید نمود. اثر گذشت زمان بر فرآیند بیوسنتز نانوذرات نیز توسط اسپکتروفوتومتری موردبررسی قرار گرفت. تغییر رنگ، کدورت محیط کشت، تشکیل پیک در کمتر از nm ۳۰۰ در اسپکتروفتومتری، نوع نانوذره را مشخص کرده و همچنین نتایج XRD ماهیت کریستالی نانوذرات زیرکونیای بیوسنتزی بر اساس اندازه بلورها را تائید نمود. نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM)، بیشتر نانوذرات را بی­شکل و برخی از آن‌ها را مونوکلینیک با اندازه های (nm۶۰/۳۵ و ۴۹/۱۹) برای کولتوتریکوم گلوسپوریویدس و ( nm۰۷/۷۴ و ۸۱/۴۵) برای ساکارومایسس سرویزیه نشان داد. ساختار مونوکلینیک نانو ذرات بیوسنتزی توسط نتایج UV، FTIR و XRD تائید شد.

دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش، توانایی مخمر ساکارومایسس سرویزیه PTCC۵۰۵۲ در جذب آفلاتوکسین M۱ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور افزایش عملکرد مخمر در محیط واکنش، مخمر تحت فرایند تثبیت سلولی بر حامل سرامیکی، از جنس آلوماسیلیکات قرار گرفت و فرایند تثبیت مخمر روی این سرامیک بررسی شد. سپس محلول آفلاتوکسین M۱ با غلظت ۲/۰ میکروگرم در کیلوگرم در زمان های ۵، ۱۰و ۲۰ دقیقه از روی بستر سرامیکی آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده (به دو روش زنده و غیر زنده) عبور داده شد. نتایج نشان داد، تثبیت مخمر زنده نسبت به مخمر مرده روی سرامیک آلوماسیلیکات در زمان ۴۸ ساعت در مقایسه با مدت زمان ۲۴ ساعت بهتر صورت پذیرفت (p<۰,۰۵) و میزان باقی مانده آفلاتوکسین M۱ در محلول پس از گذشت زمان ۲۰ دقیقه سیرکولاسیون حداقل بوده و حداکثر مقدار این کاهش در میزان آفلاتوکسین M۱ موجود به ۷۰ درصد، رسید. بستر آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت زنده در مقایسه با آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت غیر زنده، آفلاتوکسین M۱ محلول را به طور معناداری(در سطح اطمینان ۹۵%) کاهش داد. بنابراین نتایج این تحقیق نشان داد سرامیک آلوماسیلیکات می‌تواند به عنوان یک بستر مناسب جهت تثبیت مخمر به منظور حذف آفلاتوکسین مورد استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

دوغ، یکی از پرمصرف‏ترین نوشیدنی‏های لبنی تخمیری ایران است که ماندگاری و طعم آن در صنعت غذا اهمیت ویژه‏ای دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضدمیکروبی عصاره هیدروالکلی مریم‏گلی، دارچین و ریحان در ماندگاری دوغ در دمای محیط صورت گرفت. عصاره هیدروالکلی مریم‏گلی، ریحان و دارچین با روش خیساندن استخراج شد. اثرات ضدمیکروبی عصاره این سه گیاه با روش میکرودایلوشن بر روی مخمر ساکارومایسس سرویزیه با تعیین حداقل غلظت بازدارندگی میکروبی (MIC) و حداقل غلظت کشندگیMBC)) میکروبی تعیین شد و سپس pH، اسیدیته و اثرات ضدمیکروبی آنها در دوغ، طی چهار هفته نگه‏داری در دمای محیط بررسی شد. ﺑﺮاﺳﺎس نتایج حاصل از این پژوهش، حداقل غلظت بازدارندگی این عصاره‏ها بین ۲۵/۶ و ۵/۱۲ میلی‏گرم بر میلی‏لیتر بود. از بین عصاره‏های مورد بررسی، مریم‏گلی با غلظت ۶۲/۰ میلی‏گرم بر میلی‏لیتر به‏طور معنی‏داری منجر به کاهش جمعیت مخمر ساکارومایسس سرویزیه در دوغ، طی چهار هفته نگه‏داری در دمای محیط شد (۰۵/۰p<). اما عصاره ریحان فقط اثر کنترلی داشته و عصاره دارچین فاقد اثر ضدمیکروبی در سطح مورد آزمون بود. بنابراین عصاره هیدروالکلی مریم‏گلی، ریحان و دارچین می‏توانند به دلیل خاصیت ضدقارچی و ضدمیکروبی به عنوان یک ماده نگه‏دارنده طبیعی در دوغ استفاده شده و نقش مهمی در سلامت مصرف‏کننده داشته باشند .

دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

از آنجایی که آلودگی غذاها با مایکوتوکسـین مشـکل جـدی محسـوب میشود، در این تحقیق توانایی اتصال آفلاتوکسین B۱ به دیـواره سـلولی مخمـر ساکاروماسـیس سـرویزیه جهـت کاهش سمیت در خمیر نان سنگک مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور آفلاتوکسین B۱ در غلظـت ۱۰ میکروگرم بر کیلوگرم به خمیر حاوی ۲۷/۰ گرم مخمر زنده، مخمر تیمـار شـده
با اسید و مخمر تیمار شده با اولتراسونیک تلقیح گردید. سینتیک جذب سم در دماهای ۲۴، ۲۸ و ۳۲ درجهی سانتیگراد و زمانهای ۸، ۱۶ و ۲۴ ساعت بررسی شد. بیشترین میزان کاهش آفلاتوکسین مربوط به تیمار اولتراسونیک، سپس تیمار اسیدی و بعد از آن مخمـر زنده بود. با افزایش دما و زمان انکوباسیون، میزان جذب سم توسط مخمر در نمونههای تیمار شده با اسید و اولتراسونیک افزایش یافت، درحالیکه نمونههای زنده و فعال مخمر بیشترین میزان حذف سم را در دمای ۲۸ درجهی سانتیگراد از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که سینتیک جذب توسط مخمر زنده و مخمر تیمار شده با اسید را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان توسط مدل شبه درجه یک توصیف کرد، درصورتیکه برای مخمر تیمار شده با اولتراسونیک، داده‌ها دارای تطابق بهتری با مدل شبه درجه دو می‌باشند. همچنین، جذب سطحی و دیفیوژن درون ذره‌ای، در مراحل نرخ جذب مشارکت دارند. بنابراین مشخص شد که سلولهای مخمر زنده یا غیرزنده، عوامل بیولوژیکی مناسبی جهت حذف آفلاتوکسـین در محـیط کشت آلوده هستند، هرچند از بین تیمار‌های انجام شده، تیمار اولتراسونیک کار‌‌‌آمد‌تر بود.

صفحه ۱ از ۱