جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای سرطان پستان


دوره ۹، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

هدف: سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان است. این سرطان نیز مانند سایر تومورهای توپر، در سیر تکاملی خود به‌ترتیب دارای مراحل دیسپلازی، اپیتلیالی، سرطان درجا، رگ زایی، تهاجم و متاستاز است. تشخیص سرطان پستان با روش آسیب‌شناسی، معمولاً محرز می‌شود در این تحقیق با اندازه‌گیری یکی از مهمترین و قویترین مهارکننده‌های رگ‌زایی (آنژیواستاتین) در ادرار بیماران، روشی غیرتهاجمی برای تشخیص بیماری معرفی شد. مواد و روشها: نمونه‌های ادرار اتفاقی ۱۵ بیمار مبتلا به سرطان با روش الیزا مستقیم ساندویچی۱ بهینه‌سازی شده از نظر وجود آنژیواستاتین در مقایسه با ۱۵ شاهد سالم ارزیابی شد. نتایج: نتایج حاصل در آزمون آماری T-TEST با سطح اطمینان ۹۷ درصد (۰۳/۰Pvalue<) ارتباط معنی‌داری را بین وجود آنژیواستاتین در ادرار و سرطان پستان نشان داد که کاملاً با نتایج آسیب‌شناسی بیماران مطابقت داشت. بحث و نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری آنژیواستاتین در ادرار افراد مبتلا به سرطان پستان، روشی غیرتهاجمی برای تشخیص سرطان است.
مجید تقدیر، نجمه دهقان‌بنادکی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: پروتئین مسد، مهارکننده عمومی مسیر است و اثرات درمانی علیه سرطان پستان منفی سه‌گانه دارد. پپتید مشتق‌شده از ناحیه انتهای کربوکسیل مسد، مشابه با پروتئین، به‌عنوان مهارکننده عمل می‌نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه احتمالی اتصال مسد و پپتید مشتق‌شده از انتهای کربوکسیل آن، روی دومین‌های بتا- پراپلر اول و دوم LRP۶ بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش تجربی حاضر با شبیه‌سازی میان‌کنش بین مولکولی بدون پیش‌فرض و هدفمند، به‌ترتیب توسط دو ابزار تحت شبکه ClusPro و Haddock و شبیه‌سازی دینامیک مولکولی صورت گرفت. اتصال پروتئین مسد و پپتید آن روی LRP۶ بررسی و کمپلکس‌ها آنالیز ساختاری شدند.
یافته‌ها: سطوح وسیعی از پروتئین مسد در میان‌کنش با LRP۶ قرار داشت و سطوح درگیر پپتید بسیار کمتر بود. جهت‌گیری اتصال مسد به کمک‌گیرنده، از ناحیه انتهای کربوکسیل بود. محل اتصال پپتید و پروتئین روی LRP۶ ناحیه‌ای مشابه بین دومین‌های بتا- پراپلر اول و دوم این کمک‌گیرنده بود. نمودار RMSD و RMSF کمپلکس مسد و پپتید آن با دومین عملکردی اول کمک‌گیرنده LRP۶ تقریباً مشابه بود.
نتیجه‌گیری: محل اتصال لیگاندهای مسد و پپتید روی کمک‌گیرنده دقیقاً یکسان نیست، ولی شبیه‌سازی دینامیک مولکولی کمپلکس‌های منتخب، از الگوی مشترک مکانیزم مهار، در پپتید و پروتئین، با تاکید بر کنترل حرکت بین دومینی حکایت دارد. ناحیه درگیر در میان‌کنش هر کدام از لیگاندها، از لحاظ ساختاری نزدیک به ناحیه‌ای از کمک‌گیرنده است که دارای بیشترین انعطاف‌پذیری است. شبیه‌سازی میان‌کنش مولکولی پروتئین با کمک‌گیرنده، بیانگر نقش مهم ناحیه انتهای کربوکسیل در اتصال آن به LRP۶ است.

فاطمه اکبری، علی صالح‌زاده، اکرم سادات نعیمی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: سیانوباکتری‌ها که به‌عنوان یکی از منابع دریایی هستند، به‌دلیل داشتن ترکیبات موثر سبب فعال‌شدن روند مرگ سلولی در سلول‌های سرطانی می‌شوند و لذا ممکن است بتوانند به‌عنوان منبع جدید مورد استفاده قرار بگیرند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عصاره سیانوباکتری اسیلاتوریا روی رده سلولی سرطان پستان و بیان ژن NM۲۳ بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، سیانوباکتری اسیلاتوریا در محیط کشت زایندر منفی در دمای ۲۶ تا C۲۸
º با شدت نور ۳۵۰ تا ۳۵۰۰لوکس و تحت شرایط ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت تاریکی، کشت و رده سلولی MCF-۷ نیز تهیه شد. سلول‌های سرطان پستان توسط عصاره هیدروالکلی اسیلاتوریا با غلظت‌های مختلف تیمار شدند. تاثیر عصاره بر زنده‌ماندن سلول‌ها توسط آزمایش MTT assay ارزیابی و اثر عصاره روی تغییرات بیان ژن NM۲۳ توسط Real Time PCR بررسی شد.
یافته‌ها: مورفولوژی رده سلولی MCF-۷ نشان داد که عصاره سیانوباکتری اسیلاتوریا تغییرات قابل توجهی در سلول‌های تیمارشده در مقایسه با سلول‌های کنترل در خصوصیات مورفولوژی سلول‌ها ایجاد کرد. با افزایش غلظت، زنده‌ماندن سلول‌ها کاهش یافت و اختلاف معنی‌داری نسبت به نمونه کنترل داشت. عصاره پس از گذشت ۲۴ ساعت، باعث مهار ۵۰درصدی بقای سلول‌ها در غلظت ۰/۶میلی‌گرم بر میلی‌لیتر (۰/۰۰۱p<) شد. بیان ژن NM۲۳ در زمان ۲۴ ساعت به‌طور معنی‌داری نسبت به نمونه کنترل افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: عصاره سیانوباکتری اسیلاتوریا باعث کاهش در رده سلولی سرطان پستان و افزایش بیان ژن NM۲۳ می‌شود.
 

فضه امانی، طاهره توحیدی مقدم، زینب باقری، نسرین فراهانی، بیژن رنجبر،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

آپتامرها، توالی­های تک رشته DNA یا RNA، به دلیل مزایای زیادی هم­چون اختصاصیت و تمایل بالا، مقرون به صرفه بودن و روش تولید آسان کاربردهای مختلفی در پژوهش­های زیستی از جمله ساخت آپتا­حسگرها دارند. در این پژوهش، آپتا­حسگری بر اساس تغییرات طیف SPR نانوذرات کروی طلا برای تشخیص آنتی­ژن کارسینوامبریونیک CEA)) به عنوان نشانگر سرطان پستان طراحی و عملکرد آن ارزیابی شد .در حضور آپتامر، نانوذارت کروی طلا پایدار بوده و با افزودن سدیم کلراید، طیف SPR نانوذرات کروی شکل بدون تغییر ماند. اما در حضور نشانگر سرطانی CEA، آپتامر به مولکول هدف چسبیده و در نتیجه با افزودن سدیم کلراید، طیف SPR نانوذرات کروی طلا تغییر می­کند. نتایج این پژوهش نشان داد که این زیست­حسگر توانایی تشخیص CEA را در محدوده ۵۰ نانوگرم بر میلی­لیتر دارد و حد تشخیص این زیست­حسگر در حدود ۲۲,۷۵ نانوگرم بر میلی­لیتر است. به نظر می­رسد این زیست­حسگر می­تواند برای شناسایی نشانگر سرطانی آنتی­ژن کارسینوامبریونیک مورد استفاده قرار گیرد.



دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده

هدف: روش تداخل RNA یا RNAi بهترین روش خاموش کردن ژن‏ها در سطح ترانس‏کریپتومی شناخته شده است، سرطان‏ها و بیماری‏های ژنتیکی اهداف مهمی برای توسعه روش‏های درمانی مبتنی بر RNAi به‏شمار می‏روند. برای حل مشکل خاموشی موقتی سیستم‏های siRNA، RNA‏های سنجاق سری یا shRNA‏ها ابداع شدند و نسل جدید shRNA‏ها به نام shRNAmir است. سازه خاموش‏گر با ساختار سنجاق سری شبه microRNA (shRNAmir)، رفتاری مشابه یک microRNA طبیعی را درون سلول تقلید می‏کند. کمک فعال‏کننده گیرنده استروئیدی (SRA) یکی از تنظیم‏کننده‏های گیرنده استروئیدی از جمله گیرنده استروژنی (ER) است. بافت‏های پروستات، رحم و سینه بیان پایینی از SRA دارند، در حالی‏که طی تومورزایی آن‏ها بیان SRA افزایش می‏یابد، بنابراین امکان شرکت SRA در تومورزایی یا پیشروی توموری وجود دارد. مواد و روش‏ها: در مطالعه حاضر از روش RNA تداخل‏گر یا RNAi برای خاموش نمودن ژن SRA استفاده شد و سازه خاموش‏گر SRA طراحی و توسط Soe-PCR ساخته شد و سپس در پلاسمید pEGFPC۱ که یک ناقل بیانی است کلون گردید. رده سلولی انسانی سرطان پستان (MCF۷) با پلاسمید حاصل ترانسفکت شد و بیان SRA در زمان‏های ۲۴، ۷۲ ساعت و ۱۰روز بعد با Real-Time PCR بررسی شد. نتایج: کاهش ۶۰ درصدی در بیان نسبی SRA در تیمارهای ۷۲ ساعت و ۱۰روز بعد مشاهده شد که نشان می‏دهد shRNAmir-SRA با موفقیت توانسته است بیان ژن هدف مطالعه حاضر را به‏طور نسبتاً پایداری خاموش کند. نتیجه‏گیری: با توجه به موفقیت در طراحی و ساخت یک سازه shRNAmir و خاموشی نسبتاً پایدار ژن هدف، این سازه برای مطالعات مختلفی در آینده آماده و مناسب به‏نظر می‏رسد.
زهرا محمدزاده، بهرام محمد سلطانی، فروزنده محجوبی، پریسا حسین پور،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

سرطان پستان یکی از اصلی ترین دلایل مرگ وابسته به سرطان در زنان کل دنیا به حساب می آید. در ایران سرطان پستان در جایگاه نخست سرطانهای شناخته شده در زنان با اختصاص دادن ۲۴,۴% از کل بدخیمی ها به خود قرار می گیرد. در حال حاضر زیاد بودن عوامل اتیولوژیک و همچنین پیچیدگی سرطان پستان از مهمترین چالش های پیشگیری و درمان سرطان پستان به شمار می آیند. تومورزایی سرطان پستان بعنوان یک فرآیند چند مرحله ای تعریف می شود که طی آن سلول نرمال وارد تغییرات بدخیم شده و تا تبدیل به تومور پیشرفته حاصل از تجمع تغییرات ژنتیک و اپی ژنتیک پیش می رود  از طرفی بسیاری از مطالعات نقش مسیرهای پیام دهی در سرطان پستان را نشان داده اند.  ژن EGFR در سرطان پستان بیش بیان می شود. جفت شدن EGFR/HER۲ از طریق فعال کردن مسیر سیگنالدهی PI۳K/AKT پیشرفت سرطان پستان را القا می کند.
microRNAها ریز RNAهای کوچک غیر کد کننده درون زادی هستند که بیان ژن را در مرحله نسخه برداری و پس از نسخه برداری تنظیم می کنند. جفت شدن ناکامل microRNAها با نواحی از ناحیه ۳ʼ ترجمه نشونده ژنهای هدفش منجر به سرکوب ترجمه یا تجزیه mRNA می شود. آنها با کنترل بیان صدها ژن نقش های مهمی در فرآیندهای سلولی از جمله تکثیر سلولی، تمایز، مرگ برنامه ریزی شده سلولی و تکامل به عهده دارند. این مطالعه نشان دهنده اثر سرکوبگر تومور miR-۱۲۲۶-۳p از طریق هدف قرار دادن انکوژن EGFR در سرطان پستان را نشان میدهد. 

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف: پروتئین گیرنده استروژن آلفا در حال حاضر با روش ایمینوهیستوشیمی در تمام تومورهای بدخیم پستان اندازه‏گیری می‏شود. این روش دارای محدودیت‏هایی است. روش‏های مبتنی بر سنجش RNA مکمل بالقوه‏ای برای این روش هستند چرا که خاموش شدن یک ژن می‏تواند در مراحل مختلف بیان ژن از RNA تا پروتئین رخ داده باشد. هدف از این مطالعه مقایسه نتایج حاصل از این دو روش به‏منظور شناسایی ویژگی‏های هیستوپاتولوژیک و بالینی زیرگروهی از تومورهای بدخیم است که در آن‏ها با وجود بیان ژن در سطح RNA، پروتئین مربوط وجود نداشته باشد. مواد و روش‏ها: ۹۲ تومور بدخیم اولیه پستان پیش از شروع درمان همراه با اطلاعات بالینی، هیستوپاتولوژیک و نتایج ایمینوهیستوشیمی آن‏ها گردآوری شد. بررسی بیان ژن گیرنده استروژن روی RNA استخراج شده از این تومور بدخیم‏ها با روش RT-PCR انجام شد. ژن مرجع در این روش گلیسر آلدئید فسفات دهیدروژناز بود. نتایج: ۷/۳۶ درصد از تومورهای فاقد پروتئین گیرنده استروژن، دارای بیان ژن در سطح RNA بود. در این زیرگروه، اکثر بیماران بالای ۵۰ سال و در مرحله ۳ و ۴ بیماری و دارای شاخص پیش‏آگهی دهنده ناتینگهام ضعیف بودند. بیشترین میزان تهاجم تومور بدخیم به غلاف عصب در این زیرگروه دیده شد. نتیجه‏گیری: به‏نظر می‏رسد روش RT-PCR ما را قادر به شناسایی زیرگروهی از تومورهای بدخیم پستان دارای بیان ژن در سطح RNA و فاقد پروتئین مربوطه می‏نماید که پیش‏آگهی آن‏ها ضعیف‏تر از سایر تومورهاست.
محمد توحیدلو، صنم صادقی محمدی، محمد قربانی، زهرا واعظی، علیرضا فراست، مجید تقدیر، حسین نادری‌منش،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

ماتریکس متالوپروتئینازها یک خانواده اندوپپتیداز روی هستند که منجر به افزایش رفتار متاستازی تومورهای بدخیم انسانی می‌شوند. اپی‌گالوکاتچین گالات (EGCG) جزء اصلی پلی‌فنول‌های چای سبز و مهارکننده ماتریکس متالوپروتئینازها در درمان سرطان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مطالعه باهدف افزایش پایداری و بهینه‌سازی بارگذاری و رهایش EGCG در سیستم تحویل لیپوزومی به‌صورت آزمایشگاهی و محاسباتی انجام گردید. در این مطالعه نانولیپوزوم‌ها با روش بارگذاری غیرفعال و آب‌پوشانی لایه‌نازک تهیه و سپس اندازه، پتانسیل زتا، پایداری، میزان بارگذاری و منحنی رهایش دارو از نانولیپوزوم‌ها بررسی شد. سمیت سلولی نانولیپوزوم‌ها بر روی سه رده سلولی سرطان پستان با استفاده از آزمون زنده‌مانی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات محاسباتی باهدف بررسی فعل ‌و انفعالات EGCG-نانولیپوزوم و همچنین اثر آن بر روی ساختار نانولیپوزوم از طریق شبیه‌سازی دینامیک مولکولی دانه‌درشت ارزیابی شد. میانگین قطر نانولیپوزوم‌ها ۹/۶±۶/۷۳ نانومتر، بار سطحی آن‌ها ۶/۱۴- میلی‌ولت و میزان بارگذاری دارو ۳/۷±۵/۷۸ درصد به دست آمد. بارگذاری EGCG درون نانولیپوزوم باعث رهایش پیوسته و کامل دارو پس از ۷۲ ساعت گردید و همچنین منجر به افزایش قدرت اثر و فعالیت دارو شد. نتایج مطالعات محاسباتی حاکی از قرارگیری دارو در نزدیک سطح لیپوزوم است. نتایج انرژی و تابع توزیع شعاعی نشان از پایداری لیپوزوم حاوی دارو است. همچنین اکثریت دارو در فاز لیپیدی توسط نانولیپوزوم احاطه‌شده که خود گویای درصد بالایی بارگذاری دارو در نانولیپوزوم و تأیید کارایی روش سنتز توسعه‌یافته است. طبق یافته‌های حاضر استفاده از حامل لیپوزومی برای حمل و رهایش EGCG راهکار مناسب جهت افزایش کارایی دارو است.

علی اکبر زارع، فاطمه ملاعباسی، حسین نادری منش،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

تشخیص به موقع سرطان پستان علی الخصوص در مراحل ابتدایی شکل گیری آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از روشهای تشخیص سلولهای سرطانی استفاده از حسگرهای الکتروشیمیایی می باشد. در اینجا نانوکامپوزیت جدیدی معرفی شده که در طراحی آن از چارچوب فلزی آلی مس و نانوخوشه‌های نقره استفاده شده است. نانوکامپوزیت حاصل را می توان به عنوان داربستی برای اتصال آنتی بادی ها جهت تشخیص سلول های زنده HER۲ مثبت استفاده کرد. در ساختار نانوکامپوزیت نهایی، نانوخوشه‌های نقره در حفره های داخلی چارچوب فلزی آلی مس قرار می گیرند که منجر به تسهیل و تسریع انتقال الکترون، زیست سازگاری و فعالیت الکتروشیمیایی بهتر می شود. نتایج بدست آمده نشان دادند که حسگر الکتروشیمیایی طراحی شده قادر به شناسایی سلولهای HER۲ مثبت، با حد تشخیص  ۳ سلول و در محدوده خطی  ۱۰۰ تا ۵۰۰۰ سلول سلول در میلی لیتر می باشد.   همچنین پایداری، کارایی و گزینش پذیری حسگر معرفی شده مورد ارزیابی و تایید قرار گرفتند. این استراتژی می تواند یک رویکرد امیدوارکننده و مبتنی بر چارچوب های آلی فلزی برای تشخیص سلول‌های سرطانی  ارائه ‌کند.
 
سیما سادات لاجوردی، عبداله اله رودی، سیده سمانه شجاعی لنگری،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

سرطان یکی از شایع‌ترین علل مرگ و میر در جهان است. سرطان پستان فراوان ترین سرطان در بین زنان است و سالیانه باعث میزان بالایی از مرگ و میر می شود. معتبرترین و مطمئن ترین روش برای مدیریت موفق سرطان، تشخیص دقیق و زود هنگام است. در مقابل، عدم تشخیص به موقع منجر به گسترش سرطان در بدن می شود، در نتیجه درمان و کنترل آن را دشوار می نماید. روش استاندارد طلایی برای تشخیص سرطان پستان، بیوپسی است. به طور معمول از روش های دستی و بصری برای تشخیص سرطان استفاده می شود و پاتولوژیست اسلاید های هیستوپاتولوژی را زیر میکروسکوپ بررسی می نماید که این نوع تشخیص به زمان زیاد و تخصص بالایی احتیاج دارد و بسیار مستعد خطاست، به همین دلیل استفاده از سیستم تشخیص رایانه ای(CAD) برای کمک به پزشکان در جهت بهبود کارایی تفسیر تصاویر پزشکی ضروری است. در این مطالعه ما از مدل های یادگیری عمیق، خصوصا شبکه های عصبی کانولوشنی (CNNs) برای تشخیص سرطانی بودن یا نبودن تصاویر هیستوپاتولوژیک استفاده می کنیم. میزان  AUC، صحت و امتیاز  به دست آمده با استفاده از شبکه ی عصبی عمیق از پیش آموزش داده شده   Incetion-V۳ به ترتیب برابر ۳۶/۹۸ % ، ۲۸/۹۵ % و ۲۵/۹۷ % است و همین پارامترها برای شبکه ی عصبی عمیق از پیش آموزش داده شده ی ResNet-۱۸ برابر با ۹۰/۹۷ % ، ۴۶/۹۷ % و ۲۲/۹۸ % می باشد. مدل ارائه شده قادر است برای مورفولوژی های متفاوت بافت پستان، پاسخ قابل توجهی ارائه دهد.
 

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: سرطان پستان دومین عامل مرگ و میر سرطان در زنان است. سیس‏پلاتین یک داروی ضد سرطانی رایج شیمی درمانی است که سبب مرگ سلول‏های سرطانی می‏شود. حساسیت سلول‏های سرطانی به داروهای شیمی درمانی اغلب به خاطر تغییر بیان در سطوح mRNA ژن‏های مرتبط با فرآیند مرگ سلولی برنامه‏ریزی شده است. نانوساختارهای تحویل دهنده دارو برای انتقال غلظت‏های کمتر و مؤثرتر داروهای شیمی درمانی طراحی شده ‏است. در این مطالعه بیان ژن‏های BCL۲ و BAX در سلول‏های T۴۷D تیمار شده با سیس‏پلاتین و نانوذرات بارگذاری شده با سیس‏پلاتین ارزیابی شد که می‏تواند منجر به افقی تازه در درمان سرطان پستان باشد. مواد و روش‏ها: در این مطالعه سلول‏های T۴۷D با غلظت‏های متفاوت سیس‏پلاتین و نانوذرات بارگذاری شده با سیس‏پلاتین به مدت ۴۸ ساعت تیمار شدند. IC۵۰ تعیین شد. RNA با استفاده از محلول RNX استخراج شد. سپس cDNA ساخته شد. آغازگرهای اختصاصی برای ژن‏های BCL۲، BAX و TBP با استفاده از از نرم‏افزار اختصاصی طراحی شد. میزان بیان ژن‏های BCL۲ و BAX نسبت به ژن TBP (ژن مرجع) با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی شد. نتایج: بیان ژن‏های BCL۲ و BAX در سلول‏های T۴۷D تیمار شده با سیس‏پلاتین، به ترتیب به میزان ۰۷/۰ و ۴۸/۱ و در سلول‏های T۴۷D تیمار شده با نانوذرات بارگذاری شده با سیس‏پلاتین، به ترتیب به میزان ۰۳/۰ و ۴۱/۲ تغییر یافت. نتیجه‏گیری: در این بررسی نشان داده شد که نانوذرات بارگذاری شده با سیس‏پلاتین یک ترکیب ضد سرطانی مؤثر است. همچنین مشاهده شد که نانوذرات سبب القای مرگ برنامه‏ریزی شده در سلول‏های سرطان پستان می‏شود. در این مطالعه مشخص شد که آثار سمیت سلولی نانوذرات سیس‏پلاتین بر رده سلولی T۴۷D بیشتر از سیس‏پلاتین تنهاست.

دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف: از زمان شناسایی دو ژن پرنفوذ BRCA۱/۲ با وراثت بارز در دهه ۱۹۹۰ تاکنون ژن‏های مختلفی شناسایی شده‏است که در مجموع حدود ۲۵ درصد اساس ژنتیکی سرطان پستان ارثی را توضیح می‏دهد و حداقل ۷۵ درصد آن همچنان ناشناخته باقی مانده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وجود یا عدم وجود الگوی وراثتی مغلوب در این بیماری هتروژن است که احتمال وجود آن توسط برخی از محققین مطرح شده است. مواد و روش‏ها: در این مطالعه از روش توالی‏یابی اگزوم که جدیدترین روش مورد استفاده در شناسایی اساس ژنتیکی بیماری‏ها است استفاده شد. همچنین نتایج توالی‏یابی اگزوم با روش توالی‏یابی سنگر تأیید شد. نتایج: در بررسی حاضر هیچ‏گونه جهش هموزیگوتی در خانواده مورد بررسی شناسایی نشد اما یک حذف ۴ جفت بازی منجر به جهش تغییر چارچوب به‏صورت هتروزیگوت در اگزون ۱۱ ژن BRCA۲ و همچنین یک چند شکلی تک نوکلئوتیدی هتروزیگوت در اگزون ۹ ژن STK۱۱ در خانواده مورد نظر تشخیص داده شد. نتیجه‏گیری: واریاسیون rs۸۰۳۵۹۳۵۲ که در این خانواده شناسایی شد یکی از جهش‏های بیماری‏زای شایع در ژن BRCA۲ است که در پایگاه اطلاعاتی BIC گزارش شده است و قبلاً در گروه‏های نژادی مختلف از جمله قفقازی، هیسپانیک و چینی مشاهده شده است و از طریق این مطالعه برای اولین بار وجود آن در جمعیت ایرانی و تفکیک آن در سرطان پستان ارثی گزارش می‏شود.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده:
رادیکال های آزاد باعث بیماری های بسیاری در انسان می شوند. آنتی اکسیدان ها، خطر بیماری قلبی عروقی و سکته را با خنثی سازی رادیکال های آزاد کاهش می دهند و از سوی دیگر قابلیت جلوگیری از پیشرفت سرطان را دارند. آنتی اکسیدان طبیعی میزان آنتی اکسیدانی پلاسما را افزایش می دهند.گیاهان منبع غنی از ترکیبات ثانویه  هستند که مهم ترین آنتی اکسیدان های طبیعی به شمار میروند. در این مطالعه  از اندامهای هوایی گیاه شاهتره استفاده گردید و میزان خاصیت ضد سرطانی عصاره های متانولی،آبی،اتانولی آن ارزیابی شد. پس از تهیه عصاره گیاه اثر آن‌ را بر روی رشد سلول های سرطانی  پستان BT-۴۷۴  و MDA-MB_۲۳۱  در زمان های ۲۴ ،۴۸و ۷۲ ساعت با روش فلوسایتومتری و MTT ‌ (۳-(۴,۵-dimethylthiazol-۲-yl)-۲,۵-diphenyl tetrazolium bromide) سنجیده شد. بالاترین درصد کشندگی سلولی با توجه به تکنیک MTT  مربوط به عصاره آبی شاهتره بر روی سلول  MDA-MB-۲۳۱ بعد از ۷۲ ساعت به مقدار۲ میکروگرم/میلی لیتر گزارش شده است. نتایج این مطالعه به خوبی نشان می دهند که گیاه شاه تره تاثیر آنتی اکسیدانی و کشندگی سلول های سرطانی بسزایی دارد و پتانسیل کامل این عصاره گیاهی میتواند با مطالعات بیشتر در مورد مدل های حیوانی و آزمایش های بالیتی مشخص شود.
 

دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف: سرطان پستان به‌عنوان بیماری هتروژن با ویژگی‌های زیستی و فنوتیپی متفاوت همراه است که این ویژگی‌ها تشخیص و درمان بیماری را چالش برانگیز کرده است. این مطالعه به بررسی سطوح بیانی اعضای کلیدی مسیر پیام‌رسانی Hedgehog و همراهی بیان‌گیرنده انتقال پیام Smo با برخی ویژگی‌های بالینی و آسیب‏شناختی نظیر وضعیت بیان Her-۲، متاستاز به عروق لنفی و مرحله متاستاز در کارسینومای تهاجمی پستان می‌پردازد. همچنین ارتباط معکوس بیانی بین ژن Smo و ژن Claudin-۱ (یکی از ژن‌های مهم اتصالات محکم سلولی) بررسی می‌شود.
مواد و روش‏ها: در مطالعه مورد-شاهد حاضر، در بین ۳۶ جفت نمونه بافتی تومور و بافت سالم مجاور از بیماران مبتلا به کارسینومای تهاجمی مجاری پستان، سطوح بیانی اعضای کلیدی مسیر پیام‌رسانی Hedgehog (Smo، Gli۱ و Ptch)، Claudin-۱، E-cadherin و MMP۲ توسط Q-RT-PCR سنجیده شد. همچنین همراهی بیان‌گیرنده انتقال پیام Smo با برخی ویژگی‌های بالینی و آسیب‏شناختی بررسی شد.
نتایج: نتایج بیش تنظیمی مسیر پیام رسانی Hedgehog در نمونه‌های کارسینومای تهاجمی پستان در مقایسه با بافت سالم مجاور را نشان داد. همچنین بیش تنظیمی ژن انتقال پیام Smo با مراحل پیشرفته تومور و متاستاز به عروق لنفی تومورهای پستان در ارتباط بود و این ارتباط متأثر از وضعیت بیانی ژن ۲-Her بود. علاوه براین؛ ارتباط محسوسی بین سطوح بیانی ژن Smo و ژن‌های Claudin-۱ (ژن دخیل در اتصالات سلولی)، E-cadherin (ژن نشانگر سلول اپی‌تلیال) و MMP۲ (ژن کلیدی ماتریکس خارج سلولی و مرتبط با متاستاز) در نمونه‌های توموری با مراحل پیشرفته متاستاز ملاحظه شد.
نتیجه‏گیری: این مطالعه سطح جدیدی از پیچیدگی مولکولی که باید در مدیریت بیماران مبتلا به کارسینومای تهاجمی پستان مورد لحاظ واقع شود را نشان داد. نتایج بر نقش کلیدی مسیر پیام‌رسانی Hedgehog در کارسینومای تهاجمی مجاری پستان اشاره دارد. همچنین با توجه به ارتباط بیانی معکوس ژن Claudin-۱ با مسیر Hedgehog، به‌نظر می‌رسد ژن Claudin-۱ می‌تواند به‌عنوان کاندیدایی برای بررسی‌های بیشتر در مطالعات تشخیصی مورد ملاحظه قرار گیرد؛ بنابراین اهمیت بالینی این مسئله نیاز به تحقیقات بیشتر در آینده دارد.

دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف: کروسین از ترکیبات عصاره زعفران است که خواص ضد سرطانی آن‌ روی انواعی از سرطان‌ها به‌ویژه سرطان پستان در مطالعات اخیر نشان داده ‌شده است. با این حال، اطلاعات بسیار کمی از مکانیسم اثر این ترکیب موجود است. مطالعات قبلی، القای آپوپتوز در سایر سلول‌های سرطانی تحت درمان با زعفران یا کروسین را نشان داده ‌است. در این پژوهش با هدف بررسی اثر کروسین بر ردۀ سلولی MDA-MB-۴۶۸ سرطان پستان، در نظر است تا بیان و شکستن کاسپاز ۹، پیرایش و بیان پروتئین‌ XBP۱ و تجمع پروتئین LC۳-II در تیمار شده با این ترکیب، بررسی شود.
مواد و روش‏ها: سنجش MTT برای بررسی اثر سمی کروسین بر رده سلولی نامبرده استفاده شد. سپس پیرایش ژن‏ XBP۱ در سطح mRNA و بیان پروتئین پیرایش شده (XBP۱s) به‌ترتیب با ‌RT-PCR و وسترن بلات بررسی شد. بیان کاسپاز ۹، کاسپاز شکسته شده و تجمع LC۳-II نیز با روش وسترن بلات بررسی شدند. میزان بیان این پارامترها با استفاده از نرم‌افزار Image J به‌صورت کمی گزارش شد.
نتایج: کروسین به‌صورت وابسته به دوز و زمان، موجب مرگ رده سلولی MDA-MB-۴۶۸ شد. تیمار با کروسین، تغییر قابل توجهی در فعال شدن کاسپاز ۹ و شکستن آن، در نتیجه افزایش نسبت Cleaved-Cas۹/Cas۹ داشت. پیرایش ژن XBP۱ نیز پس از تیمار افزایش یافت. همچنین افزایش معنی‏دار بیان پروتئین‌ پیرایش شده XBP۱ (XBP۱s) و تجمع پروتئین LC۳-II و افزایش نسبت LC۳-II/LC۳-I در این سلول‏ها مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که این رده از سلول‏های سرطان پستان پس از تیمار با کروسین دچار آپوپتوز ‏شد. با توجه به تغییرات نشانگرهای مسیرهای UPR و اتوفاژی، احتمالاً این دو مسیر نیز در پیشبرد سلول به سمت مرگ سلولی و تنظیمات درون سلولی، نقش دارند.

دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: درمان ترکیبی سرطان موثرتر از استفاده از یک دارو به‌تنهایی است. در مطالعه حاضر، اثرات ضدسرطانی دکسوروبیسین و دکسوروبیسین در ترکیب با نانوذرات اکسید روی بر سلول‌های MCF-۷ سرطان پستان بررسی شد.
مواد و روش‌ها: سلول‌های MCF-۷ در محیط کشت RPMI۱۶۴۰ کشت داده شدند. تعداد سلول‌های زنده و فعالیت آنزیم دهیدروژناز میتوکندریایی با استفاده از سنجش MTT برای ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت ارزیابی و IC۵۰ تعیین شد. RNA استخراج و سپس cDNA ساخته شد. پرایمرهای اختصاصی برای ژن‌های INXS و TBP با استفاده از نرم‌افزار اختصاصی طراحی شد. میزان بیان ژن INXS در مقایسه با ژن مرجع TBP با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی شد.
یافته‌ها: بیان ژن INXS در سلول‌های MCF-۷ تیمارشده با دکسوروبیسین در ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت به ترتیب ۷/۹۳، ۱/۷۱ و ۰/۱۹ و در سلول‌های تیمارشده با دکسوروبیسین و نانوذرات اکسید روی در زمان‌های ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت به ترتیب ۱/۸۱، ۶/۳۴ و ۱۵/۹۶ تغییر یافت.
نتیجه‌گیری: تیمار همزمان دکسوروبیسین با نانوذرات اکسید روی در غلظت‌های پایین (۳/۱۲۵ و ۶/۲۵میکرومولار) می‌تواند موجب مرگ سلول بیشتری نسبت به دکسوروبیسین تنها شود. این امر ممکن است به‌دلیل تسهیل ورود دکسوروبیسین به سلول در حضور نانوذرات اکسید روی باشد.


صفحه ۱ از ۱