جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای سیستم ایمنی
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: اپیدمی جهانی ویروس نقص سیستم ایمنی انسان بهحدی ادامه یافت که از پیشبینیهای قبلی نیز فراتر رفت. امیدوارکنندهترین وسیله برای کاهش این اپیدمی، یک واکسن مؤثر است. واکسنهای DNA پاسخ ایمنی همورال و سلولی را القا مینمایند و مشابه واکسنهای زنده عمل میکنند بدون آنکه پتانسل بیماریزایی آن را داشته باشند.
اهمیت ایمنی سلولی در کنترل ویرمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسان و ویروس نقص سیستم ایمنی میمون منجر به هدایت تولید یکسری از کاندیدهای واکسن شده است که بهطور مؤثری این پاسخها را القا مینمایند. در حال حاضر اعتقاد بر این است که یک استراتژی واکسن ویروس نقص سیستم ایمنی میبایست هر دو پاسخ ایمنی همورال و همینطور سلولی را تحریک نماید. p۲۴و gp۴۱ نقشهای بسیار مهمی را در واکنش متقابل ویروس- میزبان و بیماریزایی بازی میکنند. این پروتئینها بهعنوان کاندید قابل توجه واکسن، در نظر گرفته میشوند چراکه آثار ایمنیزایی و تعدیل ایمنی آنها ثابت شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، پاسخ ایمنی سلولی مؤثر علیه یک ناقل بیانی (pcDNA ۳,۱ Hygro) حاوی توالیهای ایمونوژنیک gp۴۱-p۲۴، بهعنوان کاندید واکسن DNA در موشهای Balb/C، ارزیابی شد. برای ایمنسازی از دندروزوم استفاده شد که یک خانواده جدید از وسایل انتقال برای ترانسفکشن و درمان است. میزان اینترفرون گاما و آنتیبادی کل، با الایزا و تقسیم سلولی لنفوسیتی نیز با MTT سنجش شد.
نتایج: آزمایش الایزا و MTT تأیید نمودند که ژن الحاقی gp۴۱- p۲۴ قادر به افزایش پاسخ ایمنی در موشها است.
نتیجهگیری: ساختاری که در این تحقیق استفاده شده میتواند کاندید خوبی برای واکسن DNA علیه ویروس نقص سیستم ایمنی انسان نوع یک باشد اگر آزمایشهای تکمیلی بعدی نیز همانند آزمایشهای انجام شده در این تحقیق، ایمنزایی این قطعات ملحق شده را تأیید نماید.
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
پلی ساکاریدها از جمله ماکرومولکول های زیستی هستند که علاوه بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی منحصر به فرد، توانایی بروز خواص زیست فعالی امیدوارکننده ای با توجه به ساختار شیمیایی خود دارند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر وزن مولکولی پلی ساکارید گالاکتوفوکان استخراج شده از گیاه آب شیرین Azolla filiculoides بر قابلیت آن در تحریک سلول های ماکروفاژ RAW۲۶۴,۷ و ممانعت از واکنش ضداکسایشی می باشد. پلی ساکارید گالاکتوفوکان در دمای ۶۵ درجه سلسیوس به مدت ۲ ساعت در آب مقطر استخراج و بازیابی پلیمرها با استفاده از ۷۰ درصد اتانول انجام شد. هیدرولیز پلی ساکاریدها توسط ۰۱/۰ نرمال اسید هیدروکلرید در دمای ۱۰۰ درجه سلسیوس به مدت ۵، ۱۰ و ۱۵ دقیقه صورت پذیرفت. پلی ساکارید خام و هیدرولیزات به طور عمده از قندهای خنثی (۴۶/۶۷-۰۲/۶۸ درصد) و مقادیر کمتری یورونیک اسید (۴۸/۴-۵۳/۴ درصد) تشکیل شده و در محدوده وزن مولکولی۱۰۳ × ۴/۹۹-۰/۷۸۳ گرم/مول قرار داشتند. پلی ساکارید های خام و هیدرولیزات فاقد سمیت سلولی بوده و هیدرولیز ۱۵ با بیشترین تحریک پاسخ پیش التهابی در سلول های RAW۲۶۴,۷ سبب رهاسازی میزان قابل توجهی از نیتریک اکسید (۶/۵۵ میکرومول) به محیط کشت شد. هیدرولیز ۱۵ توانست منجر به بالاترین سطح از مهار رادیکال آزاد DPPH (۲/۶۵ درصد) و کاهش یون آهن Fe۳+ (جذب ۵/۰) شود. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که پلی ساکاریدهای گالاکتوفوکان دارای قابلیت تقویت سیستم ایمنی و مهار واکنش های اکسایشی هستند و کاهش وزن مولکولی تا محدوده مشخص می تواند سبب افزایش قابل توجه فعالیت زیستی شود.
حمید اصغری، صدیقه اسد،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در آخرین ماه سال ۲۰۱۹ در شهر ووهان در کشور چین یک ویروس ناشناخته پدیدار شد. مطالعات توالییابی نشان داد این ویروس عضو جدیدی از خانواده کروناویروسهاست که عمدتاً منجر به یک بیماری تنفسی با علائمی شبیه به ذات الریه میشود. کروناویروس جدید از ۲۵ پروتئین، از جمله ۴ پروتئین ساختاری اصلی و ۱۵ پروتئین غیرساختاری تشکیل شده است. پروتئین اسپایک یکی از ۴ پروتئین ساختاریِ مهم است که در سطح ویروس قرار دارد. این پروتئین عامل اتصال ویروس به سلول میزبان بوده و شدیداً گلیکوزیله است. گلیکانها با اتصال به پروتئینهای ویروسی دو نقش موثر در ساختار و عملکرد آنها ایفا میکنند؛ نخست آنکه فرآیند تاخوردگی پروتئینها را هدایت و تسهیل میکنند و نقش مهمی در برهمکنشهای پروتئینی ایفا میکنند، و دیگر آنکه با جلوگیری از شناسایی پروتئینها منجر به فرار ویروسها از حملات سیستم ایمنی میشوند. بنابراین همانطور که مشخص است مطالعه ساختارهای قندی در یک پروتئین ویروسی زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که یا احتمال طراحی واکسن در میان باشد، یا آنکه گروههای قندی تاثیر ویژهای در تاخوردگی، فعالیت و برهمکنش پروتئین داشته باشند. لذا از آنجا که پروتئین اسپایک یک پروتئین ساختاری بوده و فاقد عملکرد است مطالعات ساختارهای قندی آن به دو هدفِ طراحی واکسن مناسب و بررسی نقش گلیکانها در اتصالات پروتئینی انجام میشود.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
یکی از نقشهای سودمند باکتریهای پروبیوتیک در بدن انسان و حیوانات، تاثیرگذاری آنها بر بلوغ سلولهای ایمنی و تولید آنها در روده است. در تحقیق حاضر قابلیت زندهمانی در محیط اسیدی pH معادل ۲,۵، پپسین-پانکراتین، مقاومت در برابر نمک صفراوی، قابلیت چسبندگی، تست مقاومت به آنتیبیوتیک با اندازهگیری حداقل غلظت بازدارنگی روی آمپیسیلین، کانامایسین، اریترومایسین، کلرامفنیکل و تتراسایکلین، خود انبوهش و همانبوهش در تداخل با ۳ پاتوژن روده انسانی (اشرشیاکلی(O۱۵۷:H۷ NCTC ۱۲۹۰۰)، سالمونلاانتریدیدیس (ATCC ۱۳۰۷۶)، لیستریا مونوسایتوژنز (ATTC ۷۶۴۴)) بررسی شد. از لحاظ تحمل شرایط اسیدی همه سویهها به جز ۶۱، LF ۵۵ و F قابلیت زندهمانی بالایی داشتند. سویههایLF ۵۶ ، ۵۷ LF،LF ۵۵ ، O ،F و سویههای LF ۵۶،۵۷ LF، A۷ به ترتیب بالاترین میزان تحمل به آنزیم پانکراتین و پپسین را از خود نشان دادند. همه سویهها به جز ۴۹، ۵۲b وLa۵، مقاومت بالایی دربرابر نمک صفراوی داشتند. در بین ۱۹ سویه، لاکتوباسیلوس گاسری به میزان ۶۲,۹۰ درصد بالاترین میزان متوسط چسبندگی را داشت. لاکتوباسیلوس پلانتاروم LF ۵۶ و گاسری۵۴ C روی سه باکتری بیماریزا با مقادیر متوسط ۷۵,۳۱ و ۳۳ درصد به ترتیب بالاترین درصد میانگین خود انبوهش و هم انبوهش را داشتند. با وجود حساسیت سویههای مختلف لاکتوباسیلوس پلانتاروم به آنتیبیوتیکهای مورد آزمون، M۸ وM۱۱ روی کانامایسین و کلرامفنیکل، LF ۵۵ روی آمپیسیلین،D روی کلرامفنیکل و۶۱ روی کانامایسین، تتراسایکلین و کلرامفنیکل مقاومت داشتند. لاکتوباسیلوس گاسری روی آمپیسیلین، اریتروماسین و تتراساکلین مقاومت متوسط و لاکتوباسیلوس فرمنتوم روی آمپیسیلین و اریترومایسین مقاومت خوبی از خود نشان دادند. در بین ۱۹سویه، لاکتوباسیلوس گاسری با منشاء انسانی از لحاظ آزمونهای پروبیوتیکی با تکیه بر (تحمل شرایط آنزیم پانکراتین، اسیدی، صفراوی، همانبوهشی با پاتوژنها و چسبندگی) بهترین شرایط را دارا بود که میتواند بافت اپیتلیوم روده را از عوامل بیماریزا محافظت و جانشین باکتریایی خوبی برای کاربرد پروفیلاکتیک و پیشگیری از عفونتهای روده و تقویت سیستم ایمنی بدن باشد.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از مهمترین کاربردهای مهندسی بافت، کمک به بازسازی بافتهای آسیبدیده است. روشهای متفاوتی برای کنترل فرآیند ترمیم و جهتدهی آن به سمت بازسازی کامل بافت استفاده میشود. با توجه به پیشرفتهای بسیار زیاد در درک جنبههای مختلف فرآیند ترمیم، مشخص شده است که سیستم ایمنی و فاکتورهای ترشحشده از سلولهای آن، نقشی اساسی و بسیار گسترده در این فرآیند دارند و بازسازی بدون حضور سلولهای سیستم ایمنی با مشکل مواجه میشود. در حال حاضر، جهتگیری بسیاری از تحقیقات، به سمت استفاده از تکنیکهای مهندسی بافت برای تنظیم و کنترل فعالیت سلولهای ایمنی در محیط آسیب است. در این رویکرد از کاشت مواد زیستی و داربستها در بدن، برای تحریک سلولهای ایمنی و ترشح سایتوکینهای مختلف که باعث ارتقا فرآیند ترمیم میشوند، استفاده میشود. رویکردهای مهندسی زیستمواد با استفاده از تغییر خواص سطحی (مانند توپوگرافی، زبری، تخلخل و اتصالات عرضی)، تغییر شکل و هندسه، تغییر اندازه، تغییر شیمی سطح، رهایش سایتوکینهای موثر و استفاده از سلولدرمانی، سعی در کنترل و بهبود تاثیر سیستم ایمنی بر فرآیند ترمیم دارد. هدف از این مقاله، مروری بر جنبههای مختلف تاثیر سیستم ایمنی بر ترمیم بافتهای مختلف و سپس بیان روشهای مهندسی بافت، برای کنترل و تنظیم فعالیت و رفتار سلولهای ایمنی شرکتکننده در فرآیند است.