۲۸ نتیجه برای سیلیکا
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در سالهای اخیر، تهیه سازههای لیفی ایروژلی منعطف، مستحکم و دوستدار محیطزیست، مورد توجه محققان قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، سازه لیفی جدید سیلیکاایروژل/الیاف بازالت برای اولین بار با استفاده از الیاف بازالت و نانوساختار سیلیکاایروژل بر اساس فرآیند سل-ژل دومرحلهای و روش خشککردن در فشار محیط و با غوطهورسازی لایهی الیاف بازالت در سل سیلیکا تهیه شد. ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل با استفاده از آزمونهای میکروسکوپ الکترونی روبشی میدان وسیع (FE-SEM) و جذب و واجذب نیتروژن، شناسایی و گروههای شیمیایی، خواص آبگریزی و زبری سطح الیاف بازالت و سازه با استفاده از آزمونهای مختلف شامل آزمون طیف سنجی مادون قرمز (FTIR)، زاویه تماس و زبری سطح بررسی شد. نتایج نشان دادکه ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل حاصل، چگالی g/cm۳ ۳۴/۰، تخلخل ۸۵% و سطح مخصوص m۲/g ۷۵۰ دارند. اندازه حفرات در محدوده ۲-۲۲ نانومتر بوده و میانگین آنها ۵/۱±۷ نانومتر است. بررسی ریختشناسی الیاف و سازه حاصل نشان داد که تشکیل ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل و پوشش آنها بر سطح الیاف بازالت در اثر فرایند سنتز سل-ژل بهطور موثری صورت گرفته و منجر به ایجاد خواص آبگریزی شدید در الیاف بازالت آبدوست شده است. بهطوریکه زاویه تماس الیاف بازالت با آب از ۰ درجه به ۱۱۴ درجه در سازه حاصل افزایش پیدا کرد. همچنین زبری سطح الیاف بازالت در اثر پوششدهی با سیلیکاایروژل، به میزان قابلملاحظهای افزایش یافته و افزایش حجم سل در تهیه سازه حاصل منجر به پوششدهی بیشتر سطح الیاف بازالت با ذرات سیلیکاایروژل شده و بنابراین افزایش زبری سطح الیاف از ۶/۳ به ۱۱ میکرومتر را درپی داشت.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
حضور پرکننده در بستر مواد پلیمری از طریق پدیدههای هیدرودینامیک، برهمکنشهای بین پرکننده-پلیمر و پرکننده-پرکننده، باعث تغییر خواص مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی، رئولوژیکی و حتی رفتار تورمی مواد مرکب لاستیکی میشود. تورم در مواد مرکب لاستیکی علاوه بر تاثیر مستقیم بر زنجیرهای پلیمر، ساختارهای دیگری مانند شبکهی پرکننده را نیز تحت تاثیر قرار داده بطوری که خواص مکانیکی بطور ناگهانی کاهش یابد. در این تحقیق، مواد مرکب لاستیک نیتریل-سیلیکا در غلظتهای مختلفی از نانوسیلیکای اصلاحشده تهیه شد و با آزمونهای رئولوژی، مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی ساختار مواد مرکب ارزیابی و بررسی شد. همچنین مشخص شد که شبکهی پرکننده نمونهای که حاوی مقدار بیش از آستانه اشباع phr۱۳ پرکننده باشد سهم بسزایی در خواص مکانیکی دارد. جهت بررسی اثر تورم بر ساختار سری مواد مرکب تهیه شده، حلالهایی با درجههای مختلفی از حلالیت بکار گرفته شد. خواص مکانیکی مواد مرکب لاستیکی که در هر یک از حلالها به تورم تعادلی رسیدهاند، اندازهگیری شد. افت خواص مکانیکی نمونههای حاوی ۴/۱۴، ۲۰ و phr۶/۲۵ سیلیکا از حالت خشک نسبت به متورم شده در حلال محتوی ۱۵ درصد تولوئن، بسیار چشمگیر است. تغییرات شدید خواص مکانیکی که در کمترین تورم به حذف سریع شبکهی پرکننده نسبت داده میشود. بنابراین کنترل تورم در قطعات لاستیکی مجاور حلال نقش اساسی در عملکرد این قطعات بازی میکند.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش، سه اندازه متفاوت ( µm ۱۰۰-۳۰۰-۵۰۰ ) از پودر لاستیک (تایر ضایعاتی) در فرمولاسیون چسبهای اپوکسی- فنولیک استفاده شد. از اصلاح شیمیایی پودر تایر آسیابی به روش پیوند زنی مونومر آکریل آمید استفاده شد. به منظور جلوگیری از افت خاصیت مدول و استحکام در اثر افزودن پودر لاستیک به چسب، از میکروذرات سیلیکا استفاده شد. آزمایش توسط روش تاگوچی طراحی شد و در این آزمایش اثر ترکیبدرصد پودر لاستیک، اندازه پودر لاستیک، ترکیب درصد پرکننده و ترکیب درصد رزین فنولیک بر خواص مکانیکی و حرارتی چسبهای اپوکسی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی خواص مکانیکی چسبها و همچنین خواص چسبندگی آنها، نمونههای دمبلی شکل و اتصال تک لبه فلز (فولاد ضدزنگ) به کامپوزیت (رزین اپوکسی/ الیاف کربن) تهیه شد و از آنها آزمون کشش گرفته شد. پایداری حرارتی و برهم کنشهای بین سطحی، به ترتیب توسط آزمونهای گرما وزن سنجی(TGA) و طیق سنجی انتقال فوریه (FTIR) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون کشش نمونههای اتصال فلز به کامپوزیت نشان داد که با افزودن هر یک از عوامل در سطح بهینه خود به چسب اپوکسی، خواص مکانیکی، شامل استحکام کششی- برشی، مدول و چقرمگی نسبت به نمونههای متصل شده با چسب اپوکسی خالص، به ترتیب. ترتیب به میزان ۵/۷%، ۵۶/۲۷% و ۱۱۴% افزایش یافت. در نمونه های دمبلی شکل نیز کلیه خواص مکانیکی بهبود یافت. افزایش قابل توجهی در پایداری حرارتی چسبهای ساخته شده نسبت به چسب اپوکسی خالص، حاصل شد.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در ایروژلهای باساختار گرادیانی، تغییر قطر حفرات در ضخامت بر هدایت حرارتی موثر تاثیر گذار است. از آنجا که قطر حفرات با چگالی رابطهی عکس دارد، پارامتر نسبت هدایت حرارتی موثر به چگالی ایروژل(B) تعریف میشود.کمترین مقدار B نشان دهندهی شرایط بهینه ایروژل است. هدف این پژوهش، بهبود و شبیه سازی انتقال حرارت در ایروژلهای ساختار گرادیانی برای بررسی تأثیر تغییر ساختار در ضخامت نمونه نسبت به ساختارهای هموژن است. بدین منظور از دادههای خواص و ساختار ایروژل سیلیکا استفاده شده و همچنین اثر هدایت حرارتی بهم پیوستگی کلوییدها در نظر گرفته شد. تغییرات انتقال حرارت با استفاده از نرم افزار کامسول برای ساختار هموژن با کمترین چگالی (L)، بالاترین چگالی (H) و با کمترین مقدار پارامتر B که عنوان ساختار بهینه (OPT) معرفی شده، بررسی و با میزان انتقال حرارت در ایروژلهای ساختار گرادیانی شبیه سازی شده مقایسه شد. ایروژلهای ساختار گرادیانی شبیه سازی شده در دو حالت از چگالی بالا به پایین (HtL) و چگالی پایین به بالا (LtH) طراحی و روند تغییرات دما با زمان در هر دو حالت مطالعه شده است. در نتایج بدست آمده، ایروژلساختار گرادیانیLtH کمترین میزان انتقال حرارت را نشان داده (افزایش بازده ۲ درصدی ساختار گرادیانی(LtH) نسبت به ساختار بهینه(OPT)) و به عنوان بهترین ساختار برای ایجاد یک عایق حرارتی پیشنهاد میشود.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی خواص ضد خوردگی پوشش های اپوکسی حاوی زینک فسفات (به عنوان عامل ضد خوردگی) به همراه نانو سیلیکای آبگریز با ترکیب درصد های مختلف با استفاده از روش طراحی آزمایش تاگوچی پرداخته خواهد شد. خواص ضد خوردگی پوشش های اپوکسی تحت تاثیر فاکتورهای بسیار مهم مانند درصد نانوسیلیکا، درصد پیگمنت ضد خوردگی و نسبت پیگمنت به رزین بر اساس روش تاگوچی مدل ۹L مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. خواص ضدخوردگی پوشش اپوکسی توسط آزمون طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی (EIS) در محلول آبی NaCl ۵/۳ درصد و آزمون مه نمکی (سالت اسپری) مورد بررسی قرار گرفتند. میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) به منظور بررسی نحوه توزیع و پخش ذرات نانو سیلیکا در رزین اپوکسی استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های خوردگی برمبنای نمودارهای نایکوئیست تعیین شرایط بهینه نشان می دهد که نمونه حاوی ۸% پیگمنت زینک فسفات و ۳% نانو سیلیکا و نسبت پیگمنت به رزین ۱ بیشترین مقاومت به خوردگی را نشان می دهد. از طرفی این طلب در خصوص آزمون مه نمکی نمونه ها مشاهده شد که اضافه کردن همزمان زینک فسفات و نانوسیلیکا به رزین اپوکسی سبب کاهش تاول ها و محصولات خوردگی شده است و بهترین خواص ضد خوردگی زمانی مشاهده شد که از ۸ درصد زینک فسفات، ۳ درصد نانو سیلیکا و نسبت پیگمنت به رزین ۱ استفاده شده بود. نتایج به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که خواص بازدارندگی زینک فسفات و خواص ممانعتی ناشی از حضور نانوسیلیکا در پوشش اپوکسی تاثیر بسزایی در کاهش میزان خوردگی را دارا می باشند.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
شلتوک پوشش بیرونی دانه برنج و محصول جانبی فرایند آسیاب برنج است. در این پژوهش استحصال سیلیکای بیشکل
[۱] از این دورریز کشاورزی به روش آمایش حرارتی و اسیدی/حرارتی مورد مطالعه تجربی قرار گرفت. فرایند کلی به این صورت بود که بعد از سوزاندن شلتوک در فضای آزاد، خاکسترحاصل، اسید شویی و در ادامه خشک شد. در نهایت سیلیکای بی شکل با قرار دادن پودر بهدست آمده در یک کوره الکتریکی استحصال شد (آمایش اسیدی/حرارتی). همچنین یک نمونه دیگر از سیلیکا با حذف مرحله اسیدشویی تولید شد (آمایش حرارتی). سپس، سیلیکاهای بهدست آمده پس از مشخصهیابی در یک فرمول معمول بلت سیمی تایر به جای سیلیکای رسوبی تجاری استفاده و همه خواص فیزیکی-مکانیکی از جمله نیروی چسبندگی لاستیک به سیم در دو شرایط معمولی و زمانمندی مطالعه شد. آزمون
XRD بر روی دو نمونه نشان داد سیلیکای تولید شده در هر دو روش دارای ساختاری بیشکل هستند. همچنین بهکمک آزمون
XRF مشخص شد که درصد خلوص سیلیکای بیشکل برای نمونه تولیدشده بهروش آمایش اسیدی/حرارتی %۶/۹۸ و برای نمونه آمایش حرارتی %۹/۹۳ است. همچنین نتایج نشان داد چسبندگی لاستیک-به سیم در شرایط معمولی در حضور نمونههای جدید سیلیکا اندکی افت میکند اما همین خاصیت در شرایط زمانمندی شده برای نمونه جدید سیلیکا بهتر از سیلیکای رسوبی تجاری است. سایر خواص آمیزه لاستیکی در حضور گریدهای جدید سیلیکا تغییر محسوسی نشان نداد. درنتیجه میتوان گفت که شلتوک برنج از پتانسیل بالایی برای تولید سیلیکای مناسب جهت استفاده در آمیزه بلت سیمی تایر برخوردارست.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
شلتوک برنج، یک زیستتوده ارزانقیمت است که توانایی انباشت مقادیر قابلتوجه سیلیکای بیشکل در بافت خود را دارد. فرایند استحصال این سیلیکا سبزتر از فرایندهای معمول تولید سیلیکای بیشکل است. در این پژوهش تأثیر عوامل فرآیندی استحصال سیلیکا از شلتوک برنج به روش رسوبی، بههمراه یک کاربرد ویژه آن در صنعت لاستیک مورد مطالعه قرار گرفته است. در فرایند استحصال، ابتدا شلتوک برنج در فضای آزاد سوزانده شده و سپس در یک کوره الکتریکی به خاکستر سفید تبدیل شد که در مراحل بعدی بهکمک سود سوزآور به محلول سیلیکات سدیم تبدیل شده و درنهایت سیلیکا از این محلول بهکمک اسیدسولفوریک رسوب داده شده است. در این مطالعه تأثیر نسبت جامد به حلال ؟؟(g/g ۱۷/۰-۰۳/۰) و مدتزمان مرحله انحلال قلیایی (h ۲-۱) و تأثیر pH (۹-۵) و دما در مرحله ترسیب اسیدی (°C ۹۰-۲۵) بررسی شده است. نشان داده شده که یک نسبت جامد به حلال کم در مرحله انحلال قلیایی و یک pH اسیدی در کنار دمای ترسیب بالا برای حصول بیشترین راندمان تولید و بهدست آوردن سیلیکایی بیشکل با خلوص بالا لازم است. سیلیکای رسوبی با درصد خلوص و شیمی مشابه با نمونه تجاری مورداستفاده در صنعت لاستیک (؟؟) اما مساحت سطح و حجم حفرات کمتر (؟؟) از نمونه تجاری تولید شد. همچنین مشخص شد که طولانیتر شدن مرحله انحلال قلیایی موجب افزایش اندک راندمان تولید میشود. سیلیکای تولیدشده، در سیستم چسبندگی لاستیک به الیاف (RFS) عملکرد بسیار نزدیک به نمونه تجاری را نشان داد که نشاندهنده توانایی بالای آن برای جایگزین شدن با انواع تجاری است که عمدتاً با فرایندهای با هزینه بیشتر و زیست سازگاری کمتر تولید میشوند.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
موضوع تحقیق: در این پژوهش در ابتدا نانوذرات سیلیکا از پوسته برنج به عنوان یک منبع زیستی استخراج شدند. این نانوذرات سیلیکا متخلخل با اندازه میانگین ۴۵ نانومتر به طور موفقیت آمیزی از طریق یک روش چند مرحلهای از پوسته برنج تهیه و با دندریمر عاملدار شدند و به منظور حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی از محلولهای آبی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق: در ابتدا سدیمسیلیکات از پوسته برنج استخراج و به آن ستیل تریمتیل آمونیوم برمید، هیدروکلریک اسید و استیک اسید اضافه شد و مخلوط حاصل تحت امواج فراصوت قرار گرفت. پس از واکنش هیدروترمال، نمونههای جمع آوری شده کلسینه و نانوذرات سیلیکا مورد نظر سنتز شدند. سپس نانوذرات سنتزی با مولکولهای دندریمر عاملدار شدند. این نانوذرات با بکارگیری روشهای مختلف همچون طیفسنجی مادونقرمز تبدیلفوریه، آزمون وزن سنجی حرارتی، میکروسکوپ الکترونی عبوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی، اندازهگیری سطح ویژه و توزیع اندازه ذرات شناسایی شدند. سپس اثر زمان بر عملکرد جاذب و تأثیرات مقادیر مختلف این نانوذرات سنتزی به عنوان جاذب در حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تأثیر زمان تماس جاذب بر میزان جذب کادمیوم و قابلیت بازیافت و استفاده مجدد از جاذب نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج اصلی: نتایج نشان میدهد که کاهش محسوسی در عملکرد و فعالیت این نانوجاذب در جذب یونهای فلزی بعد از ۶ بار بازیافت و استفاده مجدد مشاهده نشده است. عملکرد عالی این نانوجاذب در حذف یونهای فلزی به دلیل تخلخل بالا، گروههای آمینی فعال سطحی و نسبت سطح به حجم بالاست.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
نفت موجود در مخازن هیدروکربوری زیرزمینی شامل هیدروکربورهای سنگین که دارای خصوصیات متفاوت میباشد. هیدروکربورهای سنگین شامل واکسها,مواد آسفالتنی و رزینها میباشد که میتوانند به صورت جامد در ترکیبات ظاهر شوند که در این بین واکسها اهمیت خاصی دارند.تغییر عواملی مانند دما,فشار,ترکیبات اجزای سبک در ترکیبات نفتی و ... سبب تشکیل رسوب واکس پارافینی جامد در سیال نفتی میشود.رسوب واکس تشکیل شده به طور عمده شامل پارافینها, نفتنها, و به مقدار کمی آروماتیکها میباشد. تشکیل این رسوبات در مرحله اول باعث گرفتگی لوله ها و افزایش مقاومت در برابر جریان و درنتیجه افت فشار جریان و علاوه بر افزایش توان مورد نیاز جهت پمپ نمودن سیال, موجب استهلاک زودرس تاسیسات میشود.مساله تشکیل رسوب واکس و عوامل موثر بر آن, سالهای متمادی مورد بحث پزوهشگران بوده و روشهای متفاوتی جهت کنترل آن بررسی شده است.در این پروژه با بررسی نانوذره SiO۲ به عنوان بازدارنده شیمیایی در کاهش دمای تشکیل اولین کریستال واکس(WAT), نتایج قابل قبولی بدست آمد. ابتدا با استفاده از آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی, دمای ۲۵ درجه سانتی گراد برای نقطه ابری شدن نفت خام بدست آمد.سپس با افزودن نانوذره SiO۲ در غلظتهای مختلف, این دما برای مقادیر متفاوت نانوذره به میزان قابل توجهی کاهش یافت. آنالیز میکروسکوپ نوری قظبی(CPM) نیز تغییر ساختار کریستالهای واکس را به کروی مانند بعد از افزودن نانوذره نشان میدهد.جهت بررسی رفتار جریانی نفت خام نیز از بررسی پارامتر ویسکوزیته ظاهری در نرخ برشی های ۱, ۰,۱ و ۰.۰۱ rpm در دماهای بالاتر و پایینتر دمای WAT استفاده شد که به طور کلی تاثیر نانوذره SiO۲ قابل قبول بود. سپس با استخراج رسوب واکس نمونه های نفتی توسط دو آنالیز پراش پرتو اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی(FESEM) به همراه افزونه EDAX به مطالعه تغییرات حاصل از افزودن نانوذره در رسوبات پرداخته شد.در این زمینه, طبق آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد که نانوذرات هیچ برهمکنش شیمیایی با مولکولهای واکس نداشته اند بلکه تاییدی بر نتایج بدست آمده در تحلیل آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی بود.تغییر ساختار رسوب واکس از ساختار لایه ای مانند در غیاب نانوذرات به ساختاری دارای ریزدانه ها در حضور نانوذرات نیز از نتایج حاصل از آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی بود.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
فرضیه: به دلیل توسعه کاربرد لاستیکها در صنایع مختلف ، خصوصیات و طول عمر مفید مواد لاستیکی دارای اهمیت ویژهای در مراحل طراحی بوده و منجر به اطمینان از کارایی و ضمانت اجزاء لاستیکی خواهد بود. در این مطالعه، ویژگیها و طول عمر مفید قطعات لاستیکی EPDM مورد استفاده به عنوان آببند یا درزگیر در لوله های تقویت شده با الیاف شیشه، GRP مورد بررسی قرار گرفت و اثر افزودن نانوذره سیلیکا و جفتکننده سیلانی Si۶۹بر روی این ویژگی ها مطالعه شد.
روش: در این کار، آزمونها تحت شرایط پیرشدگی تسریع یافته انجام گرفت بطوریکه نمونه ها در محدوده دمایی ۲۵-۹۰ درجه سانتیگراد به مدت ۶۰ روز تحت شرایط پیرشدگی قرار گرفتند. سپس تخمین طول عمر نمونه ها با استفاده از اصل انطباق زمان- دما و همچنین با استفاده از مدل ویلیامز لندل فری (WLF) ، بر روی دادههای آزمونهای کشش و مانایی فشار صورت گرفت. آزمون کشش تحت استاندارد ISO ۱۲۲۴۴ و آزمون مانایی فشار بر اساس استاندارد ISO ۸۱۵ بر روی نمونه های لاستیکی انجام شد. اثر پیرشدگی بر روی نمونههای با و بدون نانوذره سیلیکا توسطFTIR بررسی گردید. همچنین از آزمونهای میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) برای مشاهده نحوه پخش ذرات نانوسیلیکا در نمونه های لاستیک EPDM استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، طول عمر مفید به ترتیب برای نمونه های لاستیکی با و بدون و نانوذره سیلیکا و عامل جفتکننده Si۶۹ در دمای اتاق حدود ۶۳ و ۳۵ سال برآورد شد. مشاهده شد که وجود نانوذرات سیلیکای اصلاح شده خواص مکانیکی و حرارتی EPDM را بهبود می بخشد و همچنین باعث افزایش طول عمر مفید این الاستومر می شود.
مهدی محمدی*، علی رمضانی، مریم گرمرودی، مریم یوسفی، امیز یزدی، کسری اصفهانی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
در این تحقیق تفکیک انانتیومرهای ایبوپروفن راسمیک توسط آنزیم لیپاز تثبیتشده Rhizomucor miehei lipase (RML) روی مشتقات سیلیکا و نانوذره متخلخل سیلیکا SBA-۱۵ مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور و برای بهرهمندی از مزایای دو روش جذب هیدروفوب و اتصال کوالانسی، تثبیت آنزیم RML روی بسترهای حاوی دو گروه عاملی متفاوت بهصورت همزمان صورت پذیرفت. اصلاح شیمیایی بسترهای سیلیکا و نانوذرات حفرهدار سیلیکاتی توسط دو عامل با نسبتهای مختلف انجام شد؛ عامل اکتیلتریاتوکسیسیلان (OTES) بهعنوان عامل هیدروفوبکننده و ۳- گلایوکسیپروپیل- تریمتوکسیسیلان (GPTMS) بهمنظور اتصال کووالانسی آنزیم RML انتخاب شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد، مشتقات بهدستآمده از آنزیم RML تثبیتشده روی بسترهای حاوی گروه عامل اکتیل، فعالیت ویژهای در حدود ۱/۵ تا ۲ برابر فعالیت ویژه آنزیم آزاد دارند. همچنین با افزایش تعداد گروههای اپوکسی، فعالیت مضاعف و میزان رهایش آنزیم کاهش یافت. مناسبترین بستر، با توجه به بررسی فعالیت ویژه پس از تثبیت و رهایش آنزیم RML، مربوط به مشتق بهدستآمده از بستری بود که گروههای عاملی اپوکسی و اکتیل را با نسبت یکبهیک دارد. مشتق حاضر و همچنین مشتقات بهدستآمده با جذب صرفاً هیدروفوب برای سنتز استرهای فرم S- پروفن مورد استفاده قرار گرفت. استریفیکاسیون در شرایط دمایی مختلف و مقادیر متفاوت بیوکاتالیست انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد بهترین میزان تفکیک انانتیومر S- ایبوپروفن مربوط به بسترهای سیلیکا اکتیلاپوکسی ۱/۱ و SBA اکتیل- اپوکسی ۱/۱ در دمای محیط بود.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله یک مدل متغیر با زمان برای شبیه سازی عملکرد یک سیستم سرمایش جذب سطحی خورشیدی ارائه می شود. به کمک مدل به دست آمده عملکرد یک سیستم نمونه برای شرایط شهر اهواز شبیه سازی می شود. این سیستم برای خنک کردن یک فضای اداری برای ساعات کاری ۸ صبح تا ۶ بعد از ظهر به کار می رود و در آن از یک چیلر جذب سطحی سیلیکاژل -آب با دو محفظه جذب، ۵۵ متر مربع کلکتور تخت، منبع ذخیره ای با حجم ۲۷۵۰ لیتر و یک هیتر کمکی استفاده می شود . نتایج مدلسازی عبارتند از: پروفیل دمای آب گرم، آب سرد و آب خنک کن خروجی چیلر، دمای آب گرم خروجی از کلکتورها، میزان مصرف سوخت هیتر کمکی و کسر خورشیدی سیستم که کلیه این موارد متغیر با زمان هستند. علاوه بر مدلسازی سیستم، تاثیر تغییرات پارامترهای مختلف کارکرد، از جمله دمای آب گرم ورودی و زمان سیکل کاری چیلر در ضریب عملکرد و توان تبرید چیلر جذب سطحی، کسر خورشیدی و سوخت مصرفی کل سیستم بررسی می شود. نتایج نشان می دهد افزایش زمان سیکل موجب افزایش COP، کاهش توان تبرید، کاهش حرارت تامین شده توسط هیتر کمکی و نتیجتاً افزایش SF می شود.
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
بسته بندی فعال یکی از مفاهیم نوین دربسته بندی مواد غذایی است که جهت کنترل پارامترهای محیطی مانند میزان رطوبت داخل بسته مورد استفاده قرار می گیرد. در این مطالعه خصوصیات کیفی و کمی قارچ دکمهای شامل رنگ، اندیس رسیدگی، باز شدن کلاهک و کاهش وزن پس از نگهداری در دمای یخچال (۲±۵ درجه سلسیوس) مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل پوشش بستهبندی در دو سطح (پلی وینیل کلرید کشسان و پلی وینیل کلرید شفاف)، جاذب الرطوبه در ۴ سطح و زمان نگهداری در ۵ سطح ( صفر، ۴، ۸، ۱۲ و ۱۶ روز) بودند. چهار تیمار جاذب الرطوبه شامل تیمار اول سیلیکاژل به میزان ۲۵/۱ گرم، تیمار دوم سیلیکاژل به میزان ۵/۲ گرم، تیمار سوم تنها ابر اسفنجی و تیمار چهارم شامل سیلیکاژل ۲۵/۱ گرم و ابر اسفنجی بودند. بررسیها نشان داد میزان باز شدن کلاهک و کاهش وزن قارچها در پوشش پلی وینیل کلرید کشسان نسبت به پوشش پلی وینیل کلرید شفاف کمتر بود. تیمارهای سیلیکاژل( ۲۵/۱ گرم) و همچنین ابر اسفنجی به همراه پوشش پلی وینیل کلرید کشسان دارای کمترین میزان باز شدن کلاهک بودند. نتایج حاصل از ارزیابی حسی قارچ دکمهای نشان داد که از نظر اندیس رسیدگی تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. از نظر رنگ سطح کلاهک، تیمارهای پلی وینیل کلرید کشسان به همراه سیلیکاژل( ۵/۲ گرم) و پلی وینیل کلرید شفاف به همراه سیلیکاژل ( ۲۵/۱ گرم) توسط داوران بهترین امتیاز را کسب نمودند.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی آزمایشگاهی خواص ارتعاشی نانوکامپوزیت های پلیمری پرشده با یک درصد وزنی از ذرات مزوپروس سیلیکا، هیدروکسی آپاتیت، کامپوزیت مزوپروس سیلیکا و هیدروکسی آپاتیت و نانولوله های کربن می باشد. نتایج آزمایشگاهی نشان می دهد که ضریب میرایی و فرکانس طبیعی به ترتیب در نمونه های پلی پروپیلن خالص، نانوکامپوزیت های پلی پروپیلن/ نانولوله کربن، پلی پروپیلن/ هیدروکسی آپاتیت، پلی پروپیلن/ مزوپروس سیلیکا و نانو هیبرید پلی پروپیلن/ مزوپروس سیلیکا- هیدروکسی آپاتیت افزایش می یابد. به منظور بررسی تاثیر عامل فوم زا بر خواص جذب ارتعاش، عامل فوم کننده به نانوکامپوزیت های پلی پروپیلن/ نانولوله کربن و پلی پروپیلن/ مزوپروس سیلیکا- هیدروکسی آپاتیت افزوده می شود. نتایج نشان می دهد که نمونه های فوم شده، ضریب میرایی بیشتر و فرکانس طبیعی کمتری نسبت به نمونه های فوم نشده خود دارند. حداکثر میزان افزایش ضریب میرایی و فرکانس طبیعی نانو هیبرید پلی پروپیلن/ مزوپروس سیلیکا- هیدروکسی آپاتیت نسبت به پلی پروپیلن خالص به ترتیب ۰۲/۵۵ و ۰۵/۳۴ درصد می باشد. بنابراین این ترکیب که برای اولین بار در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته است، می تواند مشکلات موجود در کاهش ارتعاشات ناخواسته سازه ها را برطرف نماید.
دوره ۱۴، شماره ۱۶ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله، تغییر خواص کششی ماده مرکب چندلایه شیشه/ اپوکسی با الیاف بافته شده، بر اثر افزودن دو نوع نانو ذره مختلف، مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرد. نانو مواد مرکب با ۱۲ لایه الیاف شیشه بافته شده با کسر حجمی الیاف ۴۰ درصد و به روش لایه چینی دستی تولید شده است. سیستم رزین نیز از ایپون ۸۲۸ به عنوان پایه اپوکسی و جفامیندی ۴۰۰ به عنوان سخت کننده ساخته شده است. نانو رس معدنی و نانو سیلیکا به عنوان تقویت کننده به سیستم رزین (مجموع اپوکسی و سخت کننده) اضافه میگردند. نانو رس با نسبتهای وزنی ۰، ۳، ۵، ۷ و ۱۰ درصد و نانو سیلیکا نیز با نسبتهای وزنی ۰، ۰,۵، ۱ و ۳ درصد، درون رزین پخش میگردند. بررسی نتایج نشان میدهد که افزودن نانو رس در درصدهای پایین، تأثیر منفی بر خواص مکانیکی نانو ماده مرکب دارد. بیشترین افت خواص در ۳ درصد وزنی مشاهده میشود. در ۵ درصد وزنی نانو رس میزان جذب انرژی نمونه بیشینه است. در این حالت چقرمگی ماده ۱۰% و استحکام کششی ۷% افزایش را نشان میدهد. افزودن نانو سیلیکا به ماده مرکب برخلاف نانو رس، خواص را در درصدهای پایین بهبود میبخشد. بطوریکه بیشترین افزایش خواص مکانیکی را میتوان در نانو ماده مرکب با ۰.۵ درصد وزنی نانو سیلیکا مشاهده نمود. در این حالت استحکام کششی ۱۰%، کرنش شکست ۱۴% و چقرمگی ماده ۲۷% افزایش پیدا میکند.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله، تاثیر افزودن نانوذرات سیلیکا بر چقرمگی شکست بینلایهای مود دو مورد بررسی تجربی قرار گرفته است. نانو مواد مرکب با زمینه اپوکسی و با ۱۸ لایه الیاف شیشه بافته شده با کسر حجمی الیاف ۴۰ درصد و به روش لایه چینی دستی تولید شده است. نانورزین اپوکسی انتخاب شده از دو بخش، یک دیکلیسیدیلاتر بیسفنول نوع آ (DGEBA) با نام تجاری ایپون ۸۲۸ بهعنوان پایه اپوکسی و یک پلیاکسیپروپیلن دیامین با نام تجاری جفامیندی ۴۰۰ بهعنوان سختکننده، تشکیل شده است. برای بررسی تاثیر نانوذرات بر مود دوم شکست بین لایهای نانوکامپوزیتها، نمونههایی با چهار درصد وزنی مختلف صفر، ۵/۰، ۱ و ۳ درصد نانوسیلیکا ساخته شدند. همچنین نمونههایی با ۱% وزنی نانوسیلیکا و با درصد حجمی الیاف ۵۵% جهت بررسی تاثیر نسبت حجمی الیاف روی نتایج ساخته شدند. از روش نمونه خمشی با شکاف انتهایی (ENF) برای اندازهگیری مقاومت بینلایهای نمونهها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که به ازای افزودن درصدهای وزنی بالای نانوسیلیکا در نمونههای نانوکامپوزیتی تغییر چندانی در چقرمگی شکست بینلایهای مود دو ایجاد نمیشود. این در حالی است که بهازای افزودن ۵/۰ درصد نانوسیلیکا در ماتریس نمونهها، چقرمگی شکست بینلایهای تا ۳۶% نسبت به نمونههای کامپوزیتی خالص بهبود مییابد. همچنین با توجه به نتایج به ازای کاهش نسبت حجمی الیاف چقرمگی شکست نمونهها بیشتر میشود.
علی فروتن کلورزی، سیدهشیرین شاهنگیان،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
امروزه محققین بر استراتژیهای جدید پایدارسازی و افزایش فعالیت آنزیمها بمنظور استفاده گستردهتر آنها در صنایع مختلف متمرکزند. در این پژوهش از یک پلت فرم یکپارچه برای تثبیت و محافظت از پروتئینها در محیطهای صنعتی استفاده شده است. اگرچه لیپازها کاربردهای صنعتی گستردهای دارند، استفاده از آنها در فرآیندهای صنعتی اغلب به دلیل پایداری کم در شرایط سخت محیطی با محدودیت مواجه میشود. در مطالعه حاضر جهت پایدارسازی آنزیم از یک استراتژی دومنظوره شامل تثبیت آنزیم و استفاده از لایه محافظ ارگانوسیلیکا استفاده شد. پس از بیان و تخلیص آنزیم لیپاز نوترکیب، تثبیت آن برروی نانوذره سیلیکا انجام و در مرحله بعد، از نانولایه ارگانوسیلیکا برای لایهگذاری پیرامون آنزیم استفاده شد. ضخامت لایه محافظ بهینهسازی و میزان تاثیر آن بر پایدارسازی آنزیم در مقابله با استرسهای محیطی مطالعه شد. آنزیم لایهگذاری شده پایداری قابلتوجهی نسبت به آنزیم آزاد در برابر عوامل مختلف مانند نوسانات دمایی و عوامل شیمیایی نشان داد. علاوه بر این، نمونههای تثبیت شده فعالیت بهینه را در محدوده دمایی گستردهای نشان دادند، که بر تطبیقپذیری و کارایی این رویکرد تأکید میکند. لایه ارگانوسیلیکا بطور چشمگیری بازده تاخوردگی مجدد پروتئینهای دناتورهشده با SDS و اوره افزایش داد، که نشانگر کاربرد چندگانه این روش میباشد. یافتههای این مطالعه نشان داد پلتفرم حاضر میتواند رویکردی امیدوارکننده برای افزایش کارایی و پایداری آنزیمهای صنعتی در برابر چالشهای متنوع محیطی باشد.
دوره ۱۵، شماره ۷۵ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مشکلات اصلی انجیر خشک کاهش کیفیت آن به دلیل فعالیت میکروارگانیسمهای مضر، تولید آفلاتوکسین B۱ و آفت زدگی توسط بعضی حشرات مثل پلودیا است، بنابراین انجام عملیات فرآوری مناسب بر روی این محصول ضروری است. در این تحقیق قابلیت تولید پودر کنسانتره انجیر با استفاده از خشککن پاششی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول اثر سطوح مختلف مالتودکسترین (سه سطح ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درصد) و دی اکسید سیلیکان (دو سطح ۳ و ۵ درصد) بر عملکرد خشککن در تولید پودر بررسی و سطوح بهینه مواد افزودنی تعیین شد. در مرحله دوم، اثر فاکتورهای دما (دو سطح ۱۵۰ و ۱۷۰ درجه درجه سانتیگراد)، دبی ورودی خوراک (دو سطح ۳ و ۵ لیتر بر ساعت) و فشار نازل (دو سطح ۳ و ۵ بار) در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) بر روی عملکرد تولید و خواص فیزیکی پودر کنسانتره انجیر بررسی گردید. نتایج نشان داد که که سطوح ۴۰ درصد مالتودکسترین و ۵ درصد دی اکسید سیلیکان بالاترین تاثیر را در تولید بهینه پودر و عدم چسبندگی و کلوخهای شدن پودر داشتند (۵۰/۰≥p). به علاوه مشخص گردید که کارایی دستگاه با افزایش دمای هوای ورودی، افزایش فشار نازل و کاهش دبی خوراک، مواد افزایش مییابد. کاهش دبی ورودی خوراک و افزایش دمای هوای ورودی و فشار نازل باعث تولید پودر با محتوای رطوبتی و اندازه قطر ذرات کمتر گردید (۵۰/۰≥p). همچنین مشخص گردید که دما، دبی و فشار نازل، تاثیر معناداری بر حلالیت پودرها داشتند (۰۱/۰≥p). طی ۴ هفته ماندگاری پودر نمونه منتخب (%۴۰ مالتودکسترین و ۵% دی اکسید سیلیکان، دمای هوا ۱۷۰ درجه سانتیگراد، دبی ۳ لیتر در ساعت و فشار ۵ بار) مقادیر فاکتورهای رنگی L* ، a* و b* به ترتیب ۱۸، ۰۱/۹ و ۴۱/۹ درصد کاهش یافت.
دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش، توانایی مخمر ساکارومایسس سرویزیه PTCC۵۰۵۲ در جذب آفلاتوکسین M۱ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور افزایش عملکرد مخمر در محیط واکنش، مخمر تحت فرایند تثبیت سلولی بر حامل سرامیکی، از جنس آلوماسیلیکات قرار گرفت و فرایند تثبیت مخمر روی این سرامیک بررسی شد. سپس محلول آفلاتوکسین M۱ با غلظت ۲/۰ میکروگرم در کیلوگرم در زمان های ۵، ۱۰و ۲۰ دقیقه از روی بستر سرامیکی آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده (به دو روش زنده و غیر زنده) عبور داده شد. نتایج نشان داد، تثبیت مخمر زنده نسبت به مخمر مرده روی سرامیک آلوماسیلیکات در زمان ۴۸ ساعت در مقایسه با مدت زمان ۲۴ ساعت بهتر صورت پذیرفت (p<۰,۰۵) و میزان باقی مانده آفلاتوکسین M۱ در محلول پس از گذشت زمان ۲۰ دقیقه سیرکولاسیون حداقل بوده و حداکثر مقدار این کاهش در میزان آفلاتوکسین M۱ موجود به ۷۰ درصد، رسید. بستر آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت زنده در مقایسه با آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت غیر زنده، آفلاتوکسین M۱ محلول را به طور معناداری(در سطح اطمینان ۹۵%) کاهش داد. بنابراین نتایج این تحقیق نشان داد سرامیک آلوماسیلیکات میتواند به عنوان یک بستر مناسب جهت تثبیت مخمر به منظور حذف آفلاتوکسین مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله، تاثیر افزودن نانو ذرات سیلیکا و نانو لولههای کربنی چند دیواره بر پاسخ ضربه سرعت پایین مورد بررسی تجربی قرار گرفته است. نانو مواد مرکب با زمینه اپوکسی و با ۱۱ لایه الیاف کربن بافته شده با جرم واحد سطح ۲۰۰ گرم بر متر مربع، رزین R۵۱۰ ، سختکننده H۵۱۵ و با کسر حجمی الیاف ۶۶ درصد و به روش انتقال رزین به قالب توسط خلا ساخته شده است. نمونهها با درصد جرمی ۱ درصد نانو سیلیکا و نانو لولههای کربن چند دیواره ساخته شدند. همچنین کارال آماده شده از دو رویه آلومینیوم با آلیاژ ۲۰۲۴ ساخته شده است. آزمایشهای ضربه سرعت پایین با استفاده از دستگاه ضربه افتان در انرژیهای ۲۰، ۴۰ و ۶۰ ژول با سرعتهای ۲,۶، ۳.۶۸ و ۴.۵ متر بر ثانیه انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمایش ضربه سرعت پایین نشان دهنده این است که نانو لولههای کربنی موجب بهبود عملکرد مواد مرکب فیبر- فلز شده، همچنین تاثیر نانو لولههای کربنی چند دیواره در بهبود خواص ضربه کامپوزیت چند لایه فیبر- فلز بهتر از تاثیر نانو سیلیکا است. چسبندگی و پخش شوندگی بهتر نانو لولههای کربنی و ایجاد اتصال بین لایهای قوی یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار در پاسخ ضربه نمونه تقویت شده با نانو لوله کربن چند دیواره نسبت به نانو سیلیکا است.