جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای شرکت دانشبنیان
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
هوش رقابتی توانایی حاصل از فرآیند سیستماتیک جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات محیطی، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان و روند های بازار می باشد. از طرفی کشور ایران متشکل از خرده فرهنگ های متعددی می باشد. حال سوال اصلی که مطرح می گردد این است که آیا می توان بدون بهره مندی از هوش فرهنگی و قابلیت انطباق با فرهنگ های متفاوت درصدد ارتقا هوشمندی رقباتی در محیطی متشکل از خرده فرهنگ ها باشیم؟ پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی توسعه یافته و نظام مند در خصوص مفاهیم هوش فرهنگی و هوش رقابتی در ارتباط با هم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی می باشد و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوش فرهنگی سبب ارتقا صحت و دقت اطلاعات رقابتی گشته و از این طریق سبب ارتقا هوش رقابتی شرکت های دانش بنیان ایرانی می شود و بر آن موثر است.
هوش رقابتی توانایی حاصل از فرآیند سیستماتیک جمعآوری، بررسی و تحلیل اطلاعات محیطی، رقبا، مشتریان، عرضهکنندگان و روندهای بازار میباشد. از طرفی کشور ایران متشکل از خردهفرهنگهای متعددی است. (در اینجا سؤال اصلی که مطرح میشود این است که آیا میتوان بدون بهرهمندی از هوش فرهنگی و قابلیت انطباق با فرهنگهای متفاوت درصدد ارتقای هوشمندی رقابتی در محیطی متشکل از خردهفرهنگها باشیم؟)
پژوهش حاضر به دنبال طراحی چارچوبی توسعهیافته و نظاممند در خصوص مفاهیم هوش فرهنگی و هوش رقابتی در ارتباط با هم و در شرکتهای دانشبنیان ایرانی میباشد و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. دادههای مورد نیاز برای این پژوهش بهوسیله نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند از شرکتهای دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بهوسیله ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که هوش فرهنگی سبب ارتقای صحت و دقت اطلاعات رقابتی شده و از این طریق سبب ارتقای هوش رقابتی شرکتهای دانش بنیان ایرانی میشود و بر آن مؤثر است.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
موتور محرک اقتصاد دانشبنیان، شرکتهاى دانشبنیان هستند که نقشی کلیدی در توسعه اقتصاد دانشمحور دارند. این شرکتها در همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاریسازی نتایج پژوهش و توسعه در حوزه فناوریهای برتر نقش دارند. در متون علمی، عبارتهایی نظیر جامعه دانشی، هوشمندی، سازمانهای یادگیرنده و یا سازمانهای دانشبنیان مورد استفاده زیادی قرار گرفتهاند. به این مفهوم که سازمانها باید از راه یادگیری به صورت هوشمندانه عمل کنند. مفهومی که ما از شرکتهای دانشبنیان دنبال میکنیم براساس مبانی نظری و مرور ادبیات نشان میدهد که این مفهوم بیشتر با مفاهیم شرکتهای کوچک و متوسط، شرکتهای نوپا، صنایع با فناوری بالا، شرکتهای جدید فناوریبنیان و شرکتهای زایشی ارتباط و همپوشانی دارد.
در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به تعاریف ارائه شده در متون علمی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، رویکردهای اصلی موجود در تعاریف شناسایی شده و دستهبندی مناسبی از آنها ارائه شود. براساس تحلیل محتوای تعاریف ارائه شده بهوسیله محققان مختلف و همچنین ویژگیهای ارائه شده در مطالعات گوناگون، معیارهای جدید بودن فناوری و ظهور صنایع جدید در قالب تعریف بخش و فناوری بالا یا متوسط، جوان بودن شرکتها، اندازه شرکتها، استقلال شرکتها، موضوع فعالیت شرکتها که به بهرهبرداری از دانش فنی جدید یا فناوری و تمرکز بر پژوهش و توسعه اشاره دارد و ویژگی مؤسسان، بیانگر ویژگیهای اصلی شرکتهای دانشبنیان هستند.
زهرا محمدهاشمی، سپهر قاضینوری، مهدی سجادیفر، محمد صاحبکارخراسانی، آرش موسوی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
با تصویب قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در سال ۱۳۸۹، موج جدیدی در نظام علم، فناوری و نوآوری ایران با تمرکز بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری آغاز شد. در حال حاضر بیش از ۴۰۰۰ شرکت دانشبنیان در ایران فعالیت میکنند که حدود ۵% آنها در حوزه زیستفناوری فعال هستند. هدف مطالعه حاضر، طراحی مدل تجربی از ارتباط مشوقهای مالی و مالیاتی این قانون، بر برخی از شاخصهای عملکردی شرکتهای دانشبنیان زیستفناوری است. به این منظور، پس از تحلیل محتوای اسناد مرتبط و طراحی مدل مطالعه، برای ارزیابی اثرات مستقیم و متقابل میان ابزارهای سیاستی، تعیین عوامل مهم تجربی و سطح آنها از "طرح آزمایشی عاملی ۲۳" استفاده شد. جامعه هدف مطالعه شامل ۱۱۳ شرکت دانشبنیان تولیدکننده در حوزه زیستفناوری هستند. یافتههای مطالعه در شاخصهای افزودگی ورودی نشاندهنده اثرگذاری مثبت اثرات متقابل سهتایی عاملها بر هزینهکرد تحقیق و توسعه و اثرات تسهیلات فناوری و تجاریسازی و اثرات متقابل آنها بر نیروی انسانی تحقیق و توسعه است. در مطالعه حاضر، ارتباطی میان اثربخشی ابزارهای سیاستی بر شاخصهای افزودگی خروجی مشاهده نشد.