جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای شیمی‌درمانی

زینب شنکایی، سیدمحمد فیروزآبادی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: گاهی نیاز است موادی که قابلیت نفوذ به داخل غشا را ندارند به‌طور گسترده‌ای وارد یاخته شوند. روش‌های درمانی از جمله روش‌هایی هستند که گاهی این تغییر نفوذپذیری را هنگام استفاده از داروهای مختلف و ژن‌ها احساس می‌کنند. منفذسازی الکتریکی یاخته‌ها (منفذسازی الکتریکی) روشی نوین در افزایش نفوذپذیری الکتریکی یاخته‌ها است. تولید منفذهای غشایی با اعمال ولتاژهای الکتریکی بیش از آستانه تراوایی غشای یاخته، قابل دست‌یابی است. این روش کاربردهای متفاوتی در ورود مولکول‌های غیرقابل نفوذ به داخل سیتوپلاسم یاخته‌ای دارد که همراه‌کردن این پالس‌ها با داروهای شیمی‌درمانی مانند بلومایسین و سیس‌پلاتین که به شیمی‌درمانی الکتریکی معروف است از مهم‌ترین کاربردهای ضدسرطانی این روش شناخته می‌شود. هدف مطالعه حاضر، مروری بر منفذسازی الکتریکی یاخته‌ها با استفاده از میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی با رویکرد کاربرد در درمان سرطان (شیمی‌درمانی الکتریکی) بود.
نتیجه‌گیری: در مطالعات پیش‌کلینیکی، ابتدا این روش روی حیوان و یاخته بهینه‌سازی شده است و پس از آزمون‌های بالینی، امروزه پروتکل استاندارد و بالینی  شیمی‌درمانی الکتریکی به‌عنوان روشی ایمن با اثربخشی بالا برای برخی تومورها مطرح است. این روش درمانی، روشی ساده با حداقل اثرات جانبی است، اما در مطالعات پیش‌کلینیکی جدید با به‌کارگیری پالس‌های الکتریکی با فرکانس‌های بالا، شدت میدان‌های الکتریکی پایین و همچنین استفاده از میدان‌های مغناطیسی پالسی سعی شده تا محدودیت‌ها و کاستی‌های این روش استاندارد برطرف شود.

مجتبی انصاری، محمد امین استبرقی، بی بی فاطمه حقیرالسادات، محمد تائب پور،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف : شیمی درمانی یکی از روشهای مورد استفاده در درمان سرطان است. هدفمند نبودن این روش با عوارض جانبی بسیاری برای بیمار همراه است. استفاه از نانوحاملها از جمله نانولیپوزومها راهکار بسیار موثری در جهت هدفمند کردن شیمی درمانی است. در این مطالعه سامانه لیپوزومی حاوی دوکسوروبیسین با هدف اثرگذاری بر سلولهای سرطان ریه تهیه شد و مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش :در این مطالعه آزمایشگاهی، دو سامانه لیپوزومی با استفاده از غلظتهای مختلفی از فسفاتیدیل کولین و کلسترول بروش آب­پوشانی لایه نازک تهیه شدند. سپس داروی دوکسوروبیسین در سامانه­ها بارگذاری گردید. در ادامه یکی از سامانه­ها بر اساس میزان بارگذاری دارو و الگوی رهایش دارو انتخاب گردید. در پایان سامانه منتخب حاوی دارو از منظر اندازه ذرات، پتانسیل زتا، شکل ظاهری وزیکول­های لیپوزومی و برهمکنش میان دارو و سامانه مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج : سامانه لیپوزومی منتخب حاوی دوکسوروبیسین دارای بازده انکپسولاسیون ۸۹/۵۸ درصد، اندازه nm ۲۳۷، شاخص پراکندگی۴۵۸/۰ و پتانسیل زتا mv ۷/۳۵- می­باشد. رهایش دوکسوروبیسین از لیپوزوم به صورت کنترل شده بوده و هیچگونه فعل و انفعال شیمیایی بین لیپوزوم و داور مشاهده نشد. همچنین وزیکولهای لیپوزومی کروی و دارای سطحی صاف می باشند.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان میدهد که با استفاده از فناوری نانو می­توان نانولیپوزوم با فرمولاسیون مناسب حاوی دوکسوروبیسین تهیه کرد که دارای ویژگیهای فیزیکوشیمیایی مناسبی باشد، بنابراین می­توان این سامانه لیپوزومی را جهت پژوهشهای بعدی مرتبط به سرطان درمانی پیشنهاد نمود.

دوره ۱۹، شماره ۶ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

روش‌های مختلفی برای کنترل تزریق داروی شیمی‌درمانی برای درمان تومورهای سرطانی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. هدف اصلی از کنترل ،کم‌کردن سریع سلول‌های سرطانی و در عین حال رساندن کمترین آسیب به بافت‌های سالم بدن است. همچنین در انتهای درمان، میزان غلظت داروهای باقیمانده در بدن بیمار تا حد امکان باید کم باشد. الگوریتم‌های کنترلی مختلفی بر مدل‌های دینامیک با درجات متنوع اعمال شده‌اند. در این مقاله یک مدل دینامیک به‌روز سرطان با پنج معادله دیفرانسیل با درنظرگرفتن سلول‌های سالم، دیواره رگ، سلول‌های سرطانی و میزان دو داروی شیمی‌درمانی و آنتی آنژیوژنیک باقیمانده در بدن به‌عنوان متغیرهای فضای حالت و نرخ تزریق دو دارو به‌عنوان سیگنال کنترلی در نظر گرفته شده است. بعد از بررسی مدل ریاضی سیستم، کنترل این بیماری به‌وسیله کنترلر فازی با تعریف قوانین به‌همراه فازی‌ساز و فازی‌زدا، یکی از سیگنال‌های کنترلی (نرخ داروی شیمی‌درمانی) کنترل شده است. بدین صورت که میزان تراکم سلول‌های سالم و سرطانی به‌عنوان ورودی کنترلر فازی و نرخ تزریق داروی شیمی‌درمانی، خروجی آن است. نتایج حاصل از شبیه‌سازی نشان می‌دهد که در روزهای آخر درمان، سلول‌های سرطانی روندی نزولی دارد و سلول‌های سالم و دیواره رگ نیز به مقدار حالت بدون بیماری میل می‌کنند. جواب‌های حاصل از کنترلر فازی با حالت بدون کنترلر و همچنین با داده‌های آزمایشگاهی موجود مقایسه شده است. نتایج مشخص می‌کند که سیستم محدوده‌های مجاز را رعایت کرده که بیانگر معتبربودن جواب حاصل از کنترلر فازی است.


دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

اهدف: نارسایی زودرس تخمدان عارضه‌ای است که منجر به آمنوره، ناباروری و افزایش سطح گنادوتروپین قبل از سن ۴۰ سالگی می‌شود. به‌کارگیری داروهای شیمی‌درمانی می‌تواند یکی از عوامل ایجاد این اختلال باشد. هدف از این مطالعه بررسی حضور سلول‌های زایا در موش‌های مدل نارسایی زودرس تخمدان به دنبال استفاده از داروهای شیمی‌درمانی بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه از ۲۴ سر موش ماده بالغ برای ایجاد مدل نارسایی زودرس تخمدان و از مقادیر مختلف سیکلوفسفامید و بیوسولفان (گروه‌های آزمایشی یک تا پنج) استفاده شد. تغییرات وزن بدن، اسمیر واژن، تغییرات ساختاری بافت تخمدان در همه گروه‌های آزمایشی و گروه کنترل (بدون دریافت دارو) بررسی و بهترین مدل، تحت ارزیابی‌های هورمونی (FSH و استرادیول) و بیان عامل‌های سلول زایا (Oct-۴ و Dazl) قرار گرفت.
یافته‌ها: از آنجایی که در گروه دوم اختلال در چرخه استروس و کاهش معنی‌دار در متغیرهای وزن و ذخیره تخمدانی (˂۰/۰۵
p) نسبت به گروه کنترل مشاهده شد، بنابراین این گروه به‌عنوان بهترین مدل انتخاب شد. افزایش سطح FSH و کاهش سطح استرادیول در گروه دوم نسبت به گروه کنترل (˂۰/۰۵p) نیز تاییدی بر ایجاد مدل POF بود. همچنین بیان ژن‌های Oct-۴ و Dazl در گروه دوم نسبت به گروه کنترل افزایش (˂۰/۰۵p) نشان داد.
نتیجه‌گیری: حضور عوامل سلول‌های زایا در مدل نارسایی زودرس تخمدان موش به دنبال استفاده از داروهای شیمی‌درمانی می‌تواند امید تازه‌ای در درمان ناباروری بیماران مبتلا به سرطان پس از شیمی‌درمانی باشد.


صفحه ۱ از ۱