۲۳ نتیجه برای لاکتوباسیلوس پلانتاروم
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش از تخمیر لاکتیکی برای بهبود خصوصیات نان حجیم (باگت) استفاده شد. به این منظور لاکتوباسیلوس پلانتاروم در محیطی شامل آرد و آب کشت شد و از خمیر ترش حاصل در مراحل تهیه خمیر در چهار سطح (صفر، ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد) استفاده گردید. پس از پخت نان، میزان بیاتی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی (pH و اسیدیته) و ارگانولپتیکی (خصوصیات پوسته، و عطر و طعم) محصول تعیین گردید. نتایج نشان داد با افزایش درصد خمیرترش در فرمول خمیر، اسیدیته نان افزایش یافت به طوری که در نمونه حاوی ۱۵ درصد خمیرترش به ۵/۶ درصد و pH آن به ۸۷/۴ رسید.نتایج نشان داد میزان بیاتی در نان حاوی ۱۵ درصد خمیرترش کمتر از سایر نمونه ها بود. این نمونه در طول دوره نگهداری کمترین میزان تغییرات را از خود بروز داد. نتایج آزمون حسی نشان داد بیشترین امتیاز طعم به نان حاوی ۵ درصد خمیر ترش تعلق گرفت اما از لحاظ بو و عطر و خصوصیات پوسته، نان حاوی ۱۵ درصد خمیرترش بالاترین امتیاز را کسب کرد.
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
۴ لاکتوباسیلوس پلانتاروم ،که از تخمیر طبیعی زیتون جدا شدند به عنوان استارتر کالچر درپروسه تخمیر طبیعی زیتون (زیتون سبز مانزانیلا)با شرایط هوادهی استفاده شدند. باکتریهای لاکتیکی از میکروارگانیسم های ضروری در تخمیر زیتون سبز هستند.تلقیح با استارتر کالچر باکتریهای لاکتیکی ۷- ۵ روز بعد از قرار گرفتن زیتون در آب نمک میتواند پروسه تخمیر زیتون را استاندارد کند. این باکتریها ی لاکتیکی از آب نمک در حین تخمیرطبیعی زیتون جدا شده اند که نسبت به سطح بالائی ازاسید لاکتیک و استیک، سطح بالائی از نمک و۱% الئوروپین مقاوم هستند. تخمیر در ٤ باریل (١٥ لیتری) مورد بررسی قرار گرفت. هر باریل ۱, ۲ با ۷کیلو زیتون که با ۷ لیتر آب نمک ۸% و ۱/۰% اسید استیک تیمار شدند وباریل ۳و۴ که هریک با ۷ کیلو زیتون که با ۷ لیتر آب نمک ۶% و۳/۰% اسید استیک تیمار شدند.در باریل های ۲و۴ در روز پنجم تخمیر تلقیح لاکتوباسیل پلانتاروم انجام گرفت. سپس برای هر باریل به وسیله ستون های هوادهی، شرایط هوادهی رابرای ۱۹۰روز فراهم کردیم و در دمای °C ۲۸ اینکوبه کردیم. تستهای فیزیکوشیمیائی زیتون در طی تخمیرشامل نمک، پروتئین، چربی، اسیدیته، درصد خاکستر و درصد رطوبت و در آب نمک زیتون شامل اسیدیته، نمک ،قندها احیاء کننده وpH می گردید.
در این تحقیق، استفاده از لاکتوباسیلوس پلانتاروم مناسب به عنوان استارتر کالچر، کنترل میکروبیولوژیکی پروسه تخمیر را بهبود می بخشد، افزایش تولید اسید لاکتیکی و متعاقباً افزایش اسیدیته در آب نمک زیتون را سبب می شود و تولید زیتون سبز تخمیری با کیفیت بالا وثابت را فراهم می کند. بنابر این استفاده از تلقیح باکتریهای لاکتیکی به عنوان یک تکنولوژی جدید میتواند در طی تخمیر زیتون به کار برده شود.
دوره ۹، شماره ۳۷ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
آرد جو یک ماده غذایی ارزان، مغذی و پرفیبر بوده و کاربرد فراوانی در صنایع غذایی به ویژه در محصولات پخت دارد. امروزه نقش فیبر در رژیم غذایی انسان و تاثیر آن در سلامت و پیشگیری از بیماری های مزمن نظیر چاقی، بیماری های قلبی عروقی، دیابت و سرطان های دستگاه گوارش حائز اهمیت می باشد. در این تحقیق، ابتدا آرد جو در مقادیر مختلف ۱۵، ۳۰ و ۴۵ درصد به آرد گندم مصرفی در تولید نانهای تست اضافه گردید و سپس به منظور ارزیابی کیفی آردهای گندم و جو، آزمونهای شیمیایی مختلفی انجامگردید و مشخص شد که آرد گندم مصرفی با ۷۵/۲۹درصد گلوتن مرطوب و آرد جو با دارا بودن ۵/۶ درصد فیبر از کیفیت تغذیهای بالایی برخوردار بودند. پس از آن خمیر در دو مرحله مختلف تهیه گردید در مرحله اول، آرد جو در مقادیر ذکر شده به آرد گندم اضافه شد و در مرحله دوم، آرد جو با همان مقادیر به همراه ۲۵% خمیر ترش تهیه شده از تخمیر لاکتیکی با باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (ATCC۴۳۳۳۲) به آرد گندم مصرفی اضافه گردید. در ادامه به منظور بررسی تاثیر مخلوطهای نامبرده بر خمیر نان تست از آزمون های رئولوژیکی (فارینوگراف واکستنسوگراف) استفاده و مشخص شد که بیشترین مقدار جذب آب مربوط به تیمار B۳ (حاوی ۴۵ درصد آرد جو) و بیشترین میزان زمان گسترش خمیر، پایداری خمیر، عدد کیفیت فارینوگراف و مقدار انرژی مربوط به خمیر شاهد بوده است. در نهایت میزان بیاتی نمونههای نان توسط دستگاه بافتسنج و ویژگی های حسی توسط پانلیست ها مورد ارزیابی و مشخص گردید که تیمارهای B۱ (حاوی ۱۵درصد آرد جو) و BS۱ (۱۵درصد آرد جو به همراه ۲۵ درصد خمیر ترش) از کمترین میزان بیاتی در مقایسه با سایر تیمارها برخوردار بودند، ضمن این که تیمار BS۱ از لحاظ ارزیابی ویژگی های حسی بیشترین امتیاز را دارا بود.
اسما بهزادنیا، مرضیه موسوی نسب، سید عباس شجاع الساداتی، پیام ستوده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
بیوسورفکتانتها متابولیتهای تولید شده توسط میکروارگانیسمها هستند که به دلیل دارا بودن ویژگیهای سودمند فراوان، از قابلیتهای بالقوه و کاربردی گستردهای در صنایع مختلف برخوردار میباشند. علیرغم مزایای بسیار، به دلایل فنی و اقتصادی از جمله راندمان پایین، هزینه بالای تولید و فرآوری، و نوع سویههای تولیدکننده، استفاده تجاری از بیوسورفکتانتها بهویژه در صنایع غذایی و دارویی محدود میباشد. اکثر میکروارگانیسمهای تولیدکنندهی بیوسورفکتانتها که تاکنون مورد بررسی قرار گرفتهاند، سویههایی بیماریزا بوده که کاربرد بیوسورفکتانت خام حاصل از آنها در مصارف صنعتی و زیستمحیطی بهویژه در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی براحتی قابل پذیرش نخواهد بود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تولید حداکثری بیوسورفکتانت متصل به سلول توسط لاکتیکاسیدباکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (ATCC ۸۰۱۴) از طریق تغییر و بهینهسازی میزان منبع کربنی اصلی محیط کشت میکروبی اختصاصی انجام گرفته است. بدین منظور، سه ترکیب محیط کشت با میزان گلوکز متفاوت، از نظر تولید تودهی سلولی و بیوسورفکتانت در فلاسکهای همخورنده و همچنین در بیوراکتور غیرمداوم (تحت شرایط دما، pH و سرعت همزدن کنترلشده) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تخمیر هم در آزمایشات مربوط به فلاسکها و هم در بیوراکتور، نشاندهندهی حداکثر غلظت تودهی سلولی (۹۲/۳ و ۱۷/۴ گرم بر لیتر) و حداقل کشش سطحی (۱۷/۴۱ و ۴۸/۴۰ میلینیوتن بر متر) و در نتیجه حداکثر میزان بیوسورفکتانت تولیدی در محیط کشت حاوی ۳۰ گرم بر لیتر گلوکز میباشند. همچنین، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز نشان داد که بیوسورفکتانت تولید شده مخلوطی از پروتئین، پلیساکارید و احتمالاً گروه فسفات میباشد و دارای ساختار گلیکوپروتئینی است.
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده در سالهای اخیر بخش مهمی از مطالعات مواد غذایی به خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات تشکیل دهنده غذا معطوف شده است و در این رابطه، در منابع مختلف، روش های آزمایشگاهی متفاوتی برای ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی گروههای مختلف مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش، چهار روش ارزیابی خصوصیت آنتی اکسیدانی شامل اثر مهارکنندگی اتواکسیداسیون آسکوربات، اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH، فعالیت مهار کنندگی هیدروژن پراکسید و فعالیت احیاکنندگی،جهت بررسی خصوصیات آنتی اکسیدانی شیر و شیر سویای فرادما و محصولات ناشی از تخمیر آنها مورد مقایسه قرار گرفت. جهت تخمیر از یک سویه بومی لاکتوباسیلوس با منشاء انسانی لاکتو باسیلوس پلانتاروم A۷ استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع روش مورد استفاده می تواند در نتایج بدست آمده اثر گذار باشد. نتایج بدست آمده از روشهای مختلف در مواردی با یکدیگر همخوانی نداشت. از چهار روش مورد مقایسه، اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH و فعالیت احیاء کنندگی همبستگی بیشتری نسبت به سایر روشهای ارزیابی داشتند. با این وجود روش اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH به عنوان بهترین روش در نظر گرفته شد. بر اساس هر دو آزمایش، قابلیت آنتی اکسیدانی در شیر سویای فرادما بیشتر از شیر اندازه گیری شد. با این حال، با کاربرد هر چهار روش ، تخمیر شیر سویا منجربه کاهش قابل توجهی در قابلیت آنتی اکسیدانی شیر سویا گردید.
لیدا شاه قاسم پور، سیم زر حسین زاده، اعظم حدادی، محبوبه کبیری رنانی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
بهبود زخم و بازسازی پوست پس از آسیب های پوستی رخ می دهد، بنابراین برای تسریع این فرآیند استفاده از پلاکت های غنی از فاکتورهای رشد(PRGF) و پروبیوتیکها به دلیل عملکرد مثبت در ترمیم زخم و فعالیت ضد باکتری آنها حائز اهمیت می باشد. ترکیب این عوامل زیستی با روشهای مهندسی بافت منجر به تولید پانسمان زخم جدید شد.PRGF از پلاسمای غنی از پلاکت به دست آمد و سپس یک داربست چند لایه روی هم با استفاده از فیبرپلی اورتان(PU) ،PRGF و فیبر ژلاتین به روش الکتروریسی ساخته شد. تستهای میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، کشش و زاویه تماس با آب برای ارزیابی ویژگیهای داربستها انجام شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی از چربی انسان (hAMSCs) استخراج شد و به همراه سلولهای فیبروبلاست (HU-۰۲) به عنوان سلول های co-culture با لاکتوباسیلوس پلانتاروم(L.plantarum) روی داربستها با یا بدون حضور PRGF کشت داده شدند تا زندهمانی، سمیت و تکثیر سلولها مورد ارزیابی قرار گیرد و سرانجام فعالیت ضد باکتریایی L.plantarum مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون MTT بعد از ۱۴ روز نشان داد کهPRGF و L.plantarum اثر مثبت معنیداری بر زندهمانی و تکثیر سلولهای co-culture داشتند. عکس های SEM
چسبندگی و تکثیر سلولها و باکتریها را روی داربستها تا ۲۱ روز نشان داد. تست انتشار- آگار تاثیر ضد باکتریایی L.plantarum را با ایجاد هاله عدم رشد به ترتیب در باکتریهای سودوموناس آئروجینوزا، سالمونلا تایفی موریوم، استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کلی تایید کرد. داربست چند لایه ای فعلی پانسمان زخم مناسب برای اتصال، تکثیر سلولی می باشد و از عفونت زخم جلوگیری می کند.
دوره ۱۳، شماره ۵۳ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد کپکی ۱۹ جدایه لاکتوباسیلوس پلانتاروم که از مراحل مختلف تولید پنیر سنتی لیقوان (۳ جدایه از شیر خام، ۸ جدایه از دلمه و ۸ جدایه از پنیر تازه لیقوان) بر کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم (PTCC ۸۹۰۴۶) به عنوان شاخص فساد کپکی آبمیوه است. جهت بررسی اثر ضد کپکی آن ها از روش نقطه گذاری و روش نفوذ در چاهک استفاده شد. به منظور بررسی خواص تکنولوژیکی یا فاکتورهای فیزیکوشیمیایی سوپرناتانت شامل دماهای۸۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱ ساعت ۱۰۰درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه و ۳۰ دقیقه، ۱۲۱ درجه سانتیگراد به مدت ۱۵ دقیقه (شرایط اتوکلاو)، pHهای ۲ تا ۷ و رقت های مختلف استفاده شد. رقت سازی سریالی دوتایی به منظور ارزیابی تیتر سوپرناتانت فاقد سلول بر روی کپک شاخص انجام شد. یافته ها نشان داد که لاکتوباسیلوس پلانتاروم سویه C۲۸ دارای بالاترین خاصیت ضد کپکی در هر دو روش نقطه گذاری و نفوذ در چاهک بوده است، به طوری که با افزایش pHاثر ضد کپکی کاهش یافت. در دمای ۱۲۱ درجه سانتی گراد به مدت ۱۵ دقیقه هیچ گونه تاثیری مشاهده نگردید. همچنین جدایه C۲۸ با فاکتور (AU/ml)۱۶۰دارای بالاترین تیتر ضد کپکی بود. در نتیجه می توان گفت که گونه های جدا شده از مراحل مختلف تولید پنیر لیقوان یا عصاره فاقد سلولی آن ها را می توان به عنوان یک زیست نگهدارنده در مواد غذایی به کار برد.
دوره ۱۴، شماره ۶۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تهیه نوشیدنی تخمیری فراسودمند بر پایه برنج، با استفاده از باکتریهای پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس با سه نسبت ترکیبی متفاوت ۰-۱۰۰، ۱۰۰-۰ و ۵۰-۵۰ همراه با شیرین کننده طبیعی عسل به میزان ۵ درصد و بررسی ترکیبات زیست-فعال (فنل و فلاونوئید کل)، فعالیت ضداکسایشی، ویژگیهای حسی و میزان زندهمانی باکتریها در طول دوره نگهداری نوشیدنیها به مدت ۱۵ روز در دمای ۴ درجه سلسیوس بود. نتایج نشان داد که نوشیدنی تهیه شده از ترکیب دو باکتری ترکیبات زیست-فعال، ویژگیهای ضداکسایشی و حسی بالاتری در مقایسه با دو نوشیدنی دیگر که هرکدام دارای یک نوع از باکتریهای مورد استفاده بودند، را داشته و در طی ۱۵ روز نگهداری نیز از ویژگیهای حسی مطلوب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه با این که نوشیدنی تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشترین زندهمانی را در طول دوره نگهداری نشان داد، اما در تمامی نمونهها تعداد باکتریها از حد تعیین شده برای غذاهای فراسودمند (حداقل ۱۰۷-۱۰۶ واحد لگاریتمی در هر میلیلیتر ) بالاتر بود. بنابراین محصول تهیه شده از ترکیب دو باکتری را میتوان به عنوان نوشیدنی فراسودمند در نظر گرفت.
دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده در دهه های اخیر تقاضا برای مصرف غذاهای پروبیوتیک یا فراسودمند افزایش یافته است و تلاش های متعددی برای استفاده از آنها در محصولات گوشتی تخمیری شده است. هدف از تحقیق حاضر، تولید سوسیس های تخمیری پروبیوتیک با استفاده از باکتری های پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم V۲۹۹ و لاکتوباسیلوس رامنوسوس GG (با میزان تلقیح اولیه cfu/gr ۱۰۷) بعنوان یک غذای فراسودمند و بررسی خواص شیمیایی ، میکروبی و حسی آنها بوده است.نتایج آزمون شیمیایی نشان داد که نمونه های پروبیوتیکی دارای بیشترین میزان درصد پروتئین و کمترین میزان درصد رطوبت نسبت به نمونه شاهد بودند.نتایج آزمون شمارش کلی باکتری های پروبیوتیک در زمان های مورد نظر، مشخص نمود که در نمونه های حاوی باکتری پروبیوتیک، ۱۰۶-۱۰۷ سلول باکتریایی زنده در هر گرم از محصول نهایی وجود دارد.نتایج آزمون میکروبی شمارش باکتریهای غیر لاکتیک نشان داد که تیمارحاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم V۲۹۹ از بیشترین میزان و تیمار شاهد از کمترین میزان باکتریهای مذکور برخوردار بود.در محصولات نهایی کلیه نمونه ها،هیچ گونه اثری از وجود باکتری های پاتوژن مشاهده نگردید.نتایج ارزیابی ویژگی های حسی نشان داد که در اکثر موارد، نمونههای سوسیس تخمیری پروبیوتیک نسبت به نمونه شاهد از امتیاز بالاتری برخوردار بودند.
دوره ۱۴، شماره ۶۹ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
محصول گوشتی تخمیری یک محصول سنتی و قدیمی است که در تمام نقاط جهان وجود دارد. باکتری های اسید لاکتیک به طور گسترده برای تولید محصولات گوشتی تخمیری استفاده می شوند. هدف این تحقیق، بررسی اثر کشت های آغازگر لاکتیکی Lactobacillus Plantarum و Lactobacillus Sakei بر ویژگی های شیمیایی و میکروبی و بافت محصول گوشتی تخمیری می باشد. بدین منظور دو گونه لاکتیکی فوق انتخاب شدند و پس از کشت و آماده سازی به تیمار ها تلقیح شدند. آزمون های فیزیکی و شیمیایی در طی دوره تخمیر و رسیدن صورت گرفته و روند آنها در روزهای صفر، ۵ ، ۱۰ و ۱۵ بررسی شده است. همچنین آزمون بافت سنجی نمونه ها، جهت بررسی ویژگی های بافتی، در روز صفر و در انتهای فرایند رسیدن در روز ۱۵ صورت گرفت. نتایج نشان می دهند که نمونه تلقیح شده با Lactobacillus sakei بیشترین میانگین pH و بیشترین میانگین باکتری های اسید لاکتیک را دارد. رطوبت در همه نمونه ها کاهش یافته و مقدار پروتئین، چربی و خاکستر در همه نمونه ها افزایش یافته است. در رابطه با میانگین چربی، نمونه تلقیح شده با کشت مخلوط بیشترین مقدار و نمونه تلقیح شده با Lactobacillus plantarum کمترین مقدار را داردهمچنین نتایج حاصل از آزمون بافت سنجی نشان می دهد که نمونه تلقیح شده با Lactobacillus sakei بیشترین میانگین حداکثر نیروی برشی را دارا می باشد.
دوره ۱۵، شماره ۷۶ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زنبورعسل به عنوان یک حشره مفید در طبیعت به واسطه گردهافشانی نقش مهمی ایفاء میکند. دستگاه گوارش زنبور عسل دارای ریزسازوارههای همزیست است. در این بررسی پروبیوتیکهای لاکتوباسیلوس کانکئی و لاکتوباسیلوس پلانتاروم جدا شده از عسل تهیه و پس از انجام آزمونهای تشخیصی شامل مقاومت به اسید، مقاومت به نمکهای صفراوی، مقاومت به شیرهی معده (پپسین، تریپسین)، عدم فعالیت همولیتیک، هیدرولیز الآرژنین، به میزان CFU/ml ۱۰۷ و ۸ ۱۰ به صورت جداگانه و به صورت ترکیبی به آب انار اضافه گردیدند و آزمونهای آب انار شامل اسیدیته، pH، ارزیابی درصد مواد جامد محلول (بریکس) و ارزیابی قابلیت زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک در بازههای زمانی روز صفرم، روز هفتم، روز چهاردهم و روز بیست و یکم بر روی آب انار انجام گردید. مطابق با نتایج هر دو ریزسازواره خاصیت پروبیوتیکی نشان دادند. نتایج آزمونهای آب انار نشان داد با افزایش مدت زمان نگهداری و جمعیت پروبیوتیک، میزان اسیدیته افزایش و میزان pH و بریکس به طور معنیداری (۰۵/۰>p) کاهش یافت. میزان زندهمانی تمامی باکتریهای پروبیوتیک موجود در نمونههای آب انار طی دوره نگهداری به طور معنیداری (۰۵/۰>p) کاهش یافت بطوریکه پس از ۲۱ روز نگهداری بالاترین میزان زندهمانی در نمونههای آب انار تلقیح شده با جمعیت CFU/ml ۸ ۱۰ و نمونههای مخلوط لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس کانکئی مشاهده گردید و نمونه مذکور بعنوان تیمار برتر انتخاب گردید.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
باکتری های اسید لاکتیک (LAB ) به طور گسترده در صنعت غذا به عنوان کشت های آغازگر برای فرآیند های تخمیری، به کار می روند. باکتریوسین، یکی از مهمترین مواد بازدارنده طبیعی است که توسط سویه های مختلفی از جمله ل.پلانتاروم، به عنوان شناخته شده ترین عضو خانواده LAB، تولید می شود. در این تحقیق، برخی خصوصیات باکتریوسین های تولید شده توسط دو سویه ل.پلانتاروم بررسی شدند. ابتدا، دو سویه ل. پلانتارومBL۱ و ل. پلانتارومEL۳ بومی آذربایجان شرقی از کلکسیون میکروبی پژوهشکده کشاورزی شمالغرب و غرب کشور انتخاب، و خاصیت ضد باکتریایی و طیف مهاری باکتریوسین های تولید شده توسط آن ها، تعیین شد. سپس حساسیت باکتریوسین های تولید شده به دو آنزیم پروتئازی و نیز پایداری حرارتی آن ها در دماهای مختلف تعیین شد. وزن مولکولی باکتریوسین ها، با تکنیک SDS-PAGE تخمین زده شد. طبق نتایج به دست آمده مشخص شد که باکتریوسین های تولیدی هر دو سویه علیه تمام پاتوژن های به کار رفته در پژوهش فعال بودند و همچنین بعد از اعمال تیمارهای دمایی مختلف همچنان فعالیت ضد باکتریایی خود را حفظ کردند. همچنین مشاهده شد که باکتریوسین های تولید شده به آنزیم پروتئیناز K حساس بودند اما در مقابل آلفا کیموتریپسین قادر به تخریب کامل باکتریوسین های تولید شده نبود. باکتریوسین های تولید شده توسط هر دو سویه ل.پلانتاروم مورد مطالعه، وزن مولکولی کمتر از۱۰ کیلودالتون داشته و در محدوده تعیین شده باکتریوسین های گروه IIb قرار گرفتند.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
(تاریخ دریافت: ۱۲/۱۰/ ۹۴ تاریخ پذیرش: ۱۱/۰۳/۹۵)
چکیده
در این مطالعه، فعالیت ضد میکروبی، سویه های لاکتوباسیلوس پلانتارومجدا شده از شیر بز مورد بررسی قرار گرفت. ۶۷ نمونه شیر بز از مناطق تهران و کرج جمع آوری شد و به منظور شناسایی و حضور با کتری های اسید لاکتیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. از میان باکتری های اسید لاکتیک جدا شده (LAB)، ۱۸ سویه از طریق الگوی تخمیر قند و تعیین توالی ۱۶S rRNA به عنوان لاکتوباسیلوس پلانتاروم شناسایی شدند. فعالیت ضد میکروبی سویه های لاکتوباسیلوس پلانتاروم در مقابل تعدادی از عوامل بیماری زا، شامل:استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا منوسیتوژنز، سودوموناس آئروژینوزا، سالمونلا تیفی و اشرشیا کلی از طریق روش حفره ای آگار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، ۱۰ سویه لاکتوباسیلوس پلانتاروم، دارای فعالیت ضد میکروبی در مقابل پاتوژن های مورد بررسی بوده، و از میان آنها ۶ سویه طیف گسترده تری از فعالیت ضد میکروبی و مهار رشد در برابر تمامی پاتوژن های گرم مثبت و گرم منفی مورد آزمون را از خود نشان دادند. فعالیت ضد میکروبی سوپرناتانت ۶ سویه،بعد ازتیماربا عوامل فیزیکی و شیمیایی نیز مورد بررسی های بیشتری قرار گرفت. فعالیت ضد میکروبی سوپرناتانت ها پس از خنثی سازیpH،حفظ شد، از میان آنها تنها سوپرناتانت ۲ سویه LP۱۴ وLP۴ پس از تیمار با ۱ میلی گرم بر میلی لیتر آنزیم کاتالاز فعالیت ضد میکروبی شان حفظ شد. سوپرناتانت خنثی شده باکتری LP۴ نسبت به آنزیم های لیزوزیم مقاوم بوده و آنزیم لیپاز فعالیت آن را کمی کاهش داد از سوی دیگر آنزیم های پروتئولیتیک مانند: پپسین، تریپسین و پروتئیناز k به طور کامل فعالیت ضدمیکروبی را از بین بردند. سویه جدا شدهLp۴ نسبت به خاصیت آنتاگونیستی خود و مهار رشد مقاوم بود. ماده شبه باکتریوسین تولید شده توسط LP۴ به pH و حرارت مقاوم بود زیرا توانست گستره وسیعی از pH از۳ تا ۸ و دمای ۱۲۱ درجه سلسیوس اتوکلاو را برای ۱۵ دقیقه تحمل کند.این ماده بعد از ۴ هفته نگهداری در دمای ۲۰- درجه سانتیگراد همچنان فعالیت ضدمیکروبی خود را حفظ کرد و بعد از تیمار با غلظت ۷ درصد NaCl، هنوز دارای فعالیت ضدمیکروبی بود.
کلید واژگان: باکتری های اسید لاکتیک، شیر بز، لاکتوباسیلوس پلانتاروم،فعالیت ضد میکروبی، ماده شبه باکتریوسین
دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش به منظور تولید نوشیدنیهای پروبیوتیک شاهتوت و کرفس از باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم در دو غلظت ۱ و ۲ درصد در دمای محیط و یخچال استفاده شد. آزمونهای انجام شده شامل تعیین pH، اسیدیته قابل تیتر، شمارش زندهمانی میکروارگانیسمهای هدف و ارزیابی حسی بود. نتایج نشان داد که با گذشت زمان و رشد باکتری هدف در نوشیدنیهای شاهتوت و کرفس، pH به صورت معنی داری کاهش یافته است. نتایج حاصل از شمارش زنده مانی نشان داد که در میان تمام نمونهها، محلول آب شاهتوت حاوی ۲ درصد از باکتری نگهداری شده در یخچال بعد از ۲۸ روز نسبت به سایر نمونهها دارای بیشترین تعداد زندهمانی میکروارگانیسمها یعنی ۱۰۷×۲۵/۸ CFU/ml و همچنین آبمیوه کرفس حاوی ۲ درصد از باکتری پروبیوتیک نگهداری شده در یخچال بعد از گذشت ۲۱ روز نسبت به سایر نمونهها دارای بیشترین تعداد زندهمانی میکروارگانیسم یعنی۱۰۷×۰۲/۴ CFU/ml بود که دو نمونه مورد نظر در این شرایط هنوز با نام نوشیدنی پروبیوتیک قابل نامگذاری هستند. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که خواص حسی نمونههای BLR۱ (آبمیوه شاهتوت حاوی ۱ درصد باکتری در یخچال)، BLR۲ (آبمیوه شاهتوت حاوی ۲ درصد باکتری در یخچال) و CLR۱ (آبمیوه کرفس حاوی ۲ درصد باکتری در یخچال) با نمونههای شاهد خود بدون تفاوت معنی داری هم امتیاز بودهاند اما به طور کلی نمونههای آبمیوه کرفس امتیاز بالاتری نسبت به آبمیوه شاهتوت کسب کردند. از یافتههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که آب شاهتوت و کرفس بستر خام مناسبی جهت رشد باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم بودهاند.
دوره ۱۶، شماره ۹۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
زنبور عسل حشرهای مفید است که در طبیعت به واسطه گرده افشانی نقش مهمی دارد. دستگاه گوارش زنبور عسل دارای میکروارگانیسمهای همزیست است. استفاده از مکملهای پروبیوتیک در صنعت زنبورداری سبب افزایش سرعت رشد و بهبود ضریب تبدیل خوراک و بهبود مقاومت در مقابل بیماری و افزایش تولید عسل می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر افزودن دو باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس پنتوسوس جدا شده از عسل موجود در معده زنبور عسل بر ماست همزده می باشد. در این بررسی ابتدا خواص پروبیوتیکی باکتریهای لاکتوباسیلوس پنتوسوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم جدا شده از عسل موجود در معده زنبور عسل شامل مقاومت به اسید، مقاومت به نمکهای صفراوی (بایل)، مقاومت به شیرهی معده (پپسین، تریپسین)، عدم فعالیت همولیتیک، هیدرولیز ال-آرژنین مورد بررسی قرار گرفت. ۴ تیمار مطابق با طرح کاملا تصادفی طراحی گردید و نتایج آزمایشات با آزمون مقایسه میانگین دانکن در سطح اطمینان ۹۵ درصد توسط نرم Minitab ۱۶ تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو باکتری پروبیوتیک، خاصیت پروبیوتیکی نشان دادند و با افزایش مدت زمان نگهداری خواص حسی به طور معنیداری (۰۵/۰p≤) کاهش یافت. بالاترین امتیاز بافت و رنگ به تیمارهای حاوی باکتریهای لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس پنتوسوس تعلق گرفت. میزان بقای باکتریهای پروبیوتیک طی زمان نگهداری در تمامی تیمارها کاهش یافت و بالاترین میزان زندهمانی پس از ۲۸ روز نگهداری متعلق به نمونه تلقیح شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم بود که کمترین میزان اسیدیته را نیز داشت. همچنین از لحاظ خواص حسی نیز تیمارمذکور بالاترین امتیاز طعم و مزه را داشت. مطابق با نتایج ماست همزده تلقیح شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم به عنوان تیمار بهینه از نظر بالاترین میزان زندهمانی و خواص حسی انتخاب گردید.
دوره ۱۶، شماره ۹۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی امکان تولید آبسیب پروبیوتیک با استفاده از سه میکروارگانیسم لاکتوباسیلوس دلبروکی، لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بود. برای این منظور، آب سیب با ۷ (log cfu/ml) از هر میکروارگانسیم، به صورت منفرد، تلقیح شدند و تغییرات زندهمانی میکروارگانیسمها، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی آنها طی یک دوره تخمیر سه روزه در دمای ۳۷ درجه سلسیوس و سپس یک دوره نگهداری چهارهفتهای در دمای ۵ درجه سلیسوس، در مقایسه با نمونه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. بر پایه یافتههای بدستآمده، طی فرآیند تخمیر، شمار میکروارگانیسمهای پروبیوتیک هر سه نمونه، حدود ۵/۱ تا ۲ سیکل لگاریتمی افزایش یافت. شمار میکروارگانیسمها در هفته نخست دوره نگهداری نیز افزایش قابل توجهی داشت ولی پس از آن تا پایان دوره، یک روند کاهشی را نشان شد. با این حال، در پایان دوره نگهداری، شمار میکروارگانیسمها برای سه نمونه حاوی لاکتوباسیلوس دلبروکی، پلانتاروم و اسیدوفیلوس به ترتیب حدود ۶/۸، ۵/۸ و ۸/۸ (log cfu/ml) بود که از استاندارد مورد انتظار از فرآوردههای غذایی پروبیوتیک بیشتر است. دوره تخمیر و نگهداری، با کاهش pH، افزایش اسیدیته و کاهش ماده جامد و قند کل همراه بود. پس از دوره تخمیر و همچنین با افزایش زمان نگهداری، ویژگیهای حسی نوشیدنیهای تخمیری به نحو معنیداری کمتر مورد قبول مصرفکنندگان قرار گرفت. علیرغم تفاوتهای مشاهده شده بین نمونههای پروبیوتیک در مقاطع زمانی مختلف، تفاوت معنیداری بین میزان پذیرش کلی آنها در پایان دوره نگهداری مشاهده نشد. نمونههای پروبیوتیک با وجود اختلاف معنیدار در میزان مطلوبیت حسی در مقایسه با نمونه شاهد، در پایان دوره نگهداری نمره پذیرش کلی بین ۶-۷ را دریافت کردند. با در نظر گرفتن ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی و همچنین زندهمانی میکروارگانیسمها، علیرغم تمامی تفاوتهای مشاهده شده بین سه نمونه مورد بررسی، میتوان عنوان داشت که تولید آبسیب پروبیوتیک با هر سه میکروارگانیسم مورد بررسی به صورت موفقیتآمیزی امکانپذیر است.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
در حال حاضر تمایل بالایی به استفاده از سیستم های بسته بندی فعال زیستی به دلیل پتانسیل بالای آنها برای بهبود ماندگاری محصولات غذایی و ارائه مزایای سلامتی بخش برای مصرف کنندگان وجود دارد. در همین راستا، با هدف تولید فیلم پروبیوتیک نانوبیوکامپوزیت برپایه ایزوله پروتئین آب پنیر-پلی دکستروز حاوی نانوفیبرسلولز و باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم و بررسی اثر ضدمیکروبی فیلم بر ماندگاری گوشت گاو، از غلظتهای مختلف پلی دکستروز (۰، ۱۰ و ۲۰ درصد وزنی/وزنی ایزوله پروتئین آب پنیر) و نانوفیبرسلولز (۰، ۲/۵ و ۵ درصد وزنی/وزنی ایزوله پروتئین آب پنیر) جهت آماده سازی فیلم استفاده گردید. اثر متغیرهای مورد نظر بر روی خواص فیزیکی فیلم (ضخامت، جذب رطوبت، زاویه تماس، رنگ) و اثر ضدمیکروبی فیلم بهینه بر افزایش ماندگاری گوشت گاو در مدت زمان نگهداری ۸ روز در دمای ۴ درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر سازگاری مطلوب بین ماتریس پروتئین آب پنیر، نانوفیبرسلولز و پلی دکستروز بود. استفاده از پلی دکستروز و نانوفیبرسلولز اثر معنیداری در افزایش ضخامت، زاویه تماس و تغییرات رنگی فیلم داشت و موجب کاهش جذب رطوبت فیلم گردید. همچنین نتایج پوشش دهی نمونه های گوشت با فیلم بهینه نیز نشانگر کاهش قابل توجه در میزان رشد باکتری های مزوفیل هوازی، سرماگراها و کلیفرم ها در طی مدت زمان نگهداری در دمای ۴ درجه سلسیوس بود. در نهایت نتایج به دست آمده نشان داد، کاربرد نانوفیبرسلولز و پلی دکستروز در کنار باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم در فیلم تولید شده از ایزوله پروتئین آب پنیر با ایجاد یک بسته بندی غذایی زیست فعال در مقایسه با نمونه گوشت بدون پوشش می تواند باعث بهبود ماندگاری گوشت گاو گردد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر نوع باکتری (لاکتوباسیلوس رامنسوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم) و سیستم درون پوشانی (امولسیون چند لایه و ساده) بر ویژگیهای فیزیکو شیمیایی، پایداری و زنده مانی باکتریها بود. اندازه ذره نمونههای امولسیونهای LR-ME (لاکتوباسیلوس رامنسوس درون پوشانی شده در امولسیون چند لایه)، LR-E (لاکتوباسیلوس رامنسوس درون پوشانی شده در امولسیون ساده)، LP-ME (لاکتوباسیلوس پلانتاروم درون پوشانی شده در امولسیون چند لایه) و LP-E (لاکتوباسیلوس پلانتاروم درون پوشانی شده در امولسیون ساده) به ترتیب ۶۳/۱۰، ۵۳/۳، ۴۷/۱۰ و ۱۹/۴ میکرومتر اندازهگیری شد. همان گونه که از نتایج بر میآید نمونههای امولسیون چند لایه اندازه ذره بزرگتری نسبت به امولسیون ساده داشتند. اما نوع باکتری تاثیری بر اندازه ذرات نمونهها نداشت. بررسی نتایج اسپن نمونهها نشان داد که نمونهها امولسیون ساده دارای پراکندگی بیشتری نسبت به امولسیونهای چند لایه بودند. پتانسل زتا نمونههای امولسیون LR-ME، LR-E، LP-ME و LP-E به ترتیب ۲۶/۵۱-، ۳۵/۳۹-، ۶۵/۵۶- و ۲۵/۳۰- میلی ولت اندازه گیری شد. نمونههای امولسیون چند لایه پتانسل زتا منفی تری نسبت به امولسیون ساده داشتند اما نوع باکتری تاثیری بر پتانسل زتا نمونهها نداشت. نمونههای امولسیون چند لایه پایداری بالاتری نسبت به امولسیون ساده داشتند. اما نوع باکتری تاثیری بر پایداری نمونهها نداشت. تعداد باکتری شمارش شده در نمونههای LR (لاکتوباسیلوس رامنسوس درون پوشانی نشده)، LR-ME، LR-E، LP (لاکتوباسیلوس پلانتاروم درون پوشانی نشده)، LP-ME و LP-E به ترتیب ۴۹/۸، ۴۸/۸، ۵۱/۸، ۴۱/۸، ۳۷/۸ و ۳۹/۸ اندازه گیری شد. نتایج نشان داد درون پوشانی با امولسیون چند لایه بهترین روش برای نگهداری باکتریهای پروبیوتیک است.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه ماست به عنوان مهمترین فرآورده لبنی پروبیوتیک در سرتاسر دنیـا تولیـد و بـه بـازار عرضـه مـیگـردد. ترکیب پریبیوتیک به همراه پروبیوتیک، سـینبیوتیـک نامیده میشود که اثرات سودمندتری بر سلامت میزبان میگذارد. هدف از این پژوهش مقایسه اثر اینولین و آرد موز سبز روی ویژگیهای ماست سینبیوتیک در طی ۲۸ روز نگهداری در دمای یخچال است. اینولین و آرد موز سبز در سطوح ۲% در ماست سینبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم و باسیلوس کواگولانس مورد استفاده قرار گرفت و با ماست شاهد (پروبیوتیک) مقایسه شد. نتایج نشان داد با افزایش زمان نگهداری اسیدیته کلیه تیمارها افزایش و مقدار pH کاهش یافت. افزودن اینولین و آرد موز سبز سبب افزایش اسیدیته و در نتیجه کاهش pH در نمونههای سینبیوتیک شده اما تفاوت معنیداری بین دو پریبیوتیک مورد استفاده مشاهده نشد. مقدار ماده خشک نیز در تیمارهای سینبیوتیک نسبت به تیمارهای شاهد به طور معنیداری بیشتر بود (۰۵/۰P<). حضور هر دو ترکیب پریبیوتیک تاثیر مثبتی روی قابلیت زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک در ماست داشت که تاثیر اینولین روی بقاء باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم بیشتر از آرد موز سبز بود اما در مورد باسیلوس کواگولانس تفاوت معنیداری بین دو پریبیوتیک مورد مطالعه مشاهده نشد. شمارش تعداد لاکتوباسیلوس پلانتاروم و باسیلوس کواگولانس بیشتر از حد توصیه شده Log cfu/g ۶ در تمامی نمونههای ماست سینبیوتیک در دوره نگهداری به مدت ۴ هفته بدست آمد. بقا و زندهمانی باسیلوس کواگولانس نسبت به لاکتوباسیلوس پلانتاروم بیشتر بود. با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت که آرد موز سبز خاصیت پریبیوتیکی داشته و در حفظ زندهمانی باکتری پروبیوتیک موثر است، بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که این ترکیب پتانسیل بالایی برای استفاده در غذاهای فراسودمند دارد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۸ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
ریزپوشانی با پلیساکاریدها یکی از روشهای جدید جهت افزایش پایداری ترکیبات زیست فعال و همچنین بهبود قابلیت زندهمانی پروبیوتیکها در طی فرآوری و نگهداری مواد غذایی به شمار میرود. از این رو با توجه به مزایای بالای فرآوردههای پروبیوتیک در سلامت انسان، در این پژوهش اثرات ریزپوشانی لاکتوباسیلوس پلانتاروم توسط صمغهای کیتوزان، کتیرا و ترکیب آنها در غلظت ۱ درصد بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و پذیرش کلی آب آناناس در طول ۳۰ روز نگهداری در یخچال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از کاهش pH و افزایش اسیدیته در نمونههای مورد بررسی بود (۰۵/۰P<). علاوه بر این، افزایش قابلیت زندهمانی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم در نمونههای ریزپوشانی شده توسط ترکیب دو صمغ کیتوزان و کتیرا مشاهده شد به طوری که تعداد سلول زنده باکتری در روز سیام نگهداری بالاتر از log cfu/ml ۶ گزارش شد. اندیس فرمالین نیز در فاصله زمانی بین روز بیستم الی روز سیام، در همه نمونههای مورد بررسی افزایش یافت (۰۵/۰P<). همچنین بیشترین پذیرش کلی در بین نمونههای مورد بررسی متعلق به نمونههای حاوی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم ریزپوشانی شده با کیتوزان بود (۰۵/۰P<). نتایج نشان داد آب آناناس، بستر مناسبی برای رشد باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم بوده و میتواند به عنوان یک حامل برای انتقال سویههای پروبیوتیک به بدن انسان در نظر گرفته شود. علاوه بر این، افراد با نیازمندیهای غذایی خاص میتوانند از مزایای آب آناناس پروبیوتیک از جمله فقدان لاکتوز، کلسترول و غنی بودن از مواد معدنی بهرهمند شوند.