جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای لوسمی میلوئیدی مزمن
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: لوسمی (سرطان خون) میلوئیدی مزمن یک بیماری کلونال بدخیم سلولهای پایه خونساز است که نتیجه آن افزایش سلولهای میلوئیدی، اریتروئیدی و پلاکتها در خون محیطی و هیپرپلازی در مغز استخوان است. تحقیقات انجام شده واریانتهای متفاوتی از BCR-ABL را در بیماران لوسمی میلوئیدی مزمن نشان داده است. تاکنون در ایران صرفاً ۳ واریانت در برخی از آزمایشگاههای تشخیص طبی شناسایی میشود که یکی از دلایل آن عدم طراحی و استفاده از آغازگرهایی است که بهطور همزمان بتواند کلیه واریانتها را شناسایی کند. در این مطالعه با روش RT-Multiplex PCR کلیه واریانتها در بیماران لوسمی میلوئیدی مزمن شناسایی شد.
مواد و روشها: نمونه خون از یکصد فرد تحت درمان یا در مرحله تشخیص بیماری دریافت و سپس با استفاده از کیت تجارتی Roche از ۶۰۰ میکرولیتر کلیه نمونهها RNA استخراج شد. RNA استخراج شده
توسط آنزیم نسخهبرداری معکوس به cDNA تبدیل و با استفاده از ۲ جفت آغازگر نمونهها برای واریانتهای BCR-ABL مورد آزمایش قرار گرفتند. به موازات کلیه نمونهها به روش RT-Multiplex Nested PCR روی ژل آگارز بررسی شد.
نتایج: RT-Multiplex PCR توانست BCR-ABL را در تمام نمـونههایی که برای این mRNA ژن ادغامی مثبـت بودهاند نشـان دهـد. در یکـصـد نـمونـه جـمـعآوری شــده به روشRT-Multiplex PCR ،
۴۶ درصـد مثبـت و ۵۴ درصـد مـنفـی و به روش RT-Multiplex Nested PCR، ۴۴ درصد مثبت و
۵۶ درصد منفی بوده است.
نتیجهگیری: ما در این تحقیق با استفاده از یک PCR یک مرحلهای توانستیم واریانتهای بیشتری از BCR- ABL را در یک لوله در زمان کوتاهتر و هزینه کمتر شناسایی کنیم، ضمن مقایسه معلوم شد این روش از اختصاصیت ۱۰۰ درصد برخوردار است. این پژوهش میتواند با استفاده از تعداد نمونههای بیشتر برای تشخیص سایر واریانتها و روشReal Time PCR برای بررسی کمی نمونهها کاملتر شود.
فاطمه عسگری، رویا مهینپور، نوشین حقیقیپور*، لیلا مرادی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
لوسمی میلوئیدی مزمن (CML) یک بیماری بدخیمی خونی همراه با نوعی اختلال کروموزومی است و بهعنوان یکی از انواع شایع لوسمیها شناخته شده است. خانواده کرومنها خواص ضدسرطانی قوی از خود نشان میدهند. بنابراین در این پژوهش اثر دو مشتق از خانواده دیهیدروپیرانو [۲, ۳-g] کرومن بر سمیت سلولی و القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی K۵۶۲ و مقایسه آن با سلولهای نرمال تکهستهای خون محیطی (PBMC) بررسی شد. رده سلولی K۵۶۲ در حضور مشتقهای کرومن ذکرشده در غلظتهای ۲۰۰-۴۰میکرومولار و زمان ۲۴-۷۲ساعت کشت شد. اثر این ترکیبها بر رشد و زندهمانی سلولهای K۵۶۲ و PBMC از طریق سنجش MTT و القای آپوپتوز با فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این مشتقهای کرومنی رشد رده سلولی K۵۶۲ را مهار میکنند. همچنین با افزایش غلظت و زمان تیمار، سمیت سلولی افزایش یافت. از میان این دو ترکیب ۴-No۲pgC (۲/۷۵±۱۲۹=IC۵۰) سمیت بالا و ۴-MePgC (۳/۴۲±۲۱۴=IC۵۰) سمیت پایین را پس از ۷۲ساعت تیمار بر رده سلولی K۵۶۲ نشان داد. همچنین نتایج فلوسایتومتری اثر القای آپوپتوز از طریق این ترکیبها را بر رده سلولی K۵۶۲ نشان داد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، مشتقهای کرومن میتوانند آپوپتوز را در رده سلولی K۵۶۲ القا کنند و این ترکیبها نسبت به سلولهای سرطانی، اثر سمیت کمتری بر سلول نرمال دارند و در نتیجه این ترکیبها میتوانند بهعنوان کاندیدای مناسبی برای درمان بدخیمیهای خونی مورد بررسی قرار گیرند.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: یکی از مهم ترین انواع آسیب های سلولی، اکسیداتیو دآمیناسیون DNA و نوکلئوتیدهای آزاد در مخزن نوکلئوتیدی سلول است. مشارکت نوکلئوتیدهای دآمینه غیرعادی (ITP، dITP، XTP) در ساختار ژنوم می تواند فراوانی جهش های جابه جایی بازها را افزایش دهد. پیشنهاد شده است که انباشت این نوکلئوتیدها می تواند منجر به ناپایداری ژنتیکی شود که زمینه ساز انواع بیماری ها و سرطان ها می شود. آنزیم ITPase کد شده توسط ژن ITPA مسئول حفاظت سلول ها از طریق حذف بازهای پورینی دآمینه از مخزن نوکلئوتیدی است. هدف این مطالعه بررسی نقص احتمالی در فعالیت ژن ITPA به عنوان یک عامل مهم در ایجاد پیش زمینه ژنتیکی برای ناهنجاری های کروموزومی و بدخیمی هایی از جمله سرطان لوسمی میلوئیدی مزمن است.
مواد و روش ها: بیان ژن ITPA در ۲۳ بیمار لوسمی میلوئیدی مزمن و ۲۱ نمونه سالم با استفاده از RT-PCR نیمه کمی و به کارگیری ژن GAPDH به عنوان ژن کنترل داخلی اندازه گیری شد. واریانت های غیرعادی به دست آمده از تکثیر cDNA ژن ITPA کلون و تعیین توالی شد و با استفاده از نرم افزارهای بیوانفورماتیکی توالی آن ها مقایسه شد.
نتایج: داده ها بیانگر کاهش بیان ژن ITPA در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن در مقایسه با نمونه های سالم بود. همچنین دو نوع رونوشت علاوه بر رونوشت اصلی در برخی نمونه ها تولید می شود که یکی دارای حذف ۱۲۳ نوکلئوتیدی و دیگری حذف ۷۷ نوکلئوتیدی در ناحیه چارچوب خواندنی (ORF) است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که با کاهش بیان ژنITPA در بیماران لوسمی میلوئیدی مزمن فعالیت آنزیمیITPase طبیعی نبوده و اختلال در بیان این ژن می تواند به عنوان یک عامل افزایش دهنده ناپایداری ژنتیکی در این بیماران در نظر گرفته شود.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: در این مطالعه بیان ژنهای MDR۱ و hOCT۱ در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن و افراد طبیعی با استفاده از RT-Real Time PCR مطالعه شد.
مواد و روشها: برای ارزیابی بیان ژن از سیستم Real-Time PCR با Syber Green Master-Mix استفاده شد. از تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن و ۲۷ فرد سالم نمونهگیری شد. نتایج Real Time-PCR به روش سنجش نسبی ارزیابی شد.
نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که MDR۱ افزایش بیان معنیداری در گروه بیماران تحت درمان با ایماتیب دارد و این افزایش با پیشرفت بیماری مرتبط است و در فازهای تسریع کننده و بلاستیک در مقایسه با فاز مزمن بیماری، افزایش بیان MDR۱ مشاهده میشود. در مقابل بیان hOCT۱ تغییر معنیداری نسبت به گروه طبیعی نداشت.
نتیجهگیری: افزایش بیان MDR۱ در غشای سلول سرطانی باعث کاهش غلظت داخل سلولی دارو شده و فعالیت تیروزین کیناز BCR-ABL مهار نشده و سلول به حالت سرطانی باقی مانده و دچار مرگ برنامهریزی شده نمیشود و بیماری به طرف فاز تسریع شده و بلاستیک پیشرفت میکند. همچنین تغییرات در بیان hOCT۱ بهعنوان ناقل دروندهی داروی ایماتیب میتواند بر غلظت داخل سلولی دارو و در نهایت، بر نتیجه درمان تأثیرگذار باشد که در این مطالعه بیان ژن hOCT۱ متغیر بود و تغییرات معنیداری مشاهده نشد.