جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای مرگ سلول
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
کیتوزان (Cs) از پوسته میگو استخراج و فرمهای مشتق شده از آن شامل N- آلکیله (AlkCs) و نانوذرات (CsNPs) تهیه شد. سپس تأثیرهای ضد باکتریایی آنها بر رشد استافیلوکوکوس اورئوس سویه حساس به متی سیلین ارزیابی شد.ابتدا ویژگیهای نانوذرات توسط پراکندگی نوری دینامیک و شکل ظاهری نانوذرات و N- آلکیله توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مشخص شد. و فعالیت ضد باکتریایی آنها توسط آزمون حداقل غلظت مهارکنندگی و کشندگی، انتشار در آگار به کمک دیسک، نفوذپذیری غشای سلولی توسط سنجش انتشار بتاگالاکتوسیداز سیتوپلاسمی ارزیابی شد. نوع مرگ سلولی القا شده نیز توسط روش رنگ آمیزی DAPI و تغییرات در یکپارچگی سطح سلولی توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) بررسی شد. نتایج نشان داد نانوذرات به شکل کروی با میانگین قطر هیدرودینامیکی ۲۴۰ نانومتر هستند. N- آلکیله دارای ساختاری با سطح ناهموار در مقایسه با کیتوزان طبیعی بود. حداقل نقاط مهارکنندگی رشد (۷۸ میکروگرم بر میلیلیتر) و کشندگی (۱۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر) برای نانوذرات ها مشاهده شد (۰۵/۰>p). نانوذرات و N- آلکیله کیتوزان بیشترین قطر هاله مهار رشد را در غلظت ۱۲۵۰ در مقایسه با سایر دیسکها نشان دادند (۰۵/۰>p). نفوذپذیری غشای خارجی فرمهای مشتق شده کیتوزان تفاوت قابل ملاحظهای با کیتوزان طبیعی و سلولهای کنترل نشان دادند (۰۵/۰>p). تست رنگ آمیزی DAPI بیانگر مرگ سلولی بالاتر فرمهای مشتق شده کیتوزان بود. تصاویر بهدست آمده از AFM نشانگر تغییر در یکپارچگی غشا سلولهای تیمار شده در مقایسه با سلولهای کروی و خوشهای کنترل بود. خواص آنتی باکتریایی کیتوزان طبیعی را با اصلاح فیزیکی و شیمیایی بهبود داده شد.
سید حسین بهشتی شوشتری، فرنگیس عطائی، سامان حسینخانی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
SH-SY۵Y رده سلولی نوروبلاستوما است که به عنوان مدلی از سرطان و اختلالات نورودژنراتیو در مطالعات عصبی-تجربی استفاده می شود. یکی از عوامل ایجاد بیماری نقص در مسیر آپوپتوز میباشد. اختلال در پروتئینهای آپوپتوزی بر فرایند درمان و پاسخ به دارو تاثیر دارد. در سلولهای عصبی به دلیل بیان بالای پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز، اثرپذیری داروها چندان نیست. درمان ترکیبی یکی از روشهای درمان در حال توسعه است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرپذیری داروی دوکسوروبیسین بر آپوپتوز در سلول SH-SY۵Y در شرایط بیان بالای کاسپاز۹ است. کاسپاز۹ آنزیم کلیدی و پیش برنده آپوپتوز داخلی است. ابتدا با MTT سطح زندهمانی سلول تحت تاثیر غلظتهای مختلف دارو بدست آمد. سپس در سلول ژن کاسپاز۹ ترانسفکت شد و تحت تاثیر غلظت کمتر از IC۵۰ دارو قرار گرفت و با روشهای مختلف، سطح انرژی و مرگ سلول بررسی شد. نتایج حاصل از سنجش ATP نشان داد با افزایش بیان کاسپاز۹ در حضور دارو، سطح ATP کاهش مییابد. فعالیت کاسپاز۳/۷ که شاخصی از مرگ سلول است بیانگر افزایش مرگ طی اثر دارو بر سلول دریافت کننده کاسپاز است. نشر حاصل از رنگآمیزی پروپیدیوم به هوخست نشان داد بیان کاسپاز۹ در ترکیب با دارو موجب القای بیشتر مرگ خواهد شد برای اطمینان از سطوح بیانی پروتئین القاکننده مرگ سلولی، با وسترن بلات مقدار پروتئین کاسپاز۳ بررسی شد که افزایش معناداری در حالت ترکیب کاسپاز۹ و دارو نشان داد. یافتههای این پژوهش نشان داد القای بیان کاسپاز۹ تاثیر دارو را تشدید می کند و درمان ترکیبی ممکن است بر پاسخ پذیری بیماری های نورونی موثر باشد.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: اهداف این مطالعه ارزیابی اثرات محرومیت غذایی به عنوان یک استرس اجتماعی بر ساختار بیضه به علاوه بررسی اثر بهبود دهنده ملاتونین به عنوان ترکیبی آنتی اکسیدان بر آثار محرومیت غذایی بوده است. مواد و روشها: مطالعات بر روی ۴۲ سر رت نر انجام گردید که در ۷ گروه تقسیم شدند. گروهها عبارتند از کنترل (C)، شم که سالین دریافت کردند، ملاتونین (M)، محرومیت غذایی به میزان یک سوم غذای معمول و دارای مواجهه (FD)، گروه محرومیت و جدا شده از سایر حیوانات (FDi)، گروه محروم با تزریق ملاتونین (FDM)، گروه محروم با جداسازی و تزریق ملاتونین (FDMi). پس از ۱۴ روز طول دوره آزمایشی بافت بیضهها با دو روش ایمنوهیستوشیمی و تانل مورد ارزیابی با میکروسکوپ نوری قرار گرفت. ارزیابی بیوشیمیایی بیضهها بر روی مقادیر دو ماده مالون دی آلدیید و گلوتاتیون انجام شد. جهت ارزیابی آماری از آزمون آنووای یک طرفه و توکی استفاده گردید. مرز معنیداری بین گروهها ۰۵/۰P< در نظر گرفته شد. نتایج: نتایج گروه شم به علت تشابه با نتایج گروه کنترل، حذف شد. محرومیت با مواجهه موجب افزایش مالون دی آلدیید (۰۱/۰Pنتیجهگیری: محرومیت غذایی به همراه مواجهه موجب افزایش مرگ سلولی در بافت بیضه شده است اما محرومیت در شرایط جدا شدگی این اثر را ایجاد نکرد، این عوارض را میتوان به احساس نابرابری در اثر مواجهه نسبت داد. با توجه به اثر ملاتونین بر شرایط محرومیت همراه با نابرابری، و کاهش مرگ سلولی، دخالت مکانیسمهای استرس اکسیداتیو در استرس «محرومیت غذایی همراه با نابرابری» مورد تأکید قرار میگیرد.
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: سرطان پستان دومین عامل مرگ و میر سرطان در زنان است. سیسپلاتین یک داروی ضد سرطانی رایج شیمی درمانی است که سبب مرگ سلولهای سرطانی میشود. حساسیت سلولهای سرطانی به داروهای شیمی درمانی اغلب به خاطر تغییر بیان در سطوح mRNA ژنهای مرتبط با فرآیند مرگ سلولی برنامهریزی شده است. نانوساختارهای تحویل دهنده دارو برای انتقال غلظتهای کمتر و مؤثرتر داروهای شیمی درمانی طراحی شده است. در این مطالعه بیان ژنهای BCL۲ و BAX در سلولهای T۴۷D تیمار شده با سیسپلاتین و نانوذرات بارگذاری شده با سیسپلاتین ارزیابی شد که میتواند منجر به افقی تازه در درمان سرطان پستان باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای T۴۷D با غلظتهای متفاوت سیسپلاتین و نانوذرات بارگذاری شده با سیسپلاتین به مدت ۴۸ ساعت تیمار شدند. IC۵۰ تعیین شد. RNA با استفاده از محلول RNX استخراج شد. سپس cDNA ساخته شد. آغازگرهای اختصاصی برای ژنهای BCL۲، BAX و TBP با استفاده از از نرمافزار اختصاصی طراحی شد. میزان بیان ژنهای BCL۲ و BAX نسبت به ژن TBP (ژن مرجع) با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی شد.
نتایج: بیان ژنهای BCL۲ و BAX در سلولهای T۴۷D تیمار شده با سیسپلاتین، به ترتیب به میزان ۰۷/۰ و ۴۸/۱ و در سلولهای T۴۷D تیمار شده با نانوذرات بارگذاری شده با سیسپلاتین، به ترتیب به میزان ۰۳/۰ و ۴۱/۲ تغییر یافت.
نتیجهگیری: در این بررسی نشان داده شد که نانوذرات بارگذاری شده با سیسپلاتین یک ترکیب ضد سرطانی مؤثر است. همچنین مشاهده شد که نانوذرات سبب القای مرگ برنامهریزی شده در سلولهای سرطان پستان میشود. در این مطالعه مشخص شد که آثار سمیت سلولی نانوذرات سیسپلاتین بر رده سلولی T۴۷D بیشتر از سیسپلاتین تنهاست.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف: انجماد شیشهای بهعنوان روش مناسب و مؤثری برای فریز و نگهداری جنینها شناخته شده است. در برخی از شرایط مانند آماده نبودن آندومتر گیرنده میتوان جنینهای اضافی را مجدداً منجمد نمود تا بعداً مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعات در مورد آثار انجماد مجدد روی جینینها اندک است، بنابراین این مطالعه آثار انجماد مجدد را روی میزان تکوین و بیان ژنهای مربوط به مرگ سلولی برنامهریزی شده و لانهگزینی جنینهای موش بررسی میکند.
مواد و روشها: موشهای ماده نژاد NMRI ۶-۸ هفته با استفاده از تزریق ۵/۷ واحد بینالمللی PMSG و ۴۸ ساعت بعد ۵/۷ واحد بینالمللی HCG تحریک تخمکگذاری و سپس در کنار موش نر قرار داده شدند. پس از بررسی پلاک واژنی، جنینهای ۸ سلولی جمعآوری و به سه گروه شامل گروه کنترل (جنینهای غیر انجمادی)، گروه آزمون یک (جنینهای ۸ سلولی یک بار منجمد شده) و گروه آزمون دو (جنینهای بلاستوسیست اولیه دو بار منجمد شده) تقسیم شدند. در پایان پس از استخراج RNA، بیان ژنهای Bcl-۲، Bax و ErbB۴ با روش Real time PCR ارزیابی شد. دادههای حاصل با آزمون مجذور کای و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ارزیابی شد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان تشکیل بلاستوسیست ثانویه و تخریب و بیان ژنهای مورد مطالعه در گروه انجماد مجدد نسبت به گروه غیر انجمادی تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: فرآیند انجماد و گرم کردن در مرحله هشت سلولی تأثیری بر میزان تکوین و بیان ژنهای مورد مطالعه نداشت اما پس از انجماد مجدد در مرحله بلاستوسیست اولیه، میزان تکوین و بیان ژنهای Bax و Bcl-۲ و ErbB۴ تغییر یافت.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: ژن mda-۷/IL-۲۴ یک ژن سرکوبگر تومور است. پپتید iNGR با گرایش به اینتگرینهای سطح سلول سرطانی در هدفمندسازی عوامل درمانی علیه سلولهای توموری بهکار گرفته شده است. هدف این مطالعه ساخت ژن mda-۷/IL-۲۴ متصل به پپتید iNGR و مقایسه فعالیت آن با ژن طبیعی است.
مواد و روشها: در ابتدا، mda-۷ با استفاده از روش PCR تکثیر یافت. آغازگر برگشت حاوی توالی پپتید iNGR بود تا این توالی در انتهای ژن mda-۷ ایجاد شود. توالی ژن تغییر یافته mda۷/iNGR و mda۷ (کنترل) در ناقل بیانی یوکاریوتی pCDNA۳,۱ دودمانسازی شدند. با استفاده از روشهای هضم آنزیمی، colony-PCR و توالییابی درستی دودمانسازی، یکپارچگی ناقلها و توالی آنها ارزیابی شد. با استفاده از لیپوفکتامین سازهها در سلولهای Ad-۲۹۳ ترانسفکت و توانایی آنها برای بیان پروتئین نوترکیب با استفاده از آزمایش الایزا ارزیابی شد. در ادامه، این سازهها به سلولهای HepG۲ ترانسفکت و بعد از استخراج mRNA با استفاده از روش Real time PCR بیان ژنهای پیش آپوپتوزی Gadd۱۵۳ و Bax اندازهگیری شد. با رنگآمیزی Anexin/PI و فلوسیتومتری میزان مرگ برنامهریزی شده در سلول HepG۲ ارزیابی شد.
نتایج: نتایج، درستی و یکپارچگی سازهها را نشان داد. بیان مناسب و ترشح محصول mda-۷. iNGR با کنترل آن یعنیmda-۷ در سوپ رویی قابل مقایسه بود. نتایج زنده مانی نشانگر عدم مفید بودن این تغییر بر پروتئین mda-۷ بوده است. بررسی مرگ سلولی برنامهریزی شده با سنجش بیان ژن و فلوسیتومتری نیز نشان داد که اتصال iNGR به mda-۷ بر خاصیت مرگزایی آن تأثیر کاهنده داشته ولی در مقایسه با گروه کنترل منفی همچنان مرگزایی معنیداری دارد (۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: ناقل بیانی pCDNA/Mda-۷.iNGR پروتئین mda-۷ متصل به iNGR را بهطور مناسب بیان کرد ولی بر خاصیت مرگزایی طبیعی پروتئین تأثیر بهینهای نداشت.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف مطالعه حاضر بررسی میزان تکوین فولیکولهای تخمدانی و میزان وقوع مرگ سلولی در تخمدانهای پیوندی موش نابالغ کپسولهشده با سدیمآلژینیت در مقایسه با تخمدانهای کپسولهنشده و نیز پیوندنشده موش بود.
مواد و روشها: تعداد ۵۰ راس موش ماده انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. در گروه الف تخمدان راست خارج و در سدیمآلژینیت کپسوله شد و سپس به زیرکپسول کلیه پیوند شد و در گروه ب تخمدان راست خارج و بدون کپسولهکردن در زیرکپسول کلیه راست پیوند شد. در هر دو گروه پیوندی تخمدان چپ دستنخورده بودند در گروه ج گروه کنترل، هر دو تخمدان موش دستنخورده بودند. بعد از پیوند در اولین و چهارمین سیکل استروس با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین، مورفولوژی تخمدانهای پیوندشده و نیز درصد فولیکولهای نرمال و مرگ سلولی آپوپتوز با رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی ضد BAX مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در اولین و چهارمین سیکل استروس درصد بالایی از فولیکولها مورفولوژی نرمال داشتند و تفاوت معنیداری بین گروهها مشاهده نشد. سرعت تکوین فولیکولی در دو گروه پیوندی بهطور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود و در عین حال در گروه کپسولهشده در مقایسه با کپسولهنشده این روند تکوین بیشتر بود (۰/۰۵>p). با وجود مشاهده سلولهای BAX مثبت در فولیکولهای بزرگ پرهآنترال و آنترال اما واکنش مثبتی برای آنتیبادی BAX در فولیکولها پرایمری و پریموردیال در گروههای مورد مطالعه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با وجود تکوین سریع و تخلیه زودرس ذخایر تخمدانی در گروههای پیوندی که میتواند بر طول عمر بافت تخمدان پیوندشده تاثیر داشته باشد اما سدیمآلژینیت تاثیر مثبت در تکوین فولیکول تخمدانهای پیوندی دارد.