جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای منبع کربن
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: امروزه استفاده از ریزجلبکها برای تولید مواد فعال زیستی و دارویی بسیار مورد توجه است. کربن یک ماده ضروری برای رشد ریزجلبک Spirulina maxima محسوب میشود. یافتن بهترین منبع کربنی و غلظت برای رسیدن به مقادیر بالا زیستتوده در کوتاهترین دوره کشت بسیار ارزشمند است بنابراین در این مطالعه تاثیر منابع کربنی (کربنات و بیکربنات سدیم، گلوکز و ملاس) با غلظتهای مختلف (۱۶، ۲۴ و ۳۲ گرم بر لیتر) بر میزان رشد و تولید زیستتوده بررسی شد. روشها: کشت در قالب ۱۱ تیمار و ۳ تکرار در محدوده دمایی آزمایشگاه (۳±۲۸ درجه سانتیگراد)، شدت نور ۱۰۰ ±۱۳۵۰ لوکس (نوردهی ۲۴ ساعته) انجام گردید. حداکثر ضریب رشد ویژه و زمان دوبرابر شدن مطابق با روش مدلسازی غیرخطی با کمک نرمافزار Wolfram Mathematica در فاصله اطمینان ۹۹% محاسبه گردید. یافتهها: بیشترین میزان غلظت زیستتوده در بالاترین غلظت (برحسب گرم بر لیتر) در ۵ روز اول به ترتیب متعلق به نموهای ملاس (۰۸۳/۳)، گلوکز (۰۹۴/۲)، کربنات سدیم (۸۶۹/۰) و بیکربنات سدیم (۸۳۵/۰) است. افزایش غلظت نمونهها بجز گلوگز از ۱۶ تا ۳۲ گرم بر لیتر در محیط کشت سبب افزایش زیستتوده شد. اگرچه نمونه رشدیافته در ملاس دارای بالاترین میزان غلظت زیستتوده در روزهای ابتدایی میباشد اما بیشترین تاثیر بر ضریب رشد ویژه متعلق به نمونه گلوگز است. نتیجهگیری: منبع کربنی و غلظت آن تاثیر بسزایی بر رشد زیستتوده دارد و گلوکز با غلظت ۲۴ گرم بر لیتر بعنوان منبع کربنی جایگزین موثر بر رشد انتخاب شد. کلیه نمونهها در بالاترین غلظت کمترین تاثیر را بر ضریب رشد ویژه داشتهاند.
اسما بهزادنیا، مرضیه موسوی نسب، سید عباس شجاع الساداتی، پیام ستوده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
بیوسورفکتانتها متابولیتهای تولید شده توسط میکروارگانیسمها هستند که به دلیل دارا بودن ویژگیهای سودمند فراوان، از قابلیتهای بالقوه و کاربردی گستردهای در صنایع مختلف برخوردار میباشند. علیرغم مزایای بسیار، به دلایل فنی و اقتصادی از جمله راندمان پایین، هزینه بالای تولید و فرآوری، و نوع سویههای تولیدکننده، استفاده تجاری از بیوسورفکتانتها بهویژه در صنایع غذایی و دارویی محدود میباشد. اکثر میکروارگانیسمهای تولیدکنندهی بیوسورفکتانتها که تاکنون مورد بررسی قرار گرفتهاند، سویههایی بیماریزا بوده که کاربرد بیوسورفکتانت خام حاصل از آنها در مصارف صنعتی و زیستمحیطی بهویژه در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی براحتی قابل پذیرش نخواهد بود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تولید حداکثری بیوسورفکتانت متصل به سلول توسط لاکتیکاسیدباکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (ATCC ۸۰۱۴) از طریق تغییر و بهینهسازی میزان منبع کربنی اصلی محیط کشت میکروبی اختصاصی انجام گرفته است. بدین منظور، سه ترکیب محیط کشت با میزان گلوکز متفاوت، از نظر تولید تودهی سلولی و بیوسورفکتانت در فلاسکهای همخورنده و همچنین در بیوراکتور غیرمداوم (تحت شرایط دما، pH و سرعت همزدن کنترلشده) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تخمیر هم در آزمایشات مربوط به فلاسکها و هم در بیوراکتور، نشاندهندهی حداکثر غلظت تودهی سلولی (۹۲/۳ و ۱۷/۴ گرم بر لیتر) و حداقل کشش سطحی (۱۷/۴۱ و ۴۸/۴۰ میلینیوتن بر متر) و در نتیجه حداکثر میزان بیوسورفکتانت تولیدی در محیط کشت حاوی ۳۰ گرم بر لیتر گلوکز میباشند. همچنین، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز نشان داد که بیوسورفکتانت تولید شده مخلوطی از پروتئین، پلیساکارید و احتمالاً گروه فسفات میباشد و دارای ساختار گلیکوپروتئینی است.