۵۲ نتیجه برای میکروسکوپ
عباس اخوان سپهی، ساره فراهانی، لاله فرهنگ متین،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
باکتری های مغناطیسی، تحت تأثیر میدان مغناطیسی زمین جهت گیری می نمایند. انواع اشکال کوکسی، باسیل و مارپیچی در آن ها مشاهده شده است. فراساختار مگنتوزوم در این باکتری ها باعث جهت گیری آن ها تحت تأثیر میدان مغناطیسی و به عنوان بخش ذخیره ی آهن محسوب می شود. در این پژوهش حضور باکتری های مغناطیسی در نقاط مختلف کشور ایران با ویژگی آب شیرین، نیمه شور و شور شامل معدن آهن مروارید زنجان ، تالاب میقان، خلیج فارس و کویر قم بررسی شد. رسوبات و آب جمع آوری شده، تحت اثر میدان مغناطیسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تمام انواع باکتری های جدا سازی شده، گرم منفی و واجد اشکال باسیلی، اسپیریلوم و کوکسی بودند. بعد از اثر میدان مغناطیسی در لوله ی مویین حاوی باکتری مغناطیسی پاسخ آن ها به میدان مغناطیسی مشاهده شد. نمونه های تالاب میقان، کویر قم و معدن آهن مروارید زنجان به علت داشتن رسوب و همچنین نمونه ی بیشتری از باکتری مغناطیسی، به طور ویژه مورد بررسی قرار گرفتند.در تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری ذرات نانوی آهن درون آن ها قابل رویت بود. بررسی مولکولی، توالی یابی و BLAST درتارنمای NCBI نمونه ی معدن آهن مروارید زنجان حضور باکتری مغناطیسی Magnetospirillum magnetotacticum را به اثبات رسانید. تراکم بیشتر ذرات نانوی آهن در نمونه ی تالاب میقان در مقایسه با معدن آهن، بیانگر این است که وفور یون آهن به تنهایی، عامل افزایش سنتز نانوذرات آهن توسط باکتری مغناطیسی نیست.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
مطالعه ریز ساختار خمیر ابزاری مفید و مؤثر برای درک اثر فرآیندهای مختلف روی خصوصیات خمیر و محصول نهایی آن می باشد. در این مطالعه پروتکل نحوه آمادهسازی و رنگآمیزی نمونه های خمیر برای مشاهده ریز ساختار آنها با میکروسکوپ نوری اپی فلورسنس (EFLM) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور عواملی مانند نوع رنگ، نوع حلال، غلظت رنگ، مدت زمان لازم برای انتشار رنگ در نمونه و نوع فیلتر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده نشان دادند که رنگآمیزی نمونههای خمیر با مخلوط فلورسئین سدیم ۱ درصد و رودامین B ۱/۰ درصد (وزنی- حجمی) در حلال ۲- متواکسی اتانول، بهترین نتایج را ارائه می کند. در این شیوه رنگآمیزی، گرانولهای نشاسته با رنگدانه فلورسئین و فاز پروتئینی با رنگدانه رودامین B با وضوح بالا از همدیگر تفکیک گشته و شیوه رنگآمیزی بهکار رفته امکان مشاهده هر دو جزء نشاسته و گلوتن را بهصورت همزمان فراهم می سازد. زمان استراحت نمونههای خمیر بعد از رنگ آمیزی و قبل از مشاهده میکروسکوپی نیز روی کیفیت تصاویر تأثیر گذار بود، به طوریکه زمان حداقل ۶۰ دقیقه، بهترین نتایج را ارائه داد. در رابطه با فیلترهای گوناگون مورد استفاده برای میکروسکوپ اپیفلورسنس، فیلتر MWBV۲ مربوط به طیف نوری ۴۲۰ نانومتر، از دیگر فیلترها مناسب تر تشخیص داده شد. با بهره گیری از روشهای اختصاصی پردازش تصاویر دیجیتال و تصحیح عمق میدان در تصاویر اولیه بدست آمده، کیفیت تصاویر میکروسکپی بهبود یافت. در نهایت با شکل گیری پروتکل و روش مناسب برای مشاهدات EFLM، ریز ساختار خمیر و تغییرات به عمل آمده روی شبکه گلوتنی آن در سه زمان مخلوط کردن کوتاه، مطلوب و بیش از حد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج کلی روی خمیرهای مخلوط شده در زمانهای مختلف نشان دادند که تکنیک EFLM تصاویری با کیفیت مطلوب و قابل مقایسه با روش میکروسکوپ لیزری کونفوکال ارائه می نماید.
علیرضا نادری سهی، حسین نادری منش، مسعود سلیمانی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
با توجه به یافته های جدید، نقش نانوتوپوگرافی ریزمحیط سلول بر عملکرد و سرنوشت آن، بیش از پیش اهمیت یافته است. از این رو، تهیه نانوساختارهای زیست سازگار بعنوان بستر کشت سلول و در مرحله بعد، تعیین دقیق ویژگی های فیزیکی و هندسی آن ها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این راستا هرچند میکروسکوپ نیروی اتمی، در تعیین خصوصیات نانوالگو(Nanopattern) های مورد استفاده برای کشت سلول، کاربردی گسترده یافته، اما توانایی های آن برای مطالعه ساختار نانوالیاف الکتروریسی شده (Electrospun nanofibers) بطور جدی مطالعه نشده است. در تحقیق حاضر، نانوالیاف زیست سازگار کیتوزان که با فناوری الکتروریسی تولید و بهینه شده بودند، با میکروسکوپ های الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپ نیروی اتمی(AFM) مورد بررسی قرار گرفته، داده های حاصل از هر یک ارزیابی شدند. نتایج حاصله بیانگر این واقعیت بود که استفاده از هر کدام از این دو میکروسکوپ، مزایا و معایبی خواهد داشت. بعنوان اولین نکته، در حالی که فرآیند های آماده سازی و روبش نمونه در SEM می تواند سبب تخریب ساختار طبیعی الیاف گردد، AFM به هیچگونه تیمار نمونه نیازی ندارد. در حالی که مهمترین کاربردهای SEM در بررسی ساختارهای نانوفیبری شامل بررسی سریع شکل، جهت گیری، قطر و یکنواختی الیاف است، تصویربرداری سه بعدی با AFM، تعیین درجه زبری سطح، درجه زبری در طول لیف و تعیین ضخامت بافت تولید شده را ممکن می سازد. علاوه بر این، با رعایت پاره ای ملاحظات تکنیکی، AFM می تواند در تخمین قطر میانگین نانوالیاف، به خوبی SEM عمل نماید.
امید عزیزیان شرمه، محرم ولیزاده، جعفر ولیزاده، مژگان طاهری زاده، مریم بیگمی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
میکروارگانیسم ها و گیاهان دارای ظرفیت بالایی برای احیاء فلزات از طریق مسیرهای متابولیکی خود و به اصطلاح بیوسنتز نانوذرات هستند. صرف نظر از مزایای زیست محیطی سنتز بیولوژیکی نانوذرات، امکان تولید نانوموادی با خصوصیات جدید در این روش وجود دارد. در این مطالعه عصاره آبی میوه گیاه کَوَر (Capparis spinosa L.) جهت سنتز نانوذرات نقره مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش پتانسل احیاءکنندگی گیاه، محتوی فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی دو عصاره اتانولی و آبی با روش های DPPH و FRAP اندازه گیری شد. عصاره آبی فعالیت آنتی اکسیدانی کمتری نسبت به عصاره اتانولی نشان داد با این وجود، دارای پتانسیل بالایی برای کاهش رادیکال های آزاد و یون های فلزی بوده است. پس از تهیه عصاره، به منظور فیتوسنتز نانوذرات نقره، ۲ میلی لیتر عصاره به ۴ میلی لیتر از محلول نقره نیترات با غلظت ۱ میلی مولار افزوده شد. از عصاره بعنوان عوامل کاهنده و پایدار کننده نانوذرات استفاده شد. تأثیر پارامترهای موثر جهت بهینه نمودن نانوذرات نقره نظیر: pH واکنش، میزان عصاره، غلظت یون فلزی و زمان واکنش بوسیله تکنیک اسپکتروسکوپی فرابنفش-مرئی (UV-Vis) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) مورد ارزیابی قرار گرفت. طیف اسپکتروفتومتری فرابنفش-مرئی مربوط به رزونانس پلاسمون سطحی (SPR) برای نانوذرات نقره، بیشترین جذب را در ۴۱۵ نانومتر نشان داد. از طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FT-IR) برای شناسایی گروه های عاملی احتمالی دخیل در سنتز نانوذرات نقره استفاده شد. نتایج نشان دادند که، نانوذرات حاصل دارای شکل کروی یکنواخت با اندازه ۱۲-۸ نانومتر هستند.
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
میکروسکوپ الکترونی جهت مطالعه ساختمان میکروسکوپی عضله راسته گوسفند مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق سه تیمار شامل نمونه خام (شاهد)
روش حرارتی سنتی و روش حرارتی مایکروویو بکار رفت. برای حرارت دادن عضله به روش سنتی آون با دمای ۱۶۳ درجه سانتیگراد و به از مایکروویوی
با فرکانس ۲۴۵۰ مگاهرتز و توان ۷۰۰ وات استفاده شد.در کلیه تصاویر میکروسکوپی از عضله پخته شده به روش حرارتی سنتی صدمه ای در سطح ساختمان عضله قیبر های عضلانی مشاهده نگردید. اما در روش حرارتی مایکروویو صدمات ساختمانی بیشتری در فیبرهای عضلانی مشاهده گردید.تولید حراات در سرتاسر عضله در روش حرارتی مایکروویو سبب ایجاد صدمه درسطح فیبر های عضلانی گشته و حتی بعضی قسمت های فیبر های عضلانی در تصاویر بدست آمده از همدیگر جدا شده اند که نشان دهنده پاره شدن یا گسیختگی پاره ای از قسمت های فیبر های عضلانی می باشد
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده مالت سازی فرایندی است شامل خیساندن، جوانه زنی کنترل شده غلات که پس از خشک کردن، محصولی ترد و دارای خواص تغذیه ای تولید می شود. در اکثر کشورها افزودنی های کمکی با هدف کاهش هزینه های تولید بدون تاثیر نامطلوب بر کیفیت محصول نهایی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات طول، عرض، ضخامت، دانسیته دانهای، دانسیته حجمی، تخلخل قدرت دیاستاتیک، قنداحیاءکننده، بازدهی استخراج عصاره آب سرد، ازت کل،pH و بافت طی فرایند مالت سازی بود. همچنین عصاره حاصل از مالت های تهیه شده از دانه جو به همراه جو مالت نشده (رقم صحرا) به عنوان افزودنی مکمل در نسبت های اختلاط ۲۰، ۴۰ و ۵۰ درصد در قالب طرح کاملا تصادفی با ۴ تیمار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد طی فرایند مالت سازی دانسیته دانه ای، دانسیته حجمی قدرت دیاستاتیک، قند احیاءکننده و بازدهی استخراج عصاره آب سرد افزایش و مقدار ازت کل، وزن هزار دانه و خاکستر کاهش یافت. نتایج بررسی تغییرات بافت با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نشان داد که دیواره سلولی طی فرایند، تجزیه و گرانول ها از شبکه پروتئینی جدا شدند. نتایج این تحقیق نشان داد قدرت دیاستاتیک، بازدهی استخراج عصاره آب گرم، شدت رنگ با افزایش نسبت اختلاط جو مالت نشده کاهش یافت. بررسی مقایسه ورت حاصل از نمونه شاهد و نسبت های اختلاط نشان داد که بازدهی استخراج عصاره آب گرم ورت حاصل از نسبت اختلاط ۲۰ درصد جو در مقایسه با نمونه شاهد کاهش معنی داری وجود نداشت.
ابراهیم کریمی، اکرم صادقی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
نانوذرات نقره خواص ضدمیکروبی دارند و در محصولات تجاری مختلف استفاده میشوند. در این مطالعه تاثیر دو نوع فرمولاسیون نانونقره L۲۰۰۰ و LS۲۰۰۰ بر دو سویه استرپتومایسس محرک رشد گیاهی و سه عامل بیمارگر گیاهی، پیتیوم آفانیدرماتوم، پیتیوم اولتیموم و فوزاریوم سولانی بررسی شد. استرپتومایسسها و عوامل بیمارگر گیاهی بهترتیب روی محیط ISP۲ و PDA حاوی غلظتهای ۰ تا ۷۵پیپیام از دو نوع فرمولاسیون نانوذرات نقره کشت شدند. تاثیر L۲۰۰۰ و LS۲۰۰۰ بر میسلیوم استرپتومایسسها بهوسیله میکروسکوپ نیروی اتمی مطالعه شد. واحد تشکیل کلنی (cfu) باکتریها در پاسخ به غلظتهای افزایشی L۲۰۰۰ کاهش پیدا کرد. در مقابل LS۲۰۰۰ بهطور کامل از رشد هر دو سویه حتی در غلظت ۵پیپیام جلوگیری کرد. اثر ممانعتکننده LS۲۰۰۰ بر عوامل بیمارگر بیشتر از L۲۰۰۰ بود. پیتیوم آفانیدرماتوم بیشترین مقاومت را به L۲۰۰۰ نشان داد و تنها در غلظت ۷۵پیپیام قطر کلنی کاهش پیدا کرد. حساسیت بالای فوزاریوم سولانی به L۲۰۰۰ موجب کاهش قطر کلنی قارچ در پایینترین غلظت آن شد. رشد هر سه عامل بیمارگر توسط LS۲۰۰۰ کاهش پیدا کرد و در غلظت ۵۰پیپیام بهطور کامل متوقف شد. نتایج نشان داد که LS۲۰۰۰ شبکه میسلیومی باکتریها را در تمام غلظتهای آزمایششده تخریب کرد. پس از تیمار با فرمولاسیون L۲۰۰۰ وزیکولهایی بر سطح شاخههای میسلیومی تشکیل شد. براساس نتایج، اثرات بازدارنده نانوذرات نقره بر باکتریهای مفید خاک بیشتر از عوامل بیمارگر بود. بنابراین، برای استفاده از نانو ذرات نقره بهعنوان ضدقارچ در کشاورزی باید بیشتر احتیاط شود.
الهام شیخی، بهناز شجاع الدین گیوی، شراره تودد، محمد امین بصام، حسین نادریمنش*، بتول سجاد،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
میکروسکوپِ فلورسانسِ بازتاب-داخلی-کلی ابزاری کارا، برای مشاهده و ثبت پدیدههای رخ داده در فاصلهای کمتر از صد نانومتر است. از این ویژگی منحصر بفرد میکروسکوپ، برای بررسی "کیفی" اسکلت سلولی، در نزدیکی سطح زیرینِ سلول استفاده میشود. در این مقاله، توزیع اکتینها در فاصلهی کمتر از صد نانومتری از سطحِ تماسِ سلول با بستر زیرین، با استفاده از میکروسکوپِ فلورسانسِ بازتاب-داخلی-کلی برپایه ی منشور، تصویربرداری شده است. کمیسازی اکتینهای اسکلت سلولی برای بررسی خزیدن سلولها از لحظه اتصال اولیه به بستر زیرین تا آغاز حرکت از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بدینجهت در این مقاله، با استفاده از محاسبه توزیع سطحی-حجمی مولکولهای فامساز، روشی برای "کمیسازی" توزیع مولکولهای فامساز در نزدیکیِ سطح زیرین سلول، ارایه شده است. این روش جدید، امکان مطالعه خزیدن سلول براساس تصویربرداری لحظهای از سطح سلول را از طریق محاسبه توزیع موضعی مولکولهای فامساز در آن ناحیه فراهم میکند.
بابک صادقی، بیتا کوپایی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در این کارتحقیقاتی، عصاره گیاهی میوه گواوا (Psidium guajava) به دلیل دارا بودن خاصیت کاهندگی، جهت سنتز نانو ذرات نقره (Ag-NPs) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اثرات کاهندگی و محافظت خوب گواوا (PG)، سنتز نانوذرات نقره را در ابعاد نانو مهیا می-کند. طیف سنجی اشعه ماوراءبنفش(UV-vis)، پراشاشعهایکس (XRD)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی انرژی اشعه ایکس (EDAX) جهت شناسایی نانو ذرات نقره سنتز شده با استفاده از روش زیستی بهکار برده شده است. دادهها نشان میدهند که در اثر سنتز زیستی، نانو ذرات نقره با قطرهای ۲۰-۱۰ نانومتر تولید میشوند. مطالعات XRD درجه بالایی از بلورهای نانوذرات نقره منحصر به فرد با ساختار مکعبی مرکز پر (fcc) را نشان میدهد. نتایج FTIR به وضوح نشان داد که عصاره گواوا (PG)، حاوی -OH به عنوان یک گروه عاملی در واکنش کاهش و سنتز نانوذرات نقره عمل میکنند. فعالیت ضد باکتری Ag-NPs در برابر رشد گرم مثبت (S. aureus) با استفاده از SEM مورد آزمایش قرار گرفت. مهار در رشد گرم مثبت (S. aureus) در برابر Ag-NPs مشاهده شد. نتایج نشان میدهد که ذرات نقره سنتز شده به عنوان عامل ضد باکتری موثر عمل می کند. این ثابت شده است که ذرات نقره سنتز شده قادر به ارائه اثرات ضد باکتری بالا است و از این رو پتانسیل بالایی در آماده سازی داروهای مورد استفاده در برابر بیماری ها دارد.
دوره ۱۳، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
در این مقاله، با بهره¬گیری از تئوری الاستیسیته گرادیان کرنش، اثر اندازه یک نوع تیر مونتاژ شده میکروسکوپ نیرو اتمی بر فرکانس تشدید و حساسیت آن نسبت به سختی تماسی، مورد بررسی قرار گرفته است. میکروتیر مذکور، شامل یک تیر یک¬سردرگیر افقی، یک رابط عمودی و یک نوک در انتهای سر آزاد رابط ¬است که ساختار آن امکان روبش جداره¬ نانومواد را برای میکروسکوپ نیرو اتمی فراهم می¬سازد. ابتدا با استفاده از تئوری الاستیسیته گرادیان کرنش و اصل هامیلتون، معادله حرکت و شرایط مرزی برای میکروتیر مذکور بدست آمده است. سپس، فرکانس تشدید ارتعاشات خمشی میکروتیر ACP، و حساسیت آن نسبت به سختی تماسی بدست آمده و بررسی شده است. نتایج حاصل از تئوری الاستیسیته گرادیان کرنش با نتایج بدست آمده از تئوری تنش-کوپل اصلاح شده و تئوری تیر کلاسیک مقایسه شده است. نتایج نشان می¬دهند که با نزدیک شدن ضخامت تیر به پارامتر طول مقیاس، اختلاف بین تئوری الاستیسیته گرادیان کرنش با تئوری¬های تنش-کوپل اصلاح شده و تیر کلاسیک، در پیش¬بینی رفتار ارتعاشاتی میکروتیر مذکور، قابل ملاحظه خواهد بود.
دوره ۱۳، شماره ۵۸ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده ﻫﺪف از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮرﺳﯽ اﻣﮑﺎن ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮراﮐﯽ از ثعلب اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﺎرﺑﺮد اسید استئاریک به عنوان ماده چرب در ﺳﺎﺧﺘﺎر آن، ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت آﺑﮕﺮﯾﺰی ﻓﯿﻠﻢ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت مکانیکی، حرارتی، تغییرات رنگ و ﻧﻔﻮذ ﭘﺬﯾﺮی فیلمها ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. به این منظور فیلم های مرکب خوراکی از ثعلب، اسید استئاریک، و توئین ۸۰ (tween ۸۰) به صورت امولسیون با استفاده از اولترا توراکس تهیه شد. نفوذ پذیری بخار آب فیلم های امولسیونه با افزودن اسید چرب کاهش می یابد. همچنین نفوذ پذیری به اکسیژن فیلم های امولسیون شده کمتر از فیلم شاهد ثعلب بود اما این تفاوت در غلظت های بالای اسید استئاریک معنی دار نبود. میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز برای تحلیل ریز ساختار فیلم ها استفاده گردید. در نهایت، کالریمتری روبشی افتراقی نشان داد که دمای انتقال شیشه ای فیلم ثعلب در حدود ۱۲- درجه سانتی گراد می باشد و بطور قابل توجهی تحت تاثیر غلظت اسید استئاریک است.
دوره ۱۴، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله ساختار میکروسکوپی پوسته خرخاکی با استفاده از تصاویر به دست¬ آمده از دستگاه میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ دینامیکی پوسته این جانور، تحت ضربه یک پرتابه مخروطی به روش اجزای محدود مطالعه شده است. شکل خاص پوسته جانور که یک کامپوزیت می¬¬باشد، باعث شده که علیرغم ضخامت ناچیز، در برابر بارهای خارجی، مقاومت مطلوبی از خود نشان دهد. همچنین جانور قادر است در صورت احساس خطر خود را جمع کرده و بدن خود را به شکل یک کره درآورد. بنابراین به منظور بررسی اثرات احتمالی این قابلیت تغییر شکل در بدن حشره بارگذاری بر روی پوسته در هر دو وضعیت صاف و کروی، با زوایای برخورد مختلف و سرعت های متفاوت انجام شد. با مقایسه بین دو وضعیت صاف و کروی این نتیجه حاصل گردید که میزان تمرکز تنش ایجاد شده در پوسته در حالتی که جانور خود را به شکل کره جمع می¬کند، کمتر از حالت نرمال است که این امر بیانگر تاًثیر مثبت مکانیزم حفاظتی جانور می¬باشد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در راستای طراحی و ساخت ساختارهای نوین مهندسی داری نسبت استحکام به وزن بالا مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله، رفتار ارتعاشاتی غیرخطی میکروتیر میکروسکوپ نیرو اتمی دینامیکی در مد متناوب مورد تحلیل قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از اصل هامیلتون و با بهره-گیری از معادلات ساختاری تنش-کوپل اصلاح شده، معادله حرکت و شرایط مرزی بدست آمده است. با توجه به ماهیت غیرخطی نیروی وارد بر نوک، از تئوری اغتشاشات برای حل معادلات غیرخطی استفاده شده است. سپس، روابطی برای فرکانس غیرخطی و فاکتور میرایی غیرخطی موثر بدست آمده است. همچنین، تاثیر خطای ناشی از مونتاژ غیر دقیق نوک در انتهای میکروتیر، بر روی رفتار ارتعاشاتی تیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تئوری تنش-کوپل اصلاح شده با نتایج حاصل از تئوری تیر کلاسیک مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که فرکانس غیرخطی و فاکتور میرایی غیرخطی پارامترهایی وابسته به اندازه میباشند. افزایش فاصله جدایی تعادلی بین نوک و میکروسکوپ، باعث کاهش تاثیر نیروهای جاذبه واندروالسی بر روی فرکانس غیرخطی شده، اما تاثیر آن بر روی فاکتور میرایی غیرخطی ناچیز است. همچنین با توجه به نتایج میتوان نتیجه گرفت که افزایش فاصله بین نوک و سر آزاد تیر، میتواند تاثیر چشمگیری بر دقت میکروسکوپ در مد متناوب داشته باشد.
دوره ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله، اصطکاک در سطوح تماسی با توزیع زبری تصادفی در مقیاس نانو مدلسازی و شبیهسازی شده است. بدین منظور، ابتدا مدل اصطکاکی توسعه یافته AMM برای تماس سطوح تخت صاف/تخت زبر بر اساس مدل تماسی JKR، مدل اصطکاکی HK، و توزیع زبری تصادفی گرینوود-ویلیامسون یا GW استخراج شده است. طبق نتایج شبیه سازی، مدل اصطکاکی توسعه یافته AMM با در نظر گرفتن نیروهای سطحی مقیاس نانو، نیروی اصطکاکی بزرگتری را در مقایسه با مدل اولیه AMMپیش بینی میکند و از دقت بالاتری برخوردار است. در ادامه، مدل بدست آمده برای تعیین اصطکاک بین سطح کروی صاف/تخت زبر و نهایتا اصطکاک نوک سوزن میکروسکوپ نیروی اتمی روی سطح زبر تعمیم داده شده و تاثیر پارامترهای هندسی سطح شامل انحراف معیار ارتفاع زبریها و شعاع نوک قله زبریها بر نیروی عمودی، نیروی اصطکاکی، و نهایتا ضریب اصطکاک نوک سوزن میکروسکوپ اتمی و سطح زبر بررسی شده است. نتایج بدست آمده از شبیهسازی نشان میدهند که نیروی عمودی و نیروی اصطکاکی با افزایش مقدار انحراف معیار ارتفاع زبریها افزایش مییابد، در حالی که ضریب اصطکاک با افزایش مقدار انحراف معیار کاهش پیدا میکند. بعلاوه، نیروهای عمودی و اصطکاکی و نیز ضریب اصطکاک با افزایش شعاع نوک برجستگیها افزایش مییابند. همچنین، مشاهده میشود که تاثیر تغییرات انحراف معیار ارتفاع زبریها بر متغیرهای اصطکاکی بیشتر از تاثیر تغییرات شعاع قله زبریها میباشد.
دوره ۱۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله به توسعه و مدلسازی تئوریهای تماسیالاستیک – پلاستیک جهت نانوباکتریهای نرم کروی شکل به منظور کاربرد در منیپولیشن میکرو/نانوذرات زیستی مختلف بر پایه ی میکروسکوپ نیروی اتمی پرداخته شده است. ابتدا شبیه سازی تماس الاستیک برای سه دسته نانوباکتری اپیدرمیدیس، سالیویروس و آئروس با استفاده از مدل تماسی هرتز و المان محدود پرداخته شد. مقایسه نتایج شبیه سازی تماس الاستیک با نتایج آزمایشگاهی موجود نشان داد که در نظر گرفتن حالت الاستیک برای شبیه سازی تماس نانوذرات زیستی مناسب نیست و نتایج نادرستی را در اختیار قرار میدهد. از این رو در این مطالعه به توسعه و شبیه سازی تئوریتماسی الاستیک – پلاستیک چانگ جهت کاربرد در شبیه سازی مکانیک تماس به منظور کاربرد در شبیه سازی منیپولیشن پرداخته شد. مقایسه شبیه سازی تئوری تماسی چانگ با نتایج آزمایشگاهی موجود و نتایج حاصل از شبیه سازی تماسی چن و همکارانش نشان داد که تئوری الاستیک – پلاستیک کامل چانگ نتایج مطلوبی را در اختیار قرار میدهد. مقایسه نمودار شعاع تماس بر حسب عمق نفوذ در دو تئوری هرتز و چانگ نشان داد که میزان شعاع تماسی ایجاد شده در حالت الاستیک – پلاستیک از میزان شعاع تماسی ایجاد شده در حالت الاستیک بیشتر میباشد.
دوره ۱۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
این مقاله به مطالعه تأثیر اجزای ساختاری بال عقب ملخ صحرایی بر رفتار بیومکانیکی آن میپردازد. نخست، بال حشره تحت بررسی میکروسکوپی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی قرار میگیرد. نتایج به دست آمده از بررسیهای میکروسکوپی جهت ارائه مدلهای المان محدود از بال با در نظر گرفتن اجزای ساختاری متفاوت به کار گرفته میشود. مدلهای ارائه شده تحت اثر نیروهای اینرسی و آیرودینامیکی وارد بر بال در ضمن پرواز قرار گرفته و تنشها و جابهجاییهای ناشی از آنها ارزیابی میگردند. نتایج نشان داده است که حضور رگهای طولی، رگهای طولی و عرضی، چینوچروکها، چینوچروکها و رگهای طولی و در نهایت چینوچروکها و رگهای طولی و عرضی به ترتیب باعث میانگین کاهش ۴ ، ۲۵,۷۵، ۴.۳۴، ۱۸۴.۵۴ و ۷۶۸.۵ برابری تنش اصلی پدید آمده نسبت به بال فاقد اجزای ساختاری شده است. اجزای ساختاری بال ملخ همچنین نقش موثری در یکنواخت شدن شکل توزیع تنش و کاهش دامنه تغییرات آن در یک سیکل پرواز ایفا میکنند. همچنین نشان داده میشود که تأثیر نیروهای اینرسی و آیرودینامیکی بر تغییر شکل بال حین پرواز، از تأثیر نیروهای الاستیک کمتر میباشد. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند در ساخت سازههای سبک با مقاومت بالا به کار گرفته شود.
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
اسیدفیتیک موجود در نان دارای خواص ضد تغذیهای از جمله جذب آهن، روی و کلسیم میباشد. بکار بردن شرایط مطلوب در تخمیر نان میتواند کاهش بسزایی در مقدار اسیدفیتیک داشته باشد. در این تحقیق اثر سه فاکتور نوع آرد، روش تخمیر و مدت زمان تخمیر بر روی میزان اسید فیتیک، خواص حسی و بافتی نان لواش سنتی شهر کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. دو نوع آرد با درصد استخراج ۵/۸۵ و ۵/۸۲، دو روش تخمیر با خمیر مایه و ترشمایه با سه مدت زمان تخمیر ۰، ۲ و ۴ ساعت بر روی نان لواش سنتی آزموده شده و و داده های آزمایشی بصورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی (RCB) مورد آنالیز قرار گرفت. برای آنالیز داده های آزمایشی از نرم افزارهای MSTAT-C و SPSS استفاده شد. تجزیه واریانس نشان داد که هر سه نوع فاکتور نوع آرد و نوع تخمیر و مدت زمان تخمیر بر روی میزان اسید فیتیک تاثیر معنیدار داشت، بطوریکه مقایسه میانگین نشان داد که نان با خمیرمایه با آرد با ۵/۸۲ درصد استخراج تخمیر شده طی چهار ساعت دارای کمترین میزان اسید فیتیک بود. هرچقدر مدت زمان تخمیر افزایش یافت میزان اسید فیتیک کاهش بیشتری داشت. در بررسی خواص حسی، نتایج نشان داد که نوع تخمیر و مدت زمان تخمیر تاثیر معنی داری در سطح احتمال یک درصد داشته و سبب بدست آمدن خواص حسی مطلوبی شد، بطوریکه بهترین خواص حسی مربوط به نان پخت شده با آرد با درصد استخراج ۵/۸۵ و تخمیر شده با خمیر مایه بود. ماتریس همبستگی صفات مورد مطالعه نشان داد که رابطه میزان اسید فیتیک در نان با همه خواص حسی رابطه منفی و معنیدار بود. بدین معنی که کاهش میزان اسید فیتیک سبب افزایش پذیرش حسی نان میشود. در بررسی بافت نان با میکروسکوپ الکترونی روبشی نتایج نشان داد که نان تهیه شده از آرد با درصد استخراج ۵/۸۵ با دو ساعت تخمیر به روش خمیرمایه، خواص بافتی مطلوبتری داشته و همچنین نسبت به نان تهیه شده از آرد با درصد استخراج ۵/۸۲ با چهارساعت تخمیر، دارای تخلخل بیشتر و خلل و فرج یکنواختتری بود.
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
یکی از مشکلات نان های صنعتی، رطوبت بالا و مشکلات مربوط به رشد ریززنده ها در آن و کاهش عمر ماندگاری طی نگهداری است. در این تحقیق تأثیر دو عامل بسته بندی (بسته بندی در پلی اتیلن با دانسیته بالا) و پرتودهی با اشعه گاما در سطوح ۱، ۳ و ۵ کیلوگری بر خصوصیات شیمیایی و میکروبی نان صنعتی تولید شده در شهر کرمانشاه بااستفاده ازطرح کاملا تصادفی بررسی شد (در سطوح ۱ و ۵ درصد). نتایج آنالیز واریانس نشان داد که عامل بسته بندی بر روی خصوصیات فوق تأثیر معنی داری نداشت در حالیکه پرتودهی بجز در مورد رطوبت، خاکستر و پروتئین، در سایر موارد فوق در سطوح احتمال یک و پنج درصد تاثیرمعنی داری داشت. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که اشعه گاما با قدرت ۵ کیلوگری بیشترین کاهش را در شمارش کلی باکتریها، کپک ومخمر، خاکستر و پروتئین داشت در حالیکه رطوبت نان بدون تغییر باقی مانده و تحت تاثیر اشعه قرار نگرفت. بعلاوه ماتریس همبستگی نتایج نشان داد شمارش کلی باکتریها باکپک و مخمر در سطح احتمال پنج درصد و با خاکستر و پروتئین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بوده ولی با رطوبت تاثیر معنی داری نداشت. کپک و مخمر با هر سه خصوصیت شیمیایی در سطح احتمال یک درصد تاثیر معنی دار و خاکستر با پروتئین تاثیر معنی داری در سطح احتمال یک درصد داشت. نتایج تایید کرد که اشعه گاما یک روش موثر در کاهش بار میکروبی نان بوده بدون اینکه در خواص شیمیایی آن تغییر اساسی ایجاد شود. نتایج تصاویر میکروسکوپ الکترونی نانهای فاقد بسته بندی وبسته بندی شده تحت اشعه ۵ کیلوگری که نان های منتخب کیفی بودند، نشان داد که خلل و فرج و تخلخل فراوان و یکنواختی نیز در بافت این نان ها ایجاد شد.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
امروزه یکی از بحـث هایی که در دنیای نانو مطرح است، بحث جابهجایی یا منیپولیشن نانوذرات است. این بحث به این دلیل مهم است که می توان با جابهجایی نانوذرات، ساختاری متفاوت ازآنچه درحالحاضر در دسترس است، را به دست آورد. لذا برای رسیدن به این مهم از پروب میکروسکوپ نیروی اتمی بهعنوان منیپولاتور استفاده میشود. به این طریق که با استفاده از آن، نانوذرات با کشیدن و یا راندن روی سطح، جابهجاشده و به نقطهی مطلوب رسانده میشوند. اگر نیروی وارده بیشازحد نیاز باشد، نانوذره پس از ایستادن پروب میکروسکوپ نیروی اتمی همچنان به حرکت خود (لغزشی یا غلتشی) ادامه داده و از نقطهی مطلوب نهایی دور میشود. از طرف دیگر، اگر نیروی وارده کم باشد، بهطوریکه نتواند بر نیروی اصطکاک ایستایی غلبه کند، نانوذره هیچ حرکتی نخواهد داشت. پس پیدا کردن نیروی بهینه در امر نانومنیپولیشن از اهمیت بالایی برخورداراست. در این مقاله، با استفاده از شبیهسازی دینامیکی نانوذره، معادلات حاکم بر نانوذره در هنگام منیپولیشن استخراج و شبیهسازی شده تا با استفاده از آنها بتوان نیروی بحرانی و زمان بحرانی را برای نانوذرات طلا، مخمر و پلاکت در محیط های گازی، آبی، الکلی و پلاسما محاسبه کرد. با مقایسهی نتایج به دست آمده، نتیجهگیری میشود که حرکت ذرات در محیطهای مختلف بیولوژیکی با تأخیر زمانی و نیروی بحرانی بیشتر نسبت به محیط گازی صورت میگیرد.
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در این تحقیق، مدول الاستیک نانوکامپوزیتهای نانوسلولز/پلی لاکتیک اسید به دست آمده توسط دو روش آزمون کشش استاندارد (ASTM) و آزمون نانوسختی سنجی با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی مورد بررسی قرار گرفت. نانوسلولز بکار رفته، با استفاده از روش مکانیکی از الیاف لینتر پنبه تهیه گردید و به نسبت وزنی ۳ و ۵% به دو روش افزودن مستقیم و تکنیک مستربچ مورد استفاده قرار گرفت. سپس ویژگیهای کششی نانوکامپوزیتهای ساخته شده با استفاده از مستربچ و بدون آن، مطالعه گردید. نتایج آزمون کشش نشان داد که استفاده از مستربچ، سبب بهبود مدول کششی، استحکام کششی و کرنش در شکست خواهد شد. همچنین افزایش نانوسلولز از ۳ به ۵% در نانوکامپوزیتهای حاوی مستربچ، سبب افزایش استحکام کششی و کرنش در شکست گردید. اما افزایش نانوسلولز در نانوکامپوزیتهای بدون استفاده از مستربچ، تاثیر معنیداری روی بهبود این ویژگیها نداشته است. نتایج آزمون نانوسختی سنجی با میکروسکوپ نیروی اتمی نیز روند مشابه آزمون کشش را نشان دادند که بر این اساس، استفاده از مستربچ در نانوکامپوزیتها سبب افزایش مدول الاستیک گردیده است. سپس نتایج مربوط به این دو آزمون مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که مدول به دست آمده از آزمون کشش استاندارد در مقایسه با نانوسختی سنجی، مقادیر کمتری را دارا هستند.