جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای هموستاز
شهریار حسن نیا، مینا بحری، فاطمه گشتاسبی، بهاره دبیرمنش،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
فیبرینوژن یکی از اجزای اصلی آبشار انعقادی است و به دنبال آسیب بافت، به سرعت، داربست نامحلول فیبرینی را تشکیل می دهد. فیبرین یک زیست پلیمر رشتهای است که به طور طبیعی در هنگام لخته شدن خون از پلیمریزاسیون فیبرینوژن تشکیل می شود. پس از آسیبهای بافتی و شروع آبشار انعقادی، پلیمریزاسیون فیبرینوژن محلول توسط آنزیم ترومبین در یک شبکه فیبرین نامحلول آغاز و با همراهی پلاکت ها، لخته خون را تشکیل می دهند. این شبکه فیبرین برای ایجاد هموستاز پس از آسیب بافتی بسیار حایز اهمیت است. این زیست پلیمر بدن همچنین به عنوان یک داربست موقت در ترمیم زخم نقش اصلی را ایفا می کندوبه دلیل ویژگی ساختاری و عملکرد فیزیولوژیک منحصربفرد خود، در پزشکی بازساختی مورد استفاده قرار میگیرد. فیبرین قادر به انتقال پروتئین های ماتریس خارج سلولی (ECM)مانند فیبرونکتین و فاکتورهای رشد است. از انواع داربست های اصلی فیبرینی مانند فیبرین غنی از پلاکت (PRF)و پلاسمای غنی از پلاکت (PRP)به عنوان زیست مواد اتولوگ در پزشکی بازساختی، ترمیم زخم، ارتوپدی و درمانهای بازسازی و زیبایی پوست مورد استفاده قرار میگیرند. مشتقات و محصولات تخریب فیبرین نیز با تحریک نفوذ سلول ها و بازسازی بافت، نقش مهمی در روند ترمیم زخم ایفا می کنند و آنها به طور گسترده به عنوان ماده بیولوژیکی در توسعه محصولات جدید برای بیش از یک قرن مورد استفاده قرار گرفته اند.
دوره ۱۹، شماره ۸ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
توسعه محیطهای مصنوع و افزایش بهرهبرداری از منابع انرژی موجب شده است تا ضرورت استفاده از روشهای مختلف در بهینهسازی مصرف انرژی ساختمانها مورد توجه قرار گیرد. ایجاد پوستهای ثانویه در اطراف بنا موجب میشود تا ساختمان در شرایط مطلوبتری نسبت به محیط اطراف قرار گیرد و میزان انرژی مصرفی آن برای تأمین شرایط آسایش حرارتی فضای داخلی کاهش یابد. هموستازی بهعنوان فرآیندی طبیعی که با برقراری تعادل میان راهکارها، موجب بهینهسازی مصرف انرژی میشود، بهعنوان الگویی در طراحی این پوسته مورد توجه قرار گرفته است. انواع متفاوتی از پوستههای هوشمند در مرز میان بنا و محیط اطراف وجود دارند؛ نوعی از پوسته هوشمند که مبتنی بر اصل هموستازی طراحی میشود این توانایی را دارد که با سازگاری نسبت به تغییرات محیطی، تعادلی پایدار میان راهکارهای مختلف ایجاد کند و سلسلهمراتب استفاده از آنها را در شرایط مختلف مشخص کند تا در نهایت، تأمین شرایط آسایش حرارتی درون بنا با بازدهی بالاتری نسبت به پوستههای هوشمند متداول تأمین شود. در این تحقیق حدود نوسان مطلوب دما در پوسته هموستاتیک، تعیین و راهکارهایی از یک سیستم هموستاز طبیعی اقتباس و در طراحی پوسته مورد نظر به کار گرفته شده است. هدف از این تحقیق، قیاس میزان بازدهی راهکارهای مختلف کاهنده دما در شرایط متفاوت محیطی است که بر این اساس، راهکار بهینه مشخص میشود. بدین منظور مدولی از پوسته هموستاتیک ساخته میشود و در شرایط آزمایشگاهی، رفتار پوسته مورد ارزیابی قرار میگیرد و ارتباط رفتاری آن با نوسان دما بررسی میشود.