جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای هیدروکسی آپاتیت
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مطالعه، به منظور بهبود خواص فیزیکی-شیمیایی و کاربرد زیستی هیدروژل کیتوزان، از نانوکامپوزیت ZnO@HAP پوشش یافته با ترکیبات فنولی (Ph.ZnO@HAP) استفاده شد. نخست، ترکیبات فنولی از غلاف سبز گردو استخراج شده، سپس سنتز نانوکامپوزیت Ph.ZnO@HAP با کمک عصاره فنولی، با استفاده از روش هیدروترمال انجام شد. همچنین هیدروژل کیتوزان با استفاده از NaHCO۳ در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد تهیه شد. هیدروژلهای هیبریدی مبتنی بر کیتوزان و نانوکامپوزیت Ph.ZnO@HAP به روش مشابه تهیه شده و با استفاده از آنالیز طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM) مشخصهیابی شدند. خواص آنتیاکسیدانی، سمیت سلولی و قدرت القاء تمایز استخوانی هیدروژلهای هیبریدی به ترتیب با استفاده از آزمونهای DPPH، MTT و سنجش آنزیم آلکالین فسفاتاز سنجیده شد. بر اساس نتایج طیفهای FTIR، تصاویر FESEM، طیفسنجی انرژی پرتوایکس (EDX) و پتانسیل زتا، نانوکامپوزیتهای Ph.ZnO@HAP دارای مورفولوژی میلهای با پوششی از ترکیبات فنولی بر سطح و بار سطحی منفی میباشند. علاوه براین، نتایج آزمون DPPH نشان داد که خواص آنتیاکسیدانی نانوکامپوزیت در یک روند وابسته به غلظت افزایش مییابد. در تصاویر FESEM از هیدروژلهای هیبریدی کیتوزان با غلظتهای مختلف Ph.ZnO@HAP مشاهده شد که هیدروژلهای هیبریدی دارای ساختار شبکهای منظمتری نسبت به هیدروژل کیتوزان میباشند. همچنین هیدروژلهای هیبریدی دارای خاصیت آنتی اکسیدانی بوده و با افزایش غلظت نانوکامپوزیت در ساختار هیدروژل، خاصیت آنتیاکسیدانی افزایش مییابد. مطالعات زیستی نشان داد که سمیت سلولی هیدروژلهای هیبریدی بر سلولهای شبه-استئوبلاست (Saos-۲) کمتر از هیدروژل کیتوزان میباشد و پتانسیل بالاتری در القاء استئوژنز (استخوانسازی) نسبت به هیدروژل کیتوزان خالص دارند.
سمانه حسینی، حسین نادری منش، شهاب فقیهی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف این پژوهش، یافتن ارتباط میان کارکرد و ساختار توالی پپتیدی مشتق از استئوکلسین در نتیجه تغییر یک گروه عاملی و تأثیر آن بر تشکیل نانوبلور هیدروکسی آپاتیت است. قطعه پپتیدی شامل ۱۳ اسید آمینه از پروتئین استئوکلسین، بر اساس توانایی اتصال به کلسیم، الگوبرداری و به روش فاز جامد به دو صورت اسیدی و آمیدی ساخته شد. روش دورنگنمایی دورانی برای بررسی ساختار و از میکروسکوپ الکترونی برای بررسی کارکرد پپتیدهای ساخته شده استفاده شد. همچنین اثر سمیت پپتیدهای ساخته شده بر سلولهای استئوبلاستی ارزیابی شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی بیانگر تشکیل نانوبلور هیدروکسی آپاتیت در حضور پپتید آمیدی است؛ در حالی که ذرات فسفات کلسیم بیشکل در حضور پپتید اسیدی تشکیل شده است. بررسی ساختار دوم با استفاده از طیف دورنگنمایی دورانی، ساختار راندتصادفی فنر با بیضی واری مولی کمتر برای پپتید آمیدی را تأیید کرد. بررسی اثر سمیت نشان داد که پپتید آمیدی، رشد سلولهای استئوبلاستی را بهگونهای چشمگیر افزایش میدهد. نتایج میکروسکوپ الکترونی و میزان رشد سلولهای استنوبلاستی، تأیید کننده افزایش فعالیت زیستی توالی پپتیدی در اثر تغییر گروه کربوکسیل به گروه آمیدی است. استفاده از پپتیدهایی که توانایی تشکیل مینرالهای هیدروکسی آپاتیت را دارند، به خاطر فعالیت زیستی بالا و همچنین زیست سازگاری دلخواه، میتواند در ترمیم بافت استخوان موفقیتآمیز باشد.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
موضوع تحقیق: استفاده از نانوذرات هیدروکسی آپاتیت (HAp) در پلیمرهای سنتی به عنوان فاز تقویت کننده گزارش شده است. در حالیکه تعداد گزارشات در رابطه با تاثیر مورفولوژی HAp بر روی خواص مکانیکی ماتریس پلیمری محدود است، تاکنون تحقیقی در رابطه با این اثر بر روی پلیمرهای ابرمولکولی ارائه نشده است. این مطالعه این فرضیه را بررسی می کند که واردسازی نانوذرات HAp رشد یافته از یک جهت (نانوذرات میله ای، rHAp) به درون پلی کاپرولاکتون ابرمولکولی (SPCL) منجر به سنتز یک ساختمان جدید زیست فعال میشود.
روش تحقیق: برای این منظور، ابتدا نانوذرات rHAp با روش میکروامولسیون سنتز شدند و سپس با گروه های ۲-یوریدو-۴-]۱-هیدروژن[پیریمیدینون (UPy) عامل دار شدند. همچنین عامل دار کردن PCL و تبدیل آن به ساختارهای ابرمولکولی با واکنش دادن گروه های انتهایی هیدروکسیل با گروه های UPy انجام گرفت. در نهایت با روش ریخته گری محلول نانوکامپوزیت های SPCL/rHAp سنتز شدند و ساختار و خواص آنها با طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه بازتاب کلی تضعیف شده (ATR-FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه آزمون عمومی و مایع شبیه سازی شده بدن (SBF) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج اصلی: بر اساس نتایج به دست آمده میکروامولسیون یک روش کارآمد برای سنتز نانوذرات میله ای با خلوص فازی زیاد است. از طرف دیگر بر اساس نتایج عامل دار کردن این نانوذرات با UPy امکانپذیر است. تست کشش نشان داد که با واردسازی این نانوذرات اصلاح شده به SPCL یک افزایش معنی دار هم در مدول الاستیک و هم در استحکام کششی مشاهده میشود. در واقع در حالی که PCL اولیه یک جامد مومی شکل بود، اصلاح با UPy و سپس واردسازی نانوذرات اصلاح شده، آن را به یک ماده الاستیک تبدیل میکند. در نهایت، نتایج به دست آمده فعالیت زیاد زیستی نانوکامپوزیت های ابرمولکولی را در مقایسه با نمونه فاقد پرکننده نشان داد. بنابراین نانوکامپوزیت های ابرمولکولی SPCL/rHAp با خواص زیست فعالی و ماهیت پویا میتوانـند به عنوان جایگزینی مناسب برای ضایعه های بافت استخوانی مورد استفاده قرار گیرند.
شبنم عابدین درگوش، شیوا ایرانی، علیرضا نادری سهی، مسعود سلیمانی، هنا حنایی اهواز،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
نانومواد مبتنی بر گرافن به دلیل زیست سازگاری و زیست فعال بودنشان، همچنین توانایی آنها در بهبود تمایز استخوانی در حوزه کاربردهای زیست پزشکی مورد بررسی قرار میگیرند. در این مطالعه تحقیقاتی، ورق های کاهش یافته اکسید گرافن (rGO) به عنوان ماده پایه که با هیدروکسی آپاتیت و استرانسیوم بارگذاری شده (rGO/HAp-Sr)، جهت القا تمایز استخوان در سلول های بنیادی مزانشیم چربی مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین خواص این نانوکامپوزیت از تکنیک های آنالیز پراش اشعه ایکس XRD و میکروسکوپ الکترونی عبوری TEM (جهت ارزیابی اندازه و مورفولوژی HAp-Sr بر روی صفحات rGO )، مادون قرمز FT-IR (تجزیه و تحلیل گروههای عملکردی نانوکامپوزیت)، طیف سنجی رامان (برای بررسی اختلالات احتمالی در ساختار نانوکامپوزیت و تعداد لایه ها )، طیف سنجی نوری پلاسمای القایی دوتایی ICP-OES (برای ارزیابی غلظت اتمی عناصر Ca و Sr)، پتانسیل زتا (بارالکتریکی نانوکامپوزیت) و MTT (ارزیابی زیست سازگاری نانوکامپوزیت) استفاده شد. پتانسیل استخوان زایی نانوکامپوزیت سنتز شده با استفاده از آزمون بررسی رسوب کلسیم درسلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی بررسی و تایید شد. با توجه به نتایج بدست آمده القا تمایز استخوان با استفاده از نانوکامپوزیت سنتز شده بدون نیاز به القاگرهای شیمیایی میسر می شود.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: سیلیسیم یک عنصر مؤثر در فرآیند بلوری شدن استخوان است، بنابراین هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم میتواند یک بیوسرامیک مناسب بهعنوان ماده جایگزین استخوان باشد.
مواد و روشها: هیدروکسی آپاتیت استوکیومتری (HA) و هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم (Si-HA) محتوی مقادیر متفاوتی از سیلیسیم جانشین شده با موفقیت به روش هیدروترمال با استفاده از مواد اولیه Ca(NO۳)۲، (NH۴)۳PO۴ یا (NH۴)۲HPO۴ و تترا اتوکسی سیلان [Si(OCH۲CH۳)۴] سنتز شد.
نتایج: بخشهای بلوری، ترکیب شیمیایی، ریزساختار و ریختشناسی نمونههای سنتزشده، با استفاده از روشهای پراش پرتو ایکس (XRD)، انتقال فوریه فروسرخ (FTIR)، پلاسمای جفت شده القایی (ICP-AES) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شد. نتایج، جانشینی سیلیسیم در ساختار آپاتیت را تأیید کرد و نشان داد که برای حفظ تعادل بار در اثر جانشینی گروه سیلیکات (SiO۴۴-) بهجای گروه فسفات (PO۴۳-)، بخشی از گروه هیدروکسیل (OH-) موجود در ساختار حذف شده و ثوابت شبکه آن نیز در مقایسه با آپاتیت استوکیومتری تغییر میکند.
نتیجهگیری: جانشینی سیلیسیم در ساختار آپاتیت، رشد ذرات هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم را محدود و باعث کاهش بلورینگی آن نیز میشود؛ بنابراین انحلالپذیری هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم افزایش یافته و در نتیجه هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم رفتار زیستفعالی بهتری نسبت به هیدروکسی آپاتیت استوکیومتری دارد. براساس بررسیهای زیستی، انکوباسیون نمونهها در مایع شبیهسازی شده بدن و آزمون MTT (آزمون دیمتیل تیازول)، هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم رفتار زیستفعالی بهتری در مقایسه با هیدروکسی آپاتیت خالص دارد.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: شباهت بیشتر به محیط درون تنی، به افزایش تکثیر و تمایز سلولها در شرایط برون تنی کمک میکند. در این مطالعه، اثر محیط کشت پویا و وجود نانو ذرات هیدرو کسی آپاتیت nHA)) بر تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) به سلولهای استخوانی با استفاده از داربستهای الکتروریسی شدهٔ پلیکاپرولاکتون (PCL) بررسی شده است. مواد و روشها: ابتدا داربستهای PCL و PCL-nHA به روش الکتروریسی تهیه شدند. پس از کشت ایستای داربستها با MSCs، داربستها در یک دوره ۱۴ روزه در دو گروه کشت ایستا و پویا تقسیم شدند. داربستهای کشت پویا بر روی همزن قرار گرفتند. تکثیر و تمایز سلولها در روزهای ۳، ۷ و ۱۴، با آزمایشهای MTT، کلسیم و آلکالین فسفاتاز بررسی شدند. نتایج: نتایج بهدستآمده از بررسی MTT داربستها در روز ۱۴، افزایش ۱/۱ برابری میزان تکثیر سلولها را در کشت پویا نسبت به ایستا نشان داد. همچنین در طی این دوره، میزان کلسیم تولیدی توسط سلولها برای داربستهای PCL و PCL-nHA در حالت پویا نسبت به ایستا در روز ۱۴، به ترتیب ۲۳/۱ و ۴۶/۱ برابر بود. در بررسی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، میزان فعالیت برای داربستهای PCL و PCL-nHA در حالت پویا نسبت به ایستا در روز ۱۴، به ترتیب ۲۴/۱ و ۲۸/۱ برابر بود. نتیجهگیری: نتایج حاصل از کشت پویا، تکثیر و تمایز بیشتر سلولهای بنیادی به استخوانی را برای هر دو نوع داربست PCL و PCL-nHA نسبت به ایستا نشان دادند. همچنین، میزان تکثیر و تمایز سلولی در داربستهای حاوی nHA بیشتر از داربستهای بدون آن بود.
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
امروزه هدف اصلی استفاده از داربست ها بازسازی مجدد بافت های بدن است. انتخاب نوع و جنس داربست مهم ترین بخش کار است به طوری که در نهایت جایگزین بافت آسیب دیده می شود. با توجه به این که یکی از مکانیزمهای پیشنهادی برای تغییر شکل در استخوان بر پایه ی خواص پیزوالکتریک آن است، به نظر میرسد که استفاده از مواد پیزوالکتریک به عنوان گزینهای برای استفاده در بدن، دارای امتیازات منحصر به فردی باشد. بنابراین، سرامیک باریم تیتانات (BaTiO۳) با داشتن خواص پیزوالکتریک مطلوب، دمای کوری حدود ۱۲۵ درجه سانتیگراد و مشاهدات آزمایشگاهی مبنی بر غیر سمی بودن آن در بدن، به عنوان کاندیدی برای جایگزینی و شبیه سازی عملکرد بافت استخوانی، مطرح شده است. در این تحقیق با استفاده از سرامیک باریم تیتانات به عنوان یک سرامیک پیزوالکتریک و تبدیل به داربست استخوانی به روش ریختگری فومی و پوشش دهی ژلاتین هیدروکسی آپاتیت نانو ساختار بر روی آن، کامپوزیتی برای جایگزینی و شبیه سازی عملکرد بافت استخوانی ساخته شد. سپس خواص آن توسط تست های طیف سنجی مادون قرمز، آنالیز پراش اشعه ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و خواص مکانیکی مورد بررسی قرار گرفت. در انتها نتیجه گرفته شد که داربست باریم تیتانات با پوشش نانو هیدروکسی ساختار کامپوزیتی مناسبی برای استفاده در مهندسی بافت استخوان است.