جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای واکنش زنجیرهای پلیمراز
فرخ کریمی، المیرا خدایی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در سالهای اخیر با توجه به مزایای تراریختی کلروپلاستی، سطح زیر کشت این گیاهان و محصولات ناشی از آنها افزایش یافته و بهدلیل نگرانیهای احتمالی ایمنیزیستی آنها شناسایی و برچسبگذاری آنها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر طراحی و ارایه یک روش بهینه بر پایه واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و نانوحسگر زیستی برای شناسایی گیاهان ترانسپلاستوم و مقایسه حساسیت آنها بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر برای طراحی آغازگرها و کاوشگرهای اختصاصی، نشانگر aadA کلروپلاستی به کار رفت. در روش PCR بعد از بهینهسازی شرایط تکثیر ژن aadA، حساسیت آن با درصدهای مختلف DNA گیاه ترانسپلاستوم توتون مورد بررسی قرار گرفت. در روش نانوحسگر زیستی ابتدا کاوشگر نشاندار ژن aadA در صفحات گرافناکسید تثبیت، سپس واکنش هیبریداسیون برای شناسایی توالی هدف بهینهسازی و حساسیت آن با درصدهای مختلف DNA گیاه ترانسپلاستوم تعیین شد.
یافتهها: تکثیر باند ۸۰۰جفتبازی ژن aadA در گیاهان ترانسپلاستوم توتون مشاهده شد. واکنش PCR توانست تا ۵% DNA توتون ترانسپلاستوم، ژن aadA را تکثیر نماید. با تثبیت کاوشگر aadA در سطح گرافناکسید فلورسانس نشری خاموش و با اضافهکردن DNA گیاه ترانسپلاستوم توتون دوباره نشر فلورسانس ظاهر شد. در بررسی حساسیت این روش تا ۱% DNA گیاه ترانسپلاستوم نشر فلورسانس بهطور معنیدار بیشتر از گیاه شاهد مشاهده شد.
نتیجهگیری: روش PCR میتواند گیاه ترانسپلاستوم توتون را با حساسیت ۵% DNA و روش حسگر زیستی با حساسیت ۱% DNA شناسایی نماید. بنابراین روش حسگرزیستی نهتنها یک روش تشخیصی مطمئن در کنار روش PCR برای شناسایی گیاهان ترانسپلاستوم است، بلکه حساسیت بالاتری نیز دارد.
ماتیاسادات برهانی، زهرا اعتمادیفر، گیتی امتیازی، عیسی جرجانی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: پروتئازهای قلیایی یکی از مهمترین گروه از آنزیمهای صنعتی هستند و کاربردهای فراوانی دارند. هدف مطالعه حاضر یافتن پارامترهای فیزیکوشیمیایی موثر بر تولید آنزیم پروتئاز قلیایی تولیدشده توسط باکتری باسیلوس پسودوفیرموس MSB۲۲ بهوسیله روش تکعاملی (OFAT) و سپس بهینهسازی تولید این آنزیم با روش سطح پاسخ در قالب طرح مرکب مرکزی چرخشپذیر بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر جداسازی میکروارگانیزم تولیدکننده پروتئاز قلیایی از نمونههای پساب کارخانههای سوسیس و کالباس اصفهان انجام شد. خصوصیات موفولوژیکی و بیوشیمیایی سویه طبق کتاب برگی و بهوسیله تکثیر توالی ژن ۱۶S rRNA صورت پذیرفت. تشخیص ژن متالوپروتئاز و سرینپروتئاز قلیایی با واکنش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و سنجش فعالیت آنزیم با معرف فولین انجام شد. غربالگری متغیرهای موثر در تولید آنزیم با روش تکعاملی و بهینهسازی تولید با روش سطح پاسخ و بررسی آماری صورت گرفت. نرمافزار MEGA ۶ برای آنالیزهای فیلوژنتیکی به کار رفت. بهمنظور تحلیل دادهها نرمافزار Design Expert ۷ و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه به کار رفتند.
یافتهها: حداکثر تولید پروتئاز که بهترتیب ۸۵/۱برابر و ۳/۴۵ برابر بیشتر از مقدار تولیدشده حاصل بهینهسازی روش تکعاملی و شرایط غیربهینه بود، با استفاده از ۱% قند زایلوز، ۳% عصاره گوشت، ۴% مایه تلقیح باکتریایی، در pH برابر ۱۰ و دمای ۳۰درجه سانتی گراد به دست آمد. مدل درجه دوم بهدلیل بالابودن مقدار ضریب تشخیص پیشبینی، توانایی زیادی در پیشبینی دادههای جدید داشت.
نتیجهگیری: روش تکعاملی و سطح پاسخ بهترتیب در غربالگری متغیرهای موثر و بهینهسازی تولید آنزیم مفید هستند و ژنهای sub I و sub II (ژنهای سرینپروتئازهای قلیایی) در باسیلوس پسودوفیرموس MSB۲۲ وجود دارند.
مرضیه صالحی سیاوشانی، روح الله نخعی سیستانی، علیرضا پناهی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس در کشور ما به علت شیوع بالا و سن ابتلای پائین اهمیت بسزایی دارد. این بیماری فشار زیادی بر افراد مبتلا و سیستم حفظ سلامت تحمیل میکند. مطالعات نشان میدهند که محتوای ژنتیکی افراد یکی از عوامل مؤثر در ابتلا به این بیماری محسوب میشود. یکی از این عوامل، ژنهای سازگاری بافتی هستند که محصول آنها پپتیدهای بیگانه را به منظور شناسایی توسط لنفوسیتها، روی سطح خود عرضه میکنند. در این پژوهش، ارتباط HLA-DQB۱*۰۳ در شهر تهران به کمک سیستم مبتنی بر PCR مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد، ۳۶۷ نمونه خون از افراد بیمار و سالم جمع آوری شد که شامل ۱۷۲ فرد بیمار و ۱۹۵ فرد سالم بود. نمونهها به لحاظ سن و جنسیت با یکدیگر مشابهت داشتند. DNA از خون استخراج شد و از تکنیک PCR به منظور شناسایی حضور آلل استفاده گردید.
نتایج: در این مطالعه نشان داده شد که آلل HLA-DQB۱*۰۳ در مردان بهطور معنیداری بیشتر از زنان است (p=۰,۰۰۲). همچنین آلل مورد بررسی در افراد بیمار فرکانس کمتری نسبت به افراد سالم دارد %۵۳ در مقابل %۶۷ و این اختلاف فراوانی معنیدار است (p=۰,۰۲).
نتیجه گیری: آلل DQB۱*۰۳ بهطور معنیداری در بیماران MS کمتر از افراد سالم است و این رابطه در افراد مذکر قویتر دیده میشود. بنابراین بهنظر میرسد که این آلل نقش محافظتی در مقابل بیماری MS دارد.