۱۲ نتیجه برای پایدارسازی
محمد پاژنگ، فرامرز مهرنژاد، نادر چاپارزاده، آرزو رحمن پور،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
بهکارگیری آنزیمها در حلالهای آلی به لحاظ بیوتکنولوژی و صنعتی حایز اهمیت است. یکی از مشکلات موجود در استفاده از آنزیمها در حلالهای آلی، کاهش پایداری آنزیمها است. جهت رفع این مشکل از روشهای پایدارسازی پروتئینها همچون استفاده از افزودنیها بهره گرفته میشود. در این تحقیق فعالیت و پایداری آنزیم تریپسین در درصدهای مختلف از حلالهای آلی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از ساکارز پایداری آنزیم در حلالهای آلی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که فعالیت تریپسین در غلظتهای مختلف از حلالهای آلی کاهش مییابد. میزان کاهش در مورد DMF کمتر از سایر حلالها است. با بررسی پایداری آنزیم مشاهده شد که پایداری آنزیم در حلالهای آلی کاهش مییابد. این کاهش با افزایش Log P حلالها رابطه مستقیم دارد. پایداری آنزیم در حضور DMF در مقایسه با سایر حلالها بیشتر بود. با افزودن ساکارز، تریپسین در مقابل حلالها پایدار گردید که میزان پایدار شدن در حلال DMF بیشتر از حلالهای دیگر بود. در آخر با توجه به نتایج، جهت بهکارگیری تریپسین در حلالهای آلی، مخلوط DMF و ساکارز پیشنهاد میشود.
سمیه میرزائی نیا، محمد پاژنگ، مهدی ایمانی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
اوریکاز یا اورات اکسیداز آنزیمی است که باعث تبدیل اوریک اسید (کم محلول) به ۵- هیدروکسی ایزواورات و در نهایت آلانتوئین می شود. افزایش اوریک اسید در انسان باعث بیماری هایی همچون نقرس و سنگ های کلیوی می گردد. بنابراین اوریکاز می تواند به عنوان یک آنزیم دارویی جهت کاهش سطح اوریک اسید خون مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مشکلات استفاده از پروتئین ها (همچون آنزیم-های دارویی)، پایداری کم آن ها است. روش های مختلفی از جمله استفاده از افزودنی ها، جهت پایدارسازی پروتئین ها استفاده می شود.در این تحقیق وکتور بیانی pET۲۸a (+) حاوی ژن اوریکاز آسپرژیلوس فلاووس به اشریشیاکلی سویه BL۲۱ (DE۳) منتقل و سپس پروتئین نوترکیب بیان و با ستون کروماتوگرافی نیکل آگارز تخلیص شد. پس از تخلیص آنزیم ، پایداری حرارتی آنزیم خالص بررسی شده و آنزیم با افزودنی ها پایدار شد. نتایج نشان داد که آنزیم به خوبی تخلیص شده و فعال است. بررسی پایداری آنزیم نشان داد که اوریکاز تا دمای ۲۰ درجه سانتیگراد پایداری خود را حفظ کرده و بعد از آن پایداری خود را از دست می دهد بطوریکه نیمه عمر آن در ۴۰ درجه سانتیگراد ۳۰ دقیقه است. نتایج پایدارسازی آنزیم با استفاده از ۲۰% از گلوکز، سوربیتول و گلیسرول نشان داد که گلوکز بیشترین اثر پایدارکنندگی را بر روی اوریکاز داشته و تا بیش از دو برابر نیمه عمر آن را بالا برده است. در نهایت می توان نتیجه گرفت افزودنی هایی همچون گلوکز که باعث افزایش کشش سطحی می شوند، بیشترین اثر پایدارکنندگی را روی آنزیم اوریکاز دارند.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
پایدارسازی شیب های خاکی و پیشنهاد راهکارهای گوناگون، یکی از مسائل مطرح و مهم در مهندسی ژئوتکنیک است. استفاده از روش های عددی و تحلیلی در پایدارسازیِ شیب های خاکی به کمکِ شمع، از روش های متداولی است که توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بهینه یابی مکان شمع به منظور پایدارسازی شیب های خاکی با استفاده از روش های عددی و تحلیلی توسط محققین مختلف، منجر به نتایج متعددی شده است که این سوال را در ذهن طراح مطرح می کند که بهترین مکانِ واقعی برای نصب شمع کجاست؟ به نظر می رسد که جایِ مطالعات آزمایشگاهی برای این منظور خالی است که در این مقاله به عنوان کاری جدید ارائه می شود. مطالعات آزمایشگاهیِ انجام شده در این مقاله قادر است که گرهِ ایجاد شده در نتایج مختلف و گاه متضاد تحلیل های عددی را برای یافتن مکانِ بهینه شمع باز کند. مطالعه ی آزمایشگاهی مذکور، برای شیب خاکیِ ماسه ای انجام شده است که توسط بارش مصنوعی اشباع می گردد و پس از اشباع شدن تحت بارگذاری قرار می گیرد. با قرار دادن شمع در مکان های مختلف و اشباع کردن شیب خاکی توسط بارش و بارگذاری آن ها، نتایج قابل توجه و معقولی بدست آمده است که می تواند راهگشای مناسبی برای طراحان باشد. تمام مدل های آزمایشگاهی با استفاده از روش تعادل حدی و روش اجزای محدود نیز مدل سازی و مقایسه شده اند که تطابق خوبی با یکدیگر دارند.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵- )
چکیده
این مقاله پایداری زمان محدود و پایدارسازی زمان محدود مقاوم را برای یک کلاس خاصی از سیستمهای سوئیچ شونده نامعین که دارای تأخیر زمانی میباشند بررسی میکند. تأکید مقاله بر مورادی است که نامعینی ها متغیر با زمان و نامعلوم اما به صورت نرم محدود میباشند. با استفاده از روش زمان اقامت متوسط و توابع شبه لیاپانوف چندگانه، شرایط کافی وابسته به تأخیر برای پایداری زمان محدود سیستم های سوئیچ شونده نامعین با تأخیر زمانی در ترم هایی از یک مجموعه نامساویهای ماتریسی خطی، ارائه شده است. سپس، شرایط متناظر برای پایدارسازی زمان محدود سیستمهای تأخیردار سوئیچ شونده نامعین از طریق کنترل کننده فیدبک حالت بدست آمده است. کنترل کننده با نامساویهای ماتریسی خطی و روش خطیسازی cone complement طراحی شده است. مسأله نامعینی در سیستمهای تأخیردار سوئیچ شونده نامعین را با استفاده از لم یاکوبویچ حل کردیم. سرانجام، مثالهای عددی به منظور بررسی کارآیی تئوری پیشنهادی، ارائه شده است
علی فروتن کلورزی، سیدهشیرین شاهنگیان،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
امروزه محققین بر استراتژیهای جدید پایدارسازی و افزایش فعالیت آنزیمها بمنظور استفاده گستردهتر آنها در صنایع مختلف متمرکزند. در این پژوهش از یک پلت فرم یکپارچه برای تثبیت و محافظت از پروتئینها در محیطهای صنعتی استفاده شده است. اگرچه لیپازها کاربردهای صنعتی گستردهای دارند، استفاده از آنها در فرآیندهای صنعتی اغلب به دلیل پایداری کم در شرایط سخت محیطی با محدودیت مواجه میشود. در مطالعه حاضر جهت پایدارسازی آنزیم از یک استراتژی دومنظوره شامل تثبیت آنزیم و استفاده از لایه محافظ ارگانوسیلیکا استفاده شد. پس از بیان و تخلیص آنزیم لیپاز نوترکیب، تثبیت آن برروی نانوذره سیلیکا انجام و در مرحله بعد، از نانولایه ارگانوسیلیکا برای لایهگذاری پیرامون آنزیم استفاده شد. ضخامت لایه محافظ بهینهسازی و میزان تاثیر آن بر پایدارسازی آنزیم در مقابله با استرسهای محیطی مطالعه شد. آنزیم لایهگذاری شده پایداری قابلتوجهی نسبت به آنزیم آزاد در برابر عوامل مختلف مانند نوسانات دمایی و عوامل شیمیایی نشان داد. علاوه بر این، نمونههای تثبیت شده فعالیت بهینه را در محدوده دمایی گستردهای نشان دادند، که بر تطبیقپذیری و کارایی این رویکرد تأکید میکند. لایه ارگانوسیلیکا بطور چشمگیری بازده تاخوردگی مجدد پروتئینهای دناتورهشده با SDS و اوره افزایش داد، که نشانگر کاربرد چندگانه این روش میباشد. یافتههای این مطالعه نشان داد پلتفرم حاضر میتواند رویکردی امیدوارکننده برای افزایش کارایی و پایداری آنزیمهای صنعتی در برابر چالشهای متنوع محیطی باشد.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
سبوس برنج از مهم ترین محصولات فرعی آن میباشد که حدود ۱۰ درصد وزن برنج را تشکیل میدهد و منبع سرشاری از مواد معدنی، اسیدهای آمینه، کربوهیدراتها، پروتئینها و ویتامینها میباشد. به دلیل وجود این ترکیبات، این محصول غذایی بسیار ناپایدار و مستعد فساد میباشد. در پژوهش حاضر از آنزیم فیتاز و اعمال حرارت خشک در دو دمای ۱۲۰ و ۱۱۰ درجه سانتیگراد و در دو بازه زمانی ۱۰ و ۲۰ دقیقه جهت پایدارسازی سبوس استفاده گردید و اندازه گیری ها در طول مدت چهار هفته نگهداری صورت گرفت. پارامترهای اندازه گیری شده عبارت بودند از: میزان خاکستر، پروتئین، چربی، اسیدهای چرب آزاد، اندیس پراکسید و اسید فیتیک. در ارتباط با میزان خاکستر و پروتئین مناسبترین تیمار دمای ۰C ۱۱۰ به مدت ۱۰ دقیقه حرارت دهی بود. در ارتباط با میزان چربی تفاوتی بین تیمارها و نمونه شاهد مشاهده نشد. کمترین میزان اسید فیتیک در تیمار حرارت دیده در دمای۰C ۱۲۰ به مدت ۲۰ دقیقه و بالاترین مقدارآن در نمونه شاهد مشاهده گردید. در مقدار اسید چرب آزاد کمترین میزان مربوط به تیمار ۰C ۱۲۰ به مدت ۲۰ دقیقه بود و کمترین میزان اندیس پراکسید مربوط به تیمارهای ۰C ۱۲۰ بود. نتایج نشان داد که افزودن آنزیم و اعمال حرارت ۰C۱۲۰ سبب پایداری سبوس و حفظ بهتر ارزش تغذیهای آن بویژه از لحاظ کمیت و کیفیت روغن آن میگردد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
پایداری شیبهای خاکی در اثر عوامل مختلف مانند نیروهای زلزله، تغییر تراز سطح آب زیر زمینی، خاکریزی در بالادست شیب و یا خاکبرداری از پایین دست شیب، تهدید می گردد. با افزایش نیروهای محرک از مقاومت خاک کاسته شده و در نهایت خاک به مرحله تسلیم می رسد. با افزایش نقاط تسلیم، سطح گسیختگی در شیب ایجاد می شود و در نهایت باعث ناپایداری شیب خاکی می گردد. بکی از راهکارهای پایدارسازی شیب های خاکی نصب یک ردیف شمع در دامنه شیب می باشد. در این مقاله تلاش شده است بر مبنای سطح گسیختگی اولیه ی ایجاد شده در شیب و نیروی های جانبی ناشی از وزن گوه گسیختگی و با در نظر گرفتن مشخصات مقاومتی خاک، روشی جدید جهت محاسبه ی نیروی وارد بر شمع ارائه شود. سپس جابجایی سر شمع با استفاده از حل معادلات دیفرانسیلِ مربوطه محاسبه می گردد و در نهایت، نتایج حاصل از روش تحلیلیِ پیشنهاد شده با مقادیر حاصل از روش اجزای محدود مقایسه می شود. در این مقاله دو رابطه ی تحلیلی جدید پیشنهاد شده است که یکی برای محاسبه نیروی وارد بر شمع و دیگری برای محاسبه جابجایی نوک شمع است که در نوع خود کاری جدید و نو است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر با نتایج دیگر محققین صحت سنجی شده است که تطابق خوبی با یکدیگر دارند.
دوره ۱۶، شماره ۹۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
کاربرد آنتیاکسیدانهای سنتزی به دلیل اثرات مخرب بر سلامت مصرف کننده کاهش یافته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی قدرت آنتی اکسیدانی پونه کوهی به عنوان منبعی از آنتی اکسیدان های طبیعی انجام گرفت. به منظور تهیه عصاره از پونه کوهی از حلال متانول به نسبت(۵:۱) استفاده شد. میزان ترکیبات توکوفرولی و فنلی عصاره ها با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد و در نهایت عصاره متانولی پونه در دو غلظتppm ۴۰۰ و ppm ۸۰۰ به روغن کانولا اضافه و پارامترهای شاخص رنگی، عدد کونژوگه، عدد اسیدی و عددپراکسید در مقایسه با نمونه حاوی آنتیاکسیدان سنتزی TBHQ طی ۲۴ ساعت حرارتدهی در دمای°C ۱۸۰ ارزیابی شد. نتایج نشان از پایداری اکسیداتیو قابل مقایسه روغن کانولا حاوی ppm ۸۰۰ عصاره متانولی پونه کوهی با نمونه حاوی TBHQ داشت(۰,۰۵>p). در نتیجه عصاره پونه کوهی به عنوان منبع آنتی اکسیدان های طبیعی قابل استفاده در پایدارسازی روغن کانولا و دیگر روغن های نباتی سیر نشده می باشد.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
میکروصفحههای دایرهای با توجه به هندسهی خاصی که دارند، در سیستمهای میکروالکترومکانیکی مانند میکروپمپها و مبدلهای فراصوتی، مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از مهمترین مشکلهای کار با میکرومحرکهای الکترواستاتیک، وقوع پدیدهی ناپایداری کششی است که مانع از ایجاد جابجاییهای بزرگ میشود. با طراحی کنترلکنندهی مناسب، میتوان میکرومحرک را در موقعیتهای فراتر از ناپایداری کششی نیز پایدار کرد. در این پژوهش، کنترل موقعیت میکرومحرک الکترواستاتیکی تشکیلشده از دو صفحهی دایرهای با تکیهگاه گیردار، مورد نظر است. این کار با هدف افزایش بازهی حرکتی میکرومحرک و تسریع در اجرای فرمان، انجام میشود. با توجه به عدم قطعیت مقادیر پارامترهای مسئله و بهمنظور در نظر گرفتن خطای مدلسازی، از کنترلکنندهی فازی استفاده شده است. ابتدا با فرض غالب بودن مود اول ارتعاشات و با استفاده از روش لاگرانژ، معادلهی حاکم بر ارتعاشات صفحهها به دست آمده است. با استفاده از شبیهسازیهای استاتیکی و دینامیکی مسئله، پایگاه قواعد فازی نوشته شده است. بهمنظور تسریع در اجرای فرمان کنترلی، ضرایب کنترلکنندهی فازی با استفاده از الگوریتم ژنتیک، بهینه شدهاند. در انتها، با تکرار فرایند بهینهسازی برای موقعیتهای مختلف میکرومحرک، رابطهای برای بیشینهی ولتاژ اعمالشده برحسب موقعیت موردنظر، به دست آمده است. عملکرد کنترلکنندهی فازی به همراه رابطهی به دست آمده، هنگام اجرای فرمانهای پله، پلهی چندگانه و چیرپ ترسیم شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند که اهداف پژوهش بهخوبی برآورده شدهاند.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مقاله، پایدارسازی کنترل وضعیت ماهواره صلب با عملگر دو وضعیتی تراستر و مدولاتور پهنا و فرکانس پالس در حضور نویز حسگر مطالعه شده است. در این خصوص،
بازههای ترجیجی پارامترهای مدولاتور و ضریب بهره مدار پایدارسازی بر مبنای دو معیار عملکرد مصرف سوخت و فعالیت تراستر استخراج شده است. تحلیلها برای مود آرامسازی،
دوراندهی و بلوک پایدارسازی به عنوان حلقه داخلی مود نشانهروی، انجام شده است. با استفاده از معادلات شبه بیبعد، تعداد پارامترهای تنظیمی مدولاتور و پایدارسازی، کاهش
یافته و بازههای پیشنهادی بصورت شبه بیبعد و بر مبنای روش جستجوی پارامتری استخراج شده است. در فرم شبه بیبعد معادلات، بار محاسباتی بطور قابل توجهی کاهش یافته،
بویژه در حضور نویز حسگر که از تحلیل آماری استفاده شده است. مطالعه پارامتری صورت گرفته در حضور/عدم حضور نویز حسگر انجام شده است. پارامترهای تنظیمی مدار
پایدارسازی، برای حالت بدون نویز حسگر، با استفاده از بهینهسازی ژنتیک چند هدفه بدست آمده است. همچنین رفتار پارامترهای پایدارسازی بر اساس چگالی طیفی نویز، تحلیل
شده و به منظور بررسی دقیقتر نواحی ترجیحی، هر کدام از نمودارهای طراحی برای یک مقدار مشخص چگالی طیفی نویز ترسیم شده است. در نهایت، توصیه میشود پارامترهای
سیستمی کنترل وضعیت ماهواره در داخل نواحی ترجیحی مدار پایدارسازی، به عنوان حلقه داخلی، تنظیم شود.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
یکی از چالش های مهمی که در زمینه استفاده از آنتوسیانینها وجود دارد، پایداری نسبتا پایین آنها مخصوصا در برابر نور و حرارت میباشد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، افزایش پایداری عصاره آنتوسیانینی استخراجی از گلبرگ زعفران در برابر تیمارهای حرارتی و شرایط نوری میباشد. برای رسیدن به این هدف، در بیشتر موارد از روش ریزپوشانی استفاده میشود. برای پایدارسازی عصاره آنتوسیانینی گلبرگ زعفران، بهینهسازی ریزپوشانی آنتوسیانینها با صمغ عربی، صمغ فارسی، مالتودکسترین و پروتئین آبپنیر انجام شد و پایداری حرارتی آنها در نوشیدنی مدل بررسی شد. نیمه عمر آنتوسیانین طی تیمار حرارتی (در دمای ۹۰ درجه سانتیگراد) ۸/۱۰۰ دقیقه بود و مبنای تیمار حرارتی برای نمونهها قرار گرفت. از میان ترکیبات دیوارهای مورد استفاده برای ریزپوشانی عصاره آنتوسیانینی، بیشترین میزان آنتوسیانین کل ریزکپسول ها مربوط به ریزکپسول مالتودکسترین (۷/۱۹۱ میلی گرم سیانیدین ۳- گلیکوزید به ازای ۱۰۰ گرم پودر گلبرگ) بود. بعد از آن، نمونههایی که دیواره آن دوجزئی بود و یک جزء آن را مالتودکسترین تشکیل می داد، قرار داشتند. کمترین میزان آنتوسیانین کل نیز مربوط به ریزکپسول های حاوی صمغ عربی بود. پس از بکار بردن ریزکپسول ها در نوشیدنی مدل، بیشترین آنتوسیانین باقی مانده (۵۵/۶۳ درصد) مربوط به ریزکپسول حاوی دیواره ترکیبی مالتودکسترین و کنسانتره پروتئین آب پنیر (به نسبت ۱ به ۱) بود. بنابراین دیواره پروتئینی، تاثیر مثبت بیشتری بر محافظت از آنتوسیانینها در نوشیدنی مدل طی فرآیندهای حرارتی داشته است.
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
در این مقاله، کنترل تحملپذیر عیب زمان محدود برمبنای الگوریتم مد لغزشی به عنوان یک روش کنترلی مقاوم برای کنترل پایدارساز زاویهای سیستم کوادروتور در حضور عیب عملگر و عدم قطعیت ارائه شده است. کنترلکننده بر مبنای مدل غیرخطی کوادروتور طراحی شده و تحلیل پایداری آن برمبنای تئوری لیاپانوف انجام گرفته است. همچنین با توجه به برخی نقاط ضعف سنسورهای ممز مانند نویزپذیری نسبتاً بالا و خطای بایوس، به منظور ترکیب دادههای سنسورها و کاهش اثرات نویز و خطا روی دادههای خروجی، فیلتر کالمن توسعهیافته طراحی و پیادهسازی شد. به منظور اعتبارسنجی عملکرد کنترلکننده، آزمایشهای عملی بر روی یک نمونه آزمایشگاهی مقیاس کامل کوادروتور به صورت بلادرنگ پیادهسازی شد. ارزیابی عملکرد استراتژی طراحی شده در سناریوهای مختلفی از قبیل تست در حالت بدون عیب عملگر، با وجود عیب جزئی در عملگر و عدم قطعیت در پارامترهای کوادروتور انجام شده است. نتایج آزمایشگاهی حاکی از برتری استراتژی تحملپذیر مد لغزشی نسبت به خطیسازی پسخورد در حضور عیبهای مختلف و اثرات عدم قطعیت میباشند.