جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶۶۶ نتیجه برای پر


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مهارت‌ ارتباطی کاربردشناختی در بیماران بزرگسال آسیب‌دیده نیمکرۀ راست و چپ فارسی‌زبان با استفاده از نسخه فارسی «پروتکل ارزیابی مهارت‌های ارتباطی مونترال (ام. ای. سی.)» بود. ۱۰ بیمار آسیب‌دیده نیمکرۀ راست و چپ فارسی‌زبان که دچار سکته مغزی شده بودند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می‌دادند. دو دسته آزمون‌ در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفتند :آزمون‌های غربالگری و خرده‌آزمون‌های مهارت کاربرد‌شناختی پروتکل ارزیابی مهارت‌های ارتباطی مونترال (ام. ای. سی). عملکرد بیماران آسیب‌دیده نیمکره راست و آسیب‌دیده نیمکره چپ در این خرده‌آزمون‌ها به صورت انفرادی، درون‌گروهی و بین‌گروهی با یکدیگر مقایسه و با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان دادند که بین عملکرد دو گروه بیماران آسیب‌دیده نیمکره راست و آسیب‌دیده نیمکره چپ در خرده‌آزمون‌های مهارت‌ ارتباطی کاربردشناختی تفاوت وجود دارد، اگرچه بر مبنای تحلیل‌های آمار استنباطی این تفاوت عملکرد معنی‌دار نبود. نتایج حاکی از آن بودند که آسیب به هر دو نیمکره راست و چپ مغز منجر به بروز اختلال در مهارت‌ کاربردشناختی می‌شود، اما آسیب به نیمکره راست با شدت اختلالات بیشتری همراه است. در رابطه با جایگاه آسیب مغزی و بروز اختلالات کاربرد شناختی نتایج پژوهش این نظر را تأیید می‌نماید که آسیب به لوب گیجگاهی و نواحی پیرامون آن در نیمکره راست مغز می‌تواند منجر به بروز اختلال در مهارت‌ کاربردشناختی شود. نتایج کلی پژوهش حاکی از نقش مهم نیمکره راست در پردازش مهارت کاربردشناختی نسبت به دیگر نواحی مغزی در نیمکره چپ است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هر روایت یا داستان علاوه بر عناصر اصلی چون زمینه، مضمون، پی رنگ و کشمکش‌ها نیازمند یک عنصر اصلی دیگر به نام شخصیت است. این شخصیت است که به هر یک از این عناصر معنی و جان بخشیده و از روایت، روایت می‌سازد. شخصیت‌پردازی در واقع جان بخشیدن و خلق انسان از عناصر گفتمان داستانیست. آفرینش و پرداخت شخصیت‌ها در قلمرو داستان و هنر، امری ظریف و بدیع است که به آن "شخصیت‌پردازی" اطلاق می‌گردد. این فرآیند، به خلق کاراکترهایی می‌انجامد که برای مخاطب، باورپذیر، گیرا و قابل فهم باشند. شخصیت‌پردازی پلی ارتباطی میان ذهن خواننده یا بیننده و دنیای داستان برقرار می‌کند و او را قادر می‌سازد تا با شخصیت‌ها همذات پنداری کرده، احساساتشان را درک نماید و نسبت به اعمال و انگیزه‌هایشان کنجکاو شود که بر جذب مخاطب می افزاید.پیکره پژوهش مجموعۀ داستان کوتاه محمد آصف سلطان زاده نویسنده افغانستانی است. پژوهش حاضر با تکیه بر میزان توانمندی سلطان‌زاده در راستای استفاده و پرداخت به شخصیت های داستانی و به شیوه‌ی توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و کوشش بر این بوده است که به تحلیل استفاده از عنصر شخصیت‌پردازی و همچنین به شیوه تعامل دو حوزه کاربردشناسی و سبک شناسی در سه داستان کوتاه از مجموعه ی "نوروز فقط در کابل باصفاست"و با درنظر گرفتن چارچوب نظری کالپپر (۲۰۱۷) بپردازد. نتایج این پژوهش نشان داد که شخصیت پردازی همواره تابع سه عنصر درجه نظارت روایی ، دیالکتیک خود و دیگری و معانی صریح و ضمنی در کلیت گفتمان داستانی است که نویسنده به خوبی از آن ها بهره برده است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پرسش‌های بلاغی، جملاتی هستند که بنابر موقعیت زمانی و مکانی، کارکردی فراتر از کسب آگاهی می‌یابند که بر اساس آن، این جمله‌ها درعین داشتن ساختار پرسشی، معنای دیگری به عنوان معنای ثانویه را انتقال می‌دهند؛ امّا گاه بنا بر یک بافت خاص متنی، یک یا حتی چند معنای ضمنی ضعیف مابین روساخت معنایی جملات پرسشی بلاغی و معنای ضمنی قابل اثبات و دریافت است که این معانی ضمنی ضعیف را نه می‌توان نادیده گرفت و نه می‌توان آن‌ها را معنای ثانویه اصلی به حساب آورد؛ بنابراین مسئله‌ای که در این پژوهش مطرح می‌شود این است که با توجه به امکان دریافت چنین معنا یا معانی ضمنی‌ای از جملات پرسشی بلاغی، این معانی ضمنی اضافی دارای چه ماهیت و جایگاهی هستند؟ و با فرض پذیرش وجود آن‌ها؛ تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی همچنان به شکل آنی اتفاق می‌افتد یا اینکه طبق فرضیۀ مطرح در این پژوهش، تولید معنا در آن‌ها دارای رویکردی فرایندی و مرحله‌ای است؟ یافته‌های این پژوهش که بر اساس روش تحلیلی- کاربردی و رویکرد مطالعۀ موردی در اشعار شعرای شاخص زبان فارسی که از نظر بافتاری دارای ایست موقعیتی هستند؛ بیان کنندۀ این امر است که طبق پیش‌بینی پژوهش‌گران در این مقاله، تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی دارای رویکردی فرایندی و سه مرحله‌ای است که در جریان آن یک لایۀ دوم معنایی، میان روساخت و معنای ضمنی اصلی (لایۀ سوم معنایی) واقع می‌شود که می‌توان آن را لایۀ معنایی «میانجی» نامید.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش بررسی رفتار پرسشهای چندگانه در زبان فارسی با توجه به اثر تفوق است. با توجه به اینکه این تحقیق و تحلیل پیشنهادی، بر اساس رویکرد برنامه کمینه‌گرا (چامسکی، ۱۹۹۵، a۲۰۰۰، b۲۰۰۱) می‌باشد، این مقاله به نقد و بررسی برخی از مطالعات پیشین درباره‌ی حرکت پرسشواژه استفهامی در پرسش‌های چندگانه زبان فارسی  و اثر تفوق بر این نوع حرکت میپردازد. برخلاف نظر بوشکوویچ (۱۹۹۹) مبنی بر این که زبانهای کانونی اثر تفوق را نشان نمیدهند، تحقیقات نشان می‌دهد که پرسش‌های چندگانه در زبان فارسی که یک زبان کانونی است، اثر تفوق را نشان میدهد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها، از روش توصیف داده‌ها بر اساس برنامه کمینه‌گرا و از منظر حرکت پرسشواژه و اثر تفوق بر این جابجایی استفاده‌شده است. نتایج نشان می‌دهد برخلاف توضیح‌های ارائه شده در تحقیقات پیشین (مانند کهنمویی‌پور، ۲۰۰۱) که در تبیین  می­دهد قرار گرفتن عنصراستفهامی (پرسشواژه) در جایگاه تاکیدی ناکامند و برخی ساخت‌های پرسشواژی چندگانه را مصداق نقض تفوق نمی‌کنند، می‌توان برای حل این مسئله، یک مجوز نحوی برای نقض تفوق در زبان فارسی  را متصور شد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمان، نقش مهم و تعیینکننده‏ای در ارتباطات کلامی انسان‏ها ایفا می‏کند؛ بنابراین یکی از مواردی که در امر آموزش زبان باید به آن پرداخته شود بحث زمان و راه‏های تشخیص آن است. با توجه به نقش و اهمیت تشخیص زمان دستوری در فراگیری زبان و نبود پژوهش‌های مرتبط در خصوص فراگیری زبان فارسی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سرنخ‌های موجود در جمله جهت تشخیص زمان دستوری توسط فارسی‌آموزان چینی سطوح مبتدی و پیشرفته است؛ بدین منظور ۴۹ فارسی‏آموز چینی‏زبان، به روش نمونه‏گیری دردسترس انتخاب، و بر اساس آزمون تعیین سطح به دو گروه چینیزبان سطح مبتدی (۲۶) و پیشرفته(۲۳) تقسیم شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش دو آزمون در دو مرحله بود؛ در مرحله اول، آزمودنیها با استفاده از آزمون تشخیص زمان جمله، زمان جمله‏هایی را که می‏شنیدند در پاسخنامه علامت می‏زدند و در مرحله دوم همان آزمون اجرا شد؛ با این تفاوت که در این آزمون، جمله‏ها، فاقد قید زمان بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آزمودنی‏های چینی‏زبان مبتدی به طور معنا‏داری از سرنخ‏های واژگانی به هنگام تشخیص زمان جمله استفاده کردند و آزمودنی‏های سطح پیشرفته همزمان از دو سرنخ واژگانی و تصریف فعلی استفاده کردند. در مورد نقش جنسیت نیز نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین جنسیت و توانایی درک زمان جمله وجود ندارد. نتایج این پژوهش می‏تواند برای زبان‌آموزان، مدرسان، تهیه‌کنندگان محتوای آموزشی و نیز برای طراحان آزمون مفید باشد.

 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

 هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر جنسیت بر پردازش نحوی زبان اول و دوم در دوزبانه­های متوازنی است که در سن ۷ سالگی زبان دوم را آموخته­اند. با استفاده از روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی و الگوی تحریک وابسته­به­رویداد، تعداد ۳۰ نفر دوزبانه ترکی-فارسی (۱۵ زن و ۱۵ مرد) یک تکلیف شنیداری قضاوت دستوری­بودگی با پارادایم زبان­گردانی جایگزین را اجرا کردند. بر مبنای معیار تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین میزان تسلط شرکت­کنندگان به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) آنها مشاهده نشد. نتایج تصویربرداری، شباهت نورونی بسیار نزدیکی را بین زنان و مردان در دو ناحیه نحو-ویژه در نمیکره چپ (پارس­آپرکولاریس و شکنج گیجگاهی­فوقانی خلفی) نشان داد که مؤید عملکرد جنسیتی یکسان در حین پردازش نحوی زبان اول و دوم است. افزون بر این، در نواحی کنترل-ویژه در نیمکره راست (پلنیوم گیجگاهی، ناحیه حرکتی­تکمیلی، لوبول آهیانه­ای­فوقانی و شکنج­پیشانی­فوقانی)، هیچگونه اختلافی در فعالیت نیمکره­ای در زنان و مردان مشاهده نشد که موضوع همسانی جنسیتی در سوبرتری مغز را به‌طور تجربی ثابت می­کند. بنابراین، نتایج تکلیف و نمونه حاضر با ادعاهای قبلی که زنان (الف) عملکرد زبانی برتر و (ب) سوبرتری کمتری از خود نشان می‌دهند، سازگار نیست. به طور کلی، یافته­های پژوهش حاضر پیشنهاد می­کند که پردازش نحوی زبان اول و دوم در دوزبانه­های متوازن متأثر از پارامتر جنسیت نیست.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی همگانی­های زبان به بررسی ادراک فارسی­آموزان در تشخیص صحیح جایگاه فاعل باتوجه به نظریه­ی پردازش درونداد و اصل اسم اول از این نظریه می­پردازد. اصل اسم اول بیانگر این است که زبان­آموزان اسم یا ضمیری را که در ابتدای جمله می­آید، به عنوان فاعل جمله درنظرمی­گیرند. در این پژوهش از روش میدانی برای جمع­آوری داده­ها استفاده شده است. شرکت­کنندگان در این پژوهش ۷۰ نفر از فراگیران آموزش زبان فارسی در سطح­های مقدماتی (۲۳نفر)، میانی (۲۳نفر) و پیشرفته (۲۴نفر) در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه الزهرا هستند. این مطالعه با بهره­گیری از روش اجرایی فرایدمن و همکاران (۲۰۰۴)  به بررسی اصل اسم اول به عنوان یک مسیر قابل پیش­بینی در آموزش فارسی­آموزان پرداخته است. در این جهت آزمونی بر روی گوگل­فرم طراحی شده که فارسی­آموزان در فاصله زمانی ۵ ماه در دو مرحله­ی متفاوت این آزمون شرکت کرده­اند. این آزمون در هر دو مرحله­ی خود شامل ۱۵ جمله بوده است که زبان­آموزان باید پس از شنیدن جملات، آن­ها را به تصاویر مربوط وصل می­کردند. برای تشخیص ادارک شرکت­کنندگان از جایگاه فاعل، ۸ جمله درمرحله­ی دوم به صورت مجهول درآمدند. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این بوده­اند که تغییر جملات درمرحله­ی دوم آزمون سبب بالارفتن خطا در میزان پاسخگویی زبان­آموزان شد و این امر در زبان­آموزان سطح مقدماتی بالاتر از گروه­های دیگر گزارش شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر اصل اسم اول در ادراک فارسی­آموزان از جایگاه فاعل هستند. میزان این تاثیرپذیری در فارسی­آموزان سطح مقدماتی بیشتر از سایر سطوح به چشم می­خورد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

این مطالعه فرآیندهای شناختی زیربنای درک عبارات اصطلاحی زبان دوم را با استفاده از دو تکنیک آموزشی بصری مختلف - نمایش تصویری معانی تحت اللفظی در مقابل نمایش تصویری معانی مجازی هر عبارت اصطلاحی - بررسی می‌کند. برای این امر دو محیط (موقعیت)  (PFL در مقابل PSL)، دو نوع اصطلاحات مختلف (غیرشفاف (کدر) در مقابل شفاف)  و دو سطح بسندگی متفاوت (متوسط در مقابل پیشرفته) در نظر گرفته می شود. این کار شامل شیوه‌های آموزشی رایج بود که از نظریه کدگذاری دوگانه  به عنوان دو تکنیک بصری متفاوت با پشتیبانی کلامی برای آموزش انواع مختلف اصطلاحات استفاده می کند. ۶۷ زبان آموز به عنوان زبان دوم و ۶۳ زبان آموز به عنوان زبان خارجی در این مطالعه شرکت کردند. قبل و بعد از آموزش از آزمون درک اصطلاح  استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر بر اساس مقایسه‌های پیش-آزمون و پس-آزمون نشان داد که درک اصطلاحات زبان دوم با توجه به محیط یادگیری، تکنیک آموزشی و نوع اصطلاح متفاوت است. با این وجود، به نظر نمی‌رسد که سطح بسندگی تأثیری بر نتایج درک برای هیچ گروهی داشته باشد. نتایج آشکار می‌سازد که در محیط زبان دوم تکنیک مجاز  موفق‌تر از تکنیک تحت اللفظی بوده است. در حالی که در محیط زبان خارجی بکارگیری تکنیک تحت اللفظی در مقایسه با تکنیک مجاز، نمرات بهتری برای زبان آموز به دست آورد. زبان آموزان PSL در یادگیری اصطلاحات با معانی غیرشفاف (کدر) بهتر از زبان آموزان PFL بودند در حالی که زبان آموزان PFL در یادگیری اصطلاحات با معانی شفاف عملکرد بهتری داشتند. نتایج این مطالعه از مدل بازنمایی اصطلاح دوگانه  حمایت می‌کند که بیان می‌کند زبان‌آموزان PSL مدخل های اصطلاحات موجود خود را فعال می‌کنند و آنها را به صورت مجازی درک می‌کنند در حالی که زبان‌آموزان PFL باید اصطلاحات را تجزیه کنند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در زبان فارسی که ترتیب کلمات آن از نوع SOV است، متمم پرسشی، یا مفعول حرف اضافه ای معمولاً پس از مفعول درجایگاه  کانونی  قرار میگیرند. با این حال، امکان جابجایی این عبارت به مکانهای دیگر در داخل جمله وجود دارد. هدف این مطالعه، بررسی پردازش جابجایی متمم پرسشی  در زبان فارسی با استفاده از پتانسیلهای مرتبط با رویدادها     (ERPs) بر اساس مدل پردازش نحوی فریدریچی می باشد. این مطالعه بر روی بخش مرکزی-آهیانه ای  مغز) مولفه N۴۰۰ و (P۶۰۰ تمرکز دارد، که طبق مدل مطرح شده توسط  فریدریچی در پردازش  زبان (۱۹۹۵)،به  بررسی ساختار وابستگی پرکننده-خلا وبررسی  نمود ذهنی در این عبارات  می پردازد چهار جایگاه  مختلف متمم پرسشی در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است و ۵۰ جمله برای هر وضعیت ساخته شده است.نتایج نشان میدهد که جابجایی متمم پرسشی  باعث پاسخ مغزی متفاوت می گردد بدین صورت که  افزایش دامنه N۴۰۰در ناحیه مرکزی- آهیانه ای در جایگاه متمم پرسشی پس از فاعل و P۶۰۰ در جایگاه اولیه یا کانونی متمم پرسشی دیده شد . از این یافته ها میتوان نتیجه گرفت که جابجایی متمم پرسشی در زبان فارسی  بر اساس مدل مطرح شده توسط فریدریچی پایه نوروفیزیولوژیکی و می تواند بازنمودی از ساختار وابستگی پرکننده-خلا در نمود ذهنی باشد  .

 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

 
حدود ۱۰۰ سال است که پدیدۀ زبان‏ شناختی «نمادپردازی آوایی»، یعنی پیوند مستقیم و غیرقراردادی میان آوا و معنا، در معرض مطالعات تجربی قرار داشته، و پژوهش‏های متعددی به منظور کشف ابعاد مختلف آن صورت گرفته است.  اما بااین‏ همه، هیچ پژوهش درخور اعتنایی دربارۀ آنکه اساساً چرا این پدیده روی می‏ دهد انجام نشده است. شاید یکی از دلایل این امر آن باشد که تاکنون این پدیده بر پایۀ هیچ نظریه و/یا تحلیل معناشناختی بررسی نشده است. با‏این‏ همه، زبان‏ شناس آمریکایی ادوارد سپیر نخستین‏ بار دو عامل محتملی را که هردو یا هریک به‏ تنهایی می‏ توانند در وقوع این پدیده دخالت داشته باشند برشمرد: عامل صوت‏شناختی، یا عامل حسی‏ حرکتی مربوط به تولید واج، (یا ترکیبی از هردو). مقالۀ مروری‏ تحلیلی حاضر، می‏ کوشد تا برای نخستین ‏بار بر پایۀ نظریۀ استعاره (و مَجاز) مفهومی توضیح دهد که چگونه هریک از این عوامل یا هر دو آن‏ها می‏ توانند در وقوع این پدیده نقش داشته باشند. بدین ترتیب، می توان پاسخ رضایت‏ بخشی به این پرسش داد که چرا پدیدۀ نمادپردازی آوایی روی می دهد. وانگهی، این پاسخ می‏تواند راه را برای ملاحظات نظری بیش‏تر دربارۀ تکوین بالقوۀ واج شناسی "شناختی" بگشاید. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مشخصه بارز گفتمان محاکمه عدم توازن قدرت میان مشارکین است، به گونه‌ای که اعمال قدرت به صورت یک طرفه از بازجو (اعم از بازپرس، قاضی و غیره) به مخاطب است. مهم‌ترین ابزار اعمال قدرت نیز کاربرد «پرسش» است که دارای مؤلفه کنترل‌کنندگی است. پژوهش حاضر به منظور واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محکمه، به مطالعه جنبه‌های مختلف ساختاری، گفتمانی و کاربردشناختی پرسش در شعبه‌های مختلف کیفری، حقوقی و خانواده در دادگاه و دادسرای شهر دورود می‌پردازد. در بعد ساختاری انواع مشخصه‌های ساخت‌واژی-نحوی و در بعد کاربردشناختی نیز نوع کنش گفتاری گونه‌های مختلف پرسش مد نظر بوده است. در همین راستا با تلفیق رویکردهای کمی و کیفی به بررسی داده‌ها پرداختیم. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان فراوانی کاربرد صورت‌های پرسشی مربوط به اطلاعی‌های محدود و بله/خیر می‌شوند. همچنین مشخص شد پرسش‌ها به جهت کاربردشناختی دارای سه نوع کنش گفتاری تنظیمی، تصدیقی و ارتباطی هستند. یافته‌ها مؤید آن است که برخی پرسش‌هایی که دارای کنش ارتباطی هستند توسط مشارکین عادی و با هدف شفاف‌سازی مطرح می‌شوند و بنابراین می‌توان در برخی موقعیت‌ها تغییر الگوی یک‌سویه پرسش‌گری بازجو مخاطب را مشاهده نمود. عمده پرسش‌هایی که از سوی افراد عادی مطرح می‌شوند ریشه در عدم آشنایی آنها با واژه‌های تخصصی حقوقی دارد که در برخی موارد می‌تواند تبعاتی چون عدم دفاع مطلوب را به همراه داشته باشد یا منجر به ایجاد تصویر گناه‌کار از آن‌ها شود.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش، شناسایی چالش‌ها و استلزام­ های آموزش زبان انگلیسی در نظام برنامه درسی رسمی آموزش ‌و پرورش ایران بود. سؤالات پژوهش معطوف به آموزش زبان انگلیسی در اسناد بالادستی، وضع موجود آموزش زبان انگلیسی، چالش‌های فراروی یادگیری و استلزام­ های آموزش زبان انگلیسی در مدارس بود. قلمروی مطالعه شهر سرایان در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بود. برای انجام پژوهش از تحلیل سند، پیمایش، پدیدارشناسی، مطالعه تطبیقی و گروه بحث متمرکز استفاده شد. برای بررسی تجارب متخصصان موضوعی و دبیران زبان انگلیسی و دانش­ آموزان از مصاحبه و برای بهره ­گیری از تجارب دیگر کشورها، فرایند آموزش در چهار کشور که به‌صورت هدفمند و بر اساس نظر متخصصان موضوعی و با ابتناء به دو معیار پیشرفت در آموزش زبان انگلیسی و مشابهت فرهنگی انتخاب‌شده بودند؛ به‌صورت تطبیقی مطالعه شد. ناکارآمدی در تدریس، شیوه سازمان­دهی محتوایی، انگیزه ناکافی و فضای نامناسب یادگیری از مهم­ترین چالش­ ها و تغییر روش تدریس، افزایش زمان آموزش، یاددهی از سنین پایین‌تر، بازآموزی دبیران، بازنگری فنون سنجش، بازطراحی فضای فیزیکی و بازنگری در محتوا ازجمله استلزام ­های تعیین‌شده برای آموزش اثربخش زبان انگلیسی در برنامه درسی رسمی بودند.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

دولت‌های وابسته به درآمدهای نفتی، معمولاً پرداخت یارانه را به‌صورت عام انجام می ‏دهند و شاهد مشکلات بسیاری از جمله اتلاف منابع، افزایش مصرف، قاچاق، عدم تخصیص کارآمد منابع و کاهش کارآیی در اقتصاد هستند. این امر به دلیل واقعی نبودن قیمت کالاهای یارانه‌ای رخ می‌دهد. در این راستا، اجرای سیاست هدفمندی یارانه ‏ها ضروری است؛ اما این سیاست، موجب تغییر ترکیب تولید کالاها و مزیت نسبی خواهد شد. نظر به اهمیت این موضوع، هدف اصلی از مطالعه حاضر، بررسی آثار کاهش (حذف) یارانه‌های کالاهای اساسی (بخش‏های ۲۵-۲۲ در بسته نرم ‏افزاری پروژه تحلیل تجارت جهانی) بر الگوی تجارت ایران با استفاده از الگوی پروژه تحلیل تجارت جهانی است. نتایج  حاکی از آن است که کاهش یارانه کالاهای اساسی به صورت همزمان در هر ۴ بخش، منجر به تغییرات مثبت تراز تجاری ایران خواهد شد. با توجه به نتایج این پژوهش، توصیه می ‏شود که ضمن انجام اصلاحات ساختاری نظیر بهبود کیفیت نهادی، یارانه‌ پرداختی به کالاهای داخلی به صورت تدریجی حذف شود تا با اثر مثبت بر تغییرات تراز تجاری ایران، رفاه اقتصادی با اُفت زیاد و یک مرتبه مواجه نگردد.



دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

این مطالعه، به بررسی ادراک تورم در دو جنبه کیفی و کمی و ارتباط آن با عواملی که احتمالاً بر آن تأثیر می‌گذارد، اختصاص دارد. این بررسی در چهارچوب یکپارچهای از طریق بررسی نمونه‌ای شامل ۳۸۴ نفر، از مصرف‌کنندگان شهر تبریز در آبان ماه ۱۴۰۲، انجام شده است. نتایج نشان می‌دهد که میانگین تورم گزارش شده توسط مصرف‌کنندگان (نرخ ادراک تورم)، ۷۰/۵۴ درصد است. همچنین نرخ ادراک تورم مهرماه و آذرماه به ترتیب، ۵۹/۸۰ و ۵۷/۸۳ برآورد شد. بنابراین دیدگاه غیرمتخصصین نسبت به تورم بسیار بیشتر از تورم اندازه‌گیری شده توسط آمار رسمی است. همچنین در نرخ ادراک تورم انتظاری، روندی کاهشی دیده می‌شد که پس از گذشت یک ماه و اعلام آمار رسمی نرخ تورم، روند مشابه و هم‌جهتی در نرخ تورم رسمی، مشاهده شد. نرخ ادراک تورم برای زنان، شاغلین پاره-وقت، کارگران تولیدی، افراد با سواد بیکار و متأهلین، بیشتر است. همچنین دانش بسیار کم از مفهوم تورم و آمارهای مربوطه، یادآوری‌ نادرست از قیمت‌های گذشته، اثر نامتناسب خریدهای مکرر، تشخیص نامتقارن افزایش و کاهش قیمت‌ها و سطح درآمد خانوارها، نقش مهمی در توضیح بالاترین تصورات از نرخ تورم را دارند. علاوه‎برآن در بسیاری از موارد، رفتارهای فردی در نحوه‌ خرید و مصرف کالاها، سبب افزایش ادراک تورم شده است. نقش رسانه‌ها و فضای مجازی در ادراک تورم بسیار پررنگ بوده است و بالاترین نرخ ادراک تورم، مربوط به اثر گزارش‌های رسانه‌های خارجی بوده، همچنین تغییرات بازار طلا و ارز، بیشترین اثر را بر دید مصرف‌کنندگان در برآورد نرخ تورم داشته است. بنابراین، نتایج نشان می‌دهد که ترکیب پیچیده‌ای از عوامل مختلف می‌تواند بر ذهنیت مصرف‌کنندگان نسبت به تورم تأثیر بگذارد، که این فراتر از آمار رسمی تورم است.


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

پروتئین به عنوان ترکیبی مغذی و کاربردی، نقشی حیاتی در متابولیسم بدن دارد. در رژیم غذایی ورزشکاران یا افرادی که مجبور به کاهش وزن می‌باشند، استفاده از پروتئین زیادتر توصیه می‌شود. پروتئین سویا تمام اسیدهای آمینه ضروری را دارا می‌باشد، اما در استفاده از آن محدودیتهایی وجود دارد. در این پژوهش سعی گردیده است خواص عملکردی پروتئین سویا به وسیله دو صمغ زانتان و کاراجینان بهبود یابد. زانتان در چهار سطح (X) ۰،۰,۰۴،۰.۰۹و ۰.۱۳ درصد و کاراجینان (C) در سطوح ۰، ۰.۰۳، ۰.۰۷ و ۰.۰۹ درصد استفاده شد و صفات پایداری کف، ویسکوزیته، ضریب حلالیت پروتئین و ظرفیت تولید کف ارزیابی شد. نتایج آماری نشان داد نمونه‌های (%۰ = C، %۰.۰۴= X)، (%۰.۰۳ = C، %۰.۰۴ = X) دارای بیشترین ظرفیت تولید کف بودند، همچنین نمونه (%۰.۰۹ = C، %۰.۱۳ = X) بیشترین میزان پایداری کف را از خود نشان داد. بالاترین میزان حلالیت در نمونه‌های (%۰ = C، %۰.۱۳ = X)، (%۰.۰۷ = C، %۰.۱۳ = X)، (%۰.۰۹ = C، %۰.۱۳ = X) و (%۰.۰۹ = X) دیده شد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

  هدف از این مطالعه بررسی اثر پری­بیوتیک فروکتوالیگوساکارید بر رشد و تراکم باکتری­های لاکتوباسیلوس در روده بچه­ماهی ازون­برون (Acipenser stellatus) بود. برای این منظور تعداد ۹۰ قطعه بچه­ماهی ازون­برون (در هر تکرار ۱۰ قطعه) با میانگین وزن ۱۴/۰ ± ۱۶/۳۰ گرم از مؤسسه بین­المللی تحقیقات ماهیان خاویاری تهیه و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در ۳ تیمار و ۳ تکرار در حوضچه­های فایبرگلاس ذخیره­سازی شدند. بچه­ماهیان به مدت ۱۱ هفته با جیره­های حاوی سطوح ۰ و ۱و ۲ درصد فروکتوالیگوساکارید (۹۵Raftilose p) (شرکت سیگما) تغذیه شدند. نتایج در این تحقیق نشان داد سطح ۱ درصد فروکتوالیگوساکارید بر عوامل افزایش وزن، میزان رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، کارایی غذا، نسبت کارایی پروتئین و شاخص کبدی تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰P<). تعداد کلنی باکتری­های لاکتوباسیلوس در سطح ۱ درصد افزایش معناداری در مقایسه با شاهد داشت (۰۵/۰P<). در جمع­بندی نهایی، پری­بیوتیک فروکتوالیگوساکارید قابلیت تأثیرگذاری به نسبت خوبی بر افزایش عملکرد رشد و کارایی تغذیه در بچه ماهی ازون­برون دارد و سطح ۱ درصد فروکتوالیگوساکارید در جیره می­تواند آثار مثبتی بر معیارهای رشد و تراکم باکتری­های لاکتوباسیلوس در روده داشته باشد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

این تحقیق به ­منظور بررسی جایگزینی گلوتن ذرت به­جای پودر ماهی در جیره غذایی کپور ماهی و تأثیر این جایگزینی بر شاخص ­های بیوشیمیایی و خون­شناسی خون کپور ماهی معمولی جوان انجام شد. ماهیان جوان با وزن متوسط ۵/۰ ± ۵/۱۱ گرم و طول متوسط ۱ ± ۹ سانتیمتر به مدت ۸ هفته با تیمارهای آزمایشی تغذیه شدند. جیره­های غذایی با پروتئین خام ۳۱%، انرژی خام ۳۱۰۰ کیلوکالری بر کیلوگرم در سه سطح جایگزینی ۱۵۰، ۲۷۰ و۴۹۰ (گرم بر کیلوگرم) و یک جیره شاهد بدون گلوتن ذرت ساخته شدند. در پایان آزمایش شاخصهای بیوشیمیایی خون شامل گلوکز، کلسترول، تری­گلیسرید و همچنین هموگلوبین، هماتوکریت، گلبولهای سفید (WBC) و گلبولهای قرمز خون (RBC) در بچه ماهیان تغذیه­ شده با جیره­های آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معناداری داشتند (۰۵/۰P < ). اما ماهیان جوان تغذیه شده با جیره­های غذایی ۱ تا ۴ در مقدار پروتئین کل و شاخص ­های MCV،  MCH وMCHC تفاوت ­های معناداری با یکدیگر نداشتند (۰۵/۰P > ). همچنین با جایگزینی مقادیر گلوتن ذرت در جیره­ها این نتیجه حاصل شد که عوامل رشد و تغذیه­ای در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری کاهش یافته است (۰۵/۰P < ). جمع­بندی نهایی نشان می­دهد که منبع پروتئینی گیاهی گلوتن ذرت جایگزین مناسبی به جای پودر ماهی نیست و باید سطح جایگزینی کمتر از جایگزین صورت گرفته در این تحقیق باشد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانه‌ها‌ی منفرد، کلان‌نشانه‌ها‌، خرد‌نشانه‌‌ها و یا مجموعه‌ای از نشانه‌‌‌ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه‌‌‌ها یعنی آنجایی‌که نشانه‌‌ها با یکدیگر تعامل برقرار می‌کنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش می‌کنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر می‌شود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتــی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را می‌توان از آن دریافت کرد. به‌همین دلیل می‌خواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفته‌پرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
سید شهریار عرب، مهدی صادقی، چنگیز اصلاح چی، حمید پزشک،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

در این مقاله پیشگویی انعطاف پذیری قطعات پروتئینی بر پایه توالی اسید های آمینه آن ارائه خواهد شد. برای تعریف فاکتوری به منظور تشخیص میزان انعطاف پذیری از انرژی دو اسید آمینه متوالی استفاده شد. با استفاده از تحلیل‌ های آماری برروی این انرژی، عددی بین صفر و صد به هر جفت اسید آمینه تعلق می‌گیرد که آنرا عدد انعطاف پذیری می‌ نامیم. در نظر گرفتن اثرات همسایه‌ ها تا چهار همسایه اسید آمینه باعث بهبود پیشگویی انعطاف پذیری قطعات پروتئین می‌گردد. برای ارزیابی پیشگویی انعطاف پذیری قطعات پروتئینی از پروتئین‌ هایی که ساختمان آنها توسط NMR تعیین ساختار شده بود استفاده شد. عدم قطعیت در تعیین ساختار مناطقی که انعطاف پذیری بالایی دارند، مثل سر و ته زنجیره و حلقه‌ها باعث ایجاد مدل‌های مختلف ساختمانی می‌شود. مقایسه بین پیشگویی و پراکندگی زوایا در مدل‌های مختلف همبستگی بالایی را نشان می‌دهد که حاکی از دقت قابل اعتماد روش پیشگویی می‌باشد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

آیین مهرپرستی را می توان کهن ترین دین ایرانیان دانست که حوزه نفوذ آن علاوه بر بخش های وسیعی از ایران بزرگ، بخش هایی از اروپا را نیز در قرن های نخست میلادی در برگرفت چنان که سهم به سزایی در شکل گیری برخی از آداب و سنن مسیحیت در اروپا داشته است. هدف از این تحقیق شناخت ساختار فضایی معماری مهرابه ها در اروپاست، زیرا وجود اسناد مصور در مهرابه های اروپا نمایانگر کارکرد این فضاهاست. پرسش اصلی تحقیق این است که خصوصیات مهم معماری و ساختار اصلی فضای معماری مهرابه ها در اروپا چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. جامعه آماری شامل بررسی خصوصیات پنجاه مهرابه است که در این پژوهش، هشت نمونه ذکر شده است. طبق چارچوب نظری این تحقیق، عوامل و خصوصیات فرهنگی و اعتقادی در چگونگی شکل گیری فضاهای آیینی به ویژه معابد سهم مهمی داشته است. براساس نتایج تحقیق، بسیاری از مهرابه های اروپا ساختار معماری کمابیش همسانی داشت هاند که ناشی از ویژگی های فرهنگی و جهان بینی مهرپرستان است. این ساختار یک فضای مستطیل شکل داشت که به سه فضای خطی در کنار هم تقسیم م یشد. فضای میانی بیشتر محل عبور و مرور و دو فضای واقع در دو سوی آن برای استقرار افراد بود. در انتهای معبد، جایگاهی برای استقرار فرد یا افراد عالی مقام بود که اغلب بالاتر از سطح کف ساختمان قرار داشت. در این محل برخی مراسم آیینی مانند نیایش و قربانی کردن جانوران انجام م یشد.

صفحه ۱ از ۸۴    
اولین
قبلی
۱
...