۹ نتیجه برای پلیمریزاسیون
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
بیماری پارکینسون نوعی بیماری تحلیل برنده عصبی است که بدلیل وجود سد- خونی مغز درمان پذیر نمی باشد.عامل درمان این بیماری ملکول دوپامین است که با وجود در دسترس بودن برای پارکینسون قابل استفاده نمی باشد. هدف از این پژوهش تهیه نانوسامانه ی زیست تخریب پذیر حاوی دوپامین برای عبور از سد- خونی مغز است. از روش پلیمریزاسیون یونی و حلال برای ساخت نانوسامانه و بارگذاری دارو در آن استفاده شد. اندازه ، بار سطحی و پراکنش نانوسامانه حاوی دارو همچنین بارگذاری و رهایش دارو از سامانه در pH هفت، بدست آمد. نانوذرات کروی و سطح ناصاف داشتند. پیک ها و ترموگرام های تهیه شده از طیفسنجی زیرقرمز تبدیل فوریه تایید کرد که پلیمریزاسیون رخ داده و دارو در پلیمر به صورت فیزیکی کپسوله شده است. نتایج حاصل از کروماتوگرافی کارکرد بالا برای ، درصد بارگذاری و کپسوله شدن دارو در نانوسامانهی پلیمری به ترتیب ۳۵ و ۵۲ درصد وزنی حجمی گزارش شد. همچنین بررسی رهایش دارو از نانوسامانه نیز نشان داد که پس از ۵۱ ساعت بیش از بیست درصد دارو بارگذاری شده از نانوسامانه رهایش داشت. نتایج ارزیابی اندازهی نانو سامانهی پلیمری حاوی و فاقد دارو با دستگاه های اندازهگیری اندازه و بار ذرات و میکروسکوپ الکترونی پویشی نشان داد که میانگین اندازه ی نانوسامانه فاقد دارو ۹۰ نانومتر و حاوی دارو ۱۲۰ نانومتر است. همچنین بار سطحی نانوسامانه با دستگاه اندازه گیری بار ذرات ۶۱/۷- بهدست آمد که برای عبور نانوسامانه حاوی دارو از مغز مناسب بود. بهطور کلی تمامی ویژگی های ثبت شده برای انتقال دوپامین به عنوان بهترین روش درمانی پارکینسون با نانوسامانه ی پلی مری پلی بوتیل سیانواکریلات مناسب گزارش شد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
پلی استایرن انبساطی کاربرد گستردهای دارد این پلیمر به روش پلیمریزاسیون رادیکالی تهیه میشود. این ماده در صنایع بستهبندی و عایقکاری کاربرد فراوانی دارد. بعضی از ویژگیهای این پلیمر از جمله استحکام مکانیکی پایین آن باعث شده تا کاربرد آن محدود شود. با اضافه کردن بعضی از مواد میتوان ویژگیهای این پلیمر را بهبود داد. استایرن بوتادین استایرن از جمله موادی هستند که با اضافه کردن آن بر پلی استایرن انبساطی می توان کیفیت پلیمر را بهبود داد. در این مقاله پلیاستایرن انبساطی حاوی درصدهای مختلف استایرن بوتادین استایرن (۰، ۰۱/۰، ۰۲/۰و۰۳/۰) در درصد تبدیلهای مختلف پلیاستایرن انبساطی (۶۰/۰، ۶۳/۰، ۶۶/۰و ۶۹/۰ درصد) تهیه شده است. تستهای مختلفی از جمله آزمون ضربه، شاخص جریان مذاب، سنجش میزان نرمی پلیمر، استحکام کشش در نقطه شکست، K-value، سنجش میزان سختی پلیمر، میزان ازدیات طول تا نقطه شکست بر روی پلیمر تولیدی انجام یافته است. دادههای به دست آمده از آزمایشات با شبکههای عصبی مصنوعی MLP شبیهسازی شده است و نتایج شبیه سازی بخوبی دادههای آزمایشگاهی را پوشش داده است. مطالعه تستها نشان میدهد که در درصدهای ثابت استایرن بوتادین استایرن در پلیاستایرن انبساطی، با افزایش درصد تبدیل پلیاستایرن انبساطی به غیر از تست شاخص جریان مذاب (که پایین بودن آن نشان از کیفیت بالای پلیمر است)، مقدار عددی بقیه تستها افزایش یافته است. افزایش درصد استایرن بوتادین استایرن در پلیاستایرن انبساطی، در درصد تبدیلهای ثابت پلیاستایرن انبساطی ویژگیهای پلیمر را بهبود بخشیده است. در ضمن نتایج شبیه سازی نشان می دهد که داده های آزمایشگاهی به خوبی نتایج شبیه سازی را پوشش می دهد. به کمک نتایج بدست آمده از شبیه سازی می توان در نقاطی که آزمایش انجام نشده با نتایج شبیه سازی داده های مربوط به دست های را پیشگویی کرد.افزودن استایرن بوتادین استایرن در درصدهای مختلف بر پلی استایرن انبساطی در درصد تبدیلهای مختلف جهت افزایش خواص پلی استایرن برای اولین بار در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است و نتایج داده های آزمایشگاهی جهت پیشگویی در نقاطی که آزمایش صورت نگرفته با کمک شبکه های عصبی مصنوعی شبیه سازی شده است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده
عنوان تحقیق: در سالهای اخیر چاپگرهای بر پایه تونر به جهت کاربری آسان، صرفه اقتصادی، سرعت و کیفیت بالا کاربردهای فراوانی یافتهاند. ازاینرو تلاشهای زیادی جهت تولید تونر با روشهای متفاوتی ازجمله پلیمریزاسیون سوسپانسیونی و تجمع امولسیونی صورت گرفته است اما در تمامی این روشها علیرغم خواص رنگی و اندازه ذرات مطلوب، درصد تبدیل واکنش کم میباشد.
هدف تحقیق: در مطالعه جاری از روش پلیمریزاسیون امولسیونی درجا بر پایه مونومرهای استایرن و بوتیل اکریلات در حضور دوده برای تولید تونر با درصد تبدیل بالای ۷۵% استفاده شده است. در این راستا تأثیر دمای واکنش پلیمریزاسیون و سرعت همزن بر درصد تبدیل در زمانهای مختلف، اندازه و توزیع اندازه ذرات، خواص حرارتی و رنگی محصول نهایی بررسی شد. آزمون رنگسنجی برای بررسی خواص رنگی انجام شد. همچنین ریزساختار تونرهای سنتزشده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی ارزیابی شد.
نتایج اصلی: نتایج بیانگر این است که روش پلیمریزاسیون امولسیونی درجا ضمن دارا بودن درصد تبدیل مطلوب واکنش در محدوده ۷۵-۹۰%، بهخوبی قادر است خواص رنگی و توزیع اندازه ذرات مناسب را برای تونر ایجاد کند. تمامی تونرهای تولیدشده توزیع اندازه ذرات باریک و شکلی کروی داشتند که دمای واکنش و سرعت همزن بر آن بیتأثیر بوده است. با افزایش دمای پلیمریزاسیون از ℃۷۰ به ℃۸۰، درصد تبدیل بالاتری حاصل شده ولی افزایش سرعت همزن تأثیر دوگانهای بر درصد تبدیل داشته است. با افزایش دما به ℃۹۰، چسبندگی ذرات کروی به یکدیگر مشاهده شد. افزودن یکباره مونومرها به محیط واکنش و استفاده از فرایند ناپیوسته (batch process) سبب مشاهده دو دمای انتقال شیشهای شد. این نوع شیوه سنتز تونر میتواند راهنمایی برای پژوهشهای آینده جهت تولید تونر با بالاترین درصد تبدیل باشد.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
موضوع تحقیق: سیستم بایندر برپایه پلیبوتادین خاتمهیافته با گروه هیدروکسیل (HTPB)، شامل دیاکتیل سباسات به عنوان نرمکننده (DOS) و تولوئن دیایزوسیانات به عنوان عامل پخت میباشد. واکنش بین گروه هیدروکسیل رزین HTPB با گروه ایزوسیانات عامل پخت تولید شبکه پلییورتانی میکند تا منجر به تولید یک لاستیک با خواص مطلوب شود. در این کار پژوهشی بررسی خواص رئولوژیکی و مکانیسمی سیستم بایندر در حضور سه ماده شیمیایی به عنوان تأخیرانداز پلیمریزاسیون تشکیل پلییورتان شامل اگزالیک اسید، مالئیک اسید و تتراسایکلین انجام و خواص فیزیکی آنها بررسی و مقایسه شد.
روش تحقیق: اگزالیک اسید، مالئیک اسید و تتراسایکلین با مکانیسمهای ویژهای خواص سیستم بایندر را تغییر میدهند. اگزالیک اسید و مالئیک اسید در واکنش با گروه ایزوسیانات عامل پخت تولید آمید کرده و گرانروی سیستم بایندر را کاهش میدهند. تتراسایکلین نیز با توجه به ساختار شیمیایی خود، با عامل پخت وارد واکنش شده و از پیشرفت واکنش اصلی که بین رزین HTPB و عامل پخت TDI است، جلوگیری کرده و در نتیجه باعث کاهش گرانروی میشود. همچنین برای بررسی مکانیسم عملکردی این ترکیبات از طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخ (FT-IR) استفاده شد. در این طیفسنجی شدت طیفهای مربوط به هر نمونه با یکدیگر مقایسه و نوع عملکرد و مکانیسم هر کدام از تأخیراندازهای اگزالیک، مالئیک اسید و تتراسایکلین مشخص شد. خواص سختی و تورم نیز برای نمونهها اندازهگیری و مقایسه شد.
نتایج اصلی: نوع ساختار محصول واکنش بین رزین HTPB و تأخیراندازهای اگزالیک اسید، مالئیک اسید و تتراسایکلین با عامل پخت توسط FT-IR مشخص و تایید شد. بررسی طیفهای FT-IR درجا نشان داد شدت پیک ایزوسیانات بعد از گذشت ۶۰/۹۰ دقیقه کاهش پیدا میکند. بررسی رفتار شیمیرئولوژیکی نشان داد که به طورکلی در غلظت ۰۵/۰% بهترین عملکرد از تأخیراندازها مشاهده میشود و در بین این سه؛ به ترتیب تتراسایکلین با حدود ۵۴%، اگزالیک اسید با حدود ۴۸% و مالئیک اسید با حدود ۴۷% بیشترین میزان کاهش در افزایش ویسکوزیته را داشته است. افزودن ۰۵/۰% از تتراسایکلین به سیستم بایندر احتمالاً به علت درگیری بیشتر با عامل پخت منجر به کاهش حدود ۲۰% دانسیته اتصالات عرضی شده که نشاندهنده عملکرد بهتر این ماده به عنوان تأخیرانداز واکنش میباشد.
سیده مریم حسینی، صادق حسننیا*، بیژن رنجبر،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
آلفا ۱-آنتیتریپسین یک گلیکوپروتئین متشکل از ۳۹۴ آمینواسید با وزن ۵۲ کیلودالتون میباشد. این پروتئین به طور عمده توسط سلولهای هپاتوسیت سنتز و به بافتهای ریوی ترشح میشود و نقش اساسی در حفاظت بافت ریه در مقابل اثر نوتروفیل الاستاز دارد. از چالشهای عمده در مواجهه با آلفا ۱-آنتیتریپسین، ناپایداری ساختاری فرم تا خورده این پروتئین و در نتیجه تجمع آن به صورت پلیمرهای غیرفعال در بافت ریه میباشد. این امر فرد را مستعد ابتلا به بیماریهای مزمن ریوی، آسم شدید و آمفیزم مینماید. یکی از درمانهای رایج برای این اختلال، تزریق داخل وریدی آلفا ۱-آنتیتریپسین میباشد. از طرفی، بیماران کاندید دریافت آلفا ۱-آنتیتریپسین، دارای علائم اختلال تنفسی هستند و استفاده از بازکنندههای برونش (سالبوتامول) خط اول درمان محسوب میشود. در این مطالعه تخلیص پروتئین توسط روش کروماتوگرافی تمایلی انجام و خلوص آن توسط روش ژل الکتروفورز تأیید شده است. اثر غلظتهای مختلف سالبوتامول بر پلیمریزاسیون آلفا ۱-آنتیتریپسین القاء شده توسط حرارت در دمای ۶۰ درجه با روشهای الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید غیر دناتوره کننده، پراکندگی دینامیکی نور و دو رنگ نمایی دورانی مورد سنجش قرار گرفته است. فعالیت پروتئین توسط روش تعیین ظرفیت مهاری تریپسین بررسی شده است. نتایج نشان میدهند که سالبوتامول با کاهش انعطافپذیری حلقه مرکزی واکنشگر، سبب کاهش سرعت پلیمریزاسیون و در نتیجه کاهش سرعت از دست رفتن فعالیت در پروتئین آلفا ۱-آنتیتریپسین میشود. بنابراین، این افزودنی میتواند گزینه مناسبی برای همراهی پروتئین آلفا ۱-آنتیتریپسین و راهکاری مناسب برای درمان بیماریهای وابسته به پلیمریزاسیون این پروتئین باشد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۸ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین تأثیر درجه پلیمریزاسیون واکنش مایلارد بر ویژگیهای عملکردی ایزوله پروتئین آبپنیر صورت پذیرفت. کانژوگه ایزوله پروتئین آبپنیر-صمغ ژلان از طریق واکنش مایلارد تولید و نسبت جذبی محصولات حدواسط به نهایی (A۲۹۴nm/A۴۲۰nm)، که بعنوان شاخص درجه پلیمریزاسیون واکنش مایلارد در نظر گرفته میشود، بررسی شد. کانژوگه های ایزوله پروتئین آبپنیر-صمغ ژلان سپس با استفاده از روش خوشهبندی K-means به سه خوشه درجه پلیمریزاسیون پایین، متوسط و بالا تقسیمبندی و فعالیت بین سطحی (قابلیت کاهش کشش بین سطحی، فعالیت امولسیفایری و پایداری امولسیون) و سطحی (ظرفیت کف کنندگی و پایداری کف) آنها بررسی گردید. کشش بین سطحی بین دو فاز روغن و آب بطور مؤثرتری توسط کانژوگه ایزوله پروتئین آبپنیر-صمغ ژلان با درجه پلیمریزاسیون متوسط کاهش یافت که بیانگر سرعت جذب بالاتر این کانژوگه به فضای بین سطحی (فعالیت امولسیفایری بیشتر)، تشکیل لایه ضخیم ویسکوالاستیک در فضای بین سطحی و متعاقباً افزایش پایداری امولسیون از طریق دافعه استری میباشد. اگرچه ظرفیت کف کنندگی بطور معنیداری تحت تأثیر درجه پلیمریزاسیون قرار نگرفت (p>۰,۰۵)، اما پایداری کف در حضور کانژوگه ی با درجه پلیمریزاسیون متوسط بطور معنیداری بالاتر از کف پایدار شده با سایر کانژوگه ها بود (p<۰,۰۵). بنابراین درجه پلیمریزاسیون متوسطی جهت بهبود ویژگیهای عملکردی پروتئین آبپنیر به منظور افزایش کاربرد صنعتی آن مورد نیاز است.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۰ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
ویتامین ۳B (نیکوتین آمید) بعنوان پیش ساز NAD و NADP در بسیاری از واکنش های حیاتی بدن دخیل می باشد. کمبود آن موجب بیماری پلاگرا می شود، لذا مواد غذایی را با این ویتامین غنی سازی می نمایند. همچنین مقادیر زیاد آن عوارضی بهمراه دارد. بنابراین اندازه گیری ارزان، سریع، انتخابی و حساس این ویتامین در مواد غذایی ضروری می باشد. در پژوهش حاضر، روش اندازه گیری نیکوتین آمید در گوشت گوساله و آرد گندم با بکارگیری شیوه خالص سازی به کمک اسنخراج توسط ستون فاز جامد مبتنی بر جاذب پلیمرهای حک شده و تعیین مقدار با HPLC-UV پیشنهاد گردید. روش پلیمریزاسیون رسوبی برای ساخت پلیمرهای کروی حک شده با نیکوتین آمید استفاده شد. اثرات اجزا پلیمر سازی شامل منومر های عملکردی و ایجاد کننده پیوند عرضی، قالب و حلال بر ویژگیهای پیوندی بررسی شد. رفتار پیوندی پلیمر توسط معادله Freundlich بخوبی مدل سازی شد و پلیمر انتخابگری بالایی برای نیکوتین آمید در برابر نیکوتینیک اسید، نشان داد. همچنین در مطالعه سینتیک، ۷۹ % اتصال نیکوتین آمید و ۵/۹۶ % آزاد شدن آن فورا اتفاق افتاد. پلیمر برای خالص سازی نیکوتین آمید در ستون استخراج توسط فاز جامد پر شد، نمونه های غذایی تزریق، و خروجی با HPLC-UV آنالیز گردید. رفتار خطی مناسب برای استخراج نیکوتین آمید توسط ستون فاز جامد در دامنه
μg L-۱ ۱۴۸-۵۰۰۰ (R۲ = ۰,۹۹) و بازیابی استخراج بالای ۱۰۲-۷۷ % و ۸۷-۸۱ % به ترتیب برای گوشت گوساله و آرد گندم بدست آمد. حد آشکارسازی (LOD) و حد اندازه گیری (LOQ) برای نیکوتین آمید به ترتیب μg L-۱ ۴۴ و μg L-۱ ۱۴۸ بود. انحراف استاندارد نسبی داخل-روز و بین-روز در دامنه ۲/۱۳ % الی ۵/۳۱ % برای آرد (۴ =n) و ۱/۸۹ % الی ۵/۲۲ % برای گوشت (۴ =n) بدست آمد که نشان دهنده صحت خوب روش برای آنالیز نمونه واقعی می باشد.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
نشاستههای طبیعی به دلیل ماهیت غیر واکنشی و نامحلول بودن در آب سرد، کاربرد محدودی در صنایع غذایی دارند. نشاستههای طبیعی را میتوان با روشهای شیمیایی، فیزیکی و آنزیمی اصلاح کرد. پلاسمای سرد یکی از روشهای فیزیکی اصلاح نشاسته است که در این مقاله موردبررسی قرار میگیرد. سیستمهای تولید پلاسمای سرد به دودسته فشار پایین و فشار اتمسفری تقسیمبندی میگردند، ساختار هر سیستم موردبررسی قرارگرفته و اثرات پلاسمای سرد در فشار اتمسفر بر خواص عملکردی، حرارتی، مولکولی، مورفولوژیکی و فیزیکوشیمیایی نشاستههای مختلف که موردمطالعه محققان مختلف قرارگرفته به بحث گذاشته میشوند. تغییر در خواص نشاسته اصلاحشده با پلاسما دی الکتریک عمدتاً به دلیل دپلیمریزاسیون و اتصال متقاطع زنجیرههای جانبی آمیلوز و آمیلوپکتین است. پس از تیمار پلاسما دی الکتریک، وزن مولکولی، ویسکوزیته و دمای ژلاتینه شدن کاهش مییابد. حکاکی پلاسما انرژی سطحی و آبدوستی گرانولهای نشاسته را افزایش میدهد. میتوان نتیجه گرفت که پلاسمای سرد بهعنوان فناوری جایگزین برای اصلاح خواص نشاسته است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر ناحیه کنترل اکسیژن بر سرعت ساخت قطعات، از سامانه ساخت افزایشی به روش تولید پیوسته مایع واسط (CLIP) که توسط محققین همین مقاله طراحی و ساخته شده است، استفاده گردید. هدف اصلی مقاله افزایش سرعت ساخت قطعات متخلخل با ۱۰ برابر سرعت بیشتر نسبت به روش پردازش دیجیتال نوری (DLP) است. اما برای دستیابی به این سرعت، بررسی میزان ارتفاع چاپ، میزان خرابی قطعه، و عمق پخت قطعه بسیار حائز اهمیت است. قطعاً ناحیه کنترل اکسیژن به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر موارد مذکور خواهد بود. بنابراین به منظور ایجاد و کنترل حجم ناحیه در بردارنده اکسیژن، از غشاءهای خاص نفوذپذیر گازها در دو حالت پنجره ای شکل (جزیره ای و میکرو کانال)، به عنوان بستر ظرف رزین مایع استفاده گردید. سپس قطعاتی با ساختار متخلخل و پیچیده با استفاده از هرکدام از پنجره های فوق، با روش تولید پیوسته مایع واسط ساخته و مورد ارزیابی قرار گرفت. بر طبق یافته های این پژوهش استفاده از ظرف جزیره ای نسبت به ظرف میکرو کانال، علاوه بر بهبود کیفیت ظاهری قطعه، منجر به افزایش ۱۰۷% مدت زمان قابلیت چاپ پیوسته پیش از شروع نیروی جدایش، کاهش ۴/۷ برابری بیشینه نیروی جدایش و افزایش۳۰% در ارتفاع قطعه چاپ شده گردید.