۲۹ نتیجه برای کربوکسی متیل سلولز
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
کربوکسی متیل سلولز یکی از ارزان ترین بیوپلیمرهای کربوهیدراتی است که فیلم های با خواص و ظاهر مناسب تشکیل می دهد ولی مشکل اصلی آن همانند سایر بیوپلیمرها آبدوستی نسبتاً بالای آن می باشد. در این تحقیق اثر اسید اولئیک به عنوان یک ماده آبگریز خوراکی و پلاستی سایزر و گلیسرول به عنوان پلاستی سایزر خوب برای بیوپلیمرها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش اسید اولئیک تا یک حد معین میزان جذب رطوبت بطور موثری کاهش می یابد (حدود ۵/۵۳%). افزایش غلظت گلیسرول موجب افزایش جذب رطوبت گردید (حدود ۶۴%). مطالعۀ خواص مکانیکی نشان داد که هر دو ترکیب اثر نرم کنندگی بر روی فیلم دارند ولی تأثیر گلیسرول در کاهش مقاومت مکانیکی و افزایش انعطاف پذیری بیشتر از اسید اولئیک بود. بررسی خواص حرارتی نشان داد که هر دو ترکیب قادرند دمای انتقال شیشه ای فیلم را کاهش دهند ولی تأثیر گلیسرول در کاهش دمای انتقال شیشه ای بیشتر از اسید اولئیک بود.
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
نشاسته یکی از ارزان ترین بیوپلیمرهای کربوهیدراتی است که فیلم های با خواص و ظاهر مناسب تشکیل می دهد ولی مشکل اصلی آن آبدوستی نسبتاً بالا و خواص مکانیکی نسبتاً ضعیف فیلم های حاصل از آن در مقایسه با فیلم های سنتزی رایج می باشد. در این تحقیق فیلم هایی از نشاستۀ ذرت با مقادیر متفاوت اسید سیتریک (%۲۰-۰ وزنی) و کربوکسی متیل سلولز (CMC) به روش کاستینگ در دمای C˚۶۰ تولید شد. تأثیر اسید سیتریک بر روی نفوذپذیری نسبت به بخار آب (WVP)، میزان جذب رطوبت و ویژگی های مکانیکی، مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش میزان اسید سیتریک از صفر به ۱۰%، WVP از ۶۳/۴ به g/m.h.Pa ۷-۱۰×۶۱/۲ کاهش یافت. زمانی که میزان اسید سیتریک به ۲۰% رسید، WVP حدود ۱۵% افزایش یافت. میزان جذب رطوبت و ویژگی های مکانیکی نیز تغییرات مشابهی نشان دادند. در حضور ۱۰% اسید سیتریک، افزودن CMC بازدارندگی فیلم در برابر رطوبت را افزایش داد. افزودن ۲۰% CMC، استحکام کششی نهایی (UTS) را بیش از ۵۹% افزایش داد. در عین حال کاهش معنی داری در کرنش تا نقطۀ شکست (SB) مشاهده نگردید.
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
تفاله چغندرقند به عنوان یکی از محصولات جانبی کارحانه های تولید شکر، دارای ترکیبات مهم از جمله پکتین، سلولز و همی سلولز می باشد. در این پژوهش ابتدا سلولز در طی چند مرحله، از تفاله چغندرقند استخراج شد و بوسیله فرآیند اتری شدن در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد به کربوکسی متیل سلولز تبدیل شد. کربوکسی متیل سلولز تولید شده دارای خصوصیاتی همچون درجه استخلاف ۵۲/۰ و درجه خلوص یا درصد کربوکسی متیل سلولز ۹۴/۵۳ و درصد رطوبت ۷ بود. برای بررسی خواص عملکردی آن در مقایسه با دیگر قوام دهنده ها مانند کربوکسی متیل سلولز تجاری(مرک)، کتیرا و نوعی قوام دهنده مصرفی در کارخانه ها (نوعی ثعلب)، مواد مذکور در سس کچاپ در غلظت ۱ درصد بکار برده شد. سپس سس های دارای مواد قوام دهنده و نمونه های شاهد از نظر خصوصیاتی مانند pH ، میزان خاکستر، بریکس، خواص رئولوژیک، پدیده آب انداختن و خصوصیات حسی( عطر و طعم، بافت، رنگ وپذیرش کلی ) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کربوکسی متیل سلولز تولیدی تغییرات معنی داری) ۰۵/۰(P< را در خصوصیات شیمیایی سس ها بوجود نمی آورد. از نظر خصوصیات رئولوژیک نیز گرچه نسبت به سایر قوام دهنده های مورد بررسی، ویسکوزیته کمتری را پدید می آورد اما نسبت به نمونه های شاهد گرانروی بسیار بالاتری را در محصول بوجود می آورد. در ماه نخست نگهداری در سس های حاوی کربوکسی متیل سلولز تولیدی پدیده آب انداختن ملاحظه گردید، لاکن این مسئله در حد بسیار کم بود و پس از بروز پدیده مذکور، در ماه های بعدی نگهداری، افزایش نداشت. در بررسی خصوصیات حسی سس های محتوی کربوکسی متیل سلولز تولیدی نیز آزمون کنندگان سس های مذکور را در مقایسه با سس های حاوی سایر قوام دهنده ها مناسب ارزیابی کردند. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که کربوکسی متیل سلولز تولیدی علیرغم پایین بودن درجه خلوص و درجه استخلاف،نسبت به نمونه تجاری، در محیط های غذایی مانند سس کچاپ عملکرد قابل قبولی را نشان می دهد.
دوره ۸، شماره ۳۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده در این مطالعه، اثرات ضد میکروبی فیلم های خوراکی بر پایه کربوکسی متیل سلولز(CMC) حاوی۴-۱% سوربات پتاسیم بر آسپرژیلوس فلاووس ((PTCC ۵۰۰۴، آسپرژیلوس پارازیتیکوس((PTCC ۵۲۸۶ وآسپرژیلوس پارازیتیکوس PTCC ۵۰۱۸))، با استفاده از آزمون انتشار آگار مورد مطالعه قرار گرفت. فیلم های حاوی ۱ و ۲% سوربات، منطقه بازداری اشکاری را علیه دو کپک اول در محیط کشت پوتیتو آگار نشان دادند ولی در این سطح از سوربات، برای آسپرژیلوس پارازیتیکوس PTCC ۵۰۱۸))، منطقه بازداری مشاهده نشد. برای تمامی کپک ها، حداکثر بازداری در فیلم های حاوی غلظت های ۳و ۴% سوربات مشاهده شد. سپس، پسته های تازه خریداری شده از بازار محلی، با محلول CMC حاوی غلظت های ۰، ۲۵/۰، ۵/۰و ۱ % سوربات پتاسیم پوشش داده شدند. شمارش کپک ها نشان داد که در نمونه شاهد (پوشش داده نشده) شمارش کپک ها ۱۰۶× ۰۲/۲ در گرم نمونه بودند در حالیکه در نمونههای پوشش داده شده، رشدی از کپک مشاهده نشد.
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در سالهای اخیر پژوهشهای گستردهای برای استفاده از پوششهای خوراکی در بستهبندی موادغذایی انجام گرفته است. پوششهای خوراکی میتوانند عمر ماندگاری مواد غذایی پوششدهی شده را افزایش دهند و جایگزین مناسبی برای پلاستیکهای سنتزی باشند. در این تحقیق اثر پوششهای خوراکی بر پایه کربوکسیمتیلسلولز حاوی عصاره آویشن در کاهش جذب رطوبت و تولید ترکیبات اولیه و ثانویه حاصل از اکسایش چربی در مغز فندق پوششدهی شده، مورد بررسی قرار گرفت. پوششهای کربوکسی متیل سلولز با غلظتهای مختلف صفر، ۵/۰ و ۵/۱ درصد وزنی/حجمی، و عصاره آویشن با غلظتهای صفر، ۵/۰ و ۱ درصد حجمی/حجمی تهیه شد. محتوی رطوبت، عدد پراکسید، عدد اسید تیوباربیتوریک و عدد اسیدی هر سه هفته یکبار اندازهگیری شد. آزمایشات در قالب فاکتوریل بصورت طرح کاملاً تصادفی، در سه تکرار و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون دانت انجام شد. نتایج نشان داد در مغز فندقهای پوششدهی شده با ۵/۱ درصد وزنی/حجمی کربوکسی متیل سلولز و ۱ درصد حجمی/حجمی عصاره آویشن، جذب رطوبت و فعالیتهای اکسایشی کمتر از نمونههای فاقد پوشش بود. پوشش کربوکسیمتیلسلولز با ایجاد سد در برابر نفوذ اکسیژن و رطوبت به بافت فندق، توانایی به تأخیر انداختن اکسایش چربیها و جذب رطوبت در مغز فندق تازه را دارا بود. افزودن عصاره آویشن در ترکیب پوشش، علاوه بر افزایش عمر ماندگاری فندق، از جنبه فراسودمندی این محصول حائز اهمیت میباشد. این پوشش خوراکی و دوستدار محیط زیست است و به پوششهای سنتزی ترجییح داده میشود.
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده نان غذای سنتی است که عموما"از آرد گندم تهیه میشود. نانهای مسطح قدیمیترین و مشهورترین نانهای سراسر جهان میباشند. ترکیب اصلی مسئول تعیین کیفیت نان گلوتن میباشد که بعنوان یک جز پروتئینی تشکیل دهنده ساختمان نان مطرح میباشد. گرچه این پروتئین مهم میباشد اما میتواند در افرادی که مستعد بیماری سلیاک هستند، ایجاد مشکل نماید. به همین منظور از هیدروکلوئیدها به منظور جایگزین کردن گلوتن و تقلید خواص ویسکوالاستیکی آن استفاده گردید. به منظور بررسی تأثیر هیدروکلوئیدهای زانتان و CMC بر رفتار رئولوژیکی خمیر، این صمغهادر مقادیر ۵/۰، ۱ و ۵/۱٪ بر اساس وزن آرد اضافه شدند و اثر هر کدام از آنها به صورت جداگانه در غلظتهای مذکور و هم به صورت تلفیقی در مقادیر ۵/۰ و ۱٪ مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمون فارینوگراف در بین دو هیدروکلوئید زانتان و CMC در مقادیر مورد استفاده، تیمار ۴ ( ۵/۱% زانتان) و سپس تیمار ۱۱( ۱٪ زانتان و ۱٪ CMC) بالاترین مقدار جذب آب را ارائه کردند. با افزایش مقدار زانتان مقدار جذب آب به طور معنی داری افزایش بیشتری در مقایسه با CMC پیدا کرد. زانتان باعث کاهش زمان گسترش خمیر و CMC بر عکس باعث افزایش زمان گسترش خمیر در آزمون فارینوگراف گردید. خمیر حاصل از افزودن زانتان فارینوگرام مشابه آرد گندم داد. در آزمون رئولوژیکی نوسانی خمیر، افزودن هیدروکلوئیدها باعث افزایش مدولهای ویسکوز و الاستیک گردید و با افزایش میزان آنها، مقدار این مدولها افزایش یافت. تیمار ۴ بالاترین میزان مدول الاستیک را در بین تیمارهای صمغ تنها، داشت. مقدار تانژانت دلتا(δ) در نمونههای حاوی CMC بیشتر از مقدار این پارامتر در نمونههای حاوی زانتان بود و در تیمار۷ (۵/۱٪(CMC از بیشترین مقدار برخوردار بود. در همه تیمارهای تلفیقی هر دو مدول رالاستیک (G') و ویسکوز(G") از مدولهای مربوطه در تیمارهای حاوی تنها یک صمغ بالاتر بودند. همچنین در حضور زانتان، مقدار و شدت زیاد افزایش tanδ در فرکانس های بالا، آنطور که در تیمارهای حاوی CMC به تنهایی دیده میشد، نیز کمتر گردید. تیمار ۱۱ مدول الاستیک و ویسکوز و تانژانت دلتا بیشتر از تیمار ۴ داشت. بنابراین در تمام تیمارها زانتان نقش بارزی در افزایش میزان جذب آب، کاهش زمان گسترش خمیر، افزایش مدول الاستیک و کاهش تانژانت دلتا ارائه داد.
دوره ۱۳، شماره ۵۴ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده نان های فاقد گلوتن اغلب با افزودن پروتئین ها غنی سازی می شوند تا کیفیت بهبود یابد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر غلظت های مختلف آرد سویا به همراه ۲% کربوکسی متیل سلولز بر خصوصیات کیفی نان می باشد. در این راستا آرد سویا با آرد برنج رقم بینام به ترتیب در نسبت های۰% و ۱۰۰%، ۱۰% و ۹۰%، ۲۰% و ۸۰%، ۳۰% و ۷۰% مخلوط شدند (آرد سویا در مقادیر۰، ۲۰،۱۰و ۳۰% به آرد برنج اضافه شد). افزودن آرد سویا بر خصوصیات فارینوگرافی از جمله جذب آب خمیر تأثیر مثبت داشت. خصوصیات فیزیکی نان از جمله حجم مخصوص، سفتی بافت و تخلخل با افزودن آرد سویا تا ۱۰% تفاوت معنادار و مثبتی نشان می دهد ولی فاکتورهای رنگی به استثنای L*، چندان به طور مثبت تحت تأثیر افزودن آرد سویا قرار نگرفتند. تصاویر حاصل از SEM مربوط به نان حاوی ۱۰%آرد سویا بهترین بافت و سپس نان حاوی ۱۰۰% آرد برنج (نان بدون آرد سویا یا نمونه شاهد) نانی با بافت مناسب و متخلخل نشان دادند. بهترین امتیاز در آزمون های حسی مربوط به نان ۱۰% سویا بوده و پذیرش کلی این نان از بقیه بالاتر بود. به طور کلی افزودن آرد سویا تا ۱۰% موجب کاهش خواص نامطلوب نان حاصل از آرد برنج می گردد ولی افزایش غلظت تأثیر منفی بر خصوصیات کیفی و خصویات حسی نان ها دارد.
دوره ۱۳، شماره ۵۵ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده بستنی یک آمیخته کلوئیدی پیچیده می باشد که در آن قطرات چربی و سلول های هوا در فاز نیمه منجمدی پراکنده شدهاند. در این پژوهش تاثیر چربی در چهار سطح (۵/۲، ۵ ،۵/۷ و ۱۰ درصد)، شیره انگور در سه سطح (۰، ۹ و ۱۸درصد) و دو نوع هیدرو کلوئید (کربوکسی متیل سلولز و بالنگو) هر کدام در چهار سطح (۱/۰ ،۳/۰ ، ۵/۰ ، ۷/۰ درصد) با استفاده از روش سطح پاسخ بر خصوصیات جریانی بستنی و پذیرش کلی آن مورد آزمون قرار گرفت و در انتها فرمولاسیون بهینه بستنی با استفاده از نرم افزار Design expert تعیین گردید. رفتار جریان تمام نمونه ها با استفاده از مدل های توان، هرشل بالکلی، کاسون و بینگهام بررسی شد. بر اساس مقدار ضریب تبین (≤۹۹/۰) و ریشه میانگین خطا (۹۳۱۴/۰≥) مشخص شد که مدل توان توانایی بالایی در توصیف رفتار جریان نمونه های بستنی دارد. همچنین نتایج نشان داد مدل کاسون مدل معنی داری برای بررسی تنش تسلیم نمونه های بستنی می باشد. نمونه های حاوی صمغ بالنگو دارای ضریب قوام و تنش تسلیم بالاتر و شاخص رفتار جریان کمتری نسبت به نمونه های حاوی صمغ کربوکسی متیل سلولز بودند. لازم به ذکر است که تنش تسلیم به دست آمده با استفاده از مدل هرشل بالکلی منفی می باشد چیزی که فاقد معنای فیزیکی میباشد. تفاوت معنی داری بین نتایج پذیرش کلی نمونه های حاوی کربوکسی متیل سلولز و بالنگو شیرازی مشاهده نشد. میزان تابع مطلوبیت برای عملیات بهینه سازی ۹۳/ ۰ می باشد که خود نشان دهنده دقت بالای عملیات بهنه سازی است و همچنین فرمولاسیون بهینه عبارت است از غلظت چربی ۶/۵% ، غلظت صمغ بالنگو ۶/۰% میزان شیره انگور ۱۸%.
دوره ۱۳، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر استفاده از پوشش های خوراکی در به تاخیر انداختن میزان بیاتی نان باگت، از سه نوع فرمولاسیون حاوی سه هیدروکلوئید آلژینات سدیم، کربوکسی متیل سلولز و زانتان به همراه روغن آفتاب گردان، گلیسرین، آب، نشاسته و سوربات پتاسیم برای پوشش دهی نان های باگت استفاده شده و تاثیر پوشش های فوق بر روند کند شدن بیاتی در روزهای اول، دوم و سوم پس از پخت مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله پوشش های فوق قادر به حفظ تازگی نمونه های نان پس از گذشت یک روز از پخت به حد تازگی نان پخته شده [شاهد] بودند. پس از دو روز نگهداری نمونه های پوشش داده شده با آلژینات سدیم و زانتان در به تاخیر انداختن بیاتی مشابه یکدیگر عمل نموده و پس از سه روز نگهداری کلیه پوشش ها از نظر میزان بیاتی تفاوت معنی داری با نمونه شاهد پس از سه روز ماندگاری نداشتند.
آرزو معرفت، لیلا صادقی، غلامرضا دهقان،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
امرزه استفاده از بیوکاتالیستها در صنعت اهمیت فراوانی دارد. چون آنها واکنشهای شیمیایی را با صرف کمترین انرژی و بالاترین بازده انجام میدهند. در این بین آنزیمهای باکتریایی با توجه به روش آسان کلونسازی و بیان بالای پرتئینها در میزبان قابل دستورزی اهمیت خاصی دارند. آنزیم سلولاز فراوانترین پلیمر موجود در طبیعت را به واحدهای گلوکز هیدرولیز میکند. گلوکز تولید شده از این روش میتواند کاربردهای متنوع داشته باشد از جمله تولید سوخت زیستی، شیرین کننده در صنایع غذایی و تولید اتانول. با توجه به کاربرد گسترده این آنزیم، در سالهای اخیر کلونسازی و تولید آن در میزبانهای دستورزی شده گسترش یافته است. این مطالعه به منظور جداسازی، غربالگری و شناسایی سویههای بومی تولید کننده آنزیم اندوگلوکاناز از نمونههای خاک اطراف ریشه درخت افرا در منطقه شمال کشور انجام شد. سویههای جدا شده با استفاده از توالی یابی ژن ۱۶S rRNA شناسایی شدند. پس از شناسایی نوع باکتری(Enterobacter hormaechei) ، تکثیر ژن آنزیم اندوگلوکاناز ابتدا توسط آغازگرهای دژنره و سپس توسط آغازگرهای اختصاصی دارای توالیهای برشی انجام شد و الحاق ژن در پلاسمید مناسب با استفاده از آنزیمهای برشی و الحاقی مناسب صورت گرفت. سپس پلاسمید نوترکیب حاصل به میزبان E.coli BL-۲۱ منتقل شد و بیان پروتئین هدف با تحریک اوپران لک در غلظت mM ۱ IPTG انجام گرفت. ثابتهای کینتیکی آنزیم از جمله Vmax و Km به ترتیب برابر با ۴۵ میکرومول در دقیقه و ۴/۱ میلیگرم در میلی لیتر محاسبه گردید. بهینه شرایط فعالیت آنزیم نوترکیب تولید شده در دمای °C۳۷ و pH ۷ میباشد.
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی اثراستفاده از صمغ کتیرا در خمیرابه بر ویژگی های ناگت بوقلمون در مقایسه با نمونه شاهد و نمونه حاوی صمغ کربوکسی متیل سلولز (CMC) بود. طول، عرض و ارتفاع نمونه های مورد استفاده به ترتیب ۵/۱×۲×۴ سانتی متر بود که از گوشت بدون چربی سینه بوقلمون تهیه شد . سپس نمونه ها با خمیرابه (نسبت ۵/۴ به ۱۰ جامد به مایع) به روش غوطه وری پوشش داده شدند. ناگت های تولید شده پس از آماده سازی در دمای ۱۷۰ درجه سانتیگراد در زمان های صفر، ۱، ۲، ۴ و ۶ دقیقه سرخ شدند. نتایج نشان داد که زمان سرخ کردن و نوع ترکیب خمیرابه تاثیر معنی داری بر میزان تغییرات حجم داشت. تغییرات حجم ناگت دارای پوشش خمیرآبه شاهد و خمیرآبه حاوی صمغ CMC شبیه هم دیگر بود و با آغاز فرآیند سرخ شدن، حجم کلی دچار کاهش شد، اما حجم نمونه های حاوی صمغ کتیرا ابتدا افزایش یافت و در پایان زمان سرخ کردن دچار اندکی کاهش شد. به طور کلی با افزایش زمان سرخ کردن چگالی نمونه ها کاهش پیدا کرد. بر اساس نتایج به دست آمده، نمونه های دارای صمغ کتیرا بیشترین میزان بازدهی و جذب خمیرابه را دارا بودند؛ اما نمونه های دارای صمغ CMC دارای بیشترین میزان جذب آرد سوخاری بود. پس از اتمام فرآیند سرخ کردن نمونه های دارای خمیرابه حاوی صمغ در مقایسه با نمونه شاهد رطوبت بالاتر و روغن کمتری داشتند.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
مایکروویو یکی از سریعترین و آسانترین روشهای پخت مواد غذاییمی باشد. ولی گرم کردن فرآوردههای سوخاری مانند ناگت ماهی با مایکروویو به دلیل انتقال بخار آب داخلی به لایه سطحی موجب نرم شدن روکش ترد آنها میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر محلولهای هیدروکلوئیدی شاملکیتوزان و کربوکسی متیل سلولز در غلظتهای ۱ و ۲ درصد بر بافت و سایر خواص کیفی ناگت ماهی پس از پخت با مایکروویو بود. ناگتهای ماهی در محلولهای هیدروکلوئیدی غوطهور شدند و سپس به ترتیببا آرد گندم و لعاب پوشش دهی شدند. همه نمونهها در دمای ۱۸۰ درجه سلسیوس به مدت ۳ دقیقه در روغن آفتابگردان سرخ شدند. پس از فرآیند سرخ کردن، نمونهها بستهبندی و در فریزر ۲۰- درجه سلسیوس نگهداری شدند و پس از یک هفته، در مایکروویو با فرکانس ۲۴۵۰ مگاهرتز و توان ۷۰۰ وات به مدت ۲ دقیقه گرم شدند.نتایج نشان داد که پوشش دهی ناگت ماهی با محلولهای هیدروکلوئیدی باعث افزایش بازده محصول و افزایش چسبندگی روکش میگردد(۰۵/۰>P). محلول کربوکسی متیل سلولز با غلظت ۲ درصد بیشترین تأثیر را در کاهش جذب روغن و بهبود بافت نهایی ناگت ماهی داشت(۰۵/۰>P). پوشش دهی ناگت ماهی با محلولهای هیدروکلوئیدی در غلظت ۲ درصد اثر معنیداری بر افزایش میزان روشنایی روکش داشت (۰۵/۰P<). نتایج ارزیابی حسی نشان داد که نمونههای پوشش دهی شده با محلول کربوکسی متیل سلولز در غلظت ۲ درصد بیشترین پذیرش کلی را داشتند.
دوره ۱۴، شماره ۶۶ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
آب هویج یکی از پرمصرفترین آب میوههای مورد استفاده در ایران میباشد که از ارزش تغذیهای و خواص درمانی بالایی برخوردار است و میبایست بدون آلودگی و به صورت پاستوریزه به مصرف برسد. اما نکته قابل توجه در تولید صنعتی این محصول، حفظ پایداری حالت ابری آن میباشد. بدین منظور در تحقیق حاضر تاثیر چهار نوع هیدروکلوئید به نامهای گوار، زانتان، پکتین و کربوکسی متیل سلولز، در غلظتهای ۱/۰ ،۳/۰ و ۵/۰ (g/۱۰۰mL ) برحفظ پایداری حالت ابری آب هویج مورد بررسی قرارگرفت. سنجش پایداری حالت ابری، توسط دستگاه زتاسایزر در روز صفرم و همچنین با دستگاه اسپکتروفتومتری، در فواصل زمانی ده روز در میان و طی مدت زمان شصت روز، در دمای ۵ درجه سلسیوس انجام شد. با توجه به نتایج، نمونههای حاوی زانتان، با غلظتهای ۳/۰ و ۵/۰ (g/۱۰۰ mL) تا پایان روز شصتم موفق به حفظ پایداری حالت ابری آب هویج شدند و اختلاف معنیداری نسبت به سایر تیمارها و شاهد نشان دادند. از سوی دیگر نمونههای حاوی زانتان با غلظت (g/۱۰۰ mL)۳/۰، امتیاز قابل قبولی را در فرآیند ارزیابی حسی صفاتی نظیر رنگ، بافت، عطر و طعم کسب نمودند.
دوره ۱۴، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در دهه گذشته تلاش زیادی جهت به کارگیری پوششهای زیست تخریبپذیر به جای پلیمرهای سنتزی صورت گرفته است. در این تحقیق از ژلاتین برای تولید فیلم خوراکی استفاده شد و جهت تقویت خصوصیات مثبت و تضعیف ویژگیهای منفی سطوح مختلفی از کربوکسی متیل سلولز(CMC[aj۱] [M,۲] ) (۰و۲۵و۵۰و۷۵و۱۰۰درصد[aj۳] [M.۴] (وزنی/وزنی)) در فرمولاسیون به کار رفت و خصوصیات فیزیکی و مکانیکی فیلمهای تولیدی مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفت و در نهایت فرمولاسیون بهینه انتخاب شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون شفافیت فیلم های بدست آمده مشخص شد که بیشترین شفافیت مربوط به فیلم حاوی ۱۰۰ درصد CMC و کمترین شفافیت مربوط به فیلم ۱۰۰ درصد ژلاتین بود. افزایش درصد ژلاتین تاثیر معنیدار (p<۰.۰۵) و همسو بر روی حلالیت فیلم تولیدی داشت در صورتی که با افزایش سهم CMC در فیلم این صفت کاهش پیدا کرد. ارزیابی نتایج مربوط به نفوذ بخار آب [aj۵] [M.۶] که یکی از مولفههای مهم در صنایع بستهبندی است نشان داد که با افزودن CMC به فرمولاسیون فیلم تولیدی در برابر نفوذ بخار آب مقاومت بیشتری از خود نشان داد. ژلاتین به شدت باعث کاهش درصد کشش فیلم شد در صورتی که افزودن CMC نتیجه عکس داد. از طرف دیگر با افزایش درصد ژلاتین مقاومت به کشش به صورت معنیداری زیاد شد ولی افزایش سهم CMC باعث کاهش مقاومت اولیه کشش شد. در نهایت بهینهسازی آمار و ارقام این تحقیق نشان داد که بهترین فیلم مربوط به نمونهای بود که نسبت ژلاتین به CMC در آن ۵۰/۵۰ بود.
[aj۱]موارد این چنینی برای اولین بار تعریف می شود و مخفف آن در پرانتز گذاشته می شود
[M.۲]کاملا درست است، اصلاح شد.
[aj۳]درصد بر اساس چه چیزی است
[M.۴]اصلاح شد. ممنونم
[aj۵]جمله بندی اشکال دارد
[M.۶]اصلاح شد. متشکرم
دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
بهکارگیری صمغها در محصولات نانوایی و کیک منجر به اصلاح ویژگیهای نشاسته، بهبود دمای ژلاتینیزاسیون، بهبود ویسکوزیته خمیر و اصلاح رتروگراداسیون نشاسته میگردد. در این تحقیق، تاثیر به کارگیری صمغ زدو سفید رنگ و صمغ کربوکسی متیل سلولز بر خواص فیزیکوشیمیایی، حسی و بیاتی کیک اسفنجی مورد بررسی قرارگرفته است. هر کدام از صمغهای زدو و کربوکسی متیل سلولز به طور جداگانه در مقادیر ۲۵/۰%، ۵/۰%، ۷۵/۰% و ۱% و همچنین به صورت ترکیبی، ۲۵/۰% صمغ زدو با ۷۵/۰% کربوکسی متیل سلولز، ۷۵/۰% صمغ زدو با ۲۵/۰% کربوکسی متیل سلولز، ۵/۰% صمغ زدو با ۵/۰% کربوکسی متیل سلولز (وزنی _ وزنی، بر پایه آرد) استفاده و اثرات سطوح مختلف آنها بر ویژگیهای مختلف کیک اسفنجی بررسی شده است. با توجه به نتایج، افزودن صمغ زدو در سطوح ۷۵/۰% و ۱% سبب بهبود رطوبت، پروتئین، افت آب خمیر پس از پخت و حجم مخصوص گردید. از نظر ویژگیهای ارگانولپتیکی، نمونههای کیک حاوی ۱% صمغ زدو و ۲۵/۰ کربوکسی متیل سلولز سبب بهبود صفات بو، رنگ مغز، رنگ پوسته، طعم و مزه، قابلیت جویدن، چسبندگی به دهان و بافت شدند و همچنین تیمارهای مذکور و شاهد از پذیرش کلی بالاتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بودند. در ارزیابی بیاتی به روش حسی، افزودن ۲۵/۰% صمغ زدو تاثیر مثبتی در کاهش روند بیاتی تیمارها داشت.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
در ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ اثر افزودن غلظتهای مختلف کربوکسیمتیلسلولز (CMC) در ترکیب لعاب در میزان جذب روغن، خصوصیات حسی و پروفایل اسید چرب میگوی سوخاری در طی سرخ کردن عمیق ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. در این بررسی از ۴ تیمار شاهد (بدون CMC)، تیمار A، B و C که به ترتیب ۲، ۴ و ۶ درصد CMC در لعاب داشت، استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از سطوح مختلف CMC در مخلوط لعاب میگوی سوخاری، در مقایسه با تیمار شاهد توانایی بیشتری در کاهش جذب روغن و حفظ رطوبت داشت. کمترین میزان چربی و بیشترین میزان رطوبت به ترتیب مربوط به تیمار C، B، A و شاهد بود. بین نمونههای تیمارشده با کربوکسیمتیلسلولز و نمونه شاهد از نظر پروفایل اسیدهای چرب تفاوت معنی داری مشاهده شد. بیشترین مقدار اسیدهای چرب ۳-ω، EPA، DHA، EPA+DHA و نسبت ω-۶/ω-۳ مربوط به تیمار حاوی ۶ درصد CMC در ترکیب لعاب بود که تفاوت معنیداری با نمونه شاهد داشت. کمترین مقدار۳-ω،EPA ، DHA، EPA+DHA و نسبت ω-۶/ω-۳ مربوط به نمونه شاهد بود. استفاده از CMC در ترکیب لعاب همچنین باعث کاهش معنیدار اکسیداسیون حرارتی (C۲۲:۶+C۲۰:۵/C۱۶:۰) در نمونه شد. در بررسی خصوصیات حسی، تمامی نمونه های تیمارشده با CMC مورد قبول مصرف-کنندگان بودند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از CMC در تهیه میگوی سوخاری در ترکیب لعاب، به دلیل ویژگی سدکنندگی، قابلیت خوبی در کاهش جذب چربی، حفظ رطوبت و حفظ اسیدهای چرب ۳-ω میگو در طی سرخ کردن عمیق را دارد.
دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
استفاده از پوشش خوراکی برای حفاظت از مواد غذایی در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. در این پژوهش کلاهک رسیده قارچ دکمهایAgaricus bisporus با ماده کربوکسی متیل سلولز ۱ درصد و نانو امولسیون آویشن شیرازی (Zataria multiflora) در سه غلظت ۲۰۰، ۳۰۰ و ۴۰۰ میلی گرم بر لیتر پوشش داده و در دمای ۸ درجه سلسیوس بهمدت دو هفته نگهداری شدند. طی این مدت افت وزن، مواد جامد محلول، استحکام بافت و رنگ بررسی شدند. نتایج بدست آمده نشان داد افت وزن در تیمارهای دارای پوشش نانو امولسیون اسانس آویشن شیرازی نسبت به شاهد تفاوت معنیداری دارند، بهطوری که با افزایش غلظت نانو امولسیون آویشن شیرازی وزن کلاهکها افت کمتری داشتند. از طرفی میزان ازدست دادن رطوبت در کلاهکها از روند افت وزن تبعیت میکند. بنابراین پوششدهی میتواند سبب به تاخیر افتادن خشک شدن و چروکیدگی در کلاهک گردد. همچنین با افزایش غلظت نانو امولسیون آویشن شیرازی استحکام بافت نسبت به شاهد افزایش یافت و بهترین غلظت ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر لیتر میباشد. مواد جامد محلول در آب نیز تا روز هفتم افزایش یافته و در پایان دوره ماندگاری کاهش نشان داد که کمترین آن در غلظت ۴۰۰ میلی گرم بر لیتر بوده است. مطابق نتایج مناسبترین مقادیر برای دو پارامترL* وΔE* در غلظت ۴۰۰ میلی گرم بر لیتر از نانواسانس تعیین گردید.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
امروزه کاربرد پلیمرهای زیست تخریبپذیر به علت خصوصیات مطلوب آنها، به ویژه در زمینه بسته بندی مواد غذایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تهیه و بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی فیلم نانوکامپوزیت بر پایه کربوکسی متیل سلولز حاوی اینولین و نانوالیاف سلولز بود. بدین منظور از اینولین در سه غلظت متفاوت (۰، ۱۰ و ۲۰ درصد) و نانوالیاف سلولز در سه سطح (۰، ۵/۲ و ۵ درصد) بر اساس وزن خشک کربوکسی متیل سلولز، در تهیه نانوکامپوزیتها استفاده شد و ضخامت، نفوذپذیری نسبت به بخار آب (WVP)، زاویه تماس، خواص مکانیکی نمونههای فیلم مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون میکروسکوپ الکترونی (FE-SEM) و پراش پرتو X نیز روی فیلم ها انجام شد. با افزودن اینولین و نانوالیاف سلولز WVP کاهش و زاویه تماس با آب افزایش معنی داری (۰۵/۰>p) یافت. خواص مکانیکی نیز با افزودن نانوالیاف سلولز بهبود یافت. در حالی که اینولین با کاهش استحکام کششی (UTS) و افزایش درصد ازدیاد طول تا نقطه شکست (ETB) تاثیر منفی بر خواص مکانیکی داشت که این اثر در فیلمهای ترکیبی با حضور همزمان نانوالیاف سلولز و اینولین، توسط نانوالیاف جبران شد. نتایج FE-SEM و پراش پرتو X، نشان داد، که نانوالیاف سلولز و اینولین در ماتریکس پلیمری پخش شده و در مقایسه با فیلم شاهد ساختاری متراکم ایجاد کرده و باعث حفظ بهتر ساختار بلوری شده است. با توجه به این نتایج، نانوالیاف سلولز و اینولین باعث بهبود خواص نانوکامپوزیت بر پایه کربوکسی متیل سلولز شده و فیلم حاصل میتواند به عنوان انتخابی جدید در بسته بندی محصولات غذایی مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
امروزه استفاده از بستهبندیهای زیستتخریبپذیر بر پایه ترکیبات طبیعی بسیار موردتوجه محققان قرارگرفته است. در این پژوهش غلظتهای مختلف صمغ فارسی (صفر، ۲۵/۰، ۵/۰، ۷۵/۰ و ۱ درصد) با غلظتهای مختلف کربوکسی متیل سلولز (۱ و ۵/۱ درصد) برای بهینهسازی تولید فیلم زیستتخریبپذیر مورداستفاده قرار گرفت. تمام مدل های رگرسیونی برازش شده برای پاسخ های آزمون از نظر آماری در سطح ۹۹% اطمینان معنی دار بودند. برای بهینهسازی تولید فیلم بیشترین میزان شفافیت، زاویه تماس، مقاومت کششی، میزان کشش تا نقطه پارگی و کمترین حلالیت، تورم و نفوذپذیری به بخار محاسبه گردید. نتایج حاصل از مدل نشان داد که تأثیر کربوکسی متیل سلولز و صمغ فارسی بر تمام پاسخها معنیدار (P<۰,۰۵) بود. افزایش درصد کربوکسی متیل سلولز و صمغ فارسی باعث افزایش حلالیت، تورم، مقاومت کششی و زاویه تماس و کاهش محتوای رطوبتی، نفوذپذیری به بخار، شفافیت و میزان کشش تا نقطه پارگی گردید. بر اساس نتایج حاصل از پیشبینی مدل و مقایسه آن با مقادیر تجربی، کربوکسی متیل سلولز در غلظت ۵/۱ درصد و صمغ فارسی با غلظت ۶۵/۰ درصد بهترین نتیجه حاصل از بهینهسازی میباشد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
ارزش غذایی، خوشمزگی و راحتی هضم، کالری بالا، ویتامینها و مواد معدنی مناسب، از ویژگیهایی است که پسته را در میان سایر مغزها برتر نموده و غالباً بهصورت خشک مصرف میشود. پسته تازه با وجود ارزش غذایی بالاتر، قابلیت ماندگاری طولانی ندارد لذا بررسی روش های افزایش انبارمانی پسته تر برای عرضه بازار یکی از اهداف تولید کنندگان این محصول است. در این راستا مطالعهای به منظور بررسی تأثیر تیمار تلفیقی کربوکسی متیل سلولز (CMC) با غلظت های مختلف (۴۰۰، ۸۰۰ و ۱۲۰۰) اسانس میخک (M) بر عمر انبارمانی پسته تر رقم ,احمدآقایی، صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد با افزایش مدت زمان انبارمانی سفتی پوست و مغز در تمام تیمارها کاهش یافت. مقدار درصد کاهش وزن، کروما پوست، مالون دیآلدهید، پراکسید هیدروژن در طی انبارمانی با افزایش روبهرو شد. کاربرد CMC به تنهایی و به همراه اسانس میخک در مقایسه با کاربرد آب مقطر سبب حفظ اغلب فاکتورهای مورد بررسی شد. هر دو تیمارهای تلفیقی قادر به حفظ میزان ترکیبات فنلی، کلروفیل کل مغز و کارتنوئید مغز طی انبارمانی نشدند. در مجموع تیمار تلفیقی CMC به همراه ۴۰۰ میلیگرم بر لیتر اسانس میخک قادر به حفظ اکثر ویژگیهای کمی و کیفی پسته تر احمدآقایی تا ۵۰ روز گردید.